📝 #یادمون_باشه ؛
ـ یعنی دامادشون چکاره است؟
ـ وضع مالی پدر عروس، چطوره؟
ـ حالا بچهشون دختره یا پسر؟
ـ در گوشِ فلانی، چی گفتی؟
ـ صبر کنید، من نشنیدم ؛ درمورد کی حرف میزدید؟ ...
و 💥...
میلِ به دانستنِ اسرار دیگران، و یا هرآنچه دانستنش به ما مربوط نمیشود؛ لحظه به لحظه از ما انسان متجاوزتر و خطرناکتری میسازد!
تا دیر نشــده، برای درمان فکری کنیم ♨️.
#استاد_شجاعی
بسم الله الرحمن الرحیم
"این برای آرمان"
- "شنیدم به آرمان گفتن به آقا توهین کن تا ولت کنیم، وگرنه بیشتر میزنیمت. آرمان هم گفته: اون نور چشم منه، شما بزنید..."
هنوز این پیامِ یکی از کانالها را کامل نخوانده بودم که استاد آمد و گوشی را انداختم داخل کیفم. کلمات پیام اما، بدجور پیچیده بودند میان کلمات کتاب جامعهشناسی استارک و دست از سرم برنمیداشتند. استاد درس را آغاز کرد، مثل همیشه بدون وقفه، پرشور و شمرده. جزوه مقابلم باز بود، «بسم الله قاصم الجبارین» را بالای صفحه نوشته بودم، ولی باز هم کلمات آن پیام، چسبیده بودند به مغزم. بهشان التماس کردم که: الان میخواهم بیطرفی علمیام را حفظ کنم خیر سرم... الان باید فقط به درس فکر کنم...
-هراری در کتاب انسان خردمند، اشاره کرده که مهمترین انقلاب در تاریخ بشر، انقلاب شناختی در هشتادهزار سال پیش بوده. زمانی که بشر تونست افسانهسازی کنه...
افسانهسازی... انقلاب شناختی... یادداشت کردم. با چشم استاد را دنبال میکردم تا باز هم یادآوری شهید علیوردی، مثل پیچک دور کلمات استاد نپیچد؛ اما چشمانم ناگاه متوقف شدند، روی عکس امام و رهبری که نصب شده بود بالای تخته سیاه؛ وارونه.
نگاهم همانجا ماند. یک نفر عکس را وارونه نصب کرده و روی تخته شعار نوشته بود. شعارشان که به جهنم... هیچوقت برایم مهم نبوده. ولی عکس آقا... وارونه؟
استاد داشت یکی از جدولهای کتاب را تحلیل میکرد. رابطه فقر، صنعت و نابرابری اجتماعی. برای این که حواسم را برگردانم به کلاس، نظر دادم و خودم را انداختم وسط بحث. از رابطه خطی گفتم و همبستگی پیرسون. از ارتباط فقر و عدم امنیت با نابرابری. نشد. فایده نداشت. باز هم عکس وارونه آقا، تمرکزِ نیمبندم را بهم میزد.
شعری که در ذهنم با صدای سلحشور پخش میشد را گوشه کلاسور نوشتم، بلکه ذهنم آرام شود: ای دل بمان با مولا، کل یوم عاشورا...
کلاس تمام شد و فقط دو جمله یادداشت کرده بودم: جامعهشناس باید به پدیدهها به صورت غیرخطی فکر کند... چهار چیزی که مبادله اجتماعی را ممکن میکند: ثروت، قدرت، منزلت معرفت.
استاد که گفت "خسته نباشید" و از کلاس رفت، با ضرب از صندلی بلند شدم. چندتا از دخترهای چادری کلاس دورم جمع شدند: الان برنامهت چیه؟
اشاره کردم به عکس وارونه شده: هیچی، این رو درست میکنم و میرم پایین.
همه با هم گفتند: هیس... صبر کن همه برن.
نگاهی انداختند به کسانی که هنوز در کلاس بودند. چندنفرشان را هفتههای قبل، میان دانشجوهای معترض دیده بودم. با هم صحبت کرده بودیم و دعوا نه. دوباره برگشتم سمت دوستان چادریام: چرا صبر کنم؟
-خب آخه...
چشمانشان را طوری چپ و راست کردند که الان نرو، خطرناک است! یک نفر دیگر گفت: اصلا برو به یکی از خدماتیها بگو درستش کنه.
-چرا؟ درست کردنش کاری نداره.
خودم را از جمعشان بیرون کشیدم و رفتم به سمت صندلی استاد: دقیقا الان باید درستش کنیم، جلوی همه.
و با خودم گفتم: مثلا چه اتفاقی میافتد؟ هزینهاش نهایتا یکی دوتا فحش است که میپردازم. از جانی که آرمان داد سنگینتر نیست.
صندلی استاد را گذاشتم زیر قاب عکس. کفشهایم را درآوردم، چادرم را جمع و جور کردم و رفتم روی صندلی. محجبهها کمکم پشت سرم آمدند. دوتا از بچهها که چادری هم نبودند، صندلی را گرفتند که نیفتم. یکیشان لبخند زد: برو، هواتو داریم.
و دیگری گفت: اگه یه نفر کارشو توی این مملکت درست انجام بده، اون آقاست.
و به تصویر آقا اشاره کرد.
عکس امام و آقا روی تخته شاسی چاپ شده و با میخ به دیوارش زده بودند. یک نفر تخته را طوری روی میخ چرخانده بود که عکس وارونه شود. میخ را بیرون کشیدم، با تخته. چندنفر برایم هو کشیدند و یکی داد زد: بذار بیفته. بندازش زمین. بذار بشکنه.
نشنیده گرفتم و در دل جواب دادم که: اگر نمیدانستم که یک نفر تقریباً همسن من، چند شب پیش بخاطر صاحب این عکس جان داده، شاید الان از هو کشیدنتان میترسیدم. ولی الان، اگر بمیرم هم نمیگذارم توهین بشود به نورِ چشمِ آرمانِ عزیز.
عکس را صاف نصب کردم به دیوار. آقا لبخند زدند و دلم آرام گرفت. مشتم را کوبیدم روی میخش که محکم شود و زیر لب گفتم: این برای آرمان...
💠به قلم: خانم فاطمه شکیبا
🔰 بر اساس تجربه واقعی
#آرمان_عزیز
#شهید_ارمان_علی_وردی
#چله_آرمان
----------
🔺در فرانسه هر کسی که به سرود ملی بیاحترامی کند ۷۵۰۰ یورو جریمه می شود اگر دادگاه تشخیص دهد این توهین سازماندهی شده بوده جریمه 6ماه زندان است.
▪️در آلمان هر کسی به پرچم فدرال توهین کند یا آسیب بزند تا 3 سال زندان جریمه می شود.
▪️اینها را هم نمیخواهد زیاد اذیت کنند. نفری ۷۵۰۰ یورو از پاداش و قراردادشان کم کنند رهایشان کنند به توپهبازیشان برسند.
🔥روی دنده عقب، گاز ندهید❗️
🔻وقتی کسی علاقه دارد روی صندلی های رسمی یک نظام سیاسی بنشیند، طبعا باید نسبت به ارزشهای آن نظام معتقد باشد.
🔻اگر صاحب منصبی، نه فکر و انگیزه لازم را برای تصدی مسئولیت دارد و نه می تواند از خیر پست بگذرد، حداقل نباید ارزشهای متعالی جامعه را آنقدر تضعیف کند تا بلکه آنها را همسطح اندیشه کوتاه و انگیزه بیرمق خود نماید.
🔻در دهههای اخیر برخی از مسئولان مناصب مختلف یا افراد برخوردار از مواهب جمهوری اسلامی، وقتی که دیدند کشش فکری و توان حرکت در مسیر پرشتاب انقلاب اسلامی را ندارند، به جای رویکرد قدرشناسانه و راهگشایی برای جوانترها، پشت فرمان نشسته و روی دنده عقب، پا روی گاز می گذارند!!
🔻صحبت های دنده عقبی این روزهای امثال آقای ضرغامی در موضوعات اجتماعی مانند حجاب که فاقد مبانی اندیشه و گفتمان واضحی است واقعا تاسف بار است.
به نظر میرسد، دولت محترم باید با روشن کردن خطوط گفتمان محوری خود، با قاطعیت عناصر غیر متعهد به آن گفتمان را که موجب اختلال و سردرگمی می شوند در بدنه اصلی اجرایی کشور تعیین تکلیف نماید.
🔻اگر امثال ضرغامی متعلق به جریان انقلابی هستند باید همت خود مصروف اقامه احکام الهی از روش های صحیح نمایند و گرنه دنده عقب رفتن به اسم واقع بینی در دامنه کوه و به سبک غربگرایان وطنی، هنر نیست و از عهده هر موجود افلیجی بر می آید.
✍حمیدرضا ابراهیمی
✋
قدرشناسی را به کودکان نشان دهیم
🔺آیا میدانید بچههای کوچک ما چگونه کلماتی مثل متشکرم، ممنونم، لطف کردید و خیلی از واژههای مشابه را یاد میگیرند؟!
🔹آنها کلمات را می شنوند و سپس تقلید می کنند و اگر ما به عنوان یک پدر و مادر آگاه آن کلمات را به کار نبریم، آن را یاد نمیگیرند.
🔹بنابراین اگر فرزند ما به گفتن کلمه متشکرم و... عادت ندارد، شاید این مقطعی در سن او باشد یا شاید این الگویی است که شما شکل دادهاید.
🔹همچنین باید بیاموزد، وقتی کسی در حقش خوبی میکند هر چند کوچک و ناچیز، از او قدردانی کند. آن وقت کودک در سنین نوجوانی و جوانی قدرشناس و با ادب پرورش خواهد یافت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋
چه کسانی داعشیاند؟
🔹 اینکه این خانم چرا در راهپیمایی روز ۱۳ آبان با این وضعیت و بدون پوشش حاضر شده را نمیدانم. آیا قصد داشت جمعیت حاضر را عصبانی کند و صحنهای برای روایتسازی رسانههای مجازی معاند خلق کند! یا قصد داشت از چنین حضوری در آینده حساسیتزدایی کند و به دنبال عادیسازی این وضع بود! یا واقعا از روی جهل و نادانی به این شکل حاضر شده بود! مشخص نیست.
🔹اما تردید ندارم جمعیتی که در طول پنجاه روز گذشته، انواع و اقسام توهینها را شنیده، شرارتها را دیده، عزیزانشان مجروح و شهید شدهاند، به این فهم سیاسی و اجتماعی رسیده که نباید درگیری ایجاد کنند، نباید احساساتی شوند، نباید توهین کند و این یعنی: زن، زندگی، آزادی بر خلاف کسانی که این شعار دادند و مثل داعش، وحشیانه رفتار کردند.