کهکشان ها شاهد غم های بی اندازه اش
ماه می گرید برایش چون دل ابر بهار
نیمه شب ها لابه لای نخل ها گم میشود
چاه می داند دلیل گریه های ذوالفقار
در کنار چاه هرشب ایستاده جبرئیل
تا تکاند از سر و دوش علی گرد و غبار
چند سالی هست بعد ماجرای فاطمه
لرزشی افتاده بر آن شانه های استوار...
#شب_قدر
#مولای_غریب
↷
@Microphone_Enghelabi