#اربعین
#دستگاه_شور
کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد
کوچه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد
کیست این خانم علمدارِ سپاهِ اربعین
شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین
شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب
شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب
هرنفس هر محملی یک منبرِ روضه شده
پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده
گریه آزاد است هرمنزل چه شوروحالی است
روضه خوانها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است
زینبِ امروز ، با روزِ دهم، ... تغییر کرد
این چهل روزِاسارت، عمه جان راپیر کرد
بارها وبارها رأسِ بریده گریه کرد
بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد
سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست
چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست
چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند
هرچه می بینند با لبخند قیمت می کند!!!!
هرکس و ناکس کنارِ ناقه، پایش واشده
بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده
بچه ها را، با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان
گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان
نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست
روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست
بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد
در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد
بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد
تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد
هرکجا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد
بی صدا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد
کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبرکرد
شام را ام المصائب صبر کرد و صبرکرد
حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد
مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد
برسیاهی های چادر جای پا افتاده است
از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است
درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است
نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است
چادری که روی آن روح الامین حساس بود
با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود
بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد
کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد
باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد
با چه دستی روز غارت گوشواره کنده شد
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#اربعین
آواز دشتی
کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد
کوچـه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد
کیست این خانم علمدارِ سپاهِ اربعین
شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین
شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب
شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب
هرنفس هر محملی یک منبرِ روضه شده
پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده
گریه آزاد است هرمنزل چه شوروحالی است
روضه خوانها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است
زینبِ امروز ، با روزِ دهم، ... تغییر کرد
این چهل روزِاسارت، عمه جان راپیر کرد
بارها وبارها رأسِ بریده گریه کرد
بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد
سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست
چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست
چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند
هرچه می بینند با لبخند قیمت می کند!!!!
هرکس و ناکس کنارِ ناقه، پایش واشده
بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده
بچه ها را، با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان
گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان
نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست
روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست
بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد
در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد
بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد
تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد
هرکجا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد
بی صدا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد
کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبرکرد
شام را ام المصائب صبر کرد و صبرکرد
حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد
مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد
برسیاهی های چادر جای پا افتاده است
از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است
درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است
نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است
چادری که روی آن روح الامین حساس بود
با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود
بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد
کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد
باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد
با چه دستی روز غارت گوشواره کنده شد
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🖤🌹🍀🍀🌹🖤
🏴
چهل روزه ندیدمت،
نگو چرا جون بر لبم
شاید نمی شناسی منو
به اون خدا من زینبم
داداش اگه کمونیم،تو بوده ای جوونیم،
رفتی که پیرم
رسمش نبود داداش جونم، تو بری و من بمونم، بذار بمیرم
💔غریب و بی کفن حسین
ما رو غریب که دیده اند،
به اشکمون خندیده اند
به پای نیزه سرت،
پیش چشام رقصیده اند
بگو که ناموس خدا،
مگه کوچه بازاریه
غمی که پشتمو شکست،
غم امانت داریه
داداش یاس تو چیده شد،
چه جور بگم با دست خود،
با آه و گریه قبری
کوچیک کندم براش،
ریختم خاک و یواش یواش،
روی رقیه، با گریه
💔غریب مادر یا حسین
💔چهل روزه ندیدمت
دردم که تازیونه و
رخ سرخ و کبود نبود
دردم اینه که جای من
محله یهود نبود
آمون زقلب تیره شون
امون زچشم خیرشون
سرگرمی شون کتک زدن
یتیم کُشی بود سیره شون
❇️ روضه اربعین
✅ زبان حال حضرت زینب
🌷علیها السلام
............
با کوله باری از غم
زینب رسیده از شام
از بس جسارتم شد
قدم خمیده از شام
دیدی که مرد شامی
با کودکت چکرده
از هر دو دیده ی من
خون میچکیده از شام
ما رابه هر بهانه
مرد یهودی میزد
چه ناسزا از این مرد
زینب شنیده از شام
با دست بسته ما را
بزم حرام کشاندن
چگویمت که زینب
دیگر بریده از شام
............
شعر:
موسوی خورشیدی
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
باحضور اساتید وشاعران گرامی
✔️برای مجالس محرم وصفر امسال
🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه دارید
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac
📣📣📣📣📣
عرض سلام وادب خدمت شما اعضای محترم کانال
بزرگواران توجه کنید این لینک گروه وابسته به همین کانال هست👆👆👆👆
بعضی از دوستان وارد پی وی حقیر میشوند ودرخواست میکنند
لطفا برای پاسخ گویی وارد این گروه شوید⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#شب جمعه
#مناجات امام حسین شب جمعه
#روضه امام حسین(ع)
#گریز روضه اربعین
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔶شب جمعه است صدایت نکنم پس چکنم
🔶جان و سر را بفدایت نکنم پس چکنم
🔶 با حسینِ تو مناجات، شود زیباتر
🔶در دلِ روضه نوایت نکنم پس چکنم
🔶او سرش رفت به نیزه، بدنش عریان شد
🔶من سری هدیه برایت نکنم پس چکنم
🔶عاقبت خاک مرا کرب و بلا خواهی کرد
🔶سینه را کرب و بلایت نکنم پس چکنم
🔶مادری گفت شب جمعه، میان گودال
🔶گریه بر راس جدایت نکنم پس چکنم
🔶خواهری گریه کنان با بدنِ بی سر گفت
🔶شکرِ درگاهِ خدایت نکنم پس چکنم
🔶 دختری ضجه زنان گفت که از کعب نی و
🔶غربتِ عمه شکایت نکنم پس چکنم
🔶 با تنِ پاره ی بی پیرهنی، وقتِ وداع
🔶از دلی خسته روایت نکنم پس چکنم
🔶 همه بر ناقه سوارند بجز دختِ علی
🔶یااَخا فکرِ دعایت نکنم پس چکنم
🔶 بانکِ تکبیر ز رگهای بریده برخاست
🔶از رگِ پاره حکایت نکنم پس چکنم
🔶 محرمان نقشِ زمین، خنده نامحرم سخت
🔶اینچنین شرحِ جنایت نکنم پس چکنم
🔶 تازیانه زدنِ شمرِ لعین جای خودش
🔶زین بلا ناله به غایت نکنم پس چکنم
🔶گفت مضروبه ی گودال بزیرِ ضربات
🔶از یتیمِ تو حمایت نکنم پس چکنم
⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران با بی بی دو عالم حضرت زهرا (س) انشاالله درهر گوشهای از این مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله
⏪امشب شب جمعه شب. زیارتی عزیز زهراست
هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست
🔸نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد
🔸به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد
🔸به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است
🔸هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد
انشاالله دعا کنید هیچ خانوادهای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه
🔸چون شب جمعه شود مادر هرمرده جوان
🔸برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد
⬅️شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد
)راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم
وای حسین وای حسین..
گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد
مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود ..
ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین..
🔅ایا ای تشنه لب مادر حسین جان
🔅به خون اغشته ای مادرحسین جان
انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم
آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه
یاحسین یا حسین..
🔹ایا ای تشنه لب مادر حسین جان ..
🔹به خون اغشته ای مادر حسین جان
🔹چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر
🔹به روی نیزه ها بینم سرتو
امان امان از دل فاطمه
امان از دل زینب
آخه زینب خودش بوده کربلا آن لحظه ای که سر برادر حسین رفت روی نیزها
🔸سری به نیزه بود در مقابل زینب
🔸خدا کنند که نباشد سر برادر زینب
یادشهدا وامام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند عزاداران درآستانه اربعین حسینی قرارداریم گریزی در این خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرند
⏪بیاد آن قافلة دل شکسته ای که روز اربعین آمد کربلا ، شما دیدید اربعین شهدا ، با چه عظمتی ، پدر و مادر و خانواده شهدا را کنار مزار می برند مراقب شان بودند ، دلداری می داند . اما دلها بسوزد برای این قافله ، تا چشم این زن و بچه
به قبرها افتاد خودشان را از بالای شترها به زمین انداختند هر کسی قبری را بغل گرفت ، عمه سادات هم آمد کنار برادر ، یادش میاد خاطرات روز عاشورا ، یادش میاد آن روزی که وارد کربلا شد با چه عزت و احترامی علی اکبر ، قاسم ، عباس زینب را پیاده کردند ، حالا هر چه نگاه می کند نه قاسمی دارد ، نه عباس ، نه علی اکبری دارد ، حسین جان من زینبم ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم
نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد .
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نزدیکه اربعینه
اگه توهم مثل من جاموندی ازقافله
پیشنهادمیکنم بیای تواین کانال👇
#استوری
#پروفایل
#نوحه
#روضه
اینجا خیمه امام حسین هست🖤
دلت روآروم میکنه😭
بزن روی لینک تا ببینی
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه اربعین(2)
#روضه روز اربعین
#مداح استاد احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
"السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔶آمده بردرگدایت یا حسین
🔶می کنند ازدل صدایت یا حسین
🔶دل حریم عشق تو باید شدن
🔶کن دلم را کربلایت یا حسین
🔶نی فقط نام تورا من خونده ام
🔶ازازل خونده خدایت یا حسین
🔶قطره ای ازاشک زینب هدیه کن
🔶تاشود جانم فدایت یا حسین
حسین جان حسین جان
🔸کاروان خسته از شام ویران می رسد
🔸بادلی پرخون سر قبرشهیدان می رسد
دلهاراببرید کربلا برای کاروانی که آهسته داره میاد
🔸کربلای دوست دارد حال و هوای دیگری
🔸چون برایش مهمان دل افغان می رسد
🔸اولین زائر برای شام مظلومان حسین
🔸باعطیه جابرازاصحاب ایمان می رسد
🔸کاروانی دیگری گوید آمد کربلا
🔸بانک آه وناله اش تا ارش رحمان می رسد
🔸زینب غمدیده می آید به دشت کربلا
🔸چون گل پژمرده از رنج وهجران می رسد
⬅️کاروان رسید مابین دوراهی بشیر آمد صدا زد اقاجان یازین العابدین یک راهی می رود کربلا یک راه می رود مدینه اقاجان کجا برم فرمود قافله سالار این کاروان عمه ام زینبه ...آومد صدا زد بی بی یک راه میره کربلا تانام کربلا را ام مصائب شنید فرمود بشیر مارا کربلا ببرید چون چهل روز برای عزیزمان عزاداری نکردیم
عزیزان کاروان تا رسید نزدیک کربلا سکینه خاتون فرمود عمه جان زینب بوی بابام به مشامم می رسد عمه جان زینب مثل اینکه کربلا نزدیکه
🔸شمیم جان فضای کوی بابم
🔸مرا اندر مشام جان برآید
🔸گمانم کربلا شد نزدیک عمه
🔸که بوی مشک ناب عنبر آید
⏪انشاالله هیچ دختری رو داغ بابا نشان نده هیچ دختری رویتیم نکنه عزاداران روز اربعین حسینی است تنها کسی که روز اربعین وارد کربلا قبل از ورود کاروان حسینی شد جابر ابن انصاری بود
جابرابن انصاری به اتفاق عطیه آمد کربلا صدا زد عطیه دست من رو بگیر ید مراببرکنارقبراقام امام حسین عطیه میگه دست جابررو گرفتم امد در کنار قبرسید الشهدا نشست کنار قبرابی عبدالله سه مرتبه صدازد یا حبیبی یاحسین
صدازد اقاجان یااباعبدالله من جابرم اقاجان چرا جواب پیر غلام تو نمی دهی
اقاشنیدم صدای زنگ قافله داره میاد آمدم ببینم قافله سالار کاروان عمه سعاداته امام سجاده
عطیه به جابر گفت
زجا برخیز ای جابر زره جانانه می آید
قدم از خانه بیرون نه که صاحب خانه می آید
زجا برخیز جابر کن نظاره شدبه پا محشر
که ازره بلبل و شمع و گل و پروانه می آید
زجا برخیز ای جابر به استقبال زینب رو
که این عرش مکان ازگوشه ویرانه میآید
زچه بارمصیب پشت او خم گشته است اینک
که در نزد اخا باقامت مردانه می آید
عزیزان تا چشم امام سجاد افتاد به جابر
جابررو در آغوش گرفت فرمود جابر همین جا بود که سر بابام رو ازقفا بریدند
همین جا بود فرق برادرم علی اکبر راشکافتند آمدندآل الله مثل برگ خزان خودشان را روی زمین انداختند عقیله بنی هاشم امدکنارقبربرادرفرمود حسین جان بلند شو ببین زینب ازاسارت برگشته است
🔶گرچه غمدیده و بی تاب ولی برگشتم
🔶من به خاک غمت امروز معطر گشتم
🔶من چهل روز فقط همسفر شمر شدم
🔶من چهل روز فقط همقدم سر گشتم
🔶هر کجا صحبت آزار شد و کعب نی ای
🔶سپر دخترکان تو برادر گشتم
🔶چشم عباس به دور، آه نمی دیدی کاش
🔶من چهل روز پی چادر و معجر گشتم
🔶چشم واکن که ببینی قد زینب تا شد
🔶خیز از جا و ببین هم قد مادر گشتم
حسین جان ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم
نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد .
حسین آرام جانم..حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نوحه حضرت رقیه(س)
#پنجم_صفر_شهادت
#حضرت_رقیه_س
#دستگاه_همایون
🌴الهی به رقیه ، الهی به رقیه
الهی به رُخ نیلیِ زهرای سه ساله
که با شیون و با گریه و ناله
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
پس رو زده با کوه گناهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
هر جا سخن از راهِ رسیدن به خدا شد
داده دلِ ما زود گواهی به رقیه
هرکس که امیدش شده از کُلِ جهان قطع
انداخته با گریه نگاهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
وا شد گره از مشکل ما تا که شبِ قدر
ده مرتبه گفتیم الهی به رقیه
مدیونِ حسینیم که داده دلِ ما را
گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
تا روزِ ابد در دلِ ما کینه ی شام است
وقتی که ندادند پناهی به رقیه
هرجا که زمین خورده درآن شب سرِعباس
انداخته از نیزه نگاهی به رقیه
تو بابِ مُرادی بده حاجت ما را
تاهر دم وهر لحظه بگوئیم الهی به رقه
🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
#اربعین
السلام علیک یا ابا عبدالله
ها
دلت میخواست امشب کجا بودی
لبیک یا حسین.....
امام صادق علیه السلام در زیارت ابی عبدالله فرمود:
لَبَّيْكَ یا دَاعِيَ اللَّهِ
إِنْ كَانَ لَمْ يُجِبْكَ بَدَنِي عِنْدَ اسْتَغاثَتِک وَ لِسانِی عِنْدَ اسْتِنْصٰارِک
حسین جان
ای دعوت کننده ی به سوی خدا
اگه نبودم عاشورا، با این جسم و بدنم، با این زبانم به تو لبیک بگم...
فَقَدْ أَجَابَكَ قَلْبِي وَ سَمٍعِی وَ بَصَرِی
اما با قلبم ، با چشمم ، با گوشم
لبیک میگم دعوت تو رو
با چشمام برات گریه میکنم
با گوش هام مرثیه هات رو میشنوم
خونه ی قلبم هم که خونه ی محبتِ توست
حالا بگو
لبیک یا حسین....
لبیک یا حسین....
آماده اید بریم کربلا یا نه
آخ بمیرم
قافله ای که چهل منزل ،
از کربلا تا شام
بر شتران بی جهاز
با دست بسته ی به ریسمان
خسته و گرسنه و تشنه
به شام بلا رسیده بود
چند روزِ که از شام بلا خارج شدند
امانتی هایی رو که به غارت برده بودند رو پس گرفتند
عمامه ی پیغمبر رو پس گرفت زینب
پیراهن مادرش فاطمه رو پس گرفت
مقنعه ی زهرا رو زین العابدین پس گرفت
عَلَمِ عباس رو پس گرفت
گهواره ی علی اصغر رو پس گرفت
گوشواره هایی که ربوده شده بود رو پس گرفت
آی حسین.....
از همه جانسوز تر اینه
سرهای بریده رو پس گرفتند
دارند برمیگردند کربلا
آی روزگار
یه بار دیگه خاطرات زینب ورق خورد
دفعه ی اولی که کربلا اومده بود
چجوری آوردنش
با چه عزت و احترامی پیاده اش کردند
قافله ای که قمر بنی هاشم داشت
علی اکبر داشت
قاسم و عون و جعفر داشت
خودِ حسین بالا سرِ زینبه
اما قافله ای که داره بر میگرده
از این بنی هاشم ، فقط سرهای بریده شون رو داره زینب میاره
آخ چه گذشت
ان شاء الله یه اربعین با پای پیاده بری کربلا
پاهات تاول بزنه
خسته بشی
تازه نمیگذارند به خدا
اونقدر عزت و احترامت می کنند
همینکه رسیدی به بین الحرمین
خستگی چندروزه از بدنت در می ره
تا چشمت به گنبد عباس می افته
تا چشمت به گنبد ابی عبدالله می افته
اصلا انگار نه انگار که چند روز توی راه بودی
این قافله هم رسید کربلا
سکینه ی بنت الحسین ، عمه جانش رو خبر کرد
عمه جان
گویا داریم به کربلا نزدیک میشیم
هنوز به قبرها نرسیده
مثل برگ درخت پاییز
از روی مرکب ها خودشون رو به زمین انداختند
▪️هریکی سوی مزاری میدوید
▪️هریکی قبری در آغوش میکشید
آخ بمیرم
اوج مصیبت اربعین اینه
گزارشات زینب کبری بمونه
گزارش های سکینه کنار علقمه بمونه
گزارش های رباب که دنبال قبر علی اصغرش می گشت بمونه
همه ی اوج مصیبت اینه
یه بارِ دیگه این قبرها گشاده شد
سرهای بریده به بدن ها ملحق شد
آخ نمیدونم سکینه بدن عموجانش رو دید یا نه
بدن بابا رو که دیده بود
اما بدن علی اکبر رو ندیده بود
بدن عموجانش عباس رو ندیده بود
حسین وای.....
تموم شدها
اربعین نخواهی فریاد بزنی
کِی میخواهی فریاد بزنی
حسین....
خاطره ها رو یادآوری کرد
داداش
▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود
معمولا خاطرات خودش توی یاد آدم می مونه
اما زینب از چهار سالگی خوشی ندیده
همه ی خوشیش حسین بود
که اونم توی کربلا دسته جمعی کشتنش
حالا داره یادآوری می کنه
مادرا امشب زیر بغل این خانم رو بگیرند
از کربلا که میرفت رشیده میرفت
اما حالا که برگشته خمیده آمده
▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود
▪️هرکه می گفت حسین،پاسخ او سیلی بود
حسین .....
====================
❣﷽❣
🌾#روضه_پیامبر_ص
🌾#آقای_مطیعی
▪️ای بهشت مدینه شهر رسول
▪️باغ سر سبز لاله های بتول
▪️تو بهشتی ولی بهارت کو
▪️ای قرار همه قرارت کو
▪️شِکوه بر درگه خدا داری
▪️ناله وامحمّدا داری
*رسول خدا خیلی در بین ما غریبه...*
▪️شهر احمد، کجاست احمدِ تو
▪️از چه خاموش شد محمّد تو
▪️ای جهانِ وجود، هستت رفت
▪️خاتم الانبیا زدستت رفت
▪️گرد غم بر فلک نشست، نشست
▪️پشت شیر خدا شکست، شکست
▪️گرد غربت مدینه را به سر است
▪️از مدینه،علی غریب تر است
▪️او که بار بلای امّت برد
▪️او که پا بر نجات خلق فشرد
*پیغمبر چقدر برای ما زحمت کشید...*
▪️جگرش را زطعنه چنگ زدند
▪️به جبینش زکینه سنگ زدند
*یه روزیم به پیشانی پسرش سنگ زدند...*
▪️بارها امّت ستم گستر
▪️بر سرش ریختند خاکستر
▪️بر قدم هاش خار افشاندند
▪️کاذبش گفته ساحرش خواندند
▪️چون پدر با عدو تکلّم کرد
▪️با لب غرق خون تبسّم کرد
▪️بارها جان خویش داد زدست
▪️تا که گردد بشر خدای پرست
▪️وقت رفتن نخواست از امّت
اجر، الاّ مودّت عترت
* "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی..."
آقا خوب حقت رو ادا کردن...امشب برای پیغمبر گریه کن؛روز قیامت جلو حضرت زهرا شرمنده نشیما!
بگیم دورامون رو زدیم همه جا رفتیم برای پیغمبری که اینقدر برای ما زحمت کشید هیچ کاری نکردیم.
▪️بعد عمری خون دل حقت ادا شد یا محمد
▪️آیه های کوثرت از هم جدا شد...
چطور حقش رو ادا کردند؟ابن سعد در طبقات الکبری نوشته:راوی میگه ابن عباس رو دیدم گریه میکرد؛گفتم چرا گریه میکنی؟خودم بودم پیغمبر فرمود:"ایتونی بالکتف و الدوات"بیاید براتون وصیت کنم"اَکتُب لکم کتابا لا تضلوا بعدی"بعداز من گمراه نمیشید؛چی گفتن؟"انما یهجر رسول الله"
▪️ان الرجل لیهجر جز کفر محض نیست
▪️این جنگ با کتاب خدای پیمبر است
"و ما ینطق عن الهوی؛ان هو الا وحی یوحی"
گفتند پیغمبر داره هذیون میگه.
▪️آن کس که داد نسبت هذیان به مصطفی
▪️از کینه اش به صورت زهرا نشانه بود
▪️با آن همه سفارش پیغمبر خدا
▪️پاداش دوستی علی تازیانه است
▪️یارب مغیره مادر ما را چگونه زد؟!
▪️کز جای تازیانه ی او خون روانه بود
در مجلس معاویه ی ملعون امام حسن بود،دونه دونه اینا رو مورد خطاب قرار داد؛رو کرد به مغیره بن شعبه
فرمود:"اما انت یا مغیرة بن شعبه انت ضربتَ فاطمةَ"تو مگر فاطمه رو نزدی"حتی اَدمَیتَها"تا اینکه بدنش خون آلود شد...*
▪️روح پاکش زتن چو گشت رها
▪️باز گردید دست توطئه ها
▪️بود روی زمین جنازه ی او
▪️که شکستند عهد تازه ی او
▪️منکر آیه ی شریفه ی شدند
▪️بانی فتنه ی سقیفه شدند
▪️از جحیم سقیفه خصم شریر
▪️آتش افروخت در بهشت غدیر
▪️چیره شد دست ظلم بر مظلوم
▪️غصب شد حق چهاره معصوم
▪️تا به جای صمد صنم شد نصب
▪️گشت حق کتاب و عترت غصب
▪️گر چه در نظم، قدرتم دادند
▪️چه کنم حکم وحدتم دادند
▪️ورنه پیوسته می زدم فریاد
▪️که کجا فاطمه زپا افتاد
▪️روز غصب خلافت علوی
▪️گشت پامال، حرمت نبوی
▪️در سقیفه ستم به مولا رفت
▪️آتش از بیت وحی بالا رفت
▪️شعله افروختند بر در وحی
▪️آیه ای شد جدا زکوثر وحی
▪️زخم شمشیر بر سر حیدر
▪️گشت اجر رسالت دیگر
▪️حمله بر حجّت خدا کردند
▪️فرق او را زهم دو تا کردند
*دو سه جمله هم بریم در خونه ی امام حسن...*
▪️بعد قتل علی امام حسن
▪️گشت همچون پدر غریب وطن
▪️ریخت یک آسمان بلا به سرش
▪️خون شد از غیر و آشنا جگرش
▪️زهر کین زد شراره بر دل او
▪️عاقبت جعده گشت قاتل او
▪️آسمان بس که خون به جامش ریخت
▪️جگرش خون شد و ز کامش ریخت
▪️روز تشییع، در برِ یاران
▪️پیکرش شد زتیر، گلباران
*بدن مطهرش رو سوراخ سوراخ کردند...*
▪️بارش تیر و جسم یار کجا؟
▪️یاس زهرا و نیش خار کجا
▪️آل هاشم اگر چه خون جگرید
▪️این خبر را به خواهرش نبرید
▪️سوز زخم درون بس است بر او
▪️دیدن طشت خون بس است بر او
▪️یوسف فاطمه،حسین عزیز
▪️اینقدر اشک از دو دیده نریز
▪️مجتبی هم به غربت تو گریست
▪️هیچ روزی بسان روز تو نیست
▪️در حسن زخمِ چند چوبه ی تیر
▪️در تو زخم هزاراها شمشیر
شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار
**
▪️کربلا سنگ بر جبینت خورد
▪️تیر بر حلق نازنینت خورد
*امشب مادرت عزاداره
دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد...*
"السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل والنهار ولا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم.السلام علی الحسین،وعلی علی بن الحسین،و علی اولادالحسین،و علی اصحاب الحسین"
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه فاطمه زهرا (س)
#گریز حضرت علی اکبر(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) شب شهادت فاطمه زهرا(س) است انشاالله به آبروی فاطمه زهرا درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای مریضان انشاالله همه اموات فیض ببرند دلها را روانه کنید مدینه روضه حضرت زهرا (س) برایتان بخونم همه اموات فیض ببرند
🔶مدینه داغ دل را تازه کردی
🔶مرا با غصه اواره کردی
🔶مدینه با دل زهرا چه کردی
🔶چرا با قلب و دلها ریشه کردی
🔶مدینه ای که هستی شهر غمها
🔶بگو با ما تو از احوال زهرا
🔶 گل یاس علی نیلوفری شد
🔶رخ خورشید او خاکستری شد
🔶مدینه تو بگو زهرا جوان است
🔶چرا پس قامت مادر کمان است
⬅️دلها بسوزه برفاطمه زهرا(س) وصیت کرد علی جان شبانه غسلم بده شبانه کفنم کن شبانه دفنم کن چه کرد مولا علی(ع) به وصیت زهرا(س)
می نویسند نیمه های شب اسما ه آب می ریخت علی بدن فاطمه را غسل داد امام حسن یک طرفه امام حسین یک طرف دیگر زینب وام کلثوم یک طرف دیگر نشسته اند گریه می کنند
آرام آرام گریه می کنند
انشاالله در مجلس ما کسی نباشه که داغ مادر دیده باشه خیلی سخته
نیمه های شب کنار بدن فا طمه( س) یک دفعه علی مرتضی صدا زد زینب ام کلثوم بیاید با مادرتان خدا حافظی کنید بچه ها ی امام علی خودشان انداختند روی بدن مادر یک دفعه دیدند بی بی دستهای را گشود یک دستی به گردن حسنه یک دستی به گردن حسینه یک دفعه منادی بین زمین آسما ن صدا زد یا علی جان حسن وحسین را از روی سینه مادرشان بلند به خدا سوگند که این حالت انها فرشتگان آسمان را به گریه انداخت امیر المومینین انها را از روی سینه مادرشان بلند کرد
یاد شهدا و امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه علی اکبر(ع) همه اموات فیض ببرند
⏪ابا عبدالله.. وقتی اومد کنار علی اکبر دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه ببرد چه کرد صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردرخیمه رسانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بسم الله الرحمن الرحیم 🤞
روضه اربعین
#مداح.حاج آرمین غلامی
#نوزدهم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه
چهل روز است زینب داغ دیده
ز گلهایی که او در باغ دیده
چهل روز است برادر جان کجایی
چرا افتاده بین ما جدایی
چهل روز است دل زینب شکسته
به روی ناقهای با دست بسته
چهل روز است زینب دل غمین است
زبان حال زینب این چنین است
چهل روز است زینب از غم تو
بگرید روز و شب در ماتم تو
چهل روز است هر روزش چهل روز
چهها بگذشت بر زینب چهل روز
چهل روز است که از داغ برادر
غریبانه زند بر سینه و سر
چهل روز است زینب خواهر تو
چهل منزل به دنبال سر تو
🔸آه از آن ساعت که با صد شور و شین
🔸زینب آمد بر سر قبر حسین
امان از اون لحظه ای که بی بی زینب کبری وارد کربلا شد...
🔸بر سر قبر برادر چون رسید
🔸ناله و آه و فغان از دل کشید
یا صاحب الزمان...
تا اهلبیت به کربلا رسیدند...
مثل برگهای خزان...
خودشون رو از مرکب ها به زمین انداختند...
هر کدوم قبر عزیزی رو در آغوش گرفت...
یکی قبر علی اکبر رو بغل گرفته...
یکی قبر قاسم رو گرفته...
یکی کنار قبر عباس...
یک مادری هم کنار قبر علی اصغر...
اما بین جمعیت دیدند زینب هم داره دنبال قبر حسین میگرده...
🔸با زبانِ حال، آن دور از وطن
🔸گفت با قبر برادر این سخن
🔸السلام ای کشته راه خدا
🔸السلام ای نور چشم مصطفی
داداش ببین خواهرت برگشته...
🔸بهر تو امروز مهمان آمده
🔸خواهرت از شام ویران آمده
داداش نبودی ببینی..
بعد از تو با ما چه کردند...
🔸چون تو رفتی بیکس و یاور شدم
🔸دستگیر فرقه ی کافر شدم
داداش طاقت داری بگم یا نه...
🔸بعد قتل و غارت اموال تو
🔸تاخت دشمن بر سر اطفال تو
🔸بس که سیلی شمر زد بر رویشان
🔸گشت نیلی صورت نیکویشان
جات خالی بود این نامردها که رحم نداشتند...
چشم برادرم عباس رو دور دیده بودند...
هر وقت بچه ها بهانه میگرفتند بهشون تازیانه میزدند...
بهشون سیلی میزدند...
بزار اینطوری بگم...
🔸 یاسها را جوهر نیلی زدند
🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند
همه بچه ها رو زدند...
🔸کودکان را یک به یک سیلی زدند
داداش همه این مصیبتها یک طرف مجلس یزید یه طرف...
🔸آه از آن ساعت که از روی غضب
🔸زاده ی سفیان یزید بیادب
🔸در حضور خواهر گریان تو
🔸چوب میزد بر لب و دندان تو
داداش حسین خیلی برام سخت گذشت...
مجلس یزید ملعون...
وقتی نانجیب با چوب خیزران به لب و دندانت میزد...
شرمنده حسین جان...
نتونستم کاری کنم...
آخه دستهای خواهرت رو با غل و زنجیر بسته بودند
آی غریب حسین...
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
روضه اربعین سوم شهریور 402.mp3
7.68M
روضه اربعین حسینی (ع)🖤
با مداحی حاج احمد صفاری
جابر زجا بر خیزو خاک غم بسر کن😭🥀
مانند نی از پرده دل ناله بسر کن😭🥀
از خانه بیرون شو که صاحب خانه آمد🥀
با بلبل شمع و گل و پروانه آمد🥀
🏴🏴🏴🏴🏴
الهم عجل الویک الفرج🤲🤲
@roze_daftari
#روضه_دفتری
هدایت شده از روضه دفتری
اربعین آمد و خون شهدا میجوشد
اربعین آمد و خون شهدا میجوشد
باز از خاک بلا اب بقا میجوشد
اربعین آمد و شد داغ شهیدان تجدید
خون به دلها ز عزای شهدا میجوشد
*وقتی وارد سرزمین کربلا شدن هنوز نرسیده به کربلا مثل برگ خزون از روی ناقه ها به زمین خودشون انداختن .دوان دوان به سوی قبور شهدا ،آری داغ شهيدان تجدید شد ،اینجا همان جا بود که بدن،علی اکبر اربا اربا شد،اینجا همان جابود بدن قاسم ابن الحسن زیر سم اسب ها زنده زنده ،بدنش استخوان هایش شکست وخورد شد،
آخ بمیرم تمام مصائب کربلاخصوصا جلوی چشمان زینب کبری، تداعی میشه تجسم میشه،اینجا همان جایی بود اومدن توگودال قتلگاه دیدن بدن حسین سر نداره،حتی یه جای سالم نداره،صدا زدن( اَ انَت اخی وبن امی) * آیا تو برادر منی؟ باورم نمیشه آیا تو پسر مادر منی؟باورم نمیشه
کو پیراهن کهنه دست بافت مادرم؟کو انگشترت که با انگشت از بدنت بریدن وغارت کردن .همه دارن نگاه میکنن یه وقت دیدن این خواهر خم شد لب هارو روبدن بریده حسین گذشت
ای که رگ هایت همه بریده
دشمنت بعد ازبه من خندیده است
ازحرم تا قتلگه برتو قسم
بوی زهرا مادرم پیچیده است
همه ازسویدای دل به یاد شهدا وشهدای کربلا سه بار ناله بزن
یاحسین...
اربعین آمد و از داغ شهیدان خدا
اشک سرخ است که از دیده ما میجوشد
اربعین شهدا تازه شود در هرسال
خون مظلومیشان درهمه جا میجوشد
جوشش خون جوانان دلیر ایران
شرح خونی است که در کرببلا میجوشد
🎤مداح:حاج احمد صفاری
✏️خادمه اهل بیت
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
هدایت شده از روضه دفتری
روضه اربعین یک شهریه 402.mp3
10.31M