eitaa logo
روشنگر
305 دنبال‌کننده
25.2هزار عکس
13.3هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🖊 ره: فرض کنید یک مخزنی است که قرار است بیایند و آب آن را اندازه بگیرند و به شما بر اساس آن نمره بدهند! این مخزن، دو کار دارد که باید انجام بدهید: یکی این که آب بکشید و بریزید در آن. دیگر اینکه، آب بندی اش را درست کنید. بعضی ها روی آب کشیدن و ریختن در این مخزن متمرکزند، اما در آب بندی این مخزن زیاد دقتی ندارند. اینها آبِ زیاد می ریزند در مخزن، اما وقتی روز موعود می رسد، آب چندانی در آن نیست؛ چون آب بندی نشده؛ نشت کرده. اما آنهایی که این نشتی را گرفته اند و آب بندی اش کرده اند، با وجودیکه نصف آن گروه دیگر آب در مخزنشان ریخته اند، اما نمرۀ بالاتری می گیرند! چون مخزنشان نشت نکرده بود. حالا چطور می شود که یکی مخزنش آب بندی است و دیگری آب بندی نیست؟ گاهی انسان یک نگاه تحقیر آمیز به کسی می کند؛ این نشت است؛ این، آب بندی نشده؛ یک مقدار از این مخزنش خالی می شود. گاهی خوشش می آید یکی را سَبُک کند؛ می گوید او را باید بتکانیم. بله! می تکانی؛ او هم یک خرده کوچک می شود؛ اما این که چقدر از مخزن تو خالی شده، آن را هم خبر داری؟
؛ حاجت روایی با نماز 💧💧💧💧💧💧 💧💧💧💧 💧💧 🎙آیت الله حائری شیرازی 👇👇👇👇👇 🔸کسی از تو محروم نشود 🔸 💎 اگر کسی خوب نیست، از (علیه السلام) حاجت بگیرد. امام جواد (ع) مدینه بود. امام رضا (علیه السلام) در ایران و در مرو بود. برای امام رضا (ع) خبر آوردند که خادم‌ها هر وقت می‌خواهند پسرشان را از خانه خارج کنند از در پشتی می‌برند تا فقرا نفهمند که ایشان دارد می‌رود و درخواستی بکنند. 💎 حضرت نامه‌ای به پسرش امام جواد (ع) نوشت: «به من رسیده است که تو از درب کوچک بیرون می‌روی. به حق من بر تو که بیرون نروی مگر از درب بزرگ و همراه خودت درهم و دینار فراوان بردار و هر کس در راه از تو درخواست کرد به او عطا کن». این بابایش است که کسی از تو ! از این جهت وقتی محتاج هستی، گرفتار هستی، کمبود داری برو سراغ امام جواد (ع). 💎 برای امام جواد (ع) بخوانید و از ایشان بخواهید گرفتاری‌هایتان را رفع کند. خدا برای ما، دوازده امام گذاشته. «قد علم کل أناس مشربهم؛ هر گروهی بدانند از کجا آب می‌خورند». آن که بدهکار است بداند مَشربش امام جواد (ع) است؛ مَشکش را برود آن جا پر بکند. فقه می‌خواهد برود سراغ امام صادق (ع) ... 📌 منبع 👈 @haerishirazi ❄️❄️❄️❄️❄️ علیه السلام ❄️❄️❄️❄️❄️
🔸 یمن را دریاب ... ! 🔸 📝خاطره دکتر علی حائری شیرازی فرزند مرحوم از پدر پدر داشت روزهای پایانی را می‌گذراند. دکترها برایش اصطلاحِ «سپسیس عفونی» را بکار می‌بردند. «سپسیس» یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در برابر عفونت شدید ایجاد می شود. «سپسیس شدید» منجر به «شوک سپتیک» می شود. این شوک، فشار خون پدر را کمتر از ۷ کرده بود. بوسيله دارویی که دائم و به‌تدریج به بدن تزریق می‌شد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند. این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو می‌برد؛ حالتی اغماء گونه ... از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند. بی‌هوش و هوشیار در نیمه‌های شب نگاهی به من کردند. «علی بیا !». بعد بلافاصله گفتند: «از یمن چه خبر؟!». متعجب نگاه می‌کنم. «با موشک کجا را زده؟». گویی نظاره‌گر واقعه‌‎ای بوده که من از آن بی خبرم. می‌گویم: «خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم». رویش را برمی‌گرداند. «نه، خواب نبود! یمن را دریاب. اخبار یمن را پیگیر باش. از یمن آغاز می‌شود. از شلیک اولین موشک‌ها !» بعد سکوتی طولانی کرد. دوباره می‌گوید «علی بیا!». اشاره می‌کند که سرت را جلو بیار. سرم را می‌چسبانم به دهانش. باصدای بی‌جوهره‌ای می‌گوید: «ان‌شاءالله تو را درک میکنی!» مو به تنم سیخ می‌شود. می‌گویم «ان شاء الله» و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او می‌کنم و عبور میکنم ... تا این‌روزها که اولین موشک‌ها با جسارتی وصف‌ناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک میشود ... و تنگه‌ای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک می‌کشد برای همه کشتی‌های اسرائیل و آمریکا ناایمن شده. یمن یک تنه دارد صف‌آرایی و آبروداری می‌کند. باز صدای پدر را می‌شنوم: «یمن را دریاب ...!» 📲منبع: کانال تلگرام دکتر علی حائری شیرازی @roshangar6