eitaa logo
روضه دفتری
24.2هزار دنبال‌کننده
207 عکس
10 ویدیو
5 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی ، همراه صوت با متن مداحی نوحه با توجه به مناسبت های پیش رو لینک کانال در ایتا👇 #روضه_دفتری @roze_daftari https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 گروه👆 •✾•🌿🌺🌿•✾
مشاهده در ایتا
دانلود
دوبیتی رباعی اگرچه درد عالم را طبیبم ولی در این جهان غم شد نصیبم به ارض توس از ظلم و ستم ها شهید کینه، مظلوم و غریبم ◾️ شرر زد زهر دشمن جسم و جانم که سوزانده است مغز استخوانم بیا ای نور چشمانم جوادم ز کف رفته دگر تاب و توانم ◾️ به راه دین حق جانش فدا شد جهان در ماتمش غرق عزا شد به پا شد بار دیگر روز عاشور سیه پوش پدر ابن الرضا شد ◾️ همه عالم پر از شور و نوا شد خراسان از غمش ماتم سرا شد بسوز از این غم عظمی تو ای دل شب شام غریبان رضا شد ◾️ شده لبریز ماتم کل عالم بسوزد قلب هر شیعه از این غم شهید کین رضا گردیده امشب به تن کرده جوادش رخت ماتم ◾️ نشستم ای پدر در کلبه ی غم به تن کردم ز داغت رخت ماتم نگه کن بار دیگر بر جوادت بریزم در فراقت اشک نم نم ◾️ ای امام بی قرینه یا رضا یاس خوشبوی مدینه یا رضا در خراسان از ستم گردیده ای تو شهید زهر کینه یا رضا ◾️ جان فدای اشک و آهت یا رضا قصر مأمون قتلگاهت یا رضا تا بیاید در کنار تو جواد بر در حجره نگاهت یا رضا ◾️ در خراسان گشته ای تو غم نصیب بوده ای چون جد مظلومت غریب در میان حجره ی خود بوده ای بهر دیدار جوادت بی شکیب ◾️ از مدینه یادگارت آمده نور چشمت در کنارت آمده میوه ی قلب تو فرزندت جواد دیده گریان بی قرارت آمده ◾️ سائلی درمانده هستم یا رضا بارها قلبت شکستم یا رضا آمدم من با وجود هر بدی از کرم گیری تو دستم یا رضا ◾️ گرچه در گلزار تو خارم رضا روز من گشته شب تارم رضا کن نگاهی از کرامت بر دلم در جهان تنها تو را دارم رضا ◾️ حریم باصفایت جنت ماست ولای تو رضا جان عزت ماست در عالم فخر ما این است مولا به نام تو تمام حرمت ماست ◾️ منم مولای عالم خار راهت تمام عمر هستم در پناهت نظر بنما به حال زارم ای دوست که من گردیده محتاج نگاهت ◾️ الا ای مظهر لطف و عنایت که داری لطف و جود بی نهایت رضا جان ای رئوف آل عصمت من ریزه خورخوان عطایت
◾روضۂ دفتری امام رضا(ع)◾ 👈🏻اجرا توسط: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 السلام علیکَ یا علی بن موسی الرضا یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا وستشفعنا و توسلنابکَ الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله درخراسان جلوه ی ایزد نما دارد رضا قُبّۂ زرین و ایوون طلا دارد رضا هرمریضی که امیدش قطع شدازهر طبیب گربیاید بر درش دارالشفا دارد رضا ای غریبی که زِجدّ وپدر خویش جدایی خفته درخاک خراسان توغریب الغُربایی اغنیامکه روند وفقرا سوی توآیند جان به قربان تو شاهاکه توحج فقرایی ◾از همین جا دلها رو روانه حرم با صفای امام رضا کنیم ان شاءالله کنار حرمش عرض ادب کنیم ، بیاین امروز آقا امام رضا رو در خونه خدا واسطه قرار بدیم ، بگو یا امام رضا تو غریبی ، جدت غریب ، منم غریب ، ندارم جز تو آقا من طبیب بگو یا امام رضا تو رو بحق جوادت این جمعیت عزادارو ناامید نکن ، آقا جان یابن الحسن ، اگه امشب به پابوسی جدّت آقا امام رضا رفتی به جای ما هم نایب الزیاره باش ، دیگه داره تموم میشه ، یا امام رضا قربون خودت ، قربون بچه هات ، قربون زائرات ، قربون مهمونات ، قربون گریه کنات ، یکی اومد تو حرم گفت آقا که حرم داره ، اما معرفت داشت گفت غریب* *الغربائیش میدونی برا چیه ؟ گفت غریب اونی نیست که حرم نداره ، غریب اون کسی نیست که زائر نداره ، غریب اون کسیه که وقتِ جون دادن خواهر بالا سرش نباشه ، قربون غریبیت برم ، اومد از مدینه بیرون بیاد همچی که خواست حرکت کنه به خانوادش گفت برام گریه کنید ، گفتن آقا جان شما فرمودید پشت سر مسافر گریه شگون نداره ، فرمود برا مسافری که امید برگشت داشته باشه ، من این بار برم دیگه بر نمی گردم الهی برات بمیرم ، صدا زد اباصلت دارم میرم مجلس مامون اگه برگشتم که هیچ اما اگه دیدی عبا بر سر کشیدم با من کاری نداشته باش فقط در حجره رو باز کن، اباصلت میگه دلم شور میزد هی منتظر بودم تو کوچه دیدم از دور یکی انگار هی مینشینه هی بلند میشه همچی که نزدیکتر شدم دیدم یه صدایی به گوشم میخوره که میگه جگرم گاهی دست به دیوار میذاره میگه مادرم ، همچی که در حجره رو باز کردم دیدم آقا مثه شخص مار گزیده داره به خودش میپیچه به سختی دیدم فرشای حجره رو کنارزد گفتم آقا جان قربونت برم چرا این کار رو میکنی؟ فرمود اباصلت دیگه دارم از دنیا میرم میخوام مثل جدّم حسین رو خاکا غریبانه جون بدم ، اباصلت میگه همچی که آقا بی حال شد یه وقت یه آقای زیبا رویی آمد سر امام رضا رو به دامن گرفت ، گفتم آقا شما کی هستین ؟ فرمود : اباصلت من جواد ابن الرضا هستم ، گفتم آقا جان در حجره بسته بود چطور وارد شدی ؟ فرمود همان خدایی که قادر است مرا از مدینه تا طوس بیاورد قادر است مرا از درِ بسته وارد کند ، میگه دیدم سر امام رضا رو روی پاهاش گذاشته از گوشه چشم آقا اشک جاری شد ، دیدم جواد الائمه هی دستشو لای موهای امام رضا میکشه هی میگه بابای قشنگم ، بابای مظلومم ، بابای غریبم ، تو غریب بودی بابا ، زخم زبون بهت زیاد زدن خیلی دلم برات تنگ شده بود که بغلت کنم ، آقا امام رضا در آغوش جوادش از دنیا رفت ، امام جواد بدن بابا رو غسل داد و کفن کرد و نماز خواند اما دلها بسوز برای جدّ مظلومش حسین که بدنش سه روز و سه شب روی زمین گرم کربلا بدون غسل و کفن مانده بود. «علی لعنة الله علی القوم الظالمین»
2.31M
ویس روضه امام رضا ع استاد پرویزی
752.7K
◾نوحه امام حسن مجتبی(ع)◾ متوسل به امام حسن مجتبی(ع) مخصوص سفره👇🏻👇🏻👇🏻 مجتبی مجتبی، حاجتمو کن روا(۲) تو ای عزیز فاطمه، دردِ منو کن دوا امید شیعیان همه، بکن رهایم از بلا مجتبی مجتبی، حاجتمو کن روا(۲) تو را قسم به مادر، به تشنه لب برادرت به قاسم دلاورت، بکن تو چاره غصه ها مجتبی مجتبی، حاجتمو کن روا(۲) ببین که بی بال و پرم، اسیر درد پیکرم مونده به در چشمِ ترم،بکن درِ امیدو وا مجتبی مجتبی، حاجتمو کن روا(۲) تویی امامِ مجتبی، وصیِ پاکِ مرتضی عزیزِ دختِ مصطفی، بکن نظر به این گدا مجتبی مجتبی، حاجتمو کن روا(۲) تو را به حُرمت علی، همون امامِ اولی خالیه دستِ من ولی، بکن شفاعتِ مرا مجتبی مجتبی، حاجتمو کن روا(۲) تورا به بانگِ یاربت،به ناله های هرشبت به اشکِ پاک زینبت، بکن از آتشم رها مجتبی مجتبی، حاجتمو کن روا(۲) 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.09M
نوحۂ بختیاری امام رضا(ع) 👈🏻 جواب رضا رضا 👈🏻به سبک:حسین حسین رضا رضا، شهید رضا، غریب رضا، مظلوم رضا، مسموم رضا وُبِروین خَوَرکنین معصومه بیاهه وُرضا به شهرغریودیه جون نهاده وُروزگار دینُم به نات زِدِلُم چه خواستی وُبُردیه برارُمه جاس توغصه کاشتی وُروزگار تَش بِگری سی مو غم نوشتی وُبُردیه برارُمه دِلُمه برشتی وُتوغریووموغریوهردومون غریویم وُیکیمون بیمارِسخت یکیمون طبیبیم وُدَس به دِلُم مَونین سُخته روزگارُم وُمردم مشهد و قُم بیاین وادیارُم وُ سوزِ سُختَنِ دلُم زِ غمِ براره وُ آسمون زِ داغِ تو داره خین اِباره وُ مِنه حُجره مَندیه وا دلی پُره خین وُ زحمِ کاری زیدنت دشمنون بی دین وُ ای برار بیکسُم دَسِ ناکسونه وُبگون که کُرِس جواد تاخوشه رسونه وُمردمِ ایران زمین بیوهین به مشهد وُ بگرین عزا گووم یه عزای بیحد وُحونۂ کافر خِراو کینه بُرده وا دل وُکُشتنه اَفتَوِ طوس وا زَهرِ هِلاهِل وُ ای برار مادریم داغِته نبینُم وُ چی درختی نَهِشتِن زیرِ سات نشینُم وُسی رضا گوو مهروون اَورِ غم اِباره وُواویلا ظلمِ گرون غم اُوی دُواره وُ آخر ماه صفر وابیدیم عزادار وُ دسته جمع اُویدیمه همه مون سی دیدار وُای(هستی)تو بنویس زِ شاهِ خراسون وُ(پرویزی)دُندال بخون که رضا نهاجون رضا رضا، شهید رضا، غریب رضا، مظلوم رضا، مسموم رضا التماس دعای فرج🤲🏻 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝 👇👇👇 @madah_parvizy
◾️◾️◾️◾️◾️◾️ سلام ای مصدر نور محبت سلام ای شعر پرشور محبت سلام ای دلربای دلربایان به دلهایی تو مشهور محبت بیا یابن الحسن جانم فدایت 🔹همه ی آرزوی ما اینه که حتی اگر شده در خواب و رویا خدمت امام زمانمان برسیم دست ادب به سینه بگذاریم و سلامی عرض کنیم و جوابی بشنویم ... 🔸مردم مدینه کریم اهل بیت امام حسن علیه السلام را می دیدند. جلو می آمدند و سلام عرض می کردند، اما چه سلامی! به جای سلام با کمال وقاحت و بی شرمی، از روی سرزنش به امام معصوم از خطا و لغزش می گفتند:  یا مذل المومنین یعنی ای کسی که مایه ی خواری مومنان هستی ...😭 آن یکی می گفت با من اینچنین السلام یا مذل المومنین روی منبر دور، دور خصم بود ناسزا گفتن به حیدر رسم بود انعکاس جلوه طه منم  وارث خون دل زهرا منم  🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام حسن علیه السلام از آب خوردن بی تاب شد ولی امام حسین علیه السلام از آب نخوردن... 😭 دو سبط مصطفی دادند جان از آب و بی آبی ز بی آبی حسین اما حسن از آب بی جان شد 
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹حضرت زهرا سلام الله علیها از رسم تشییع جنازه ی عرب ناراحت بود؛ چون بدن میت را روی تخته ای می گذارند و روپوشی روی آن می اندازند. حجم بدن میت معلوم بود. 🔸اسماء عرض کرد: آن زمانی که من در حبشه بودم؛ مردم حبشه برای حمل جنازه چیزی را که پوشاننده بود ساخته بودند به طوری که دیواره داشت و حجم بدن معلوم نبود. عرض می کنیم: ای اسماء خدا خیرت بدهد که این پیشنهاد ساخت تابوت دیواره دار را دادی و گرنه نمی دانیم در جریان تیراندازی به تابوت امام حسن علیه السلام چه بر سرجنازه ی امام می آمد؟ ▪️حضرت عباس علیه السلام چه حالی میشد و چه میکشید؟ نمیدانم امام حسین علیه السلام در آن حال چه میکرد؟ به هر حال در جریان تشییع جنازه ی امام حسن علیه السلام و تیرباران جنازه ی او تابوت بین بدن و تیرها یه مقدار فاصله ایجاد کرده بود. ▪️ ولی دلها بسوزد برای غریب کربلا... 😭 بدن امام از تیرها و نیزه ها و شمشیرها و سنگ ها و چوب ها و... قطعه قطعه شد و زیر سم اسبان قرار گرفت و استخوان هایش خرد شد... 😭 کی بود گمانم که کند دشمن جانی بر مصحف صد پاره پاره ی من اسب دوانی ممنوع شود دیدگانم از اشک فشانی مهلت ندهندم که کنم مرثیه خوانی  🔹چرا به امام حسن علیه السلام میگویند: غریب مدینه؟ ✓ یک وجه میتواند این باشد که قبر شریف آن حضرت در بقیع؛ گنبد و بارگاه و ظاهری ندارد. ✓ یا بگویم وجه غربت آن حضرت این است که سرداران لشکر امام حسن به او خیانت کردند و حتی دوستانش به او گفتند: یا مذل المومنین؛ ای کسی که ذلیل کننده ی مومنان هستی؛ اینها همه درست است ✓اما یک وجه هم این است که امام حسن تنها پسری بود که در آن کوچه همراه مادرش، حضرت زهرا سلام الله علیها حاضر بود تنها فرزندی بود که دید مادرش در آن کوچه سیلی خورد و نقش زمین شد...😭 ▪️ بعد آن جریان هم نمی تونست به کسی حرفی بزنه. همه ی این ها بغض شده بود. باید هم بعدها به صورت پاره های جگر درون طشت بریزد؛ لذا از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد و آن طشت را از خون جگر باغ و لاله کرد خونی که خورده بود همه عمر از گلو ریخت دل را تهی ز خون دل چند ساله کرد ممنونم ای زهر جفا کردی مرا حاجت روا درد غم و دیرینه ام دادی طبیبانه شفا کاش آن زمان می آمدی در کوچه های بی کسی تا می گرفتی پیش از این با جرعه ای جان مرا تا که نمی دیدم دگر آن صحنه های پر شرر شاهد نمی شد چشم من بر ضرب سیلی جفا یا آنکه آتش می زدی بر این دل خونین جگر تا که نبینم پشت در افتادن خیرالنسا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️ نزن که مادرم جوانِ نزن که بی گناهه خالی نکن دقّ و دلیتُ نزن که غرق اشک و آهه رفت آبروم ببین چشای ترمُ بگو چطور بلند کنم من سرمُ بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ وای مادرم .. وای مادرم .. به کی بگم که چی کشیدم از همه ناسزا شنیدم به کی بگم که توی مسجد زیر عبا زره پوشیدم میخوام که جام زهرمُ سر بکشم از سرزمین مادری پر بکشم آخه چقدر از داغ مادری بکشم ای وایِ من .. ای وایِ من .. موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین به کی بگم که کار دنیا رو ببین به من میگن سلام مذلَّ المومنین یه عمر غریب بودم تو این شهر خیلی به من سخت گذشته خونِ دلایی رو که خوردم حالا دیگه میون طشته رو منبرا سَبّ بابامُ می شنیدم 🔹یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب می کشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟! خبر رسید به امام حسن .. گفتن نیای ، داداشت جون اینو می گیره… امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد می دونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. ▪️تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چی گفت .. ▪️ گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم ... رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم از این کوچه رد می شدم می لرزیدم یادم نرفته…. ▪️فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون : دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد بر می گشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. ▪️اما اون نانجیب جلو اومد‌‌ .‌. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد... 😭 ▪️اما امام حسن منتظره تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. ▪️اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) ▪️چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله ...😭 هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه: زبانحال👇 (یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید….اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه… می بینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. “والشمر جالس علی صدرک..‌”) دستِ گدایی تو بیار بالا بلند بگو یا حسین...
حضرت زهرا (س) گریز به امام حسن(ع🥀🥀 صل الله علیک یا فاطمة الزهرا یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک علی لله و قدمناک بین یدیه حاجاتنا یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله 🤲😭 شعر روضه چوگیسوی تو من در پیچو تابم یاابن الزهرا... 👇 ببین مادر نشستم در کنار بستر تو به سختی بازو بسته می‌شود چشم تَر تو منو شمع وجودم بسوزد تار و پودم همه شب تا سحر با منو روی کبودم😭 ببین مادرم به چشم ترم کنم بر تو نظاره ز خانه مرو شبانه مرو مکن ازما کناره مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم بگم یا نه😭 بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم کنار بسترت درناله ی امن یوجیبم در شَوَم مادر فدایت کنم هر شب دعایت برای رفتن راه شود در عصایت😭 بمیرم برات، عزیز مادرم ،نرو مادر غریبم ز خانه مرو شبانه مرو ببین مادر غریبم 😭 مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم آخی 😭😭😭 الهی در جهان ای حی داور نبیند هیچ پسری کتک خوردن مادر نبیند هیچ دختری داغ مادر آخ خدا نیاره که هیچ مادری رو جلو چشم بچه ش بزنن بخدا خیلی سخته... 😭 آخ خدا نیاره، جلو چشم مردی خانمش رو بزنن 😭😭😭 و نتونه کاری کنه مجلس به نام خانم فاطمه الزهرا و امام حسن... هر نیتی داری مد نظر بیار گرفتاری بگو یازهرا... مشکل داری بگو یازهرا... جوون داری بگو یازهرا... مریض داری بگو یازهرا... درد پنهون داری بگو یازهرا... غریبی بگو یاحسن... آقام غریبه... (خیلی دلم می خواد تو روضه گریه کنم) (من از عمق وجودم مایع میزارم) شما بلند بلند برا آقاتون گریه کنید... مقدمه خوندم دلت آماده ی روضه بشه... هر وقت شب شهادت عزیزی باشه رسمه، عاشقا خودشونو میرسونن حرمش... 😭بمیرم آقا 😭 امروز می خوام یه جور دیگه برا امام حسن... روضه بخونم همه ی این ابیات می خوام بگم برا دو بیت آخرش...یاامام حسن... 🔸روی ضریحت می گذارم تا سرم را 🔸انگار در آغوش خود دارم حرم را 🔸باگریه آمد هر کسی، باخنده برگشت 🔸فهمیدم اینجا، معنی، جود و کرم را 🔸با دست خالی آمدم، چیزی ندارم 🔸آورده ام باخود فقط، چشم ترم را 🔸من روبه روی گنبد تو نذر کردم 🔸تنها النگوهای، دست دخترم را 🔸مثل کبوترهای صحنت پهن کردم 🔸در زیر پای زائران، بال و پرم را (همه رو گفتم فقط برا این دو بیت) حلالم کنید گریه می کنم... 🔸حالا که دقت می کنم، صحنی نداری... 😭😭😭😭😭2 🔸هر چند می گردم همش دور برم را شده چیزی گم کنی؟؟ هی دور خودت می گردی... پیدا نمی کنی 😭😭😭 میگی انگار نیست که نیست 🔸بااین خیالات دلم جای ضریحت 🔸باید به روی خاک، بگذارم سرم را😭😭😭😭😭😭😭 🔸چه حرمی داره حسین... 🔸ولی حسن آقام حرم نداره... 2 🔸چه گنبدی داره حسین... 🔸ولی بقیع همش گرد و غبار... صدا زد گفت حسن جان بیا پسرم عزیزدلم... می خوام برم قباله ی فدک رو بگیرم باید یه مردی باهام بیاد به بابات که نمی تونم بگم... تو بیا حسنم... آخه مادر حسن رو مرد خطاب کرده قند تو دلش آب شد خوشحال شد کنار مادر راه افتاد رفتن و برگشتن دست تو دست مادرشه تو کوچه های بنی هاشم خوشحال دارن برمیگردن اما آی گریه کنای زهرا... و حسن یه مرتبه همه چی عوض شد امان از اون لحظه ای که اون نانجیب جلو راه مادر رو بست چشمتون روز بد نبینه الهی نبینید اون چه حسن... دید 😭 تا اون نامرد رسید چنان سیلی به صورت زهرا... زد... ای وای ای وای حسن میگه یه مرتبه دیدیم مادرم روی زمین افتاده داره دنبال گوشواره ی پاره شده ش می گرده ضرب سیلی چنان شدت داشت دیدیم مادرم راه خونه رو گم کرده دستش رو گرفتم صدا زد حسن جان مبادا به بابات علی بگی... نکنه بگی چه دیدی کنارم اگه به بابات بگی دق می کنه های های ازتون ناله می خواما باید حقش رو ادا کنیم ناله داری یانه؟ رحمت خدا بر پدر و مادراتون آره حقشم اینه باید برا مادرمون زهرا... بلند بلند گریه کنیم باید برا بغض های جانسوز حسن بلند بلند گریه کنیم عالمی به فدای بغض های شبانه ی حسن.. الهی بشکند دست مغیره... میان کوچه ها بی مادرم کرد... ناله بزن بلند بگو ای غریب حسن 😭 آخ... بنال ای دل که قلبم بی شکیب است دلم محتاج درمان طبیب است اخ بگو به سوی آسمان پر کشیدی مادر مادر خداوندا چه آمد بر سر من 😭 هرجا صدای منو میشنوی امروز مادر امام حسن.. ان شاءالله دعات کنه😭 ان شاءالله امروز مادر دل سوخته مادر غریب برای گره های کارت برای شفای مریضت برای دردهای دلت دعا کنه 😭 دستتو بیار بالا از عمق وجودت صداش بزن یا حسن یا حسن یا حسن✋😭 حسن آرام جانم حسین روح و روانم صل الله علیکم یا اهل بیت نبوه و معدن الرساله هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها
صدا ۰۰۲_sd--۲۴.m4a
6.78M
روضه امام_حسن علیه السلام از شروع تا اوج. تا فرود روضه   از بارِ داغش پشتِ پیغمبر شکسته تنهاترین سردارِ بی لشگر شکسته سجاده‌اش بر غربتِ او گریه کرده پایِ غریبی‌اش دلِ منبر شکسته بخشید آنکَس را که زد نیزه به ساقَش او دستگیری می‌کند از هر شکسته   تا زهر را نوشید فرمود: آه مادر راحت شد این آئینه‌یِ یکسر شکسته بُغضِ چهل سالِ مرا این زهر بشکست اما غرورم را کسی دیگر شکسته   یک کوچه‌ی باریک و دو دیوارِ سنگی یک راه بُن‌بست و دو برگ و بر شکسته فهمید فرزند بزرگم ، ناسزا گفت می‌خواست من باشم ولیکن سر شکسته گفتم که با رویم بگیرم ضربه‌اش را رفتم نبینم حرمتِ مادر شکسته   اول مرا زد بعد از آن هم مادرم را من میزدم بال و پَر و او پَر شکسته از رویِ چادر پایِ خود را بر نِمی‌داشت پایی که قبل از این جسارت ، در شکسته در زیرِ پاها گوشواره خوردتر شد خندید وقتی دید نیلوفر شکسته فهمیدم از اُفتادنِ مادر که بد زد فهمیدم از دیوارِ کوچه ، سر شکسته لایوم کَ یومَک  حسینم گریه کم کن تنها نه من ، از گریه‌ات خواهر شکسته می‌بینمت با مادرم بر شیبِ گودال در لابه‌لایِ نیزه و خنجر شکسته ای کاش می‌شد تا نبینم ساربان هم انگشت را دنبالِ انگشتر شکسته حسن لطفی @roze_daftari
200.5K
عزا عزا بپا شد مدینه کربلا شد تیر از کمان برون شد جنازه غرق خون شد تابوت لاله گون شد عزا عزا بپا شد مدینه کربلا شد تیر و بدن یکی شد تابوت و تن یکی شد خون با کفن یکی شد عزا عزا بپا شد مدینه کربلا شد جنازه بر سر دوش زهرا گشوده آغوش زینب شده سیه پوش عزا عزا بپا شد مدینه کربلا شد قاسم عزیز جانش آن نور دیدگاهش شد بر سما فغانش عزا عزا بپا شد مدینه کربلا شد حاج احمد صفاری🎤
🕊﷽🕊 ▪️ 🧿 ♻️بر رضا ضامن غریبان صلوات ♻️برپادشه ملک خراسان صلوات ♻️یارب به رضای تو رضابود رضا ♻️خشنودی قلب اهل ایمان صلوات 🍁« اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِ عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ »🍁 🌾خوشا آن غریبی که یارش تو باشی 🌾قرار دل بی قرارش تو باشی 🌾خوشا آن گدایی که تنهای تنها یه لحظه شمع (آقا جان یا امام رضا) 🌾خوشا آن که یک عمر پروانه 🌾کناری نشیند کنارش تو باشی یا امام رضا٢ ⬅️آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ ؟ جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا (یا امام رضا)٢ ⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید (گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید (یا امام رضا)٢ خیلی غریبه، خیلی مظلومه، از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ـ فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست ◀️ بگم یا امام رضا ـ تو خراسان چه کردند با امام رضا.. امام رضا رو زهر دادن... اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره.... صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن... آقا جان چرا... آخه میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم... اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم ـ اما دل تو دلم نیست.. هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم داره بخودش می پیچه ـ هی میگه (جگرم سوخت)٣ اباصلت میگه.....میگه دیدم آقا چشمش به دَره... این آرزوی هر پدریه دوست لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه.... امام رضا منتظره کی جوادش میاد... ⏸ اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا... به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ... آقا گرفتارم... به جوونیّه جوادت بهر امیدی اومدم ... امروز نزار دست خالی برگردم ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطِ خیلی شباهت به امام رضا داره.... میوهٔ دل امام رضا اومد... وارد حجره امام رضا شد.... امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد.... جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد... سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ... ⏸ اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا... آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد..... تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم) 🍁تو ستارهٔ سحر منی... 🍁تو که پارهٔ جگر منی... 🍁ولدی علی ولدی علی... 🍁ای نور بصرم ولدی علی... 🍁آخر پدرم ولدی علی... ⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی ⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد ⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد ⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد 💔ناله داری به سوز دل ابی عبدالله میگن یکی از جاهایی که امام حسین تو کربلا بلند بلند گریه کرد کنار بدن علی اکبر بود.. خدا رو قسم بدیم به حق اون لحظه حاجتت رو مد نظر بگیر 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حسین💔 التماس دعا ⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩ کانال روضه دفتری 👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @roze_daftari
. ‍ روضه حضرت زهرا "س"و گریز به امام رضا و سپس گریز به روضه حضرت عباس ع . بی بی رو بین در و دیوار قراردادن و مولا رو دست بسته به مسجد بردن. یک مادری را می شناسم از خانه تا مسجد چند مرتبه زمین نشست و بلند شد. این تنها جا نبود، چند جا در تاریخ داریم که از اهل بیت یک نفر زمین می خورَد، یک آقایی را می شناسم که تا خبر جان دادن همسرش را شنید از مسجد تا خانه می دوید و زمین می نشست. شنیده اید امام رضا (علیه السّلام) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی زمین می نشست و پا می شدند، بر زمین می خوردند اما میگن ذکر آخر امام رضا وا اُمّا بود. آقا به پسر شبیب فرمودند یابن شبیب ان کنت باکیا ً لشیٍ،، فبک للحسین .یعنی به هرچی میخوای گریه کنی،به غریبیِ جدّ ما گریه کن.اما باید بگم یا امام رضا یکی هست که خودِ امام حسین، خیلی براش گریه کرد.آنچنان که روایت شرحِ حال امام رو بالای سر عباسش میگه: فَبکا بکاءً عالیا امام حسین خیلی برای برادرش گریه کرد. حالا اهلبیت که بدهکار کسی نمی مانند.روایت میگه به جبران خدمات عباس، فردای قیامت به حضرت زهرا س خبر میدن که بابات رسول الله گفته :اسبابِ شفاعتِ امتم هرچی داری بیار. بی بی می فرماید-دو دست قلم شده عباسم برای شفاعت کافیه. گریز به الائمه ع امام 🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت یا بقیة الله آجرک الله... آقا سرتون به سلامت... ایّامِ شهادتِ مادرِ غریبتونه ... کجا خیمه عزا بر پا کردید پسر فاطمه... کجا برا مادرتون دارید اشک میریزید... 🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت 🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت آقا... خیلی برامون سخته... امسال هم فاطمیه ی ما، بدون شما بگذره... آقا...اگه بخاطر این عزادارها و گریه کنا نمی آیی، بخاطر مادرت بیا.... بحرمتِ اشک های امیرالمؤمنین،بر بالین فاطمه ،بیا ...صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی... 🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت نميدونم آیا من زنده ام اون فاطمیه ای که شما می آیید... و برای مادرِ غریبتون مجلس میگیرید... روضه میخونید... شیعیان دور شما جمع ميشن... زار زار گریه میکنند... نمیدونم قبر پنهانِ مادر را نمایان میکنی یا همچنان قبرِ زهرا مخفی می مونه...؟ اما...یا اباصالح! کاش می شد گمشده هایم را یکجا پیدا کنم. تو را ،کنارِ مزار مادر ببینم...دیگه عقده های دلم وا میشه.... در انتظارم،مهدی بیاید تا تربتت را پیدا نماید 🔸در ماتم عزای،مادرِ خود نشستی 🔸ای غائب از نظرها، گویم سرت سلامت اما آقا جان این محبت شما به مادرتان فاطمه، دوطرفه است، آخه بی بی هم بینِ در و دیوار،پسرش مهدی رو صدا زد: 💧جز به مهدی رویِ سیلی خورده نگشایم به کس 💧مُنتقم باید ببیند گشته نیلی رویِ من الهی بمیرم، بی بی تا روزای آخر هم از علی رو می گرفت.آخه بعد از حادثه کوچه ،بی بی فرمود: حسن جان مبادا به بابات حرفی بزنی...! بابات به اندازه کافی غم داره.... خدا به داد دل مهدی فاطمه برسه... یه جا مظلومیت و دردِ امام حسن ،حادثه کوچه ست، امام جواد هم بچه بود ی وقت امام رضا اومد دید جوادش ،بابغض هی میگه انتقام میگیرم .... امام رضا پرسید چی شده؟ فرمود بابا اونهایی که مادرمان فاطمه رو آزردند رو میگیرم. اون دونفر رو از قبر بیرون می آورم و آتش میزنم. 🔸از دیده خون فشانی، بر مادرِ غریبت 🔸امشب بگو کجایی، گویم سرت سلامت ما هم امشب اومدیم بگیم آقا... شما رو تنها نمیگذاریم... اومدیم بگیم یا زهرا... پسرت مهدی رو تنها نمیگذاریم... امشب اومدیم با امام زمان هم ناله شیم... هر کجا نشستی حالا آقات رو صدا بزن... یا صاحب الزمان... میگن توی عرصه ی محشر پیامبر به فاطمه اش پیغام میده، و می فرماید برای شفاعت امتم هرچی داری بیار. بی بی میفرمایند دو دستِ قلم شده ی عباسم برای شفاعت کافیه پس دستات رو بالا بیار... خدایا به دستان قلم شده عباس، فرج امام زمان برسان گریز به .
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ دلم برای غریبان همیشه سوزان است علی الخصوص غریبی که در خراسان است غریب تر ز حسین و رضا اگر خواهی برو بقیع و ببین قبرها ویران است 🔹نقل می کنند زائری از مدینه آمد خراسان برای زیارت امام رضا ، همین که حرم با صفا ی امام رضا را دید ، زائرن را دید ، خدّام را دید . این زائر دم در ایستاد . 🔸صدا زد : آقا جان از مدینه آمدم ، در مدینه بودم ، به من می  گفتند امام رضا غریب است ، گذر نامه گرفتم ، با تمام مشکلات آمدم ترا زیارت کنم . ▪️حالا می بینم گنبد و بارگاه داری ، زائرین مثل پروانه دور حرمت می گردند آقا اگر می خواهی غریب ببینی بیا برویم مدینه... چهار تا قبر غریب نشانت بدهم که قبورشان با خاک یکسان است حتی یک سایبان هم ندارند . روزها آفتاب بر آن قبورمی تابد ... 😭 خراسان بدن امام رضا را گلباران  کردند ▪️اما مدینه جنازه امام حسن را تیر باران کردند... 😭 ▪️ کربلا هم بدن امام حسین را زیر سمّ اسبها قرار دادند ... 😭
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ دلم برای غریبان همیشه سوزان است علی الخصوص غریبی که در خراسان است غریب تر ز حسین و رضا اگر خواهی برو بقیع و ببین قبرها ویران است 🔹نقل می کنند زائری از مدینه آمد خراسان برای زیارت امام رضا ، همین که حرم با صفا ی امام رضا را دید ، زائرن را دید ، خدّام را دید . این زائر دم در ایستاد . 🔸صدا زد : آقا جان از مدینه آمدم ، در مدینه بودم ، به من می  گفتند امام رضا غریب است ، گذر نامه گرفتم ، با تمام مشکلات آمدم ترا زیارت کنم . ▪️حالا می بینم گنبد و بارگاه داری ، زائرین مثل پروانه دور حرمت می گردند آقا اگر می خواهی غریب ببینی بیا برویم مدینه... چهار تا قبر غریب نشانت بدهم که قبورشان با خاک یکسان است حتی یک سایبان هم ندارند . روزها آفتاب بر آن قبورمی تابد ... 😭 خراسان بدن امام رضا را گلباران  کردند ▪️اما مدینه جنازه امام حسن را تیر باران کردند... 😭 ▪️ کربلا هم بدن امام حسین را زیر سمّ اسبها قرار دادند ... 😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️فَجَمَعُوا الحَطَبَ؛ هیزم آوردن چه هیزمی فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا؛ معمولاً ما جزل به معنای کثیر معنا می کنیم و رد میشیم، یعنی هیزم زیادی رو آوردن دم خانۀ من ▪️اما این غلطه، جزل یعنی هیزمی آوردن که به زودی خشک نشه و از بین نره، یعنی ساعت ها در این آتش این هیزم بسوزه...😭 فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا لِیُحرِقُوهُ وَ یُحرِقُونا؛ یعنی هم خونه مونُ بسوزونن هم خودمونو بسوزونن. باورم نمی کردم که اینا بدون اجازه وارد بشن، لذا وقتی با استفهام سوال کرد واقعا میخوای خونمو بسوزونی؟ نانجیب یه جوابی داد؛ ▪️گفت هَذَا مَا جَاءَک الَّذِی به أَبُوک یعنی فاطمه مگه بابات نگفت: لَا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی؛ اومدم مزد مودت رو بهت بدم، ▪️الله اکبر عجب جسارتی کرد که امام صادق قریب به صد و ده سال بعد از شهادت مادر به مُفَضَّل فرمود: اگر چه کربلا برای ما بالاترین غم و محنته، اما اون روزی که در خونۀ مادرم رو سوزوندن اون ریشۀ همۀ مصائب و فتنه هاست...😭 ▪️ اون به مراتب سخت تر و تلخ تر از کربلاست وَ تُضرَبُ فَاطِمَةُ و هِیَ حامِله ▪️ یا صاحب الزمان آقاجان معذرت می خوام این روضه ای که خدا در شب معراج برای پیغمبر خونده. ▪️فرمود: یُدْخَلُ عَلی حَریمِها بِغَیْرِ إذْنٍ؛ بدون اجازه وارد میشن ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ؛ دیگه ترجمه نمی کنم اما تُضرَبُ و هِیَ حامِله وتَمُوتَ مِنَ ذَلِک الظَّنِّ؛ ▪️همین قدر بگم بلایی به سرش آوردن که دیگه این روزا از بسترم نمی تونست بلند بشه؛ حتی برا خواندن نماز، دستور داد بسترش رو کنار دیوار پهن کنن یعنی برای هر نشست و برخواستی فاطمه از دیوار کمک می گرفت... 😭 آخ بمیرم گفتم و تحویل دادم، پنجاه سال بعد کربلا هم اون نانجیب دستورحمله به خیمه ها که داد، گفت خیمه را با اهلش بسوزانید، اگه امر زین العابدین بر فرار از خیمه ها نبود این هشتاد و چهار زن و بچه زنده زنده تو خیمه می سوختن...😭 ناله بزن یا زهـــرا...
توجه📣 فعال ترین وپربارترین کانال مولودی درایتا👌😍 اشعاروسرودهای جدیدبرای ، مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف در ع ))شادوسر افراز باشید🌺 بزن روگل هاواردکانال مولودی بشو😍 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃 💐🍃 @ewwmajmamolodi هشتک نام کانال حذف نشود
❣﷽❣ ⬛️ ◼️ ◾️ ▪️ ( 7 ) 🍁به آیه آیه قرآن احمدی صلوات 🍁به بهترین گل گلزار سرمدی صلوات 🍁به اهل بیت رسول گرامی اسلام  🍁به غنچه غنچه باغ محمدی صلوات (دعای فرج) ⏺السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه السلام علیک یا بنت امیرالمومنین السلام علیک یا بنت الحسین شهید یاسکینه س 🔅از لطف زهرا(س) ما گرفتار حسینیم 🔅شکر خدا گرمی بازار حسینیم (الحمدالله) 🔅هر کس که پرسید از مقام ما بگوئید 🔅با افتخارما جزو نوکرهای دربار حسینیم 🔅کاری به کار مردم دنیا نداریم (هرکس هر چی میخواد بگه بگه ما حسین داریم) 🔅کاری به کار مردم دنیا نداریم 🔅تنها در این عالم پی کار حسینیم 🔅این رفت و آمدهای ما معنیش این است 🔅دیوانۀ یک لحظه دیدار حسینیم ⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین … دختر حسین سکینه سلام الله علیها … (عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت) کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد… ◼️آی دلای کربلایی … روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته… ( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره) ⏺گفت بابا … بابا …بابا 🍁اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد 🍁بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را بابا … 🍁ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید 🍁مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را (صدا زد بگو دخترم) گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا بابا باهات حرف دارم (حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا) گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا 🔷یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند… ◾️دخترو به دامن گرفت(بگو بابا) گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو بهت دادن اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو‌ روش کشیدی… بابا … میدونم دیگه بر نمی گردی… بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا… خواستم این لحظه آخر رو‌دامنت بشینم بابا… دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا… 🔘 یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد… صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا ) بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا… (ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات  قلب منو آتیش نزن بابا… سکینه برگشت خیمه …منتظر بود امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت) ⏺همین روضه ام باشه و ببینمت کربلا ⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد… حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد : وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه … ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟ صدا زد : «یَا جَوادَ أبِی، هَلْ سُقِیَ ابی أوْ قَتَلُوهُ عَطْشَاناً» ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند… ◾️امان امان …2 امان از اون لحظه ای که مظلومانه اومد گودال قتلگاه… ( ديد عمه با يک بدن بي سر و قطعه قطعه شده صحبت مي کنه … کنار یه بدنی داره گریه میکنه) صدا زد «عمتي! هذا نعش من؟» (نشناخت بدن باباش حسینو) (سوال کرد عمه جان این بدن کیه؟) 🍁این نعش کیست گوشه ی گودال عَمَّتی 🍁از چه شده ست این همه پامال عَمَّتی (عزیز دلم سکینه جان حق داری نشناسی… ) «نعش أبيک الحسين» اين بدن بابای مظلومت حسينه … یا حسین … یا حسین … قربون اسمت برم آقا جان… ⏹تا اینو شنید …خودشو انداخت رو بدن بابا… بابا… بابا… بابا تو که یتیم نواز بودی بابا… من دخترت سکینه ام… یتیمم بابا… ⏺اینقدر این نازدانه رو‌سینه بابا گریه کرد…اعتَنَقَت جَسَدَ ابیها الحسین»به قدری ناله زد که بیهوش شد، نمی دونم چه کردند که وقتی به هوش اومد صدا زد: « یا ابتا أنظر الی رووسنا المکشوفه و الی اکبادنا الملهوفه(سوخته) و الی عمتی المضروبه و الی امی المسحوبه(به هر سو می کشن)...» بدن پدر رو رها نمی کنه: « فاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْاَعْرابِ حَتِي جَرّوها عَنْ نعشِ ابیها... یه عده اوباش ریختن تو گودال یهو لحن دختر عوض شد هی صدا میزد بابا پاشو ببین دارن عمه رو میزنن بابا … ◾️ناله داری به ناله های دل سکینه خاتون سه مرتبه صدا بزن با حسین … . 🍁با عشق حسین هر که سر و کار ندارد 🍁خشکیده نهالیست ، پر و بال ندارد 🍁ما غرق گناهیم و ز آتش نهراسیم 🍁آتش به محبان حسین کار ندارد ⏪خود امام زمان فرمود هر کس بعد از روضه جدم بر منه مهدی دعا کنه من براش دعا میکنم… خداااا … به بدن کبود شده حضرت سکینه خدایا به بدن پاره پاره امام حسین قسمت میدیم فرج امام زمان برسان… ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیهاالسلام @roze_daftari
❣﷽❣ ✳️ 💠 ع 🏴فرزند اما دهمین را صلوات 🏴مفخر اهل زمین را صلوات 🏴عسکری آن گلِ گلزار رسول 🏴حجت دین مبین را صلوات 🔘برعسکری آن نورولایت صلوات 🔘برآن گل گلزار رسالت صلوات 🔘خواهی که خداگناه تو،عفوکند 🔘بفرست برآن روح کرامت،صلوات () ⬅️اَلسلامُ علیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ.... 🍂شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن 🍂جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن 🍂عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم 🍂کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن 🍂در جوانی رفت از دنیا امام عسگری 🍂شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن 🍂این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه 🍂تسلیت گوئیم امروز بر شما یابن الحسن   ⬅️روز عزای امام حسن عسکری... امروززصاحب عزا مهدی فاطمه است... ☑️امروز روز یتیمیه امام زمانه... امروز هم ناله شیم با امام زمان.... قربون اشک چشمت برم آقا جان... آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی... امروز دم در ایستاده... شال عزا به گردن انداخته... آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی.... هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه... امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ... دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه... میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید... ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا.... 🔳آقا جان مهدی زهرا.... امروز بیا یه روزی به ما بده... آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم.... آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن.... آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه.... اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی... 💥الا یا اهل العالم انا بقیة الله... 🔹دلتو ببرم سامرا و التماس دعا ✨میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش ✨حجة ابن الحسن گشته سیه پوش ✨سامرا بار دیگر در عزا شد ✨حجة ابن الحسن صاحب عزا شد    ⬅️آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره.. میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن.... اینقدر آقا ضعیف شده... ،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه... ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین..... صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد... اینجا امام حسن پسرش مهدی رو صدا زد، یه مادری هم من میشناسم،پسرش مهدی رو صدا زد،ما بینِ در و دیوار قرار گرفت،صدا زد: مهدی جان! بیا... کمکِ مادرت کن از سینه اش خون میچکید دنبال حیدر میدوید میگفتُ با سوز جگر یابن الحسن یابن الحسن 💥(گریز روضه به حضرت زهرا س)    ⬅️بمیرم برا امام حسن عسکری.. امام زمان اومد... کنار پدر... ظرف آب رو برداشت... ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد... اینقدر این بدن ضعیف شده... اینقدر این بدن نحیف شده... همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید... از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد... 🌾امان امان(3).... نمیدونم اون لحظه امام عسکری یاد چه لحظه ای ..آخ یاد چه صحنه ای افتاد... شاید یاد اون لحظه ای افتاد... که عمه جانش زینب دید دارن با چوب خیزران به لب و دندان حســـــــــين..... (گریز)     ⏪یه لحظه امام حسن شروع کرد گریه کردن... آقا صدا زد: بابا! چرا گریه می کنید؟ شاید فرموده باشه!!! مهدی جان برا تو گریه میکنم... خیلی غریبی... بعد از من بیابون گرد میشی...بعد از من خیلی بی کس میشی ✳️اما می خوام بگم آقا جان... درسته داغ بابا دیدی... ولی شیعه آمدن بدن بابا رو احترام کردند.... با عزت بدن بابا رو تشیع کردند ... ⚫️اما من بمیرم برای جد غریبت حسین .... چه تشیع جنازه ای شد.... ۱۰ نفر نعل تازه به اسبها زدن ... اینقدر رو بدن عزیز زهرا تاختن... امان امان ... الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه... چه کشید بی‌بی  زینب .... اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها رو کنار زد... نیزه شکسته ها رو کنار زد ... آخ یه بدنی دید بی سر...عریان.. قطعه قطعه... چه کرد عمهٔ سادات... یه وقت دیدن خم شد لباشُ گذاشت به رو رگهای بریده حســـــــین.... ◼️هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید ◼️ بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید ◼️ حیدر نبوسید زهرا نبوسید ◼️ حتی نسیم صحرا نبوسید 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 💠هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💠 کانال روضه دفتری 👇👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
❣﷽❣ 🔘 سرسفره عزای امام عسگری بگو یا صاحب الزمان ما عزادار پدر بزگوارتیم یازده بار جهان در دل زندان كم نیست كنج زندان بلا گریه باران كم نیست امام عسگری هم مثل جدغریبش سالها در زندان معتمد عباسی بود قسمت كعبه نشد تا كه طوافت بكند بر دل كعبه همین داغ فراوان كم نیست خبر داری كه امام عسكری نتونست،در طول عمرش یه بار هم سفره حج بره، گشت بابای تو مسموم از جفا یا بن الحسن سوخت از زهر ستم سر تابه پا یا بن الحسن بدستور معتمد ملعون امام عسگری رو مسموم کردن یه وقت امام به عقید خدمتکارش فرمود عقید به حجره برو کودکی در حال عبادته همراه خودت بیار – عقید میگه وارد حجره شدم کودکی پنج شش ساله سر به سجده گذاشته بود همراه خودم به نزد امام آوردم – تا امام نگاهش به میوه دلش افتاد اشک در چشمانش حلقه زد یه وقت دیدم امام با کمک فرزندش وضو گرفت و اسرار امامت رو به عزیز دلش انتقال داد – امام میفرمود تو حجت خدا بر زمینی – تو صاحب الزمانی هرجا نشستی بگو یا صاحب الزمان عقید میگه یوقت دیدم آقام جان به جان آفرین تسلیم کرده آسمان ماتم گرفته از جفا يا بن الحسن سر کشيده ساقي من جام بلا يا بن الحسن بر دل ياران غمي نا گفتني بنشسته است غرق ماتم گشته شهر سامرا يا بن الحسن شیعیان خبر دار شدن بدن عزیز زهرا رو غسل دادن و کفن کردن با چه شکوهی - امام زمان بر بدن پدر نماز خواند - دلاتون آماده است يک جمله بگم عرضم تمام : به فداي اون آقایی که خواهرش زينب نبدن پاره پارشو شناختش ، ديدن زينب خيره خيره به اون بدن نگاه مي کند میگه آيا تو حسين مني همه صدا بزنين حسين جان زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خارو خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست حال همه با هم نوحه بخوانیم و به امام زمان تسلیت بگیم تسلیت یابن الحسن تسليت اي حجت ثاني عشر يابن الحسن زود بود از بهر تو داغ پدر يابن الحسن قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد سوخت جسم و جانش از پا تا به سر يابن الحسن تسلیت یابن الحسن کودک شش ساله بودي بر پدر خواندي نماز ريختي از چشم خود خون جگر يابن الحسن زود گرد بي کسي بر ماه رخسارت نشست زود کردي جامه ي ماتم به بر يابن الحسن طفل بودي پيش چشمت چشم بابا بسته شد تو نگه کردي و او زد بال و پر يابن الحسن قرنها چشم تو گريان است بر جدت حسين لحظه لحظه ريختي اشک از بصر يابن الحسن دانم از داغ پدر گريان و سوزاني چو شمع در کنار قبر او داري نوا يا بن الحسن دوبیتی آخر : اي اميد آخرين اي روشني بخش دلم اي که مي باشي کنون صاحب عزا يا بن الحسن کانال روضه دفتری👇👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘دشتی حضرت سکینه(س)🔘 ☑️ 📝 🎤 بنال ای دل تو بر حالِ سکینه که داغی جانگداز دارد به سینه سکینه دخت مظلومه حسینه دلُم از داغ او به شور و شینه سکینه دختری درد آشنا بود که دائم فکر داغ کربلا بود سکینه دید داغی در خرابه بنالید بهر او که دل کبابه گُلی همچون سکینه گشته پرپر زِ داغش میزنُم بر سینه و سر تو که دیدی غم و درد و مصیبت به شانه میکشیدی بارِ محنت تو که دیدی گُلی در خون شناور فقط زینب برایت بود یاور تو دیدی با دو چشمت رأسِ بابا دلت خون گشت ودیده همچو دریا دلُم از داغ تو خون گشته ای وای مثالِ رود جیحون گشته ای وای
◾️روضه حضرت سکینه(س)◾️ ☑️بانوای دلنشین استاد پیام پرویزی🎤 وقتی نشست در بر بابای بی سرش چهره نهاد بر روی رگهای حنجرش از آتش درون دلش شعله میکشید اشکی که میچکید ز چشمان اطهرس تا دم مرگ اینو دائما هر وقت مشرف میشی به زیادت میگی آقا جان نکنه این آخرین زیارت ما باشه، به خدا اربعین که اومدن آخرین زیارتشون شد دیگه نتونستن کربلا برگردن، انقده کنار این قبور مُطَّهر ناله زدن سه روز انقده ضجه زدن که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرم دارن جون میدن دستور دادم سوار شن به سمت مدینه حرکت کنیم همه سوار شدن اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده الله اکبر روز یازدهمم آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود چجوری جداش کردن ؟ من از شما می پرسم مگه یه بچه ی ۱۳ ساله چقد نیرو لازم داره که اون رو از کنار بدن بابا جدا کنن.؟ بخدا نمیشه بعضی عبارات رو ترجمه کرد اما خیلی ساده بگم این نازدونه رو کشون کشون از کنار گودال بردن، اربعینم که وقتی آخرین نفر ، خواست با تربت بابا خداحافظی کنه دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه، قافله رسید به مدینه روز جمعه بود وارد مدینه نشدن بشیر آمد وارد مدینه شد هی صدا زد تو خونه هاتون دیگه نمونید چرا؟ آخه فقط یه جلوش رو اشاره کرد چه جوری کشتنش ، قافله به استقبال اومدن به دنبال بشیر آومدن بیرون چجوری وارد مدینه شدن بماند، هر کی رفت سراغ یه بانویی زنها آمدن نزد سکینه همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی زینب(س) یه پیراهن پاره پاره ، یه پیراهن غرق به خون ، سوراخ سوراخ رو ، رو قبر پیغمبر پهن کرد، سفره ی روضه رو پهن کرد، دیدن دیگه نمیشه با زینب حرف زد، اومدن سراغ سکینه ، گفتن آی بانو از نربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت ؟ فرمود هیچ جا برای ما مجلس یزید نمیشد، سر بریده ی بابای غریبم میات طشت،،، همه مشغول لهو ولعب و خوشگذرانی و می گساری بودن ، ما رو به طناب بسته بودن، هر کجا نشستی ارباب بی کفن رو صدا بزن ، یا حسین علی لعنه الله علی القوم الظالمین
4_6012403135736186209.MP3
131.5K
ایام شهادت جانگداز و مظلومانه آقا و مولامون امام حسن عسکری علیه الصلاه و السلام است، هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آن حضرت و عرض تسلیت به محضر ولی نعمتمون آقای عالم و آدم، حجت بن الحسن ارواحنا له الفداه، تسلای دل داغدارشون، تعجیل در فرج مقدسشون اجماعا صلوات بلندی عنایت بفرمایید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) -
4_6012403135736186206.MP3
485.2K
بسم الله الرحمن الرحيم (السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه -
متن روضه 1 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان... پنج سال بیشتر نداشتید اقا... داغ بابا رو به دلتون گذاشتند... 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن از همینجا یک کاروان دل بریم... خانه امام عسکری... 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر... دیدم امام عسکری در بستر بیماری... فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید... بگید پسرم بیاد... میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم... یه آقازاده خوش سیمایی... صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه... مشغول عبادت خداست... (الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه) عرضه داشتم آقا جان... حال امام عسکری منقلبه... میگه تا بر پدر وارد شد... نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد... صدا زد... یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ... إسْقِنِی الْمَاءَ... پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار بابا... فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی... من دیگه رفتنیم بابا... دیگه بعد از من یتیم میشی بابا... دیگه بعد از من غریب میشی بابا... پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری... همه تنهات میگذارند... خدا ميدونه... خیلی سخته برا فرزندی ببینه... جلو چشمانش بابا داره جان میده... نتونه کاری کنه... اما هر طوری بود لحظات آخر... حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند... نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند... عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخوام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم.. من از شما سوال میکنم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند... یک طرف علی اکبر... با بدن قطعه قطعه... روی زمین کربلا... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری... با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله... دید کسی نمیاد کنارش... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین... خنجر برهنه کرده... تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... 🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود 🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود 🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود 🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود -