eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20201130-WA0014.mp3
10.7M
مداحی پر شور حاج میثم مطیعی به مناسبت شهادت دانشمند هسته‌ای و دفاعی، حاج @rozaneebefarda
🔴 «خبرآنلاین» وکالت تروریست‌ها را برعهده گرفت! 🔺 این سایت طی دو روز گذشته و پس از شهادت ، با انتخاب تیترهای عجیب و انتشار گزارش‌های نامتعارف، عملاً توجهات را از عاملان و آمران این ترور به درگیری‌های حزبی و اتهام‌زنی به منتقدان دولت معطوف کرده و شهادت این دانشمند هسته‌ای را منفعت دلواپسان(!) و منتقدان داخلی برجام خوانده است 🔺 «تندروها می‌خواهند ایران را از برجام خارج کنند» و «دلواپسان داخلی و خارجی چه منفعتی از ترور شهید فخری زاده دارند؟»، از جمله این تیترهاست 🔻 در یکی از گزارش‌های این سایت آمده‌: 🔹 «دلواپسان داخلی از مذاکره مجدد با دولت بایدن واهمه دارند به این علت که ممکن است برگ‌های انتخاباتی ١۴٠٠ بار دیگر به سمت اعتدالگرایان و اصلاح‌طلبان برگردد؛ ممکن است تا روی کار آمدن دولت جدید آمریکا شاهد این دست از «خرابکاری‌ها» و ترورها باشیم(!) 🔺 آنچه از نحوه پردازش خبر برداشت می شود، دور کردن اتهام از عناصر «نفوذی» و عاملان اصلی این جنایت است 🔴 بیداری ملت @bidariymelat @rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه های مخاطبان روزنه/۱ 🔹سید محمد مطلبی پور: تمام اقدامات دهه های گذشته دشمنان ، برای ضربه زدن به روندهای علمی، نظامی ، هسته‌ای و ... بود ولی تمام اقدامات دهه اخیر دشمن برای جداسازی عناصر انقلابی نظام از نظام است ، حتی ترورها... فشاری که این ترور به نظام وارد می‌کنه و افسران جنگ نرمی رو که از نظام ناامید می‌کنه و انقلابیونی رو که از قطار انقلاب پیاده می‌کنه ، ضربه اش به مراتب مهلک تر ، عمیق تر و کاری تر از حذف یک شخص ولو دانشمند است... هدف این ترورها «ما» هستیم... مراقب باشیم یاعلی التماس دعا @rozaneebefarda
دست بر ماشه‌ای بازدارنده سعدالله زارعی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۲]   اقدام تروریستی که منجر به شهادت دانشمند نامدار ایران «سردار محسن فخری‌زاده» گردید، یک شوک مهم به جامعه و نظام سیاسی ایران به حساب می‌آید؛ نه از این رو که فردی خدمتگزار بعد از عمری مجاهدت خالصانه با چهره‌ای خونین به سلسله پر‌ابهت شهیدان پیوسته است که این به تعبیر امام زین‌العابدین علیه‌السلام (در مواجهه با یزید ملعون) «أَنَّ الْقَتْلَ لنا عادَهًٌْ و کرامَتَنا الشهادهًٌْ»، این شوک از آن روست که «اقتدار» نظام مقتدری را نشانه رفت که همه دنیا به حق، آن را برهم زننده نظام سلطه جهانی و خنثی‌کننده نقشه‌های متعدد آن می‌شناسند به گونه‌ای که دنیا حداقل در تاریخ 200 سال اخیر، نمونه دیگری که تا این حد به اساس نظام سلطه و عوامل آن آسیب زده باشد، نمی‌شناسد. دنیا به هم خوردن نظام ظالمانه دوقطبی را از نتایج انقلاب دینی ایران می‌داند؛ دنیا به هم خوردن ده‌ها و بلکه صدها توطئه پیچیده علیه فلسطین مظلوم را از ایران می‌شناسد؛ دنیا شکست آمریکا و اسرائیل و... در ۹ جنگ بزرگ که در حد فاصل 2000 تا 2017 در این منطقه - حد فاصل افغانستان و یمن تا فلسطین و لبنان - به راه ‌انداختند را به نام ایران ثبت کرده است؛ دنیا بر باد رفتن اعتبار نظامی-امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را از ایران می‌داند؛ دنیا شکست انواعی از ائتلاف‌های غربی و عربی علیه سوریه، عراق و یمن را از ایران می‌داند؛ دنیا شکست توطئه پیچیده تکفیری‌های وابسته و تروریست که توأمان در چند کشور منطقه تاخت و تاز می‌کردند را از ایران می‌‌داند؛ دنیا شکست زنجیره انقلاب‌نماهای مخملی و از دور خارج شدن آن را از ایران می‌داند، دنیا تداوم مقاومت پیروز آمریکای لاتین را از ایران می‌داند؛ دنیا شکست طرح پیچیده و پرهزینه «خاورمیانه جدید» را از ایران می‌داند؛ دنیا علت شکست ترامپ در آمریکا را مقاومت ملت ایران می‌داند؛ دنیا علت خروج نظامیان آمریکایی از عراق (2009 تا 2011) و از افغانستان (2009 تا 2017) را از ایران می‌داند... این ایران است. خب در این راه هزینه‌هایی هم داده و خود را برای دادن هزینه‌هایی دیگر نیز آماده کرده است. چنان اقتدار و چنان نتایج بزرگی بدون فدیه نمی‌شود، کما اینکه امام عظیم‌الشأن می‌فرمودند اسلام آن‌قدر اهمیت دارد که مثل سیدالشهدایی باید فدای آن شود. اما این یک سوی ماجراست. رخنه امنیتی در حریم جمهوری اسلامی چیزی نیست که در یک نظام مقتدر برخوردار از هزاران نیروی مجرب قابل پذیرش باشد. رخنه اطلاعاتی و رخنه عملیاتی در ایران و استفاده از نیروهایی در این کشور موضوع ساده‌ای نیست و این قلم بدون آنکه منکر زحمات نیروهای خدوم اطلاعاتی کشور شود و بدون آنکه بخواهد امکان رخنه را به طور کلی غیرممکن جلوه دهد، وضع کنونی که سبب از دست رفتن سرمایه‌های بسیار بزرگی شده است را غیرقابل توجیه می‌داند. پرورش شخصیتی مثل سردار محسن فخری‌زاده به تعبیر دقیق حجت‌الاسلام خسرو‌پناه به پنجاه سال زمان نیاز دارد و جمع سرمایه‌ای با این مشخصات، جنبه فوق راهبردی دارد. کما اینکه حوادثی که در سال‌های اخیر در مورد برخی مراکز حساس امنیتی کشور افتاد هم بسیار حائز اهمیت است و گذشت زمان نمی‌تواند بسیاری از این خسارت‌ها را جبران کند. بنابراین به هیچ وجه نمی‌توان از قصورهایی که در بحث نفوذ اتفاق افتاده است، چشم پوشید. در اینجا با توجه به حجم خسارتی که از شهادت سردار شهید فخری‌زاده به جمهوری اسلامی خورده است، می‌توانیم بگوییم پاسخی که ما در ماجرای شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به دشمن داده‌ایم، «بازدارنده» نبوده است کما اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی حمله موشکی ایران به عین‌الاسد را در حد یک سیلی و نه پاسخی درخور فاجعه‌ای که اتفاق افتاده بود، دانستند و چندین نوبت بر قطعی بودن انتقام ایران از آمریکا تأکید کردند. اگر واکنش ما به ماجرای ترور شهید سلیمانی بازدارنده بود، نباید سردار فخری‌زاده به شهادت می‌رسید. بنابراین در این زمینه باید به تأملی دوباره بنشینیم و به واکنشی بیندیشیم که واقعاً بازدارنده باشد. الان ما با فاصله کمی از ماجرای عصر جمعه آبسرد دماوند مواجه هستیم. اولین گام ما طبعاً بررسی دقیق حادثه و شناسایی عوامل و راه‌های نفوذ و احیاناً «انتقال‌دهنده‌ها» (کاتالیزور)، خواهد بود. این موضوعی است که با دقت تمام و در نظر گرفتن جزئیات و ملزومات آن که یکی از این ملزومات، اطلاع‌رسانی دقیق و جزء به جزء و در طول زمان به افکار عمومی است. حجم خسارتی که به جمهوری اسلامی وارد شده است، می‌گوید ما باید یک کمیته قضایی بین‌المللی برای پیگیری ترور شهید فخری‌زاده (و سایر شهدای هسته‌ای) تشکیل دهیم. @rozaneebefarda ادامه👇
دست بر ماشه ای بازدارنده [صفحه ۲ از ۲] این کمیته می‌تواند با حضور قضاتی شاخص از کشورهای دوست در قاره‌های آسیا، آمریکا، آفریقا و اروپا تشکیل شود و در سازمان ملل هم به ثبت برسد. این کمیته می‌تواند به عنوان داوری ملل به تحقیقات انجام شده وجاهت بین‌المللی ببخشد و جای خالی دادگاه لاهه و... را که در تیول آمریکا هستند، پر کند. این تصمیم با توجه به مدارک موجود به نظر نمی‌آید به زمان زیادی نیاز داشته باشد و می‌تواند در یک زمان سه‌ماهه به سرانجام برسد. نکته بسیار مهم در اینجا واکنش ایران است که حتماً باید «بازدارنده» باشد؛ یعنی از درجه‌ای از قاطعیت و هوشمندی برخوردار باشد که مطلقاً اجازه تکرار حوادثی حتی بسیار کوچک از سوی دشمن را در محیط امنیتی ایران ندهد. الان صحبت این است که این ترور با طراحی، مدیریت و عوامل رژیم صهیونیستی روی داده است و البته این با خصوصیاتی که از این رژیم شرور می‌شناسیم، تطبیق می‌کند. اگر واقعاً دستگاه‌های اطلاعاتی ما به اقناع رسیده‌اند که این کار رژیم‌صهیونیستی است، تکلیف ما از دو جهت معلوم است یکی از جهت شناختن عامل حادثه و دیگری از نظر تجربه‌ای که با آن داریم. ما در بحث‌های امنیتی، در سال‌های اخیر - از زمان حمله رژیم صهیونیستی به پایگاه تی‌فور(T4) در 20 فروردین 1397/ 9 آوریل 2018 - این رژیم را تجربه کرده‌ایم. در ماجرای تی‌فور، رژیم صهیونیستی از خط قرمز عبور کرد و به پایگاهی حمله کرد که می‌دانست نیروهای ما در آن حضور دارند. در این حمله، هفت نفر از نیروهای جان بر کف جوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند. در این ماجرا نخست‌وزیر اسرائیل سراسیمه از روسیه، آلمان و آمریکا خواست که ایران را متقاعد کنند تا دست به واکنش نزند و وقتی ماجرا را جدی دید از طریق واسطه از ایران خواست واکنش متقابل باشد و از آن فراتر نرود. ما درست یک ماه پس از آن و در شرایطی که دشمن همه توان خود و دیگران را بسیج کرده بود تا از زمان واکنش و حجم واکنش ایران مطلع شود، عملیات سنگینی را در منطقه حساس بلندی‌های جولان به اجرا گذاشتیم و در واقع توان و عزم واکنش خود را به دشمن نشان دادیم و نتانیاهو در میانه این عملیات با رسانه‌ها مصاحبه کرد و گفت ما هر اقدام علیه ایران را متوقف کرده‌ایم. اما واقعیت این است که عملیات تلافی‌جویانه ما در جولان از آنجا که ناظر به وارد کردن ضربه بر تأسیسات و نه نیروهای نظامی دشمن بود، نتوانست به بازدارندگی برسد و پس از آن اگرچه رژیم جعلی اسرائیل در مورد وارد کردن تلفات انسانی به ایران در سوریه ملاحظه داشت اما در عین حال دست از شرارت هم برنداشت و گاهی به حوالی مقرهای ایران نیز حمله کرد و در همان حال ما با توجه به سیاست اصولی خود واکنش عملی نشان ندادیم. اگر نقش رژیم اسرائیل در ترور شهید عظیم‌الشأن فخری‌زاده برای شورای عالی امنیت ملی ایران به اثبات برسد و البته همه شواهد این را نشان می‌دهد، ما لزوماً باید آنچنان ضربه‌ای به این رژیم بزنیم که موضوع حمله به نیروها یا مراکز ایرانی در هر کجا که باشند - از آبسرد تا کاراکاس - از دستور کار هر دشمنی برای همیشه خارج شود. ما در مواجهه با اسرائیل چند نوبت اعلام کرده‌ایم اگر اسرائیل دست از پا خطا کند حیفا را می‌زنیم. الان با فرض اثبات نقش رژیم صهیونیستی در این شهادت عظیم، می‌توانیم این تهدید را عملیاتی کنیم اما نه به این معنا که به عملیاتی در‌اندازه اقدام موشکی که علیه پایگاه نظامی عین‌الاسد داشتیم، بسنده کنیم و نه با ملاحظات آن عملیات، بلکه به این معنا که به طور واقعی شهر مهم بندری حیفا را آنچنان مورد حمله قرار دهیم که علاوه بر انهدام تاسیسات با تلفات سنگین انسانی نیز توأم باشد تا بازدارندگی ما به «نقطه اطمینان» برسد. اقدام واکنشی ایران اگر هوشمند و دقیق اجرا شود، قطعاً به بازدارندگی می‌رسد چرا که آمریکا و رژیم اسرائیل و عوامل آن به هیچ وجه آمادگی شرکت در یک جنگ و مواجهه نظامی را ندارند و این به معنای واقعی کلمه بر پرونده جنگ و ترور در منطقه ما نقطه پایان می‌گذارد. @rozaneebefarda
ایجاد موازنه وحشت با درنگی در نحوه مواجهه احتمالی ایران با ترور 💥اختصاصی||پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹با لحاظ تحلیل ها، شواهد و اظهارات برخی مسئولان مبنی بر دست داشتن رژیم صهیونیستی در ترور شهید فخری‌‌زاده و نقش غیر قابل انکار این رژیم در تحریک دولت آمریکا برای ترور شهید سلیمانی لازم است که صهیونیست ها پاسخ این اقدام را مستقیما و محکم دریافت کنند. 🔹با توجه به اینکه اقدام امنیتی و مستقیم در سرزمین های اشغالی می تواند بهانه هایی را برای غربی ها و دنباله رو های داخلی شان مبنی بر پاسخ جدی اسرائیل و احتمال ورود مستقیم آمریکا به درگیری با ایران برای حمایت از اسرائیل، به دنبال داشته باشد، اما با اینحال پیشنهاد می‌شود زمین بازی به کل سرزمین های اسلامی تغییر کند تا هم امکان شانه خالی کردن ایران از مسئولیت بین المللی اقدامات بر ضد صهیونیست ها فراهم باشد و هم احتمال پاسخ مستقیم کمتر بشود. 🔹سوال مهمی که مطرح است آنکه در صورت عملیاتی شدن سناریوی حمله مستقیم بازدارنده، کدام مراکز می‌تواند گزینه مناسبی برای تهاجم قرار گیرد. ⭕️ در حال حاضر رژیم غاصب با بسیاری از دولتهای منطقه همکاری های سیاسی، نظامی و امنیتی دارد ولی تنها در دو کشور پایگاه نظامی رسمی دارد؛ 🔻بزرگترین پایگاه نظامی اسرائیل در خارج از سرزمین های اشغالی، در اریتره و در جنوب دریای سرخ است. این پایگاه توسط یک پایگاه شنود اطلاعاتی در کوهستانهای مشرف به دریای سرخ در اریتره (کوههای امباسویرا در جنوب اسمره پایتخت اریتره) حمایت اطلاعاتی و امنیتی میشود. 🔻دومین پایگاه مهم رژیم صهیونیستی در منطقه، در است. صهیونیستها در این پایگاه علاوه بر استقرار سامانه های اطلاعاتی و شنود جنگنده ها و پهپادهای شناسایی متعدد نیز مستقر کرده است. البته این پایگاه در ظاهر تحت کنترل ارتش جمهوری آذربایجان است. 🔻حضور نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی در دیگر کشورهای منطقه از جمله امارات، بحرین، عربستان و اردن در منطقه غرب آسیا، علیرغم کمیت بالا، و در قالب در مراکز نظامی ارتش این کشورها است. 🔻در آفریقا نیز رژیم صهیونیستی حضور نظامی و امنیتی پرحجمی دارد؛ در نیجریه، کنیا، تانزانیا، اتیوپی، چاد، کنگو و نیجر نیز ارتش این رژیم در قالب مستشارهای نظامی و فروش سلاح و تجهیزات به ارتش های محلی حضور گسترده دارد. در این بین حضور نظامیان اسرائیلی در تانزانیا، نیجریه و کنیا بیش از دیگر کشورهای آفریقایی است. 🔻علاوه بر مراکز نظامی و محل حضور نظامیان اسرائیلی، سفارتخانه های این رژیم نیز به عنوان اصلی ترین مراکز پیشبرد اهداف امنیتی، سیاسی و اقتصادی این رژیم، نیز برای ضربات متعدد توسط همراهان جمهوری اسلامی هستند. 🔻نکته مهم در هدف قرار دادن مواضع صهیونیست ها در منطقه، لزوم تبدیل این برخورد به یک و مدت است تا از این طریق بتوان را با آنها در منطقه برقرار کنیم. البته نیاز به توضیح نیست که باید برای حفظ بازدارندگی و موازنه قوا، ضربه یا ضربات اولیه با قدرت بالا و در نزدیکترین زمان ممکن وارد شود! 🔹ماهیت تروریستی رژیم غاصب و منفوریت آن در سراسر جهان بعنوان یک از یک سو و ظرفیت گسترده فقه شیعه در مواجهه با که اسرائیل امروز بعنوان مصداق بارز آن شناخته می‌شود، مزیت های نسبی و تسهیل کننده استراتژی موازنه وحشت است. 🔹همگرایی حداکثری هسته های مقاومت مردمی در منطقه و سراسر جهان، به عنوان ظرفیتی تمام ناشدنی و نامرئی، امکان عملیات های گسترده و سریالی و طولانی مدت علیه رژیم صهیونیستی را توسط عناصر غیرایرانی، غیرشیعی و حتی غیرمسلمان برای ایران فراهم می‌کند. به گونه‌ای که هیچ مسئولیت حقوقی متوجه ایران نشود. 🔹رژیم منزوی و منفور اسرائیل، سست تر از آن است که قدرت تاب آوری چنین تقابل ویرانگر و پایان ناپذیری را داشته باشد و در کوتاه ترین زمان ممکن و به محض مشاهده اراده جدی ایران برای تحقق این امر، به دست و پا خواهد افتاد. 🔹در شرایط فعلی و با آزمودن راه طولانی و بی نتیجه و مصالحه جویی با که نتیجه‌ای جز تنگنای شدید اقتصادی و به مخاطره افتادن عزت و استقلال و امنیت ایران عزیز نداشته، تنها چیزی که میتواند امنیت پایدار، ثبات سیاسی و ایران را به دنبال داشته باشد و سایه جنگ و تهاجم فرهنگی و اقتصادی و امنیتی را از سر ملت ایران دور کند، برخورد پشیمان کننده و بازدارنده است که یکی از بهترین راه های تحقق آن، ایجاد موازنه وحشت با رژیم کودک کش و غاصب صهیونیستی است. 🔹تصاویر پایگاه های راهبردی رژیم غاصب را در روزنه ببینید:👇 ❄️روزنه؛خانه فضلا و فرهیختگان: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ایجاد موازنه وحشت با رژیم اسرائیل راهبردی معقول در مقابله با آمران ترور شهید محسن فخری زاده 🔹یادداشت اختصاصی روزنه را اینجا بخوانید:👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/6081 ⭕️به پیوست تصاویر پایگاه های راهبردی رژیم غاصب را مشاهده می‌کنید که می‌تواند بعنوان نخستین اهداف حمله، مورد بررسی قرار گیرد. ❄️روزنه؛خانه فضلا و فرهیختگان: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید میثم عبداللهی چیرانی [صفحه 1 از 6] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 یادی از بنیانگذار مینیاتور جمهوری اسلامی امروز 11 آذرماه مصادف است با سالروز شهادت حجت الاسلام میرزاکوچک جنگلی. او یکی از نمادهای مقاومت اسلامی و مردمی در دوران معاصر است که همزمان به مقابله با دو استعمار روس و انگلیس و استبداد داخلی به مبارزه برخاست و در این راه مقدس، به شهادت رسید. در این یادداشت مختصر، مروری خواهیم کرد بر مجاهدت های سیاسی و مبارزاتی این روحانی شهید. مقام معظم رهبری در روز ۱۱ آذر ۱۳۹۱ در یادکرد شهید میرزاکوچک جنگلی فرمودند: «یک واحد مینیاتوری را ایشان از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی را در رشت و در همان محدوده‌ی خاصّ خودش – گیلان – به‌وجود آورده.» تولد و تحصیلات میرزا کوچک میرزا کوچک در سال ۱۲۹۸ قمری در «محله استادسرای» رشت متولد شد. پدرش میرزا بزرگ از روحانیون ساکن رشت و در دستگاه دیوانی رشت، کارمند بود. میرزا کوچک در رشت بزرگ شد و با آغاز نوجوانی، دروس علوم دینی را در مدرسه «حاجی حسن» در محله «صالح‌آباد» رشت آغاز کرد. پس از آن در مدرسه جامع رشت، جنب مسجد جامع، تحصیلات دینی خود را گذراند. سپس در مدرسه دینی «محمودیه» تهران دروس دینی خود را پی گرفت. آیت‌الله «شیخ محمدحسین یزدی» از علمای ساکن تهران، استاد وی بود. همچنین گفته شده که میرزا بخشی از درس‌ها را پیش «آیت‌الله سید عبدالوهاب صالح ضیابری» از علمای ساکن رشت خواند. میرزا کوچک روحانی جوان و فاضلی بود که در پیش از قضایای مشروطیت در تهران بود و مشغول تحصیل علوم دینی بود و سپس به رشت بازگشت و در آغاز مشروطیت، فعالیت‌هایی را شروع می‌کند. جوان مشروطه‌خواه او در آغاز مشروطه در سن حدود ۲۶ سالگی، طلبه‌ای فاضل بود که به حوزه رشت رفت‌وآمد داشت. با دوستانش فعالیت‌های سیاسی خود را در حمایت از مشروطیت انجام می‌داد. در آغاز مشروطه انجمن‌های مختلفی در رشت تشکیل شد. حدود ۱۵ انجمن با گرایش‌ها و افکار مختلف چه وارداتی و چه بومی در رشت تشکیل شد که برخی از آنها با قفقاز در ارتباط بودند و برخی با تبریز رابطه داشتند. در حقیقت به‌نوعی می‌توان گفت پیش زمینه و پیش درآمد احزاب سیاسی بود که بعدها تشکیل شدند. مستقل و پیش‌رو نکته مهم در رابطه با فعالیت‌های میرزا کوچک این است که او فعالیتش را در قالب هیچ‌یک از این گروه‌ها انجام نداد؛ وارد انجمن‌ها نشد و همراه با عده‌ای از دوستان طلبه و روحانی خود، «انجمن روحانیون ایران» را در رشت تأسیس ‌کرد و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی او و دوستان فاضلش که همه معمم و از روحانیون و طلاب ساکن رشت بودند، در قالب همین تشکیلات انجام میشد. این انجمن کاملاً مشروطه‌خواهانه بود و اعضای آن همگی طلبه و روحانی هستند. کل فعالیت‌های میرزا کوچک در دوران مشروطه‌ی اول تا پیش از به توپ بستن مجلس در قالب همین انجمن است او در آن زمان طلبه معمم و فاضلی است که در رشت منبر می‌رود و فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و مذهبی پررنگی دارد و از این رو در رشت شناخته شده است. او برای اعضای انجمن روحانیون، لباس متحدالشکل تهیه می‌کند و برای آنها آموزش نظامی تدارک می‌بیند تا آمادگی نظامی داشته باشند. حساسیت ویژه نسبت به مسائل دینی میرزا کوچک در ماجراهای فتح رشت، فتح قزوین و فتح تهران حضور دارد؛ یکی از شخصیت‌های شاخص که در کنار فرماندهان بود. در ماجرای فتح قزوین وقتی می‌بیند «میرزا کریم خان رشتی» و برادرش «عبدالحسین خان سردار محیی» از سران مشروطه گیلان که این قضایا را مدیریت می‌کردند، کارهای نامشروعی دادند. میرزا کوچک از آن فضا زده می‌شود و بعد از چند بار تذکر، به رشت بر می‌گردد. «میرزا کریم خان رشتی» در رشت به دیدارش می‌آید و قول می‌دهد آن کارها، دیگر تکرار نشود و میرزا کوچک با این شرط و شروط قبول می‌کند با نیروهایی به تهران برگردد. در راه، در منطقه‌ای به نام علی‌شاه‌عوض که شهریار امروزی است، به اردوی گیلانیان فاتح تهران می‌پیوندد و در آن اردو حضور دارد و در فتح تهران هم حضور داشت. او شخصیتی کاملاً متدین و متشرع است و نسبت به مسائل دینی حساسیت دارد و در این مسائل با کسی تعارفی ندارد. بنابراین به طور دائم با سران مشروطه در حالت قهر و آشتی است و رفت و برگشت‌هایی صورت می‌گیرد و انتظارات بیشتری در کنترل مشروطه‌خواهان دارد؛‌ اما آن افراد عوامل برجسته انگلیس بودند که بعدها مشخص شد و میرزا اندکی بعد از فتح تهران از آنها فاصله گرفت و دیگر حاضر نشد با آنها ملاقاتی کند و آنها را منحرف کنندگان مشروطه میدانست. در ماجرای جنگل هم علی رغم تلاش چند باره این عده، حاضر نشد آنها را در نهضت جنگل بپذیرد. @rozaneebefarda ادامه👇🏾
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید [صفحه 2 از 6] پنج سال تبعید او در قضایای بعد از فتح تهران در این شهر حضور دارد و آنجا ماندگار می‌شود. در درگیری‌هایی که بعد رخ داد، از جمله جنگ در «گمش تپه» با نیروهای محمدعلی شاه حضور داشت و رشادت‌هایی نشان داد و زخمی شد؛ بدن نیمه‌جان او را به باکو، قفقاز و تفلیس می‌فرستند و بعد از درمان به رشت بر می‌گردد. میرزا، آماده فداکاری بود و هر جایی که مشروطه به او نیاز داشت برای دفاع حاضر می‌شد. در ماجرای اولتیماتوم دولت روسیه در ۱۳۳۰ قمری نیز از جمله کسانی بود که به امر دولت روسیه تزاری باید به مدت ۵ سال از رشت تبعید می‌شد. زیرا میرزا از مشروطه‌خواهان صاحب اثر و شخصیتی سالم بود. وقتی نیروهای روسیه تزاری رشت، تبریز و مشهد را گرفتند، در رشت جنایاتی کردند و عده‌ای را به دار آویختند و برحی را به زندان قازامات قفقاز بادکوبه بردند و فهرستی به دولت ایران داده شد تا این افراد که مخالف منافع روسیه تزاری هستند تبعید شوند. حکم تبعید میرزا کوچک آمد و او به مدت پنج سال حق ورود به گیلان را نداشت. میرزا کوچک دوران این تبعید را در تهران به سر برد و حق حضور یافتن در گیلان را نداشت. وی ارتباط خود را با «میرزا کریم خان رشتی»، «عبدالحسین خان محیی»، «یپرم خان ارمنی»، «حسن خان امین‌السلطان»، «سردار منصور» و «صادق خان سردار معتمد» قطع می‌کند و آنها را کسانی می‌داند که جنایاتی می‌کنند که مستبدان نمی‌کنند. این نکته در مکاتبات او آمده است. بعد از فتح تهران و تسلط یافتن بر این شهر، از سوی همین عده، کارهایی انجام شده است که در دوران استبداد صورت نگرفته بود. میرزا کوچک وقتی در تهران بود هیچ منبع درآمدی نداشت اما حاضر نشد با این افراد در ارتباط باشد. وی در نهایت تنگدستی زندگی بسیار سخت و ضعیفی در اتاقی اجاره‌ای در منطقه‌ای دور از تهران داشت اما دست خود را مقابل دوستانش دراز نمی‌کرد؛ در حقیقت از مشروطه‌خواهانی که مشروطه را به انحراف برده بودند، زده شده بود. حرکت برای اعاده مشروطه میرزا با عده‌ای از دوستان پیشین خود در تهران جلسه‌هایی دارند و تصمیم می‌گیرند برای اعاده مشروطه اقداماتی انجام دهند. این جلسه‌ها با آغاز جنگ جهانی اول و ورود نیروهای انگلیسی و روسی از جنوب و شمال به ایران مصادف می‌شود. دولت ایران و احمدشاه، در جنگ اعلام بی‌طرفی کردند، ولی دو استعمارگر همپیمان، یعنی انگلیس و روسیه، اعتنایی نکردند و ایران اشغال می‌شود و بیشترین آسیب را می‌بیند. همین امر موجب ‌شد میرزا کوچک بخواهد برای دور کردن این تحقیر از ایران و برای بازگرداندن استقلال کشور و احیای مشروطه، کاری اساسی انجام دهد. اشغال ایران برای نیروهای غیرتمندی مانند میرزاکوچک سنگین بود؛ او از جمله کسانی بود که تصمیم به انجام قیامی علیه ضد استعماری گرفت. همان‌طور که در جنوب، بزرگانی بودند و در این ماجرا در دشتستان، بوشهر و اهواز و… جوانمردانی قیام کردند و با نیروهای اشغالگر انگلیس مقابله کردند. غیرت و حمیت اسلامی اجازه نمی‌داد تا ایران، این کشور اسلامی، در اشغال بیگانه باشد. بازگشت از تبعید میرزاکوچک مخفیانه در سال ۱۳۳۳ق وارد رشت شد و با قصدش را با عده‌ای از دوستان نزدیکش در میان گذاشت. در آن زمان گیلان در اشغال روسیه تزاری بود و از مدت زمان تبعید میرزا کوچک هنوز دو سال باقی بود. سپس در خفا با دو نفر از علمای معروف رشت آیت‌الله حاج «سیدمحمود روحانی رشتی» و آیت‌الله «میرزا محمدرضا حکیمی» از مجتهدان برجسته رشت که فعالیت‌های زیادی در عصر مشروطه داشتند و شخصیت‌های علمی و سیاسی برجسته‌ای بودند، دیدار می‌کند و از آنها می‌خواهد از کنسول روسیه تزاری در رشت که شخصی به نام اوفسینکوف بود، اجازه حضور میرزا کوچک در گیلان را بگیرند. دو مجتهد با کنسول صحبت می‌کنند و او اعلام می‌کند میرزا کوچک به این شرط حق دارد در گیلان حضور پیدا کند که دست از پا خطا نکند و حرکتی ضد منافع روسیه تزاری انجام ندهد. با این شرط، مجوزی برای ورود او به رشت امضا می‌شود و میرزا نیز با درشکه و به شکل رسمی وارد رشت می‌شود. @rozaneebefarda ادامه👇🏾
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید [صفحه 3 از 6] تأسیس «هیات اتحاد اسلام» میرزا کوچک گروهی از علما و روحانیون رشت را دعوت می‌کند و جلسه‌های مخفیانه‌ای برگزار می‌کنند. حرف‌های متعددی ردوبدل و ایده‌های موردنظر بحث می‌شد. تصمیم گرفته شد که جنگ چریکی علیه نیروهای اشغالگر روسیه تزاری و انگلیس روش کارشان باشد و جنگل‌های منطقه فومنات به عنوان کانون اصلی فعالیتها انتخاب گردید. میرزا کوچک به همراه چند از علما و مجتهدان برجسته رشت جمعی به نام «هیات اتحاد اسلام» تأسیس می‌کنند و این هیات، حلقه فکری و شورای رهبری نهضت جنگل است و نام نهضت هم به همین اسم هیات اتحاد اسلام انتخاب گردید. این شخصیت‌ها در کتب تاریخی مورد اجحاف واقع شدند؛ قانون نانوشته‌ای وجود داشت تا در مورد نقش این افراد صحبت نشود و حتی تلاش شد اسم اعضای هیات اسلام گفته نشود. اسم این اشخاص به‌سختی به دست آمده است و به‌طور معمول سعی شده با سکوت از کنار این اسم‌ها عبور شود؛ درحالی‌که علمای بزرگی در این هیات عضو بودند، به این ترتیب هستند: «آیت‌الله حاج سید محمود روحانی رشتی»، «آیت‌الله حاج میرزا محمدرضا حکیمی»، «آیت‌الله سید عبدالوهاب صالح ضیابری»، «آیت‌الله شیخ علی علم‌الهدی»، «حجت الاسلام شیخ بهاء‌الدین املشی»، «حجت‌الاسلام میرمنصور هدی»، «شیخ محمود کسمایی»، میرزا کوچک جنگلی و «حاج احمد کسمایی» از مؤسسان نهضت جنگل و از اعضای هیات اتحاد اسلام بودند، میرزا کوچک بازوی اجرایی این هیات بود. در بیشتر دوران نهضت، این هیات، نهضت جنگل را هدایت و رهبری می‌کرد تنها عضو غیرروحانی جمع حاج احمد کسمایی است که تاجر بود و بعد از میرزا کوچک از نظر فعالیت‌های اجرایی دومین شخص نهضت بود. نهضت جامع میرزا هیئت اتحاد هیات اسلام رهبری نهضت را از آغاز آن که ماه شوال ۱۳۳۳ قمری بود تا ماه رمضان ۱۳۳۶ قمری برعهده داشت و تقریباً سه سال رهبری نهضت برعهده این هیات بود و بعد از رمضان ۳۶ تا ۱۳۳۸ رهبری نهضت به عهده کمیته اتحاد اسلام است و هسته هیات به کمیته تبدیل ‌شد و اعضا با تغییراتی در کمیته به ۲۷ نفر تبدیل شدند. در کمیته، اعضای غیرروحانی هم اضافه شدند. اعضا، وظایف و مسئولیت‌های متفاوتی داشتند و نهضتی جامع بود و از بحث آموزش‌های نظامی تا مالی، روزنامه‌نگاری، ساخت و تعمیر سلاح تا سایر مباحث، مسئولیتهای مختلفی وجود داشت. در این دوره، روحانیونی همچون «شیخ احمد سیگاری»، «شیخ محمدحسن آمُن» و «میرزا محمدی انشایی» از دوستان و یاران نزدیک میرزا کوچک هستند که در این فضا مؤثرند. مستقل از احزاب سیاسی در زمان تشکیل نهضت جنگل، احزاب و تشکلهای سیاسی و اجتماعی زیادی در کشور ایجاد شده بودند. از مجلس دوم انواع و اقسام گروه‌ها و طیف‌های داخلی یا وارداتی وجود داشتند. اما میرزا کوچک و نهضت جنگل، در قالب در هیچ‌کدام از این گروه‌ها و احزاب وارد نشد و تشکیلات جدیدی بنیان نهاد که همان هیئت اتحاد اسلام بود. در «هیات اتحاد اسلام» تشکیلات مفصل سیاسی و نظامی‌ به وجود آورد که جدای از تمام آنچه در فضای کشور وجود داشت. به‌خصوص حزب دموکرات که نیروهای انگلوفیل و همفکران تقی‌زاده مانند حسینقلی خان نواب، سلیمان میرزا اسکندری، میرزا محمدرضا مساوات، حیدر خان عمواغلی و… در آنجا حضور داشتند و حزبی تندرو بود. یکی از مرام‌نامه‌های منتشرشده بعد از فتح تهران، مرام‌نامه حزب دموکرات بود که بسیار مهم است. نظام‌نامه‌های مختلفی در آن زمان منتشر شد؛ نخستین مرام‌نامه‌های احزاب کلاسیک ایران در آن برهه منتشر شد و میرزا کوچک نیز می‌توانست در آن فضا وارد شود اما تشکیلات جدیدی با نام «هیات اتحاد اسلام» تشکیل می‌شود. این نکته مهم است که نهضت جنگل در مقابل این احزاب ایجاد شد و از لحاظ فکری با آنها فاصله داشت و نمی‌توانست در آن فضای فکری فعالیت کند و آرمان آنها را به‌عنوان آرمان خود انتخاب کند. روزنامه جنگل ارگان رسمی نهضت جنگل بود که انتشار آن از ۱۳۳۵ق شروع شد و دو، سه سالی تا ۱۳۳۸ق ادامه داشت و انتشار آن تا حدودی با فراز و فرود همراه بود، اما روزنامه‌ای خوب و قوی بود و در منطقه کسما که زمانی از کانونهای عمده نهضت به شمار می‌رفت، انتشار می‌یافت و کسی که مدیر مسئول و سردبیر آن بود، غلامحسین نویدی کسمائی بود. @rozaneebefarda ادامه👇🏾
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید [صفحه 4 از 6] هدف قیام میرزا چه بود؟ دلایل قیام جنگل و اندیشه آنها در این روزنامه درج می‌شد و روزنامه به اقصی نقاط ایران می‌رسید و مورد علاقه مردم بود و از آن استقبال می‌شد. روزنامه جنگل شماره ۲۸، در ۱۵ جمادی الثانی ۱۳۳۶، ص۲ مطلبی منتشر کرد و نوشت، مقصود سران نهضت جنگل از نام اتحاد اسلام و قیام چیست. هیات اتحاد اسلام، مقصود خود از قیام را در این شماره نوشته است: «ما به نام اتحاد اسلام قیام کردیم و به این جمعیت مقدس منتسب‌ایم ولی باید دانست که طرفدار اتحاد اسلام‌ایم، به معنای ساده‌ی «انما المومنون اخوه»؛ یعنی می‌گوییم در این موقع که تشدد کلمه و اختلاف میان ایرانیان و اسلامیان، مسلمانان را به دست دشمن عمومی، ذلیل و زبون کرده، نباید مسلمانان برادرکشی کنند و به نام شیعه و سنی و سایر عناوین مذهبی، به جان هم بیفتند و مجال استفاده به دشمن عمومی بدهند. و به حکم اینکه ما ایرانی هستیم و مسئول و وظیفه‌دار حفظ این آب و خاک، ایران و وطنِ مقدس ایرانیان در نظر ما به همه بلاد اسلامی مقدم است. … البته برادران اسلامی ما، مادامی که به وظایف اخوّت خود عمل کنند، بر دیگران مقدم خواهند بود و ما نیز از استقلال ممالک اسلامی خورسند، و از تزلزل استقلال خانه‌های مسلمین متأثر می‌شویم. این است معنی اتحاد اسلامی که ما می‌گوییم.» این نظر آنها در مورد اتحاد اسلام بوده و نکات جالبی در آن است و می‌توان گفت مشابه گفتمان جمهوری اسلامی که ابتدا استقلال ایران و سپس حفظ استقلال سایر کشورهای اسلامی را در نظر دارد. نکته مهم دیگر، نگاهی است که به ایران داشتند و از باب وظیفه دینی و شرعی، نخستین وظیفه را، در حفظ استقلال ایران می‌دانستند و در این زمینه تلاش می‌کردند. دوران مختلف نهضت جنگل نهضت جنگل، نهضت بزرگی بود و طولانی‌ترین نهضت در تاریخ ۱۰۰ ساله اخیر، بعد از نهضت ۱۵ ساله امام خمینی است. نهضتی که حدودا هفت‌ سال به طول انجامید و اتفاقات زیاد و فرازوفرود فراوانی دارد. جنگ مستقیم با نیروهای انگلیسی و روسیه تزاری و درگیری‌های متعدد با قزاق‌های ایران در کارنامه خود دارند. البته سعی می‌کردند تا جایی که می‌توانند از جنگ با نیروهای داخلی بپرهیزند چون میرزاکوچک عقیده داشت جنگ با ایرانیها صحیح نیست و «برادرکشی» است و تا جایی که در توان داشت از جنگیدن با نیروهای داخلی پرهیز میکرد. او شخصیت شناخته‌ شده‌ای در کشور بود و مردم از جاهای مختلف کشور به او می‌پیوستند. امروزه آنچه در خصوص نهضت جنگل، در اذهان بسیاری وجود دارد، مربوط به دوساله پایانی آن است، دورانی که از خرداد ۱۲۹۹ شمسی تا آذر ۱۳۰۰ در کمتر از دو سال رخ داد و به پایان نهضت انجامید. در حالی‌که پیش از آن دوره‌ای پنج‌ساله بود و جنگ‌های متعددی داشتند و رهبری نهضت به دست «هیأت اتحاد اسلام» بود. این بحث قابلیت گفت‌وگو دارد. هزینه‌های نهضت جنگل از مالیات مردم گیلان و عُشریه پرداخت می‌شد. یکی از دوران مهم، نهضت پنج‌ساله اول است که در خصوص این دوره طولانی بسیار کم‌کاری شده‌ است و منابع تاریخی هم کمتر به این بخش پرداخته‌اند. تحولات نهضت جنگل نهضت جنگل از آغاز دارای دو بحث کلی است. اتهام تجزیه‌طلبی نهضت جنگل در دو فضا قابل بررسی است. بخش نخست به دوران آغاز نهضت تا خرداد ۱۲۹۹ شمسی مربوط است که هنوز جمهوری تشکیل نشده و کمیته اتحاد اسلام رهبری نهضت را برعهده دارد و بخش دوم از ۱۲۹۹ تا شهادت میرزاکوچک است که نهضت از حیث نظری و فکری در این دو فضا به‌طور کامل متفاوت عمل می‌کند. دوره نخست در فضای فکری قاجاری، میرزا در تلاش برای برقرار کردن مشروطه بود و به شاه قاجار پایبند است و به ایران علاقه دارد و در بخش دوم نهضت که جمهوری تأسیس می‌شود، قاجاریه و حکومت مشروطه سلطنتی را قبول ندارد و مدل حکومت جمهوری را برای ایران می‌پسندند و در این فضا حکومت جدید را تأسیس کرد. امام خمینی(ره) در سال ۵۷ جمهوری اسلامی ایران را ایجاد و روی همین نظر صحه گذاشت که سیستم جمهوری مناسب‌تر از مشروطه سلطنتی است. شبهه تجزیه‌طلبی میرزاکوچک از زمان حضور او، در اشکال گوناگون مطرح می‌شد و بعد از شهادتش در کتب مختلفی ذکر شد. به ‌خصوص در دوران رژیم پهلوی، شبهه تجزیه‌طلبی میرزا کوچک مورد علاقه حاکمیت هم بود و منتشر می‌شد. میرزا کوچک و نهضت جنگل برای استقلال ایران فعالیت کردند که در نقطه مقابل تجزیه‌طلبی است. نکته عجیبی که وجود دارد اینکه میرزا یا اطرافیان یا نزدیکان او در هیچ کجا اشاره‌ای به تجزیه گیلان نکردند و هیچ اشاره‌ای در مکاتبات و سخنان، اسناد، تلگرافها و… به تأسیس جمهوری گیلان نشده است بلکه همه جا با صراحت سخن از جمهوری ایران است. @rozaneebefarda ادامه👇🏾
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید [صفحه 5 از 6] قیام جنگل و مسأله تجزیه‌طلبی اگر بخواهیم در مورد ایران‌گرایی و اسلام‌گرایی نهضت شواهدی بیاوریم، شاید به‌اندازه یک کتاب مطلب جمع‌آوری شود. اما فقط به نکات مهم بسنده می‌کنم. روزنامه جنگل در شماره نخست و در سرلوحه‌اش از این عنوان به‌صورت شعار جنگل یاد کرده است: «این روزنامه فقط نگاهبان حقوق ایرانیان و منور افکار اسلامیان است». در واقع هیچ چیزی در مورد گیلانیان یا رشتی‌ها نوشته نشده است. در شماره نخست، اعلامیه‌ای تحت عنوان اعتذار، منتشر کردند و از وزارت معارف برای روزنامه جنگل درخواست امتیاز شد و اگر دولت مرکزی را قبول نداشتند و ادعای خودمختاری داشتند، به مجوز نیازی نبود. در شماره ۲۳ روزنامه جنگل به تاریخ دهم ربیع‌الثانی ۱۳۳۶ق عبارتی درج شده و توصیف‌هایی در مورد خرابی و اشغال ایران ذکر شده است و جمله‌ای طلایی در این شماره وجود دارد: «مقاصد جنگلی چیست؟ یک کلمه ساده، فقط حفظ استقلال ایران و سعادت ایرانیان است.» آنها وظیفه اصلی خود را حفظ استقلال و سعادت ایرانیان می‌دانند و هیچ حرفی از حفظ استقلال گیلان و گیلانی نیست بلکه سخن از ایران است. در شماره‌های بعدی نیز بارها مطالب زیادی در خصوص مقابله با اجنبی به‌خصوص انگلیسی‌ها وجود دارد. در شماره ۲۶، روز ۱۹ جمادی الاولی ۱۳۳۶ق، در مورد پلیس جنوب موضع گرفتند و نامه‌ای سرگشاده به همه ایالات، ولایات، ایلات و عشایر نوشتند و اعلام کردند انگلیس در حال تأسیس پلیس جنوب است و شما هستید که باید برای حفظ استقلال ایران تلاش کنید و ما به شما کمک می‌کنیم و شما هم به ما کمک کنید و دست‌به‌دست هم بدهید و ایران را از دست اجنبی خلاص کنید. و می‌نویسد باید این کار را برحسب وظیفه ایرانی و اسلامی خود انجام بدهیم. و به وظایف اسلامی و ایرانی و حفظ وطن خود قیام کنید. مرام‌نامه نهضت جنگل نکته بعدی مرام‌نامه و نظام‌نامه کمیته اتحاد اسلام است که در سال ۱۳۳۶ق توسط هیأت اتحاد اسلام منتشر شد. این مرام‌نامه اوج خواسته‌ها و آرا و افکار شورای مرکزی است. در مقدمه این تعبیر آمده است: «از افکار رقیقه و احساسات معصومانه و مظلومانه معدودی از علاقه‌مندان به اسلامیت و ایرانیت و جبار منتقد و منتقم و روح مقدس مؤسس آیین مطهر اسلام استعانت طلبیده‌ایم و از سه سال قبل تا به امروز برای احیای ایران و اعاده افتخار تاریخی این سرزمین تلاش نموده‌ایم.» نام مرام‌نامه نیز «مرام‌نامه جمعیت اتحاد اسلام و ایران» بوده و تا پایان، تعبیر ایران آمده است و نه گیلان. این مرام‌نامه در دنباله خود، نظام‌نامه‌ای دارد که به نظرم یکی از مهم‌ترین اسناد نهضت جنگل بود که در نخستین بند از ۱۲ بند آن، حفظ استقلال و تمامیت ملکی ایران و رفع تجاوزهای اجانب ذکر شده است که هر شبهه‌ای را در مورد نهضت جنگل بر طرف می‌کند. نکات جالب دیگری در نظام‌نامه که ضمیمه مرام‌نامه است وجود دارد. تأسیسات جمعیت اتحاد اسلام عبارت است از دسته‌های کمیته‌های محلی و کمیته‌های ایالتی و ولایتی و کمیته مرکزی و توضیح می‌دهد که در این بخش‌ها باید کمیته‌های محلی در سراسر کشور تشکیل شود و کیفیت و عضوگیری و سایر جزئیات نکات مهمی دارد و نوع تشکیلات را بیان می‌کند. در بندی از نظام‌نامه آمده است که محل کمیته مرکزی به‌طور موقت در گیلان خواهد بود. و تصریح شده‌ وقتی توانستیم تهران را به تصرف در بیاوریم این کمیته باید در تهران تشکیل شود و در آخرین بند این مرام‌نامه دوباره تأکید کرده مادامی که کمیته مرکزی در تهران انتخاب نشده است، کمیته ایالتی گیلان قائم مقام آن خواهد بود. این نکته جالبی است که کمیته گیلان را قائم مقام و موقتی می‌دانسته است. @rozaneebefarda ادامه👇🏾
درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید [صفحه 6 از 6] نخستین ندای جمهوری‌خواهی در دورانی که میرزاکوچک، جمهوری خود را در خرداد ۱۲۹۹ شمسی تأسیس کرد، به‌عنوان رئیس‌جمهور قرار گرفت. نخستین جمهوری تشکیل شده در ایران، همین است و در همه مراحل سخن از جمهوری ایران است نه جمهوری گیلان. بعد از انتشار بیانیه تأسیس جمهوری، سعی می‌کنند آن را رسمی کرده و به گوش همه برسانند و این بیانیه سر و صدای زیادی در ایران کرد. چون نخستین ندای جمهوری‌خواهی در ایران است. در این بیانیه، عنوان آن جالب است؛ در بالا نوشته شده: «فریاد ملت مظلوم ایران از حلقوم فدائیان جنگل گیلان» و هیچ کجا حرفی از جمهوری رشت و جمهوری گیلان و پایتختی رشت به میان نیامده است. در همین بیانیه تعبیری دارد که می‌گوید: «وقت و موقع استفاده ظلم‌دیده‌های ایرانی و قوای ملی جنگل که ذخیره همه احرار ایران است، فرا رسیده. این قوه ملی با کمک و معاونت عموم نوع پروران دنیا خود را به اسم انقلاب سرخ ایران موسوم کرد.» (تاریخ انقلاب جنگل به روایت شاهدان عینی، محمدعلی گیلک، گیلکان، رشت، اول، ۱۳۷۱، ، ص۲۸۰) در این بند نیز از «انقلاب سرخ ایران» حرف می‌زند و به گیلان اشاره‌ای ندارد. در بند دیگری در مورد انقلاب سرخ آمده «جمعیت انقلاب سرخ ایران اصول سلطنت را ملغی کرده و جمهوری را رسماً اعلام می‌کند.» و اعلام کردند که اینها موقت است و باید تهران را بگیرند و در آن صورت تهران پایتخت خواهد بود و جمهوری باید در تهران و برای همه ایران مستقر باشد و گسترده آن در تمام ایران است. (همان) جمهوری گیلان؟ دومین شاهدی که در بحث عدم تجزیه‌طلبی نهضت جنگل در دو سال پایانی وجود دارد، سربرگ‌های جدید در دو سال پایانی بود که مورد استفاده در مکاتبات داخلی بود. بالای سربرگ‌ها تصویر «شیر و خورشید» ثبت شده‌ و در پایین، شورای جمهوری ایران نوشته شده و در پایین «شورای انقلابی ایران» درج شده ‌است. لذا هیچ حرفی از «جمهوری گیلان» در سربرگ‌ها وجود ندارد. حتی در زمان کودتا علیه میرزا کوچک که بخشی از نهضت به دست «احسان‌الله خان دوستدار» جدا شد و او همراه با سایر بلشویک‌ها علیه میرزا کودتا کرد و میرزا به جنگل‌های فومن عقب نشست، باز هم در سربرگ‌های جدید از درفش کاویانی استفاده شد و در پایین سربرگ نوشته شد «کمیته انقلاب مرکزی آزادکننده ایران» و همه اینها اشاره‌ای از این است که در این دوران نیز حرفی از «جمهوری گیلان» وجود ندارد. میرزا در دوران کمتر از دو ماه ریاست جمهوری با عنوان صدر شورای جمهوری ایران امضا می‌کند و بعد همان امضای معروف کوچک جنگلی را درج می‌کرد. در روزنامه‌های کمونیست‌ها و بلشویک‌های رشت که علیه میرزا کوچک بودند، از جمله روزنامه «انقلاب سرخ جنگل» که علیه میرزا کوچک بود، از لوگوی روزنامه جنگل سوءاستفاده می‌شد تا از اعتبار آن روزنامه وام بگیرند. در این روزنامه این عنوان درج شده بود که این روزنامه ناشر افکار کمیته انقلاب سرخ و ارکان حکومت جمهوری شوروی ایران است و در اینجا نیز کمونیست‌های رسمی، عنوان «جمهوری ایران» را مورد استفاده قرار دادند. یعنی بحث تجزیه به‌طور مطلق در گیلان مطرح نبود. منابع قابل مطالعه در مورد میرزاکوچک نکات زیاد است که اجمالی از آن ذکر شد. کتاب‌هایی که در آنها تاریخ نهضت جنگل درج شده، سه‌گانه زیر قابل استفاده عموم و محققین هست: ۱٫ «سردار جنگل» نوشته ابراهیم فخرایی، ۲٫ کتاب «تاریخ انقلاب جنگل»، نوشته محمدعلی گیلگ، ۳٫ کتاب «قیام جنگل» نوشته «اسماعیل جنگلی» کتابهای مهمی هستند که نویسندگان آنها از اعضای نهضت جنگل به شمار میرفتند و شاهد وقایع بودند. البته بعدها هر کدام گرایش‌های متفاوتی پیدا کردند، هر کدام از این کتابها دارای مشکلات و کاستیهایی هستند ولی در مجموع کتاب‌های خوبی هستند و در میان منابع موجود، خیر الموجودین هستند. 🔸روایتی ناشنیده از نحوه شهادت میرزاکوچک را اینجا بخوانید: yun.ir/le8v8f ❄️روزنه؛خانه فضلا و فرهیختگان: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
💥شعری در ستایش رهبر شیر بیشه‌های ماسوله اثر جناب حجت‌الاسلام دکتر عباس ایزدپناه 💥اختصاصی @rozaneebefarda
💠 مقام معظم رهبری: یاد میرزاکوچک‌خان می‌افتادیم، نیرو میگرفتیم! 👈 شخصیّت و قیامِ میرزا کوچک‌خان جنگلی از دیدگاه رهبر معظّم انقلاب - بخش اوّل 🔹 قضیّه‌ی مرحوم میرزا كوچك جنگلی یك قضیّه‌ی ویژه است؛ اگرچه كه در آن دوره‌ی خاص - یعنی در دوره‌ی فاصله‌ی بین مشروطیّت و سرِ كار آمدن رضاخان - حوادث گوناگونی در كشور به‌وجود آمده و هم‌زمان با نهضت جنگل، چند كار بزرگ دیگر هم در گوشه و كنار كشور اتّفاق افتاده، امّا آن صبغه‌ی مردمی و نجابتی كه در كار مرحوم میرزا كوچك خان جنگلی هست، در هیچ كدام از این دو سه كار دیگری كه هم‌زمان در آن دوره اتّفاق افتاد در سرتاسر ایران، نظیر ندارد. 🔺 منشأ حركت میرزا كوچك خان یك منشأ صددرصد دینی و اعتقادی است. رفتار او هم یك رفتار دینی و اعتقادی است. (۱۳۹۱/۰۸/۲۹) 🔹 این مرد تنها، این مرد باایمان و باصفا، اگرچه در وسط جنگل‌های گیلان در مظلومیت مُرد، اما شخصیت خودش را در تاریخ ایران تثبیت کرد؛ مُرد، اما یک مشعل شد. 🔺 ما در دوران مبارزه خودمان، هر وقت نام را به یاد می‌آوردیم و شرح حال او را میخواندیم، نیرو میگرفتیم. او از همت و اراده و شخصیت و هویّت خود خرج کرد، برای این‌که به یک نسل هویّت و شخصیت و نیرو و اراده ببخشد. این بسیار ارزش دارد. 🔸 امثال او تعدادی بودند که در غربت مبارزه کردند، در غربت هم مُردند؛ اما میبینید که امروز غریب نیستند. جریان تاریخ، جریان عجیبی است. نگذاشت و نخواهد گذاشت شیخ فضل‌الله‌ها و میرزاکوچک‌خان‌ها و خیابانی‌ها و امثال اینها، همچنان که غریب مُردند، غریب بمانند. (۱۳۸۰/۰۲/۱۲) @rozaneebefarda
💢 یک واحد مینیاتوری از نظام اسلامی را در رشت به‌وجود آورد! 👈 مروری بر شخصیّت و قیامِ میرزاکوچک‌خان جنگلی از دیدگاه حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) - بخش دوّم 🔹 ، مرد تنهایی بود که به دو قدرت بزرگ آن روز دنیا - یعنی روس‌ها و انگلیسی‌ها - یک «نه»ی بزرگ گفت. نه با روس‌ها ساخت، نه با انگلیسی‌ها. 🔻 اما در کنار او کسانی بودند که میخواستند با دستگاه حکومتِ آن روز - بعد هم با رضاخان که تازه میخواست سرِ کار بیاید - مبارزه کنند، اما به روسها پناه می‌بردند؛ به باکو رفتند و بند و بستهایشان را جمع کردند و به ایران برگشتند و سرسپرده آنها شدند. 🔸 اما میرزاکوچک‌خان قبول نکرد و حاضر نشد سازش کند؛ او، هم با انگلیسیها جنگید، هم با قزّاقهای روس جنگید، هم با لشکر رضاخانی - و قبل از رضاخان، آن کسانی که بودند - مبارزه کرد. (۱۳۸۰/۰۲/۱۲) 🔹 یک واحد مینیاتوری را ایشان از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی را در رشت و در همان محدوده‌ی خاصّ خودش -گیلان- به‌وجود آورده. 🔸 حركت [قیام جنگل]، یك حركت صددرصد اسلامی و ایرانی است. این مرد، هم به‌خاطر پایبندی‌اش به اسلامْ جذب تفكّر ماركسیستی نشد و رد كرد به‌طور صریح و قاطع آن نظریّه را و مخالفت كرد، هم با اجنبی مخالف بود؛ یعنی چون سیاستی بود كه از طرف اجانب بود، با اینكه اینها مقابله‌شان با دستگاه‌های حاكم مثل انگلیس و روس‌های قزّاق و مانند اینها بود، امّا درعین‌حال به آن طرف هم جذب نشد؛ استقلال را حفظ كرد. یك نمونه‌ی خیلی برجسته‌ای است میرزا كوچك خان. (۱۳۹۱/۰۸/۲۹) @qom_khamenei_ir @rozaneebefarda
انتقام از تروریسم؛ مواجهه انقلابی یا ملاحظه دیپلماتیک علیرضا محمدلو @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◀️ پل اسمیت از محققان برجسته موسسه دفاع ملی آمریکا می گوید: در جنگ، کشتن عنصر اساسی نیست، بلکه عنصر اساسی مجبور کردن دشمن به رفتار موافق اراده ماست. 1⃣با شهادت حاج که از دانشمندان رده بالای صنعت دفاعی و هسته ای کشور بودند و به خیل یاران شهیدش پیوستند، ماجرای ترور تمام نشده و دو مخاطب دیگر نیز بایستی دچار یا شوند. 2⃣مسئولین و تصمیم گیران نظام که بایستی دچار اشتباه محاسباتی شده و سیاست را مقدم دانسته و امنیت را اشتباه ترجمه کنند و افکار عمومی که تحت تاثیر اقدام اشتباه توام با وحشت مسئولین و تحریف روایی رسانه ها، دچار شوند و هیجان ترس تصمیم سازان‌را همراهی نمایند. 3⃣می توان چنین گفت که این ترور دانشمند صنعت دفاعی و هسته ای باعث بن بست مذاکرات ایران و آمریکا می شود؛ چون از دست چدنی رونمایی شد یا برعکس می توان این ترور را کاتالیزوری برای سرعت بخشی به مذاکرات با آمریکای دوران گذار از ترامپ به بایدن روایت نمود تا مدنظر اصلاح طلبان را تامین کند. 4⃣چه قائل به مرگ مولف در تفسیر فکت ها و وقایع باشیم چه مبتنی بر ظهور رفتاری ماجرا عملیات فهم را رقم بزنیم، باید اذعان داشت آنچه که تمام کننده روایت ما از واقعیت هاست، سیستم عامل حاکم بر ذهن و جهان بینی ماست که یا با شجاعت گره خورده یا باترس آمیخته! 5⃣به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی " نباید حرف از بزنند" که دستگاه محاسباتی شان مختل شده و توانایی ادراک و تصمیم گیری منطقی در موقعیت بحران را ندارند و طبیعتا حساسیت افکار عمومی را نیز جهت توجیه تصمیم مبتنی بر ترسشان نسبت به اصل و عمق ماجرا به حداقل خواهند رساند. 6⃣ترور شخصیت های شاخص نظامی و علمی کاشت یا تزریق طرز فکر و هیجانی است، برای محک جدید نظام جهت حرکت متقابل در قبال حساسیت ها و مرزهای ایدئولوژیک و اولویت های فکری اش و بدون شک امتداد رسانه ای خواهد داشت تا نتایج سیاسی و دیپلماتیک را برداشت نماید. 7⃣چه بسا به دلیل ترس از جنگ در اواخر دوره ترامپیسم و به بهانه گذر از تئوری مرد احمق، سکوت و مصلحت پیشه کنند و تیغ انتقام را همچون شهادت غلاف نمایند که اشتباه استراتژیک و غلبه ترس بر دستگاه محاسباتی یعنی همین. کلاوزویتس نویسنده کتاب ماهیت جنگ می گوید: "اگر ما بتوانیم بر مغز دشمن تاثیر بگذاریم، دیگر محبور نخواهیم بود بر بازوهایش ضربه بزنیم". ✅پیشنهاد انقلابی، به مسئولین انقلابی، در ساحت اطلاعاتی و عملیاتی این است که مراقب مردم ایران باشید که به بهای خون سلیمانی ها بدست آمده است و قرار نیست به بهانه های دیپلماتیک و جناحی برخی لیبرال مسلکان، به خطر بیفتد. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 | صوت منتشرنشده شهید فخری‌زاده در مورد رابطه با آمریکا و مذاکره 🔸سازش با آمریکا معنا ندارد/ نمی‌شود به حرف و قول این دیو پلید اعتماد کرد. 🔸با این موجود که خوی گرگ دارد مذاکره کنیم که چه بشود!؟ @rozaneebefarda
اندیشمندی که در نزد ما ناشناخته بود اما در تلاویو و لندن و واشینگتن او را خوب می‌شناختند!  حسن رحیم‌پور ازغدی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 دیشب به لطف یکی از دوستان، یادداشت‌هایی از شهید بنیانگذار، استاد فخری‌زاده را دیدم.  پیشتر ندیده ونخوانده بودم. دیشب هم نخواندم، بلعیدم و افسوس خوردم‌ بر بزرگمردی که جلوی بت‌های ما زانو نزد، بزرگ در «فیزیک» و «فلسفۀ علم» و بزرگ در انسانیت و معنویت، مجاهدی ناشناخته برای ما و کاملا شناخته برای واشنگتن و لندن و تل‌آویو که او را پدر"تکنولوژی هسته‌ای" و مغزمتفکر "هوافضا" نامیدند و کشتند.  ده‌ها نقشه ترور او نقش برآب شده بود. روشن است که چرا مردم آن نظریه‌پرداز عملگرا را قاسم سلیمانی «فیزیک هسته‌ای» خواندند.   شهادت فخری‌زاده، برای او «خیر» و برای ما «شر» بود، برای او  قصۀ « پیله و پروانه » و برای ما غصۀ «ماندن میان درودیوار» است، و محرومیت از مردی که ندانستیم چه حقی بر امنیت و پیشرفت ایران دارد و اینک چون شهید تهرانی‌مقدم، شهدای هسته‌ای  و شهیدانی که پس از این خواهیم داد، دیگر از تاریخ ایران تفکیک نخواهد شد؛ چه خورشیدهای درخشان به تاریخ ما سنجاق نشده‌اند بلکه خود تاریخ ما هستند.  ضمن آنکه اهل تعارف نیستم و اگر برادر قاآنی فرمانده من در سالهای جنگ، ما را به عضویت سپاه قدس بپذیرد در هر عملیات انتقامی در هر جای عالم که باشد شرکت میکنم بویژه اینک که  گرفتار کوتوله هایی هستیم که هوسی جز مذاکره باشیطان ندارند و نمیدانیم به کدام خدا نماز میبرند اما نقدا حیف است اگربا چند یادداشت به افکار در حوزه فلسفه و علوم پایه اشاره نکنم: ۱.  امکان و ضرورت احیای فلسفۀ اسلامی رابه حوزه ودانشگاه  یادآوری کرده و آنان را به ظرفیتهای احیا نشده فلسفه اسلامی برای فلسفه علم توجه داده است.  حیات فلسفه ، قدرت تعامل با محیط و رشدیافتن و رشددادن است؛ به‌نحوی که با پرسش‌های فلسفی اکنون رویارویی داده شود، چالش‌پذیر باشد و از مسیر فلسفۀ علم، تاثیر ملموس بر جهت‌گیری علم داشته باشد. فلسفه اسلامی هم نوع زنده ومرده دارد. ۲. شهید نظریه پرداز، ریشۀ چالش بزرگ فیزیک جدید را در "فلسفۀ فیزیک"می‌بیند واصل "عدم قطعیت" راکاملا ادامۀ نظریۀ معرفت‌شناختی امتناع در شناخت ذات واقعیات طبیعی با روشهای فیزیک میداند چه برخلاف ادعا کمیات وابسته به هم برای یک ذره فیزیکی به‌طور همزمان بادقت صفر، همچنان غیرقابل اندازه‌گیری است. همچون اندازه‌گیری تکانه بادقت بالا در الکترون که سبب می‌شود نتوانیم اطلاعاتی روشن از مکان بدهیم و به‌عکس.فیزیک کلاسیک در مورد انرژی و زمان با همین مشکل  مواجه  است. اندازه‌گیری دقیق یک کمیت، سبب عدم دقت در بی‌نهایت کمیت وابسته دیگر می‌شود و تلاش‌هایی چون نظریه «متغیرهای پنهان» نتوانسته خطر ظاهری این اصل را جبران کند. ۳.  ایشان اصل «عدم قطعیت» در فیزیک را اگر نفی علیت به مفهوم نیوتونی آن باشد، معقول وحتی عامل پیشرفت علم می‌شمارد اما این اصل نمی‌تواند نفی «علیت» با تبیین فلسفی باشد مگر کسانی به دلایل ایدئولوژیک و غیرفلسفی چنین استنتاج نادرستی بر آن تحمیل کنند. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️فریدون عباسی تهدید به افشاگری کرد/ در دولت یازدهم برای شهید فخری‌زاده مزاحمت ایجاد کردند 🔹رئیس کمیسیون انرژی مجلس با بیان اینکه امروز تلاش می‌کنند فخری زاده را به عنوان یک فرد برجامی معرفی می‌کنند،‌ گفت: من تهدید می کنم اگر این طایفه و قبیله برجامی بخواهند این شهید بزرگوار را برای مطامع خود مصادره کنند من اقدام شدیدی خواهم کرد. @rozaneebefarda
برای سلامتی دعا کنید @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ⭕️رسانه رسمی آیت‌الله مصباح یزدی نوشت: 🔹 دوست‌داران حضرت آیت الله مصباح یزدی حفظه الله مکرراً جویای وضعیت سلامتی ایشان شدند. 🔹باتوجه به شدت یافتن بیماری این یاور راستین انقلاب و رهبری، از جمیع علما، فضلا، شاگردان، دوستان و عموم ولایتمداران و علاقمندان به ایشان تقاضا داریم با توسل به ذیل عنایت ائمه اطهار علیهم السلام برای شفای عاجل و کامل ایشان دعا کنند.٩۹/۹/۱۱ @rozaneebefarda
مصباحِ دوستان؛ خار چشم دشمنان! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹علامه مصباح یزدی، در زمره عالمان مجاهدی است که از دهه چهل تا کنون، همیشه در خط مقدم مبارزه قرار داشته است؛ هم مبارزه سیاسی و هم به طور ویژه در جبهه مبارزات فکری و فرهنگی. 🔹آیت‌الله مصباح از جهاتی کاملا ممتاز است؛ فقه و عرفان را نزد آیت‌الله بهجت فومنی آموخته، تفسیر و فلسفه را نزد علامه طباطبائی و ارادت علمی و سیاسی به امام خمینی نیز شاخصه اوست. 🔹در دهه چهل با شهید بهشتی و برخی دیگر از بزرگان مانند آیت‌الله محمد یزدی، مسئله حکومت اسلامی را در متون و منابع شیعی پی گرفتند و گروه ولایت را تشکیل دادند که دبیر علمی اش علامه مصباح بود. بعد از تبعید امام و آغاز خفقان شدید در ایران، نشریه را یک تنه منتشر کرد. نشریه‌ای که در زمان خود، تندترین ارگان مطبوعاتی انقلابی ها بود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برخی سیاسیون و مبارزین تلاش کردند افتخار انتشار آن را به نفع خود مصادره کنند و آیت‌الله مصباح هم کلمه ای اعتراض نکرد تا بعدا موضوع در اسناد روشن شد. یکی از این افراد مرحوم هاشمی بود! کسی که بعدا به واسطه برخی رقابت ها و اختلافات سیاسی با تکیه بر همان خاطره سازی ها، زبان به طعنه گشود و به دلیل عدم زندان و شکنجه، از مبارز نبودن امثال آقای مصباح سخن گفت! در حالی که او خود به خاطر دفاع از سازمان مجاهدین به زندان افتاده بود. شاید امثال هاشمی باور نداشتند که در حافظه دقیق تاریخ، هیچ حقیقتی گم نمی شود! 🔹یکی از ارکان علمی ، علامه مصباح بود که با انتشار جزوات عقیدتی و برگزاری دوره های آموزشی، هم به پاسبانی از عقاید جوانان می پرداخت و هم به تربیت نسلی عمیق و روزآمد از حوزویان. 🔹با التقاط میانه ای نداشت؛از این رو نه (منافقین) را تایید کرد و نه با آثار و افکار شریعتی کنار آمد. سنگربانی عقیدتی و سیاسی برایش هزینه داشت؛ از مدرسه حقانی و از دوست دیرینه اش شهید بهشتی بر سر همین اختلاف ها جدا شد ولی هرگز کلمه ای در تنقیص آن عزیز بر زبان نیاورد و بلکه بعدا تصریح کرد که ایده تاسیس موسسه امام خمینی را از شهید بهشتی گرفته است. 🔹در عین مرزبندی دقیق با نحله های انحرافی، او را به وسعت مشرب در مسائل فکری می شناسند. برای مقابله با اندیشه های زاویه دار، راه تقابل علمی را برگزیده بود لذا عمده عمر شریف ش را به گفتگو و مناظره و نگارش مقالات و مکتوبات و تربیت شاگردان و سخنرانی و حضور در محافل علمی داخلی و خارجی، گذرانده است. 🔹در کارنامه آیت‌الله مصباح، دو دوره خاص، درخشش ویژه ای دارد؛ یکی سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی که اسلام ناب در معرض تهاجم گروه های مختلف فکری و سیاسی قرار گرفته بود.دیگری عصر اصلاحات که این ابرمرد را دوباره به میدان مجاهدت فکری کشاند و مردانه در مقابل منحرفان ایستاد. 🔹دشمنان مصباح اما پنجه بر خورشید می‌انداختند در تمام این سالها؛ چون از پس اندیشه او بر نمی آمدند،راه و را برگزیدند؛راه امثال ابوسفیان و معاویه! عاقبتشان بهترین دلیل بطلان راه و رسم شان است! کسانی که علیه ولایت شمشیر کشیده اند. هفت تیرکش های چپگرای دیروز و لیبرالهای عاشق آمریکا(دولت جنایت پیشه و تروریست) در امروز، فقیه متاله و عارف خوش طینت و مفسر خوش زبان را لقب دادند! نه فقط سیاسیون سرشناس غربگرا که برخی رجاله های رسانه‌ای برجامی، به او اهانت ها کردند، اما افسوس که صدایی از حوزه درنیامد به دفاع از علامه مظلوم و مجاهد. فردای قیامت فقط دشمنان دون پایه مصباح معاقب نیستند، دوستان ساکت در مقابل تهاجمات ناجوانمردانه نیز مسئول اند که چرا چنین سرمایه‌ای سترگ را در پیش چشمان آنان به یغما بردند و آبرویش ریختند. 🔹علامه مصباح را به جامعیت میشناسیم؛ جامعیتی که در سایه تخصص گرایی های حوزه دوران ما، به شدت کمیاب شده است. فقه و تفسیر و فلسفه و عرفان و سیاست و اخلاق و حدیث و علوم انسانی جدید و روش شناسی و معرفت شناسی و شاخه های مختلف علوم قدیم و جدید را در حد اعلا مسلط است، برای نگارش مجموعه معارف قرآن، بیش از ۵۰۰ بار قرآن کریم را مطالعه کرده، و با این پشتوانه، بزرگترین پروژه زندگی اش یعنی را پی گرفته است. پروژه ای که به واسطه کارشکنی های برخی سیاسیون، اگرچه به شکوفایی نرسید ولی با قوت و قدرت ادامه دارد. 🔹مصباح یزدی فخر شیعه است؛ کم نظیر است، دعا کنیم خداوند او را از ما نگیرد و وجود پربرکتش همچنان باقی بماند. او در زمره کسانی است که در آسمانها بیشتر شناخته شده اند تا در نزد اهل زمین. هُمْ مِنْ عِدَّةٍ أَسْمَاؤُهُمْ فِي السَّمَاءِ مَعْرُوفَةٌ وَ فِي الْأَرْضِ مَجْهُولَةٌ. بعدها قدر او را بیشتر خواهند دانست. خداوند وجودش را حفظ کند. ۱۲_۹_۹۹ @rozaneebefarda
پیام حضرت آیت‌الله العظمی علوی گرگانی در پی ترور دانشمند هسته ای کشور شهید محسن فخری زاده باسمه تعالی ترور ناجوانمردانه دانشمند برجسته هسته ای و دفاعی کشور شهید محسن فخری زاده به دست جنایتکاران شقاوت پیشه نشانه شدت عصبانیت آنها از پیشرفت علمی جامعه اسلامی ایران است. قطعا مسیر پیشرفت علمی کشور در زمینه هسته ای و دفاعی با تلاش و کوشش جوانان و دانشمندان نخبه و متعهد و کوشا ادامه خواهد یافت و دشمنان این مرز و بوم باید بدانند که بااین ترورها نمیتوانند حرکت علمی کشور را کند یا متوقف کنند. شهادت بهترین پاداش برای زحمات و تلاشهای این دانشمندان مؤمن و انقلابی می باشد. اینجانب این مصیبت مولمه را به مقام معظم رهبری و خانواده و دوستداران ایشان و ملت شریف ایران تبریک و تسلیت عرض نموده و مطمئن هستم که خون این شهداء دامن دشمنان شقاوت پیشه را خواهد گرفت و مسیر زبونی و اضمحلال آنها را سریعتر خواهد نمود. امید است خداوند زمینه قدرت یافتن مستضعفین و نابودی استکبار جهانی را هر چه زودتر فراهم آورد. ٩٩.٩.٨ https://eitaa.com/alavigorgani
پیام تسلیت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به مناسبت ترور دانشمند برجسته هسته‌ای @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 متن پیام حضرت آیت الله مکارم شیرازی بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم ترور وحشیانۀ دانشمند برجستۀ هسته‌ای کشور، شهید محسن فخری‌زاده، همۀ آزادی‌خواهان جهان را سخت ناراحت ساخت. دشمن تصور می‌کند که با حذف نیروهای ممتاز می‌تواند جلوی پیشرفت علمی ایران را بگیرد، در حالی که تجربه نشان داده دانشمندی که ترور می‌شود، یاران، همکاران و شاگردان او راه او را با جدیت بیشتری ادامه خواهند داد و پرچم پیشرفت و تعالی را به دوش خواهند کشید. ما شهادت او را مبارک می شمریم و امیدواریم پاسخ مناسب و مأیوس‌کننده‌ای به این‌گونه وحشی‌گری‌های دشمن داده شود. بدیهی است دولت‌های شناخته‌شده‌ای در این کار دست داشته که شورای امنیت حاضر به محکومیت آن نیست. اینجانب این ضایعه بزرگ را به همۀ مردم کشورمان، جامعۀ علمی، دوستان، همکاران و به‌خصوص خانوادۀ ایشان تسلیت می‌گویم و علوّ درجات و شادی روح آن فقید سعید را از درگاه خداوند متعال مسألت می‌نمایم. قم ـ ناصر مکارم شیرازی @rozaneebefarda