4_5884119811293711828.mp3
1.44M
#حضرت_امالبنین_زمینه
گریه میکنه_یه مادر مرثیه خون
داره با رباب _گهواره رو میده تکون
گریه میکنه_وقتی که میشنوه حرم
ناله میزدن_به خیمه ها آب برسون
تشنه کنار دریا
آبی نخوردی آخر
تو سر بلندم کردی
شیرم حلالت مادر
یوماه یوماه
آب از خجالت تو آب شد
یوماه یوماه
مشکت شرمندهی رباب شد
یوماه یوماه
ویلی علی شبلی ...
تشنه بودی و_نخوردی از آب فرات
تشنه جون دادی_بمیره مادرت برات
تیر حرمله_نذاشت به خیمه برسی
ماه من بگو_چی اومده سر چشات
وقتی جلو چشمات بود
عکسِ لبای اصغر
بی آب نرفتی خیمه
شیرم حلالت مادر
یوماه یوماه
رفتی توو خیمه قحط آب شد
بی تو زینب
راهی مجلس شراب شد
یوماه یوماه
ویلی علی شبلی ...
حرف غیرتت _ شده زبونزد همه
غیرتو چه خوب_نشون دادی توو علقمه
آرزومه که_منو شفاعتم کنی
روز محشرت_که هستی پیش فاطمه
الحق که عباسی و
بودی قد ِ یه لشکر
بودی پناه زینب
شیرم حلالت مادر
یوماه یوماه
بعد از داغت واویلتاه شد
یوماه یوماه
بعد از تو زینب بی پناه شد
یوماه یوماه
ویلی علی شبلی ...
4_5884119811293711829.mp3
3.99M
#حضرت_امالبنین_زمینه
اگه ثمر داشتم، قرص قمر داشتم
فدا سر حسین اگه چارتا پسر داشتم
همیشه غم داشتم، قامت خم داشتم
شرمندهٔ فاطمهام قربونی کم داشتم
همیشه غم داشتم، قربونی کم داشتم
نگید شبش قمر نداره
ام البنین پسر نداره
فقط بگید عزیز زهرا، مادر نداره
اولادی و من تحت الخضری
به فدای ابی عبدالله
—————————
وقتی بشیر اومد، زینبِ پیر اومد
هشتاد و چارتا زن و بچهٔ اسیر اومد
قلبم و آزردن، تا مشک و آوردن
فهمیدم از صورتاشون خیلی کتک خوردن
قلبم و آزردن، دیدم کتک خوردن
دیدم قدش خمیده زینب
نمیدونم چی دیده زینب
میگن که زیر دست و پا بود، امید زینب
کاشکی زیر شمشیرا بودم
من به جای ابی عبدالله
به فدای ابی عبدالله
—————————
خونه خراب میشم، بدجوری آب میشم
وقتی که روبرو با چشمای رباب میشم
با اینکه غم داره، به روم نمیاره
تقصیر عباس منه نداره شیرخواره
سکینه گفت عمو که جون داد
خجالتش نرفته از یاد
هر جا می دید من و رباب، از نی می افتاد
روز و شب میخونم از داغِ
کربلای ابی عبدالله
#محمدعلی_بیابانی
.
#زمینه
#حضرت_ام_البنین
#حضرت_امالبنین_زمینه
پسرام قوربون اشکای، پسرای زهرا
جون ناقابل دارم اونم، به فدای زهرا
می میرم تا زینب مادر میگه، منو جای زهرا
آخه برای زینب، چجوری مادر باشم؟
من اومدم اینجا که، کنیز حیدر باشم
بهم نگید فاطمه، تازه میشه غمای زینب
جونمو میگیره، بغضه توی صدای زینب
من بمیرم برای زینب
من بمیرم برای زینب
خودم و هر چارتا فرزندم، به فدای زینب
دسته گلهام باشن تو جمعِ، شهدای زینب
به ابالفضلم گفتم باشه، خاک پای زینب
به بچه هام گفتم که، حسینی مذهب باشن
پسر بزرگ کردم که، غلام زینب باشن
زندگیشون باید، بگذره توو هوای زینب
نذرشون میکنم، واسهی کربلای زینب
تا بمیرن برای زینب
من بمیرم برای زینب
شنیدم عاشورا توو صحرا، گذر غم افتاد
هجوم آوردن سمت خیمه، وقتی پرچم افتاد
دستای عباس از تن افتاد، که حسینم افتاد
آخه تا عباسم بود، کسی مگه جرأت داشت؟
حسین ابالفضلو داشت، تو زانوهاش قدرت داشت
دیگه باید فقط، اشک بریزم برای زینب
آخ که جای طناب، مونده رو دست و پای زینب
من بمیرم برای زینب
من بمیرم برای زینب
#داود_رحیمی ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
#روضه_دفتری