eitaa logo
روضه دفتری
21.5هزار دنبال‌کننده
178 عکس
10 ویدیو
3 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی بعلاوه صوت همراه با متن مداحی (نوحه، سینه زنی، مولودی) با توجه به مناسبت های پیش رو آیدی کانال در ایتا #روضه_دفتری @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️ 🌹بر مادر با وفــای ســقا صلوات 🌹رخسارِ مه و ستاره ها راصلوات 🌹آن چار شهید و مادرپاک سرشت 🌹بر گلشــــن و باغبانِ والاصلوات السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ، رَسَولِ الله السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ، عَلَیهَا السَّلام السَلامُ اللهِ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین ▪️من مادر سالار غیرت در زمینم ▪️من غصه‌دار فاطمه، امّ‌البنینم ▪️من قلب مجروحُ پراحساس دارم ▪️شادم در این دنیا که یک عباس دارم  (میخوای بدونی عباس کیه؟) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (اگه گره به زندگیته همین الان نیت کن) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است به من نگومریض داری.. به من نگو جوون گرفتار دارم... دم خونه آقایی که خودش ناامید شد ، کسی رو ناامید نمیکنه.... ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (بگم) ▪️عبّاس من خاک کف پای حسین است ▪️من مادری کردم برایش از وجودم ▪️او را نمک پروردۀ زهرا نمودم @roze_daftari  (اینو بخونمو التماس دعا...جوونا رو مد نظر بیار... مادرا برا جووناشون دعا کنند.... ) ▪️وقتی که افتاد از فرس بر خاک صحرا ▪️در علقمه پیچید عطر و بوی زهرا ▪️او را ارادتمند زینب پروریدم ▪️شکر خدا در پیش زهرا روسفیدم ⬅️قربان ام البنین... وقتی آقا ابالفضل العباس به دنیا اومد...... ام البنین با چه ذوقی قنداقه ابالفضلُ داد دست امیرالمومنین..... علی جان ببین چشای عباسم چقدر قشنگه....... علی جان ببین عباسم چقدر رشیده..... اما بمیرم ... امیرالمومنین وقتی قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت... آستینای دستای ابالفضل رو زد بالا....... دست ها رو میبوسه به رو چشم می ذاره...... ( مادره دیگه یه لحظه دلش لرزید.. ...) ◀️ علی جان مگه دستای عباسم عیبی داره؟.... نه ام البنین بهترین دستهایی که خلق شده..... آقا پس چرا داری میبوسی به چشم میذاری و گریه می کنی.... ⬅️ صدا زد ام البنین دو دست ابالفضل به یاری حسینم از بدن جدا میشه ..... قریان ادب ام البنین...... قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت...... دپرزسر حسین میگردونه...... آخ حسین جان عباسم به قربانت حسین جان..... (دشتی) 🔘الا مادر به قربون جمالت 🔘 رُخ چون بَدرُ ابروی هلالت آخ، مادر شنیدم کام عطشان جان سپردی 🔘 گل ام البنین شیرُم حلالت ⬅️وقتی آقا ابالفضل بزرگتر شد خانم ام البنین صدا زد عباسم بیا مادر...... آقا ادب کرد، نشست مقابل مادر (چیه مادر) مادرجان ... عزیز دلم... ابالفضل اگه مادر چیزی ازت بخواد قبول میکن یا نه..... (چیه مادر) مادر... عباسم... نکنه حسینو برادر صدا بزنی... ( چرا مادر مگه حسین برادر من نیست) همیشه بگو آقای من... مولای من... یابن رسول اللّه..... ( چرا مادر) مادر من کنیز فاطمه ام تو هم غلام حسین باش.... لذا ابالفضل همیشه صدا میزد سیدی، آقای من، مولای من،این آرزو تو دل حسین موند چرا ابالفضل برادر صداش نمیزنه.... ⬅️ ای گریه کنای ابالفضل...آی حاجت دارا ...جوون دارا..... هیچ وقت امام حسینُ برادر صدا نزد... آی کربلائیا فقط یه جا برادر صدا زد... (کجا بود) اونم اون لحظه ای بود که کنار نهر علقمه، لحظه ای که امیدشو ناامید کردن.... اون موقعی که تیر به مشک زدند... تیر به چشم زدند ... دو دست از بدن جدا شد... مثل فرق باباش علی فرقشو شکافتن... بمیرم همچین که از رو اسب با صورت به زمین افتاد، صدا زد: اخا ادرک اخا...... برادر... برادرت رو دریاب امام حسین اومد کنار بدن ابالفضل... فرمود.. الان انکسر ظهری و قَلَت حیلتی... عباسم کمرم شکست 💔کمتر بزن بازوی خود را بر زمین (ابالفضل)3 💔شرمنده ام کردی گل ام البنین (ابالفضل)3 ⚫️اي مادر چار آفتاب ادرکني 🔴زهراي سراي بوتراب ادرکني ⚫️ما دست به دامان توأيم اي بانو 🔴يا فاطمه ي بني کلاب ادرکني هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت به اشک و سوز جگر ام البنین صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...... کانال روضه دفتری 👇 @roze_daftari
🥀 🥀 🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم 🌾من امروز با ابالفضل کار دارم 🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم 🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2 ⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه... دست توسل بزنیم به بی دست کربلا.... اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله..... ⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس بخدا عباس مشکل گشاست... مشکل گشایی میکنه... عباس درد بی درمونو دوا میکنه... (دشتی) ✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل ✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل ✨گرفتارم مدد باب الحوائج ✨گره افتاده در کارم ابالفضل ⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا.. مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن آی حسینیا... آی کربلائیا... خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا.... میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا... امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،، (الهی حسرتش به دلت نمونه) صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه حرم عباسُ ببینم یا ابالفضل3 متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات... دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات... (سوز/اوج) هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت یا ابالفضل3 آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،، اما آقا ببین با من چه کردند،، آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی... تو که امید ناامیدایی... آقا دستمو بگیر.. آقا به دادم برس... میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه... مادر .......ای مادر...... من عباسم مادر..... اومدم دستتو بگیرم مادر..... چرا؟... صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم... امیدم ناامید شد... هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده... امان امان3 آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا میدونی آقا کی امیدش ناامید شد... ای مشک تو لااقل وفا داری کن من دست ندارم تو مرا یاری کن (چرا) آخه من وعده آب تو به اصغر دادم یک جرعه برای او نگهداری کن ✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن... ⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ... کدوم مادر رو میگم... همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد (میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....) (مادر دیدی حوون تز دست داده باشه چطور گریه میکنه) هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر..... ای مادر ...ای مادر .....ای مادر ⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ... مادر نبودم کربلا مادر... اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر... مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر... (ناله میکرد گریه میکرد) یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد (فرود) گفت مادر ابالفضلم مادر...... مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر .... (اوج) مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره..... (دشتی حالت سینه زنی) 🔅مسلمانان حسین مادر ندارد 🔅غریب است و کسی بر سر ندارد 🔅ز جور ساربان بی مروت 🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد ........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم .........جانم حسین جانم، جانم حسین جان سینه زنی....روضه دفتری 👇 @roze_daftari
🌹 🌾 🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات 🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا 🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا 🍁وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات 🖤💔🖤💔🖤💔🖤 @roze_daftari ✨چهل روز است حسینم را ندیدم ✨ بلایش را به جان و دل خریدم ✨چهل روز چهل منزل اسیرم   ✨دعا کن در کنار تو بمیرم ✨چهل روز غم چهل ساله دیدم ✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم ✨سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود ✨همین جاغرق درغم شد وجودم ✨تن پاک ترا گم کرده بودم ✨میان نیزه ها دل با ختم من ✨ ترا دیدم ولی نشناختم من ✨اگر امروز برداری سرت را ✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ✨ز جا برخیز ای نور دو دیده  ✨ببین مویم سپید و قد خمیده ⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ ⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... ⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... ⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... 🔘آخ کاروان رسید کربلا.... ☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن 💔اما اما اما آی کربلائیا..... 💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... ◾️هر یکی سوی مزاری میدوید ▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید ◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای ▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای ◾️گفت یارب چه سازم یا کریم ▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم ◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین ▪️دید بنشسته سر قبر حسین ⬅️زینب اومد کنار قبر برادر.... 🔸(شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... 🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س)..... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش ⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین 🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من ⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را 🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من 👇 @roze_daftari
. متن روضه ۱ ایام شهادت جانگداز و مظلومانه آقا و مولامون امام حسن عسکری علیه الصلاه و السلام است، هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آن حضرت و عرض تسلیت به محضر ولی نعمتمون آقای عالم و آدم، حجت بن الحسن ارواحنا له الفداه، تسلای دل داغدارشون، تعجیل در فرج مقدسشون اجماعا صلوات بلندی عنایت بفرمایید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) بسم الله الرحمن الرحيم (السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان... پنج سال بیشتر نداشتید اقا... داغ بابا رو به دلتون گذاشتند... 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن از همینجا یک کاروان دل بریم... خانه امام عسکری... 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر... دیدم امام عسکری در بستر بیماری... فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید... بگید پسرم بیاد... میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم... یه آقازاده خوش سیمایی... صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه... مشغول عبادت خداست... (الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه) عرضه داشتم آقا جان... حال امام عسکری منقلبه... @roze_daftari میگه تا بر پدر وارد شد... نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد... صدا زد... یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ... إسْقِنِی الْمَاءَ... پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار بابا... فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی... من دیگه رفتنیم بابا... دیگه بعد از من یتیم میشی بابا... دیگه بعد از من غریب میشی بابا... پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری... همه تنهات میگذارند... خدا ميدونه... خیلی سخته برا فرزندی ببینه... جلو چشمانش بابا داره جان میده... نتونه کاری کنه... اما هر طوری بود لحظات آخر... حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند... نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند... عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخوام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم.. من از شما سوال میکنم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند... یک طرف علی اکبر... با بدن قطعه قطعه... روی زمین کربلا... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری... با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله... دید کسی نمیاد کنارش... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین... خنجر برهنه کرده... تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... 🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود 🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود 🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود 🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود . @roze_daftari
متن روضه 2 🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت آجرك الله يا صاحب الزمان... امشب کجا زانوی غم بغل گرفتی... برای غربت امام عسکری زار زار گریه می کنی و... اشک میریزی... 🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت 🔸خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت داغ پدر.. خیلی سخته... مخصوصا.. برا کسی که پنج سال بیشتر نداره... مخصوصا.. برای کسی که بابای مهربونی...مثل امام عسکری داره... 🔸داغی نشسته بر جگر داغدار تو 🔸در خون نشسته است دل درد پرورت 🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس خدایا امشب خانه امام عسکری چه خبره... 🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس 🔸سیراب گشته است به دست مطهرت یکی از سخت ترین لحظات برای فرزند... اون موقعیه که... بابا در بستر احتضار باشه و... فرزند نتونه کاری کنه... امام زمان آمد کنار بابا نشست... هی خیره خیره به صورت قشنگ بابا نگاه میکرد... گریه میکرد... یک وقت امام عسکری فرمودند... پسرم... مهدی جان... تشنه ام بابا... سریع رفتند یک ظرف آبی رو آوردند... خود امام زمان... با دستان مبارک لحظات آخر به بابا آب دادند... پدر رو سیراب کردند... عرضه بداریم... یا صاحب الزمان... خوب شد شما... لحظه آخر کنار پدر بودید... حضرت رو سیراب کردید... @roze_daftari نگذاشتید امام عسکری... با لب تشنه از دنیا بره... اما دلها بسوزه برای اون آقایی که کربلا... گودال قتلگاه... با لب تشنه... سر از بدنش جدا کردند... 🔸مگر به کرببلا آب قیمت جان است 🔸چرا نگفته کسی این حسین مهمان است فقط همین رو بگم... وقتی ذوالجناح برگشت به طرف خیمه ها... دختر ابی عبدالله اومد کنار ذوالجناح... صدا زد... ذوالجناح... میدونم بابام رو به شهادت رسوندند... میدونم سر از بدنش جدا کردند... فقط بهم بگو... آیا بهش آب دادند یا نه... یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً 🔸چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد 🔸به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد @roze_daftari
. متن روضه ۱ ایام شهادت جانگداز و مظلومانه آقا و مولامون امام حسن عسکری علیه الصلاه و السلام است، هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آن حضرت و عرض تسلیت به محضر ولی نعمتمون آقای عالم و آدم، حجت بن الحسن ارواحنا له الفداه، تسلای دل داغدارشون، تعجیل در فرج مقدسشون اجماعا صلوات بلندی عنایت بفرمایید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) بسم الله الرحمن الرحيم (السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان... پنج سال بیشتر نداشتید اقا... داغ بابا رو به دلتون گذاشتند... 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن از همینجا یک کاروان دل بریم... خانه امام عسکری... 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر... دیدم امام عسکری در بستر بیماری... فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید... بگید پسرم بیاد... میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم... یه آقازاده خوش سیمایی... صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه... مشغول عبادت خداست... (الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه) عرضه داشتم آقا جان... حال امام عسکری منقلبه... @roze_daftari میگه تا بر پدر وارد شد... نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد... صدا زد... یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ... إسْقِنِی الْمَاءَ... پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار بابا... فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی... من دیگه رفتنیم بابا... دیگه بعد از من یتیم میشی بابا... دیگه بعد از من غریب میشی بابا... پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری... همه تنهات میگذارند... خدا ميدونه... خیلی سخته برا فرزندی ببینه... جلو چشمانش بابا داره جان میده... نتونه کاری کنه... اما هر طوری بود لحظات آخر... حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند... نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند... عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخوام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم.. من از شما سوال میکنم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند... یک طرف علی اکبر... با بدن قطعه قطعه... روی زمین کربلا... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری... با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله... دید کسی نمیاد کنارش... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین... خنجر برهنه کرده... تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... 🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود 🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود 🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود 🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود @roze_daftari
⚫️ 🔘 🔹بر نورخدا عصمت کبری صلوات 🔸بر دخت نبی ام ابیها صلوات 🔹بر آن که بود شفیعه در روز جزا 🔸همتای علی حضرت زهراصلوات ومولاتنا..... ✨گر نگاهی به ما كند زهرا ✨درد ما را دوا كند زهرا ✨بر دل و جان ما صفا بخشد ✨گوشه چشمی به ما کند زهرا ✨كم مخواه از عطای بسيارش ✨آنچه خواهی عطا كند زهرا ✨روز محشر كه ازشفاعت خويش ✨حشر ديگر به پا كند زهرا ✨همچو مرغی كه دانه بر چيند ✨دوستان را جدا كند زهرا...2 ⬅️دلارو روونه کنیم مدینه ... کنار قبر مخفی حضرت زهرا ... کنار قبر بی زائر زهرا... الهی تو مجلسمون کسی داغ مادر جوون ندیده باشه.... داغ مادر سنگینه.... مخصوصا اگه جوون باشه.. آرزو به دل باشه.... (آی اونایی که اولاد دارید ) (خدا سایه تونو از سر اولادتون کم نکنه....) مادر دوست داره بچه شو بزرگ کنه قدوبالاشو ببینه.... یه دل سیر خنده و شادی بچه شو ببینه .... آخ دختر داره عروسش بکنه... پسر داره دامادش بکنه.... اما من بمیرم برای بانوی جوون مدینه زهرا.... من بمیرم بمیرم برا اون خانومی که جوون بود .. خودشم ناز مادرو ندید... سایه مادر ندید 💔💔امان امان ⬅️مجلس مجلس جوونِ .. تو مجلس جوون بلند بلند گریه میکنند... ⬅️دیدید وقتی خانمی جوون از دنیا بره مهمونا میان میگن مادرش کجاست ... خواهرش کجاست.... ( خانم جوان از دنیا بره مادر داره خواهر داره....) اما من بمیرم برا اون خانمی که نه مادر داره نه خواهر... امروز تو روضه خانم فاطمه زهرا هم مادری کن ... هم خواهری کن.... با زینبش هم ناله شو... ◾️آخ خدا مادرم را کجا میبرند ◾️گمانم برای شفا میبرند ◾️کجا می برندش کجا میبرند ◾️چسان زیر تابوتُ گیرد پدر ◾️خدا یا کمک کن نمیرد پدر ◾️کجا میبرندش کجا میبرند2 ✨روضه برات بخونمو التماس دعا وقتی‌ بدن مادر رو به خاک میسپارند.... میگن صبر کنید عزیزاش بیان بعد بدن نازنین مادررو برداریم..... اما من بمیرم برای بانوی غریب مدینه زهرا .... من بمیرم برا اون خانمی که صدا زد... «يا علي غَسِّلْني فِي اللَيل....كِفِْني فِي الليل.... دَفِّني فِي الليل.. ولا تَُعْلِن اَحَداً» ⬅️ علی جان شبانه بدنمو غسل بده... علی جان شبانه بدنمو کفن کن... علی جان شبانه بدنمو به خاک بسپار.... 🖤 (تو رو خدا برای خود تجسم کن امیرالمومنین تو دل شب داره از زیر پیراهن بدن زهرا شو غسل میده) 🍂 اسما بریز آب روان.. 🍂 بر روی گلبرگ گلم... 🍂 ولی آهسته آهسته ..2 🍂آخ ببین بشکسته پهلویش... 🍂سیه گردیده بازویش ... 🍂بریز آب روان رویش... 🍂ولی آهسته آهسته... (اسما میگه...) 💔میگه دیدم یتیمان زهرا حسن و حسین یه گوشه آستین دهان گرفتن آروم آروم دارن گریه میکنند... زینب یه گوشه زانوای غم بغل گرفته 💔آخ فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد 💔وای به طفلی رخت ماتم در برم کرد 💔الهی بشکنه دست مغیره 💔میوون کوچه ها بی مادرم کرد ⬅️میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید... میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی... بلند بلند داره گریه میکنه... (سردار بدر و حُنینه علی ...) پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ... آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید.... (سوز) صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما... اسما فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما... 🍁آخ تو میبینی علی را زار و خسته... 🍁وای نمیبینی تو پهلوی شکسته.... (گریز..) ⬅️(ناله داری دلتو ببرم کربلا ).. آی کربلائیا... ⬅️بگم یا امیرالمومنین آقا جان ... تو تاریکی دل شب بازوی ورم کرده زهرا رو ندیدی حس کردی، سر گذاشتی به دیوار بی کسی بلند بلند گریه کردی.... ⬅️آقا میخوام بگم کجا بودی کربلا... اون لحظه ای دیدن حسین اوند کنار نهر علقمه یه چیزی از زمین برمیداره میبوسه به رو چشم میزاره... راووی میگه گفتیم حسین قرآن پیدا کرده .. اما خوب که نگاه کردیم دیدیم دستای بریده ابالفضله.... 💔به ناله های دل یتیمان زهرا ... به اون لحظه ای که نتونستند بلند بلند مادر مادر بگن و بلند بلند گریه کنند دستتو بیار بالا از سویدای پلت ناله بزن بگو یا زهرا.....💔
🕊﷽🕊 روضه چهارده معصومه ع توسل_همراه_دعا معصوم ع 🥀 ✨ای انیس دردمندان یا علی ✨ای پناه بی پناهان یا علی ✨یک نظر بنما دم جان دادنم ✨جان زهرا و محمد یا علی ⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا صدا زد علی جان مردم مدینه بهت سلام میدن یا نه؟ صدا زد فاطمه جان سلامشون میکنم جواب سلامم رو نمیدن ... امان امان امان به اول مظلوم عالم آقا امیرالمومنین قسمت میدیم به اون لحظه ای که سر در چاه میکردناله میکرد الا ای چاه یارم را گرفتند گّلم عشقم بهارم را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند خدا قسمت میدیم در سرازی قیر علی و اولاد علی رو به فریاد دلمان برسان 🥀🥀🥀 🥀 سلام_الله_علیها کی قلب بی قرار داره بیاد هر کی با فاطمه کار داره بیاد آخ من گدایم و دلم شکسته است بر در خانه تو نشسته است ⬅️صدا زد جان غسلنی فی الیل/کفنی فی الیل /دفنی فی الیل/یا علی منو شبانه غسل بده شب کفن من شب بدنمو دفن کن حالا تو دل شب علی داره بدن زهراشو غشل میده (تورو خدا برا خودت تجسم کن) اسما بریز آب روان برروی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته آخ ببین بشکسته پهلو سیه گردیده بازویش بریز آب روان رویش ولی آهسته ولی آهسته آهسته اسمامیگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی بلند بلند داره گریه میکنه گفتم آقا جان شما سفارش کرده بودید بچه ها بلند بلند گریه نکنند چرا خودتون دارید بلند بلند گریه میکنید صدا زد اسما ..دست از دل علی بردار اسما ...اسما فاطمه ام رفت اما درد دلشو به منه علی نگفت اسما 🔸آخ تو میبینی علی را زار و خسته 🔸وای نمیبینی تو پهلوی شکسته 🥀🥀🥀 🥀 السلام غریب نوازا کجا نشستند... اونایی که حسرت بقیعشو دارن کجا نشستند.... اونایی که رفتن و غربت ائمه بقیع رو دیدن کجا نشستند.... (دلتو ییرم قبرستان بقیع کنار اون قبری که بی شمع و چراغه، زائر نداره ، بارگاه نداره، آقام غریبه غریبه... ▪️آخر برات شیعه حرم میسازه ▪️حرم برای تو شه گرمم میسازه ⬅️رسول خدا فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور وارد محشر نمیشه ... فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه میکنند... ⬅️خدا به پاره های جگر امام حسن قسمت میدم هر کس هر دردی تو سینه داره دردشو دوا بفرما .. خدا به غریب مدینه قسمت میدیم هر چه زودتر مارو زائر یقیع بگردان 🥀🥀🥀 🥀 ⬅️(دشتی) 🌾لبُم لبریز از جام حسینه 🌾وای عروج دل سر بام حسینه 🌾اگه جراح قلبم رو شکافه 🌾وای به روی لوح دل نام حسینه 🎋آخ حسین را در غریبی سر بریدن 🎋آخ تن پاکش به خاک و خون کشیدن 🎋آخ تنش در کربلا عریان فتاده 🎋وای سرش بر نیزه های کین دشمن ⬅️وقتشه برات کربلات امضا بشه بگو یا امام حسین خیلیا خداحافظی کردند و رفتن کربلا... هر بار دلم شکست گفتم حسین جان، آقا جان،،، مگه من دل ندارم ... مگه من شیعه نیستم،.... آقاجان خیلی بَده شیعه حرم آقاشو نبینه.... آقاجان قِسمت و روزیم کن بیام حرمت از نزدیک گریه کنم،..... زار بزنم، به سینه بزنم ... به ابی عبدالله قَسمت میدیم ما رو گریه کن حسین زنده بدار در این دنیا زیارت حرم آقا و در قیامت شفاعت آقا رو نصیب و بهره ما بگردان 🥀 السلام ⬅️قربون اون آقایی که 30یا 35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد... آتش می دید گریه میکرد..... گوسفند میدید دارن سر می‌برند گریه میکرد... قصاب های مدینه حواسشون بود جلو چشم آقا سر از بدن حیوان جدا نمی کردند، از گوشه کنار دید سر از بدن گوسفند جدا میکند... جلو اومد ... بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه گفتن آقاجان ما مسلمونیم مگه می شه لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم.... می نشست شروع می‌کرد گریه کردن ... صدا می‌زد یه عده به به ظاهر مسلمون اومدن کربلا... لب تشنه سر از بدن بابای غریبم حسین جدا کردن.... به ساعتی ۱۸ تن از عزیزانم رو سر بریدند به امام سجاد قسم میدم ما را جزو نمازگزاران واقعی قرار بده 🥀🥀🥀 🥀 علیه_السلام آخ دلم میل هوای یار داره او موسی ابن جعفر نام داره شاهی که جان داد کنج زندان باب الحوائج نام داره ⬅️خدا به سوز دل آقا موسی بن جعفر گوشه زندان مسافران اسلام را به سلامت به وطن شان بازگردان ⬇️⬇️⬇️⬇️
@roze_daftari السلام علیک یا موسی ابن جعفر ایها الکاظم یابن الرسول الله یا حجة الله علی... 🌱دلم میل هوای یارُ داره 🌱 که او موسی بن جعفر نامُ داره امروز کیا با آقا کار دارن، آقا موسی بن جعفر باب الحوائجه، زندانی غریب بغداده، (یا باب الحوائج یا موسی بن جعفرع) 🌱دلم میل هوای یار داره 🌱 که اون موسی بن جعفر نام داره 🌱همون شاهی که جون دارد توی زندان 🌱 بدون باب الحوائج نام داره 🌱ز درد بی کسی با حالت زار 🌱به دست ظلم هارون ستمکار 🌱دمادم با خدا می کرد مناجات 🌱 دهان روزه و با چشم بیدار (چی میگفت آقا ) 🌱 الهی از دل زارم گواهی 🌱 ندارم جز تو من دیگر پناهی 🌱 دگر معصومه جان بابت نبینی 🌱 به مرگم در مدینه می نشینی ⏪امروز برا اون آقایی گریه کن که سالیان سال کنج زندان بود، به روایتی 7 سال ، به روایتی۱۴ سال، کنج زندان بوده، غریبانه ناله میزد، اونی که جوانش گرفتاره، اونی که مشکل داره اونی که تو دلتش غم و غصه داره امروز به آقات بگو، (زمزمه) ( یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر (دشتی) ✨آی به یا رب یارب شب زنده داران ✨به امید دل امیدواران ✨ به آه سینه طفلان گریان ✨ خلاصم کن خدا از کنج زندان ⏪خدا دیگه نجاتم بده، دیگه خلاصم کن ، یه روزی خبر دادن آی شیعه ها بیایین می‌خوایم آقاتونو آزاد کنیم، (الهی امیدت نا امید برنگرده) همه اومدن پشت درِ زندان بغداد یکی میگه اگه آقامو ببینم دستشُ می بوسم،یکی میگه اگه آقامو ببینم پاشو می بوسم، یکی میگه خودم بخونم دعوتش می کنم، آی گرفتارا، آی حاجت دارا،یه وقت دیدن در زندان باز شد، چهار نفری یه تابوتی رو غریبانه دارن میارن،دادن دست شعیه ها خدا این بدنی که سال‌ها کنج زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، آی حاجت دارا، آی مریض دارا، میگه وقتی روپوش تابوتُ کنار زدن دیدن هنوز غُلُ زنجیر به بدن آقا موسی بن جعفره... (یا باب الحوائج یا موسی بن جعفرع) ⬅️نازنین بدنش رو کفن کردن کفن قیمتی پوشوندن، کسی به این بدن بی احترامی نکرد، کسی به این بدن جسارت نکرد اما اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا.... بمیرم بر اون آقایی که 3روز و 2 شب بدنش رو خاک گرم کربلا ... آخ بمیرم... 🥀 مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود 🥀 مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود ⬅️یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد برید یه تکه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبم حسین رو داخل خانه قبر بذارم آی گرفتارهر طرف بدنُ گرفت طرف دیگه زمین می اومد، آقابدن بابا رو داخل قبر کرد ، اما دیدن آقا از قبر بیرون نمیاد، صدا زد بابا رسمه صورت راست میت رو رو خاک میذارن، اما من بمیرم برات بابا سر در بدن نداری هر چقدر ناله داری از سویدای دلنت ناله بزن بگو یا حسین.... 🎋قیامت بی حسین غوغا نذارد 🎋شفاعت بی حسین معنا ندارد 🎋حسینی باش تا فردا نگویند 🎋چرا پرونده ات امضا ندارد بابی انت و امی یا حسین... جان عالم به فدای لب عطشانت یا حسین.... 🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
. السلام علیک یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸بغداد هم از حال و روزش بی خبر بود 🔸تنها تر از تنها و قلبش پرشرر بود ایام، ایام شهادت میوه دل امام رضا... آقا جوادالائمه است... دلت رو آماده کن... با پای دل بریم کنار حرم باصفاش... ان شاء الله سال بعد یک همچین روزهایی این دست جمع بریم کاظمین... کنار حرم باصفاش عرض ادب کنیم... این روزها خانه آقا جوادالائمه چه خبره... خدا لعنتش کنه ام الفضل ملعونه... وقتی به آقا زهر داد... صدای ناله حضرت بلند شد وای جگرم... 🔸در کنج حجره بی کس و بی یار و مونس 🔸دور از وطن افتاده و خونین جگر بود دو نفر از ائمه ما خیلی غریب بودند... یکی آقا امام حسن. .. یکی هم آقا جوادالائمه... این دو بزرگوار توی خونه خودشون هم غریب بودند... قربون غریبیت برم آقا یا جوادالائمه شما هم مثل امام حسن خیلی غریب بودید... حتی تو خونه خودتون هم غریب بودید... اما وقتی خواستند بدن شما رو دفن کنند ... شیعیان اومدند با احترام تشییع کردند ... با احترام بدن رو داخل قبر گذاشتند... کسی به بدن شما جسارت نکرد... دلها بسوزه برا اون آقایی که وقتی خواستند بدنش رو دفن کنند تابوتش رو تیر باران کردند... 🔸بعدکشتن تیرباران، پیکرت گردید، کاش 🔸این جنایت، در کنار قبر پیغمبر نبود خدا میدونه چه حالی داشتند یتیمان امام حسن... وقتی جلو چشمانشون تیرها رو از بدن بابا خارج کردند... اما میخام بگم هر طوری بود بلاخره بدن امام حسن رو دفن کردند... لا یوم کیومک یا اباعبدلله... دلها بسوزه برا امام سجاد... روز یازدهم... صدا زد... عمه جان زینب... ببین این نانجیبها... دارن بدنهای خودشون رو دفن میکنند... اما بدن بابای غریبم حسین... بی غسل و بی کفن... روی زمین کربلا... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... . @roze_daftari
@roze_daftari امام حسن مجتبی علیه السلام مثل خورشید بود می‌تابید کرمش می گرفت عالم را بخشش‌اش بی کران‌تر از دریا غرق می کرد هرچه حاتم را *امشب مادرش ایستاده .. امشب هر چی حسن حسن بگیم مادرش میگه جانم حسن .. حسن جان .. * سبط اکبر ، امید پیغمبر نور چشمان حضرت حیدر تکیه گاه غریبیِ مادر مجتبی بود نسل آدم را یاد آن روزها که می‌افتاد یاد کوچه .. مغیره .. تنهایی چشم‌هایش به رنگ خون می شد جوششی می گرفت زمزم را .. *من با مادرم تنها بودم‌ .. دستِ مادرم رو گرفته بودم .. غریب اونیِ که همدم اشک و آهِ دیده که مادرش تو کوچه بی پناهِ ..‌ حسن جان .. حسن جان ..* بعدِ مادر کنار بابا بود همه جا غمگسار بابا بود بارِ دیگر شکست وقتی دید تیغ مسمومِ إبن ملجم را *امیرالمومنینُ آوردن صحن مسجد کوفه .. سر رو بر دامن پسر گذاشته ، امیرالمومنین از حال رفته .. قطرات اشک حسن بن علی بر روی صورت بابا نشست یه وقت علی چشما رو باز کرد .. پسرم چرا گریه میکنی؟! عرضه داشت پدر کمرم رو شکستی ..* بعدِ مادر کنار بابا بود همه جا غمگسار بابا بود بارِ دیگر شکست وقتی دید تیغ مسمومِ إبن ملجم را بعد بابا غریب شد مولا دشمنش زخم‌ها به قلبش زد دوستداران بی بصیرت هم هی نمک می زدند زخمش را مرد وقتی دلش پُر از غم شد می‌رود خانه پیشِ همسر تا با کمی همدلی و همدردی ببرد خاطراتِ آن غم را آه! مظلوم باشد آن مردی که پس از غصه هایِ پی در پی می رود خانه تازه می بیند غصّه های تمام عالم را کاش زینب بیاوری طشتی جگرم خون شده است می سوزد *جناده میگه وارد شدم دیدم طشت مقابلشه .. لخته هایِ خون داخل طشت می ریزه .. رفتم جلو گفتم آقا منو موعظه کن .. فرمود: *یا جُنادَه! اِستَعِدَّ لِسَفَرِک..* ای جناده برا سفر آخرت آماده شو.. *وَ حَصِّل زادکَ قَبلَ حلولِ اَجَلِک.‌.* قبل از اینکه مرگ فرا برسه توشه فراهم کن .. *یا جناده هوَاعلَم اَنَّ تطلُبُ الدُّنیا یَطلُبُک..* تو در پی دنیایی مرگ در قفای توست .. ای جناده ” *وَاعْلَمْ اَنَّ فی حَلالِها حِسابٌ وَ فی حَرامِها عِقابٌ وَ فیِ الشُّبَهاتِ عِتابٌ..* میگه یه وقت روی مبارکش به کبودی گرایش پیدا کرد .. اینجا برادرش وارد شد ..* کاش زینب بیاوری طشتی جگرم خون شده است می سوزد از نگاهت به طشت می خوانم روضه های سرِ محرّم را .. من غریبم ولی برادر جان هیچ روزی شبیه روز تو نیست *اومد بین دیدگانِ برادر رو بوسه زد ، شروع کرد های های گریه کردن .. حسینم چرا گریه می کنی؟! عرضه داشت *اَبکی لِما یُصنَعُ بِک..* فرمود از این منظره ای که میبینم گریه می کنم.. فرمود گریه نکن چیزی نشده.. *الذی یؤتی الی سَمٌّ یَدُسُّ الی فَاقتَلُ به..* فقط به من سم دادند چیزی نشده.. *و لکن لا یوم کیومک یا اباعبدالله..* روزی مثل روز تو نیست .. حسینم گریه نکن .. حسینم! سی هزار نفر دورت رو می گیرن ، همه شون ادعا می کنند ما امت پیغمبریم.. حسینم! حرمتت رو میشکنن .. بار و بُنه ت رو به غارت می برن .. بعد فرمودند همه برات گریه می کنند حتی *وُحوشِ فی الفَلوات… والحیتان فی البحار..* گرگایِ بیابونم برات گریه می کنند.. (من یه دونه شو بگم…) زینب از خیمه ها بیرون آمد دید عمرسعد ایستاده نگاه میکنه.. *والدُّموع یَسیلُ علی خَدّیه..* اشک چشمش روانه شده .. نامرد دارن برادر منو میکشن داری گریه میکنی ..؟! یه عده گرگ هم داشتن قتلگاه قطعه قطعه ش می کردن .. حسین ..* @roze_daftari
امام حسن مجتبی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نزن که مادرم جوانِ @roze_daftari نزن که بی گناهِ خالی نکن دقّ و دلیتُ نزن که غرق اشک و آهِ رفت آبروم ببین چشای ترمُ بگو چطور بلند کنم من سرمُ بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ «وای مادرم .. وای مادرم ..» به کی بگم که چی کشیدم از همه ناسزا شنیدم به کی بگم که توی مسجد زیر عبا زره پوشیدم میخوام که جام زهرمُ سر بکشم از سرزمین مادری پر بکشم آخه چقدر از داغ مادری بکشم «ای وایِ من .. ای وایِ من ..» از من به جز کرم ندیدن ولی همه ازم بریدن این نانجیبا جانمازُ از زیر پایِ من کشیدن موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین به کی بگم که کار دنیا رُ ببین به من میگن سلام مضلَّ المومنین *نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! * یه عمر غریب بودم تو این شهر خیلی به من سخت گذشته خونِ دلایی رو که خوردم حالا دیگه میون طشتِ رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم *یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟! خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره… امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..* رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم یادم نرفته…. *فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون : دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد‌‌ .‌. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد.. اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه: یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید….اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه… میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. “والشمر جالس علی صدرک..‌”* دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین .. @roze_daftari
هدایت شده از روضه دفتری
. متن روضه ۱ ایام شهادت جانگداز و مظلومانه آقا و مولامون امام حسن عسکری علیه الصلاه و السلام است، هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آن حضرت و عرض تسلیت به محضر ولی نعمتمون آقای عالم و آدم، حجت بن الحسن ارواحنا له الفداه، تسلای دل داغدارشون، تعجیل در فرج مقدسشون اجماعا صلوات بلندی عنایت بفرمایید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) بسم الله الرحمن الرحيم (السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان... پنج سال بیشتر نداشتید اقا... داغ بابا رو به دلتون گذاشتند... 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن از همینجا یک کاروان دل بریم... خانه امام عسکری... 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر... دیدم امام عسکری در بستر بیماری... فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید... بگید پسرم بیاد... میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم... یه آقازاده خوش سیمایی... صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه... مشغول عبادت خداست... (الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه) عرضه داشتم آقا جان... حال امام عسکری منقلبه... @roze_daftari میگه تا بر پدر وارد شد... نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد... صدا زد... یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ... إسْقِنِی الْمَاءَ... پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار بابا... فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی... من دیگه رفتنیم بابا... دیگه بعد از من یتیم میشی بابا... دیگه بعد از من غریب میشی بابا... پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری... همه تنهات میگذارند... خدا ميدونه... خیلی سخته برا فرزندی ببینه... جلو چشمانش بابا داره جان میده... نتونه کاری کنه... اما هر طوری بود لحظات آخر... حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند... نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند... عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخوام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم.. من از شما سوال میکنم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند... یک طرف علی اکبر... با بدن قطعه قطعه... روی زمین کربلا... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری... با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله... دید کسی نمیاد کنارش... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین... خنجر برهنه کرده... تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... 🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود 🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود 🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود 🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود @roze_daftari
@roze_daftari السلام علیک یا موسی ابن جعفر ایها الکاظم یابن الرسول الله یا حجة الله علی... 🌱دلم میل هوای یارُ داره 🌱 که او موسی بن جعفر نامُ داره امروز کیا با آقا کار دارن، آقا موسی بن جعفر باب الحوائجه، زندانی غریب بغداده، (یا باب الحوائج یا موسی بن جعفرع) 🌱دلم میل هوای یار داره 🌱 که اون موسی بن جعفر نام داره 🌱همون شاهی که جون دارد توی زندان 🌱 بدون باب الحوائج نام داره 🌱ز درد بی کسی با حالت زار 🌱به دست ظلم هارون ستمکار 🌱دمادم با خدا می کرد مناجات 🌱 دهان روزه و با چشم بیدار (چی میگفت آقا ) 🌱 الهی از دل زارم گواهی 🌱 ندارم جز تو من دیگر پناهی 🌱 دگر معصومه جان بابت نبینی 🌱 به مرگم در مدینه می نشینی ⏪امروز برا اون آقایی گریه کن که سالیان سال کنج زندان بود، به روایتی 7 سال ، به روایتی۱۴ سال، کنج زندان بوده، غریبانه ناله میزد، اونی که جوانش گرفتاره، اونی که مشکل داره اونی که تو دلتش غم و غصه داره امروز به آقات بگو، (زمزمه) ( یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر (دشتی) ✨آی به یا رب یارب شب زنده داران ✨به امید دل امیدواران ✨ به آه سینه طفلان گریان ✨ خلاصم کن خدا از کنج زندان ⏪خدا دیگه نجاتم بده، دیگه خلاصم کن ، یه روزی خبر دادن آی شیعه ها بیایین می‌خوایم آقاتونو آزاد کنیم، (الهی امیدت نا امید برنگرده) همه اومدن پشت درِ زندان بغداد یکی میگه اگه آقامو ببینم دستشُ می بوسم،یکی میگه اگه آقامو ببینم پاشو می بوسم، یکی میگه خودم بخونم دعوتش می کنم، آی گرفتارا، آی حاجت دارا،یه وقت دیدن در زندان باز شد، چهار نفری یه تابوتی رو غریبانه دارن میارن،دادن دست شعیه ها خدا این بدنی که سال‌ها کنج زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، آی حاجت دارا، آی مریض دارا، میگه وقتی روپوش تابوتُ کنار زدن دیدن هنوز غُلُ زنجیر به بدن آقا موسی بن جعفره... (یا باب الحوائج یا موسی بن جعفرع) ⬅️نازنین بدنش رو کفن کردن کفن قیمتی پوشوندن، کسی به این بدن بی احترامی نکرد، کسی به این بدن جسارت نکرد اما اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا.... بمیرم بر اون آقایی که 3روز و 2 شب بدنش رو خاک گرم کربلا ... آخ بمیرم... 🥀 مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود 🥀 مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود ⬅️یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد برید یه تکه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبم حسین رو داخل خانه قبر بذارم آی گرفتارهر طرف بدنُ گرفت طرف دیگه زمین می اومد، آقابدن بابا رو داخل قبر کرد ، اما دیدن آقا از قبر بیرون نمیاد، صدا زد بابا رسمه صورت راست میت رو رو خاک میذارن، اما من بمیرم برات بابا سر در بدن نداری هر چقدر ناله داری از سویدای دلنت ناله بزن بگو یا حسین.... 🎋قیامت بی حسین غوغا نذارد 🎋شفاعت بی حسین معنا ندارد 🎋حسینی باش تا فردا نگویند 🎋چرا پرونده ات امضا ندارد بابی انت و امی یا حسین... جان عالم به فدای لب عطشانت یا حسین.... 🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
▪️ ♦️ ♻️برضامن غریبان رضا صلوات ♻️برپادشه ملک خراسان صلوات ♻️یارب به رضای تو رضابود رضا ♻️خشنودی اهل ایمان صلوات 🍁« اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِ عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ »🍁 🌾خوشا آن غریبی که یارش تو باشی 🌾قرار دل بی قرارش تو باشی 🌾خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی (آقا جان یا امام رضا) 🌾خوشا آن که یک عمر پروانه 🌾کناری نشیند کنارش تو باشی یا امام رضا٢ ⬅️آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا (یا امام رضا)٢ ⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن ـ خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید (گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید (یا امام رضا)٢ خیلی غریبه، خیلی مظلومه، از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ـ فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست ◀️ بگم یا امام رضا ـ تو خراسان چه کردند با امام رضا.. امام رضا رو زهر دادن... اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره.... صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن... آقا جان چرا... میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم... اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم ـ اما دل تو دلم نیست.. هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم داره بخودش می پیچه ـ هی میگه (جگرم سوخت)٣ اباصلت میگه.....میگه دیدم آقا چشمش به دَره... این آرزوی هر پدریه دوست لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه.... امام رضا منتظره کی جوادش میاد... ⏸ اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا... به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ... آقا گرفتارم... به جوونیّه جوادت بهر امیدی اومدم ... امروز نزار دست خالی برگردم ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطِ خیلی شباهت به امام رضا داره.... میوهٔ دل امام رضا اومد... وارد حجره امام رضا شد.... امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد.... جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد... سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ... ⏸ اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا... آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد..... تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم) 🍁تو ستارهٔ سحر منی... 🍁تو که پارهٔ جگر منی... 🍁ولدی علی ولدی علی... 🍁ای نور بصرم ولدی علی... 🍁آخر پدرم ولدی علی... ⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی ⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد ⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد ⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد 💔ناله داری به سوز دل ابی عبدالله میگن یکی از جاهایی که امام حسین تو کربلا بلند بلند گریه کرد کنار بدن علی اکبر بود.. خدا رو قسم بدیم به حق اون لحظه حاجتت رو مد نظر بگیر 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حسین💔 التماس دعا ⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩ @roze_daftari
⚫️ 🔴 🌾به نام نامی مولای عابدین صلوات 🌾برای سرور و سالار ساجدین صلوات 🌾برای سید سجاد آن امام همام 🌾که هست رهبر و سردار صابرین صلوات 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🔹بر روی زمین و آسمانها و کُرات 🔸در بین مناجات برای حاجات 🔹زیبا تر از این دعا ندیده است کسی 🔸برخاتم الانبیا محمد صلوات الله_یاحجة_الله_علی_خلقه.... ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین گفتم منم در میزنم گفتی به تو سر میزنم من هم مکرر می زنم تا بنگرم احسان تو ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین (یااباعبدالله) بی زادَمو بی قافله افتاده دنبال گَله من هم به دنبال قافله چشمم به قرص نان تو ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت ما را مرانی از درت ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین ⬅️امروز برای غربت امام سجاد ناله بزن... انشالله دسته جمع مدینه عرض ادب کنیم.... آقای که سال‌های مدام گریه میکرد.... امام سجاد شهید زنده کربلا است... امام منظره های زیادی رو دیده... مردم میدونی برا که داری گریه می کنی.... اون آقایی که شیرخوار لب تشنه دیده.... لبهای خشک شش ماه رو دیده.... گلوی پاره پاره علی اصغر رو دیده.. برا آقای گریه می کنی که قبرش تو بقیه ولی دلش کربلاست.... آقای قبر زائر نداره... بارگاه نداره .... غریبه 3 . .... ⬅️یه لحظه دلتو ببرم مدینه و التماس دعا ... ⬅️زبان امام سجاده.... شنیدید وقتی اهل بیت وارد شهر شام شدند ..... یه مُشت زنای رقاصه اومدن.. اینقدر جلو چشم زنای داغدیده رقصیدن...... انقدر پای نیزه ها و سرهای شهدا رقصیدن...... ▪️ آن یکی بر مطربان شاباش داد ▪️ دیگری بر نیزه دار پاداش داد (چه غوغایی بود) ▪️ این یکی بر سنگ زن انعام داد ( یا صاحب الزمان) ▪️ دیگری بر مرتضی دشنام داد ⬅️ این قدر امام سجاد گریه کرد. که خدا میدونه چه حالی داشت آقا..... اما این یه بیت دل آدمو میلرزونه سادات منو ببخشند... ▪️ کافران را جا به کرسی داده بود ▪️ عمه ام بر روی پا ایستاده بود همچین که وارد محله یهودیا شدیم یکی پیشاپیش قافله فریاد میزد... آی یهودیا .... اینا همونایی هستن که باباشون باباها های شما را کشته، روز روز تلافیه ... دیگه کسی نبود سنگی به ما نزنه... خاکستر به سرما ریختن.... ( یا اباعبدالله) امام سجاد می‌فرماین... آتش به سرما اهل بیت ریختن... من دستام به زنجیر بسته بود... یکی از آتش ها عمامه ام افتاد... عمامه ام سوخت ...سرم سوخت... 🔘امان امان... از دل امام سجاد... ⬅️ امروز برای امام سجاد بلند بلند گریه کن... آقایی که30یا35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد... آتش می دید گریه میکرد.... بچه شیرخواره بغل مادر می دید گریه میکرد... گوسفند میدید داذن سر می‌بُرن گریه میکرد.... قصابای مدینه حواسشون بود جلو چشم امام سجاد سر از بدن حیوان جدا نمی کردند از یه گوشه کنار دید سر از بدن حیوات جدا میکنند دوید اومد نشست شروع کرد گریه کردن.... (سوز/اوج) صدا زد بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه (گقتن آقا جان ما مسلونیم محاله لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم) شروع کرد گریه کردم صدا زد ....... یه عده به ظاهر مسلمون اومدن کربلا ... لب تشنه سر از بدن بابتی غریبم حسین جدا کردند...... ✨من داغ خواهر دیده ام ✨داغ برادر دیده ام ✨دیدم که سیلی خورده بود ✨کُنج خرابه مُرده بود 💥ای وای دلم، ای وای دلم 💥بر نوک نِی باشد گُلم ✨من داغ اکبر دی؛ده ام ✨ من داغ اصغر دیده ام ✨با ناله های یا ربَم ✨من همنوا با زینبم ✨آنقدر مرا کتک زدند ✨بر زخم من نمک زدند ✨بر زخم دل نمک زدند ✨ رقیه را کتک زدند 💥ای وای دلم، ای وای دلم 💥بر نوک نی باشد گُلم ⏪ناله داری دلتو ببرم کربلا ⏪ روضه ام همین باشه و ببینمت کربلا لحظه ای رو یاد کنم که بنی اسد اومدن بدنها رو به خاک بسپارن... اما این بدنها رو نمیشناسن.... چون بدن رو لز سر میشناسن یا از لباس.... امان امان ..... یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد صبر کتید مت این بدنهارو خوب میشناسم... این بدن بُریره... این بدن زُهیره... این بدن عموم ابالفضله... این بدن بابای غریبم حسینه... یه وقت صدا زد... 💔بنی اسد بیایید 🖤کفن با خود بیارید 💔مگر خبر ندارید 🖤حسین کفن ندارد 💔لاله و گُل بیارید 🖤سر قبرش گذارید 💔مگر خبر ندارید 🖤حسین مادر ندارد 💔حسین مادر ندارد..... ((به سوز دل و اشک و آه و ناله امام سجاد سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...)) 🔻🔺 @roze_daftari ⬅️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️
🖤 🏴(ع) 🔘 💟گریز به روضۂ حضرت زهرا(س)و امام حسین(ع)👇🏻👇🏻👇🏻 «السلام علیکَ یا اباعبدالله، السلام علیکَ یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول الله» وقت باران داغِ چشمِ ترعذابم میدهد آب مینوشم غمِ حنجر عذابم میدهد شیرخواره سیرباشد زود خوابش میبرد ازعطش بی تابیِ اصغرعذابم میدهد مجلس ختمِ جوان رفتم دلم آتش گرفت یادِ تشیع تنِ اکبر عذابم میدهد غیرتم راشعله ور کرده چهل سال است ماجرای غارت معجر عذابم میدهد ◾امشب شبِ شهادته پسرته حسین جان، توی هر شهری وقتی یه بزرگی وارد میشه، یه آقایی وارد میشه، مردم شهر گُل میریزن روی سرش میگن خوش اومدی، اما وقتی کاروان اُسرا بهمراه امام سجاد به کوفه وارد شد، زن ها همه سنگ میزدن ، وقتی رسید شهر شام همه هلهله و شادی کردن دخترها رو کتک میزدند، شاید زبانحالِ آقامون این باشه: آی مردم کوفه و شام به من علی بن الحسین سنگ بزنید ولی دیگه به سر بابای مظلومم سنگ پرتاب نکنید آاااای حسیییین دریا به دیده ی ترِ من گریه میکند آتش زِسوزِ حنجر من گریه میکند سنگی که میزنندبه فرقم زِروی بام برزخمِ تازه ی سرِ من گریه میکند مقاتل نوشتن وقتی امام باقر(ع) بدن نازنینِ باباش امام زین العابدین رو غسل میداد، راوی میگه بدنِ نازنین رو روی سنگ غسل گذاشت ، پرده ای زدن که آقازاده بابای نازنینش رو راحت غسل بده ، میگه یوقت شروع کرد های های گریه کردن، میگه روم نشد اونجا سوال کنم ، وقتی زین العابدین رو دفن کرد، بعد از مدتی خدمتش رسیدم گفتم آقاجان وقتی پدر نازنینت رو غسل میدادی خیلی گریه میکردی ! میگه فرمود: وقتی بابام رو غسل میدادم اثر غُل و زنجیر به گردن و پاها و رانِ مبارکش باقی بود😭😭😭میخوام بگم یا باقرالعلوم بابای مظلومت رو غسل دادی یه وقت شروع کردی به گریه کردن یه شبی هم وقتی مردم خوابیده بودن جدِّ مظلومت امیرالمومنین عزیز دلش رو غسل میداد به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنید صدامونو کسی نشنوه یه وقت دیدند علی دست از غسل کشید سر به دیوار گذاشت، علی جونم مگه نگفتی آروم گریه کنن چرا بلند بلند گریه میکنی؟ نمیدونستم بازوش و پهلوش شکسته یه وقت صدا زد عزیزانم بیایید از مادر توشه بگیرید ، بچه ها امشب شبه خداحافظیه، دیدار دیگه به قیامت وبهشت، امیرالمومنین میفرماید: حسنین خودشونو به روی سینه ی مادر انداختن همون سینه ای که علی فرمود چنان ناله زد که دستها از کفن بیرون آمد حسنین رو به سینه چسباند یه وقت منادی صدا زد علی بچه ها رو بردار ملائکه به گریه شدند😭😭😭 گذشت و گذشت عصر عاشورا شد یه وقت نازدونه ی امام حسین آمد کربلا، سکینه خاتون خودشو روی بدنِ پاره پاره ی بابا انداخت شروع کرد با پدر حرف زدن، یه وقت نامردا اومدن با یه اهانتی این نازدونه رو به گوشه ای پرتاب کردن😭😭😭 حسین آرام جانم حسین روح وروانم حسین درمانِ دردم حسین دورت بگردم «علی لعنة الله علی القوم ظالمین» 🌴🌴🌴🌴◼️◼️◼️◼️ @roze_daftari
🌹 🌾 🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات 🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا 🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا 🍁وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات 🖤💔🖤💔🖤💔🖤 @roze_daftari ✨چهل روز است حسینم را ندیدم ✨ بلایش را به جان و دل خریدم ✨چهل روز چهل منزل اسیرم   ✨دعا کن در کنار تو بمیرم ✨چهل روز غم چهل ساله دیدم ✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم ✨سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود ✨همین جاغرق درغم شد وجودم ✨تن پاک ترا گم کرده بودم ✨میان نیزه ها دل با ختم من ✨ ترا دیدم ولی نشناختم من ✨اگر امروز برداری سرت را ✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ✨ز جا برخیز ای نور دو دیده  ✨ببین مویم سپید و قد خمیده ⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ ⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... ⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... ⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... 🔘آخ کاروان رسید کربلا.... ☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن 💔اما اما اما آی کربلائیا..... 💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... ◾️هر یکی سوی مزاری میدوید ▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید ◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای ▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای ◾️گفت یارب چه سازم یا کریم ▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم ◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین ▪️دید بنشسته سر قبر حسین ⬅️زینب اومد کنار قبر برادر.... 🔸(شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... 🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س)..... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش ⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین 🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من ⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را 🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من 👇 @roze_daftari
. بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد ببینه... و الشمر جالس علی صدره شمر روی سینه حسین هر کجا نشستی صدا بزن... ای غریب حسین... یک نفر دیگه هم اومد کنار ابی عبدالله... خواهرش زینب کبری اومد کنار برادر... اما دیر رسید... از بالای تل زینبیه یه نگاه کرد دید دارن بردارش حسین رو سر میبرن... چکار کنه بی بی زینب، یا الله... دستهاش رو گذاشت روی سر... صدا زد... وا محمدا... واعلیا... یا رسول الله منو ببخشید آقا... چیزی نگذشت... یکدفعه زینب کبری ببینه... زمین و زمان بلرزه در اومد... هوا متغیر شد... نگاه کرد دید... سر حسینش روی نیزه... 🔸سری به نیزه بلند است در مقابل زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب الا لعنت الله علی القوم الظالمین .
🕊﷽🕊 روضه چهارده معصومه ع توسل_همراه_دعا معصوم ع 🥀 ✨ای انیس دردمندان یا علی ✨ای پناه بی پناهان یا علی ✨یک نظر بنما دم جان دادنم ✨جان زهرا و محمد یا علی ⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا صدا زد علی جان مردم مدینه بهت سلام میدن یا نه؟ صدا زد فاطمه جان سلامشون میکنم جواب سلامم رو نمیدن ... امان امان امان به اول مظلوم عالم آقا امیرالمومنین قسمت میدیم به اون لحظه ای که سر در چاه میکردناله میکرد الا ای چاه یارم را گرفتند گّلم عشقم بهارم را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند خدا قسمت میدیم در سرازی قیر علی و اولاد علی رو به فریاد دلمان برسان 🥀🥀🥀 🥀 سلام_الله_علیها کی قلب بی قرار داره بیاد هر کی با فاطمه کار داره بیاد آخ من گدایم و دلم شکسته است بر در خانه تو نشسته است ⬅️صدا زد جان غسلنی فی الیل/کفنی فی الیل /دفنی فی الیل/یا علی منو شبانه غسل بده شب کفن من شب بدنمو دفن کن حالا تو دل شب علی داره بدن زهراشو غشل میده (تورو خدا برا خودت تجسم کن) اسما بریز آب روان برروی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته آخ ببین بشکسته پهلو سیه گردیده بازویش بریز آب روان رویش ولی آهسته ولی آهسته آهسته اسمامیگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی بلند بلند داره گریه میکنه گفتم آقا جان شما سفارش کرده بودید بچه ها بلند بلند گریه نکنند چرا خودتون دارید بلند بلند گریه میکنید صدا زد اسما ..دست از دل علی بردار اسما ...اسما فاطمه ام رفت اما درد دلشو به منه علی نگفت اسما 🔸آخ تو میبینی علی را زار و خسته 🔸وای نمیبینی تو پهلوی شکسته 🥀🥀🥀 🥀 السلام غریب نوازا کجا نشستند... اونایی که حسرت بقیعشو دارن کجا نشستند.... اونایی که رفتن و غربت ائمه بقیع رو دیدن کجا نشستند.... (دلتو ییرم قبرستان بقیع کنار اون قبری که بی شمع و چراغه، زائر نداره ، بارگاه نداره، آقام غریبه غریبه... ▪️آخر برات شیعه حرم میسازه ▪️حرم برای تو شه گرمم میسازه ⬅️رسول خدا فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور وارد محشر نمیشه ... فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه میکنند... ⬅️خدا به پاره های جگر امام حسن قسمت میدم هر کس هر دردی تو سینه داره دردشو دوا بفرما .. خدا به غریب مدینه قسمت میدیم هر چه زودتر مارو زائر یقیع بگردان 🥀🥀🥀 🥀 ⬅️(دشتی) 🌾لبُم لبریز از جام حسینه 🌾وای عروج دل سر بام حسینه 🌾اگه جراح قلبم رو شکافه 🌾وای به روی لوح دل نام حسینه 🎋آخ حسین را در غریبی سر بریدن 🎋آخ تن پاکش به خاک و خون کشیدن 🎋آخ تنش در کربلا عریان فتاده 🎋وای سرش بر نیزه های کین دشمن ⬅️وقتشه برات کربلات امضا بشه بگو یا امام حسین خیلیا خداحافظی کردند و رفتن کربلا... هر بار دلم شکست گفتم حسین جان، آقا جان،،، مگه من دل ندارم ... مگه من شیعه نیستم،.... آقاجان خیلی بَده شیعه حرم آقاشو نبینه.... آقاجان قِسمت و روزیم کن بیام حرمت از نزدیک گریه کنم،..... زار بزنم، به سینه بزنم ... به ابی عبدالله قَسمت میدیم ما رو گریه کن حسین زنده بدار در این دنیا زیارت حرم آقا و در قیامت شفاعت آقا رو نصیب و بهره ما بگردان 🥀 السلام ⬅️قربون اون آقایی که 30یا 35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد... آتش می دید گریه میکرد..... گوسفند میدید دارن سر می‌برند گریه میکرد... قصاب های مدینه حواسشون بود جلو چشم آقا سر از بدن حیوان جدا نمی کردند، از گوشه کنار دید سر از بدن گوسفند جدا میکند... جلو اومد ... بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه گفتن آقاجان ما مسلمونیم مگه می شه لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم.... می نشست شروع می‌کرد گریه کردن ... صدا می‌زد یه عده به به ظاهر مسلمون اومدن کربلا... لب تشنه سر از بدن بابای غریبم حسین جدا کردن.... به ساعتی ۱۸ تن از عزیزانم رو سر بریدند به امام سجاد قسم میدم ما را جزو نمازگزاران واقعی قرار بده 🥀🥀🥀 🥀 باقر_علیه_السلام 🥀ان شاالله بری کنارقبرامام باقر.بری مدینه النبی. برای گرفتارا.برای جووناصدابزن (یااباجعفریامحمدبن علی...) 🥀🥀🥀 🥀 علیه_السلام 🥀این فرازازامام صادق.انشاالله دسته جمع بریم کنارقبرستان بقیع اونجاعرض ادب کنیم برای ذخیره آخرتمون.برای هدیه به امواتمون صدابزن(یااباعبدالله یاجعفربن محمد...) 🥀🥀🥀 🥀 علیه_السلام آخ دلم میل هوای یار داره او موسی ابن جعفر نام داره شاهی که جان داد کنج زندان باب الحوائج نام داره ⬅️خدا به سوز دل آقا موسی بن جعفر گوشه زندان مسافران اسلام را به سلامت به وطن شان بازگردان
@roze_daftari السلام علیک یا موسی ابن جعفر ایها الکاظم یابن الرسول الله یا حجة الله علی... 🌱دلم میل هوای یارُ داره 🌱 که او موسی بن جعفر نامُ داره امروز کیا با آقا کار دارن، آقا موسی بن جعفر باب الحوائجه، زندانی غریب بغداده، (یا باب الحوائج یا موسی بن جعفرع) 🌱دلم میل هوای یار داره 🌱 که اون موسی بن جعفر نام داره 🌱همون شاهی که جون دارد توی زندان 🌱 بدون باب الحوائج نام داره 🌱ز درد بی کسی با حالت زار 🌱به دست ظلم هارون ستمکار 🌱دمادم با خدا می کرد مناجات 🌱 دهان روزه و با چشم بیدار (چی میگفت آقا ) 🌱 الهی از دل زارم گواهی 🌱 ندارم جز تو من دیگر پناهی 🌱 دگر معصومه جان بابت نبینی 🌱 به مرگم در مدینه می نشینی ⏪امروز برا اون آقایی گریه کن که سالیان سال کنج زندان بود، به روایتی 7 سال ، به روایتی۱۴ سال، کنج زندان بوده، غریبانه ناله میزد، اونی که جوانش گرفتاره، اونی که مشکل داره اونی که تو دلتش غم و غصه داره امروز به آقات بگو، (زمزمه) ( یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر (دشتی) ✨آی به یا رب یارب شب زنده داران ✨به امید دل امیدواران ✨ به آه سینه طفلان گریان ✨ خلاصم کن خدا از کنج زندان ⏪خدا دیگه نجاتم بده، دیگه خلاصم کن ، یه روزی خبر دادن آی شیعه ها بیایین می‌خوایم آقاتونو آزاد کنیم، (الهی امیدت نا امید برنگرده) همه اومدن پشت درِ زندان بغداد یکی میگه اگه آقامو ببینم دستشُ می بوسم،یکی میگه اگه آقامو ببینم پاشو می بوسم، یکی میگه خودم بخونم دعوتش می کنم، آی گرفتارا، آی حاجت دارا،یه وقت دیدن در زندان باز شد، چهار نفری یه تابوتی رو غریبانه دارن میارن،دادن دست شعیه ها خدا این بدنی که سال‌ها کنج زندان بوده نباید اینقدر سنگین باشه، آی حاجت دارا، آی مریض دارا، میگه وقتی روپوش تابوتُ کنار زدن دیدن هنوز غُلُ زنجیر به بدن آقا موسی بن جعفره... (یا باب الحوائج یا موسی بن جعفرع) ⬅️نازنین بدنش رو کفن کردن کفن قیمتی پوشوندن، کسی به این بدن بی احترامی نکرد، کسی به این بدن جسارت نکرد اما اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا.... بمیرم بر اون آقایی که 3روز و 2 شب بدنش رو خاک گرم کربلا ... آخ بمیرم... 🥀 مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود 🥀 مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود ⬅️یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد برید یه تکه حصیر بیارید میخوام بدن بابای غریبم حسین رو داخل خانه قبر بذارم آی گرفتارهر طرف بدنُ گرفت طرف دیگه زمین می اومد، آقابدن بابا رو داخل قبر کرد ، اما دیدن آقا از قبر بیرون نمیاد، صدا زد بابا رسمه صورت راست میت رو رو خاک میذارن، اما من بمیرم برات بابا سر در بدن نداری هر چقدر ناله داری از سویدای دلنت ناله بزن بگو یا حسین.... 🎋قیامت بی حسین غوغا نذارد 🎋شفاعت بی حسین معنا ندارد 🎋حسینی باش تا فردا نگویند 🎋چرا پرونده ات امضا ندارد بابی انت و امی یا حسین... جان عالم به فدای لب عطشانت یا حسین.... 🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
❣﷽❣ 🔰 ( 3) 🔰 @roze_daftari 🔰 🔰روضه قرآن سر گرفتن شب احیا ✨بر قامت باوقار حیدر صلوات ✨بر عزت و اقتدار حیدر صلوات ✨از محضر او اگر نجف میطلبی ✨خواهی بروی کنار حیدر صلوات 🔰*اعوذ بالله من الشیطان الرجیم *بسم الله الرحمن الرحیم* *استغفرالله ربی و اتوب الیه *… خدایا بنده ای شرمنده ام من به درگاه تو سر افکنده ام من به سویت آمدم با اشک و آهی ندارم غیر تو دیگر پناهی الهی رو سیاهم رو سیاهم ولیکن عفو و بخشش از تو خواهم پریشانم پریشانم پریشان به فریادم برس ای حی سبحان 💮خدایا خودت تو قرآنت فرمودی (فأم السائل فلا تنهر) اگه فقیر اومد در خونت دست رد به سینه اش نزن خدایا منم فقیرم مستمند درگاهتم خدایا پرونده ام سیاهه، گنهکارم خدایا امشب با دلی تو رو میخونم که از بس گناه کرده سیاه شده دستتو بیار بالا بزار خدا دست خالیتو ببینه همه باهم 🍀*اعوذ بالله من الشیطان الرجیم *بسم الله الرحمن الرحیم* *استغفرالله ربی و اتوب الیه *… 🔻قرآن‌ها رو باز کنید مقابل صورت بگیرید قرآن رو‌شفیع خودمون قرار بدیم خدا به عظمت قرآن قسمت میدیم بین ما و اهل بیت جدایی مینداز ♦️اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ اَلْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اِسْمُكَ اَلْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ اَلْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ اَلنَّار  خدایا به حق این قرآن که نازل کردی منو از آتش جهنم دور کن 💠قرآن هارو به سر بگیرید ♦️اَللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا اَلْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ ⏺ ده مرتبه بک یا الله ⏺ده مرتبه الهی بمحمد ♨️یا امیرالمومنین ع قربون مظلومیتت برم آقا جان ♨️وقتی حسنین بدن بابارو غریبانه دفن کردند...دارن برمیگردند ...نیمه های دل شب دیدن از تو خرابه صدای ناله میاد... اومدن دیدن یه پیرمرد نابینایی زانوهای غم بغل گرفته.... (غربت مولا رو ببین) 🔺(سر پیرمرد رو به دامن گرفتن..صدا زدند پیرمرد چی شده تو دل شب داری گریه میکنی.. ) صدا زد آقا زاده ها..یه آقایی بود هرشب برا من طعام می آورد غذا می آوررد...اما الان دو سه شبه دیگه سراغ من نیومده... ♦️( فرج امام زمان ..شفای مریضا ...حاجت حاجتمندا .. اسیران خاک رو مهمون کن...) تا نشونی هاشو داد دیدن صدای ناله حسنین بالا رفت... آی پیرمرد...بخدا بابامون علی بود..بابامونو تو محراب مسجد فرقشو شکافتند..شهیدش کردند ای علی علی علی… 💠صدا زد تو رو خدا منو ببرید کنار قبر آقام،، دیگه طاقت ندارم.. (آوردنش کنار قبر امیرالمومنین،، خودشو انداخت رو قبر مولا.. این قدر علی علی گفت..اینقدر ناله کرد گریه کرد همونجا کنار قبر مولا از دنیا رفت..) یا زهرا یا زهرا ✴️این یه نابینا بود کنار قبرامیرالمومنین ع… اما یه نابینای دیگه هم جابر بود.. (اوج) آی حسینیا ..روز اربعین اومد کنار قبر ابی عبدالله... (خودشو انداخت رو قبر ارباب) حسین جان پاشو جابر اومده...همونی که وقتی رو دوش پیغمبر بودی شما به من سلام میکردی.. حسین جواب سلام منو بده... (دید جواب سلامی نمیاد ) خودش جواب خودشو داد..صدا زد جابر ..چطور توقع جواب سلام داری..از کسی که سر در بدن نداره… ♻️ای حسین... حسین… حسین حسین … آرام جانم حسین … روح و روانم حسین … دلدار زینب حسین… غمخوار زینب حسین… عطشان مادر حسین …عریان مادر 🔰با همه وجود ..شهدا رو مهمون کن..به نیت فرج امام زمان عج..شفای همه مریضا.. سه مرتبه صدا بزن یا حسین... 1⃣ ده مرتبه الهی بعلی ▶️ الهی بفاطمة ادامه👇👇
❣﷽❣ 🔰 ( 3) 🔰 🔰 🔰روضه قرآن سر گرفتن شب احیا ✨بر قامت باوقار حیدر صلوات ✨بر عزت و اقتدار حیدر صلوات ✨از محضر او اگر نجف میطلبی ✨خواهی بروی کنار حیدر صلوات 🔰*اعوذ بالله من الشیطان الرجیم *بسم الله الرحمن الرحیم* *استغفرالله ربی و اتوب الیه *… خدایا بنده ای شرمنده ام من به درگاه تو سر افکنده ام من به سویت آمدم با اشک و آهی ندارم غیر تو دیگر پناهی الهی رو سیاهم رو سیاهم ولیکن عفو و بخشش از تو خواهم پریشانم پریشانم پریشان به فریادم برس ای حی سبحان 💮خدایا خودت تو قرآنت فرمودی (فأم السائل فلا تنهر) اگه فقیر اومد در خونت دست رد به سینه اش نزن خدایا منم فقیرم مستمند درگاهتم خدایا پرونده ام سیاهه، گنهکارم خدایا امشب با دلی تو رو میخونم که از بس گناه کرده سیاه شده دستتو بیار بالا بزار خدا دست خالیتو ببینه همه باهم 🍀*اعوذ بالله من الشیطان الرجیم *بسم الله الرحمن الرحیم* *استغفرالله ربی و اتوب الیه *… 🔻قرآن‌ها رو باز کنید مقابل صورت بگیرید قرآن رو‌شفیع خودمون قرار بدیم خدا به عظمت قرآن قسمت میدیم بین ما و اهل بیت جدایی مینداز ♦️اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ اَلْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اِسْمُكَ اَلْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ اَلْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ اَلنَّار  خدایا به حق این قرآن که نازل کردی منو از آتش جهنم دور کن 💠قرآن هارو به سر بگیرید ♦️اَللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا اَلْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ ⏺ ده مرتبه بک یا الله ⏺ده مرتبه الهی بمحمد ♨️یا امیرالمومنین ع قربون مظلومیتت برم آقا جان ♨️وقتی حسنین بدن بابارو غریبانه دفن کردند...دارن برمیگردند ...نیمه های دل شب دیدن از تو خرابه صدای ناله میاد... اومدن دیدن یه پیرمرد نابینایی زانوهای غم بغل گرفته.... (غربت مولا رو ببین) 🔺(سر پیرمرد رو به دامن گرفتن..صدا زدند پیرمرد چی شده تو دل شب داری گریه میکنی.. ) صدا زد آقا زاده ها..یه آقایی بود هرشب برا من طعام می آورد غذا می آوررد...اما الان دو سه شبه دیگه سراغ من نیومده... ♦️( فرج امام زمان ..شفای مریضا ...حاجت حاجتمندا .. اسیران خاک رو مهمون کن...) تا نشونی هاشو داد دیدن صدای ناله حسنین بالا رفت... آی پیرمرد...بخدا بابامون علی بود..بابامونو تو محراب مسجد فرقشو شکافتند..شهیدش کردند ای علی علی علی… 💠صدا زد تو رو خدا منو ببرید کنار قبر آقام،، دیگه طاقت ندارم.. (آوردنش کنار قبر امیرالمومنین،، خودشو انداخت رو قبر مولا.. این قدر علی علی گفت..اینقدر ناله کرد گریه کرد همونجا کنار قبر مولا از دنیا رفت..) یا زهرا یا زهرا ✴️این یه نابینا بود کنار قبرامیرالمومنین ع… اما یه نابینای دیگه هم جابر بود.. (اوج) آی حسینیا ..روز اربعین اومد کنار قبر ابی عبدالله... (خودشو انداخت رو قبر ارباب) حسین جان پاشو جابر اومده...همونی که وقتی رو دوش پیغمبر بودی شما به من سلام میکردی.. حسین جواب سلام منو بده... (دید جواب سلامی نمیاد ) خودش جواب خودشو داد..صدا زد جابر ..چطور توقع جواب سلام داری..از کسی که سر در بدن نداره… ♻️ای حسین... حسین… حسین حسین … آرام جانم حسین … روح و روانم حسین … دلدار زینب حسین… غمخوار زینب حسین… عطشان مادر حسین …عریان مادر 🔰با همه وجود ..شهدا رو مهمون کن..به نیت فرج امام زمان عج..شفای همه مریضا.. سه مرتبه صدا بزن یا حسین... 1⃣ ده مرتبه الهی بعلی ▶️ الهی بفاطمة ادامه👇👇
❣﷽❣ 🔰 ( 3) 🔰 🔰 🔰روضه قرآن سر گرفتن شب احیا ✨بر قامت باوقار حیدر صلوات ✨بر عزت و اقتدار حیدر صلوات ✨از محضر او اگر نجف میطلبی ✨خواهی بروی کنار حیدر صلوات 🔰*اعوذ بالله من الشیطان الرجیم *بسم الله الرحمن الرحیم* *استغفرالله ربی و اتوب الیه *… خدایا بنده ای شرمنده ام من به درگاه تو سر افکنده ام من به سویت آمدم با اشک و آهی ندارم غیر تو دیگر پناهی الهی رو سیاهم رو سیاهم ولیکن عفو و بخشش از تو خواهم پریشانم پریشانم پریشان به فریادم برس ای حی سبحان 💮خدایا خودت تو قرآنت فرمودی (فأم السائل فلا تنهر) اگه فقیر اومد در خونت دست رد به سینه اش نزن خدایا منم فقیرم مستمند درگاهتم خدایا پرونده ام سیاهه، گنهکارم خدایا امشب با دلی تو رو میخونم که از بس گناه کرده سیاه شده دستتو بیار بالا بزار خدا دست خالیتو ببینه همه باهم 🍀*اعوذ بالله من الشیطان الرجیم *بسم الله الرحمن الرحیم* *استغفرالله ربی و اتوب الیه *… 🔻قرآن‌ها رو باز کنید مقابل صورت بگیرید قرآن رو‌شفیع خودمون قرار بدیم خدا به عظمت قرآن قسمت میدیم بین ما و اهل بیت جدایی مینداز ♦️اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ اَلْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اِسْمُكَ اَلْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ اَلْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ اَلنَّار  خدایا به حق این قرآن که نازل کردی منو از آتش جهنم دور کن 💠قرآن هارو به سر بگیرید ♦️اَللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا اَلْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلاَ أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ ⏺ ده مرتبه بک یا الله ⏺ده مرتبه الهی بمحمد ♨️یا امیرالمومنین ع قربون مظلومیتت برم آقا جان ♨️وقتی حسنین بدن بابارو غریبانه دفن کردند...دارن برمیگردند ...نیمه های دل شب دیدن از تو خرابه صدای ناله میاد... اومدن دیدن یه پیرمرد نابینایی زانوهای غم بغل گرفته.... (غربت مولا رو ببین) 🔺(سر پیرمرد رو به دامن گرفتن..صدا زدند پیرمرد چی شده تو دل شب داری گریه میکنی.. ) صدا زد آقا زاده ها..یه آقایی بود هرشب برا من طعام می آورد غذا می آوررد...اما الان دو سه شبه دیگه سراغ من نیومده... ♦️( فرج امام زمان ..شفای مریضا ...حاجت حاجتمندا .. اسیران خاک رو مهمون کن...) تا نشونی هاشو داد دیدن صدای ناله حسنین بالا رفت... آی پیرمرد...بخدا بابامون علی بود..بابامونو تو محراب مسجد فرقشو شکافتند..شهیدش کردند ای علی علی علی… 💠صدا زد تو رو خدا منو ببرید کنار قبر آقام،، دیگه طاقت ندارم.. (آوردنش کنار قبر امیرالمومنین،، خودشو انداخت رو قبر مولا.. این قدر علی علی گفت..اینقدر ناله کرد گریه کرد همونجا کنار قبر مولا از دنیا رفت..) یا زهرا یا زهرا ✴️این یه نابینا بود کنار قبرامیرالمومنین ع… اما یه نابینای دیگه هم جابر بود.. (اوج) آی حسینیا ..روز اربعین اومد کنار قبر ابی عبدالله... (خودشو انداخت رو قبر ارباب) حسین جان پاشو جابر اومده...همونی که وقتی رو دوش پیغمبر بودی شما به من سلام میکردی.. حسین جواب سلام منو بده... (دید جواب سلامی نمیاد ) خودش جواب خودشو داد..صدا زد جابر ..چطور توقع جواب سلام داری..از کسی که سر در بدن نداره… ♻️ای حسین... حسین… حسین حسین … آرام جانم حسین … روح و روانم حسین … دلدار زینب حسین… غمخوار زینب حسین… عطشان مادر حسین …عریان مادر 🔰با همه وجود ..شهدا رو مهمون کن..به نیت فرج امام زمان عج..شفای همه مریضا.. سه مرتبه صدا بزن یا حسین... 1⃣ ده مرتبه الهی بعلی ▶️ الهی بفاطمة ادامه👇
⚫️ 🔴 🌾به نام نامی مولای عابدین صلوات 🌾برای سرور و سالار ساجدین صلوات 🌾برای سید سجاد آن امام همام 🌾که هست رهبر و سردار صابرین صلوات 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🔹بر روی زمین و آسمانها و کُرات 🔸در بین مناجات برای حاجات 🔹زیبا تر از این دعا ندیده است کسی 🔸برخاتم الانبیا محمد صلوات الله_یاحجة_الله_علی_خلقه.... ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین گفتم منم در میزنم گفتی به تو سر میزنم من هم مکرر می زنم تا بنگرم احسان تو ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین (یااباعبدالله) بی زادَمو بی قافله افتاده دنبال گَله من هم به دنبال قافله چشمم به قرص نان تو ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت ما را مرانی از درت ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین ⬅️امروز برای غربت امام سجاد ناله بزن... انشالله دسته جمع مدینه عرض ادب کنیم.... آقای که سال‌های مدام گریه میکرد.... امام سجاد شهید زنده کربلا است... امام منظره های زیادی رو دیده... مردم میدونی برا که داری گریه می کنی.... اون آقایی که شیرخوار لب تشنه دیده.... لبهای خشک شش ماه رو دیده.... گلوی پاره پاره علی اصغر رو دیده.. برا آقای گریه می کنی که قبرش تو بقیه ولی دلش کربلاست.... آقای قبر زائر نداره... بارگاه نداره .... غریبه 3 . .... ⬅️یه لحظه دلتو ببرم مدینه و التماس دعا ... ⬅️زبان امام سجاده.... شنیدید وقتی اهل بیت وارد شهر شام شدند ..... یه مُشت زنای رقاصه اومدن.. اینقدر جلو چشم زنای داغدیده رقصیدن...... انقدر پای نیزه ها و سرهای شهدا رقصیدن...... ▪️ آن یکی بر مطربان شاباش داد ▪️ دیگری بر نیزه دار پاداش داد (چه غوغایی بود) ▪️ این یکی بر سنگ زن انعام داد ( یا صاحب الزمان) ▪️ دیگری بر مرتضی دشنام داد ⬅️ این قدر امام سجاد گریه کرد. که خدا میدونه چه حالی داشت آقا..... اما این یه بیت دل آدمو میلرزونه سادات منو ببخشند... ▪️ کافران را جا به کرسی داده بود ▪️ عمه ام بر روی پا ایستاده بود همچین که وارد محله یهودیا شدیم یکی پیشاپیش قافله فریاد میزد... آی یهودیا .... اینا همونایی هستن که باباشون باباها های شما را کشته، روز روز تلافیه ... دیگه کسی نبود سنگی به ما نزنه... خاکستر به سرما ریختن.... ( یا اباعبدالله) امام سجاد می‌فرماین... آتش به سرما اهل بیت ریختن... من دستام به زنجیر بسته بود... یکی از آتش ها عمامه ام افتاد... عمامه ام سوخت ...سرم سوخت... 🔘امان امان... از دل امام سجاد... ⬅️ امروز برای امام سجاد بلند بلند گریه کن... آقایی که30یا35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد... آتش می دید گریه میکرد.... بچه شیرخواره بغل مادر می دید گریه میکرد... گوسفند میدید داذن سر می‌بُرن گریه میکرد.... قصابای مدینه حواسشون بود جلو چشم امام سجاد سر از بدن حیوان جدا نمی کردند از یه گوشه کنار دید سر از بدن حیوات جدا میکنند دوید اومد نشست شروع کرد گریه کردن.... (سوز/اوج) صدا زد بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه (گقتن آقا جان ما مسلونیم محاله لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم) شروع کرد گریه کردم صدا زد ....... یه عده به ظاهر مسلمون اومدن کربلا ... لب تشنه سر از بدن بابتی غریبم حسین جدا کردند...... ✨من داغ خواهر دیده ام ✨داغ برادر دیده ام ✨دیدم که سیلی خورده بود ✨کُنج خرابه مُرده بود 💥ای وای دلم، ای وای دلم 💥بر نوک نِی باشد گُلم ✨من داغ اکبر دی؛ده ام ✨ من داغ اصغر دیده ام ✨با ناله های یا ربَم ✨من همنوا با زینبم ✨آنقدر مرا کتک زدند ✨بر زخم من نمک زدند ✨بر زخم دل نمک زدند ✨ رقیه را کتک زدند 💥ای وای دلم، ای وای دلم 💥بر نوک نی باشد گُلم ⏪ناله داری دلتو ببرم کربلا ⏪ روضه ام همین باشه و ببینمت کربلا لحظه ای رو یاد کنم که بنی اسد اومدن بدنها رو به خاک بسپارن... اما این بدنها رو نمیشناسن.... چون بدن رو لز سر میشناسن یا از لباس.... امان امان ..... یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد صبر کتید مت این بدنهارو خوب میشناسم... این بدن بُریره... این بدن زُهیره... این بدن عموم ابالفضله... این بدن بابای غریبم حسینه... یه وقت صدا زد... 💔بنی اسد بیایید 🖤کفن با خود بیارید 💔مگر خبر ندارید 🖤حسین کفن ندارد 💔لاله و گُل بیارید 🖤سر قبرش گذارید 💔مگر خبر ندارید 🖤حسین مادر ندارد 💔حسین مادر ندارد..... ((به سوز دل و اشک و آه و ناله امام سجاد سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...)) 🔻🔺 ⬅️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️