🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای خَتم رُسُل چرخ مرا مضطر کرد
تاریخ غریبی مرا باور کرد
در حفظ گل امانتت کوشیدم
اما چه کنم مغیره اش پرپر کرد
#سید_رضا_مؤید
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چو مي اُفتد به چشمم گاهواره
نفس مي گردد از غم پُر شماره
الهي كاش محسن در برم بود
نمي شد قلبم از كين پاره پاره
#كمال_مومني
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اينها كه بسوي خانه ام تاخته اند
اينها كه مرا به گريه انداخته اند
با چادر و چوبه هاي بيت الاحزان
از بغض تو مشعل همگي ساخته اند
#رضا_رسول_زاده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
به طفلی رخت ماتم در برم کرد
الهی بشکند دست مغیره
میان کوچه ها بی مادرم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری_حضرت_ام_البنین(ع)
#گریز حضرت زینب(س)
#مداح احمد بهزادی
بسم الله الرحمن ارحیم
یا رحمن یا رحیم
اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک
اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته کربلا دستاشو ازبدن جداکردن
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما جمله آخرو گریز به روضه حضرت زینب (س) التماس دعا
⏪امروز از چشمانت بخواه برای زینب گریه کند ، زینب اُم المصائب است ، پیغمبر بشارت داده برای آن چشمی که برای زینب گریه کند . فرمود : پاداش او همچون کسی است که برای حسن و حسین گریه می کند .2
هر وقت دلش می گرفت سر از محمل بیرون می آورد ، می شنید از بالای نیزه یک آقایی دارد قرآن
می خواند هی صدا می زند : «وَسَیَعلَمُ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ»3
گاهی هم صدا می زند : «أَم حَسِبتَ أَنَّ أَصحابَ الکَهفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِن آیاتِنا عَجَباً»4
قربان قرآن خواندنت برادر ، برادر با قرآن خواندنت رفع تهمت از ما کر دی ، آخر به ما خارجی می گفتند .
آی گریه کنندگان امام حسین ، دلها بسوزد یک وقت هم سر از محمل بیرون آورد دید یک نا نجیبی با سنگ پیشانی برادرش را می زند همه صدا بزنید یاحسین
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
روضه_حضرت_ام_البنین(ع)
گریز موسی بن جعفر(ع)
بسم الله الرحمن ارحیم
یا رحمن یا رحیم
اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی..
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن
اما دست عالمی رو گرفته.ب هیچ کس را دست خالی رد نمی کنند
آقا اباالفضل خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده مجلس ام البنین است برات روضه ام البنین بخونم همه اموات فیض ببرند
⬅️ ااما اونایی که مدینه رفتند می دوند همه شهر نورانیه همه جا چراغ داره
فقط یه جا عزیزان تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره..
(دلتو آماده کن)
همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه.است..4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه.
آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست..
همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه..
هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی..
اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه..
اونم قبر مادر ادب ام البنینه..😭
امروز بریم کنار قبر بیبی ام البنین..
💔قربون مقامت برم بیبی جان..
انشاءالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا ی دردای دل این مادر اشک بریزیم.
☑️همین قدر از ادب خانم برات بگم.
امیرالمومنین وارد منزل شد..
دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه..
(امان از دل امیرالمومنین)
صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی.
صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم..
(چی شده)
آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید..😭
(هاا ناله داری یا نه)
(چرا فاطمه نگم)
مگه از اسم فاطمه بدت میاد
(نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه که کنیز فاطمه باشم
🔷آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم بچه هاحسنین و زینبین به یاد مادر می افتند.😭
یاد مصیبتای مادر میافتن.
تن و بدن بچه ها میلرزه.
زینبم ناراحت میشه محزون میشه.
دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم.
آقا فرمود پس از این به بعد امالبنین صدات میزنم .
💟صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها.
من که پسری ندارم.
فرمود ام البنین.
خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر..
ولی گل سر سبدشون یه پسره..
( با اینکه بنی هاشم زیبا رو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه..
♥️ ای وای 3
(آی قربون این ناله ها برم) امروز بلند بلند برای ام النین ناله بزنید😭
⬅️همین قدر برات بگم..
همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع..می نشت
4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد.
مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد می گفت
زنهای مدینه دیگه منو ام البنین صدا نزنید.
من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم.
دیگه به من ام البنین نگین..چون دیگه هیچ پسری ندارم
میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر اموات جمع ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما می خوام گریزی هم داشته باشیم به روضه موسی بن جعفر بهره امواتمان باشه
عاشقان موسی بن جعفر ، انشاء الله کاظمین عرض ادب کنیم ، دو نفر مرگ خودشان را از طلب کردند ، یکی مادرش فاطمه بود ، هی می گفت : خدا دیگر مرگ زهرا را برسان . یکی هم میوۀ دلش موسی بن جعفر ، آخر هر روز وقتی غروب می شد آنقدر سندی بن شاهک ، آقا را تازیانه و سیلی می زد دیگر روزهای آخر لحن مناجات امام تغییر کرد هی صدا می زد : خدا دیگر مرگ موسی بن جعفر را برسان . دعای امام مستجاب شد . اما آی دلهای آماده ، اما وقتی که بدنش را زندان غریبانه بیرون آوردند خواهرش نبود ببیند ، دخترش نبود ببیند ، کربلائی ها ، من بمیرم ، کربلا تو گودی قتلگاه زینب بدن بی سر برادر را دید ، سکینه بدن بی سر را دید ، بجای دلداری و تسلیت هم دختر را زدند ، کاری کردند که سکینه صدا می زند : بابا پاشو ببین عمه ام را دارند می زنند .
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
حسین آرام جانم ..حسین روح روانم
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
📌ناب ترین کانال نوحه ومولودی #ترکی
#کانال_گلچین_مولودی_و_نوحه_ترکی
#ارائه_متن_و_صوت_گلچین_مولودی_ونوحه_ترکی
https://eitaa.com/joinchat/496763156C729fae43fa
⚫️#روضه_حضرت_زهرا_س
🔘#دفتری
🔹بر نورخدا عصمت کبری صلوات
🔸بر دخت نبی ام ابیها صلوات
🔹بر آن که بود شفیعه در روز جزا
🔸همتای علی حضرت زهراصلوات
#السلام_علیک_یافاطمه_الزهرا_یابنت_محمد_یاقرة_عین_الرسول_یاسیدتنا_ومولاتنا.....
✨گر نگاهی به ما كند زهرا
✨درد ما را دوا كند زهرا
✨بر دل و جان ما صفا بخشد
✨گوشه چشمی به ما کند زهرا
✨كم مخواه از عطای بسيارش
✨آنچه خواهی عطا كند زهرا
✨روز محشر كه ازشفاعت خويش
✨حشر ديگر به پا كند زهرا
✨همچو مرغی كه دانه بر چيند
✨دوستان را جدا كند زهرا...2
⬅️دلارو روونه کنیم مدینه ...
کنار قبر مخفی حضرت زهرا ...
کنار قبر بی زائر زهرا...
الهی تو مجلسمون کسی داغ مادر جوون ندیده باشه....
داغ مادر سنگینه....
مخصوصا اگه جوون باشه..
آرزو به دل باشه....
(آی اونایی که اولاد دارید )
(خدا سایه تونو از سر اولادتون کم نکنه....)
مادر دوست داره بچه شو بزرگ کنه قدوبالاشو ببینه....
یه دل سیر خنده و شادی بچه شو ببینه ....
آخ دختر داره عروسش بکنه...
پسر داره دامادش بکنه....
اما من بمیرم برای بانوی جوون مدینه زهرا....
من بمیرم بمیرم برا اون خانومی که جوون بود ..
خودشم ناز مادرو ندید...
سایه مادر ندید
💔💔امان امان
⬅️مجلس مجلس جوونِ ..
تو مجلس جوون بلند بلند گریه میکنند...
⬅️دیدید وقتی خانمی جوون از دنیا بره مهمونا میان میگن مادرش کجاست ...
خواهرش کجاست....
( خانم جوان از دنیا بره مادر داره خواهر داره....)
اما من بمیرم برا اون خانمی که نه مادر داره نه خواهر...
امروز تو روضه خانم فاطمه زهرا هم مادری کن ...
هم خواهری کن....
با زینبش هم ناله شو...
◾️آخ خدا مادرم را کجا میبرند
◾️گمانم برای شفا میبرند
◾️کجا می برندش کجا میبرند
◾️چسان زیر تابوتُ گیرد پدر
◾️خدا یا کمک کن نمیرد پدر
◾️کجا میبرندش کجا میبرند2
✨روضه برات بخونمو التماس دعا
وقتی بدن مادر رو به خاک میسپارند....
میگن صبر کنید عزیزاش بیان بعد بدن نازنین مادررو برداریم.....
اما من بمیرم برای بانوی غریب مدینه زهرا ....
من بمیرم برا اون خانمی که صدا زد...
«يا علي غَسِّلْني فِي اللَيل....كِفِْني فِي الليل.... دَفِّني فِي الليل..
ولا تَُعْلِن اَحَداً»
⬅️ علی جان شبانه بدنمو غسل بده...
علی جان شبانه بدنمو کفن کن...
علی جان شبانه بدنمو به خاک بسپار....
🖤 (تو رو خدا برای خود تجسم کن امیرالمومنین تو دل شب داره از زیر پیراهن بدن زهرا شو غسل میده)
🍂 اسما بریز آب روان..
🍂 بر روی گلبرگ گلم...
🍂 ولی آهسته آهسته ..2
🍂آخ ببین بشکسته پهلویش...
🍂سیه گردیده بازویش ...
🍂بریز آب روان رویش...
🍂ولی آهسته آهسته...
(اسما میگه...)
💔میگه دیدم یتیمان زهرا حسن و حسین یه گوشه آستین دهان گرفتن آروم آروم دارن گریه میکنند...
زینب یه گوشه زانوای غم بغل گرفته
💔آخ فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
💔وای به طفلی رخت ماتم در برم کرد
💔الهی بشکنه دست مغیره
💔میوون کوچه ها بی مادرم کرد
⬅️میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید...
میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی...
بلند بلند داره گریه میکنه...
(سردار بدر و حُنینه علی ...)
پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ...
آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید....
(سوز)
صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما...
اسما فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما...
🍁آخ تو میبینی علی را زار و خسته...
🍁وای نمیبینی تو پهلوی شکسته....
(گریز..)
⬅️(ناله داری دلتو ببرم کربلا )..
آی کربلائیا...
⬅️بگم یا امیرالمومنین آقا جان ...
تو تاریکی دل شب بازوی ورم کرده زهرا رو ندیدی حس کردی، سر گذاشتی به دیوار بی کسی بلند بلند گریه کردی....
⬅️آقا میخوام بگم کجا بودی کربلا...
اون لحظه ای دیدن حسین اوند کنار نهر علقمه یه چیزی از زمین برمیداره میبوسه به رو چشم میزاره...
راووی میگه گفتیم حسین قرآن پیدا کرده ..
اما خوب که نگاه کردیم دیدیم دستای بریده ابالفضله....
💔به ناله های دل یتیمان زهرا ...
به اون لحظه ای که نتونستند بلند بلند مادر مادر بگن و بلند بلند گریه کنند دستتو بیار بالا از سویدای پلت ناله بزن بگو یا زهرا.....💔
#مادر
🥀روضه حضرت زهرا سلام الله علیها .......
@roze_daftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
پاشو دخترت يه گوشه ذكر ِ ربنا گرفته
اولين بار ِ كه اين طور دستش و بالا گرفته
براي خوب شدن تو ، به خدا رو زده زينب
با همين قد كوچيكش، خونه جارو زده زينب
براي اينكه يه لحظه ديده وا كني بخندي
نمي دوني با چه عشقي شونه بر مو زده زينب
اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني
*علي داره التماس ميكنه*
اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني
گريه كن يه كم سبك شي
*فاطمه جان، هفتاد و پنج روز ِ بغضات رو نگه داشتي،هي گفتي علي خبر دار نشه،علي ناراحت نشه، علي ندونه چي شده به سر من*
گريه كن يه كم سبك شي بغضت و نذار تو سينه
گريه كن گريه عزيزم با علي بودن همينه
تو كه گفتي تو هميشه تو اميرالمؤمنيني
چرا چند وقت ِ كه ديگه روبرويم نميشيني
پاشو راه برو يه خورده دل من آروم بگيره
نور چشمم نكنه از بعد كوچه نمي بيني
اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني
*داره نماز مي خونه،همين كه نمازش تموم شد،ديد حسن اين طرف،حسين اين طرف ايستاده،شستش خبر دار شد يه اتفاقي افتاده، سرش رو بلند كرد،اينجا چيكار مي كنيد،چه خبره؟ديد هردو آقازاده سرشون رو انداختن پايين،بابا به دادمون برس،اگه دير كني مي ترسم مادرمون رو ديگه نبيني،چه جوري اومد بماند،چند بار تو راه زمين خورد،هي عبا پيچيد دور پاش تا مي اومد بلند شه،يازهرا، خدا برا هيچ كي نياره، از بيرون بياي ببيني عزيزت از دست رفته، از چهارچوب در وارد شد، ديد يه ملافه رو صورت فاطمه كشيده شده،يه گوشه زينب كز كرده،خيره خيره داره نگاه ميكنه،ام الكلثوم ِ دوساله هي دور اين بستر مي گرده، هي زير لب ميگه: وا اُما، وا اُما. اومد نشست كنار بستر، روضه ي من همين چند جمله،همتون رو به خدا سپردم،ان شاء الله يه روزي همين جا تو روضه ي مادرمون،همه ي ما دق كنيم و بميريم، روزنامه ها بنويسن يه جايي چندين نفر همه با هم دق كردن،بعد همه ميپرسن چي شده؟بعد توي تيتردرشت روزنامه ها مي نويسن،اينها همه بي مادر بودن،اينها همشون مادراشون رو از دست دادن،كجا؟مدينه. چرا؟ تو كوچه يه بي حيا، يه نامرد،جلو مادرشون رو گرفته بود....يازهرا.... علي از چهارچوب در اومد تو نشست كنار بدن فاطمه ملافه رو كنار زد،ديد هر دو درهاي بهشت بسته شده،صدا زد مادر حسن! ديد جواب نمياد،مادر حسين!،ديد خبري نيست،دختر رسو الله! كليد قلب زهرا رو علي ميدونه، صدا زد:فاطمه من علي ام،من علي ام،چشماتو باز كن، من علي
#روضه_دفتری
@roze_daftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
روضه
تشیع جنازه حضرت زهرا س
شده زخم دل هرشیعه تازه
بیا مهدے به تشیع جنازه
بیا حیدر تڪ و تنهاست امشب
امیر عشق ،بے زهراست امشب
شب است و دخترے مادر ندارد
غریبے در جهان یاور ندارد
آقا !ماراهم امشب ببر تشیع جنازه مادرت زهرا (س)،این جمع دلسوخته اند،این جمع آمده اند براے مادرت گریه کنند .اے آروزمندان شرکت در مراسم تشیع جنازه یاس شکسته مدینه !باپاے دل راه کوچه بنے هاشم را پیش گیرید.هرکس مے خواهد تشیع کنندگان کوچه دختر پیغمبر ص را دلدارے بدهد ،امشب صدایش را آزاد کند.به یاد آن شب سکوت و ماتم ،فریادش را برآورد و با صداے مادر!مادر!به یارے یتیمان دلخسته برود.
اخه تشیع مادرشان با تشیع جنازه مادران دیگر مدینه تفاوت داره ،بچه هاے مدینه جسد مادرشان را در روز تشیع مے کنند ،بچه هاے مدینه دنبال جنازه مادر با صداے بلند گریه مے کنند ،فریاد مے کشند
اما آے گریه کنان فاطمه س ! یتیمان علے ع باید آستین هاے لباسشونو در دهان بزارند و به آرامے گریه کنند تاصداے ناله ،به بیرون از خونه نرسه.
دنبالجنازه ات اگر مے نالم
آهسته تر از مرغ سحر مے نالم
دیشب سر بالین تو اشڪ مے ریختم
امشب به غریبے پدر مے نالم
حالا امشم شما هرجاے مجلس حضور دارید،این ناله هارا آزاد کنید،این دلهارو ببرید داخل آن خانه اے که مے خواهند جنازه مطهر و زخمے و شکسته اے را بردارند.آیا دلت را روانه مدینه کردے تا برایت بگویم ؟
آے کسانے که آماده شدید
چند تا یا زهرا بگوید تا به همراا عزیزان زهرا س زیر تابوت مادرشان را بگیریم و با انان زمزمه کنیم
خدا مادرم را کجا مے برند
گمانم براے شفا مے برند
چه سان زیر تابوت گیرد پدر
خدایا کمڪ کن نمیرد پدر
خدایا گل من که نیلے نبود
جواب پیمبر که سیلے نبود
خدایا توان مرا مے برند
کجا مے برندش کجا مے برند
علے هرچه شد اندر این کوچه شد
بپرس از حسن گوشواره چه شد
گل من صورت نیلے نبودش
گل من طاقت سیلے نبودش
گل من از چه شد زار و خسته
گل من از چه پهلویش شکسته
😭😭😭😭😭
تایپ:یوسف زهرا
@roze_daftari
روضه حضرت زهرا (س)
@roze_daftari
میان بستر مرگم ِغریبم
بیا ای مهربون یار حبیبم
بگوش آوازه جان کندن امد
دگر وقت وصیت کردن آمد
مشو راضی که بیش از این بنالم
حلالم کن حلالم کن حلالم
😭😭😭😭😭 آی بمیرم برات زهرا جان
صدا زد علی حان
چرا بلال اذان نمیگوید دلم برای اذان بلال تنگ شده
مولا علی بلال را صدا زد گفت بلال فاطمه خواسته برایش اذان بگی
بلال گفت یا علی من تصمیم گرفتم بعد از پیمر دیگر زوی این ماذنه
قرار نگیرم دیگر بعد از پیمبر اذان نگویم
اما چون فاطمه خواسته اذان میگم
بالای ماذنه رفت صدای بلال بلند شد
الله اکبر ،الله اکبر
خانم فاطمه صدا زد کمکم کنید
بسترم رو بیرون از حجره ببرید
میخوان صدای اذان بلال بهتر بگوشم برسد
اشهدو ان لا اله الله (۲) یک وقت دیدن خانم داره گریه میکنه یاد آن لحظه ای افتاد که وقتی بلال اذان میگفت
پیمبر وضو میگرفت فاطمه می ایستاد
عبای پدر رو نگه می داشت عصای پدر رو نگه می داشت
اشهدو ان محمدا رسوالله
تا نام پدر رو شنید دیگر کسی ناله زهرا رو نشنید
یک وقت دیدند در خونه باز شد
حسنین دارن می دوند
آمدند گفتند :بلال دیگه اذان نگو
مادر مون غش کرده است
میخوام بگویم یا فاطمه جانم فدای تو. فقط نام بابا رو شنیدی طاقت نیاوردی
روی زمین افتادی. اما چه حالی داست
دخترت زینب اونجا که می دید یزید
باجوب خزیران لب و دندان حسین می زد
آنقدر مزن چوب این لب و دندان رو
بر دار از این لبها چوب خزیران را
در نزد تو تقصیرش جز خواندن قرآن چیست
با چوب نیازارد کس قاری قرآن را
@roze_daftari
#روضه_دفتری
😭😭😭😭😭😭
﷽
#صلوات_فاطمی
#صلوات
#روضه_دفتری
اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بَارِکْ عَلَى السَّیِّدَةِ الْجَلیلَةِ الْمَعْصُومَةِ:
بار خدايا! سلام و درود و افزون بر آن، بركتت را بر بانوی بزرگوارِ بیگناه بفرست؛
الْکَرِیمَةِ الْمَظْلُومَةِ:
بانوی خوبی که مورد ستم قرار گرفته،
النَّبِیلَةِ الْمَکْرُوبَةِ:
شریفهای که دل شکسته است،
ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِیلَةِ، فِی الْمُدَّةِ الْقَلِیلَةِ:
در اندك زمانى، طولانىترين غصّهها و مصيبتها را تحمّل نمود،
الْعَفِیفَةِ الرَّضِیَّةِ الْحَلِیمَةِ:
بانوى پاكدامنِ پسنديدۀ بردبار،
التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الْمُطَهَّرَةِ:
بانوی پرهیزکارِ بی گناهِ پاک،
الْمَغْصُوبَةِ حقُّها جَهْراً:
بانویی که آشكارا حقّش غصب گرديد
الْمَدْفُونَةِ سِرّاً:
بانویی که بطور پنهانى مدفون گرديد
الْمَجْهُولَةِ قَدْراً:
بانویی که قدر و مقامش ناشناخته مانده
المُعَفّاةِ قَبْراً:
بانویی که قبر شناخته شدهای ندارد
سَیِّدَةِ النِّسَاءِ:
سرور زنان
الْإِنْسِیَّةِ الْحَوْرَاءِ:
حوريّه اى در قالب انسان
اُمِّ الْأَئِمَّةِ النُّقَبَاءِ:
مادر امامان بزرگوار
السَّادَةِ النُّجَبَاءِ:
آقایان بزرگ زاده
زوجةِ سِیِّدِ الأوصیاءِ:
همسر سرور اوصیا(امیرالمؤمنین (علیه السلام))
بِنْتِ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ:
دختر بهترين پيامبران،
فَاطِمَةَ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرَاءِ:
بانویی كه از تعلّقات دنيوى بريده، پاك و پاكيزه، درخشان
منبع:
(مجلسی محمدباقر، زاد المعاد، مفتاح الجنان، ص: 400 ، از خواجه نصیرالدین طوسی)
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#مداحی
#شعر
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#صلوات_اول_مجلس
هدیه به ساحت مقدس و ملکوتی اول مظلوم عالم امیرالمومنین علیه الصلاة و السلام و اول مظلومه عالم صدیقه کبری فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، جلب رضایتشون عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
-
فایل صوتی👇
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#نمونه_شروع_روضه
✔️ نمونه شروع روضه حضرت زهرا سلام الله علیها👇
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک،
عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة،
وَ الصَّولَةِ الحَیدریَّة،
وَ العِصمَةِ الفاطِمیَّة،
وَ الحِلمِ الحَسَنِیَّة،
وَ الشّجاعَةِ الحُسَینِیَّة،
بار خدایا! رحمتهای پیاپی فرست و درودهای خجسته خویش را ارزانی دار
بر امام بزرگواری كه صاحب دعوت محمّدی است و صولت حیدری
و عصمت فاطمی و حلم حسنی و شجاعت حسینی
فایل صوتی👇
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات ۲
🔸دلم گرفته خدایا در انتظار فرج
🔸دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج
یا بن الحسن...
بازم سفره عزای مادرت پهن شده...
کجایی صاحب عزا...
🔸هنوز میرسد از کوچه های شهر حجاز
🔸صدای گریه زهرا در انتظار فرج
این روزها همه جا مادر رو صدا میزنند...
همه میگن یا زهرا...
اما زهرای مرضیه صدا میزنه...
میگه یا مهدی...
پسرم مهدی کجایی مادر...
🔸هنوز میرسد از چاه های کوفه به گوش
🔸صدای ناله مولا در انتظار فرج
امشب ماهم با امیرالمومنین هم ناله شیم...
هر کجا نشستی...
امام زمانت رو دعوت کن...
یا بن الحسن...
-
فایل صوتی👇
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
متن روضه ۲
🔸آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
امشب دلت رو با من همراه کن بریم مدینه...
بریم خونه ی امیرالمومنین...
🔸آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
🔸مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود
ای وای...ای وای
🔸از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد
🔸جان علی به پشت در آستانه بود
روضه امشب خیلی سنگینه...
شیعه تا قیام قیامت، با این مصیبت میسوزه...
یه عده نامرد ریختند در خونه حضرت زهرا...
(مدینه.. عجب روزایی رو دیدی)
یه نامردی اومد جلو...
صدازد... علی بیرون بیا...
زهرای مرضیه حامی ولایته...
اومد پشت درب خونه...
شاید اینا ببینند دختر پیغمبره...
حیا کنند برگردند...
فرمود...
أَما تَتَّقِی اللَّهَ؟ تَدْخُلُ عَلی بَیْتی
از خدا نمیترسی نانجیب...
برا چی اومدید...
مگه نمیدونید...
ما عزاداریم...
نانجیب صدا زد: دختر پیغمبر...
در رو باز کن...
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
خود نامردش نامه نوشت گفت معاویه...
میدونی چه کردم...
هر چی صدا زدم زهرای مرضیه در رو باز نکرد...
تازیانه رو از قنفذ گرفتم واويلا...
أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ
اول با تازیانه...
دختر پیغمبر رو زدم...
گفتم حالا هیزم ها رو بیارید...
دیدم زهرای مرضیه بازم استقامت میکنه...
فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَائا
سادات منو ببخشید...
میگه دوباره با تازیانه به دستان مبارک زدم...
صدای ناله دختر پیغمبر بلند شد...
نزدیک بود دلم بسوزه...
اما... یاد کینه هایی که از علی داشتم افتادم و...
هر چقدر توان داشتم جمع کردم...
با لگد...
محکم به در زدم...
همینجا بود زهرای مرضیه یه جوری ناله زد...
انگار تمام مدینه زیر رو شد...
🔸کاش روز حادثه، در پشت زهرا نبود
🔸شاهد پهلوشکستن، زینب کبری نبود
یا صاحب الزمان
🔸کاش وقت در شکستن، پای دشمن میشکست
🔸تا که میخ در، نشان پهلوی زهرا نبود
اما معاویه... به اینا اکتفا نکردم...
تا زهرا در مقابلم قرار گرفت...
فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِر ِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض
آی غیرتی ها...
طاقت دارید بگم یا نه...
میگه از روي مقنعه...
آنچنان سيلي زدم...
گوشواره شكست و روی زمين افتاد..
(منبع: بحارالانوار، ج30، ص 492)
🔸بابا ببین که مادر
🔸خورده زمین پشت در
بابا بیا ببین...
مادرم رو کشتند...
🔸پاشیده روی دیوار
🔸خون از پهلوی مادر
روضه من تمام...
فقط همینو بگم...
اگه اینجا خونه امیرالمومنین رو آتیش نمیزدند...
کربلا کسی جرات نداشت خیمه ابی عبدالله رو آتیش بزنه...
راوى ميگه ديدم...
روز عاشورا...
يه بى بى مجلله...
ميان يه خيمه نيمه سوخته...
هی وارد میشه...
بيرون مياد...
عرضه داشتم بى بى جان...
دارید چکار میکنید...
خيام حرم آتیش گرفته...
فرمود... من داخل اين خيمه يه بيمار دارم...
امام سجاد... از شدت بیماری، با صورت به زمین افتاده...
میترسم بیمارم در آتش بسوزه...
🔸از آن ترسم که آتش برفروزد
🔸میان خیمه بیمارم بسوزد
🔸از آن ترسم که آتش شعله گیرد
🔸میان خیمه بیمارم بمیرد
🔸درون خیمه زین العابدین است
🔸همه دار و ندار من همین است
فایل صوتی👇
4_5890868003779643756.mp3
1.29M
🏴🏴
▪️#فاطمیه
@roze_daftari
▪️#زمزمه_وصیت_حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
متن وصوت عالی وپرسوز👌😭
آقاجان یابن الحسن ببخش آقا😭💔
▪️سبک خدا مادرم را کجا می برند
♠️😭♠️
علی جان دل شب کفن کن مرا
کفن با دو دستت به تن کن مرا
الامحرم من تو وماتم من
غریبم غریبم (2)غریبم غریب
امام غریبم بیا یا علی
طبیب و حبیبم بیا یا علی
دم ارتحالم تو بنما حلالم
غریبم غریبم (2)غریبم غریب
دم آخر است و به لب زمزمه
خداحافظی می کنم با همه
تو و نور عینم به جان حسینم
غریبم غریبم(2)غریبم غریب
الا ای مدینه شکسته پرم
شکایت به سوی پدر می برم
امان از سقیفه ز دست خلیفه
غریبم غریبم (2)غریبم غریب
بیا زینبم ای به غم مبتلا
قرار من و تو بود کربلا
من وخون مقتل تو بر روی آن تل
غریبم غریبم (2)غریبم غریب
✍یوسف حق پرست(غریب)
♠️😭♠️
#روضه_دفتری 👇
@roze_daftari
••✾•🌿🌺🌿•✾••