هدایت شده از * *
☘️
📢 #یادداشت_کوتاه | اصلاحطلبان به پنجشیر بروند و اسم یگان نظامیشان را هم بگذارند اصلاحاتیون
🍃🌹🍃
🔻 "بعد از ساختن داعش توسط آمریکا، صهیونیستها، انگلیس، فرانسه و عربستان" سران داعش بیمهابا و به صراحت اعلام کردند که هدف نهایی ایران است.
🔹ایران و حزبالله لبنان به کمک سوریه شتافتند ولی فرقه اصلاحات، فریاد برآورده و زمین و زمان را به هم دوخت که چرا باید جوانانمان را برای مقابله با داعش به سوریه و عراق اعزام کنیم؟!
🔸 اکنون هم که آمریکا در افغانستان با شکست مفتضحانهای روبهرو شده و آرزوی دیرینه خود که برپایی جنگ مذاهب و اقوام و کشاندن پای ایران به این توطئه است را برباد رفته میبیند، همان فرقه برخلاف سروصدای قبلی که سوریه و عراق و داعش به ما چه ربطی دارد، امروز جیغ میکشند که چرا علیه طالبان (به نفع آمریکا) وارد جنگ نمیشویم؟!
🔺 حالا یک پیشنهاد منطقی و همهپسند در میان است و آن اینکه یک تیپ از مدعیان اصلاحات تشکیل شود و این افراد جهت اعزام به افغانستان ثبتنام کرده و برای مبارزه به پنجشیر و یا هر نقطه دیگر #افغانستان اعزام شوند. نامش هم میشود تیپ اصلاحاتیون!
✍ حسین شریعتمداری
#روشنگری
#ثامن
#پنجشیر
#ک_ب
🍀
. لذا این دو قابل مقایسه نیستند.
در سوریه دولت مرکزی و در یمن شورای مرکزی وجود داشته که از ایران کمک رسمی خواسته اند؛ ایران درباره افغانستان هم اعلام آمادگی برای کمک کرده بود اما اشرف غنی دل به آمریکایی ها بسته بود و نتیجه شد آنچه شد. هیچ گروه دیگری در وضعیت کنونی افغانستان نیز نمیتواند نماینده مردم یا اکثریت آنان باشد؛ لذا ایران نمیتواند از منطق سابق خود برای کمک به یک طرف استفاده کند.
از سوی دیگر گفته میشود که ایران میتواند مانند آنچه که در سوریه و عراق اتفاق افتاد و نیروهای همپیمان خود را وارد عرصه جنگ با داعش کرد، در افغانستان نیز فاطمیون را وارد عرصه جنگ با طالبان کند. اینجا نیز تفاوت شرایط در عراق و افغانستان به وضوح مشخص است.
در سوریه و عراق وارد کردن گروههای همپیمان با خواست و تایید دولت برای کمک به ارتش اتفاق افتاد؛ درحالیکه برخی اظهارات مبنی بر وارد کردن فاطمیون به افغانستان برای جنگ با طالبان با این منطق نمی سازد. از طرف دیگر چگونه یک گروه کمتر از 15هزار نفری را به جنگ گروهی بیش از 100هزارنفر بفرستیم و امید به حداقل پیروزی داشته باشیم؟ و از اینها مهمتر اینکه چگونه یک گروه عموما شیعه و هزاره را به جنگ گروهی عموما سنی و پشتون بفرستیم و امید داشته باشیم با این کار جنگ قومی-مذهبی در افغانستان اتفاق نیافتد؟
با این حال باید به این نکته توجه داشت که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه بنای ورود به یک جنگ داخلی برای حمایت از یک گروه در برابر گروه دیگری را نداشته است، حتی اگر آن گروه مورد ظلم دیگران واقع شده باشد. میتوان مثال بحرین را ذکر کرد، در بحرین در حالی که دولت مرکزی دست به کشتار مردم زد، اما ایران هیچ گاه از انقلابیون بحرین حمایت نظامی نکرده و برایشان سلاح و... نفرستاد، بلکه به صورت رسانهای و سیاسی از آنان حمایت کرد.
در مورد افغانستان نیز نمیتوان انتظار حمایت نظامی از یک گروه داخل افغانستان را داشت؛ یعنی ایران کاری به جنگهای داخلی که وجه داخلی داشته باشند ندارد و در هرجایی که کمک نظامی یا مستشاری داده با خواست دولت مرکزی یا گروهی که نمایندگی یک اکثریت را داشته بوده است.
📎لینک خبر:
https://www.farsnews.ir/amp/14000617000912
*🔰چرا ایران در جنگ سوریه و عراق وارد شد اما در افغانستان مداخله نمیکند؟*
*ایران کاری به جنگهای داخلی که وجه داخلی داشته باشند ندارد و در هرجایی که کمک نظامی یا مستشاری داده با خواست دولت مرکزی یا گروهی که نمایندگی یک اکثریت را داشته بوده است.*
گروه سیاسی خبرگزاری فارس: تحولات میدانی و اوضاع پر تنش همسایه شرقی کشورمان طی هفتههای اخیر، نهایتا منجر به تصرف عمده مناطق افغانستان توسط طالبان و تشکیل دولت توسط این گروه شده است؛ همین روز گذشته بود که طالبان کابینه خود شامل 21 عضو به نخست وزیری ملا محمد حسن آخوند را برای اداره افغانستان را معرفی کرد.
با اینحال، در برخی نقاط افغانستان، کماکان در برابر پذیرش حاکمیت طالبان بر این کشور مقاومت میشود که عمدهترین آن، مقاومت جبهه پنجشیر به رهبری احمد مسعود فرزند شهید احمدشاه مسعود است که این روزها در کانون توجهها قرار دارد.
فارغ از نظرات و دیدگاههای مختلفی که این روزها درباره گروه طالبان مطرح میشود که بعضا قائل به تغییر ماهیت طالبان و اصلاح شیوههای غلط این گروه در گذشته است، سابقه طالبان به خصوص در دوران حکومتش بر افغانستان باعث شده تا گروههایی خواستار دخالت دولتهای خارجی برای سرکوب طالبان و واگذاری قدرت به گروههای مقاومت در برابر طالبان برای تشکیل دولت وفاق ملی شوند.
در ایران نیز شاهد اظهار نظرهایی عمدتا از سوی اصلاحطلبان داخلی هستیم که بر این موضوع تأکید دارند که جمهوری اسلامی ایران در برابر تغییر و تحولات در افغانستان و قدرت گرفتن طالبان، باید با اعزام نیرو و کمک به جبهه پنجشیر وارد یک جنگ در افغانستان شود تا مانع از قدرت گرفتن طالبان در این کشور شود.
گذشته از نظرات قبلی این افراد که با تخطئه تلاش و جانفشانی مدافعان حرمی که در کشورهای عراق و سوریه به منظور کمک مستشاری به نیروهای مسلح این کشورها حضور یافتند، میتوان این سوال را مطرح کرد که چرا جمهوری اسلامی ایران مانند عرصه مبارزه با داعش، وارد درگیری در افغانستان نمیشود؟
پاسخ به این سوال را باید در چند محور دنبال کرد:
نخست آنکه ایران، هرگز راسا وارد هیچ جنگی نشده؛ در مواردی مانند عراق و سوریه نیز ایران پس از درخواست رسمی دولتهای قانونی دو کشور آن هم نه با لشکرکشی، بلکه برای مبارزه با تروریسم به آنها «کمک مستشاری» کرد و هرگز طرف اصلی جنگ نبود.
در عراق و سوریه، دولتهای مستقر و نیروهای مسلحشان تصمیم به دفاع از خود گرفتند و در کنار آنها گروههای انبوه و متعدد مردمی نیز به صورت داوطلبانه تصمیم گرفتند در کنار دولتشان باشند؛ بنابراین ایران هم عمدتا با کمک مستشاری، به ساماندهی خطوطو دفاعی و تهاجمی برای نبرد علیه تروریستها پرداخت.
حالا چنین شرایطی را با افغانستان مقایسه کنید؛ دولت و ارتش این کشور فاقد ریشه مردمی بودند و توسط ایالات متحده تجهیز شده بودند؛ به همین دلیل هم بود که تنها ظرف چند هفته، همه شهرها و امکانات نظامی را بدون کمترین مقاومت تسلیم طالبان کردند.
در وهله دوم؛ نوع نزاع در افغانستان متفاوت از آن چیزی است که در سوریه و عراق اتفاق افتاد. در سوریه و عراق، ایالات متحده با ایجاد و سپس تجهیز داعش، در حقیقت به دنبال شکستن خط مقاومتی بود که از ایران آغاز و امتداد آن در عراق و سوریه و لبنان بود، اما در افغانستان اوضاع متفاوت است! در افغانستان آنچه جریان دارد نزاع اقوام مختلفی است که در این کشور حضور دارند. با اینحال ورود هر طرف خارجی به این نزاع داخلی، میتواند آتش جنگ داخلی گستردهای را بیفروزد که سالهای سال ادامه داشته باشد.
از سوی دیگر با توجه به تنوع قومیتها در افغانستان، نمیتوان صرفا جبهه مقاومت پنجشیر یا طالبان را نماینده کل مردم افغانستان حساب کرد؛ پس حمایت از هرکدام نمیتواند به معنای حمایت از مردم افغانستان باشد، بلکه حمایت از یک طرف قومیتی یا مذهبی است که خود به شعلهور کردن آتش یک جنگ بزرگ دامن میزند.
البته از این حیث باید طراحیهای آمریکایی را نیز در نظر داشت؛ آمریکا پس از دو دهه حضور بدون دستاورد در افغانستان و صرف هزینههای هنگفت تریلیون دلاری، این کشور را ترک کرد و شکست سنگینی در کارنامهاش درج شد، حال باید به این نکته توجه داشت که مطالبه محافل غربگرای داخلی برای سوق دادن ایران به ورود به صحنه افغانستان، طراحی از سوی ایالات متحده باشد تا ایران را به زمین بازی که خود طراحی کرده بکشاند.
حالا شاید کماکان این سوال مطرح باشد که حمایت از آزادیخواهان و مظلومان جهان آرمان انقلاب اسلامی است و ایران باید به هر قیمت ممکن، حامی این حرکتها باشد و تفاوتی میان فلسطین و سوریه و عراق و یمن با افغانستان قائل نباشد.
پاسخ به این نکته نیز در تفاوت افغانستان با گزینههای فوق است؛ در فلسطین موضوع ورود یک گروه بزرگ خارجی و اشغالگری است درحالیکه طالبان از مردم افغانستان هستند گرچه قطعا نماینده اکثریت نیستند
هدایت شده از * *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘
🎥#موشن_گرافیک| خدمات بسیجیانِ و جهادگران استان مازندران در #طرح_شهید_سلیمانی
🍃🌹🍃
#روشنگری
#ثامن
#محرم
#ک_ب
🍀
هدایت شده از * *
هدایت شده از * *
187.docx
11.3K
هدایت شده از * *
💢ما و پنجشیریان
با سقوط دره پنجشیر در شمال افغانستان اصلاحطلبان، جمهوری اسلامی ایران را به بیعملی در دفاع از آن متهم کردند، اما هیچگاه روشن نکردند از نظام چه میخواهند یا نظام باید چهکار کند؟ اگر طالبان را برای گفتگو به تهران دعوت کنیم خواهند گفت از یک گروه تروریستی حمایت کردهاید و اگر وارد جنگ شویم که همیشه گفتهاند جنگ بد است. بدون تردید موضع این جماعت بر این انگاره و باور استوار است که نظام، حامی طالبان است. تجربه تاریخی نشان میدهد شنا برخلاف مسیر نظام، علت و محور نوع نگرش این جماعت به روندهای کشور است و برخلاف مدعای شفافیت در عرصه سیاست، اینجا بهشدت محافظهکارانه و لفافهگو ظاهر شدند. اما ما باید چه میکردیم؟ هم از باب خبر و هم از باب تحلیل، نظام جمهوری اسلامی در حوادث اخیر افغانستان غافلگیر نشد و از اشراف اطلاعاتی بر روند برخوردار بود. اما چرا ایران وارد جنگ نشد؟
۱- افغانستان یک کشور مستقل است. ورود به یک کشور مستقل با ابعاد نظامی صرفاً با درخواست دولت آن کشور یا شورای امنیت سازمان ملل یا در پاسخ به حمله از آن کشور میسر است. دولت افغانستان هیچ کمکی از ما نخواست و بعد از فروپاشی دولت غنی نیز بیدولتی، فضا را پیچیدهتر کرد.
۲- جنگ طالبان با پنجشیریان جنگ بینالافغانی است. ورود به چنین جنگی از سوی ایران باخت مطلق است. نه پنجشیریان نماینده رسمی و قانونی ملت افغانستان هستند و نه طالبان. ما نمیتوانیم حاکمیت هیچکدام را بر افغانستان به رسمیت بشناسیم تا چه رسد که از یکی حمایت نظامی کنیم.
۳- منافع ما در افغانستان عبارت است از اخراج امریکا، سرکوب داعش، حفظ حرمت شیعیان و حفظ امنیت مرزهای شرقی کشور. اکنون که طالبان به حفظ حرمت و جان و مال شیعیان پایبند است به صورت طبیعی نباید دست به اقدامی بزنیم که عرصه بر شیعیانی که تحت کنترل این جماعت هستند، سخت شود. طالبان رفتار سالهای ۱۳۷۵، ۱۳۷۶ و ۱۳۷۷ را با شیعیان تکرار نکرده است. شیعیان افغانستان قبلاً از طالبان ضربه خوردهاند، جبهه شمال نیز حد فاصل سقوط دولت نجیبالله تا ظهور طالبان در ۲۸ سال پیش اسلاف پنجشیریان مظالمی را بر آنان خصوصاً در غرب کابل روا داشتند که در تاریخ ثبت است.
۴- آنچه قطعی و حتمی است ورود پنجشیریان به یک جنگ نابرابر، بدون برآورد صحیح نظامی است. جنگ نیاز به برآورد و نقشه دارد. اینکه بدون قوای متوازن در درون خانه خود منتظر دشمن بمانی، قطعاً منجر به پیروزی نخواهد شد. در تشبیه میتوان کار پنجشیریان را با توابین کربلا مقایسه کرد که بدون برآورد نظامی از طرف، فقط متأثر از نفس لوامه در عینالورده به صورت کامل قلع و قمع شدند. طالبان با سلاحهای پیشرفتهای که امریکاییها بر جا گذاشتند از یک سو و کوچک بودن جغرافیای پنجشیر از سوی دیگر مشخص بود که فائق خواهد آمد و هرگونه ورود خارجی این جنگ را طولانی خواهد کرد و باعث فرسایش داخلی و در عین حال دخالت دوباره خارجی خواهد شد. شاید لازم بود مسعود برای پیشگیری از حمله طالبان به ایران یا پاکستان به سازمان ملل برود و استمداد طلبد، اما گویی غیر از جنگ مسیر دیگری را انتخاب نکرد و طبیعی است که جریان غالب باج نخواهد داد. البته افول روحیه جهادی در شمال نیز در سقوط سریع پنجشیر مؤثر بود. در ۲۰ سال گذشته رفاه نسبی و زندگی عرفی بر مجاهدین سابق مستولی شده بود.
۵- ایران و پاکستان چه قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن هیچ موقع برای هم تهدید نبودهاند و نخواهند بود. نگرانی از تنش بین این دو کشور مطلقاً بیاساس است. ایران عمق استراتژیک کشور مسلمان پاکستان در حوادث روزهای سخت است؛ بنابراین آنان که مرتب نظام را به اقدامات غیرایدئولوژیک در حصول منافع ملی ترغیب میکنند، اکنون حرف مشخصشان چیست؟ حضور ما در سوریه سه دلیل عمده داشت: اول درخواست دولت این کشور، دوم خارجی بودن عمده اعضای داعش و سوم تهدید حرم اهل بیت که دو مورد از آن بدواً اتفاق افتاد، اما در افغانستان شرایط اینگونه نیست. طالبان بومی و از قوم بزرگتر است و ورود ما به یک جنگ داخلی در این کشور میتوانست سرنوشت تلخ قدرتهای بزرگ در ۲۰۰ سال گذشته را یادآوری کند.
راهبرد جمهوری اسلامی روشن است و باید روشنتر بیان شود تا لجبازان آچمز شوند. ایران هرگز دولت مستقل و امارتی طالبان را به رسمیت نمیشناسد و این معقولترین تصمیم برای افکار عمومی داخل کشور، داخل افغانستان و مجامع جهانی است. ایران در افغانستان هوشمندانه عمل کرد و تصمیم برای آینده نیز هوشمندانه است. منافع ما در افغانستان تا این لحظه محترم شمرده شده است. غایت نظر ما تشکیل دولت فراگیر است دولتی که از فردای آن جنگ برای همیشه پایان یابد.
🍃🌹🍃
✍️ دکتر عبدالله گنجی
#روشنگری
#پنجشیر
#ثامن
#ک_ب
🍀