eitaa logo
روضهٔ رضوان
191 دنبال‌کننده
606 عکس
9هزار ویدیو
22 فایل
این کانال برای مداحی، اشعار مرثیه ای و روضه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ایجاد شده... @rouzeherezvan
مشاهده در ایتا
دانلود
امیر محمدی boland-sho-madar.mp3
زمان: حجم: 11.98M
🔊🔉نواهنگ فوق العاده محشر بسیار سوزناک و فوق العاده زیبای بلندشو مادر با صدای امیر محمدی 🎼مادر گوشوارتم شکسته شد ولی منم نمیگم اینو به بابام علی❤️ اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و ...اللهم العن الجبت والطاغوت 👌👌👌👌👌 ⤴️از دست ندیها(با حال مناسب گوش کن) 😍😭😍😭😍😭😍😭 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 👆👆👆👆👆👆👆👆 👌👌👌👌👌👌👌👌 ✅☑️✅☑️✅☑️✅☑️ ✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️ @ala_allah
Rohollah Zare [DarvishMusic.com]AUD-20211201-WA0061.mp3
زمان: حجم: 10.58M
🔊🔉نواهنگ فوق العاده محشر بسیار عالی و فوق العاده زیبای بی تاب حرم با صدای روح الله زارعی 🎼نوکر تو آرزو جز حرم نداره ارباب من عادتی جز کرم نداره 👌👌👌👌👌 ⤴️از دست ندیها 😍😭😍😭😍😭😍😭 👆👆👆👆👆👆👆👆 👌👌👌👌👌👌👌👌 ✅☑️✅☑️✅☑️✅☑️ ✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️ @rouzeherezvan
3a02c528-74e3-4e77-ba44-e051b7691eb6.mp3
زمان: حجم: 11M
🔊🔉نواهنگ فوق‌العاده محشر بسیار عالی و فوق‌العاده زیبای تعزیه با صدای محمد حسین حدادیان 🎼از همون قدیم مسیرم به حسین😍حسن افتاد توی تعزیه محرم نقش قاسم به من افتاد 👌👌👌👌👌 ⤴️از دست ندیا
🏴 صلی الله علیک یا اباالفضل العباس ▪️ ماه به‌خون‌افتاده تا عکسی از رخسار ماه افتاد در آب رفت از جلال و هیبتش آیینه از تاب برداشت آب و بر لب آورد و فرو ریخت در حسرت یک بوسه‌اش خون شد دل آب پیچید در پایش که دست از او نشوید شد آب هم پابند آن گیسوی پُرتاب بگذاشت پا در علقمه دریای غیرت بگذشت تشنه از کنار آبْ مهتاب او تشنه رفت و تا قیامت آبِ ناکام در دل گرفته عکس آن دردانه را قاب ساقی به‌سوی تشنگان می‌رفت سرمست تا که به میخانه رساند بادۀ ناب مشکی پر از امید را بر دوش می‌برد آن شاه خوبان، شیر هَیجا، شمع احباب بارانی از تیر آمد اما او سپر شد می‌رفت در موج خطر بی ترس گرداب کی از هجوم شب‌پره ترسد عقابی پولاد کی می‌لرزد از غوغای سیماب هرگز نلرزد پشت کوه از لشکر کاه دریا نخواهد شد اسیر چنگ مرداب از تیرها با جانش استقبال می‌کرد تا که بَرد آبی سوی گل‌های بی‌تاب انداختند از پیکرش دست و نلرزید تنها امیدش را به دندان کرد قلاب آن مشک را چون طفل در آغوش می‌برد سقا صدف شد، مشکْ مروارید خوشاب تا که رساند قطرۀ آبی به اصغر شاید شود آن غنچۀ پژمرده شاداب در چشم او تصویری از لب‌های تشنه در گوش او بانگ «عمو بشتاب، بشتاب» پا تا سرش خون بود و فکر خیمه‌ها بود تا تشنه‌کامان را کند از آبْ سیراب دشت تنش شد بیشه‌ای از تیر دشمن خون دل او می‌چکید از چشم نُشّاب شد تیرها بال و پرش، در اوج می‌رفت تا آنکه شد تیری به‌سوی مشک پرتاب هم آب مشک و هم امیدش بر زمین ریخت شد جام ساقی خالی از آن دُرّ نایاب دیگر نه شوق راندن و نه پای رفتن درمانده و نومید شد ماه جهان‌تاب با هم یکی شد آب مشک و اشک عباس از مشک سقا بر زمین می‌ریخت خوناب شد بوسه‌گاه تیرها آن ماه خونین یک تیر هم زد بوسه بر آن چشم جذاب مرغ دلش یک‌باره پر زد تا مدینه چون روضه‌های فاطمیه دارد آداب از روضه‌های فاطمه می‌مرد اباالفضل هر بار حرفی مجتبی می‌زد از این باب می‌سوخت عمری از غم زهرا و حیدر شد بی‌قرارِ مادر آن محبوب احباب ناگاه دستی آمد و شق‌القمر کرد افتاد با صورت به خاک آن ماه محراب دستش جدا فرقش دوتا چشمش پر از خون در راه وصل دوست شد آماده اسباب ناگه پسر خواندش صدایی مهرپرور او دید مادر را به بیداری، نه در خواب آمد به ساحل کشتی پهلوگرفته از داغ دلبندش کشید آه جگرتاب پیچید بوی عطر یاس و سیب در دشت از خیمه‌ها می‌آمد آوای "عمو، آب" شد بار اول که صدا می‌زد: برادر ماه به‌خون‌افتاده را خورشید دریاب... ▪️▪️▪️؛ مولا به‌سوی خیمه‌ها برگشت تنها دیگر نه در تن تاب و نه در پاش پایاب پشتش شکست و باغ امیدش خزان شد بی چاره شد آن چارۀ خویشان و اصحاب از علقمه می‌آمد اما بی علمدار می‌آمد و از چشم او می‌رفت سیلاب زینب شود کم‌کم مهیای اسارت ای وای من از روضۀ خلخال و جَلباب ، مردادماه ۱۴۰۰ محرم‌الحرام ١۴۴۳ 🏴
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بلند شو علمدار علم رو بلند کن (به یاد شهدای مظلوم کرمان) @rouzeherezvan