4_5818869770484713128.mp3
7.09M
روضه حضرت علی اکبر
میرزا محمدی
@roze_daftari
#روضه_دفتری
❣﷽❣
🏴 #روضه_امام_زمان_عج
🚩 #دفتری_امام_زمان_عج
🏴 #دفتری_حسین_ع ( 8)
🚩 #روضه_امام_حسین_ع
🍃برخاتم الاوصیاء مهدی صلوات
🍃برصاحب عصر ما مهدی صلوات
🍃خواهی که خداوند بهشتت ببرد
🍃بفرست توبر حضرت مهدی صلوات
(دعای فرج)
❇️ السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ … یا اباصالحَ المهدی … یا خلیفةَالرَّحمنُ … و یا شریکَ القران … ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ … سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان
▪️ای گیسوی هماره پریشان کربلا
«یا صاحب الزمان آقا جان»
▪️ای گیسوی هماره پریشان کربلا
▪️ای چشمۀ همیشه خروشان کربلا
▪️با ما بگوچه دیدهای ای خون گریسته
فرمود :
« لابکین لک بدل الدموع دما »
یا جَدّا بجای اشک برات خون گریه میکنم.
▪️با ما بگوچه دیدهای ای خون گریسته
▪️در سرخی عقیق سلیمان كربلا
▪️آب خوش از گلوی تو پایین نمیرود
▪️با یاد خشکی لب عطشان شاه کربلا
(اما مصیبتی که امام زمان خیلی براش گریه میکنه ، میدونی کدوم مصیبته؟)
▪️آه از دمی كه لشكر اعدا نكرد شرم
▪️كردند رو به خیمۀ سلطان كـربلا
*(محمدعلی بیابانی)
⚡️عزیز زهرا در گودال قتلگاه…
⚡️هنوز جان در بدن مبارک ابی عبدالله ست …
🔹یه وقت یه نامردی صدا زد ، حمله کنید به خیمه های حسین…
صدا زد« وَیحَکمْ یا شیعَةَ آلِ اَبی سُفیان ! اِنْ لَمْ یکنْ لَکمْ دینٌ وَ کنْتُمْ لاتَخافُونَ المَعادَ فَکونُوا اَحراراً فی دُنیاکم ... » آی نامرد مردم اگه دین ندارید حداقل آزاده باشید. اول بیایید کار منه حسینو تموم کنید…
(دلت اینجاست؟؟)
به نیت شفای همه مریضا بخصوص مرضای منظور…
(دلتو ببرم کربلا ؟؟)
(یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا)
🔳آخ همه ازخیمه ها بیرون دویدند
🔳وای ولی سالار زینب را ندیدند
همچین که صدای ذوالجناح رو شنیدن ، دیدن داره از سمت میدان میاد،،
( یه وقت نگاه کردند دیدند زین واژگونه ،، یالها غرق خونه ،، بدن پر از تیر و نیزه است…)
سکینه (س) دوید جلو …
آخ اگه پدر داری خدا برات نگه داره😭
(دخترا خیلی بابایین ، آی اونایی که بابا دارید قدر باباهاتونو بدونید)
✨اگر نازی کند دختر ، خریدارش پدر باشد😭
(بگمو اموات فیض ببرند بخصوص پدرایی که از دنیا رفتند و اسیر خاک ها هستند)
🔰 نازدانه ابی عبدالله سکینه دوید جلو…
«یا جواد! هل سقی ابی ام قتلوه عطشانا؟!»
ای ذوالجناح ،، بابام که میدان میرفت دیدم لباش خشک شده بود…
(بابام تشنه بود…)
آیا وقتی سر از بدنش جدا کردند آب بهش دادند یا نه؟
🩸ای ذوالجناح رو به حرم گو به دخترم
🩸تا آخرین نفس پدرت گفت آب آب
حسین .…حسین … ۲
امان از اون لحظه ای که همه دویدن سمت گودال قتلگاه اما با چه حالی ؟ «ناشرات الشعور، علی الخدود لاطمات» با موهای پریشان همه به سر و صورت لطمه میزنن …دیگه نگم از بالای گودال چی دیدن..
اما امان از اون ساعتی که بی بی زینب نیمه های دل شب رسید گودی قتلگاه…
امان از دل زینب ...
(بی بی زینب نگاه میکنه… )
(همه بدنها شکل همه… بی سر … زخمی … قطعه قطعه… عریان …)
دنبال برادر میگرده…
آخ حسینم به کجایی…
که مردم ز جدایی… داداش
الهی نبینی داغ برادر رو…
الهی نبینی اونچه که زینب دید
صدا زد:
(دشتی)
🏴گلی گم کرده ام میجویم او را
🏴 به هرگل میرسم میبویم او را
(خانم جان یا زینب کبری چجوری بود گلت بی بی جان… نشونی بده)
⬆️(اوج)
🏴آخ گل من یک نشانی در بدن داشت
🏴یکی پیراهن کهنه به تن داشت
زینب گلشو پیدا نمیکنه
یه وقت شنید از بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها از گلوی بریده صدایی بلند شد
« اخیَّ الیَّ »
خواهر بیا …
🏴گل گم گشته ات خواهر منم من
🏴سرور سینه ات خواهر منم من
یه نگاه به بدن بی سر برادر …
(دشتی)
🏴چرا پیروهنی بر تن نداری
🏴آخ بمیرم من مگر خواهر نداری
🏴برادر جان سلیمان زمانی
🏴 چرا انگشت و انگشتر نداری
🏴 آخ مسلمانان حسین مادر ندارد
🏴غریب است و کسی بر سر ندارد
حسین جانم حسین ،(جانم حسین جانم)۲ جانم حسین جان …۲
🎆صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
📿لبم لبریز از جام حسینه
📿عروج نام من بام حسینه
📿اگر جراح قلبم رو شکافه
📿به روی لوح دل نام حسینه
(جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج امام زمان عج عنایت کنید , صلوات محمدی هدیه کنید)
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@roze_daftari
❣﷽❣
🔘 #دفتری_عباس_ع (4)
🔘 #روضه_حضرت_عباس_ع
🔘 #کرامت_حضرت_عباس_ع
💠اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🔺بر بازوی افتاده به خاک ابالفضل صلوات
🔺برچهره ی ماه تابناک ابالفضل صلوات
🔺افتاده به روی خاک عباس علی
🔺برقد رشید چاک چاکش صلوات
💠(دعای فرج)
◽️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبَاعَبْدِالله …
السلام علیک یا قمر العشیره یا ابالفضل العباس ع
یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ، اِکْشِفْ کَرْبِی بِحَقِّ اَخیکَ الْحُسَیْن
▪️سلام خالق منّان سلام خیر النّاس
▪️سلام خیل شهیدان به حضرت عبّاس
▪️سلام باد به چشم و به دست و بازویش
▪️درود باد به ماه جمال دلجویش
▪️ملقّب است به باب الحوایجی آری
▪️بیا و دست گدایی دراز کن سویش
▪️تمامی شهدا غبطه می برند به او
▪️که هست صحنۀ محشر پر از هیاهویش
▪️سلام خالق منّان سلام خیر النّاس
▪️سلام حضرت زهرا به حضرت عبّاس
🔶ثروتمند بود اونقدر عاشق عباس بود هر ماه در آمدش رو نصف میکرد میگفت اینم سهم عباس…
(همه مردم میدونستند این مجنون عباسه…این آقا ابالفضل العباس رو خیلی دوست داره)
یه دختری خدا بهش داد، دخترش سرطان خون گرفت, همه جا بردنش برا مداوا، دکترا گفتن این دختر رفتنیه، موندنی نیست، دیگه قادر نیست حرکت کنه، دختر ۵ ساله نمیتونه راه بره.
(بعضیا بهش طعنه میزدن، میگفتن این ابالفضلیه …این چرا درمونده شده، تو ثروتی که داشت سهمشو با عباس جدا میکرد ، چرا ابالفضل محلش نمیده، چرا نگاش نمیکنه )
یه شب دلش خیلی شکست گفت آقا من بی ادب نیستم… اما دیگه مردم زخم زبونم میزنن،
منو خجالت زده نکن ، آقا جان یا باب الحوائج منو جلو بچه ام شرمنده نکن.
با گریه خوابش برد…
نصف شب دید دخترش صداش میزنه…
بابا بلند شو بابا…
(اوج) دید بچه سالمه ، رو پا ایستاده…
(دخترم عزیزم چی شده بابا)
صدا زد بابا ,خوابیده بودم ، دیدم یه آقایی بلند قامت ، دستی در بدن نداشت، گفت دخترم برو باباتو صدا کن... بهش بگو حالت خوب شده ، بگو عباس سلام رسوند ، به بابات بگو ...یه عمر سهم ابالفضل دادی اینم سهم ابالفضل… ابالفضل برات جبران کرد…
🔰یا ابالفضل …۳
حاجت دارا کجا نشستند،گرفتارا کجا نشستند،
(اوج) آخ مریض دارا کجا نشستند ، جوون دارا کجا نشستند …
(باب الحوائج کربلاست…)
⬅️امان امان…
⬅️یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا
(شفا همه مریضا بلاخص مرضای منظور )
🔰تا صدای ناله ابالفضل از سمت علقمه بلند شد…
اخا … ادرک اخا … برادر حسین برادرتو دریاب…
(میتونی تصور کنی چی به دل حسین گذشت اون لحظه، یه چشمش سمت خیمه ها یه چشم سمت علقمه)
سراسیمه خودشو رسوند کنار بدن ابالفضل… اما چه ابالفضلی …
📿برام عزیزی …(ابالفضلم داداش …)
📿برام عزیزی …
📿اینجوری دست و پا نزن بهم میریزی
📿از اون قد رشید تو نمونده چیزی
📿 هنوز علمدار منی، پاشو پاشو
📿همه کس و کار منی، پاشو پاشو
📿هیچکی ازت آب نمیخاد, پاشو پاشو
📿فقط میگن عمو بیاد پاشو پاشو
ابالفضلم پاشو بریم خیمه, آخ سکینه چشم انتظاره… رقیه ام چشم انتظاره
آخ رباب چشم انتظاره
نگاه کرد دید عباسش داره گریه میکنه…
عباسم داداش…
چرا گریه میکنی …
گفت حسین جان…
الان که من افتادم ، داداش اومدی سرمو به دامن گرفتی …
آخ حسینم …گریه ام برا اون لحظه ایه که سرت زمین بیفته…اما کسی نیست سر تو به دامن بگیره
(دشتی)
💢کرم یک قطره و دریا اباالفضل
💢گرفتاری بگو یک یا اباالفضل
💢بود مشکل گشای خلق عالم
💢در این دنیا و آن دنیا اباالفضل
‼️هر چقدر ناله داری به امید ناامید شده ابالفضل دستتو بیار بالا … حاجتتو مدنظر بگیر سه مرتبه ناله بزن بگو یا ابالفضل…
⭕️و سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون
صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊
💔 #روضه_حضرت_رقیه_ع
🖤 #دفتری_رقیه س 1
❣براحمد و خُلق مهربانش صلوات
❣بر حیدر و صبر بیکرانش صلوات
❣از فاطمه مجتبی و مظلوم حسین
❣تا حضرت صاحب الزمانش صلوات
(#السلام_علیکِ_یابنت_رسول_الله
#السلام_علیک_یا_رقیه_یابنت_ابی_عبدالله)
🔅بیا با هم رویم اندر خرابه
🔅برای دیدن طفل سه ساله
🔅که او اندر خرابه جای داره
🔅آخ غم داغ پدر در سینه داره
⬅️دلارو ببریم خرابه شام..کنار حرم با صفای رقیه..
امروز بگیر دامن سه ساله ابی عبدالله رو..
(نگا به دستای کوچولوش نکنیا)
(بخدا با دستای خسته اش گره های بزرگی رو باز کرده)
⬅️نمیدونم دختر کوچولو داری یا نه..
دختر خیلی بابائیه..
اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد..
امروز بریم یتیم نوازی..
ان شاالله هیچ وقت دختر بی بابا بزرگ نکنی..
بمیرم برای دردای دل بیبی زینب..
(بریم خرابه شام)
کیا آرزوشونه برن قبر 3 ساله حسین و زیارت کنند..بسم الله.. کبوتر دلتو پر بده خرابه شام..
(دشتی)
🌾آخ بیا با هم رویم اندر خرابه
🌾برای دیدن طفل 3 ساله
🌾که او اندر خرابه جای داره
🌾آخ غم داغ پدر درسینه داره
⬅️یه لحظه رو برات یاد کنمُ التماس دعا
آی ناله دارا..آی مریض دارا...آی جوون دارا..آی آبرو دارا..
دل شبی صدای ناله رقیه بلند شد..
هی صدا میزد بابا نرو بابا..
بابا بدون من نرو بابا..
وقتی بیدار شد بهانه بابا گرفت..
آخ عمه عمه عمه..
بابام کجا رفت عمه..
امان از دل زینب..چه خون شد دل زینب..
(صدا زد رقیه جان عمه، بابات که اینجا نبود عمه)
صدا زد عمه..بابام همین جا بود عمه..
عمه سرمو رو زانوی بابام گذاشته بودم..
داشت نازم میکرد عمه..عمه داشت زخمای گوشمو مرحم میگذاشت عمه..
(هر چه کردند نتونستن رقیه رو آرام کنند)
(همه اهل خرابه به گریه افتادند)
⬅️آخی..یه وقت صدای ناله اش رسید به گوش یزید..
چه خبره در خرابه..
گفتن یزید خدا خانهٔ ظلمتُ ویران کنه، 3 ساله دختر حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته، آروم نمیگیره..
(صدا زد بابا میخواد باباشو براش ببرید.. سر بریده باباشو ببرید)
امان امان 2
⏪یه وقت دیدن طبقی رو وارد خرابه کردند..روش روپوشی کشیده بودن..آوردند گذاشتن جلو 3ساله ابی عبدالله
یه وقت صدا زد عمه، من که غذا نمیخوام عمه..
عمه من بابام میخوام..صدا زد عمه جان اونچه تو میخوای تو این طبقه عمه..
با دستای کوچولوش روپوشو کنار زد..
آی حاجت دارا..ناله دارا..میگن رقیه اول سر بابا رو نشناخت خیره خیره به سر نگاه کرد..من از شما میپرسم مگه میشه دختر سر بابا رو نشناسه..
میخوام بگم سری که کنج تنور بوده..سری که چوب خیزران خورده..رقیه اول این سر رو نشناخت..اماخوب که نگاه کرد دید نه، این سر مسافر رقیه است..
این بابای رقیه است..
🍁آخ عمه بیا گمشده پیدا شده
🍁کنج خرابه شب یلدا شده
🍁مژده که بابا ز سفر آمده
🍁شام رقیه به سحر آمده
🍁آخ پدر فدای سر نورانیت
🍁سنگ جفا که زد به پیشانیت
🍁بسکه دویدم عقب قافله
🍁پای من از ره شده پر آبله
⬅️سرو بغل گرفت از بقیه یتیما دور شد اومد یه گوشه خرابه نشست شروع کرد درد دل کردن با بابا..
بابا..3
⬅️کیا گرفتارن..کیا حاجتمندند..کیا مریض دارند..کیا جون دارن..کیا التماس دعا دارند..صدای نالتو بلند کن..اگه تو گریه کنی کسی تازیانه ات نمیزنه..
اگه تو بلند گریه کنی کسی شِماتَتِت نمیکنه..
آخی..سرو به سینه چسباند..صدا زد.
بابا..بابا..
(شروع کرد با سر بریده درد دل کردن)
💥بابا..من ذَالذی قَطَعَ وریدک بابا..
(اولین حرفی که زد)
بابا کی رگای گردنتو بریده بابا..
💥من ذَالذی خَضبَ بِدِماعک..بابا..کی محاسنت رو با خون رنگین کرد بابا..
💥من ذَالذی ایتمنی علی صِغَرِ سِنی..بابا کی تو کوچیکی یتیمم کرد بابا..
امان امان
صدا زد بابا .. بابا.. بابا
🥀آخ بابا گلوم زخمی شده
🥀آب مینوشم درد میکنه
🥀گوشواره هامو کشیدن
🥀بابا گوشم درد میکنه
(یه آرزو کرده رقیه کنج خرابه شام)
صدا زد بابا
🥀بابا پاشو یه بار دیگه
🥀با همدیگه بریم خونه
🥀من روی زانوت بشینم
🥀موهامو تو شونه بزن بابا
(یه ناله ای هم داره همه بلدن)
(دشتی)
🍂آخ یتیمی درد بی درمان یتیمی
🍂یتیمی خاریِّ دوران یتیمی
🍂اگر دست پدر بودی به دستم
🍂چرا کنج خرابه می نشستم
🍂اگر می بود بابای نِکویم
🍂نمی زد شمر دون سیلی به رویم
هر کجای مجلس نشستی..به سوز دل سه ساله ابی عبدالله..به اون لحظه ای که سر بابا رو بغل گرفت ناله کرد گریه کرد..به حق اون لحظه حاجتتو مد نظر بیار رأس همه حوائج فرج مولامون آقامون صاحب الزمان...صدای نالتو بلندکن 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حسین..
💔️زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر
💔️گذر عمر ازاین مرحله سخت است پدر
💔️دخترت تشنه اشک است ولی باور کن
💔️گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر
هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها صلوات
@roze_daftari
روضه شیرخوارگان حسینی .
با سینه ای گرم از شکایت حرف دارم ای آسمان امشب برایت حرف دارم
ای آسمان چشمان هستی پر ستاره است امشب شب گریه برای شیر خواره است
حتی اگر در این عطش عمدی نداری ای آسمان تو هم باید بباری
باید بباری تا علی اصغر بماند شش ماهه ای در دامن مادر بماند
ای آسمان بشنو صدای آب آب است این آخرین لالاییِ طفل رباب است
لب تشنگان را قطره ای یاری نکردی ای آسمان در کربلا کاری نکردی
درکربلا آبی اگر هست آب دیده است مهمان نوازیها به تیغ آبدیده است
جز اشک آبی در حرم بهر وضو نیست دور و بر این خیمه ها دیگر عمو نیست
رنگ از رخ مهتاب رفته برنگشته سقّا بسوی آب رفته برنگشته
در کربلا مردی و نامردی محک خورد ازتشنگی لبهای اربابم ترک خورد
گم شد میان هلهله هل منمعینش امّا رسید از خیمه یار آخرینش
*وقتی بچه رو روی دست بلند کرد ،یه عده که سنگدل بودند وقتی نگاه کردند بچه روی دست ارباب بلند شده، بچه اینقدر توان نداشت سر رو روی تن نگه داره،از هر طرف می گرفت سر یه طرف می افتاد، فرمود: ببینید: اگه آب هم بهش برسونید میمیره... امّا برای دل خوشی مادرش... منتظرِ در خیمه ، هنوز حرفهای ابی عبدالله مونده، دید بچه داره دست و پا میزنه، نگاه کرد "فَذُبِحَ الطِفلُ مِن الورِید اِلی الورید ، مِن الُذُنِ اِلیَ الاُذُن..."
خدابرا هیچ مردی نیاره شرمنده ی زن و بچه اش بشه، اگه بچه یه چیزی بخواد میگه بابا برات میگیرم... تا بچه رو دادند، ابی عبدالله فرمود: رباب برگرد خیمه ان شاالله سیرابش می کنم میارم ....یه قطره آب به بچه میدن.... آب روی من بستن
دیدند ابی عبدالله سریع بچه رو زیر عبا گرفت یک قدم میاد سمت خیمه ها باز بر می گرده، "تو عالم هر کی به چه کنم می افته در خونه ی حسین میره" وسط میدون خود حسین به چه کنم افتاد،خدا برم سمت خیمه جواب مادرش رو چی بدم؟... دیدن اومد پشت خیمه نشست روی خاکها علی رو نگاه می کنه با غلاف شمشیر یه قبر کوچولو کند، همچین خواست داخل قبر بذاره، دید مخدرات بیرون اومدن، از یه طرف زینب میگه: داداش!... از یه طرف رباب........ بابا! صبر کن..
قرآن کریم چه فرموده؟
مادران دوسال تمام به بچه هاشون شیر بدن ...
جانسوز ترین مصیبت عاشورا ، از شیر گرفتن علی اصغر بود ...
من اصلا با کربلا و عطش کار ندارم ... از شیرگرفتن بچه برا مادر سخته ...
بچه بیتابی میکنه ... اطرافیان تاب نمیارن ... هر چیم از دوسالگی زودتر باشه سخت تره ... غذا رو عوض میکنند ؛ تا بچه تشنه میشه فوری آب میدن ، نوازش میکنند ؛ طفلو با نوازش از شیر میگیرند ؛ کجا از شیر اونو با تیر میگیرن؟!
موقعی که میخوان بچه رو از شیر بگیرن ، بچه خوابش کم میشه ؛ گریه ش زیاد میشه ، اگه تشنه شم باشه که این قضیه مضاعف میشه ... خوابوندنش سخت میشه ، با
کوچکترین صدا حتی نوازشم از خواب میپره ولی با هیچ نوازشی دیگه زود نمیخوابه ... من نمیدونم چه نوازشی تو تیر سه شعبه بود ...
حس کرد ناز بوسه ی تیر سه شعبه را بیدار شد ز خواب و دوباره به خواب رفت ...
اومد به زینب گفت: زینب! بچه رو بیار ..من یه سوال دارم : چرا ربابو صدا نکرد؟ رباب کجا بود؟ من میگم شاید خجالت کشید ... آقا رو اینطور ببینه ؛ بچه ش تشنه ست ... سقا دیگه برنمیگرده ...
گفتم رباب خجالت کشید آقا رو اینطور ببینه ... از آقا درخواستی کنه که مولا نتونه انجام بده ...
آی مردم! این خانوم عروس همون حضرت زهراست که پدرش بهش سفارش کرده بود کاری از دخترت نخوای که نتونه انجام نده ... برا همین دخترش بین در و دیوار فضه رو صدازد ، علی رو صدا نزد ... صدا زد : "یا فضة خُذینی ..."
روضه شیرخوارگان حسینی .
با سینه ای گرم از شکایت حرف دارم ای آسمان امشب برایت حرف دارم
ای آسمان چشمان هستی پر ستاره است امشب شب گریه برای شیر خواره است
حتی اگر در این عطش عمدی نداری ای آسمان تو هم باید بباری
باید بباری تا علی اصغر بماند شش ماهه ای در دامن مادر بماند
ای آسمان بشنو صدای آب آب است این آخرین لالاییِ طفل رباب است
لب تشنگان را قطره ای یاری نکردی ای آسمان در کربلا کاری نکردی
درکربلا آبی اگر هست آب دیده است مهمان نوازیها به تیغ آبدیده است
جز اشک آبی در حرم بهر وضو نیست دور و بر این خیمه ها دیگر عمو نیست
رنگ از رخ مهتاب رفته برنگشته سقّا بسوی آب رفته برنگشته
در کربلا مردی و نامردی محک خورد ازتشنگی لبهای اربابم ترک خورد
گم شد میان هلهله هل منمعینش امّا رسید از خیمه یار آخرینش
*وقتی بچه رو روی دست بلند کرد ،یه عده که سنگدل بودند وقتی نگاه کردند بچه روی دست ارباب بلند شده، بچه اینقدر توان نداشت سر رو روی تن نگه داره،از هر طرف می گرفت سر یه طرف می افتاد، فرمود: ببینید: اگه آب هم بهش برسونید میمیره... امّا برای دل خوشی مادرش... منتظرِ در خیمه ، هنوز حرفهای ابی عبدالله مونده، دید بچه داره دست و پا میزنه، نگاه کرد "فَذُبِحَ الطِفلُ مِن الورِید اِلی الورید ، مِن الُذُنِ اِلیَ الاُذُن..."
خدابرا هیچ مردی نیاره شرمنده ی زن و بچه اش بشه، اگه بچه یه چیزی بخواد میگه بابا برات میگیرم... تا بچه رو دادند، ابی عبدالله فرمود: رباب برگرد خیمه ان شاالله سیرابش می کنم میارم ....یه قطره آب به بچه میدن.... آب روی من بستن
دیدند ابی عبدالله سریع بچه رو زیر عبا گرفت یک قدم میاد سمت خیمه ها باز بر می گرده، "تو عالم هر کی به چه کنم می افته در خونه ی حسین میره" وسط میدون خود حسین به چه کنم افتاد،خدا برم سمت خیمه جواب مادرش رو چی بدم؟... دیدن اومد پشت خیمه نشست روی خاکها علی رو نگاه می کنه با غلاف شمشیر یه قبر کوچولو کند، همچین خواست داخل قبر بذاره، دید مخدرات بیرون اومدن، از یه طرف زینب میگه: داداش!... از یه طرف رباب........ بابا! صبر کن..
قرآن کریم چه فرموده؟
مادران دوسال تمام به بچه هاشون شیر بدن ...
جانسوز ترین مصیبت عاشورا ، از شیر گرفتن علی اصغر بود ...
من اصلا با کربلا و عطش کار ندارم ... از شیرگرفتن بچه برا مادر سخته ...
بچه بیتابی میکنه ... اطرافیان تاب نمیارن ... هر چیم از دوسالگی زودتر باشه سخت تره ... غذا رو عوض میکنند ؛ تا بچه تشنه میشه فوری آب میدن ، نوازش میکنند ؛ طفلو با نوازش از شیر میگیرند ؛ کجا از شیر اونو با تیر میگیرن؟!
موقعی که میخوان بچه رو از شیر بگیرن ، بچه خوابش کم میشه ؛ گریه ش زیاد میشه ، اگه تشنه شم باشه که این قضیه مضاعف میشه ... خوابوندنش سخت میشه ، با
کوچکترین صدا حتی نوازشم از خواب میپره ولی با هیچ نوازشی دیگه زود نمیخوابه ... من نمیدونم چه نوازشی تو تیر سه شعبه بود ...
حس کرد ناز بوسه ی تیر سه شعبه را بیدار شد ز خواب و دوباره به خواب رفت ...
اومد به زینب گفت: زینب! بچه رو بیار ..من یه سوال دارم : چرا ربابو صدا نکرد؟ رباب کجا بود؟ من میگم شاید خجالت کشید ... آقا رو اینطور ببینه ؛ بچه ش تشنه ست ... سقا دیگه برنمیگرده ...
گفتم رباب خجالت کشید آقا رو اینطور ببینه ... از آقا درخواستی کنه که مولا نتونه انجام بده ...
آی مردم! این خانوم عروس همون حضرت زهراست که پدرش بهش سفارش کرده بود کاری از دخترت نخوای که نتونه انجام نده ... برا همین دخترش بین در و دیوار فضه رو صدازد ، علی رو صدا نزد ... صدا زد : "یا فضة خُذینی ..."
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
رباعیات اول مجلسی ورود کاروان
تا مجلس روضه آمدن لطف خداست
این اشک میدهند سهم قُرباست
جویندهء هر رِجس و گناه این اشک است
چون پاککننده مثل آب دریاست
هر کس که به روضه میرسد محبوب است
انکار بساط روضهها مغضوب است
گر اشک نداری سر به پائین انداز
هرقدر تباکی بنمایی خوب است
بر شاه شهید اگر که هستی راغب
بشنو ز امام صادق از هر کاتب
گرگریه کنی به او قدِ بال مگس
حتما که بهشت بر تو گردد واجب
تا مجلس روضه آمدنها عشق است
گریه به امام بیکفن ها عشق است
با رخت و بدون رخت بر سینه بزن
در هروله این سینه زدنها عشق است
شد دوم ماه و جان روی لب آمد
به وادی طف شهید مذهب آمد
با آه کشیدنِ شه کرب و بلا
غمها به سراغ دل زینب آمد
دوبیتیهای ورود کاروان
برادر جان چقدر دلشوره دارم
چشام ابر بهاره هی میبارم
نمیمونه غمی روی دل من
سرم رو وقتی روی شونهت میزارم
ببین تندتند میکوبه قلب خواهر
بلنده طبل این وامونده لشکر
نمیدونم چرا آروم نمیشم
نشو دور از کجاوه م جون مادر
کجا آوردی ما را نور دیده
به استقبالمون لشکر رسیده
نمیدونم چرا با هول و وحشت
رباب داره به اصغر شیر میده
چرا چشمات به سمت آسمونه
لبات هی آیهء رجعت میخونه
دعا کن خواهر تنها توی این دشت
تکوتنها تو نامحرم نمونه
پاشو با هم بریم سمت مدینه
چهجوری خواهرت زینب ببینه
یه مرد سرخمو واسه کنیزی
اشاره میکنه سمت سکینه
مجتبی صمدی شهاب ۱۴۰۰
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🕊﷽🕊
🖤 #روضه_امام_حسین ع
▪️ #دفتری_حسین ع
🖤 #دفتری_ورودیه
🕊اول به نبی حضرت خاتم صلوات
🕊دوم به علی شیر دو عالم صلوات
🕊سوم به گل وجودِ پاک زهرا
🕊چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
🕊از بهر حسین آن شه کرب و بلا
🕊وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
💠#السلام_علیک_یامظلوم_یااباعبدالله_یاحسین_یاحسین_یاحسین
💔سری خواهم که گردد خاک پایت
💔دو چشمی را که گرید از برایت
💔آخ الهی چشم من در وقت مُردن
💔ببیند آن جمال دلربایت
⬅️ان شاالله اون لحظه ای که شبِ اول قبرم میشه، همه منو تنها میزارن، آقا بیاد به دیدنم....
هر کی میخواد شب اول قبر اربابش به فریادش برسه صداش بزنه...
یا حسین....
🎵جانم حسین... جانم حسین .. ای جان جانانم حسین.....
⬅️صدا تو بلند کن بزار مولا صداتو بشنوه...
بزار مادرش زهرا صداتو بشنوه...
مادرش میگه خوش اومدی به مجلس حسینم...
یه وقتی میاد که هیشکی به داد منو تو نمیرسه، تو صحرای محشر، زمین داغ ، همه در اضطراب...
آخ خدا روزی که پدر از فرزند فرار میکنه...
فرزند از پدر فرار میکنه....
روایت میگه، کسی نیست به فریاد برسه،،
یه وقت میبینی یه آقایی وارد محشر شد...
میفرماید این صدای شیون و ناله برا من حسین آشناست،،
اینا گریه کن منه حسین بودن،،
اینا با اشک و زمزمه شون تسلای دل مادرم زهرا شدن،،
⏪حالا که داری اشک میریزی. اگه مادرت زنده است افتخار کن به این مادر شبر محبت اهل بیت به تو داده...
اما اگه مادر نداری...
بگو مادر...
این اشکای چشمم طبق نوری باشه برای توی مادر که منو حسینی تربیت کردی...
منو گریه کن ابی عبدالله تربیت کردی...
بگو مادر ... ممنونتم
◀️روز دوم محرم دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا
زینب رسید کربلا....
🥀فریاد یا محمدا زینب رسید به کربلا
☑️زینب رسید به کربلا، (واویلا)3
☑️زهرا شده صاحب عزا(واویلا)3
⬅️قربون اون لحظه ای بشم که کاروان رسید کربلا...
همچین که رسیدن به کربلا..
انگار غم های عالم به دل زینب رسید..
....آی زینب3....
اینجا مگه کجاست حسین جان؟؟
چرا دلم داره شور میزنه داداش؟؟
دیگه از امروز بگو امان از دل زینب...
⬅️تا رسیدن به کربلا دیدن ذوالجناح حرکت نمیکنه..
آقا فرمودند اینجا کجاست ؟ یه وقت صدا زدند...
کربلا..
صدای ضجه و شیون از تو محمل بیبی زینب بلند شد..
(امروز دلت میخواد با زینب بری کربلا.)..
▪️آخ در این صحرا مکن منزل برادر
▪️که ترسم بی برادر گردم اینجا
▪️نمیخواهم سیه پوش و عزادار
▪️به داغ اکبرم گردم در اینجا2
▪️نمیخواهم ز دیده اشک افشان
▪️بی عباس دلاور گردم اینجا
بمیرم برا غصه های دلت بیبی جان...
🔹اما من میخوام بگم بیبی جان الان گریه نکن..
الان همه دورت اند... بی بی جان الان زوده گریه کنی...پرده رو کنار بزن ، ببین یکی مثل عباس ایستاده...
ببین یه طرف علی اکبره..
یه طرف قاسمه..
همه هستند بی بی جان
بیبی جان هنوز دستی از بدن جدا نشده..
هنوز بدن علی اکبر ارباً اربا نشده..
ای وای ...
هنوز گلوی علی اصغرت تیر سه شعبه نخورده..
هنوز زنان و بچه ها به اسارت نرفتن...
✨هنوز رخت اسیری به تن ندارد کس
✨هنوز ناله ندارد ، عمو به فریاد رس
✨هنوز آنچه زیاد است در حرم آب است
✨کجا زسوز عطش شیرخواره بی خواب است
سادات منو ببخشن
✨هنوز صید نگشته بچه آهویی
✨و تازیانه نخورده ، هیچ بانویی
✨عمه سادات با برادر است
✨زینب کبری کنار دلبر استو
.....بگمو التماس دعا.....
💠میخوام بگم خانم جان تا رسیدی به کربلا گریه کردی،،،
میخوام بگم الان گریه نکن خانم جان...
گریه ها پیش رو داری..
کجا یه نمونه بگم..
میدونی کی بود .. وقتی همه رو سوار شترها کرد... میخواد سوار بشه خدا محرم نداره بیبی..
ای حسین..حسین... حسین
یه وقت صدا زد داداش پاشو دارن زینبُ اسیری میبرن..
روشو کرد سمت علفمه.. صدا زد عباس جان .. پاشو داداش... پاشو ببین چه بر سر زینبت اومده...
پاشو ببین زینبت یاور نداره...
♻️هر چقدر ناله داری به سوز دل زینب کبری س به اشک و آه و ناله زینب کبری س 3مرتبه ناله بزن بگو یا حسین......
💥شادم همه عمر تا حسین میگویم
💥راز دل خود با حسین میگویم
💥آنشب که چراغ عمر من خاموش است
💥در ظلمت قبر حسین حسین میگویم
✨هدیه به خانم فاطمه معصومه شلام الله علیها (صلوات)✨
کانال روضه دفتری 👇👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@roze_daftari
❣﷽❣
🍃 #دفتری_ورودیه ( 2)
🕊#روضه_امام_حسین_ع
🍃#دفتری_حسین ع
❣رخسار شهید کربلا را صلوات
❣تقدیم بر آن نگار والا صلوات
❣او زینت عرشو زینت دوش نبی ست
❣بر زینت عرش بر آن دل آرا صلوات
🕊#السلام_علیک_یا_اباصالح_یاخلیفةالرحمنالسلامعلیکیابقیةاللهیامهدییامهدی🕊
🌱دیدم به خواب آن آشنا دارد میاید
🌱دیدم که بر دردم دوا دارد میاید
🌱دیدم که با شال عزا و چشم گریان
🌱مولای ما صاحب عزا دارد میاید
آقا جان
🌱تو بانی این روضه ای، دریاب مارا
🌱آغوش خود بگشا، گدا دارد میاید
🌱امشب نمیدانم چه سری هست کین جا
🌱بوی شهیدان خدا دارد میاید
🍂#یاصاحبالزمانالغوثالامان🍂
⬅️ #یاربالحسینبحقالحسیناشفعصدرالحسینبظهورالحجه➡️
🔘#السلامعلیکیااباعبدالله🔘
▪️در خانه دل غم حسین است
▪️چون ماه محرم حسین است
▪️بی شبهه بود خدا عزادار
▪️هر جای که ماتم حسین است
▪️هر درد کند دوا به عالم
▪️اشکی که به ماتم حسین است
⬅️ با عالم و آدم امروز هم ناله شو ...
این شبا و روزا زمین و زمان زمزمه حسین دارن..
💥حسین آرام جانم ..
💥حسین روح روانم....
💥(با من هم ناله شو)
⬅️حسین جان ماه محرمت اومد... دلهای ما تو داغ مصیبت شما عزادارشده...
خیلی دلمون می خواست محرمی کنار قبر شما باشیم..
کنار ضریح شش گوشه شما عزاداری کنیم ...به سر و سینه بزنیم ..
بیایید از همین جا دلمونو ببریم کربلا...
تویی که یک عمر حسین حسین گفتی ماه محرم اومد...
⬅️از کجای این مجلس میخوای دنبال قافله حسینی حرکت کنی...
تو این قافله همه دور هم جمع اند... اما وقتی برمیگردن خیلی اتفاقها براشون افتاده ...
خواهر بی برادر شده... سکینه بی علی اکبر بدون علی اصغر شده...
مدینه... وقتی دختر علی زینب برمیگرده مدینه.. داغ شش برادر دیده...
⚡️امان امان....
⬅️نقل می کنند وقتی قافله رسید به کربلا همه دیدن اسب امام حسین قدم از قدم برنمیداره... سوال کردند اسم این سرزمین چیه گفتن قادسیه.. قاضریه ...شط فرات...
آقا فرمودند بگین ببینم اسم دیگه ای هم داره یا نه؟؟
گفتن بله اسم دیگه اش کربلاست...
میگن وقتی امام حسین اسم کربلا رو شنید گریه زیاد کرد....
فرمود سوگند به خدا همین جا حرمت ما را می شکنند...
کودکان ما را می کُشند...
اینجا دیگه بارها را زمین بذارید...
✨ گفت یاران این زمین وعدگاه ما بود
✨ منزل امید ما قتلگاه ما بود
✨ این زمین وادی درد است و بلا
✨ کعبهٔ اهل دل ،، کرب و بلا
⬅️ همه پیاده شدند..خیمهها را به پا کردند..
خدا میدونه جوانای بنی هاشم با چه عزت و احترامی خانم زینب رو از ناقه پیاده کردند...
قاسم عنان مرکب بی بی رو گرفت...
علی اکبر صدا زد : عمه جان دستتو بده به من پایین بیا.. عباس پاشو رکاب قرار داد...
چطور خیمهها را بپا کردند...
🍁 دیگه از امروز بگو امان از دل زینب....
⬅️ اما میخوام بگم کجا بودند جوونای بنی هاشم....
کجا بودند که غربت زینب س رو ببینند ....
اون ساعتی که بدنهای قطعه قطعه روی زمین افتاده عمه سادات بین نامحرما...
همه رو سوار ناقه ها کرد..
آخ...
چه کسی زینبُ سوار مرکب کنه...
شاید یه نگاه به گودی قتلگاه کرده باشه ..
یه نگاه به سمت علقمه ..
امان امان...
⬅️صدا زد حسین جان...
داداش ...
پاشو پاشو ببین زینبت بی کس و تنها شده..
زینبی که با حسین، با این همه عزت اومده بود کربلا..
زینبی که عباس داشته..
زینبی که علی اکبر داشته..
عون و جعفر داشته...
صدا زد پاشو داداش.. زینب و این همه نامحرم...پاشو خواهرت تنهاست یاور نداره...
🔘كجايي يا حسين محبوب زينب
🔘كجايي بنگري احوالم امشب
🔘عدو بر خيمه ها آتش فكنده
🔘ز گوش كودكان گوشواره كنده
🔘كجايي يا حسين در اين شبانه
🔘حريمت را به زير تازيانه
🔘حسينا امشب از غصه خميدم
🔘ز بس دنبال طفلانت دويدم
♻️هر کجا نشستی به سوز دل خانم زینب کبری س از سویدای دلت ناله بزن
#یاحسین....
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
⬅️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️
کانال روضه دفتری 👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊
🖤 #روضه_امام_حسین_ع
▪️ #روضه_ورودیه
▪️#دفتری_ورودیه
🖤 #دفتری_حسین ع
🕊بر میوه قلب و جان زهرا صلوات
🕊رخسار حسین آن دلارا صلوات
🕊تقدیم و نثار میزبانان عزا
🕊بر احمد و علیّ و زهرا صلوات
(دعای فرج)
⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ➡️
⏪ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ⏩
💔سری خواهم که گردد خاک پایت
💔دو چشمی را که گِرید از برایت
💔آخ الهی چشم من در وقت مُردن
💔ببیند آن جمال دلربایت
⬅️ان شاالله اون لحظه ای که شبِ اول قبرم میشه، همه منو تنها میزارن، آقا بیاد به دیدنم....
هر کی میخواد شب اول قبر اربابش به فریادش برسه صداش بزنه...
🎵جانم حسین... جانم حسین ..
🎵 ای جان جانانم حسین...
(همه بگن)
⬅️صدا تو بلند کن بزار مولا صداتو بشنوه...
بزار مادرش زهرا صداتو بشنوه...
مادرش میگه خوش اومدی به مجلس حسینم...
یه وقتی میاد که هیشکی به داد منو تو نمیرسه، تو صحرای محشر... زمین داغ ..
همه در اضطراب...
آخ خدا روزی که پدر از فرزند فرار میکنه...
فرزند از پدر فرار میکنه...
روایت میگه، کسی نیست به فریاد برسه..
یه وقت میبینی یه آقایی وارد محشر شد..
میفرماید این صدای شیون و ناله برا من حسین آشناست...
اینا گریه کن منه حسین بودند
اینا با اشک و زمزمه شون تسلای دل مادرم زهرا شدند...
⏪حالا که داری اشک میریزی... اگه مادرت زنده است افتخار کن به این مادر... شبر محبت اهل بیت به تو داده...
اما اگه مادر نداری...
بگو مادر...
این اشکای چشمم طبق نوری باشه برای توی مادر که منو حسینی تربیت کردی...
منو گریه کن ابی عبدالله تربیت کردی...
بگو مادر ... ممنونتم، ممنونتم
◀️روز دوم محرم دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا
(زینب رسید کربلا)
🥀فریاد یا محمدا... زینب رسید به کربلا
☑️زینب رسید به کربلا، (واویلا)3
☑️زهرا شده صاحب عزا(واویلا)3
⬅️ بیاد اون لحظه ای که کاروان رسید کربلا...
تا رسیدن به کربلا دیدن ذوالجناح حرکت نمیکنه..
همچین که رسیدن به کربلا..
انگار غم های عالم به دل زینب رسید..
🥀آی زینب زینب زینب...
داداش اینجا کجاست..
چرا دلم داره شور میزنه داداش؟
داداش بیا برگردیم...
دیگه از امروز بگو امان از دل زینب...
یه وقت ابی عبدالله صدا زدند...
کربلا...
صدای ضجه و شیون بی بی زینب بلند شد...
(امروز دلت میخواد با زینب بری کربلا.)..
▪️آخ در این صحرا مکن منزل برادر
▪️که ترسم بی برادر گردم اینجا
▪️نمیخواهم سیه پوش و عزادار
▪️به داغ اکبرم گردم در اینجا
▪️نمیخواهم ز دیده اشک افشان
▪️بی عباس دلاور گردم اینجا
بمیرم برا غصه های دلت بیبی جان...
🔹اما من میخوام بگم بیبی جان الان گریه نکن..
الان همه دورت اند... بی بی جان الان زوده گریه کنی...پرده رو کنار بزن ، ببین یکی مثل عباس ایستاده...
ببین یه طرف علی اکبره..
یه طرف قاسمه..
همه هستند بی بی جان
بیبی جان هنوز دستی از بدن جدا نشده..
هنوز بدن علی اکبر ارباً اربا نشده..
ای وای ...
هنوز گلوی علی اصغرت تیر سه شعبه نخورده..
هنوز زنان و بچه ها به اسارت نرفتن...
✨هنوز رخت اسیری به تن ندارد کس
✨هنوز ناله ندارد ، عمو به فریاد رس
✨هنوز آنچه زیاد است در حرم آب است
✨کجا زسوز عطش شیرخواره بی خواب است
🌱سادات منو ببخشن
✨هنوز صید نگشته بچه آهویی
✨و تازیانه نخورده ، هیچ بانویی
✨عمه سادات با برادر است
✨زینب کبری کنار دلبر است
🍁(بگمو التماس دعا)
⏪میخوام بگم خانم جان تا رسیدی به کربلا گریه کردی... ناله زدی..
میخوام بگم الان گریه نکن..
گریه هاتو بزار برا اون لحظه ای که..
همه رو سوار ناقه میکنی... میخوای سوار بشی محرم نداری بیبی جان...
ای حسین..حسین... حسین
یه وقت صدا زد داداش پاشو زینبتو دارن به اسیری میبرن..
یه وقت بیبی روشو کرد سمت علفمه.. صدا زد عباس جان .. پاشو داداش... پاشو ببین چه بر سر زینبت اومده...پاشی تنهایی و بیکسی زینبت رو ببین...
🌿هر چقدر ناله داری به سوز دل زینب کبری س به اشک و آه و ناله ام المصائب زینب کبری س 3 مرتبه ناله بزن بگو ..
یا حسین...
💥شادم همه عمر تا حسین میگویم
💥راز دل خود با حسین میگویم
💥آنشب که چراغ عمر من خاموش است
💥در ظلمت قبر حسین حسین میگویم
⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️
✨هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)✨
کانال روضه دفتری 👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
1. در اوج غربت.mp3
6.75M
#نوحه_شب_دوم_محرم
#نوحه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
در اوج غربت
فرمودی آقا :
وَاصْبِرْ عَلَى الْحَق
اِنْ كانَ مُرّا ...
( یا لَیتَنا کنّا مَعَک ) تکرار
یا رایَة الهُدی ،
رَفَعَ اللهُ رایَتَک
( بِاَبی أَنْتَ وَ أُمّی
« یا اَباعَبْدِاللَّه » ) تکرار
دنیا ندارد ، جز تو مسیری
بر اهل عالم نعمَ الامیری
راه نجات ، آب حیات
( بِاَبی أَنْتَ وَ أُمّی
« یا اَباعَبْدِاللَّه » ) تکرار
خاک حریمِ ، تو آبرویم
شوق وصالِ تو آرزویم
(یا لَیْتَنا کنّا مَعَک) تکرار
( بِاَبی أَنْتَ وَ أُمّی
« یا اَباعَبْدِاللَّه » ) تکرار
تکرار بند اول ...
#هیئت_ثارالله_قم
7/5/1401
2_1152921504663391672.mp3
174.2K
#شب_دوم_محرم
#صلوات_اول_مجلس
نثار ارواح طیبه شهدا، از صدر اسلام تا الان، مخصوصا شهدای دشت کربلا، وجود نازنین آقا اباعبدالله الحسین علیه الصلاه و السلام، و شهدای مظلوم مدافع حرم، عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
-
2_1152921504663392128.mp3
1.16M
#شب_دوم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸اهل ولا، چو روی به سوی خدا کنند
🔸اول برای یوسف زهرا، دعا کنند.
اول هر مجلسی...
دعای ما سلامتی امام زمانمون هست...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
-
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
متن روضه 1
🔸الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
🔸نه تنها سر برایت بلكه از سر بهتر آوردم
شب دوم محرمه...
یواش یواش کاروان ابی عبدالله به کربلا نزدیک میشه...
مثل فردایی...
روز دوم محرم...
وقتی کاروان به سرزمین کربلا رسیدن
ابی عبدالله فرمود...
نام این سرزمین چیه؟
عرضه داشتند آقا...
به این سرزمین قاضریه میگن...
آقا فرمود آیا این سرزمین...
نام دیگه ای هم داره یا نه؟...
بله آقا جان...
به این سرزمین نینوا هم میگن...
یکی یکی اسم ها رو گفتند...
اما ابی عبدالله هنوز به اسمی که میخواد نرسیده...
حضرت فرمودند آیا نام دیگه ای هم داره یانه؟...
آقا... به این سرزمین...
کربلا هم میگن...
تا نام کربلا رو شنید... صدا زد...
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ
(خدایا به تو پناه مىبرم از اندوه و بلا)
اینجا همون سرزمینیه که...
جدم رسول خدا بهم خبر داده بود...
انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَکُ دِمَائِنَا
از مرکبهاتون پیاده بشید همینجا منزلگه ماست...
اینجا همون جاییکه خون ما رو میریزند...
وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا
(لهوف ص 116)
اینجا محل دفن ماست
🔸بار بگشائید کاینجا از عذاب
🔸میشود لبها کبود از قحط آب
مردم... اینجا همونجاییکه...
دستهای عباسم رو قطع میکنند...
اینجا همونجاییکه علی اکبرم قطعه قطعه میکنند...
اینجا همونجاییکه علی اصغرمو با تیر سه شعبه پرپر میکنند...
🔸یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ
🔸کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ
نميدونم وقتی خانم زینب کبری فهمید به کربلا رسیدند...
چه حالی پیدا کرد...
اومد کنار برادر صدا زد حسین جان...
نمی دونم چرا وقتی به این سرزمین رسیدیم...
دنیایی از غم به دلم نشسته...
برادر جان حسین...
اینجا چه سرزمینیه؟...
🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست
آماده ای بگم یا نه...
امشب برات کربلات رو از آقا بگیری...
🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست
🔸این زمین غصه و درد و بلاست
🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند
آماده باش زینبم...
🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند
🔸در همین ده روز پیرت میکنند
زینبم... طاقت داری بگم یا نه...
🔸می برن اینجا گلو و حنجرم
🔸پیش تو بر روی نی، آید سرم
یکدفعه صدای ناله ی خانم زینب کبری بلند شد...
چی میگی برادر...
جلوی من حرف از مردن میزنی...
مگه نمیدونی...
زینب بدون تو میمیره...
ابی عبدلله خواهر رو آروم کرد...
اصلا هر کجا زینب بی تاب میشد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
دلداریش میداد...
اینجا یک جایی بود که زینبش رو آروم کرد...
🔻گریز
یک جای دیگه هم روز عاشورا...
وقتی ابی عبدلله ميخواست بره میدان...
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...
هی دور برادر میگرده...
میگه حسین...
میخواهی بری میدان...
زینبت رو تنها بگذاری...
تو یادگار مادرمی...
من بدون تو میمیرم حسین...
خدا.. اگه دست ولایت حسین نبود...
زینب کربلا جان میداد...
صدا زد... خواهرم...
انقده بی تابی نکن...
من میرم میدان...
اما تا صدای تکبیر منو میشنوی بدون هنوز زنده ام...
مبادا صبرت رو از دست بدی خواهر...
خدا به داد دل زینب برسه از اون لحظه ای که دیگه...
صدای تکبیر برادر رو نشنید...
بی تاب شده زینب...
هی توی خیمه میشینه رو زمین...
بلند ميشه...
میگه حسین...
چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش...
چیزی نگذشت صدای ذوالجناح رو شنید...
تا فهمید ذوالجناح برگشته...
اما حسین نیومده...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه...
(حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله...)
از بالای بلندی یک نگاه کرد...
دید دور بدن برادر رو گرفتند...
یک نفر با سنگ میزنه...
یک نفر با نیزه میزنه...
جلو چشمانش برادر رو قطعه قطعه کردند...
یک نفر هم خنجر گرفته...
داره میره به سمت حسین...
من ميگم شاید اینجا هم ابی عبدلله به فکر زینبه...
اشاره کرده باشه...
ارجعی...
زینبم برگرد... نبینی خواهر...
🔸سوی خیمه برگرد، خواهر حزینم
🔸تا به زیر خنجر، ننگری چنینم
🔸رو به خیمه خواهر، تا که خود نبینی
🔸وقت جان سپردن، آه آتشینم
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
-
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
متن روضه 2
🔸آه از آن ساعت که سبط مصطفی
🔸گشت وارد بر زمین کربلا
(فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْض)ِ
(لهوف ص 116)
تا رسیدند به کربلا...
ابی عبدالله فرمود:
این سرزمین چه نام داره؟
گفتند آقا به اینجا کربلا میگن...
تا گفتند کربلا...
حضرت فرمودند:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ
🔸بار بگشائید اینجا کعبه جانان ماست
🔸سرزمین کربلا قربانگه یاران ماست
🔸بار بگشائید و بر بندید چشم از هر چه هست
🔸این منای عشق و منزلگاه جاویدان ماست
ابی عبدالله صدا زد...
خیمه ها رو بر پا کنید...
اینجا وعده گاه ماست...
یکی یکی این زن و بچه ها رو از محملها پیاده کردند...
حالا میخواد عقیله بنی هاشم...
زینب کبری از محمل پایین بیاد...
تصور کن ...
جوون های بنی هاشم اومدند...
دور محمل زینب رو گرفتند...
مبادا نامحرما قد و بالای خانم رو ببینند...
من ميگم ...
شاید عباس علمدار اومده...
زانوها رو خم کرده...
علی اکبر دست عمه جانش رو گرفته
قاسم عنان مرکب رو گرفته...
ابی عبدالله مواظب خواهره...
🔸با احتیاط خواهر خود را پیاده کرد
🔸طوری که آب در دل زینب تکان نخورد
با چه عزت و احترامی...
خانم رو از محمل پیاده کردند...
حقشم همینه...
آخه خانم زینب...
ناموس خداست...
دختر علی هست...
احترام داره...
آماده ای بگم یا نه؟
🔻گریز
آی جوون های بنی هاشم...
نبودید روز یازدهم...
عمه جانتون زینب...
همه زن و بچه ها رو سوار کرد...
دید تنهای تنها مونده...
دور تا دورش رو نامحرما گرفتند...
یک نگاه انداخت به سمت شط فرات...
صدا زد...
آی ابالفضل... آی غیرتی...
پاشو ببین خواهرت بین نامحرماست...
یه نگاهم به سمت گودی قتلگاه...
صدا زد...
حسین جان...
ببین خواهرت رو دارن به اسارت می برند...
هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین...
🔸به سوی شام و کوفه ام
🔸چه ظالمانه می برند
🔸نمی روم ولی مرا
🔸به تازیانه میبرند
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
-
4_5863741196496536093.m4a
277.2K
#شب_دوم_محرم
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال ان شاء الله این اشک و آه و سوز و گریه ی برای سیدالشهدا علیه الصلاة والسلام رو از ما نگیرد... و ان شاء الله نسل اندر نسل ما رو جزء محبین و ارادتمندان و گریه کن های حضرتش قرار بدهد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
-
#متن_روضه_و_توسل_به_حضرت_رقیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عجز اگر آید به دیدارم جوابش میکنم
کاخ اگر کوه اُحد باشد خرابش میکنم
پرده های قصر، افتاد از طنین ناله ام
کفر اگر در پرده باشد بینقابش میکنم
مدح باب علم طاها گرچه اینجاباب نیست
در میان شامیان امروز بابش میکنم
دارم از بابا بزرگ خویش ارث روشنی
در شُعاعم ذره باشد آفتابش میکنم
از خدایم اذن دارم زیر این سقف کبود
هر دعایی را بخواهم مستجابش میکنم
🔹بی بی جان! خیلی ها گرفتارن… خدا رحمت کنه اون پدرا و مادرایی که وقتی گرفتار می شدیم، می گفتن: یه سفره ی رقیه پهن کنین، من نمی دونم چرا سفره ی حضرت رقیه یه نون و پنیر بیشتر نداره، زیاد رنگی نیست، یعنی میخواد بگه: بچه وقتی گرسنه میشه، با یه لقمه ی نون و پنیر گرسنگی ش تموم میشه، هی رقیه توی خرابه میگفت: بابا! دلم درد میکنه…
آنکه حتی یک النگو در ضریح انداخته
با خدا در روزِ محشر بی حسابش میکنم
سفره دارِ روضه بابا منم، با دست خویش
گندمی گر نذر گردد آسیابش میکنم
زنده باشم بعد از این، ای عمه جان گهوارهای
عاقبت میسازم و نذر ربابش میکنم
▪️دلم برا داداشم علی اصغر تنگ شده، همه دختر بچه ها دوست دارن داداش کوچیکشون رو بغل بگیرن…
آستین پاره ای دارم خدا را شاکرم
بر سرم در پیش نامَحرم حجابش میکنم
▪️بابا! حُرمتم رو نگه نداشتن، بابا غرورِ دخترت رو شکستن، بابا! یادگاری های علی اکبر رو فروختن، بمیرم برات بابا!
هی میگفت: عمه! کی بابام میاد؟ خیلی باهاش حرف دارم، خیلی باهاش درد و دل دارم، اما وقتی سر رو آوُردن، همه دردا یادش رفت
گفت: بابا! من می دیدم یزید داره با چوب به لبات میزنه، لبِ تو اینجور باشه، لبِ دخترت سالم؟…
بابا! سلام
خوش اومدی، گردِ سفر بروته
بابا! سلام
دیدی منو؟ رقیه روبروته
ابروی مردونه ی تو خورده عجب شکافی
روزایی که نبودی و حالا بکن تلافی
چیکار کنم دخترم؟…
مویِ منو میبافی؟
آئینه ی احساسِ من
اصلاً نبود حواسِ من
مویی نمونده واسِ من
بابا! ببین
رو صورتم، جای هزار تا دسته
بابا! ببین
گوشواره هام، تو گوشِ من شکسته
گناه من چی بوده که سیلی شده تقاصم؟
روزی که این دامنو تو خریده بودی واسم
پاره نبود لباسم
کاشکی نبینه زینبت
چه زخمایی داره لبت
حنجره ی نامرتب...
▪️نیزه دارِ سرِ ابی عبدالله میگه: هر جایی می اومدیم، منزلی بودیم، سرها رو تکیه به جایی میدادیم، اما یکی از منزل ها سرِ بریده ی ابی عبدالله رو آویزان کرده بودن به یه شاخه ی درختی…
گفت: تو خواب و بیداری بودم، همه ی اُسرا اینقدر خسته شده بودن، بعضی هاشون تب کرده بودن، آخه بیابون روزها گرمه، شب ها سرد، برا همین این بچه ها روزها عرق می ریختن، شب ها نسیم سرما بهشون می خورد بعضی هاشون تا صبح تب میکردن…
نیزه دار میگه: یه مرتبه از خواب بلند شدم، شنیدم صدای قدم هایی میآد، خوب نگاه کردم دیدم یه دختربچه، از قافله جدا شد، آروم آروم، خمیده خمیده اومد پایِ سرِ بریده ی بابا، صدا زد: بابا!
▪️ دلم برات تنگ شده، دوست دارم یه بار دیگه بغلت کنم، میگه: دیدم شاخه ی درخت پایین اومد، این دختر سرِ بریده ی بابا رو بغل گرفت…😭
عمو کجاست؟
بهش بگم، مارو کجاها بردن
عمو کجاست؟
ببینه که دخترا سیلی خوردن
▪️بابا! یه پیغامی برا عموم دارم…
بهش بگو: دستِ کسی نخورده به حجابم
بهش بگو: میدونه که چند روزِ تو خرابه ام؟
به روی خاک می خوابم
▪️کی طاقت داره دخترش روی خاک بخوابه؟…
دل تنگشم یه عالمه
این وضعِ روز و حالمه
دیگه نگو سه سالمه
بابا حسین! بابا حسین!…
متن روضه حضرت رقیه (س) -
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
با این همه زخم، دست کمی از مادرت زهرا ندارم
تنها نشستم، حتی به قول دختران بابا ندارم
داری میایی، باید که چادر که سر کنم اما ندارم
شرمنده بابا، غیر ازخرابه من برایت جا ندارم
یا عمه یا تو، یا آرزوی مرگ دارم یا ندارم
اما دلت قرص، یک لحظه هم ترس از حرامی ها ندارم
دیدی خمیدم، اینقدر سیلی زد که جایی را ندیدم
بعد از تو بابا، با دامن آتش گرفته می دویدم
من مثل عمه وقتی که قاتل می برید و میبریدم
با خنده می گفت با دست خود از پشت سر سر را
جای تو خالی با حرمله با شمر چه زجری کشیدم
رنگین کمانم، بازو کبود و روی زرد و مو سفیدم
کنج خرابه خوابیده بودم با لگد از جا پریدم
بازار شام و حرف کنیزی و نمی گویم چه دیدم
قربان لبهات من پیر چوب خیزرانی یزیدم
آماده هستم عمه حلالم کن که دیگر سر رسیدم
+دختر داری یا نه؟ خواهر کوچیک داری یا نه؟ یاد اون پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی به خیر که وقتی می فهمیدن میخوای بری حرم بی بی میدیدی یه عروسک بهت میدادن، میگفتن رفتی ببر حرم رقیه؛ معناش میدونی چی بود؟ یعنی دختر بچه بهونه میگیره باید با این چیزا ساکتش کنن؛ نامرد یه دفعه گفت کیه که نمیزاره من بخوابم؟ گفتن: صدای دختر حسینه، گفت: چی میخواد؟ گفتن: بهونه باباش رو گرفته، گفت: این که کاری نداره سر بریده رو براش ببرید، دختری که دلش برا باباش تنگ شده همچین که تشت آوردن روپوش کنار زد، تا چشمش به سر افتاد، آروم آروم شروع کرد رو این لبا دست می کشید یه مرتبه دادش بلند شد بابا کی رگ های گردنتو بریده....
رسیدن به خیر سر و روی خونی
یه دردایی دارم بعیده بدونی
وای سرم، ای کرم
تو از زخمای من نداری خبر
وای سرم، حنجره
به من گفته بودی که رفتی سفر
تو تو سفر، چی شده
چه زخم لب از همه است تازه تر
چیزی از من نپرس
که گوشواره هامه همین دور و بر
نمیبینه چشمام یا اینجا بی نوره
این عطر بابامه یا بوی تنوره
وای ببین، رو زمین
با چه حالی از هوش رفته رباب
وای ببین، دستمو
اینا جای سنگه اینا هم طناب
جون من غم نخور
اصلا ما نرفتیم به بزم شراب
هر چی شد بسته
روی پای من دیگه راحت بخواب
بابا بابا بابا بابا
+وقتی پسر بچه زمبن میخوره، میگن: بلند شو، گریه نکن، مرد که گریه نمیکنه، زودی میاد کس کارش پیدا میکنه، اما دختر زمین میخوره بلند نمیشه اینقدر صبر میکنه تا باباش بیاد... گفت بابا یه نصف شب از ناقه افتادم، هر چی صدات زدم نیومدی.... شنیدم صدای قدمی میاد گفتم بابام کع اینحور تند تند راه نمی رفت، بابام هیچ وقت با عجله قدم بر نمی داشت، همچین که دستم رو سرم بود حس کردم یه دستی موهام گرفت... یک ضربه زد...
بابای مهربونم.چندوقته هروقت میگم بابامومیخوام.بهم سیلی میزنن.بابایتیمی وغریبی بددردیه
گفتم غریبی.آی غریب نوازآقام.یاامام حسن..درسته شماغریب بودین.ولی غریبترازشماحسین توکربلابود.اگه بدن امام حسن وتیرباران کردن.راوی میگه ۷۲ تیربه بدن وتابوتش زدن..ولی مولاابی عبدالله بودتیرهاروازتابوت وبدن شمابکشن.ولی کربلا کسی نبودکناربدن مولاکاری کنه..زینب اومدبالای بلندی.وای حسین....😭😭😭😭😭
@roze_daftari
#روضه_دفتری
❣﷽❣
⬛️#دودمه_طفلان_حضرت_زینب_س
غرق میدان نبردیم و حسینی نسبیم
پسران زینبیم
نوه جعفر طیار و امیر عربیم
پسران زینبیم
🎆🎆🎆🎆🎆
این دو در روزِ مبادا همهی جانِ منند
دو حسین و حَسنند
این دو امیدِ من و تیغمو طوفان منند
دو حسین و حَسنند
🔳🔳🔳🔳🔳
ای غزالان حرم درد مرا درمان کنید
آبرو داری کنید
نذر زینب را به پای دلبرش قربان کنید
آبرو داری کنید
☑️🔹☑️🔹☑️
افتاده دو جانباز حسین در دل صحرا
حسین غریب و تنها
از بهر تماشا تو بیا زینب کبری
حسین غریب و تنها
📿📿📿📿📿
غم به دل راه نده من به غَمَت حساسم
دو پسر آوردم
پایَش اُفتد خودِ من چند نفر عباسم
دو پسر آوردم
❣💔❣💔❣
یک نفس جام بلایت راخودم سرمی کشم
زینب کبری منم
بر هوا خواهی تو از خیمه لشگر می کشم
زینب کبری منم
🔺🔻🔺🔻🔺
تو سلیمان تر از آنی که نگاهم نکنی
یابن الزهرا یاحسین
فرق بگذاری و میلی به سپاهم نکنی
یابن الزهرا یاحسین
🌿🌿🌿🌿🌿
ما همایل بسته و آماده ایم
هردو زینب زاده ایم
تو اشاره کن ببین سر داده ایم
هردو زینب زاده ایم
🍂🔆🍂🔆🍂
تا نفس دارید بهر غربتش کاری کنید
آبرو داری کنید
از ابو فاضل مدد گیرید و سالاری کنید
آبرو داری کنید
💔💔💔💔💔
جانم زخجالت بخدا آمده بر لب
دوطفلم به فدایت
ای هستی زینب تو ببین هستی زینب
دوطفلم به فدایت
🔘🔳🔘🔳🔘
کودکانم نذر چشمان علی اصغرت
ای فدایت خواهرت
رد مکن این هدیه ام را جان زهرا مادرت
ای فدایت خواهرت
❇️❇️❇️❇️❇️
وای اگر امروز جنگیدن به من واجب شود
کربلا خیبر شود
زینب کبری علی ابن ابی طالب شود
کربلا خیبر شود
♨️♨️♨️♨️♨️
نعره حیدری ام تیزتراز شمشیر است
من خودم یار توام
دختر شیر به میدان بزند چون شیر است
من خودم یار توام
🌻🌻🌻🌻🌻
♨️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)♨️
@roze_daftari
❣﷽❣
⚫️ #صلوات_حضرت_رقیه_س
⚫️ #دوبیتی_حضرت_رقیه_س
🔘⚫️️🔘⚫️
یتیمت را پدر جان یاد کردی
مرا زین آمدن. دلشاد کردی
در این ویرانه این ویرانه دل را
به یمن مقدمت آباد کردی
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
در دفترِ شعرِ کربلا این خاتون
عمریست به «دُردانه» تخلص دارد
بالایِ ضریح او مَلَک حک کرده
در دادن حاجات تخصص دارد
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
خاک قدم رقیّه باشی عشق است
زیر علم رقیّه باشی عشق است
با مهدی صاحب الزّمان از ره لطف
یک شب حرم رقیّه باشی عشق است
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
دل من را خدایی کن رقیه(س)
مرا هم کربلایی کن رقیه(س)
بحق نام زیبای عمویت
برای من دعایی کن رقیه
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
من رقیه(س)دخترشیرین زبان شاه دینم
غنچه پژمرده باغ امیرالمومنینم
هردوعالم در دعامحتاج دست کوچک من
تا ابد حاجت رواگردند از یک آمینم
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
هردرد بی دوا را درمان کند رقیه
لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه
گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد
برخوان رحمتخویشمهمان کندرقیه
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
من آن شمع سراپا آتشم کز ناله خاموشم
خم نیلی و اندامم کبودو خود سیه پوشم
همیشه طفل کوچک جا در آغوش پدر گیرد
من ویران نشینم رأس پدر باشد در آغوشم
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
ای داغ غمت لاله ی باغ دل ما
نام تو رقیه جان چراغ دل ما
دل سوختگان غم خود را در یاب
بگذار تو مرهمی به داغ دل ما
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
(آقای رضا یعقوبیان)👇
من رقیه همنشین زینبم
گوشه ی ویرانه در تاب و تبم
قامت خم، با رخ نیلی شده
از غم داغ پدر جان بر لبم
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
سه ساله دختر خون خدایم
به سیرت فاطمه خیرالنسایم
مسیر کوفه و شام و خرابه
عزادار حسین سرجدایم
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
نگر بر آه شبگیرم پدرجان
در این گوشه زمین گیرم پدرجان
دعا کن در کنار تو بمیرم
که از این زندگی سیرم پدرجان
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
گلی از گلشن زهرا رقیه
چو زینب کعبه ی دل ها رقیه
سه ساله دخت سالار شهیدان
شفیع روز وا نفسا رقیه
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
ای گل زهرا چراغ خانه ام
آمدی با سر در این کاشانه ام
ای غریب فاطمه خوش آمدی
روشن از نور تو شد ویرانه ام
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
ای پدرجان من به تو دل بسته ام
کن نگه بر این دل بشکسته ام
یوسف زهرا مرا با خود ببر
دیگر از این زندگانی خسته ام
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
از روز ازل دل به تو بستیم رقیه
ما سائل درگاه تو هستیم رقیه
بنما نظری از کرم و لطف ز رحمت
در بزم عزای تو نشستیم رقیه
(آقای رضا یعقوبیان)👆
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
(:علی اکبراسفندیار)👇
بابا ، برلب رسید ازغصه جونم
کجابودی بابای مهربونم
تمام دختران شامی امروز
همه بابا شونو دادن نشونم
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
پدررقیه جان خویش دریاب
که شداز طعنه های شام بیتاب
یکی از دختران با طعنه گفتا
رقیه؟ من پدردارم،دلت آب
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
پدر داران مرا تحقیر کردند
دگر از زنده ماندن سیر کردند
همه بر گریه ام خندیده بودند
سه ساله دخترت را پیرکردند
(:علی اکبراسفندیار)👆
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
در چهرهء خود هیبت زهرا دارد
بر دوش ابالفضل علی جا دارد
با این که سه ساله است مانند عمو
در دادن حاجت ید طولا دارد
(مهدی مقیمی)
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
چرا خون، هر دو لب های تو بسته؟
و خاکستر به موهایت نشسته؟
کجا بودی پدر که غرق خونی؟
بگو پیشانی ات را کی شکسته؟
(حسن ثابت جو)
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
صلوات👇👇
با رنج و غمی رقیه(س) در شام خراب
چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب
روحش به جنان رفت برایش صلوات
ازغصه وغم تابه ابدرفته بخواب
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
آن منبع پر فروغ فیض اَزلی
یعنی که رقیه ی حسین بن علی
پیوسته فرستید سلام و صلوات
بر هدیه ی قدسی نفس لم یزلی
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
ای شیعه اگر طالب فیضی و برات
مصباح هدی حسین بود راه نجات
اولاد حسین مروج اسلامند
بر روح رقیه تا قیامت صلوات
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
لب تشنه به شام رفتی از سوی فرات
ای غنچه پژمرده باغ حسنات
ای اُم ابی دچار غم چون زهرا
بر اشک شبانه ات رقیه صلوات
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
فرزند حسین رقیه اش قبل ممات
تر کرد لب خشک پدر ز آب فرات
از کربلا اسیر تا شام خراب
تا شام ابد به روح و عزمش صلوات
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
••@roze_daftari┈
930K
نوحه بختیاری حضرت علی اصغر
زیبا و جانسوز😭😭😭😭
#سبک_دا_مهروونُم_رَه☑️
#شاعر_خانم_علیمحمدی📝
#اجرا_استاد_پیام_پرویزی👤
#مداحِ_بختیاری👌👍
🔘دا روده شیریم رَه ۲
🔘عصای پیریم رَه ۲
دا اصغرُم ایخواس حالا دِندون دِراره دا
دا ایی گُلِ شیش ماهه مو جاتیر نداره دا
🔘دا روده شیریم رَه ۲
🔘عصای پیریم رَه ۲
دا جنگ وَسته به کربلا اصغر به خَوهِ دا
دا لَواس خشک و تُشنه ی یه تُکه اَوه دا
🔘دا روده شیریم رَه ۲
🔘عصای پیریم رَه ۲
دا سَرِ دستام تیر زیدِن گِلیسِ دِردِن دا
دا دِشمِنون به روده مو رحمی نکردِن دا
🔘دا روده شیریم رَه ۲
🔘عصای پیریم رَه ۲
دا حونه ی کافر خِراو چه زِم اِخواستِن دا
دا زیدِن ویه تیری به دلِ مو کاشتِن دا
🔘دا روده شیریم رَه ۲
🔘عصای پیریم ره ۲
دا گهواره مَنده پتی دلُم برشته دا
دا هدیه دادُم به خدا گُلِ بهشته دا
🔘دا روده شیریم رَه ۲
🔘عصای پیریم رَه ۲
دا مو حسینِ سُهده دل گُل ایفروشُم دا
دا صدای اصغر هنی ایا به گوشُم دا
🔘دا روده شیریم رَه ۲
🔘عصای پیریم رَه ۲
دا قنداقه به دستُمه پُرِس زِ خینه دا
دا سی رودُم همه زنین به سَروسینه دا
🔘دا روده شیریم رَه ۲
🔘عصای پیریم رَه ۲
دا هیچ گُلی چی اصغرُم پرپر نَوابی دا
دا اصغره شیش ماهه مو قربونی وابی دا
🔘دا روده شیریم رَه ۲
🔘عصای پیریم رَه ۲
دا تَش گِرهده مِن دلُم گُل اَو نَخَرده دا
دا زِ دَسِ ایی کافرون دلُم وِ درده دا
🔘دا روده شیریم رَه ۲
🔘عصای پیریم رَه ۲
دا گُل به گُل گَشتُم ولا به مِنه صحرا دا
دا ندیدُم اصغرمه به مِنه گُلا دا
روضه دفتری حضرت علی اصغر(ع)
(به همراهِ لالایی و مارضایی سوزناک😭)
👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
السلام علیکَ یا اباعبدالله السلام علیکَ یا علی بن الحسین یا باب الحوائج
لالایی عموش بیاد،مشک وعلم به دوش بیاد
گُل با بوسه ی عموش خدا کنه به هوش بیاد
لالایی باباش بیاد،سوار ذوالجناش بباد
صدای خنده ی گُلم،برا عمه هاش بیاد
لالایی بارون بیاد،خوشی به خیمه مون بیاد
عمو نره سمتِ فرات،ابرا تو آسمون بیاد
◾وقتی بچه خوابه میدونی چرا راحت خوابیده؟ آخه شکمش سیره، گرسنه ش نیست، تشنه ش نیست خدا کنه همه ی بچه ها خواب باشن، اما یه بچه ای امشب هر چی دست به دست کردن تو خیمه آروم نشد، خوابش نبرد
لالایی بارون بیاد،خوشی به خیمه مون بیاد
عمو نره سمتِ فرات،ابرا تو آسمون بیاد
همش گفتیم بیاد، بیاد ، حالا این یکی نیاد، چی نیاد؟
لالایی خزون نیاد،حرمله با کمون نیاد
آتیش به جونمون بسه،آتیش به خیمه مون نیاد
ناله میزنی که بگم؟ یا بچه رو حسین عمود گرفته که لشکر ببینه، یا بچه رو رو دست گرفته بغل، که خداحافظی کنه، در هر دو صورت:
لالایی خدا کنه، تو خیمه سرو صدا نش، هر چی میخواد بشه، بشه، سر از تنت جدا نشه😭😭😭وای حسیییین، یه بچه ی شش ماهه رو در نظر بیار، ببین از گوش تا گوش چقدره خدا؟ ببین سر اگه از گوش تا گوش بریده بشه چی ازش میمونه؟😭😭😭وای حسیییین
شماها هر سال داریم براتون تعریف میکنیم بازم گریه میکنید حالا ببین مادر چه کشیده کربلا، یه جایی ببرمت،خیلیا التماس دعا گفتن، مریضا التماس دعا داشتن
علی رو آورد پشت خیمه ها(بماند که حسین چه بلایی سرش اومد) بخدا روضه ی علی اصغر پاره شدن گلو نیست، اینها پاره گلو زیاد داشتن، کسی که تکلیف تموم عالم رو معلوم میکنه، کارش به جایی رسید، هی یه قدم میرفت ، بر میگشت، متحیره ، نگاه میکرد میدید زنها جلوی درِ خیمه ان رفت پشت خیمه نشست رو خاک علی اصغر رو آروم آروم گذاشت زمین دید علی اصغر دست انداخته تیرو گرفته، تیرو کشید بیرون، آااااخ سر داره از بدن جدا میشه(آخه سر با تیر به بدن دوخته شد)😭😭😭سرو آروم آروم کنار بدن گذاشت آی حسیییین، نماز صبر خوند، خدا صبرت بده حسین جان، تا اومد علی بزاره تو قبر الله اکبر آروم سرو چسبوند به بدن که پاره گیه بدن پیدا نشه، دید رباب داره میاد خودشو رسوند یه نگاهی به علی کرد(میخوام یه حرفی بزنم باید ناله بزنی داد بزنی)ان شاءالله گلوی بریده رو ندیده مادرش، حسین سر علی اصغر رو یه جوری گذاشت که مادر نبینه، آی تیر سه شعبه چه کرد ای وای ای وای میخوام از رباب بگم: اولش گفتم اینجا حنجر بریده رو ندید میدونی کی حنجر بریده دزد، لا اله اله الله راوی میگه وقتی داشتن با چوب میزدن رو لبهای مبارکِ اباعبدالله دیدن یه زنی از اُسرا دوید رفت سرِ حسین رو بغل کرد، دید رگ بریده ، دید الان دیگه وقتشه یه دلِ سیر ناله بزنه سر بریده رو بغل کرد ، هی میگفت: رباب برات بمیره حسین هم ناله بشیم با رباب داره لالایی میخونه:
عزیزُم وُ آرزو داشتم ای مردم که بینُم اصغرم رَوِه راه
وُ ای روده نازنینُم اسیو رفتی مینه شیش ماه
عزیزُم و بچه که شیش ماهه ای مردم تازه دندون دِرارهَ
وُ حیف که حرمله داغِ اصغرُمه مینه دلُم گذارهَ
عزیزُم ای حرمله دَسِت بُرا کُشتی روده شیر خوارُم
وُ اَ مرگِ اصغرُم غم اومه به بارُم
عزیزُم وُ نداره طاقت دلُم که ریته بینمُ
وُ پا گهواره پتی ای خدا تا کی مو نشینُم
عزیزُم وُ تو قرآنی رودم اَچه ریت ری زِمینه
وُ اَچه قنداقه ت ای رودُم پُر اَ خینه
عزیزم وُ ساربون تُن خدا کُتی دِه اَمونُم
تا کنُم دلمه پتی سر گهواره رودُم
عزیزُم وُ ای خدا هیچ ماری داغِ رودشه نبینه
وُ داغی که مو دیدُم خاری مین دل نشینه
لالا لالا لالا لالا لالایی(۲)
الا لعنة الله علی القوم الظالمین