🔴امیرآبادی: نامه جهانگیری به رهبرانقلاب درباره کلیت بودجه نبود.
🔺"امیر آبادی فراهانی" عضو هیئت رئیسه #مجلس، در واکنش به سخنان امروز جهانگیری معاون اول رئیس جمهور درباره ارسال نامه پیرامون اصلاحات لایحه #بودجه سال ۱۴۰۰ به مقام معظم رهبری گفت: این اقدام صحیحی نیست که معاون اول رئیس جمهور برای پیشبرد اهداف سیاسی خود و هم حزبیهایش، خلاف واقع به رهبر معظم انقلاب نسبت دهند.
🔴اولاً نامه آقای جهانگیری درباره کلیت بودجه نبود بلکه درباره حفظ ارز ترجیحی یا همان #ارز ۴۲۰۰ تومانی بود، ثانیاً رهبر معظم انقلاب بدون آنکه بر روی آنها دستوری مبنی بر موافقت با درخواست صورت گرفته، بدهند، نامهها را برای امعان نظر به مجلس ارجاع دادند. این شیوه صحیحی نیست که معاون اول رئیس جمهور بخواهد با تحریف ماجرا از نام رهبر انقلاب برای پیشبرد اهداف خود سوءاستفاده کند.
🇮🇷
📝#یادداشت_کوتاه
♻️ بازداشت دو جاسوس و تیری که به سنگ خورد‼️
🔻 بازداشت دو فرانسوی که با هدف آموزش اغتشاش گران به تهران سفر کرده بودند می تواند دریچه ای بر رفتارشناسی غربی ها در تحولات اخیر باشد.
❌ گزارههای تحلیلی:
1⃣ اعزام نیروهای میدانی برای تولید آشوب نشان می دهد که غربی ها براساس مدل سال ۸۸ و ۹۸ بدنبال پیاده سازی سناریوی دولت ضعیف پایه بواسطه ایجاد بحران داخلی در ایران هستند؛ دولتی که در مواجهه با بحران ها قوه عاقله و تصمیم گیری اش با چالش مواجه شود.
2⃣ چیدن پازل های تحلیلی در کنار همدیگر نشان می دهد که سیکلی که برای این موضوع طراحی شده بر دو اصل استوار است آشوب از داخل، امتیازگیری و تحریم از خارج.
3⃣ در این زمینه براساس مشابهت های سایر پروندههای این چنین داخلی با یک سه ضلعی مواجهیم عوامل داخلی، شبکههای امنیتی، پروپاگانداسازان رسانه ای. عوامل امنیتی طراحی می کنند، مزدوران داخلی فاز اجرایی را برعهده دارند و رسانه ای ها بر آتش ناآرامی می دمند.
4⃣ اما به نظر می رسد که شکست سناریوی غربی ها در مواجهه با مسائل پس از حذف #ارز ترجیحی حاکی از آن است که غربی ها با اشتباهات محاسباتی سه گانه در برخورد با ایران مواجهند:
🔸 اولاً دولت در شرایط حاضر برخلاف سال ۹۸ دولت آرامش ساز است نه مسئله ساز،
🔹 ثانیاً تعدد آشوب آفرینی های غربی ها به تجربه نهادهای امنیتی در پیشگیری و یا مواجهه با پدیدههای این چنینی افزوده است،
🔺 و نکته سوم واکسینه شدن و کسب تجربه جامعه ایرانی از نقشه شوم دشمن با توجه به پرونده های گذشته است.
#روشنگری
#ثامن
#جهاد_تبیین
🇮🇷🇵🇸
🔰دولت و افزایش نرخ ارز
🍃🌹🍃
🔹ورود نرخ ارز به کانال نود هزار تومان باعث شد تا عدهای از منظر اقتصادی و عدهای دیگر با نگاه انتظارات روانی_سیاسی به آن بپردازند. اما در این بین آنچه بیش از همه ذهنها را به خود مشغول ساخته، نقش و جایگاه دولت در افزایش نرخ #دلار است، که دو برداشت می توان داشت.
1⃣ برداشت اول اینکه دولت و تیم اقتصادی آن با اهداف سیاسی خاصی و از روی سناریویی از پیش تدوین شده، اقدام به افزایش نرخ #ارز نمودهاند. البته چنین برداشتهایی در گذشته نیز سابقه داشته و از نگاهی شاید بتواند خود متولیان امر در دولت را مسبب بروز چنین نگرشهایی دانست.
باید به این نکته توجه کنیم که افزایش نرخ ارز در نهایت به لحاظ "اقتصادی" ( افزایش کسری بودجه و اینکه خود دولت بزرگترین مصرف کننده است) و "محبوبیت" (و مقبولیت) به ضرر دولتها تمام میشود. لذا دولتها، غالباً تمام تلاش خود را دارند که مانع از افزایش افسار گریختهی نرخ ارز شوند، مخصوصاً که در ماه های اول فعالیت خود باشند.
2⃣ برداشت دوم در ارتباط دولت و نرخ ارز این است که افزایش نرخ ارز میتواند محصول گفتمان سیاسی و اقتصادی دولت و رویکرد و عملکردهایی باشد که در اجرایی نمودن امور سیاسی و اقتصادی در پیش گرفتهاند. از قضا در همین چارچوب، سیاستهای ارزی دولت چهاردهم مورد نقد منصفانه کارشناسان دلسوز نیز قرار گرفت و هشدارهای لازم بیان شده است .از این منظر، در برههی فعلی، ورود نرخ ارز به محدوده ۸۵ هزار تومان و کانالهای بالاتر محصول سیاست های ارزی دولت (بازار توافقی) و انتظارات روانی و سیاسی است، نه ورود مستقیم دولت برای کسب درآمد یا اهداف سیاسی. البته ما نقش آن شرکتهای خصولتی، برخی بانکها و افراد را که از محل افزایش قیمت دلار، منتفع هستند، نادیده نمیگیریم و معتقدیم حساب آنها از مجموعه دولت به معنای هیئت وزیران جداست و دولت حتماً باید برای مقابله با ورود نامولد آنها به بازار ارز، کنترل و نظارت داشته باشد.
🔹سخن اصلی این است که در برههی فعلی میبایست افزایش نرخ ارز را از منظر نماگرهای اقتصادی و انتظارات سیاسی_روانی تحلیل نمود، نه اینکه آنرا به وجود توطئه و نگرشهای حزبی گره بزنیم. لذا بیان نظراتی که مبنای علمی ندارند و سمت و سوی متهم نمودن دولت را تداعی مینماید، می.تواند کانون ایجاد ناامیدی و تشتت در جامعه گردد. زمانی که دشمن به دنبال انشقاق در جامعه ایران میباشد، و به ایجاد دو قطبی در کشورمان امید دارد، نباید با مقصرسازی از دولت، آنهم بدون ادله و استدلال معتبر، او را متهم ساخت. نقد کنیم، اما نقد "دشمن شاد کن" نداشته باشیم. البته در آن سو دولت نیز باید ضمن شفافسازی، گفتگو با مردم و شنیدن سخن همهی کارشناسان، زمینهی هرگونه سوء تفاهم را برطرف نماید.
✍🏼 علی محمدی
#یادداشت
🔰تحلیل اطلاعاتی چین از ماهیت، اهداف و آینده دولت ترامپ
۱. آمریکاییها به #ترامپ رأی دادند زیرا مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی چنان ریشهدار شده بود که دیگر با سیاستهای معمول حل نمیشدند.
۲. اصلاحات ادعایی ترامپ با انگیزه منافع شخصی است، نه منافع #آمریکا.
۳. آسیبی که ترامپ به نهادهای آمریکا و اقتدار اخلاقی آن وارد میکند، برگشتناپذیر و غیرقابل محاسبه است.
۴. یک چیز قطعی به نظر میرسد: نفوذ جهانی آمریکا به طور قابل توجهی کاهش خواهد یافت؛ این روشنترین روندی است که تاکنون از دوره دوم ترامپ ظهور کرده است.
۵. پس از پایان چهار سال ریاست جمهوری ترامپ، سیستم اتحاد آمریکا با متحدانش، وضعیت #دلار به عنوان یک #ارز جهانی، نفوذ آمریکا بر نهادهای چندجانبه، حضور نظامی آن در سراسر جهان و حتی سلطه ایدئولوژیک و رسانهای آن همگی به طور قابل توجهی کاهش خواهند یافت.
۶. بهترین استراتژی برای پاسخ به فشار ترامپ نشان دادن این است که شما هم قادر و هم مایل به تحمیل هزینه به او هستید.
۷. نشان دادن ضعف یا اضطراب در مقابل او هیچ فایدهای به همراه نخواهد داشت. برعکس، تنها باعث تشدید تهاجم خواهد شد.
۸. تسلیم شدن فقط باعث تحقیر بیشتر میشود؛ تنها با #مقاومت تا آخرین لحظه میتوان وضعیت را تغییر داد.
🔰 چرا مذاکره و چرا غیرمستقیم❓
🔹اگرچه دولت جدید امریکا سیاست خارجی خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قاعده کلی چماق و هویج ذیل دوگانه «مذاکره و تهدید» دنبال میکند، اما دو ویژگی متفاوت از سایر دولتهای امریکا دارد که یکی «سیالیت راهبردی» به جای برنامهریزی و قاعدهمندی و دومی «دیپلماسی عمومی» به جای رابطههای دیپلماتیک و رایزنیهای پشت پرده است.
به عبارت دقیقتر ترامپ تلاش میکند با مخاطب قرار دادن مردم هم فضای «جنگ و تهدید» و احساس «توافق و صلح» را ملموس و قابل درک و هم از فشار افکار عمومی در راستای منافع خود استفاده کند، از همین رو، رهبر معظم انقلاب از این نوع دعوت به مذاکره تحت عنوان «مذاکره تحکمی» از سوی یک دولت قلدر تعبیر فرمودند که هدفش وادارسازی طرف مقابل به تسلیم یا مقصرسازی وی تحت عنوان ترککننده مذاکره است؛ سیاست کهنهای که در ادبیات امریکایی به آن «گربه مرده» اطلاق میشود.
🔹نکته مهم در این میان اطلاع دقیق جمهوری اسلامی از اهداف غرب در #مذاکره بود که صراحتاً در قالب نقشه جامعی برای مهار حداکثری ایران تدوین شده بود. برای طرف غربی مشخص بود که نظام اسلامی تن به چنین مذاکرهای نخواهد داد، بنابراین طرف غربی تلاش کرد هزینههای عدممذاکره را با ترسیم فضای جنگی با ارسال نیرو و تجهیزات نظامی و اتخاذ رویکرد جنگی در یمن و غزه برخلاف وعدههای قبلی افزایش دهد. این اقدامات در راستای تحریک افکار عمومی، دوقطبیسازی جامعه و ایجاد التهاب در بازار #ارز و طلا دنبال میشد که از طریق فعالیتهای سنجیده سیاسی، تبلیغاتی و رزمایشهای نظامی با پاسخ لازم مواجه و در واقع بیاثر خنثی میشد.
🔹در این شرایط طرف مقابل با نامهنگاری دست به ابتکار عملی زد تا از منظر خودش توپ را به زمین جمهوری اسلامی بیندازد که با مقابلهبهمثل ایران مواجه شد و پیشنهاد «مذاکره غیرمستقیم» هم طرف مقابل را در موقعیت دشواری قرار داد و هم از زمین بازی دشمن خارج شد.
🔹جمهوری اسلامی ایران با این طرح از یک سو مذاکره تحت فشار را رد کرد و از سوی دیگر نگذاشت امریکا ایران را مخالف مذاکره و جنگطلب معرفی کند تا ناگزیر باشد پیامدهای شرایط تهدید را بپذیرد، البته مذاکره غیرمستقیم فرصتهای دیگری را نیز برای دستگاه دیپلماسی کشور خلق کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- با این طرح جمهوری اسلامی در حالی پای میز مذاکره میرود که مذاکره در سایه تهدید را رد کرده و طرف مقابل امکان بازی رسانهای و روانی مبنی بر تضعیف جبهه مقاومت را از دست میدهد.
۲- مذاکره غیرمستقیم مفهوم توافق را نداشته و تأثیر در افزایش انتظارات افکار عمومی ندارد که طرف مقابل بخواهد از این طریق به سایر اهداف خود در امیدوارسازی جامعه و سپس نومیدسازی آن اقدام کند و دست به فتنه بزند.
۳- چنانچه هدف ترامپ صرفاً میز مذاکره بدون نگاه به نتیجه آن باشد تا میان اضلاع مثلث قدرت شرق شامل ایران، روسیه و چین فاصله ایجاد کند نیز چنین امکانی را نخواهد یافت چراکه وجود میانجی شائبه زدوبندهای مخفیانه را کاهش داده است و خود روسها میتوانند یکی از میانجیهای آینده باشند.
۴- مذاکره غیرمستقیم آزمون بسیار خوبی برای مذاکره با امریکاست. اگر ترامپ در فرض بسیار بعید در چارچوب خواستههای جمهوری اسلامی قصد حل مسائل فیمابین را داشته باشد و تحریمها را کاهش دهد که برنده آن نظام اسلامی بوده و افکار عمومی متوجه تلاش دولت برای کاهش مشکلات اقتصادی کشور و مردم میشود، اما اگر ترامپ بخواهد مقاصد شوم خود را عملی و خواستههای نامعقول خود را مطرح کند، ملت ایران متوجه میشود میان امریکای ترامپ و ترامپهای دور اول و دوم تفاوتی نیست و شیطان بزرگ همچنان به دنبال خدعهها و نیرنگهای بزرگ است، از این رو جمهوری اسلامی با طرح مذاکره غیرمستقیم توانست دولت امریکا را در شرایط دشواری قرار دهد. ترامپ از یک سو، میتواند گذشته خباثتآمیز کشورش در ایران را از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا امروز تطهیر کند و وجه تمایز خودش را با اسلاف خویش نشان دهد و از سوی دیگر، میتواند خبث طینت و ذات پلید امریکا را به نمایش بگذارد و بر امواج نفرت ملت ایران از این دولت بیفزاید.
✍ حسین عبداللهیفر
🇮🇷🇵🇸
🔰#یادداشت | برندگان و بازندگان هیجانات اقتصادی
🍃🌹🍃
🔹دور سوم مذاکرات هستهای در عمان در حالی پایان پذیرفته است که به گفته مسئولان بسیار جدیتر بوده است. پیشبینی این روند کار چندان سختی نیست، غالباً در ابتدای مذاکرات مباحث پیرامون اهداف، اصول و چارچوب #مذاکره صورت میگیرد و در مذاکرات بین ایران و #آمریکا نیز چنین روندی دنبال شده است. در این مرحله اختلافات حداقل نیست و طرفین سعی میکنند امیدواری نسبت به آینده مذاکرات را افزایش دهند. در حقیقت، طی این مرحله انگیزههایی که طرفین را به سمت میز مذاکره سوق داده است، به صورت مکتوب و به عنوان یکی از اسناد مذاکرات مورد توافق قرار میگیرد. در ادامه کار مذاکرات پیچیدهتر میشود و یکی از طرفین به این مسئله نگاه میکند که منافع من در چه صورتی تأمین میشود؟ هر اندازه که مذاکرات بیشتر جلو میرود، موارد مورد اختلاف و مناقشه بیشتر میشود و به نوعی روند مذاکرات سختتر و کندتر میشود و در نهایت مذاکرات در اوج سختی خود ممکن است به نتایجی مبتنی بر خواستههای حداقلی طرفین و حتی شکست بینجامد.
🔸این روند یک حرکت طبیعی در مذاکرات سیاسی بین ایران و آمریکاست. بیشترین تأثیر این مذاکرات نیز بر تولیدکنندههای داخلی و تجار بزرگ اقتصادی است. این افراد از هیجان در بازار ارز گریزان هستند؛ زیرا اگرچه ممکن است در این هیجانات سود زیادی ببرند، به همان اندازه ممکن است زیان بزرگی هم متوجه آنها شود. هیجاناتی که در بازار #ارز و تحت تأثیر مذاکرات ایران و آمریکا مشاهده میشود، از سوی دو دسته بازیگر اقتصادی شکل میگیرد: دسته اول هیجانسازان هستند، این افراد که به شکل واسطه و دلال در بازار ارز فعال هستند، معمولاً رفتاری بر خلاف موج دارند. تعدادشان اندک، اما تأثیرگذاری آنها به نسبت زیاد است. گزارشهای رسیده از بازار حاکی از آن است که اگرچه فضای بازار ارز در قیمتهای فعلی کم التهاب و آرام است، خریداران عمده ارز واسطهها هستند. این افراد که به صورت شبکهای قیمت ارز در بازار آزاد را تحت تأثیر قرار میدهند، برندگان ایجاد هیجان هستند. اما دسته دوم کسانی هستند که بازی خورده هیجانات هستند. این دسته از بازیگران که بخشی از مردم عادی جامعهاند، معمولاً تحت تأثیر گروه اول قرار میگیرند و به همان اندازه که گروه اول سود میکنند، آنها زیان میبینند. سخن پایانی اینکه مذاکرات سیاسی بین ایران و آمریکا و چشمانداز آینده آن عامل ایجاد هیجان در بازار ارز نیستند؛ بلکه واسطهها و دلالان هستند که این هیجان را به وجود آورده و مدیریت میکنند و لذا انتظار میرود بانک مرکزی و وزارت اقتصاد نقش مؤثرتری در مدیریت بازار ارز ایفا کنند.
✍ علی کارگر
🔰#یادداشت | نقشه راه اقتصاد در اثنای مذاکرات
🔹آنچه در اثنای مذاکرات اهميت مضاعف مییابد و چه بسا تاثیر غیرمستقیمی نیز بر روی میز مذاکرات دارد، وضعیت #اقتصاد کشور است. از این جهت لازم است تا به موازات پیشبرد فضای مذاکرات، اقتصاد نیز، ذیل یک نقشه راه مدیریت گردد. این نقشه راه میتواند چندلایه و هوشمندانه باشد که در ادامه، چهار محور اصلی آن به دولت پیشنهاد می گردد.
۱. ثبات ارزی و مدیریت بازار مالی
🔸مدیریت انتظارات تورمی: بانک مرکزی باید با شفافسازی سیاستهای پولی و ابزارهای ارتباطی، انتظارات تورمی جامعه و بازار را کنترل کند تا از واکنشهای هیجانی جلوگیری شود.
🔹نظارت بر بازار رمزارز و مهار نرخ تتر: کنترل و نظارت سختگیرانه بر کارگزاریهای دیجیتال، بهویژه معاملات تتر بهعنوان شاخص غیررسمی نرخ #ارز، برای جلوگیری از سفتهبازی و التهاب در بازار ارز ضروری است. کارگزاریهای رمزارز، از دو جهت به بازیگرانی پنهان، اما مؤثر در تعیین نرخ ارز تبدیل شدهاند. یکی گسترش سفتهبازی و دیگری وارد ساختن تقاضای کاذب به بازار.
🔸دلاریزدایی و تهاتر: ایران طی یک سال گذشته، با کشورهای روسیه، چین و هند توافقهایی برای تهاتر نفت با کالا یا استفاده از ارزهای ملی انجام داده است. مثلاً صادرات نفت به ونزوئلا و واردات طلا یا کالاهای اساسی در قالب تهاتر، یکی از نمونههای موفق در کاهش فشار ارزی بوده است.
۲. تقویت تولید و اصلاح ساختار مالی دولت
🔹حمایت از تولید داخل: واردات بیرویه پوشاک، لوازم خانگی و خوراک دام در سالهای گذشته ضربه سنگینی به تولید داخلی زد. واردات کالاهای لوکس و دارای مشابه داخلی ممنوع شود.
🔸اصلاح بودجه و انضباط مالی: وابستگی یک سوم بودجه به درآمدهای نفتی در شرایط #تحریم، کشور را آسیبپذیر کرده است. صرفهجویی در اولویت نهادها و سازمانها باشد و استحکام مالیاتی با قدرت پیگیری شود. سریعاً قوانین ناکارا و دستوپاگیر و تودرتوی نهادی باید حذف شوند.
۳. پایداری اجتماعی و دیپلماسی اقتصادی فعال
🔹مهار سفتهبازی در بازارها: جهش قیمت خودرو، ملک و سکه در زمستان ۱۴۰۱ نمونهای از بیثباتی بازارهاست. استفاده از قوانین ضد سفتهبازی و ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مولد و توسعه ابزارهایی مانند اوراق نفتی، راهی برای جذب نقدینگی سرگردان و تحقق شعار سال خواهد بود.
🔸توسعه روابط منطقهای: همکاریهای اقتصادی با اتحادیه اوراسیا و تقویت مراودات با اعضای بریکس، فرصت مناسبی برای کاهش انزوای اقتصادی است. تجارت با همسایگان از طریق تهاتر کالا یا ارزهای محلی باید تسهیل شود.
🔹حمایت از اقشار آسیبپذیر: یارانه نقدی بدون هدفگذاری اثر محدودی دارد. دولت باید مسیر کنونی در سیاستهای حمایتی را از مسیر کارتهای اعتباری و کالایی یا پوشش بیمهای هدفمند، با قدرت بیشتری طی کند.
🔸در نهایت، مدیریت اقتصاد در غیاب توافق، نیازمند ترکیب سیاستهای کنترلی، تشویقی و دیپلماسی منطقهای فعال است؛ نه انتظار برای رفع تحریم.
✍ علی محمدی
🔰واکنش منطقی بازار به تحولات سیاسی
🔹یکی از ویژگیهای #اقتصاد ایران، سیاسی بودن آن است؛ یعنی تحت تأثیر تحولات سیاسی، واکنشهای زیادی از خود نشان میدهد. در تحولات سیاسی اخیر نیز شاهد چنین واکنشهایی از سوی بازار بودهایم. بهعنوانمثال، در ایام پایانی سال ۱۴۰۳، زمانی که ترامپ با تهدید ایران اعلام کرد «از این پس، هر شلیکی از سوی یمن را از چشم ایران میبینیم و ایران باید تاوان آن را بدهد»، قیمت #دلار در بازار آزاد از حدود ۹۲ هزار تومان به حدود ۱۰۵ هزار تومان افزایش یافت؛ در حالیکه در بازار توافقی و رسمی تغییر قابل ملاحظهای اتفاق نیفتاده بود. پس از آن، با آغاز مذاکرات هستهای بین ایران و آمریکا، قیمت دلار در بازار آزاد تا حدود ۸۲ هزار تومان کاهش یافت. در طول این مذاکرات نیز نوساناتی در قیمت #ارز متناسب با اخبار سیاسی مشاهده شد، اما بهتدریج واکنش بازار نسبت به تحولات سیاسی کمتر و منطقیتر شده است. در این رابطه، چند نکته قابل توجه است:
🔸۱. در بازار ارز دو دسته فعال هستند: افراد حرفهای و افراد هیجانی. افراد حرفهای معمولاً برخلاف موج حرکت میکنند؛ بهطوریکه وقتی قیمت ارز رو به افزایش است و فعالان هیجانی بازار در حال خرید هستند، آنها در حال فروشاند. همچنین هنگامی که بخش هیجانی بازار در حال فروش است، آنها بهتدریج خرید خود را انجام میدهند. در حقیقت، نوسانات بازار، ثروت را از دست افراد هیجانی به دست افراد حرفهای منتقل میکند.
🔹۲. افراد حرفهای با آنکه خودشان عجولانه عمل نمیکنند، اما دامنزننده به هیجانات هستند. اینکه ملاک و معیار قیمت ارز را «فردایی» و آنهم از طریق چند کانال تلگرامی اعلام میکنند، بهترین دلیل برای این ادعاست. با توجه به اینکه این نوع قیمتسازیها معمولاً در زمان افزایش، بر قیمت همه کالاها در بازار اثر میگذارد، اما در زمان کاهش، تأثیری بر قیمت سایر کالاها ندارد، این تغییرات باعث تزریق بیثباتی به کل بازار و زندگی مردم میشود و قطعاً خیانتی نابخشودنی است.
🔸۳. معمولاً با گذشت زمان و شفافتر شدن فضای سیاسی، بهتدریج فضای آرامش بر بازار حاکم میشود و عرضه و تقاضا واقعیتر و منطقیتر میگردد. به نظر میرسد شرایط امروز بازار ارز و #طلا نیز به این سمت سوق پیدا کرده است و در دو هفته اخیر، بهرغم فراز و فرودهای سیاسی در مذاکرات هستهای، واکنش زیادی از سوی بازار مشاهده نشده است. این موضوع کمک بسیار بزرگی برای بخش دیپلماسی کشور محسوب میشود؛ یعنی اگر این ثبات قیمت ارز در بازار آزاد استمرار یابد، دشمن نخواهد توانست با تهدید به ایجاد تلاطم در بازار و اقتصاد ایران، از تیم مذاکرهکننده ما امتیاز بگیرد.
✍ علی کارگر
#مذاکره