#متن_روضه_شهادت_امام_حسن
#گریز_سوم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔹حضرت زهرا سلام الله علیها از رسم تشییع جنازه ی عرب ناراحت بود؛ چون بدن میت را روی تخته ای می گذارند و روپوشی روی آن می اندازند. حجم بدن میت معلوم بود.
🔸اسماء عرض کرد: آن زمانی که من در حبشه بودم؛ مردم حبشه برای حمل جنازه چیزی را که پوشاننده بود ساخته بودند به طوری که دیواره داشت و حجم بدن معلوم نبود.
عرض می کنیم: ای اسماء خدا خیرت بدهد که این پیشنهاد ساخت تابوت دیواره دار را دادی و گرنه نمی دانیم در جریان تیراندازی به تابوت امام حسن علیه السلام چه بر سرجنازه ی امام می آمد؟
▪️حضرت عباس علیه السلام چه حالی میشد و چه میکشید؟ نمیدانم امام حسین علیه السلام در آن حال چه میکرد؟
به هر حال در جریان تشییع جنازه ی امام حسن علیه السلام و تیرباران جنازه ی او تابوت بین بدن و تیرها یه مقدار فاصله ایجاد کرده بود.
▪️ ولی دلها بسوزد برای غریب کربلا... 😭
بدن امام از تیرها و نیزه ها و شمشیرها و سنگ ها و چوب ها و... قطعه قطعه شد و زیر سم اسبان قرار گرفت و استخوان هایش خرد شد... 😭
کی بود گمانم که کند دشمن جانی
بر مصحف صد پاره پاره ی من اسب دوانی
ممنوع شود دیدگانم از اشک فشانی
مهلت ندهندم که کنم مرثیه خوانی
#گریز_چهارم
🔹چرا به امام حسن علیه السلام میگویند: غریب مدینه؟
✓ یک وجه میتواند این باشد که قبر شریف آن حضرت در بقیع؛ گنبد و بارگاه و ظاهری ندارد.
✓ یا بگویم وجه غربت آن حضرت این است که سرداران لشکر امام حسن به او خیانت کردند و حتی دوستانش به او گفتند: یا مذل المومنین؛ ای کسی که ذلیل کننده ی مومنان هستی؛ اینها همه درست است
✓اما یک وجه هم این است که امام حسن تنها پسری بود که در آن کوچه همراه مادرش، حضرت زهرا سلام الله علیها حاضر بود تنها فرزندی بود که دید مادرش در آن کوچه سیلی خورد و نقش زمین شد...😭
▪️ بعد آن جریان هم نمی تونست به کسی حرفی بزنه. همه ی این ها بغض شده بود. باید هم بعدها به صورت پاره های جگر درون طشت بریزد؛ لذا
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
و آن طشت را از خون جگر باغ و لاله کرد
خونی که خورده بود همه عمر از گلو ریخت
دل را تهی ز خون دل چند ساله کرد
ممنونم ای زهر جفا کردی مرا حاجت روا
درد غم و دیرینه ام دادی طبیبانه شفا
کاش آن زمان می آمدی در کوچه های بی کسی
تا می گرفتی پیش از این با جرعه ای جان مرا
تا که نمی دیدم دگر آن صحنه های پر شرر
شاهد نمی شد چشم من بر ضرب سیلی جفا
یا آنکه آتش می زدی بر این دل خونین جگر
تا که نبینم پشت در افتادن خیرالنسا