🔸🔹 #اسیران #مسلمان برایم #صلیب ساختند 🔹🔸
🔹مکثی کوتاه می کند و آنطور که بخواهد دقیق تر مطلب را به مخاطبانش برساند ادامه می دهد: 10 سال از پایان اسارتم گذشت و به ایران آمده بودم که وقتی به خاطرات دوران اسارت فکر می کردم تازه بیشتر یادم می آمد در کنار هموطنان مسلمانم در اردوگاههای عراق به عنوان امانتی در دست همسنگرانم و مراقبم بودند.
🔸«باگرات کشیش آبنوسی»، یکی از 30 آزاده ارمنی ایرانی است که سال ها اسارت در اردوگاههای عراق را در جریان هشت سال دفاع مقدس تجربه کرده؛ وقتی در مراسم تجلیل از آزادگان ارمنی به جایگاه دعوت شد تا از خاطراتش بگوید آنقدر صمیمی صحبت کرد که سکوتی فراگیر فضای کل سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای شفق را تسخیر کرده و همه سراپا گوش شدند..
🔹وی روایتش را اینچنین ادامه داد: تنها ارمنی گروه 29 نفره ای بودم که به اسارت عراقی ها درآمدیم؛ لباس مناسبی نداشتیم و راحت می شد صلیبی که در گردنم آویزان بود را دید.
🔸صلیبم در نظر بعثی ها که برای بازجویی می آمدند خیلی جلب توجه می کرد و وقتی یکی از سربازان عراقی به سمتم آمد چند کشیده به من زد و گفت: تو مزدور هستی؛ من پاسخ دادم: ما نیازی به مزدوری نداریم؛ در این هنگام صلیب را کشید و قصد داشت آن را پاره کند که فرماندهاش نگذاش.
🔹آبنوسی افزود: سرباز بعثی به من توهین می کرد و می پرسید مگر نمی گویند ایران کشوری اسلامی است و کشورهای دیگر کافر هستند که من به آنان می گفتم شما چطور این را می گویید در حالی که پیروان ادیان مختلف در ایران زندگی می کنند؛ چند صد هزار نفر اقلیت های دینی در ایران هستند.
🔸این آزاده ارمنی ادامه داد: سرباز عراقی دوباره خشمگین شد و صلیب را از گردنم کشید و شکست. بعد از آن رفقای مسلمانم در اردوگاه برایم از چوب صلیب درست کردند و به من گفتند که این را به عنوان یادگاری داشته باش. همیشه از دوستانم سپاسگزار بودم که مرا سالم به کشور بازگرداندند و آنقدر به من حسن نیت داشتند.
🔹این آزاده ارمنی گفت: باید بگویم که در کنار برادران مسلمانمان همیشه خوب بوده ایم. همه از هر دین و مذهب هموطن هستیم، به یکدیگر احترام می گذاریم و در کنار همدیگر زندگی خوب و شیرینی می سازیم. ما همه یکی هستیم و زنده باد ایران.»/ایرنا
@Feraghvaadyan