نشست تخصصی سواد رسانه 🔴 موضوع نشست: تبیین فضای مجازی 🔹سخنران: آقای پناهی 📆مورخه: دوشنبه دوم مهرماه ⏱ساعت: ۲۰:۰۰ 🔹بستر برگزاری: روبیکا #سواد_رسانه 📲 پخش زنده از کانال نسرا استان تهران در پیام رسان روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/nasra_tehran

🔹تا ساعاتی دیگر تیم خفن و برگ ریزان ایرانی ها (بابک و مازیار ) به جز افشین خیانت کار

🔹بابک خرمدین و رفقا 🔹#بابک ، کشاورز زاده ساده ای که خیلی اتفاقی در دوران ویراژ اعراب در ایران ، می‌ره در تیم «جاویدان» و دَم پَر سرخ جامگان میشه و با مرگ آقای «جاویدان » باز هم خیلی اتفاقی، ریاست سرخ جامگان به اسمش در تاریخ سند میخوره! 🔹سرخ جامگان ( از اهالی آذربایجان) که از حمله عربا به ایران فشاری شده بودن ! چند سالی بود که برای خلیفه های عباسی، شاخ و شونه میکشیدن! 🔹#بابک با تاکتیک های خفنش، تمام تیم های اعزامی خلیفه های عباسی (مأمون و معتصم )رو در زمان های مختلف، میترکونه و حتی تا اصفهان هم لایی میکشه و حتی با رومی ها هم که با عباسیان مشکل داشتن کانکت میشه! 🔹حالا مثلث طلایی ایرانیا راه افتاده بود !#مازیار که تو مازندران رو اعصاب عباسیان راه می رفت با بابک داداشی میشه و #افشین هم از تاجیکستان پالس مثبت رو می‌فرسته و این وسط استرس،دل و روده معتصم رو می‌بره تو مود اسهال ! 🔹#معتصم که حریف ایرانیا نبود یه حرکت کثیف میزنه و مُخ #افشین رو میزنه! (افشین جاه طلب بود و عشقش، حکومت خراسان بود) 🔹معتصم بو می‌کشه که افشین کِرم قدرت داره و به افشین میگه #بابک رو تور کن خراسان رو میزنم به نامت! 🔹افشین هم نامرد بازی در میاره و به قلعه بابک حمله می‌کنه ! بابک هم که میبینه اوضاع خیطه ، ضد استقرار میزنه و با زن و بچه میزنه به دل کوه ! ولی آخرش اسیر میشه ! (البته فتح قلعه بابک دوسالی طول کشید) 🔹بابک رو تحویل معتصم میدن و اون نابِخَرَد هم دستور میده که بابک رو با فیل در خیابونا بچرخونن و آخرش هم گردن شو میزنن و الفاتحه! 🔹افشین گور به گور شده در ادامه خیانت هاش ، مازیار رو هم میفروشه و ازونجایی که نون آدم فروشی خوردن نداره !!! زیرآب خودش رو هم میزنن و بعد یه مدت، معتصم ، افشین رو از تیربرقای سامرا آویزون می‌کنه و تمام !

🔴روابط افلاطونی افشین و بابک و مازیار و معتصم 🔹#افشین ایرانی حاکم تاجیکستان امروزی ، فرمانده عربا در نبرد انزن(بین خلیفه عباسی و رومی ها) بود که رومی ها رو لوله کرد ! وقتی قیام مازیار و بابک ،معتصم رو کلافه کرده بود به افشین پیشنهاد حکومت خراسان رو میده تا این دو تا رو تو گونی بسته بندی کنه!!! 🔹#افشین هم برای حکومت خراسان آب از لب و لوچه اش آویزان می شد ! (خراسان آن موقع شامل خراسان امروزی، سیستان،افغانستان و تاجیکستان و ترکمنستان و مازندران و ... بود و طاهریان حاکمش بودند) 🔹 #افشین با وعده چرب و چیلی معتصم به قلعه بابک حمله می‌کنه و بعد دو سال محاصره، قلعه رو تسخیر می‌کنه ولی بابک با خانواده در می‌ره ! 🔹 #افشین برای اینکه بابک ، کام بک نزنه جایزه خرکی میذاره و حاکم ارمنستان هم بوی دلار می‌ره تو دماغشو و بابک رو تور می‌کنه و دعوت می‌کنه به قصر و حسابی ازش پذیرایی می‌کنه و یه روز که با هم می‌خوان برن شکار، با افشین هماهنگ می‌کنه و وسط گراز بازی ، افشین و بچه هاش میرسن و بابک رو تو گونی میکنن و تحویل معتصم میدن! 🔹#افشین بعد از بابک ، مازیار رو شیر می‌کنه ، ولی آخرش معتصم کَلَک عمو مازی رو هم می‌کَنه ! 🔹#افشین در ادامه آدم فروشیا و تیزبازیاش، طلاهای بابک رو سوار شتر کرد و برد سمت تاجیکستان، ولی طاهریان رَد محموله رو میزنن و آمار رو رد میکنن برا معتصم! 🔹#افشین که گردن کلفت بازیاش رفته بود رو مُخ !!! برا معتصم هم شاخ میشه و در یه پارتی ، تو آب شنگولی معتصم ، سَم می‌ریزه! ولی لو میره و هدایت میشه به کارخانه کنسرو سازی معتصم و تمام !!!! 🔹 این وسط فقط معتصم خوش به حالش میشه و با جنگ داخلی که بین ایرانیا راه میندازه ، همه رقیبا (بابک،مازیار،افشین) رو حذف می‌کنه! 🔹 پیام اخلاقی کانال: آدم فروشی و پاچه مالی، آخر و عاقبت نداره!

🔻ردپای دیجیتال چیست و چه اهمیتی دارد؟ (قسمت اول) 👣 ردپای دیجیتال که گاهی به آن «سایه دیجیتال» یا «ردپای الکترونیکی» هم‌ می‌گویند، مجموعه اطلاعاتی است که هنگام استفاده از اینترنت، از خودتان به جا می‌گذارید. این اطلاعات از طریق وب‌سایت‌هایی که به آنها سر می‌زنید، ایمیل‌هایی که می‌فرستید و اطلاعاتی که اینترنتی ارسال می‌کنید، به دست می‌آید. #ردپای_دیجیتال

🇮🇷 قطعه ۵۰ بهشت شهدا👇👇

‍ من قبلا در مورد قطعه ۵۰ چند خطی نوشته ام. قطعه عجیبی است. حال و هوای دیگری دارد. فرقش با دیگر قطعات شهدا در بهشت زهرا اینست که هر بار که سری میزنی شهدای جدیدی را آنجا دفن کرده اند. شهدایی که تاریخ شهادت و دفن‌شان شاید مال همین دیروز باشد. یا دو روز پیش و یا یک هفته قبل. شهدایی که تاریخ تولدشان را که نگاه می‌کنی؛ صدای فریاد دهه هشتادی ها را هم به وضوح می‌شنوی که می‌گویند: ما هم بزرگ شده ایم برای ایستادن و جان دادن پای کار انقلاب. یک نمونه اش همین شهید میلاد بیدی است. شهیدی که در ضاحیه جنوبی در لبنان در حمله موشکی اسراییل به فواد شکر به شهادت رسید. بچه ها می‌گفتند این اواخر آرام و افتاده تر شده بود. محمد، رفیق گرمابه و گلستانش آه می‌کشید و می‌گفت قرار بود میلاد که می‌رود من هم به او ملحق شوم. آخرین باری که دیدمش دستش را فشردم و گفتم سالهاست با هم رفیقیم و تک خوری نکردیم. میلاد در آغوشم گرفت و گفت پس سعی کن زودتر بیایی، من جدیدا خیلی هوسی شده ام. او اینبار تک خوری کرد و رفت. آخر هم هوسش کار دستمان داد. شهدای دیگری هم در قطعه ۵۰ هستند که جوانان و زنان و مردان زیادی را پای مزارشان می‌کشانند. شهید آرمان علی وردی. شهید مجید قربانخانی، شهید سجاد زبرجدی. گاهی بالای مزارشان جا برای ایستادن نیست. بس که جمعیت زیاد است. اما درست چند قدم آنطرف تر شهدای افغان گردان فاطمیون حضور دارند. شهدای مظلوم و غریبی هستند و خانواده هایشان مظلوم‌تر و غریب تر. من هرگاه به قطعه ۵۰ می‌روم کنار پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده شهدای فاطمیون می‌نشینم و با آنها صحبت می‌کنم. برای اینکه احساس تنهایی و غریبی نکنند. برای اینکه آنها هموطن من هستند. وطنی که برای حفظ وجودش جان عزیزترین کسان خود را زیر پرچم اسلام روی چشمان خود گذاشتند و دو دستی تقدیم کردند. حاج رمضان پدر یکی از شهدای افغان می‌گفت من بدهکاری مالی توی زندگی ام  زیاد دارم. به اندازه موهای سرم. اما یک بدهی هم به این انقلاب داشتم و خوشحالم آن را تسویه کردم. می‌گفت پسر من بدهی من به انقلاب و راه خدا بود. این را که گفت دانه مروارید اشک سر خورده بر گونه اش را با کف دستش پاک کرد و زیر لب شکر خدا کرد. گفتم حاج رمضان مزار پسرت کدام است. میخواهم بنشینم و فاتحه ای بخوانم ؟ گفت پسرم اینجا نیست. گفتم کجاست؟ گفت هنوز جنازه اش نیامده ولی من هر هفته اینجام و دلتنگی هایم را نزد رفقا و همرزمانش می‌آورم. سر مزار شهید حسین رضایی زنی تنها نشسته بود و سرش را به ستونی تکیه داده بود. نسبتش را که پرسیدم گفت مادرش هستم. گفتم چند تاپسر دارید؟ گفت همین یکی را داشتم. گفتم دعا کنید با شهید شما محشور شویم. گفت خدا حفظت کند. ان شاالله که شهید منم به زودی بیاید. گفتم مگر شهیدتان اینجا نیست؟ با اشاره دست بالای سنگ مزار پسرش را بمن نشان داد. نگاه کردم دیدم روی سنگ مزارش نوشته است جاوید الاثر ... و او هم مثل حاج رمضان، تنهایی ها و دلتنگی هایش را بالای مزار خالی پسرش آورده بود. سر مزار شهیدی دیگر، پدر و مادرشان تک و تنها نشسته بودند. نشستم کنارشان و کمی با آنها گفتگو کردم. گفتم تصویر فرزند شما روی سنگ مزار کمی خاص است. مرا همیشه سمت خودش می‌کشاند. گفتم سر مزار فرزند شما بارها آمده ام. پدر و مادرش کلی خوشحال شدند. پدرش میگفت پسرم واقعا یک قهرمان بود. گفتم پسرت قهرمانی اش را از پدر قهرمانش مشق نموده و در آغوش مادرش خلق و خوی قهرمانی یافته. شهدای مظلومی هستند ، شهدای فاطمیون. بهشت زهرا سر قبور شهدا که می‌روید حتما برادران شهید افغانستانی مان را در قطعه ۵۰ زیارت کنید. آنجا را هم شلوغ کنید. سر مزارها بنشینید و با خانواده هایشان گفتگو کنید. نذر و نذورات خودتان را هم گاهی آنجا ببرید و به این قطعه از بهشت زهرا رونق بدهید. بگذارید خانواده هایشان احساس تنهایی و غربت نکنند. برای خودمان هم خوب است. در این هزار توی پر پیچ و خم و مبهم و تاریک زندگی ها و روزمرگی ها، آنها چراغ راه هستند. 🇮🇷تشکیلات روشنگری عمار @roshangari_ammar313

⭕️ اگر ماجرای بوسنی را نفهمی، غزه را نخواهی فهمید؛ نخست بوسنی را بفهمید تا غزه و آنچه در آن می‌گذرد را بفهمید و شگفت‌زده نشوید!  نسل‌کشی‌ای را که صرب‌ها علیه مسلمانان بوسنی به راه انداختند، در آن ۳۰۰هزار مسلمان به شهادت رسیدند و ۶۰ هزار زن و دختر مورد تجاوز قرار گرفتند و یک و نیم میلیون نفر آواره شدند.   آیا آن‌را به یاد داریم؟  یا فراموشش کرده‌ایم؟  یا اصلاً چیزی در موردش نمی‌دانید؟! مجری «سی. ان ان» در مورد سالگرد کشتارهای بوسنی صحبت می‌کند و از کریستیان امانپور خبرنگار معروف می‌پرسد:   آیا تاریخ تکرار می‌شود؟   کریستیان ماریا هایده امانپور از شبکه "سی.ان.ان" در مورد سالگرد کشتارهای بوسنی اظهارنظر می‌کند:   این جنگ، یک جنگ قرون وسطایی، کشتار، محاصره و در گرسنگی و قحطی قرار دادن مسلمانان بود و اروپا حاضر به مداخله نشد و گفت:   این یک جنگ داخلی است!  این ادعا، یاوه‌ای بیش نبود.  هولوکاست حدود چهار سال به طول انجامید و در طی آن صرب ها بیش از ۸۰۰ مسجد را که قدمت برخی از آنها به قرن شانزدهم میلادی بازمی گشت، تخریب کردند و کتابخانه‌ی تاریخی سارایوو را به آتش کشیدند.  سازمان ملل مداخله کرد و دروازه‌هایی را در ورودی شهرهای اسلامی مانند: گراژده، سربرنیتسا و زپا قرار داد، اما زیر محاصره و آتش بودند، بنابراین حفاظت سودی نداشت.   صرب‌ها هزاران مسلمان را در اردوگاه‌های کار اجباری قرار دادند، آنها را شکنجه کردند و گرسنه نگهداشتند تا اینکه مبدل به اسکلت شدند.  وقتی از یکی فرماندهان صرب پرسیدند، چرا؟ ...  گفت: این‌ها گوشت خوک نمی‌خورند!  در روزگار قتل عام بوسنی، "گاردین" یک نقشه تمام صفحه منتشر کرد که موقعیت کمپ‌های تجاوز جنسی بر زنان مسلمان را نشان می‌داد؛ هفده اردوگاه بزرگ، که برخی از آن‌ها در داخل خود صربستان قرار داشت!   صرب‌ها به کودکان تجاوز کردند [حتی] به دختربچه‌ی چهار ساله!  گاردین گزارشی از آن حادثه‌ای هولناک تحت عنوان:"دختربچه‌ی که گناهش مسلمان بودن بود" به دست نشر سپرد.  راتکو ملادیچ قصاب، رهبر مسلمانان "زپا" را به جلسه دعوت کرد، سیگاری به او داد، کمی با او خندید، سپس به او حمله کرده و او را ذبح کرد. در حق «زپا» و ساکنین آن جنایات زیادی را مرتکب شدند.  اما معروف‌ترین جنایت، محاصره سربرنیتسا بود. سربازان بین‌المللی (صلیبی‌ها) تا دیروقت با صرب‌ها شب‌نشینی می‌کردند و می‌رقصیدند و عده‌ای از آن‌ها در ازای دریافت لقمه‌ای غذا با زن مسلمان در مورد شرف و عزت‌اش چانه‌زنی می‌کردند!  صربها به مدت دو سال سربرنیتسا را در محاصره داشتند. حملات توپخانه‌ای و بمباران یک لحظه هم متوقف نبود. صرب‌ها بخش بزرگی از کمک‌هایی را که به شهر می‌رسید به خود می‌گرفتند، سپس غرب تصمیم گرفت آن را به گرگ‌ها بسپارد؛ گردان هلندیی که از سربرنیتسا محافظت می‌کرد با صرب‌ها توطئه کرد و مسلمانان را تحت فشار قرار داد تا در ازای امنیت [جان شان] سلاح‌های خود را تحویل دهند!   مسلمانان پس از خستگی و عذاب، تسلیم شدند و پس از این‌که صرب‌ها  اطمینان حاصل کردند، به سربرنیتسا حمله کردند، مردهای آن را از زنانش جدا کردند، دوازده‌هزار ذکور، اعم از مردان و کودکان را جمع کردند و همه را ذبح و مثله کردند.   از نمونه‌های مثله‌ای که انجام می‌دادند: شخص صربی بالای مرد مسلمان می‌ایستاد و تصویری از صلیب ارتدوکس را در حالی‌که [مرد مسلمان] زنده بود بر روی او حک کرد (برگرفته از گزارش نیوزویک یا مجله تایم).   عده‌ای از مسلمانان از شدت دردی که می‌کشیدند، صرب را التماس می‌کردند که کار شان  را هرچه زودتر تمام کند! مادر دست صرب را می‌گرفت و از او التماس می‌کرد که تکه جگرش را ذبح نکند، [اما صرب] دستش را قطع می‌کرد، سپس گلوی فرزندش را جلوی چشمش می‌برید!  قتل عام در حال وقوع بود...  اما ما می‌دیدیم، می‌شنیدیم، می‌خوردیم، خوش می‌گذراندیم و بازی می‌کردیم!  پس از کشتار سربرنیتسا، قصاب، رادوان کاراجیچ فاتحانه وارد شهر شد و اعلام کرد:   سربرنیتسا همواره شهر صربی بود و اکنون به آغوش صرب‌ها بازگشت.  صرب‌ها به زنان مسلمان تجاوز می‌کردند و ایشان را مدت نُه ماه زندانی می‌کردند تا این‌که او زایمان کند. چرا؟  یک صرب به یک روزنامه غربی گفت:   ما از زنان مسلمان می‌خواهیم که نوزادان صرب به دنیا بیاورند.   ما بوسنی، سارایوو، بانیالوکا و سربرنیتسا را به یاد می‌آوریم می‌گوییم و تکرار می‌کنیم:  ما بالکان را فراموش نخواهیم کرد.  ما هرگز غرناطه را فراموش نخواهیم کرد .  ما هرگز فلسطین را فراموش نمی‌کنیم . 🔴 در سی‌امین سالگرد جنایت اروپا و صرب‌ها در بوسنی می‌گوییم: فراموش نمی‌کنیم، نمی‌بخشیم و هرگز شعارهای مدارا، همزیستی و حقوق بشر را باور نمی‌کنیم.  برگرفته از کانال تاملات حقوقی فیروز اصلانی استاد حقوق دانشگاه تهران 🔻دکتر حشمت درجریان نهضت جنگل اسلحه را تحویل داد بعد اعدامش کردند... 🇮🇷تشکیلات روشنگری عمار

🔴 خوشا آنکه در دنیا به هیچ سنگی نمی چسبد ✍ ﺩﯾﺪﻩﺍﯼ ﻭﻗﺘﻲ ﻧﺎﻧﻮﺍ ﺧﻤﯿﺮ ﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﮏ ﺭﺍ ﭘﻬﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺗﻨﻮﺭ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ؟! ﺧﻤﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﻣﯽﭼﺴﺒﺪ! ﺍﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﻫﺮﭼﻪ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺟﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ .ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ، ﺳﺨﺘﯿﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﻨﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﺘﯽﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺳﻨﮓ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺑﺨﻮﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ. ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺗﻌﻠﻘﺎﺕ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ، ﺧﺎﻧﻪ‌ی ﻣﻦ و...من و..... آﻧﻮﻗﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻨﻮﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﻨﻨﺪ، ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ! ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺗﻨﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﺨﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﮕﯽ ﻧﻤﯽچسبد حاج اسماعیل دولابی. 🇮🇷 تشکیلات روشنگری عمار @roshangari_ammar313

❗️ دخترم می‌پرسه: اسرائیل این همه کشت و کشتار کرد، چرا میگید شکست خورد؟ ✅ گفتم: داستان شیر ظالم و خرگوش زرنگ را شنیدی؟ .... 🎙 حجت‌الاسلام دکتر #قربانی_مقدم 🇮🇷 تشکیلات روشنگری عمار @roshangari_ammar313

🔴🔻مقاومت اسلامی در لبنان: با یک اسکادران پهپاد به پایگاه «سامسون» حمله هوایی کردیم و محل استقرار افسران و سربازان آن را هدف قرار دادیم و اهداف آن را با دقت مورد اصابت قرار دادیم. 🇮🇷 تشکیلات روشنگری عمار @roshangari_ammar313

🚨ظریف: دروغگویان از آگاهی مردم هراس دارند! تا آخر ببینــد 🇮🇷 تشکیلات روشنگری عمار @ roshangari_ammar313

♨️برای واکنش های این چند نفر جا داره خون گریه کنیم 🇮🇷 تشکیلات روشنگری عمار @roshangari_ammar313