eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
جوابیه جناب آقای احمدحسین شریفی به جناب آقای علیدوست «نقدهایی عقیم» به «مدافعان حریم» ج/2 یکی از اساتید فقه، که پیشتر با کنایه و در لفافه در دفاع از بی‌حجابی سخنانی گفته بود و وقتی مورد نقد ناقدان قرار گرفت، برخوردی عالمانه و فقیهانه از خود نشان نداد؛ اخیراً نیز در قالب کوتاه‌نوشتی، «احساس تکلیف» کرده است که به جای ارائه دفاعی درست از انقلاب و نظام اسلامی، به زعم خود به نقد برخی از دفاعهای نادرست «مجاهدان عرصه تبیین» از نظام و انقلاب اسلامی بپردازد! در این میان نکاتی گفته است که این بنده هم «احساس تکلیف» کردم! که به اختصار ملاحظاتی را درباره آنها بیان کنم: ۱.گفته‌اند کسانی که اندک تخلفات زمان امیرمؤمنان(ع) را برای توجیه تخلفات مسؤولان نظام جمهوری اسلامی «جسیم» می‌کنند، خوب است «از برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرت‌آموز حضرت هم بگویند ... رفتار امام را با ابن‌هرمه مطالعه کنند» ای کاش، برای اینکه نقد دلسوزانه ایشان به سیاه‌نمایی و امیدکُشی و بدبین‌سازی مخاطبان نسبت به انقلاب منجر نشود، می‌افزودند: و کسانی که اندک تخلفات موجود در جمهوری اسلامی را همگام و همزبان با دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی «جسیم» می‌کنند و چنین وانمود می‌کنند که همه مسؤولان نظام فاسد و ناکارآمد و ناتوان‌اند، خوب است از کارآمدی‌های افتخارآمیز و پیشرفت‌های اعجاب‌انگیز نظام مقدس جمهوری اسلامی و عدالت‌گستری آن و همچنین از برخوردهای قاطع، روشن و علنی آن با مفسدان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، در هر سطح و مرتبه‌ای که باشند، هم بگویند و در این باره هم مطالعه کنند. اعدام مفسدانی مثل فاضل خداداد، مه‌آفرید خسروی(امیرمنصور آریا)؛ برخوردهای عبرت‌آموز با مفسدانی مثل غلامحسین کرباسچی، مرتضی رفیقدوست، بابک زنجانی، محمدرضا رحیمی، حمید بقایی، حسین فریدون، شهرام جزایری، مهدی هاشمی، فائزه هاشمی، اکبر طبری، .... و ده‌ها گردن‌کلفت دیگر را هم ببینند و بدانند که نظام مقدس جمهوری اسلامی هرگز دربرابر فساد و مفسد کوتاه نیامده و نمی‌آید. ۲.گفته‌اند فسادهایی که در زمان امیرمؤمنان بود «هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده است و حضرت نمی‌توانستند با سرعت و به راحتی آنها را ریشه‌کن کنند» ای کاش این را هم می‌افزودند: همچنین فسادهایی که در جمهوری اسلامی وجود دارد هیچ ربطی به نظام جمهوری اسلامی و رهبران آن ندارد؛ بلکه میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت‌ ناتوان و فاسد قبلی به ارث رسیده یا محصول ناکارآمدی مدیران غرب‌زده و دلباختگان و دلدادگان کدخدا بوده و ریشه‌کنی همه این فسادها به راحتی و با سرعت ممکن نیست. ۳.اما عجیب‌ترین جمله آن نوشته که اگر نویسنده محترم آن را با توجه نوشته باشد و به لوازم آن آگاه بوده باشد، نشانه‌های خوبی را منعکس نکرده است، این است که نوشته‌اند: «دفاع از انقلاب و نظام البته با پذیرش برخی کاستی‌ها، خود تحریمی و … راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند» درباره این جمله دو ملاحظه کوتاه را بیان می‌کنم: أ‌.واژه «خودتحریمی» از اصطلاحاتی است که مخالفان انقلاب و دشمنان ولایت برای بیان هزینه‌های «مقاومت در برابر استکبار» و احمقانه بودن «مقاومت و ایستادگی» دربرابر آمریکا و استکبار جعل کرده‌اند؛ آیا نویسنده محترم ما نیز همین معنا را مراد کرده‌اند؟! آیا مقاومت در برابر استکبار و آمریکای جنایت‌کار و دفاع از استقلال را کاری احمقانه می‌دانند؟! اگر چنین نیست، لطفاً بفرمایند منظورشان از خودتحریمی نظام و انقلاب که آن را قابل دفاع نمی‌دانند، چیست؟ ب‌.فقیه محترم ما، با بیانی کنایه‌آلود چنین نوشته‌اند: «دفاع از انقلاب و نظام … راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند». صرف نظر از نیشی که در این عبارت به مدافعان انقلاب و نظام زده شده است، این جمله مشعر به آن است که خود ایشان تکلیفی برای دفاع از انقلاب و نظام اسلامی بر دوش خویش احساس نمی‌کنند! آیا غیر از این است؟! اگر چنین باشد، آیا خود را در جبهه «ساکتان» قرار نداده‌اند؟ و آیا سکوت، در هنگامه‌ای که همه گرگ‌های عالم چنگ و دندان‌های خود را برای دریدن این نظام مقدس اسلامی که ثمره خود صدها هزار شهید است، تیز کرده‌اند، کمتر از «خیانت» است؟ آیا گناه چنین سکوتی در پیشگاه الهی بخشیدنی است؟ ۴.و بالاخره اینکه نویسنده محترم ما، در پایان نوشته خود چنین توصیه می‌کند: «خوب است کسانی که وظیفه خطیر و ظریف دفاع از انقلاب اسلامی را بر دوش می‌گیرند، اَبرو را طوری آرایش نکنند که چیزی از چشم باقی نماند! و بُن همان شاخه‌ای را که بر آن نشسته‌اند، به دست اره نسپارند»توصیه نیکویی است که امیدوارم خود ایشان الگوی حکیمانه‌ای از «دفاع درست» از «انقلاب» و «نظام اسلامی»،و بنیان‌های انسان‌شناختی، ارزش‌شناختی،سیاسی و اجتماعی نظام مردم‌سالاری دینی ارائه دهند.
پاسخ تاریخ اسلام به بیانیه آقای علیدوست! جوابیه‌ای دیگر بر بیانیه آقای علیدوست با عنوان "دفاعی عقیم و پرهزینه" (درباره مقایسه وضعیت حکومتی امیرالمومنین (ع) و نظام جمهوری اسلامی) جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/3 علیرضا جوادزاده/ استادیار موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره) @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 حکومت اسلامي و عدل امیرالمومنین (ع) از بهترین الگوها و معیارها برای حکومتهای مبتنی بر اسلام از جمله نظام جمهوری اسلامی است. بر این اساس، برخلاف آنچه آیت الله علیدوست در یادداشت خود با عنوان "دفاعی عقیم و پرهزینه" نوشته اند، پاسخ به برخي شبهات وارده به نظام جمهوری اسلامی با تمسک به وضعیت حکومتی و سیره حضرت امیرالمومنین (ع)، امری صحیح و منطبق با موازین عقلی و شرعی است؛ البته این تمسک و مقایسه، باید همراه با دقت و بدون مبالغه باشد. بخشی از شبهات و ایرادات وارده به نظام جمهوری اسلامی، از سوي افراد و گروه هایی است که عنایت ویژه ای به ائمه معصومین و حکومت امیرالمومنین (ع) دارند؛ به همین جهت بهترین پاسخ به اشکالات این جریان، وضعیت شناسی حکومت حضرت امیر است. " وجود عاملان فاسد و ناکارآمد" و "اقدام بر اساس مصالح ثانوی" در حکومت امیرالمومنین (ع)، نه شاذ و نادر، بلکه دارای مصادیق و موارد متعددی بود که در منابع تاریخی متعدد آمده است: ابقای ابوموسی اشعری در حکومت کوفه (تاریخ طبری، ج4، ص499)، ابقای شریح قاضی در منصب قضاوت کوفه (الاصابه، ج3، ص270)، ابقای اشعث بن قیس در حکومت آذربایجان (انساب الاشراف، ج2، ص۱۵۹)، نصب کمیل به منطقه هیت و توبیخ وی پس از شکست در مقابل قوای معاویه (انساب الاشراف بلاذری، ج2، ص473)، نارضایتی حضرت از حکومت محمدبن ابی بکر بر مصر (الغارات ثقفی، ج1، ص227-228)، نصب زیاد بن ابیه به حکومت فارس (الغارات ثقفی، ج2، ص636)، نصب ابن عباس به حکومت بصره و دزدی وی (بنابر برخي گزارشها) از بیت المال (انساب الاشراف، ج2، ص169-172) و خیانتهای منذر بن جارود حاکم فارس (الغارات ثقفی، ج2، ص522)، یزید بن حجیه حاکم ری (الغارات ثقفی، ج2، ص525) و قعقاع بن شور حاکم کَسکَر (الغارات ثقفی، ج2، ص531)، نمونه ها و مواردی است که بیانگر "وجود عاملان فاسد و ناکارآمد" و "اقدام بر اساس مصالح ثانوی" در حکومت امیرالمومنین (ع) است. روشن است که این همه، به هیچ وجه ریشه در شخص امیرالمومنین (ع) نداشت؛ بلکه از اقتضائات "حکومتداری غیرمبتنی بر اعجاز"، "انحراف ۲۵ ساله در جامعه اسلامي" و "اقدامات شیطانی معاویه" بود. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بیینید|| وداع پدر خلبان شهید عباس بابایی با پیکر فرزندش سالروز شهادت سرلشکر خلبان عباس بابایی گرامی باد. مردم عزیزمان پاره‌های تن‌شان را فدا کردند برای حفظ اسلام و نظام اسلامی آنوقت برخی که هرگز برای انقلاب و نظام و مردم یک سیلی هم نخورده‌اند و هیچ هزینه‌ای نداده‌اند و فقط مصرف کننده بوده اند در بزنگاه‌ها به انتظار و نشسته‌اند تا با طعنه و نیش و کنایه، و البته صرفا همراه ژست علمی(!)، اذهان مردم را دچار شبهه کنند! ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
جوابیه‌ای به جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/4 جوابیه حجت‌الاسلام سیداحمد غفاری به بیانیه جنجالی حجت‌الاسلام علیدوست @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸 یکی از اساتید محترم فقه و اصول، بیانیه‌ای نگاشته است تحت عنوان «دفاعی عقیم و پرهزینه» و در آن بیانیه، به برخی از سخنرانان محترم و مدافعان حریم اندیشه‌ی حسینی، با نیش‌ها و طعنه‌های متعدد، عتاب نموده است. ⚜️ روح سخن این استاد محترم، که در ایام اغتشاش سال قبل، اعتراضی به اغتشاشگران نکرد و در واقعه‌ی کشف حجاب اخیر، واکنشی ناشایست از خود نشان داد، این است که برای دفاع از انقلاب اسلامی و برای توجیه مفاسد موجود در حکومت اسلامی کنونی، از دوران حکومت حضرت علی علیه‌السلام، بدگویی و سیاه‌نمایی نکنید. نکته اول: ایشان نوشته است: «مدتیست برخی مبلغان و واعظان محترم و مشهور کشور، در دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور، ....» : هیچ عاقلی در صدد دفاع یا توجیه مفاسد اقتصادی و سیاسی کنونی نیست. برعکس، همه‌ی واعظان خبیر منابر حسینی، شاکیان و معترضان اول نسبت به فساد و رانت و ربا هستند. بلکه این، خود شما استاد محترم و سایر دوستان هم‌سلیقه‌ی شما هستید که هیچ‌گاه به دلیل گرایش به دولت سابق، حاضر به اعتراض علنی به مفاسد اقتصادی و سیاسی در دولت قبل نشدید، که باعث تلنبار بدهی سنگین برای دولت فعلی شد. نکته‌ی اصلی که این سخنرانان محترم تلاش کرده‌اند آن را به مخاطب بفهمانند و ظاهراً این استاد محترم، دریافت نکرده است، این است که سهل‌انگاری یا ، که قطعاً امری مذموم و غیرقابل اغماض و غیرقابل عبور است، نباید به نوشته بشود. در غیر این صورت، باید سهل‌انگاری یا تخلف کارگزار حکومت حضرت علی علیه‌السلام را نیز به حساب حاکمیت علوی بنویسیم. حال آنکه هیچگاه خلط بین کارگزار حکومت حضرت علی علیه‌السلام و حاکمیت علوی نمی‌کنیم. بنابراین، در جمهوری اسلامی ایران نیز، مفاسد قبیح برخی کارگزاران نظام را به حساب جمهوری اسلامی نمی‌نویسیم. ما معتقدیم همانگونه که تاکنون با مفسدان صف اوّل و گردن‌کلفت، مانند طبری‌ها و جزایری‌ها و بابک زنجانی‌ها، با قاطعیت برخورد شده است، از این به بعد نیز، باید با مفسدان درجه اول، همچون برخی دولتمردان دولت سابق، با قاطعیت باید برخورد شود و این برخورد باید ادامه داشته باشد. و این برخوردها با دانه درشت‌ها، نه تنها عیب نظام نیست، بلکه نشانه‌ی روشن سلامت نظام و است. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از وضعیت انقلابی
📱اتهام‌پراکنی اتفاق مبارکی نیست روز گذشته بیانیه‌ای از آقای ابوالقاسم علیدوست منتشر شد که در آن، هم‌چون موارد گذشته، به برخی چهره‌های انقلابی تاخته بود. با مطالعه این نوشته مشخص بود که ماهیت آن چیزی بیش از یک بیانیه سیاسی نیست اما از آن‌جا که جبهه انقلاب اسلامی اصل اولی را واکنش علمی به مسائل می‌داند پاسخ‌های عالمانه‌ای از طرف اساتید به آن بیانیه داده شد. در این بین کانالی به اسم «مباحثات» نیز در میان گفت و گوهای عالمانه زبان باز کرد و تلاش کرد سخنان آقای علیدوست را به‌عنوان «نظریه‌پردازی» جا بزند و با اتخاذ موضع شبه‌اخلاقی از آسیب‌های «این جریان مبارک علمی» گفت و نوشت: «در این بین اما برخی آسیب‌هایی متوجه این جریان مبارک علمی نیز می‌تواند باشد. ارزش‌گذاری، نیت‌خوانی، برچسب‌زدن‌های ناروا و دخیل کردن جریان‌های مختلف سیاسی از جمله آسیب‌هایی که گاهی در محتوای تولیده شده‌ی این حرکت مبارک علمی اتفاق می‌افتند. ایجاد فضای تحقیر و تهدید با ادبیات مختلف به نفع حوزه‌های علمیه و جامعه اسلامی نخواهد بود و بیشترین ضربه را عقبه‌ی نرم‌فزاری نظام از محدود کردن فضای نظر و اندیشه متحمل خواهد شد. » نکته آن‌که با همین معیارها، یادداشت آقای علیدوست نوشته‌ای مخدوش و معیوب به‌حساب می‌آید که با روتوش‌های بی‌حاصل آقای «مباحثات» هم نمی‌توان آن را «نظریه‌پردازی علمی» دانست. در ادامه، بیانیه سیاسی آقای علیدوست را با شاغول مباحثات مرور می‌کنیم: 1. ارزش‌گذاری/تحقیر: آقای علیدوست در این بیانیه، سخنان مبلغان اندیشمند و فاضل را بی‌ارزش و غیرجدی دانست و با بیانی تحقیرآمیز، که تنها شایسته حوزوی‌های سکولار و انسان‌های مذبذب و بی‌هویت است و نه چهره‌های مجاهد و فاضل، نوشت:«مخاطبانی که این سخنان را می‌شنوند، نباید این سخنان را جدی بگیرند...» گفتنی است مخاطب هوشمند همواره با دید قبول به سخنان چهره‌های موجه انقلابی گوش فرامی‌دهد و در مقابل؛ سخن چهره‌های بی‌هویت و مذبذب را جدی نمی‌گیرد. چهره‌هایی که بر اساس وزش باد در صحرای سیاست و اجتماع موضع می‌گیرند و گاه خود را چهره‌ای انقلابی جامی‌زنند و گاه چهره‌های انقلابی را بدون رعایت انصاف تخریب می‌کنند، گاه از ولایت‌فقیه دم می‌زنند و گاه پروژه پیچیده جریانات سکولار در زمینه تضعیف ولایت‌فقیه را پیش می‌برند. 2. نیت‌خوانی: آقای علیدوست در بیانیه خود، فضلای مجاهد را که دل در گرو اسلام ناب محمدی دارند و در خط مقدم عدالت‌خواهی حقیقی هستند متهم به دفاع از وضع موجود کرد و نیت آنان را از تبیین حقایق اسلامی، «دفاع از وضع موجود» و دفاع از عملکرد مسئولان جلوه داد و نوشت: «این حضرات [!]، خود را موظف به دفاع از عملکردها و وضعیت موجود دانسته و به‌گمان خویش، تکلیف خود را انجام داده‌اند....» 3. برچسب‌زدن‌های ناروا: آقای علیدوست در خط اول بیانیه‌اش سخنان مستند برخی فضلای حوزوی، که در مقام پاسخ به طیف‌هایی هستند که نظام علویِ فعلی را با سیره علوی تخطئه می‌کنند، را وارونه جلوه داده و در نسبتی ناروا این سخنان را «توجیه مشکلات کشور» عنوان کرده است. آیا این جناب و سایر هم‌سلکان ایشان حضور فضلای انقلابی حوزه علمیه را در خط مقدم نقد مشکلات کشور، از هر دولتی که بوده و هست، ندیده‌اند؟! یا دیده‌اند اما از طریق اعتدال اسلامی خارج شده و به‌وادی دیگری افتاده‌اند؟ دیگر نسبت‌های ناروایی که این آقا با صراحت یا کنایه به فضلای حوزوی و بیانات و مواضع تبیینی ایشان داده است: «توهم دفاع» داشتن «چوب حراج بر تراث» زدن «خلاف واقع» گفتن «سخن غیرثابت» گفتن «راست ناقص» گفتن گفتن «مبالغه‌ای که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد» «جسیم» کردن تخلفات در زمان حکومت حضرت امیر «تأمین خاطر دادن به مسئولین» که طبیعتا مراد؛ مسئولین فاسد است. «صاحبان احساس تکلیف» که برچسبی نظیر «دلواپس‌ها»ست که برجامیان برای تخطئه و تحقیر جریان انقلابی به‌کار می‌برد. «کور کردن چشم برای آرایش ابرو» ظاهرا افراط در به‌کارگیری برچسب‌های فوق یکی از ارکان «نظریه‌پردازی‌های آقای علیدوست» است! هرچند خود ایشان نیز در صدور این بیانیه سیاسی ادعای نظریه‌پردازی نداشته و مباحثات به اصطلاح مردمی، کاسه داغ‌تر از آش شده است. 4. دخیل کردن جریان‌های سیاسی: آقای علیدوست در این بیانیه حرف چهره‌های افراطی سیاسی هم‌چون مهدی نصیری را تکرار کرده است و از این‌رو خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته تریبون جریان خاص سیاسی شده است. هرچند مواضع سیاسی وی و «یکی به میخ یکی به نعل» زدن‌های ایشان در جای خود قابل بررسی است و حتما بررسی خواهد شد. با این حساب حتی با شاغول برخی کانال‌داران هم‌سو با آقای علیدوست نوشته این آقا چیزی بیش از یک بیانیه سیاسی نیست و این مقدار از پاسخ علمی که اساتید انقلابی به ایشان داده‌اند فراتر از ظرفیت آن یادداشت تلقی می‌شود. 📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
معرفی دو اثر ارزشمند در شناخت فضای حکومت امیرالمؤمنین علیه‌السلام جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/6 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از2] 1-آقای علیدوست از اعضا وزین جامعه مدرسین و انقلابی و در موارد مختلف جهاد تبیین انجام داده است. 2-تبیین مسائل نظام علاوه براجتهاد و فقه جواهری نیاز جدی به مسئله‌شناسی و بصیرت و فقه مضاف دارد که ایشان نیز مطالبی در این زمینه داشته‌اند. 3- لکن موضعگیری ایشان نسبت به این مسئله: یعنی مقایسه کارگزاران جمهوری اسلامی با حکومت اسلامی علوی خالی از اشکال نیست. 4-آیا نباید آن حکومت و عملکرد حضرت امیرالمومنین علی (ع) الگو برای جمهوری اسلامی قراربگیرد؟ 5-دراین زمان که مراکز اسلام‌شناسی صهیونیستی همه مسائل ما را زیر ذره بین قرار داده است ؛ اساتید آگاه و دانشمند وبصیر درجبهه جهاد تبیین نباید با این ادبیات و یک طرفه مورد نقد که آری لکن تخریب و توهین قرارگیرند. 6-ورود به مسائل دقیق و مصداقی جمهوری اسلامی از دیدگاه فقیهانه طبیعتا لازم وضروری است ؛ لکن طبیعتا انتظار نقدهای جدی را هم باید داشته باشیم. 7-مسائل و راه و روش حکومت علوی امروز تو سط مجتهدین و دانشمندان اسلام شناس جوان مورد تحقیق و پژوهش‌های سترگی قرارگرفته است که اگر حضرتعالی مطالعه می‌کردید شاید اینگونه قضاوت نمی کردید. 8- دو نمونه از پژوهش ها اینجا ارائه می گردد: الف-کتاب ریزش خواص در حکومت امیرمومنان (ع) نویسنده: جواد سلیمانی انتشارات: نشر معارف معرفی کتاب در کتاب «ریزش خواص در حکومت امیرمومنان(ع)» ۶۶ تن از چهره‌های خوش سابقه و متنفذ حکومت علوی، معرفی و لغزشگاه‌ها و عوامل ریزش‌شان بر اساس اسناد دست اول تاریخی بررسی شده است. آنان به چهار جریان صدارت‌طلبان فتنه‌گر، متحجران آشوب‌گر، اعتزالیون عافیت‌طلب و اعتزالیون قدرت‌طلب تقسیم شده‌اند، اما از آنجا که برخی از آنان در قالب‌های مذکور قرار نمی‌گرفته اند، بر اساس اوصافی که در تاریخ درباره شان گفته شده، به عالمان، قاضیان، خطیبان، شاعران، دوستان بی وفا و چهره های بانفوذ تقسیم گردیده اند. در این کتاب، چهره­های خوش سابقه و متنفذ حکومت علوی، معرفی و لغزش­گاه ها و عوامل ریزش­شان بررسی می شود، تا از این رهگذر هم خواص اهل لغزش شناسایی شده و علت لغزش­شان تحلیل گردد و هم نقش لغزش آن­ها در تضعیف حکومت آن حضرت تبیین شود، لکن قبل از معرفی چهره‌های مذکور، نخست مباحثی چون تعریف، اهمیت، طبایع و فرآیند رویش خواص در صدر اسلام بررسی شده و سهم لغزش خواص در تضعیف حکومت امیرمؤمنان(ع) به­ طور اجمال بررسی گردید. خواص اهل لغزش کسانی هستند که در زمان حکومت علی(ع) به نوعی با سیاست­های آن حضرت هماهنگ نشدند. برخی با آن حضرت بیعت نکرده، بعضی در جنگ­ها آن حضرت را یاری نکردند و برخی دیگر به صورت رسمی در مقابلش ایستادگی کردند و به جنگ با آن حضرت برخاستند، و برخی دیگر پرچم مبارزه فرهنگی و اجتماعی را بر ضد آن حضرت برافراشتند. ب-عدالت در گرداب: جریان شناسی تحلیلی حکومت علوی (ع) ناشر اشراق حکمت نویسنده جواد سلیمانی امیری معرفی کتاب این کتاب بررسی جریان های اثرگذار حکومت علوی را بر عهده دارد و قابلیت تطبیق بر جریانهای موجود در کشور را دارد که در دو بخش بدانها پرداخته است: بخش یکم؛ چالش های مردم فصل اول: غربت ولایت؛ که بیانگر ناآگاهی مردم نسبت به مقام ولایت و کوتاهی آنان در فرمانبری از امیرمومنان(ع) است. در این فصل روشنگری‌های مالک، عدی بن حاتم و زید بن صوحان در بیان مقام مولا است. این فصل پیامد غربت ولایت را در توهم ناکارآمدی حکومت اسلامی، تردید و مخالفت و نیز بروز فتنه ها می داند. فصل دوم: بی بصیرتی؛ این فصل با درنگی در مفهوم بصیرت به جریان های بی بصیرت، که شامل کندروها و تندروها می باشد، شروع می شود. نیز از کم بصیرتی خودی ها حکایت می کند، و چالش های بی بصیرتی را تحت عنوان بحران بی اعتمادی و عوام زدگی بررسیده است. فصل سوم: تحجرگرایی؛ پس از نگاهی به مفهوم تحجر، تاملی در جناح های تحجرگرا، آنگاه بررسی مصادیق تحجرگرایی در بصره(جنگ جمل) درون سپاه مولا و نیز در شام(در سپاه معاویه) را کاویده است. @rozaneebefarda
معرفی دو اثر ارزشمند در شناخت فضای حکومت امیرالمؤمنین علیه‌السلام @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 2 از2] بخش دوم: چالش های نخبگان؛ فصل چهارم: اشرافی‌گری؛ تفحص در فرایند رفاه‌طلبی در امت پس از پیامبر(ص)، و پیامدهای آن در قالب اعتراض به مولا و خیانت، در این فصل می‌گنجد. فصل پنجم: حسدورزان و کینه‌جویان بررسی مصداقی عملکرد کسانی که به یکی از دلایل ذیل با عدالت‌خواهی مولا مخالفت کردند، برعهده این فصل است؛ 1. رقابت های قومی 2. زخم‌های ذوالفقار(کسانی که نزدیکانشان در جنگ های صدر اسلام بدست مولا کشته شده بودند و کینه ایشان را به دل داشتند.) 3. عقده‌های شخصی 4. اصرار بر احکام الاهی فصل ششم: معضل بدعت‌گذاران؛ این فصل بررسی بدعت‌های پیشینیان و نحوه مواجهه مولا با آن‌ها ، در این فصل آمده است. فصل هفتم: جریان نفاق؛ بیان مفهوم نفاق و اوصاف منافقان در قالب 1.دعوی اصلاح گری 2.ادعای زیرکی و سیاستمداری و 3. چند چهرگی، و اقسام نفاق در این فصل مندرج است. فصل هشتم: منافقان خاکستری؛ بیان تفصیلی عملکرد کسانی چون شبث بن ربعی تمیمی، اشعث بن قیس و جریر بن عبدالله بجلی که به ظاهر در سپاه مولا بودند ولی عملا در خدمت معاویه به سر می‌بردند، در این فصل گنجیده است که از جمله بهترین فصول کتاب است. فصل نهم: منافقان برانداز؛ بیان اهداف بنی‌امیه به عنوان منافقانی که در پی برانداختن اساس اسلام بودند از منظر پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و شرح عملکرد آنان در جهت ریشه کنی اسلام از جمله مطالب این فصل است. فصل دهم: جریان اعتزال؛ این فصل به بیان یکی از پنهان‌ترین جریان‌های زمان مولاست که رهبری آن با ابوموسی اشعری است. کسی که با ردای زهد و دوری از دنیا عملا به مخالفت با مولای متقیان (ع) پرداخت. تشبیه ابوموسی در کلام نبی اکرم(ص) به سامری امت از دیگر مطالب این فصل است. با آرزوی سلامتی 15 مرداد ماه 1402 رسول ملکیان اصفهانی @rozaneebefarda
ندای شیخ فضل‌الله در حوزه امروز جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/7 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 2] در ایام سالروز صدور فرمان مشروطه و شهادت عالم مبارز و مدافع حریم اسلام آیت الله شیخ فضل الله نوری رحمه‌الله بیانیه ای صادر شد که نشان می‌دهد هنوز هم جریان اسلام ناب و حوزه های مبارک علمیه اصیل از گزند برخی روحانیون کج‌اندیش و روشن‌فکرنما در امان نیست و خود را با چهره ای حق به جانب در موضع نصیحت نسبت به مدافعان حریم ولایت راستین قرار می‌دهد و با وجود چنین تفکراتی در حوزه‌ها باز هم صدای شیخ فضل الله ها به گوش میرسد. بعد از بیانات صحیح و به دور از فریب و ریای استاد مسعود عالی، آقای ابوالقاسم علیدوست از اساتید حوزه علمیه قم ناظر به بیانات ایشان چند خطی را قلم فرسایی کردند که: اولا: به نظر می‌رسد جناب علیدوست فهم دقیقی نسبت به بیانات استاد عالی نداشته و بیشتر به بیان نقطه نظرات و برداشت‌های ناقص خویش از تاریخ پرداخته‌اند. ثانیا: برخی مغالطات در بیان ایشان وجود دارد که از فردی با سابقه تدریس خارج بعید است لکن این نشان می‌دهد که غرض از صدور بیانیه دفاع از حریم ولایت نبوده بلکه اغراض دیگری از این بیانات دنبال می‌شود. اما بعد... نسبت به برخی فقرات نوشته ایشان نکاتی را به رشته تحریر درمی آوریم تا خوانندگان محترم قضاوت کنند: 1. «نسبت به سخنی که حدود 30 فساد در زمان حکومت امام علی علیه السلام اشاره می‌کند، باید توجه کرد که این فسادها، هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد کرد که این فسادها، هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده بود» باید عرض شود که، مگر فضلا و مبلغان اندیشمند گفته‌اند افراد فاسد مربوط به شخص امیرالمومنین و یا زاییده حکومت ایشان و یا حاصل عملکرد ایشان هستند؟!سخن تنها در این است وجود چنین افرادی در حکومت ربطی به اصل حاکمیت و ریل گذاری آن ندارد. آیا ناقدان؛ بیان استاد عالی را ندیده‌اند؟ یا دیده و خدای ناکرده قصد مغالطه دارند؟ یا میخواهند سخنان غلط خود را به جبهه‌ای که شبانه‌روز از زبان دشمنان و دوستان نادان در عذاب است منتسب کنند؟ غرض از بیان چنین مطلبی چه بود؟ والله العالم. @rozaneebefarda
ندای شیخ فضل‌الله در حوزه امروز [صفحه 2 از 2] 2. «نباید تردید کرد دفاعیه‌هایی این چنین، هرگز منتقِد به وضعیت موجود در جمهوری اسلامی ایران را معتقد به این روش حاکمیتی نمی کند ؛ بر عکس ، چوب حراج بر تراث می‌زند که بگویند: پس هر حکومتی از اسلام وضعیتش چنین است! من نمی‌دانم آن حضرات در آینده در نیمه شعبان، چگونه می‌خواهند از حکومت مهدوی بگویند و فریاد زنند که:« یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؟ اولا: مگر هر منتقدی اعتقاد به این روش حاکمیتی ندارد که آقای علیدوست اینگونه قلم می‌زند؟! چه بسیار منتقدانی که اعتقاد عمیق به این روش حاکمیتی دارند و برای بقای آن جان می‌دهند. باید دقت کرد که منتقد به چه هستیم و معتقد به چه چیزی هستیم. جناب آقای علیدوست چگونه لازمه انتقاد را عدم اعتقاد محاسبه کرده است؟ ثانیا: مگر بیان عبرت ها و نقاط ضعف در حکومت ها چوب حراج به تراث زدن است؟! که اگر اینگونه باشد بخش‌های مهمی از قرآن کریم که به بیان نقاط ضعف پیشینیان پرداخته است را چگونه توجیه می‌کنید؟! ثالثا: نیازی به نگرانی ایشان نسبت به نیمه شعبان نیست! کسانی که در این منظومه فکری( اسلام ناب) حرکت می‌کنند نگاهشان به حکومت مهدوی هم با برداشت‌های ناقص امثال حضرتتان متفاوت و کاملا منطبق بر یک نگاه کلان است. بهتر است شما نگران مقایسه دولت امیرالمونین با دولت کریمه حضرت حجت با نگاه خودتان باشید که بسی ناهمخوانی دارد. 3. «دفاع از انقلاب و نظام با پذیرش برخی کاستی ها، خود تحریمی و... راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند» اولا: مرادتان از خود تحریمی چیست؟ روشن صحبت کنید تا شاگردان شما و طلاب جوان زوایای فکری شما را بشناسند و دچار اشتباه محاسباتی نشوند. ما خود تحریم هستیم؟! آیا نظام و روش حاکمیت باعث تحریم شده است که اینگونه بیان می‌کنید؟! تاریخ استعمار بخوانید البته نه با نگاه کجی که به تاریخ اهل بیت دارید. کمی از حجره تنهایی و انزوا و روشنفکرمآبی بیرون بیایید و ببینید در عالم چه خبر است. اگر نا دانسته نوشتید بیایید اصلاح کنید و اگر دانسته نوشتید بروید در خلوتتان استغفار کنید که جریان حق شیعه را تحریف کردید. ثانیا: دفاع از نظام احساس تکلیف نیست که برخی داشته باشند برخی هم نداشته باشند بلکه تکلیف است و همگان باید به این تکلیف عمل کنند و هر کس در انجام این تکلیف کم‌کاری کند باید استغفار کند. ثالثا: شما که خود را در اکثر زمینه‌ها صاحب نظر میدانید و در بیانیه‌های گذشته‌تان نسبت به برخی مسایل مطرح شده قلم فرسایی می‌فرمایید، بد نیست کتابی هم در رابطه با روش‌های صحیح دفاع از انقلاب و نظام بنگارید تا همگان مستفیض شوند. @rozaneebefarda
بسم‌الله، دفاع کم‌هزینه کنید...! جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/8 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 اخیراً در پی بیانات روشنگرانه استاد گران‌قدر حجت‌الاسلام‌والمسلمین آقای عالی، برخی افراد، که معمولا در نقد عناصر انقلابی عجول و احساسی عمل می‌کنند، اقدام به واکنش و اعتراض کرده‌اند. آنانی که خودشان یا هم‌قبیلگی‌هایشان از کربلا درس مذاکره می‌گرفتند حال این واقعیت تاریخی را که حضرت امیر در موارد متعددی علی‌رغم اراده‌شان مجبور به پذیرش مصلحت‌ها و یا تحمل افرادی نالایق در سازمان حکمرانی‌شان بوده‌اند را انکار می‌کنند، گویی دلشان برای اقتدار و عدالت ایشان می‌تپد حال‌آنکه نه برای احیای آن می‌کوشند و نه سال‌ها انحرافات همراهانشان برای خرج کردن اسلام به‌پای مذاکره و فلاکت مردم اندک تلاش و تلاطمی در قول و عملشان مشاهده نشد. در یکی از این مواضع آقای علیدوست اقدام به واکنش سریع نموده‌اند و یادداشتی تحت عنوان «دفاعی عقیم و پرهزینه» در رد این مطالب بیان نموده‌اند. فارغ از محتویات این جوابیه، که در اصل خود هجومی غیرمنصفانه و عجولانه به بیانات عالمانه برخی مبلغان اندیشمند است، چند نکته کلان در نفس این‌گونه بیانیه‌نویسی‌ها و محتویات آن وجود دارد: 1. ایشان ورود منبری‌های مطرح را دلیل اقدام خود مطرح کرده‌اند و مدعی است که قصد داشتهجلوی انحراف را بگیرند. لابد این اقدام واکنشی مستند به یک قاعده عقلایی است که وقتی کسی تریبونی اثرگذار دارد و اشکالی مطرح می‌کند باید پاسخ آن را داد تا انحراف تسریع نشود. اما از جناب علیدوست باید پرسید که آیا جناب ایشان چند روز پیش بیانیه مجمع منحرفین و فسیل‌های فاسد سیاسی در رد حجاب شرعی را ندیدید؟ آیا شبهه‌ها و انحرافاتی که آقای هاشمی به اصل یادآوری مسئله غصب خلافت مطرح کردند را ندیدید؟ آیا حمل ولایت توسط خاتمی به دوستی را ندیدید؟ آیا درس مذاکره گرفتن از عاشورا را در بیانات روحانی ندید؟ آیا چندین هزار شبهه که توسط رسانه‌های فله‌ای تحت حمایت دوستانتان به اصل توحید و تشیع می‌شود را نمی‌بینید؟ چه شده است که حالا فقط نگران شده‌اید ؟ چرا نسبت به هیچ‌کدام آن‌ها اعلام نگرانی نکرده‌اید و پاسخ‌های «عالمانه!»تان را روانه میدان نکرده‌اید. 2. اینکه ضعف‌های موجود در دوران حکومت حضرت امیر را به ایشان منتسب نمی‌دانید ، چشم‌بسته غیب گفتن است؛ کدام فرد شیعه این را منکر شود، اساساً مگر حکومت شأنی است که ما برای حضرت امیر بخواهیم با نفی ضعف‌هایش اعتباری قائل شویم ؟ تمام دنیا و ما فیها دون خاک‌پای حضرت است اما مسئله آنجاست که وقتی خداوند متعال اراده کرده است که دنیا با اسبابش پیش برود آنگاه دیگر فرقی میان زمامدار نیست ، چه حضرت امیر اسیر نامردمان نافهم شود دچار چالش می‌شود چه هر آن‌کس دیگر که زمامدار گردد. مگر کسی گفته است که مشکلات از حضرت امیر است العیاذ بالله ؟ اما ناجوانمردانه آن است که مشکلات هزار سال کشور پادشاهی و سیصد سال عقب نگه‌داشتن این ملت و 50 سال انحطاط شدید تاریخی، 10 سال جنگ تحمیلی و 30 سال شدیدترین تحریم‌ها و دشمنی‌ها و کارشکنی‌ها را بعلاوه انبوهی از غرغر مسلک‌های بی‌اراده بی‌فایده که تنها اشکال‌تراشی و بودجه خوری هنرشان است ؛ حاصل مدیریت رهبران انقلاب است؟ البته به‌روشنی روز اثرات و اقدامات برادران سیاسی‌تان را در این چالش‌ها می‌توان دید ؛ آنان که رعیت فکری غرب‌اند و دنباله روان پرمدعای سیاست‌های جهانی یعنی همان مسیری که پهلوی می‌رفت. 3. در این نوشته سعی شده است که بگویند شرایط زمان را باید درک کرد تا اشکالات در حکومت علوی به‌خوبی ریشه‌یابی شود؛ بسیار حرف خوبی است و یک قاعده عقلایی! حال آیا شما این راه را رفته‌اید ؟ آیا انقلاب که مسیر حضرت امیر را رفت و احیا کرد و البته دچار چالش‌هایی است که اکثر آن را خود امامان انقلاب بهتر از همه بیان کرده‌اند را منصفانه با رعایت تمام شرایطش نقد کرده‌اید یا بی‌رحمانه بر گرده مظلوم آن نواخته‌اید؟ آیا جامعه ارث برده شده از پیامبر در صدر اسلام توقع بیشتری در رعایت دین و فهم ولایت دارد یا جامعه امروزی در دل دنیای منحط امروزی؟ آیا نَفس و نَفَس حضرت امیر گیراتر است یا علمای ربانی؟ آیا و آیا و آیاهایی که اکنون به برکت انقلاب حتی آن طلبه‌های جوان که شما مسخره‌شان می‌کنید می‌توانند تحلیل کند اما فسیل‌های معرفتی و رفتاری و سیاسی هرگز. درنهایت؛ خوب است آقای علیدوست و هم‌نشستی‌هایشان کمی دفاع غیر عقیم از انقلاب اسلامی و اسلام در این دوران هجمه‌های بی‌پایان و ناجوانمردانه که احتمالاً در دشمنی‌شان با حضرت امیر و اساس اسلام متفق هستیم بنمایند. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید|| کنایه معنادار مهدی نصیری و علوی بروجردی به نقل تاریخ زمان حکومت امیرالمؤمنین (ع) به جای اینکه خودمان را اصلاح کنیم آنان را خراب می‌کنیم و توجه نمی‌کنیم که با اعتقاد مردم چه می‌کند. 🔸حاشیه روزنه 1. شاید هیچ‌کس تصور نکند که کسی از این گزاره دچار شبهه اعتقادی شود: «وجود فساد به‌صورت نسبی در هر حکومتی طبیعی است و مهم برخورد عادلانه است چنانچه در حکومت امیرالمؤمنین نیز برخی مفسده‌ها بود و حضرت با آنان برخورد می‌کردند.» «اعتدال در فهم» یکی از شروط ابتدایی مفاهمه و نقد است و معلوم نیست چرا برخی مدعیان «اعتدال» از این گزاره دچار شبهه اعتقادی شده‌اند. 2. هم‌راهی کلامی آقای با آقای و عناصر افراطی نظیر ، در تخریب عناصر انقلابی معنای خاص خود را دارد. طبق گفته برخی خبرنگاران آقای علیدوست هدف خود از حضور در «نشست دوره‌ای اساتید» را «تعدیل برخی موضع‌گیری‌ها» عنوان کرده است اما ظاهرا ماجرا عمیق‌تر از این حرف‌هاست. 3. آقای علوی بروجردی می‌گوید:«آقای بروجردی فرموده بودند مردم عقاید خود را از روی برهان و استدلال یاد نگرفته‌اند هرکجا عالمی بوده مهذب بوده نگاه به او کردند و زندگی‌اش را دیده‌اند و معتقد شدند.» این محور اشتباه مشترک آقای علوی بروجردی، نصیری و علیدوست است. این آقایان گمان کرده‌اند جوانِ امروز همان جوان صد سال قبل است که بدون مطالعه و با صرف خوش‌اخلاقی روحانی محل دین خود را پذیرفته و توان تحلیلی ندارد البته شکی نیست که اخلاق عالمان در تقویت دین‌داری مردم مؤثر است اما نادیده گرفتن قوت فکری جوان امروز جفاست. @rozaneebefarda
توضیحات جناب آقای علیدوست پیرامون یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه» باسمه تعالی اللهم صل علی محمد و اهدنا لما اختلف فیه من الحق باذنک انک تهدی من تشاء الی صراط مستقیم 🔹انتشار یادداشتی از این جانب در تاریخ14/05/1402 در فضای مجازی واکنش‌های متفاوتی را در پی داشت. خلاصه یادداشت این بود: دفاع و صیانت از عملکرد جمهوری اسلامی ایران راه و رسم خود را دارد و این که پای مثل حکومت امام علی علیه السلام را به میان آورده، برخی فسادها را از آن دوران، ردیف کرده تا کاستی‌ها و ناراستی‌هایی که در نظام جمهوری اسلامی ایران هست، طبیعی و گریزناپذیر جلوه کند، صحیح نیست؛ این گونه دفاع ضمن این که در واقع دفاعی از عملکرد حاکمیت به حساب نمی‌آید، نسل جوان و دیگران را نسبت به حکومت علوی بدبین می‌سازد.در آن یادداشت اصل برخی ناراستی‌ها در حکومت حضرت مورد انکار قرار نگرفت؛ اما گفته شد: نباید بحث مربوط به حکومت علوی را ناقص گذاشت؛ باید اقتضائات زمانه را هم در نظر گرفت، از برخوردهای قاطع، سریع و عادلانه حضرت هم صحبت کرد. حکومت علوی تراث ارزشمندی است که نباید – نابحق – بسوزد و مورد بدبینی قرار گیرد. 🔹با انتشار این یادداشت موجی از موافقت‌ها و مخالفت‌ها به منصه ظهوررسید، این رفتار از مخاطبان محترم، اینجانب را واداشت تا نکاتی را بیان کنم. 🔻جهت تکمیل و توضیح بیانیه نکاتی ذکر میگردد: 1️⃣ در این دو روز، بحث‌های خوبی صورت گرفت و از برخی حمله‌ها و نیت‌خوانی‌ها و ناسزاها که بگذریم – که متاسفانه آسیب اخلاق‌سوز فضای رسانه‌ای کشور به حساب می‌آید – گفتگوهای قابل تقدیر و تاملی به وجود آمد. ای کاش موضوعی مهم مثل موضوع مورد گفتگو درحد نخبگان و ترجیحا از رسانه‌های عامی مثل سیما در قالب مناظره انجام شود. و آن گونه که خداوند متعال می‌پسندد و اخلاق، مقتضی آن است، ادامه یابد. بدون این که افراد پنجه تعرض به یکدیگر بیفکنند. 2️⃣ بدون شک از وظایف مهم شرعی ما است. و همان طور که در سالهای قبل بارها گفته‌ایم، روحانیت با رصد، مراقبت، هدایت، نقد و حمایت خود باید به این مهم بپردازد(https://eitaa.com/alidost_fiqh/4439) این وظیفه نباید تحت الشعاع هیچ امری قرار گیرد. 3️⃣بدون تردید کشور با فساد سازمان یافته (که عده‌ای برای فساد سرکار آمده باشند) مواجه نیست. لکن در بخش‌هایی با و موردی، اما متعدد و متکثر مواجه است؛ که بدون ناامیدی باید همگان در رفع آن بکوشند. و از اصلی‌ترین دغدغه مسئولان باید باشد اما رفع فساد راه و رسم خود را دارد که گاه برخی بی‌دقتی‌ها، آسیب‌های زیادی به بار می‌آورد. 4️⃣ در نقدی که در یادداشت مورد نظر بر گفته برخی افراد داشتم، به هیچ وجه – به هیچ وجه – ناظر به شخص و شخصیت خود افراد نبودم. بزرگوارانی که حقیر را می‌شناسند، میدانند این جانب هیچ گاه نقد افراد را جایگزین نقد عملکردها و گفته‌ها نمی کنم. 5️⃣ خداوند متعال و عالم به سرّ و عَلَن، می‌داند که برای این جانب، خط و فکر سیاسی افراد در نقدها، هیچ مهم نیست، البته اگر موردی پیش آید، و به نظر اینجانب قابل نقدِ لازم باشد و متکفل نداشته باشد، عهده‌دار می‌شوم؛ بنابراین نباید افرادی، موارد قابل نقدی که حقیر به دلیل داشتن بانی در نقد، مورد نقد قرار نداده‌ام، لیست کنند و آن را حمل بر سیاسی‌کاری نمایند. گزینشی این چنین شایسته کسانی است که هر چه انجام میدهند، یا بیانیه می‌نویسند، سیاسی کاری است نه مثل این جانب! در کارنامه اینجانب نقدهای متعدد به روحانیون و غیر روحانیون، با افکار مختلف می‌بینید و هرگز عدم اطلاع را حمل بر عدم وجود نباید کرد. 6️⃣واژه «» که در بیانیه بود را به معنای حرکتی که حضور حداکثری مردم را در صحنه‌های ضرور نفی کند، به کار برده‌ام و اگر دیگران در معنای دیگری به کار برده‌اند، از عهده ما خارج است. این جانب معتقدم هیچ پشتوانه‌ای برای کشور و حاکمیت مثل حضور مردم نیست و هر حرکتی که این حضور را کمرنگ کند – حتی الامکان – نبایدصورت پذیرد. 7️⃣ انتظار اینجانب – به عنوان صاحب یادداشت – این است که ناقدان، یادداشت را به طور کامل مطالعه کنند، سپس قلم به نقد بسپارند. بسیاری از نقدها، آشکارا از عدم مطالعه یادداشت خبر می دهد. 8️⃣برخی مدافعان یادداشت، حمله‌هایی به ناقدان داشتند، از دوستان می‌خواهم به هیچ وجه تعرض به افراد صورت نپذیرد. ایکاش بحث در فضایی آزاداندیشانه وبدون پرخاش پیش برود. حوزه‌های علمیه را نباید از این فضا خالی دید، هر چند برخی غیر این را بر آن بپسندند. چنان که عهده‌دار برخی اظهار نظرها – هر چند در دفاع از بیانیه این جانب صورت پذیرد- نیستم. 🔹خداوند بزرگ همه را به وظایف ، آشنا و توفیق عمل خالصانه عنایت فرماید. طبیعی است که بنای حقیر در این پیوند بر ادامه دادن نیست. ان ارید الا الاصلاح ما استطعت. الحمد لله رب العالمین 1402/05/16 @rozaneebefarda
جوابیه‌ای به / بخش دوم جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/9 حجت‌الاسلام والمسلمین سیداحمد غفاری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🌟 یکی از اساتید محترم فقه و اصول، بیانیه‌ای نگاشته است تحت عنوان «دفاعی عقیم و پرهزینه» و در آن بیانیه، به برخی از سخنرانان محترم و مدافعان حریم اندیشه‌ی حسینی، با نیش‌ها و طعنه‌های متعدد، عتاب نموده است. ⚜ روح سخن این استاد محترم، که در ایام اغتشاش سال قبل، اعتراضی به اغتشاشگران نکرد و در واقعه‌ی کشف حجاب اخیر، واکنشی ناشایست از خود نشان داد، این است که برای دفاع از انقلاب اسلامی و برای توجیه مفاسد موجود در حکومت اسلامی کنونی، از دوران حکومت حضرت علی علیه‌السلام، بدگویی و سیاه‌نمایی نکنید. 👈 نکته دوم: ایشان نوشته است: «طبیعی است که این حضرات، خود را موظف به دفاع از عملکردها و وضعیت موجود دانسته و به گمان خویش، تکلیف خود را انجام داده‌اند و از نظام، انقلاب و مسئولان دفاع جانانه کرده‌اند» ✍ : بارها گفته‌ایم و مجدد تکرار می‌کنیم: از انقلاب اسلامی، دفاع از مشروعیت جمهوری اسلامی و دفاع از جایگاه ولایت و رویکرد عدالت‌خواهانه و کارآمدی مجموع نظام است، نه دفاع از عملکرد جزء به جزء. بنابراین، منطقی است که ما همانند رهبر حکیم انقلاب، از وضعیت موجود در برخی عرصه‌ها، گله‌مند باشیم و در عین‌حال، از روند کلی نظام و انقلاب دفاع کنیم و آن باشیم. 👈 نکته سوم: ایشان نوشته است: «حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات، جسیم می‌کنند؛ از برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرت‌آموز حضرت هم بگویند تا معلوم شود بیان‌ها تا چه پایه ناقص است!!» ✍ : اولاً تخلفات کارگزاران در دوران حضرت امام علی علیه‌السلام، چندان اندک هم نیست؛ مثلا کارگزارانی مثل اشعث یا شریح یا ابوموسی اشعری یا جریر بن عبدالله یا منذر بن جارود و زیاد بن أبیه و ... تخلفات و ترک‌فعل‌های فراوان داشتند که گزارش آنها در منابع تاریخی آمده است. ثانیاً مگر در مفاسد کنونی در جمهوری اسلامی، برخوردهای قاطع با دانه‌درشت‌هایی مانند دختر و پسر رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، به سمع این استاد نرسیده؟ مگر ایشان اطلاع ندارد که هم اکنون، نفر دوم قوه قضاییه، جناب طبری، در زندان به‌سر می‌برد ؟ یا مگر از اعدام کلان‌سرمایه‌داران فاسد کشور یعنی امیر منصور آریا و فاضل خداداد و ... اطلاع ندارد؟ مگر برخورد قاطع و حبس چندساله‌ی آقایان حمید بقایی و رحیمی و مشایی، که نفرات اصلی دولت احمدی‌نژاد بودند، یا حبس حسین فریدون، برادر رییس‌جمهور اخیر، عبرت‌آموز تلقی نمی‌شود؟ ❓ آیا بهتر نبود که این استاد ارجمند، قبل از اقدام به نگارش آن نامه‌ی پر از نِقاش، کمی تأمل می‌کرد و نظام مظلوم جمهوری اسلامی را که ثمره‌ی خون شهیدان مظلوم انقلاب اسلامی است، متهم به نمی‌کرد؟ ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
حضرت آقای علیدوست! راز این بدزبانی و تندگویی با دوستان و خوش‌زبانی و نرم‌گویی با کفار و دشمنان در چیست؟! جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/10 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای علیدوست در بیانیه سیاسی اخیرشان نسبت به برخی چهره‌های فاضل و خدوم مکتب اسلام و دستگاه امام حسین علیه‌السلام سخنانی گفته‌اند که به‌هیچ وجه با موازین قرآنی و اخلاقی سازگار نیست. جناب آقای علیدوست از یک‌سو در پی اهانت رئیس‌جمهور مسیحی فرانسه به پیامبر؛ به پاپ فرانسیس با لطیف‌ترین و محترمانه‌ترین الفاظ نامه می‌دهد و از سوی دیگر علیه سخنان مستند یکی از فضلای به‌نام حوزه علمیه شدیدترین الفاظ را به‌کار می‌برد در حالی که از ابتدا و پس از آن روشن بود که بیانیه آقای علیدوست ربطی به سخنان آن فاضل حوزوی نداشت و تمام این هیاهو و جنجال چیزی جز سوء برداشت آقای علیدوست نبود. آقای علیدوست در این بیانیه الفاظ و نسبت‌های ناروای ذیل را با جزم‌اندیشی تمام به فضلا و مبلغان اندیشمند این کشور نسبت می‌دهد: «توجیه‌کننده وضع موجود»، «توهم دفاع داشتن»، «چوب حراج بر تراث زدن»، «خلاف واقع گفتن»، «سخن غیرثابت گفتن»، «راست ناقص گفتن»، «ارتکاب مبالغه‌ای که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد»، «جسیم کردن تخلفات در زمان حکومت حضرت امیر»، «صاحبان احساس تکلیف»، «کور کردن چشم برای آرایش ابرو» آیا به‌راستی این نوع رفتار مصداق آیه شریفه « أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم ‏»(فتح/29) است؟! آیا جناب ایشان حسن ظن به برادر مؤمن دینی و حمل بر صحت و ده‌ها قاعده دیگر که روابط اجتماعی میان مؤمنان را تقویت می‌کند کنار گذاشته و به‌صرف مشتبه شدن مسئله‌ای دست به قلم می‌شوند و بیانیه علیه این و آن صادر می‌کنند؟ آیا جناب ایشان برادران انقلابی را بدتر از عبدالکریم سروش می‌بینند که خارج از دایره اعتدال اسلامی اینچنین به مطالب و شخصیت ایشان می‌تازند؟! ایشان به‌زعم خود در مقام دفاع از سیره علوی برخاسته است اما آیا جناب ایشان این کلام گهربار حضرت امیر علیه‌السلام را ندیده :«لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مُحْتَمَلًا‌»(نهج‌البلاغة/ص479/حکمت352) گفتنی است یکی از افرادی که مورد هجمه آقای علیدوست قرار گرفته؛ پیش از این در خصوص سخنان خود توضیحات روشنی داده بود و آقای علیدوست بدون درنظر گرفتن آن توضیحات تازیانه سخن خود را علیه وی مجدداً بالا برد. آیا کتمان توضیحات وافی فردی مؤمن و تاختن به سخنان مشتبه وی امری دینی و اخلاقی است؟ در ثانی از ابتدا مشخص بود فرد دیگری که مورد عنایت آقای علیدوست قرار گرفته درصدد تخریب حکومت حضرت امیر یا توجیه مشکلات فعلی نیست و توضیحات پسینی وی نیز مؤید همین امر است. با وجود این امور صدور بیانیه تند آقای علیدوست هیچ محملی برای توجیه ندارد. @rozaneebefarda
شاگرد در امتداد استاد! ماجرای شاگرد آقای علیدوست و تکذیبیه‌ای که مشکلی را حل نمی کند! [صفحه 1 از 2] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در پی افزایش انتقادات فضلای حوزوی به یادداشت آقای ابوالقاسم علیدوست، یادداشتی با عنوان «پاسخ برخی از شاگردان آیت الله علیدوست دامت توفیقاته به سخنان حجت الاسلام عالی» منتشر شد که از حیث محتوا و ادبیات در امتداد یادداشت آقای علیدوست بود. کانال منسوب به حجت‌الاسلام علیدوست در واکنش به این یادداشت نوشت: «مطلبی در دفاع از استاد علیدوست، بنام شاگردان استاد منتشر شده و در حال دست به دست شدن در فضای مجازی است که متاسفانه ادبیات و لحن درستی ندارد. استاد علیدوست این متن را رد کرده و انتساب آن به خودشان را نفی فرمودند و مخالف انتشار آن هستند. عنقریب متن توضیحی استاد در کانال منتشر خواهد شد.» پس از مدتی این یادداشت از «پایگاه اطلاع‌رسانی شبکه اجتهاد» نیز حذف شد که علت بارگزاری آن در این سایت، با توجه به ادبیات غیرقابل دفاع نوشته، قابل پیگیری و نقد است. فارغ از این نکته در مورد اطلاعیه کانال منسوب به حجت‌الاسلام علیدوست چند نکته قابل ذکر است: 1. این کانال صرفا «ادبیات و لحن» این بیانیه را نامناسب دانسته است و محتوای معوج آن یادداشت را، که از ادبیات و لحن به‌مراتب مهم‌تر است، رها گذاشته است. 2. در متن اطلاعیه کانال آمده است:«استاد علیدوست ...انتساب آن [متن] به خودشان را نفی فرمودند» طبیعتا هیچ‌کس گمان نداشت که این متن از شخص آقای علیدوست باشد و در مطلع این متن هم ذکر شده که این پاسخ از طرف برخی شاگردان ایشان تنظیم شده است. با این وجود اطلاعیه مذکور انتساب این متن به شاگردان و اطرافیان آقای علیدوست را نفی نکرده است و از محتوای آن نیز مشخص است که از طرف برخی مریدان ایشان تنظیم شده است. 3. با در نظر گرفتن این نکته نگرانی‌ها نسبت به آینده وضعیت فکری و سیاسی آقای علیدوست افزایش می‌یابد. چه آن‌که در طول تاریخ حوزه علمیه «اطرافیان ناباب و نااهل» که نوعا با ادبیات متملقانه دور آقایان را می‌گیرند عامل انحطاط چهره‌های برجسته، یا برجسته شده، بوده و هستند. 4. همانطور که پیش از این اشاره شد، یادداشت شاگردان آقای علیدوست در امتداد یادداشت استادشان است و اطلاعیه کانال آقای علیدوست به‌هیچ وجه نمی‌تواند اشتراک محتوایی معنادار میان این دو یادداشت را انکار کند. در ادامه به تبیین این اشتراکات خواهیم پرداخت تا اصل و منشأ هیاهوی فعلی روشن شود. اشتراک اول: اتهام توجیه‌گری وضع موجود به مبلغان و فضلای حوزوی آقای علیدوست در یادداشت خود با ادبیاتی گزنده و نیت‌خوانی غیرمنصفانه، فضلا و مبلغان حوزوی را به «دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور» و «کور کردن چشم برای آرایش ابرو» و «اره کردن بن شاخه‌ای که بر آن نشسته‌اند» متهم می‌کند. شاگردان ایشان نیز این‌گونه به آن فضلای حوزوی می‌تازند: «، چرا سعی داریم حکومت ایشان را در فساد مانند این حکومت قرار دهیم و ناکارامدی خود را بدین گونه توجیه کنیم؟ در حالی که نمی دانیم این کار نزد عموم مردم باعث از بین رفتن اعتقاد به حکومت دینی از اساس می شود.» اشتراک دوم: اتهام وابستگی به مسئولین آقای علیدوست در قضاوتی غیرمنصفانه، مبلغان دینی و خادمان دستگاه امام حسین علیه‌السلام را متهم به جانبداری و تأمین خاطر دادن به مسئولین می‌کند و می‌نویسد:«این‌گونه سخنرانی‌ها، تأمین خاطر دادن به مسئولانی است که هیچ نیازمند به تأمین خاطر نیستند» هم‌ایشان فضلای حوزوی را متهم به توجیه‌گری عملکرد مسئولین می‌کند. شاگردان ایشان در امتداد همین نگاه و ادبیات می‌نویسند: «به جای ایراد سخنانی که مایه ی آرامش و خشنودی اصحاب قدرت و زمینه ساز دعوت های بعدی از ایشان برای حضور در مراسم می شود، از باب «النصیحة لأئمة المسلمین» با بیان حقائق جامعه و حال و روز ناخوشایند مردم، در ایشان شوری افکنند که از غصه ی مردم خواب غفلت از سرشان بپرد. » @rozaneebefarda
شاگرد در امتداد استاد ماجرای شاگرد آقای علیدوست و تکذیبیه‌ای که مشکلی را حل نمی کند! [صفحه 2 از 2] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 اشتراک سوم: هجمه به شخصیت مبلغان و فضلای انقلابی آقای علیدوست در بیانیه سیاسی خود صرفا به محتوای ارائه شده از جانب مبلغان و فضلای انقلابی نپرداخت بلکه شخصیت ایشان را مورد هجمه قرار داد و آنان را متهم کرد به :«توجیه‌کننده وضع موجود بودن»، «توهم دفاع داشتن»، «چوب حراج بر تراث زدن»، «خلاف واقع گفتن»، «سخن غیرثابت گفتن»، «راست ناقص گفتن»، «ارتکاب مبالغه‌ای که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد»، «جسیم کردن تخلفات در زمان حکومت حضرت امیر»، «صاحبان احساس تکلیف»، «کور کردن چشم برای آرایش ابرو» شاگردان ایشان نیز در امتداد ادبیات استادشان، این طیف مجاهد را متهم کردند به: «تملق‌گویی»، «مغالطه و ایراد کلمه حق و اراده باطل»، «کتمان مشکلات مملکتی»، «توجیه ناکارآمدی»، «تخریب حکومت علوی»، «تضعیف اعتقادات مردم»، «تبیین ناقص از حکومت علوی»، «تلاش برای جلب رضایت مسئولان برای گرفتن دعوت‌های بعدی(!)» اشتراک چهارم: مضمون واحد جوهر یادداشت آقای علیدوست این بود که مبلغان و فضلای انقلابی تبیینی ناقص از حکومت علوی دارند و عدل علوی را کتمان می‌کنند و فسادها را برجسته می‌کنند. بدیهی است این نگاه کاملا غیرمنصفانه بود و متأسفانه همین مضمون، جوهر یادداشت شاگردان آقای علیدوست را ساخته است. با وجود این اشتراکات اساسی معلوم نیست چرا کانال منسوب به آقای علیدوست این بیانیه شاگردان ایشان را تخطئه کرده و اساسا چگونه ممکن است آقای علیدوست بر بیانیه سیاسی ابتدایی خود پافشاری بورزد اما یادداشت شاگردان خود را، که از حیث مضمونی و ادبی در چارچوب همان بیانیه ایشان بوده، تخطئه کند. تا کنون پاسخ مناسبی برای این امور مبهم و تأمل‌برانگیز دریافت نشده است. «و انتظروا إنّا منتظرون»(هود/122) @rozaneebefarda
مقایسه جمهوری اسلامی و حکومت امیر المومنین آیت الله جوادی آملی.mp3
14.73M
🎥 ببینید|| مقایسۀ جمهوری اسلامی با حکومت امیر المومنین(ع) در بیان آیت‌الله جوادی آملی ❇️جمهوری اسلامی از حکومت امیر المومنین(ع) بهتر است. ▫️گزیده بیانات: این مسلّم است که احدی با اهل بیت- علیهم‌السّلام- قابل مقایسه نیست اما بحث بر روی حکومت و تمام ارکان آن است و نه صرفاً شخصیت و ویژگی‌های شخص حاکم‌.... 🔻چهار تا و چهارصد تا و چهل‌هزار تا فساد چیزی نیست که انسان بخواهد با آن اساس حکومت را بزند چرا که فساد در همهٔ حکومت‌ها وجود داشته، مهم اصل آن نظام، ارکان آن و تلاش برای رفع اشکالات است که در این نظام وجود دارد. 🔶حاشیه روزنه تبیین جامع آیت‌الله جوادی آملی از کارنامه و واقعیت‌های مربوط به نظام جمهوری اسلامی، الگوی مطلوبی است برای امثال جناب آقای علیدوست که اخیرا در قالب یک ، به این مقوله وارد شد. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
کام شیرینی که تلخ شد جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/11 سخنرانان به ویژه در ایام محرم که حسینیه امام خمینی (ره) در کانون نگاه عاشقان حسینی قرار دارد با وسواس زیادی انتخاب می‌شوند. از سویی دیگر، اساتید مطرح همچون که ناچار هستند سخنان خود را در برابر رهبری معظم انقلاب ایراد کنند، هر بار با طرح معارفی دقیق، تازه و متناسب تلاش می‌کنند که حق چنین محفلی را به جای آورند به ویژه اینکه حضرت آقا با نکته‌سنجی خود بارها مطالبی را به این سخنرانان گوشزد کرده است. در محرم امسال که دشمنان برای آلوده‌کردن آن به اهداف ضددینی جنبش زن، زندگی، آزادی تحرکات وسیعی را آغاز کرده بودند، مردم با استقبال بیشتری در زیر خیمه‌های حسینی قرار گرفتند و اجازه ندادند متوهم، موجی دیگر را علیه ریشه‌های دینی و مبانی معرفتی انقلاب راه‌اندازی کند. سخنرانان حسینیه امام خمینی(ره) نیز متأثر از این فضای واکنشی و همگانی، بر پیوند ناگسستنی انقلاب حسینی و انقلاب خمینی تأکید و با توسل به تاریخ قابل‌تکرار که باید عبرت باشد به گوشه‌ای از آموزه‌های تاریخی اشاره کردند که در آن حتی عدالت‌محور امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) هم با آسیب پذیرفتن از جریان نفوذی و یا دخالت افراد ناکارآمد، دچار برخی کاستی‌ها و ناروایی‌ها می‌شد. در حالی که بسیاری از مردم و نخبگان دغدغه‌مند، از شکست دوباره طرح‌های برنامه‌ریزی‌شده و پیچیده دشمن احساس مسرت و پیروزی داشتند و از سنگ تمام گذاشتن مردم برای ایام عزاداری احساس خوشایندی داشتند، نامه تند و انتقادی استاد فقه و اصول حوزه علمیه قم جناب خطاب به سخنران بیت رهبری، گویی نفس تازه‌ای برای جریان زاویه‌دار با انقلاب بود که آن‌ها را به صحنه بازگرداند و فرصتی دوباره را در اختیار ضدانقلاب کمین کرده در گوشه حوزه علمیه قم قرار داد. شدت واکنش جریان انقلابی در درون حوزه علمیه قم و قلم‌به‌دست شدن بسیاری از طلاب و فضلای قم یک تایید بر نادرستی اقدام استاد علیدوست است که با صرف‌نظر از نقدهای درون‌متنی بسیار، می‌توانست در و به شکل بهتری این تذکار و خیرخواهی ایشان صورت بگیرد و باعث رنجش علاقه‌مندان به نظام اسلامی نشود. @rozaneebefarda
واکنش حجت‌الاسلام والمسلمین به استاد و حواشی آن جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/12 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسمه تعالی در مباحثه بین اساتید حوزه ،به نظر توجه به چند نکته قرآنی حایز اهمیت است که؛ وذکّر فانّ الذّکری تنفع المومنین نکته اول: وقتی قرآن مردم را در هدایت پذیری به سه دسته تقسیم میفرماید؛ 1. گروهی پذیرنده نعمت هدایتند « انعمت علیهم » 2. گروهی جنگنده با نعمت هدایتند « مغضوب علیهم » 3. گروهی سرگردانند « ضالین » « مذبذبین بین ذلک » یعنی در عصر نبوت وامامت و غیبت و حتی ظهور، همه هدایت‌پذیر نیستند چون هدایت‌پذیری، امری اختیاری است لذا اگرمیفرماید در خانه دوپیامبر،همسرانشان ضرب المثل کفارند؛ ضرب الله مثلا للذین کفروا... در کاخ فرعون ،آسیه ضرب المثل مومنین می‌شود ضرب الله مثلا للذین آمنوا.... قطعا نمی‌شود نتیجه گرفت که کاخ فرعون بهتر از خانه توحیدی دو پیامبر الهی است بلکه نتیجه میدهد که اراده در تربیت ،بیشتر از محیط تاثیرگزار است. یعنی احتمال دارد در حکومت امام معصوم علیه السلام عده‌ای بااختیار خود تربیت‌گریز باشند و در حکومت غیر معصوم عده‌ای با اراده خود، تربیت پذیر باشند. واین به معنای فضیلت یا منقصت حکومتی بر حکومت دیگر نیست. نکته دوم: وقتی خداوند در آیه ۵۴ سوره مائده سخن از ارتداد امت بعد رحلت پیامبر یعنی عصر علوی سخن به میان می‌آورد و در مقابل، سخن از آمدن امتی مجاهد ونترس و وفادار را مطرح می‌فرماید ودرروایات برای این امت تعبیر: «طوبی لهم » تکرار می‌شود یعنی می‌تواند این امت، اعم از خدمتگزاران ومردمش بهتر از خدمتگزاران و امت عصر علوی_به استثناء امام معصوم_ باشند. این هم به معنای فضلیت و یا منقصت و یا اهانت نیست بلکه به معنای شرایط تربیت و میزان تربیت‌پذیزی در جامعه‌ای در مقایسه با جامعه دیگر است. نکته سوم: همه با تمام وجود و بامعیارهای واضح می‌بینیم که توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی حاصل شده به برکت انقلاب و نظام اسلامی درعصر حاضر ، در طول تاریخ تشیع بی‌نظیر بوده است. به عنوان مشت نمونه خروار در زمینه رشد فرهنگی به چند مثال توجه کنید: فرهنگ دفاع از ولایت الهیه دردنیا درصیانت از پرچم برافراشته شده "اسلام ناب" فرهنگ دفاع از کشور امام زمان در۸سال دفاع مقدس فرهنگ دفاع از حرم اهلبیت در دفاع از حرم حضرت زینب فرهنگ حمایت از مظلوم و مبارزه با ظلم قضاوت کنید اگر همه کارگزاران فاسد می‌بودند وفساد همه جا را پرکرده بود، عامل این همه توسعه وپیشرفت چه کسانی، باچه برنامه‌هایی بوده وهستند!!؟ یادمان باشد که حضرت زهرا فرمودند: « معاشر الناس المسرعة الی قیل الباطل » اگر به تبلیغات دشمنان گوش دهیم نعوذ بالله امام علی هم ظالم میشود چه رسد به حکومت غیر معصوم. البته دفاع از نظام اسلامی و اکثر مسوولین خدمتگزار به معنای نادیده گرفتن نقص‌ها، فسادها، تبعیض‌ها و ناکارآمدی‌های موجود _که قابل حلّ هستند_ نیست و ان شاء الله به همت مسوولین، صبر و همکاری امت اسلامی و دعای خوبان عالم رفع خواهد شد. حواس همه به ویژه بزرگان باشد با نگاه کوتاه به مشکلات، دستاوردهای عظیم نظام اسلامی را درسرتاسر عالم نادیده نگیریم وکوچک انگاری نکنیم. ان شاء الله امت اسلامی مزد صبر و مقاومت و استقامت در رکاب ولایت را با چشیدن طعم شیرین ظهور خواهند چشید که؛ فَإِنَّ مَعَ ٱلعسرِ يُسرًا إِنَّ مَعَ ٱلعُسرِ يُسرٗا خداوند هم چنین وعده داده است: وَلَقَدۡ كَتَبنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِنۢ بَعدِ ٱلذِّكرِ أَنَّ ٱلأَرۡضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّـٰلِحُونَ انبیاء-105 والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته محمدمهدی ماندگاری @rozaneebefarda
1850023681_-1259735425.pdf
20.35M
🔹به مناسبت بزرگداشت آیت‌الله شهید شیخ فضل الله نوری، ویژه‌نامه «شیخ شهید؛ فقیه تهران، دیده‌بان ایران» به همت پژوهشکده تاریخ معاصر منتشرگردید سردبیر:دکتر موسی حقانی دبیر اجرایی: دکتر رضا قریبی شورای تحریریه: دکتر رضا قریبی، دکتر نعمت‌الله عاملی، رحمت رمضانی، رامین صادقی 🔖اهم مقالات و گزارشات نشریه : 🔺 واکاوی مشروطیت در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی 🔺اوضاع ایران در آستانه مشروطیت 🔺نیروهای موثر در انقلاب مشروطیت ایران 🔺مخالفت حاج شیخ فضل الله نوری با قرائت فاشیستی از آزادی 🔺نقش انجمن های مخفی در انتشار شایعات در عصر مشروطه 🔺دخالت قدرت های بزرگ در انحراف مشروطیت 🔺فقر تاریخ نگاری مشروطیت و غفلت نقش مراجع نجف در نهضت مشروطیت 🔺نقش جریان های فراماسونری در انحراف مشروطیت و ... 🌐 iichstore.ir
تاملی در توضیحات استاد علیدوست درباره یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه» جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/13 [صفحه 1 از 3] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 استاد علیدوست بعد از واکنش‌ها به بیانیه خود، اقدام به توضیح یادداشت خود نمودند. ایشان گرچه در پایان خاطر نشان کردند بنای ادامه دادن ندارند، ولی دو بار، در ابتدا و انتهای یادداشت، آرزو کردند این بحث‌ها حتی در سطح رسانه ملی و به شکل مناظره ادامه پیدا کند: "ای کاش موضوعی مهم مثل موضوع مورد گفتگو درحد نخبگان و ترجیحا از رسانه‌های عامی مثل سیما در قالب مناظره انجام شود. و آن گونه که خداوند متعال می‌پسندد و اخلاق، مقتضی آن است، ادامه یابد.. ای کاش بحث در فضایی آزاداندیشانه وبدون پرخاش پیش برود. حوزه‌های علمیه را نباید از این فضا خالی دید، هر چند برخی غیر این را بر آن بپسندند." البته ایشان در مصاحبه‌ای چنین گفته بودند: «ممکن است بحثی را در جایی مطرح بکنیم که افرادی که حضور دارند، اهل این مسائل نیستند.. یعنی باید محیط‌های آکادمیک بحث‌ها مطرح و پخته شود و آرام آرام در جامعه مطرح شود و پس از این مراحل، رسانه‌ها وارد شوند.» تفاوت این بحث، با آن نیازمند توضیح است. آیا حتی اگر این بحث ابتدا به شکل خصوصی شکل می‌گرفت، تعابیر، مناسب‌تر و از آسیب‌های رسانه‌ای آن کاسته نمی‌شد؟ موضوع بحث آنچه میان این دو استاد رد و بدل شد، سوال و چالش رایج و پرتکراری است. خیلی از روشنفکران هم همین مطلب را تکرار می‌کنند. موضوع اصلی بحث این است که در پاسخ به مفاسد موجود در جمهوری اسلامی چه جواب‌های متقنی می‌شود به مخاطبان ارائه کرد؟ یکی از جواب‌ها در مقام تبیین، می‌تواند مطلبی باشد که استاد عالی به تبع رهبری بیان کردند. آیا با اصل اینکه گفته شود در حکومت اسلامی، حتی در حکومت معصوم هم، فی الجمله فسادهایی هست، موافقیم؟ آیا بسیاری که آگاهی تاریخی و کلامی از امامت ندارند، نگاه تخیلی به حکومت معصوم ندارند؟ در نتیجه حمایت از حکومت غیر معصوم را نمی‌پذیرند؟ موضوع وجود فساد یکی از اصلی‌ترین شبهاتی است که به عموم القا می‌شود و اندیشیدن درباره اینکه کدام پاسخ و بیان مناسب‌تر است، امری بجا است. به تعبیر رهبری مقصود این است که نمی‌شود تا یک مشکل در اداره‌ای برای کسی پیدا شد یا یک مامور دولتی، چپ نگاهش کرد، یاوه بسراید که حالا هم مثل زمان فلان است؟! این ناشی از نفهمیدن آنچه واقع شده است نیست؟ این ناشی از عدم معرفت نعمت خدا نیست؟یا خدای نکرده ناشی از انکار نعمت خداست؟ به نظر می‌رسد استاد علیدوست در پاسخ به اشکالات ناقدان خود، صرفا همان بیانیه اول را تکمیل کرده و به هیچ یک از جواب‌های استاد عالی اشاره‌ای نکردند. آیا اشکال را وارد دانسته‌اند، یا مصلحت را در سکوت دیدند؟ ایشان در مصاحبه‌ای گفته‌اند: «نباید راست ناقص بگوید که از دروغ بدتر است.» حال ایشان یکی از سخنوران عالی کشور در مجلس حسینی در محضر رهبر انقلاب، را متهم به راست ناقص، یعنی بدتر از دروغ کرده‌اند. آیا ترمیم و اصلاحی در این جهت لازم نبود؟ آیا این توصیه امام زین العابدین(ع) عملی شد؟ «وَ أَمَّا حَقُّ النَّاصِحِ فَأَنْ تُلِينَ لَهُ جَنَاحَكَ ثُمَّ تَشْرَئِبَّ لَهُ قَلْبَكَ وَ تَفْتَحَ لَهُ سَمْعَكَ حَتَّى تَفْهَمَ عَنْهُ نَصِيحَتَهُ ثُمَّ تَنْظُرَ فِيهَا فَاِنْ كَانَ وُفِّقَ فِيهَا لِلصَّوَابِ حَمِدْتَ اللَّهَ عَلَى ذَلِكَ وَ قَبِلْتَ مِنْهُ وَ عَرَفْتَ لَهُ نَصِيحَتَهُ وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ وُفِّقَ لَهَا فِيهَا رَحِمْتَهُ وَ لَمْ تَتَّهِمْهُ وَ عَلِمْتَ أَنَّهُ لَمْ يَأْلُكَ نُصْحاً اِلاَّ أَنَّهُ أَخْطَأَ..» « امّا حقّ اندرز دهنده اين است كه نسبت به او تواضع كنى; به او دل و گوش بدهى تا اندرز او را بفهمى و سپس در آن تأمّل كنى. اگر درست گفته، خدا را بر آن حمد كنى و از او بپذيرى و قدر نصيحت او را بدانى، و اگر درست نگفته با او مهربان باشى و او را متهم نسازى و بدانى كه در خيرخواهى تو كوتاهى نكرده جز اين كه خطا كرده» 🔶ادامه یادداشت: 👇 🔻صفحه دوم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13161 🔻صفحه سوم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13162 ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تاملی در توضیحات استاد علیدوست درباره یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه» [صفحه 2 از 3] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 اول: وجود فساد در حکومت معصوم؟ یکی از مهم‌ترین بخش‌ها در جوابیه استاد عالی که نیازمند جواب بود این قسمت بود: «می‌فرمایند: برخی مفاسد (حدود ۳۰فساد) هیچ ربطی به امام نداشته و میراث حاکمان قبل بوده... و حضرت نمی‌توانستند با سرعت و به راحتی آن‌ها را ریشه کن کنند... [اما] مگر کسی ادعا کرده فسادهای در زمان حضرت، معاذالله ناشی از عملکرد ایشان بوده؟!! شکی نیست که یا ناشی از حکومت‌های قبل بوده یا افسادهایی که نفوذی‌های معاویه در حکمرانی حضرت انجام می‌دادند که در کتاب الغارات به برخی از آن‌ها اشاره شده است.» علمای بزرگ امامیه که در زمان طاغوت زندگی می‌کردند، تلقی واقع بینانه‌ای نسبت به این موضوع داشتند و تصریح می‌کردند در زمان حضرات، مفسدان وجود دارند و والیان حکومت دچار تخلف می‌شوند. وظیفه حاکم معصوم، برخورد و کنترل آن‌ها در حدّ ممکن است. شیخ طوسی نوشته است: «ثم الذي يقع من الفساد، عند وجود الرئيس، لولاه لم يمتنع أن يقع من الفساد أضعاف ذلك. و لكان يحصل من الظلم أو التعدي ما لم يقع عند وجوده و هذا- كما نقول نحن و مخالفونا-: ان ما يقع من الفساد و الهرج و المرج عند بعثة الأنبياء و تنفيذ الرسل، لولاهم لوقع‏ أضعاف‏ ذلك‏، و أن بعثتهم لا تخرج أن يكون فيها لطف، و ان لم يظهر» علامه حلی هم در پاسخ به اشکالی از مخالفان شیعه که اگر امامی نصب شود، مفاسدی در پی دارد: «لأن في‏ نصبه‏ إثارة الفتن‏ و قيام الحروب كما في زمن علي ع و الحسن و الحسين (ع)» می‌نویسد: «أنه لو لا إمامة علي و الحسن و الحسين (ع) لظهر من الفتن ما هو أشد من ذلك‏» اساسا اقتضای شناخت ما از آن زمان چیست؟ در دوره‌ای که مردم و نخبگان، سالهای متمادی امیرمومنان(ع) را خانه نشین می‌کنند و بعد آن همه موجبات ناراحتی حضرت را در دوره تصدی زمامت، موجب می‌شوند، امام حسن(ع) را در برابر معاویه تنها می‌گذارند و بعد با ضعف اعتقادی و سستی عملی، ندای امام حسین(ع) را بی‌پاسخ می‌گذارند. در این فضا، تشکیلات گسترده حکومت چگونه عمل خواهد کرد؟ آیا در حکومت معصوم، همه چیز طبق خواست حضرت پیش خواهد رفت؟! آقای علیدوست در مصاحبه‌ای که در سایت ایشان موجود است هم به بازگشت برخی مشکلات به پیش از انقلاب، اشاره کرده و گفته‌اند: «به نظر من اگر ما در بعضی از بخش‌ها یا خیلی از بخش‌ها موفق نبودیم، چون حفره‌‌هایی وجود داشت که از قبل رویش فکر نشده بود. یعنی ما مساله بانک را حل نکرده بودیم که انقلاب پیروز شد، مساله دموکراسی و جایگاه رای مردم را حل نکرده بودیم و با این پدیده کج‌دار و مریز برخورد کردیم. مساله مقاصد، عدالت و مصلحت حل نشده بود که یک دفعه انقلاب پیروز شد. این حفره‌ها باید پر می‌شد، باید پر بشود. در کنارش باید البته کادر سازی هم بشود که آن هم یک بخش دیگر است.» و در ادامه از اینکه به کارهای انجام شده توجه نمی‌شود گلایه می‌کنند و معتقدند مصرف درست نظریه‌های تولید شده نداریم. این یعنی ایشان قبول دارند بسیاری از مشکلات از پیش انقلاب به ارث رسیده است و حلّ نظری و اجرای عملی آن زمان‌بر است. تشبیه این جهت با حکومت حضرت چه اشکالی دارد؟! نکته قابل توجه دیگر این است که ایشان معتقدند مسئولین به نظریه‌های تولید شده، توجه نمی‌کنند. اما طرز تفکر کدام طیف سیاسی، یا سران کدام جریان سیاسی، نسبت به نظریات اسلامی حوزه‌ها بی رغبت‌تر و کم اعتقادترند؟ جریان غربگرا یا انقلابی؟ مسئله این است که برخی رسانه‌های داخلی حامی این آقایان، رسما می‌نویسند احکام اسلامی کهنه است و امروز باید کارشناسان حقوق و خانواده و... قوانین به روز را بنویسند، و همین اقتضای فقه پویا و اقتضای زمان و مکان است! غربگرایی در برخی نخبگان مسئله پوشیده‌ای نیست. امثال جناب ظریف که گویی از گردش به شرق در کنار تعامل عزتمندانه با غرب، ناراحت است، در صحبت‌های اخیر خود بجای قبول اشتباه در برجام و خساراتی که به کشور وارد شد و کمک به تشخیص مسیر صحیح در آینده، در باب ضعف روسیه سخن گفته و مدعی شد: «هنوز در سیستم تصمیم گیری ما در قالب «جنگ سرد» را داریم.» (خبرآنلاین) از طرفی میبینیم ایشان از حامیان مجمع محققین و مدرسین حوزه است! بله این آقایان و حامیان حوزوی این تفکر، غربگرایان به ظاهر مقدسی هستند که طیف وسیعی از رسانه‌ها از ایشان پشتیبانی می‌کنند. این سوال بجایی است که خودتحریمی عامل برجسته مشکلات بوده است یا وجود چنین تفکرات و نسخه هایی در میان نخبگان کشور؟ ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تاملی در توضیحات استاد علیدوست درباره یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه» [صفحه 3 از 3] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 دوم: قضاوت تاریخی و موضع رهبری آقای عالی نوشتند کتب تاریخ که پر است از مواردی از فسادهای موردی در محدوده حکومتی حضرت امیر علیه السلام را نادیده گرفته‌اند (که در بیانات رهبری هم به کتب تاریخی استناد شده بود و توصیه ایشان هم به خواندن تاریخ بود.) این یعنی اشکال سندی گرفتن از یک روایت (مذکور در کافی که مورد قبول بسیاری است) موجه به نظر نمی‌رسید. استاد عالی به اظهار نظر رهبری هم اشاره کردند: «...خیر چهار نفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت، مابقی آدم‌های عوضی بودند..» در متن احساسی که در کانال منسوب به آقای علیدوست، قرار داده شده، از نزدیکی استاد به رهبری گفته شد. دست کم نوع نگاه ایشان به وضعیت موجود و دوران امامت حضرت، با رهبری متفاوت، بلکه بر عکس است. البته تفاوت نگاه مساله‌ای نیست، ولی آیا واقعا این شواهد تاریخی، کوچک و آنچه در جمهوری اسلامی می‌گذرد جسیم است؟ خصوصا با لحاظ سیر تاریخیِ تنزّل وضعیت ایران بعد از شکست در برابر روس و ساختارها و ذهنیت‌های معیوب به ارث رسیده پیش از انقلاب. چرا آیت‌الله جوادی آملی این حکومت را بهتر از آن دانستند؟ و اساسا چرا نباید گفت وجود فساد در حکومت دینی هم ممکن است و باید تلاش کرد تا برخورد مناسب و مقدور اتفاق بیفتد؟ چرا باید از تبیین صحیح این مسئله که با واقعیت‌ها کاملا سازگار است، ترسید؟ آیا در زمان حکومت حضرت ولیعصر(عج) هوای نفس و تخلف‌ها، یکپارچه از میان مردم، برچیده می‌شود یا اینکه نظم جهانی عادلانه گشته و زمینه تعالی مادی و معنوی فراهم می‌گردد؟ آیا با سکوت در برابر نگاه فانتزی و غیر واقعی به حکومت اسلام، بهتر به حکومت جهانی مهدوی خدمت می‌کنیم یا بیان واقعیت‌ها و چالش‌های اجتناب ناپذیر؟ سوم: برخورد با مجرمان در جمهوری اسلامی قسمت دیگری که بی‌جواب ماند این بود که آقای علیدوست نوشتند: «حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات جسیم میکنند از برخورد حضرت هم با امثال ابن هرمه بگویند!» و استاد عالی از دلیل کتمان موارد متعدد برخورد، در جمهوری اسلامی پرسیدند و گفتند: «آیا ایشان از جمله مصطلحِ حوزویان که تشبیه از وجهی مقرب و از وجهی مبعّد است، غفلت نکرده‌اند؟! که وجه شبه در دو حکومت وجود فساد و یا افراد فاسد بصورت فی الجمله هست در عین اینکه باز به دلیل ریل‌گذاری صحیح در هردو حکومت آن مقدار فساد هیچ یک از دو حکومت را از اسلامی بودن خارج نمی‌کند و نباید به صرف دیدن برخی فسادها یا فاسدان فریاد وااسلاما سر داد و حکومت را غیر اسلامی نامید.» چهارم: خود تحریمی استاد علیدوست نوشتند: «واژه «» که در بیانیه بود را به معنای حرکتی که حضور حداکثری مردم را در صحنه‌های ضرور نفی کند، به کار برده‌ام» این ظاهرا در جواب آقای شریفی بود که گفته بودند: «واژه «خودتحریمی» از اصطلاحاتی است که مخالفان انقلاب و دشمنان ولایت برای بیان هزینه‌های «مقاومت در برابر استکبار» و احمقانه بودن «مقاومت و ایستادگی» دربرابر آمریکا و استکبار جعل کرده‌اند؛ آیا نویسنده محترم ما نیز همین معنا را مراد کرده‌اند؟!» اما فارغ از قضاوت کلّی درباره نحوه موضع گیری‌های سیاسی استاد، این ادبیات شبیه ادبیات اصلاح طلبان و نه جریان انقلاب است. کسانی که از جریانات سیاسی و ادبیات آنان مطلع هستند، می‌دانند افرادی که در مقام ریشه‌یابی مشکلات، حذفی عمل کردن حکومت را عاملی برجسته می‌دانند -آن هم وقتی جناح اصلاح طلب و اعتدالی توسط مردم، از صدر کار کنار گذاشته شده‌اند- متمایل به ادبیات و فکر کدام جریان سیاسی سخن میگویند. در مقابل، معلوم است افرادی که ریشه مشکلات را ساختارهای معیوب به ارث رسیده از زمان طاغوت و غرب‌گرایی مسئولان و عدم باور به نسخه‌های اسلامی یا کم تحرّکی و تصمیمات غلط مدعیان مطرح می‌کنند - مدعیانی که مایل به مذاکره و امتیاز دادن هستند و پس از انقلاب بیشترین زمان و سهم از قدرت را در دست داشته‌اند- متمایل به چه فکر و جریانی هستند. روشن است که فکر اول، نسبتی با اندیشه بنیان‌گذار انقلاب و رهبری ندارد. کارشناسان دلسوز و واقع بین هم ریشه بسیاری از مشکلات کنونی کشور را در فکر و عملکرد همین آقایان می‌بینند. سخن پایانی این کوتاه‌نوشت، تلاشی بود در امتداد آرزوی جناب آقای علیدوست برای ادامه یافتن این بحث و همچنین روشنگری در این موضوع مهم در عرصه جهاد تبیین. به این امید که مجموع این تلاش‌ها، مخلصانه و در راستای تقویت اسلام و انقلاب اسلامی باشد. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ملاحظاتی تاریخی بر بيانيه‌ سیاسی "دفاعی عقیم و پرهزینه" پیرامون وجود فساد در حکومت علوی جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیه‌ساز جناب آقای علیدوست/14 حضرات آقایان: محمد رضا جباری؛ جواد سلیمانی؛ حامد منتظری مقدم 🔻 در راستای تحقق اصل ، جوابیه احتمالی جناب استاد علیدوست به این یادداشت تخصصی را با اشتیاق منتشر خواهد کرد. @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 4] در روزهای اخیر بیانیه‌ای از سوی آيت‌الله از اساتید محترم حوزه علمیه، صادر و موجب نقدها و ملاحظاتی شده و طبعا خواهد شد؛ چنان که دشمنان نظام اسلامی نیز این‌گونه بیانیه‌های صادر از شخصیتهای علمی حوزوی را مجال و بهانه مناسبی برای نیل به مطامع‌شان یافته و می‌یابند. این‌ کمترین‌ها، ملاحظاتی را به قرار ذیل، متوجه این بیانیه می‌دانیم: 1. آن‌گونه که از تأمل در بیانیه به‌دست می‌آید گویا ایشان تصور دارند: بیان کاستی‌ها و مفاسد موجود در دوره حکومت علوی، به معنای نفی عدالت و نفی فسادستیزی در آن حکومت است، لذا بر خود تکلیف دانسته‌اند که رویّه برخی خطباء در شاهدآوردنِ وضعیت حکومت امیرمؤمنان(ع) را به‌ نقد کشند. این تصور به دلائلی که در ادامه بیان خواهد شد ناصحیح است. 2. ایشان تصور فرموده‌اند که خطبای محترم در صدد توجیه و دفاع از وضع موجودِ کشور هستند که این تصور نیز نادرست است. تأمل در سخنان آنان (ازجمله سخنان جناب حجة‌الاسلام و المسلمین آقای عالی در محضر رهبر معظم) گویای آن است که اینان، ضمن اذعان به کاستی‌ها و مشکلات، اما در صدد خنثا‌سازیِ سوء استفاده دشمن از مشکلات موجود برای ایجاد یأس و ناکارآمد جلوه دادن نظام اسلامی هستند؛ لذا ایشان در همان سخنرانی تأکید داشتند در نظام اسلامی مانند حکومت علوی، کاستی‌ها موجودند اما ریل‌گذاری و جهت‌گیری به‌درستی انجام گرفته است. 3. دغدغه تخریب نشدن مجاهدت‌های امام علی(ع) برای برقراری عدالت، بسیار دغدغه مقدسی است و ما با جناب استاد علیدوست در این زمینه هم‌رأی هستیم؛ ولی پرسش آن است که آیا گزارش کردن فساد مالی برخی از کارگزاران حضرت مانند (قاموس الرجال،ج10،ص389 ) والی بحرین، والی کسکر(تاریخ طبری، ج5،ص370)، فرماندار ری و دشتپی(الغارات، ج2،ص527) و فرماندار فیروزآباد(تاریخ دمشق، ج58،ص270) در کنار نقل بی‌کم‌وکاست و سراسر افتخارِ اقدامات اصلاحی آن حضرت، به‌معنی زیرسؤال‌بردن عدالت‌محوری امیرمؤمنان(ع) در عرصه حکومت‌داری است و مجاهدت‌های حضرت در این عرصه را زیر سوال می‌برد؟! آيا واقعا اين سخن درست است که بگوئيم همه کارگزاران حکومت علوی انسان‌های پاکدستی بوده‌اند؟! 🔶ادامه یادداشت: 👇 🔻صفحه دوم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13165 🔻صفحه سوم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13166 🔻صفحه چهارم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13167 ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ملاحظاتی تاریخی بر بيانيه‌ سیاسی "دفاعی عقیم و پرهزینه" پیرامون وجود فساد در حکومت علوی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 2 از 4] 4. ایشان، بیانِ کاستی‌های تحمیل شده بر حکومت علوی را ملازم با چوب حراج بر تراث زدن و پیدایش این تصور دانسته‌اند که: هر حکومتی از اسلام وضعیتش چنین است؛ و سپس در بیانی شگفت، حکومت مهدوی را نیز مشمول این تصور دانسته‌اند! این، در حالیست که کاملا واضح است، وجود برخی کاستی‌ها در حکومت علوی، واقعیتی انکار ناپذیر و تحمیل شده از سوی دشمنان بوده، و فرصت محدود و موانع فراوان در پیشِ روی امیرمؤمنان(ع) سدّ راهی برای اقدامات اصلاحی آن حضرت بود؛ موانعی که حضرت در خطبه بدعت‌ها به بخشی از آن‌ها اشاره فرموده است. 5. این خطبه در کتاب سُلَیم بن قیس و سپس در جلد هشتم کتاب شریف کافی حدیث 21 آمده است. افراد موجود در سند این روایت تماما ثقه هستند (علِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيه عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ). تنها اشکال جناب استاد علیدوست بر سند روایت آن که تصور کرده‌اند در این سند نیز واسطه نقل میان ابراهیم بن عثمان و سلیم بن قیس، ابان بن ابی‌عیاش است که رجالیان او را تضعیف کرده‌اند. اما در پاسخ بايد گفت: واسطه نقل اين خطبه، ابان بن ابي عياش نيست؛ چرا که به‌گفته و ، حمّاد بن عيسی رواياتش از کتاب سليم را به‌واسطه ابراهيم بن عمر يماني نقل کرده است (رجال نجاشي، ص 8 ؛ شيخ طوسي، الفهرست، ص143.) ؛ و به احتمال قریب به یقین، ابراهيم‌ بن عمر یمانی به ابراهیم بن عثمان تصحیف شده، و يا آن که ابراهيم بن عثمان، اين خطبه را به واسطه ابراهيم بن عمر از سليم نقل کرده است. شايان ذکر است که در نسخه موجود از کتاب سليم، اين خطبه نقل شده، اما از تعداد 27 بدعت تنها ده مورد آمده (مکان مقام ابراهيم، رد فدک، صاع رسول الله ص، قطائع، خانه جعفر، سرزمين خيبر، ديوان عطايا، ذراري بني تغلب و نماز تراويح؛ کتاب سليم بن قيس الهلالي، ص262 – 265.)، در حالی که در نقل کلينی از سليم، تعداد بدعت‌ها 27 مورد است. و اين خود، شاهد ديگری است بر آن که تنها ناقلِ کتاب سليم، ابان بن ابی‌عياش نبوده و روايات اين کتاب از طرق ديگری نيز نقل شده است، چنان که در نقل کلينی مشاهده می‌شود. با این وجود و بر فرض پذیرش ضعف سندیِ روایت، آیا ملاک اعتبارِ روایات، صرفا وثاقت سندی است؟ ایشان حتما با مبنای وثاقت صدوری که روشی معقول و موردِ عملِ قدمای شیعه بوده آشنا هستند؛ و اتفاقا در خصوص خطبه بدعت‌ها، شواهد بیرونی زیادی در تأیید محتوای آن وجود دارد. اما آیا جناب استاد علیدوست در مواردِ استنادی خودشان نیز به روایات تاریخی، این دقت سندی را اعمال می‌کنند؟! ایشان در همین بیانیه به جریان ابن هرمه اهوازی استناد کرده‌اند که روایتی مرسل و بی‌سند در دعائم الاسلام(و نه کافی!) است!! و این سخن ایشان که: «...خبر واحد هر چند واجد سند معتبر باشد، برای اثبات غیر احکام شرعی کافی نیست»، اگر به معنای این باشد که خبر واحد معتبر در اثبات امور تاریخی نیز کفایت نکند، سخنی بدیع و عجیب است! مگر همین برخورد قاطع مولا علی علیه السلام با ابن هرمه(مورد استناد ایشان)، غیر از خبر واحد است؟! ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053