eitaa logo
روضه دفتری
21.5هزار دنبال‌کننده
178 عکس
10 ویدیو
3 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی بعلاوه صوت همراه با متن مداحی (نوحه، سینه زنی، مولودی) با توجه به مناسبت های پیش رو آیدی کانال در ایتا #روضه_دفتری @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
مشاهده در ایتا
دانلود
. 1 🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من یا بن الحسن... آقای من... 🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من 🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من آقا... یعنی ميشه... یک روزی هم من در مقابل شما بایستم... دست به سینه بگذارم... بگم... السلام علیک یا صاحب الزمان... 🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من 🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست آقا ببین یک محرم ديگه رسیده... کجایی ای پسر فاطمه... 🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست 🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من صاحب عزا کجایی... ببین امسالم خیمه های عزای جد غریبت رو برپا کردیم... اما بازم شما نیومدید 🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من 🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها ببین آقا امشب برا چی اومدم... حرف دلم چیه.... 🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها 🔸مُهری بزن به نامه ی کرب و بلای من (شاعر: محمد بیابانی) آقا... اومدم کربلام رو امضا کنی (یا صاحب الزمان...) این نفسای آخرو بزا بکشم تو حرمت همه اومدن و من نیومدم این دوره از کرمت هرکی اومده حرمو دیده میگه ببرم ببرم ببرم ببرم یه ضریحه و یه کرب و بلا یه حسینِ و یه حرم یه حرم یه حرم .............. *حالا چشم سرتو ببند و با چشم دل نگاه کن فکر کن تو راهه کربلایی: (مگه نگفتن:وصف العیش نصف العیش) مثلاً تو قبول کردی کوله بارمو من بستم  مثلاً من الآن توی راه کرب و بلا هستم  مثلاً رسیدم دارم زیارت نامه میخونم  مثلاً رو به ایوونِ حرمت زیر بارونم  مثلا دم شیش گوشه پیشِ قبر حبیبم من خونهء مادریم اینجاس کی میگه که غریبم من ای باوفا منو ببر به کربلا .
‍ ‍ ع به نفس : حجت الاسلام میرزا محمدی 🏴🏴🏴🏴🏴 لطف حسین ما را، تنها نمیگذارد😭 گرخلق واگذارد ،او وا نمیگذارد او کشتی نجات و ،کشتی شکسته ماییم مولا به کام غربال، مارا نمیگذارد زهرا س به دوستانش ،قول بهشت داد ست بر روی گفته ی خویش ،او پا نمیگذارد ما مستحق ناریم ،از بس گناهکاریم باید که سوخت مارا، زهرا س نمیگذارد😭😭 *وقتی پیغمبر ص خبر داد، به صدیقه ی طاهره، که فرزندت حسینو میکشند، پرسید بابا کجا میکوشنش؟ "فی ارض یقال لها کربلا"* 😭😭 *گریه فاطمه شروع شد، پرسید بابا، اون روزی که میکوشنش شما زنده ای یا نه؟ فرمود نه دخترم، باباش علی در قید حیات هست یا نه؟ نه دخترم، من هستم یا نه؟ نه دخترم، گریه ی فاطمه بیشتر شد،😭 پرسید "یا ابا فمن یبکی علیه؟!!"  پس کی بر حسینم گریه میکنه؟!! به به ،... رحمت خدا به این ناله ها ..." امام صادق فرمود: خاموش کننده ی آتش جهنم است گریه بر حسین " یا ابا ... فمن یبکی علیه؟! پس کی بر حسینم گریه می کنه؟! فرمود دخترم : غصه نخور، یه امتی میاند ،مثل مادر بچه مرده، بر حسین تو زار میزنند ...  "جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ"نسل به نسل، اینا میاند بر حسین تو گریه می کنن" گریه ی فاطمه بند اومد" گل لبخند به لب های زهرا نقش بست ،یعنی چی؟_ یعنی گریه بر ابی عبدالله سبب رضایت فاطمه ست ...."*😭 *بعد پیغمبر فرمود:دخترم باید یه قولی به من بدی؛قیامت تو باید از زن هاشون شفاعت کنی، منم از مرد هاشون شفاعت می کنم ..."😭 ممنونتیم بی بی جان، که با گریه ی بر حسین تو ،ما رو مشمول به شفاعتت می کنی ..." حالا آماده ای یا نه ؟!!* علیک یا اباعبدالله  حسین  حسین... به به، *خود ابی عبدالله فرمود: "أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ"  گریه بر منه حسین، سنگ محک ایمانه، هیچ مومنی نیست که منو یاد کنه و اشکش جاری نشه" حالا میخوای بری کربلا؟!! کدوم کربلا ؟! میروم بینم درکجا زینب س شکوه از شمر بی حیا دارد  *بگم کجا بود؟! همون جایی که کربلا میرسی میگن تل زینبیه ..." اومد بالا بلندی دختر امیرالمومنین، راوی میگه دیدم دو دست روی سر گذاشت " هی میگه یا غیاث المـــستــغیثین ..."*😭 *دوان دوان افتانو خیزان، از بالای بلندی به سمت گودی قتلگاه ، هی زمین میخوره و بلند میشه" هی فریاد میزنه  وا محمدا " وا علیا " وا اماه " 😭 اما دیدن لحن مناجات زینب س عوض شد ..." فقط صدا میزنه واحسینا ..." آخه دید "وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ" 😭 ناله بزن یا حسین ...*😭😭 *وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِک ، مُولِعٍ سَیفَهُ عَلَی نَحرِکَ ، "با عجله از گودال قتلگاه برگشت"  دید داداشو محاصره کردن ،هرکی با هر چی دستشه داره ضربه میزنه ..." یا الله " یه تعبیری امام باقر ع اینجا دارن"  گفتم و دعات کنم؛ فرمود: "لقد قُتِل الحسینَ بالسّیف و السنان و بالحجارةِ و بالخَشبِ و بالعصا😭 " یعنی یه عده ای کربلا بودن توانایی حمل سلاح جنگی رو نداشتن، با عصا جدمو میزدن "*😭 حسین حسین حسین...😭 بأبی المستضعف الغریب، یا قتیل الله، یااباعبدالله  السّلام عَلیَ الحُسَین ع وعَلی عَلِِیِ ابن الحُسَین ع  وعَلی اوْلادِ الحُسَین ع) و عَلی  اَصحابِ الحُسَین ع... لطفی که کرده ای تو به من، مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین ع ده مرتبه یا الله ... 🏴🏴🏴
4_5782933869313393720.mp3
1.96M
وتوسل به امام زمان # شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها @roze_daftari روضه دفتری
4_5774138029694257676.mp3
1.81M
امام زمان روضه حضرت زهرا سلام الله علیها @roze_daftari روضه دفتری
هدایت شده از روضه دفتری
4_5774138029694257676.mp3
1.81M
امام زمان روضه حضرت زهرا سلام الله علیها @roze_daftari روضه دفتری
🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴 خدای بنده پرورم ،اینجانیام کجا برم بازم گدای این درم،اینجانیام کجا برم اُدعونی اَستَجِب لَکُم،خودت یادم دادی خدا عفو توگشته باورم،اینجانیام کجا برم آی خدای گنه کارا،من اومدم که بکِشی دست نوازش به سرم،اینجانیام کجا برم میدونم ای خدای من،ازهمه مهربونتری حتی زمادر پدرم،اینجانیام کجا برم گدای سر بزیرتو،اشک ندامت میریزه ببین تو دیده ترم، اینجانیام کجا برم خودت به ماامیددادی،که ناامید شدی بیا دل شکسته میخرم،اینجانیام کجا برم ببین که مثل یتیما،سرم روزانوی غمه من سوگوارحیدرم،اینجا نیام کجا برم توروبحق حسنین،به اشک وآه زینبین ببخش ما را زکرم،اینجا نیام کجا برم «مداح»دل شکسته را،بحق مرتضی ببخش ای ازهمه عزیزترم، اینجا نیام کجا برم 🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» @roze_daftari
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 دوباره شب شد گرفتم احیا بــه حـقِ قــرآن بــه آل طـاها بـه حـق احمـد بـه حـق زهرا نظـر بـه مـا کـن دَمـی خـدایا ببخشـا مــا را بـه شـاه نجف الهی العفو 🤲 الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 اگرچه من توبه هاشکستم ولـی گـرفتـی خـدا تو دستم بــه درگـه تـو  امیـد و بستم محب زهـرا و حیـدر هستم گنـاه مـن از همــه مُضــاعـف الهی العفو 🤲 الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 چـه سازم آخـر،بگـو تـو یارب دگـــر شــدم از، گــنه لبـــالــب به حق خون حسین امشب تو بگذر از مـا بـه جان زینب بــه لـب تشنـگانِ وادیِ طَـفّ الهی العفو 🤲 الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 بـــه حــق عبــاس و ایـــده ی او دو دســت از تــن بــریـده ی او به چشم درخون کشیده ی او بـــه فـــرق از هـــم دریـــده ی او که پاره پاره شده چو مُصحَف الهی العفو   🤲 الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 به آن یتیمی که گشته نومید پـدر پـدر گفت گـرسنه خوابید ســر پــدر تــا بـــه دامنـش دیــد دگـــر از ایــن غصــه بــر نتــابیـد بـه جـان شیرین کـه داد ازکف الهی العفو  🤲  الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 بـه روی مـــاهِ حســین سـوگـند بــــه آه آهِ  حســـین  ســـوگــــند بـــه قتلــگاه حســین ســـوگـــند بــــه آن نگـــاه حسـین سـوگند بـــه کــــربـلا کـــن مــــرا مُشَــرّف الهی العفو  🤲  الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» @roze_daftari
◼️◽️◼️◽️◼️◽️◼️◽️◼️◽️◼️◽️◼️◽️◼️◽️◼️◽️ 🍂اللهم عجل لولیک اگه به دنبال مطالب زیبا_و_جدیدمیگردی پیشنهادمیکنم بیای تواین کانال👇 اینجا یک هیئت مجازی ست 🖤 دلت روآروم میکنه😢 بزن روی لینک تا ببینی 🍂🍂🍂🍂🍂🍂 👇 https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
✔️اولین و فعال ترین کانال درایتا😍 🌙ماه رمضان نزدیکه اگرمداحی،این کانال خیلی به کارت میاد👇 همراه با سبک های متنوع✅ 🔹کانال نوحه و روضه مجمع الذاکرین بزن رو لینک واردشو👇 https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴 خدای بنده پرورم ،اینجانیام کجا برم بازم گدای این درم،اینجانیام کجا برم اُدعونی اَستَجِب لَکُم،خودت یادم دادی خدا عفو توگشته باورم،اینجانیام کجا برم آی خدای گنه کارا،من اومدم که بکِشی دست نوازش به سرم،اینجانیام کجا برم میدونم ای خدای من،ازهمه مهربونتری حتی زمادر پدرم،اینجانیام کجا برم گدای سر بزیرتو،اشک ندامت میریزه ببین تو دیده ترم، اینجانیام کجا برم خودت به ماامیددادی،که ناامید شدی بیا دل شکسته میخرم،اینجانیام کجا برم ببین که مثل یتیما،سرم روزانوی غمه من سوگوارحیدرم،اینجا نیام کجا برم توروبحق حسنین،به اشک وآه زینبین ببخش ما را زکرم،اینجا نیام کجا برم «مداح»دل شکسته را،بحق مرتضی ببخش ای ازهمه عزیزترم، اینجا نیام کجا برم 🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» @roze_daftari
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 دوباره شب شد گرفتم احیا بــه حـقِ قــرآن بــه آل طـاها بـه حـق احمـد بـه حـق زهرا نظـر بـه مـا کـن دَمـی خـدایا ببخشـا مــا را بـه شـاه نجف الهی العفو 🤲 الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 اگرچه من توبه هاشکستم ولـی گـرفتـی خـدا تو دستم بــه درگـه تـو  امیـد و بستم محب زهـرا و حیـدر هستم گنـاه مـن از همــه مُضــاعـف الهی العفو 🤲 الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 چـه سازم آخـر،بگـو تـو یارب دگـــر شــدم از، گــنه لبـــالــب به حق خون حسین امشب تو بگذر از مـا بـه جان زینب بــه لـب تشنـگانِ وادیِ طَـفّ الهی العفو 🤲 الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 بـــه حــق عبــاس و ایـــده ی او دو دســت از تــن بــریـده ی او به چشم درخون کشیده ی او بـــه فـــرق از هـــم دریـــده ی او که پاره پاره شده چو مُصحَف الهی العفو   🤲 الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 به آن یتیمی که گشته نومید پـدر پـدر گفت گـرسنه خوابید ســر پــدر تــا بـــه دامنـش دیــد دگـــر از ایــن غصــه بــر نتــابیـد بـه جـان شیرین کـه داد ازکف الهی العفو  🤲  الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 بـه روی مـــاهِ حســین سـوگـند بــــه آه آهِ  حســـین  ســـوگــــند بـــه قتلــگاه حســین ســـوگـــند بــــه آن نگـــاه حسـین سـوگند بـــه کــــربـلا کـــن مــــرا مُشَــرّف الهی العفو  🤲  الهی العفو 🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» @roze_daftari
✔️اولین و فعال ترین کانال درایتا😍 🌙 برای ایام ماه رمضان اگرمداح وسخنران هستی ،این کانال خیلی به کارت میاد👇 همراه با سبک های متنوع✅ 🔹کانال نوحه و روضه مجمع الذاکرین . . بزن رو لینک واردشو👇 https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 حضرت علی اکبر(ع) امام زمان(عج) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اول مجلس دعای سلامتی امام زمان (عج)را باهم زمزمه می کنیم اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَک طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا یا صاحب الزمان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 🔸هیچ امیدی نباشد بر من و احوال من 🔸مستحق هیــچ پروازی نباشد بال من 🔸کارهای من وصالت را به تاخیر افکند 🔸بوی هجران می دهد پرونده اعمال من 🔸من دگر آن نوکر خوب و قدیمی نیستم 🔸این لباس نوکری گرید بر این احوال من 🔸بارها خوردم زمین از جا بلندم کرده ای 🔸بارها شد جای من تو آمدی دنبال من یابن الحسن 🔸بارها دستم گرفتی و نمک گیرت شدم 🔸شکر یک نعمت نکرد آخر زبان لال من 🔸تا دم آخر منم شرمنده احسـان تو 🔸من گنه کردم،تو کردی گریه براحوال من ⬅️حسین جان شب علی اکبرِ .. میگن همه کارایِ پدر دست پسر بزرگه .. میدونی چقدر علی اکبر مودب بود مقابل باباش؟ آی جوونایی که امشب گرۀ دلتون باز نشد زود نیت کنید بگید ما امشب میریم دستُ پای باباهامونُ می بوسیم بزار بابات تعجب کنه بگه چرا اینجوری میکنی بگو اخه رفتم فهمیدم اقام علی اکبر دوست داره پسر نوکر باباش باشه منم میخوام نوکرت باشم .. بگو اگه بابا من باهات بلند حرف زدم غلط کردم .. غلط کردم!!!کیه مثل بابای من و تو که نون حلال به بچه اش بده؟ نون حلال و شیر پاکِ که تو میگی صلی الله علیک یا عبدالله دلت میلرزه اونایی هم که مادر ندارن ، بابا ندارن خدا رحمتشون کنه .. به من گفته پسر اگه میخوای سربلند باشی باید غلام حسین باشی.. ما همه امشب اومدیم بگیم يا علی اکبر! حلقه به‌گوشمون کن در خونت.. روضه بخونمُ از همه التماسِ دعا .. فرمود بهترین لحظه برا یه بابا اون لحظه ای که جوونشُ میبینه داره راه میره جلوش .. بهترین لحظه برا پدر و مادر همین لحظه ست که به همه نشون میده میگه این پسر منه ببینید این نوکر حسینِ .. امام صادق علیه السلام فرمود بهترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که میبینه جوونش جلوش راه میره ، قد میکشه .. گفتند آقا بدترین لحظه چه لحظه ایه؟ فرمود اون لحظه ای که بابا خودش بچه شو تو قبر بذاره .. بدترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که دست و پا زدن بچه شو ببینه .. اینا همه برات مقدمه بوده روضه زیاد شنیدی میخوام زودی روضه بخونم ⏪اما امان از اون لحظه ای که اباعبدالله کنار بدن پاره پاره علی اکبر رسید... 🔅 پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد 🔅 پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد 🔅 پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت 🔅پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد، انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم.   اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد.  آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد.    لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود.  لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم.    هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد...  گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا  پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد.  اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد .همان آن ساعتی امام حسین به بالین پسرش علی اکبر امد سربه علی زانو گذاشت دلش ارام نشد خم شد صورت به صورت علی گذاشت از سوز دل صدا می زد پسرم علی اکبر هرکاری کرد نتوانست بدن علی را به خیمه برساند صدا زد😭 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بردر خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بردر خیمه رسانم علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ۱۴۰۳/۱/۲۶
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 حضرت علی اکبر(ع) امام زمان(عج) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اول مجلس دعای سلامتی امام زمان (عج)را باهم زمزمه می کنیم اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَک طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا یا صاحب الزمان اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 🔸هیچ امیدی نباشد بر من و احوال من 🔸مستحق هیــچ پروازی نباشد بال من 🔸کارهای من وصالت را به تاخیر افکند 🔸بوی هجران می دهد پرونده اعمال من 🔸من دگر آن نوکر خوب و قدیمی نیستم 🔸این لباس نوکری گرید بر این احوال من 🔸بارها خوردم زمین از جا بلندم کرده ای 🔸بارها شد جای من تو آمدی دنبال من یابن الحسن 🔸بارها دستم گرفتی و نمک گیرت شدم 🔸شکر یک نعمت نکرد آخر زبان لال من 🔸تا دم آخر منم شرمنده احسـان تو 🔸من گنه کردم،تو کردی گریه براحوال من ⬅️حسین جان شب علی اکبرِ .. میگن همه کارایِ پدر دست پسر بزرگه .. میدونی چقدر علی اکبر مودب بود مقابل باباش؟ آی جوونایی که امشب گرۀ دلتون باز نشد زود نیت کنید بگید ما امشب میریم دستُ پای باباهامونُ می بوسیم بزار بابات تعجب کنه بگه چرا اینجوری میکنی بگو اخه رفتم فهمیدم اقام علی اکبر دوست داره پسر نوکر باباش باشه منم میخوام نوکرت باشم .. بگو اگه بابا من باهات بلند حرف زدم غلط کردم .. غلط کردم!!!کیه مثل بابای من و تو که نون حلال به بچه اش بده؟ نون حلال و شیر پاکِ که تو میگی صلی الله علیک یا عبدالله دلت میلرزه اونایی هم که مادر ندارن ، بابا ندارن خدا رحمتشون کنه .. به من گفته پسر اگه میخوای سربلند باشی باید غلام حسین باشی.. ما همه امشب اومدیم بگیم يا علی اکبر! حلقه به‌گوشمون کن در خونت.. روضه بخونمُ از همه التماسِ دعا .. فرمود بهترین لحظه برا یه بابا اون لحظه ای که جوونشُ میبینه داره راه میره جلوش .. بهترین لحظه برا پدر و مادر همین لحظه ست که به همه نشون میده میگه این پسر منه ببینید این نوکر حسینِ .. امام صادق علیه السلام فرمود بهترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که میبینه جوونش جلوش راه میره ، قد میکشه .. گفتند آقا بدترین لحظه چه لحظه ایه؟ فرمود اون لحظه ای که بابا خودش بچه شو تو قبر بذاره .. بدترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که دست و پا زدن بچه شو ببینه .. اینا همه برات مقدمه بوده روضه زیاد شنیدی میخوام زودی روضه بخونم ⏪اما امان از اون لحظه ای که اباعبدالله کنار بدن پاره پاره علی اکبر رسید... 🔅 پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد 🔅 پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد 🔅 پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت 🔅پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد، انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم.   اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد.  آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد.    لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود.  لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم.    هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد...  گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا  پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد.  اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد .همان آن ساعتی امام حسین به بالین پسرش علی اکبر امد سربه علی زانو گذاشت دلش ارام نشد خم شد صورت به صورت علی گذاشت از سوز دل صدا می زد پسرم علی اکبر هرکاری کرد نتوانست بدن علی را به خیمه برساند صدا زد😭 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بردر خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بردر خیمه رسانم علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ۱۴۰۳/۱/۲۶
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 حضرت قاسم (ع) امام زمان(عج) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🔸الا ای صاحب قلبم کجایی 🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟ 🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟ 🔸نمی دانم کجای کربلایی اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. امشب بریم در خانه ابن الکریم... میوه دل امام حسن... 🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی 🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی امشب صاحب عزا... خود امام حسنه... آقای کریم ماست... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... مریض دارم... امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر... امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده... مگه ميشه... برا میوه دلش اشک بریزی... برا قاسمش اشک بریزی... آقا دست خالی برت گردونه... آماده ای بریم کربلا بسم الله... امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن.. آی جوون دارای مجلس.. آی مریض دارا.. آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا.. مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه.. ⬅️وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت.. دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین.. صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن.. 10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه.. (حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره) با چه سختی اذن میدان گرفت بماند.. 💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد.. لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه.. آخه این پسر امام حسنه.. خون امیرالمومنین تو رگاشه.. 🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد: این نوجوون رو می شناسم باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد.. عمر چه کنیم؟ گفت: مگه نمی بینید زره نداره.. مگه نمی بینید کلاه نداره.. پس چه کار کنیم؟ نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید.. بگم و ناله بزنی.. بدن قاسمو سنگ باران کردن.. آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن.. حواس قاسم رو پرت کردن.. نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد.. دیدن قاسم روی زمین افتاد.. زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم  بلند شد.. واعماه.. عمو به دادم برس.. عمو به فریادم برس.. 🔸افتادم از پشت فرس 🔸عمو به فریادم برس عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه. ابی عبدالله دوید سمت میدان.. (چه جور اومد میدان ابی عبدالله)   می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن.. آخ...تنها بدنی که سر داشت  و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه.. یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه... ♦️ای یادگار روی قشنگ برادرم ♦️جان کندنت به روی زمین نیست باورم ♦️پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود ♦️پر‌پر مزن مثل کبوتر برابرم ♦️در استخوان خرد جناق تو دیده ام ♦️تصویر درب خانه و مسمار و مادرم ♦️یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور ♦️یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم ◀️(اوج)راوی کربلا میگه.. گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم.. همین که گرد و غبار فروکش کرد  آخ  اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند.. دلم برا قاسم نسوخت.. دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت.. آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد.. (عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم) آی حاجت دارا..جوون دارا..ناله دارا...آی مریض دارا.. 🔹یه وقت دیدن حسین بدن قاسم و بغل گرفت..سینهٔ قاسم روچسباند به سینه.. آخ بمیرم...بدنو آورد گذاشت داخل خیمهٔ دارالحرب.. (خیمه دارالحرب، خیمه ای بود که بدن شهدا رو نگهداذی میکردند) نشست میان دو بدن.. گاهی صدا میزد میوهٔ دلم علی اکبرم.. گاهی صدا. میزد یادگار برادرم قاسمم.. حالا هر کجا مجلس نشستی به سوز دل ابی عبدالله به نوجوانی و مظلومیّ قاسم ابن الحسن صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو.. یا_حسین علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ۱۴۰۳/۱/۲۸
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 حضرت قاسم (ع) امام زمان(عج) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 🔸الا ای صاحب قلبم کجایی 🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟ 🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟ 🔸نمی دانم کجای کربلایی اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. امشب بریم در خانه ابن الکریم... میوه دل امام حسن... 🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی 🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی امشب صاحب عزا... خود امام حسنه... آقای کریم ماست... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... مریض دارم... امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر... امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده... مگه ميشه... برا میوه دلش اشک بریزی... برا قاسمش اشک بریزی... آقا دست خالی برت گردونه... آماده ای بریم کربلا بسم الله... امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن.. آی جوون دارای مجلس.. آی مریض دارا.. آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا.. مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه.. ⬅️وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت.. دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین.. صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن.. 10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه.. (حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره) با چه سختی اذن میدان گرفت بماند.. 💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد.. لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه.. آخه این پسر امام حسنه.. خون امیرالمومنین تو رگاشه.. 🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد: این نوجوون رو می شناسم باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد.. عمر چه کنیم؟ گفت: مگه نمی بینید زره نداره.. مگه نمی بینید کلاه نداره.. پس چه کار کنیم؟ نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید.. بگم و ناله بزنی.. بدن قاسمو سنگ باران کردن.. آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن.. حواس قاسم رو پرت کردن.. نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد.. دیدن قاسم روی زمین افتاد.. زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم  بلند شد.. واعماه.. عمو به دادم برس.. عمو به فریادم برس.. 🔸افتادم از پشت فرس 🔸عمو به فریادم برس عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه. ابی عبدالله دوید سمت میدان.. (چه جور اومد میدان ابی عبدالله)   می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن.. آخ...تنها بدنی که سر داشت  و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه.. یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه... ♦️ای یادگار روی قشنگ برادرم ♦️جان کندنت به روی زمین نیست باورم ♦️پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود ♦️پر‌پر مزن مثل کبوتر برابرم ♦️در استخوان خرد جناق تو دیده ام ♦️تصویر درب خانه و مسمار و مادرم ♦️یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور ♦️یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم ◀️(اوج)راوی کربلا میگه.. گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم.. همین که گرد و غبار فروکش کرد  آخ  اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند.. دلم برا قاسم نسوخت.. دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت.. آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد.. (عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم) آی حاجت دارا..جوون دارا..ناله دارا...آی مریض دارا.. 🔹یه وقت دیدن حسین بدن قاسم و بغل گرفت..سینهٔ قاسم روچسباند به سینه.. آخ بمیرم...بدنو آورد گذاشت داخل خیمهٔ دارالحرب.. (خیمه دارالحرب، خیمه ای بود که بدن شهدا رو نگهداذی میکردند) نشست میان دو بدن.. گاهی صدا میزد میوهٔ دلم علی اکبرم.. گاهی صدا. میزد یادگار برادرم قاسمم.. حالا هر کجا مجلس نشستی به سوز دل ابی عبدالله به نوجوانی و مظلومیّ قاسم ابن الحسن صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو.. یا_حسین علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ۱۴۰۳/۱/۲۸
4_5940582864411166258.mp3
910.1K
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بسم الله الرّحمن الرّحیم... السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِی وَ عَلَى آبَائِهِ 🔸شبی میانِ همین روضه ها قبولم کُن 🔸به حرمتِ غم آل عبا قبولم کُن 🔸درون سینه‌یِ من حُبِّ مُرتضی جاریست 🔸به حقِّ فاطمه و مرتضی قبولم کُن 🔸به ناله هایِ جگر سوزِ حضرتِ باقر 🔸به روضه خوانِ غمِ نینوا قبولم کن -
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 عرفه امام زمان(عج) حضرت اباالفضل(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ♦️ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم ♦️با همه آدمیان غیر تو خلوت کردیم ♦️جای خالیِ تو را هیچکس احساس نکرد ♦️به گمانم که به دوری تو عادت کردیم ♦️سال ها می گذرد، منتظری برگردیم !! ♦️پس مشخص شده ماییم که غیبت کردیم ♦️نمک سفره ی تان را همه خوردیم ولی ♦️با گناهان، به همین سفره خیانت کردیم ♦️جمکران هم که رسیدیم ،به جای ندبه ♦️فقط از حاجت خود پیش تو صحبت کردیم ♦️دلمان از همه ی مردم عالم که گرفت ♦️گریه کردیم و سپس سجده به تربت کردیم ⬅️چقدر دلمون میخواست این عرفه ای کربلا باشیم، بخدا کربلا عرفه یه حالِ دیگه است، عرفه کربلا دیدنی است.اما حسین جان! اگه کربلا نیستم امروز، اما اینجارو برات کربلا میکنم..اما اونایی که عرفات روضه می خونن، هر جا اباالفضلی شد روضه شون، آقا امام زمان سر زده بهشون، آقاجان! امروز به ما سر نمی زنی؟ می خوام روضه عموتون عباس رو بخونیم. روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد. ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر.. صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده. دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم.. اجازه میدان بده . ابی عبدالله فرمودند.. برادرم. يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی . تو پرچمدار منی عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری. تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم. این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم. صدا زد سمعا و طاعتا مولای. عباس علمدار مشک و گرفت. حرکت کرد. اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده هی بچها میگن االعطش العطش خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس. رفت به سمت شریعه ی فرات. دیدن مشک رو پر از آب کرد دست برد زیر آب. میخواد آب بنوشه اما. ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین. یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله. آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند. صداشون به ناله بلنده هی میگن العطش. برگشت به سمت خیمه ها. یه نانجیبی خدا لعنتش کنه. دست راست حضرت رو قطع کرد. صدا زد. بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم. یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد. (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه. چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد آب روی زمین ریخت.. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا. متحیر ایستاد. دیگه دست دربدن نداره. آب هم نداره. با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها.. در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک. ای وای... ای وای.. هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد. سر رو خم‌ کرد. نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد صدای ناله اش بلند شد (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا. هر کسی از بلندی بر زمین میخوره. اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه عباس که دست در بدن نداشت. بمیرم باصورت به زمین افتاد تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید خودش رو سریع رساند کنار برادر. خدایا چکار کردن با برادرم. اومد کنار بدن عباسش نشست. صدا زد 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم. بگید عموجانمون عباس برگرده. 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده. 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش. دید دستهای برادر رو قطع کردن. تیر به چشم عباسش زدند عمود آهنین به فرقش زدند. بدن رو قطعه قطعه کردند. طاقت نیاورد. دستهاش رو گذاشت روی کمر. صدا زد. اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند. بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده. 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا احمد بهزادی 🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ 1403/3/25
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شب جمعه امام زمان(عج) امام حسین (ع) حضرت اباالفضل(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم "السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🔶شب جمعه است، بیا حال مرا بهتر کن 🔶فکر دلواپسیِ قلب منِ مضطر کن 🔶گذر عمر منِ بی سر و پا بر تو نخورد 🔶عزم دیدار مرا در نفس آخر کن 🔶عمر من رفت و تو را درک نکردم آقا 🔶فهم من درخورِ درک تو نشد باور کن 🔶چِقَدَر نام تو بردم به زبانم، یک بار 🔶تو صدایم بزن و خوش دلم ای دلبر کن 🔶سهم من، از تو فراقِ تو شده غم دارم 🔶منّتی بر سر من نِه، تو غمم کمتر کن 🔶این شب جمعه اگر مقصد تو کرب و بلاست 🔶نزد ارباب دعایی به منِ نوکر کن ⬅️اجر و مزده شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) انشاالله درهر گوشه ای از مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روا بشید شفای همه‌ی مریض‌ها انشاالله شب جمعه است همه اموات فیض ببرند *شب زیارتی ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا مهمان امام حسین است ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسینو قسم بده به پهلوی شکسته مادرش (زهرای مرضیه)انشاء الله حاجت روا می شی شفای همه مریض ها انشاالله امشب آسمان هم با ما در این ساعت برای ابی عبدالله گریه کنه . فرمود فاطمه جان ، همه چشم ها قیامت گریانه غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟همون فاطمه ای که "وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ😭 كُرْهًا" حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه میکشند "بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً" ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه میگه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش . تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا روزی که حسینمو میکشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت "یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟"اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من  بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی .... منم قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم ...." یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و  فاطمه ای" آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال... "فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ" یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد.... خون تمام پیشانی رو فرا گرفت ... شهدا هم با ما گریه کنند ... ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام  بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین .... یادشهدا وامام شهدا اموات جمع حاضراز این مجلس و محفل فیض ببرند شب جمعه بهره امواتمان باشه عزداران این جا امام حسین با صورت به زمین افتاد درعلقمه هم وقتی دستهای عباس را قطع کردند وباعمود اهنین به سرش زدند اخ بمیرم برات قمر بنی هاشم همچنان با صورت به زمین افتاد صدا زد : برادر برادرت را در یاب اه امان از اون لحظه ای که امام حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش بریده تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم دلم خون دلم خون ایهاولناس گرفته علقمه بوی گل یاس الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا #🖌مداح اهل بیت (ع)احمدبهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 جمعه امام حسین شب جمعه امام حسین(ع) روضه اربعین بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🔶شب جمعه است صدایت نکنم پس چکنم 🔶جان و سر را بفدایت نکنم پس چکنم 🔶 با حسینِ تو مناجات، شود زیباتر 🔶در دلِ روضه نوایت نکنم پس چکنم 🔶او سرش رفت به نیزه، بدنش عریان شد 🔶من سری هدیه برایت نکنم پس چکنم 🔶عاقبت خاک مرا کرب و بلا خواهی کرد 🔶سینه را کرب و بلایت نکنم پس چکنم 🔶مادری گفت شب جمعه، میان گودال 🔶گریه بر راس جدایت نکنم پس چکنم 🔶خواهری گریه کنان با بدنِ بی سر گفت 🔶شکرِ درگاهِ خدایت نکنم پس چکنم 🔶 دختری ضجه زنان گفت که از کعب نی و 🔶غربتِ عمه شکایت نکنم پس چکنم 🔶 با تنِ پاره ی بی پیرهنی، وقتِ وداع 🔶از دلی خسته روایت نکنم پس چکنم 🔶 همه بر ناقه سوارند بجز دختِ علی 🔶یااَخا فکرِ دعایت نکنم پس چکنم 🔶 بانکِ تکبیر ز رگهای بریده برخاست 🔶از رگِ پاره حکایت نکنم پس چکنم 🔶 محرمان نقشِ زمین، خنده نامحرم سخت 🔶اینچنین شرحِ جنایت نکنم پس چکنم 🔶 تازیانه زدنِ شمرِ لعین جای خودش 🔶زین بلا ناله به غایت نکنم پس چکنم 🔶گفت مضروبه ی گودال بزیرِ ضربات 🔶از یتیمِ تو حمایت نکنم پس چکنم ⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران با بی بی دو عالم حضرت زهرا (س) انشاالله درهر گوشه‌ای از این مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله ⏪امشب شب جمعه شب. زیارتی عزیز زهراست هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست 🔸نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد 🔸به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد 🔸به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است 🔸هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد انشاالله دعا کنید هیچ خانوادهای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه 🔸چون شب جمعه شود مادر هرمرده جوان 🔸برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد ⬅️شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین.. گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود .. ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین.. 🔅ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔅به خون اغشته ای مادرحسین جان انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه یاحسین یا حسین.. 🔹ایا ای تشنه لب مادر حسین جان .. 🔹به خون اغشته ای مادر حسین جان 🔹چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر 🔹به روی نیزه ها بینم سرتو امان امان از دل فاطمه امان از دل زینب آخه زینب خودش بوده کربلا آن لحظه ای که سر برادر حسین رفت روی نیزها 🔸سری به نیزه بود در مقابل زینب 🔸خدا کنند که نباشد سر برادر زینب یادشهدا وامام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند عزاداران درآستانه اربعین حسینی قرارداریم گریزی در این خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرند ⏪بیاد آن قافلة دل شکسته ای که روز اربعین آمد کربلا ، شما دیدید اربعین شهدا ، با چه عظمتی ، پدر و مادر و خانواده شهدا را کنار مزار می برند مراقب شان بودند ، دلداری می داند . اما دلها بسوزد برای این قافله ، تا چشم این زن و بچه به قبرها افتاد خودشان را از بالای شترها به زمین انداختند هر کسی قبری را بغل گرفت ، عمه سادات هم آمد کنار برادر ، یادش میاد خاطرات روز عاشورا ، یادش میاد آن روزی که وارد کربلا شد با چه عزت و احترامی علی اکبر ، قاسم ، عباس زینب را پیاده کردند ، حالا هر چه نگاه می کند نه قاسمی دارد ، نه عباس ، نه علی اکبری دارد ، حسین جان من زینبم ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد . الا لعنة الله علي القوم الظالمين احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 امام زمان(عج) امام رضا (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يا أَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى، أَيُّهَا الرِّضا، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ. 🔶مـاه صـفـر گـذشت بـیا تا سـفـر کـنـیم 🔶بـاید از این دو مـاه دوبـاره گـذر کـنیم 🔶آقـا بـیـا کـه دیـدۀ حـسـرت کـشـیـده را 🔶با اشک دوری از تو و این ماه تر کنیم 🔶هرشب به شوق روضۀ فردا نفس زدیم 🔶شب را از این به بعد چگونه سحر کنی 🔶مـزد دو مـاه گـریۀ خـود را گـرفـته‌ایم 🔶خود را به یک نگاهت اگر مفتخر کنیم 🔶ما خـسـته نـیـسـتم که رخـت سـیـاه را 🔶با خـستگی از این تن وامـانده در کنیم 🔶امسال هم گذشت و پس از این رواست که 🔶گـریه بـرای فـاطـمۀ پـشـت در کـنـیـم 🔶برخـیز تا مـسافـر صحـن رضا شـویم 🔶مـاه صـفـر گـذشت، بیا تا سـفـر کـنـیم ♦️ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی ♦️خفته در خاک خراسان، تو غریب الغربایی ♦️اغنیاء مکه روند و فقرا سوی تو آیند ♦️جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی ⬅️آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ... آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ... آی کسی که هر وقت گره به زندگیت افتاد صداش زدی یا امام رضا ع.. جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا... 🌹(یا امام رضاع)2 ⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن.. خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید... 🍂(گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید...یا امام رضا(ع‌)🌹 خیلی غریبه، خیلی مظلومه، از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی... ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ....فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست... ◀️ بگم یا امام رضا ...تو خراسان چه کردند با امام رضا.. امام رضا رو زهر دادن... اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره.... صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن... ( آقا جان چرا..) آخه میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم... اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم... اما دل تو دلم نبود... هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم مثل مار گزیده ها بخودش می پیچه.. هی میگه (جگرم سوخت)3 ⬅️ (اباصلت میگه).....میگه دیدم آقا چشمش به دَره... چی میخوام بگم...😭 میخوام بگم این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه.... امام رضا منتظره کی جوادش میاد... ⬆️ (اوج)اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا...😭 به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ... آقا گرفتارم... به جوونیّه جوادت منم بهر امیدی اومدم ... امروز نزار دست خالی برگردم... ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطه خیلی شباهت به امام رضا داره.... پرسیدم آقا زاده شما کی هستی..... صدا زد اباصلت.... أنا حجة الله عليك ...من جوادالائمه ام....  ⬅️(سوز) میوهٔ دل امام رضا اومد... وارد حجره امام رضا شد.😭... امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد.... جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد...😭 سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری شب جمعه امام زمان امام حسین(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان ویا رحیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ 🔸شب جمعه است، بیا حال مرا بهتر کن 🔸فکر دلواپسیِ قلب منِ مضطر کن 🔸گذر عمر منِ بی سر و پا بر تو نخورد 🔸عزم دیدار مرا در نفس آخر کن 🔸عمر من رفت و تو را درک نکردم آقا 🔸فهم من درخورِ درک تو نشد باور کن 🔸چِقَدَر نام تو بردم به زبانم، یک بار 🔸تو صدایم بزن و خوش دلم ای دلبر کن 🔸سهم من، از تو فراقِ تو شده غم دارم 🔸منّتی بر سر من نِه، تو غمم کمتر کن 🔸این شب جمعه اگر مقصد تو کرب و بلاست 🔸نزد ارباب دعایی به منِ نوکر کن ⬅️شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست شبی که مادرش فاطمه زهرا مهمان امام حسین است ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسینو قسم بده به پهلوی شکسته مادرش (زهرای مرضیه)انشاء الله حاجت روا می شی شفای همه مریض ها انشاالله امشب آسمان هم با ما در این ساعت برای ابی عبدالله گریه کنه . فرمود فاطمه جان ، همه چشم ها قیامت گریانه غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد😭 دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟همون فاطمه ای که "وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ😭 كُرْهًا" حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه میکشند "بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً" ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه میگه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش . تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا روزی که حسینمو میکشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت "یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟"اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من  بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی .... منم قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم ... یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و  فاطمه ای" آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال... "فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ" یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد.... خون تمام پیشانی رو فرا گرفت ... شهدا هم با ما گریه کنند ... ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام  بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین .... الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1403/7/19