هدایت شده از آئینهی جان
🌷هویت حسینی
داشتیم پیکر شهدامون با کشته های بعثی را تبادل می کردیم که ژنرال حسن الدوری رئیس کمیته وفات ارتش عراق گفت: « چند تا شهید هم پیدا کردیم که تحویلتون می دیم تا به فهرستتون اضافه کنین» یکی از شهدایی که عراقی ها پیدا کرده بودند، پلاک نداشت. سردار باقرزاده پرسید: «از کجا می گید که این شهید ایرانیه؟ این که هیچ مدرکی برای شناسایی نداره!..» ژنرال بعثی گفت: « با این شهید یک پارچه ی قرمز رنگ پیدا کردیم که رویش نوشته بود "یا حسین شهید" فهمیدیم ایرانیه...»
📚راوی: محمد احمدیان
#هر_روز_یک_شهید
#پبراهن_های_خاکی
#شهدای_عاشورایی
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan
هدایت شده از آئینهی جان
💧 معجزه اشک
بعد از 16 سال جنازه شهید محمدرضا شفیعی را آوردند. خودم توی گلزار شهدای قم دفنش کردم. عملیات کربلای 4 با بدن مجروح اسیر شد. برده بودنش بیمارستان بغداد. همونجا شهید شده بود، با لب تشنه. بعد از این همه سال هنوز سالم بود. سر، صورت و محاسن از همه جا تازه تر. یاد شبهای جبهه گردان تخریب افتادم. بلند میشد لامپ سنگر رو شل میکرد همه جا که تاریک میشد شروع میکرد به خوندن: «حسینم وا حسینا.» میشد بانی روضه امام حسین (ع). آخر مجلس هم که همه اشکاشون رو با چفیه پاک میکردند محمدرضا اشکاشو میمالید به صورتش. دلیل تازگی صورت و محاسنش بعد از 16 سال همین بود اثر اشک امام حسین(ع).
📚 راوی: حاج حسین کاجی از گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابی طالب(ع)
#هر_روز_یک_شهید
#پبراهن_های_خاکی
#شهدای_عاشورایی
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan
هدایت شده از آئینهی جان
💎 خاطره ای از زندگی سردار شهید حاج حسین خرازی
🍃 مرخصی داشتم. قرار شد با حاج حسین بریم اصفهان. حاجی گفت:
بیا با اتوبوس بریم. بهش گفتم: حاجی ! هوا خیلی گرمه.
حاجی گفت: گرمه؟!!!
پس بسیجی ها توی گرما چیکار می کنن؟
با همون اتوبوس میریم تا کمی حالمون جا بیاد...
📚 منبع: یادگاران « کتاب خرازی» صفحه 33
#هر_روز_یک_شهید
#پبراهن_های_خاکی
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan