اشعار عبدالمحسن: سبک مشترک سه شب قدر #سبکهای_ماه_رمضان سبک 42 #شب_بیست_ویکم_ماه_رمضان #شهادت_حضرت_امیرالمؤمنین_علیه_السلام از زبان حضرت زینب علیهاالسلام مرو تو ای تنها پناهم پدر مرو امام بی گناهم پدر چقدر بابا نحیف و زردی یه عمره آشنای دردی سی ساله یاد مادری غمگین یاس پرپری نکشت تو رو تیغ عدو تو کشته ی میخ دری واااای یا ابانا الغریب... 🌸🌸🌸🌸🌸 کنار بستر شد حسن محتضر نگاه عباس خیره به زخم سر روضه خونه حسین براتو بوسه زده کف دو پاتو نفس بکش ای مهربون نکن تو ترک آشیون مادر که رفت تو لااقل کنار این گلها بمون واااای یا ابانا الغریب... 🌸🌸🌸🌸🌸 بازم شبونه درد غسل وکفن خدا کنه زنده بمونه حسن کبوترای خسته ای وای غسل سر شکسته ای وای یادم اومد گریه ت بابا دستت رسید جای جفا بلند بلند ناله زدی یه دنده گشته جابجا واااای یا ابانا الغریب.... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)

اشعار عبدالمحسن: #سبکهای_ماه_رمضان سبک 41 #شب_بیست_ویکم_ماه_رمضان #شهادت_حضرت_امیرالمؤمنین_علیه_السلام (زبان حال مولا با حضرت زهرا علیهما السلام) زمینه،واحد،سنگین با روی زرد و، رأس شکسته، میام به دیدن تو ای پهلو شکسته ببین که دردت، کهنه نمیشه، یادم نمیره کوچه و بازوی خسته دشمن چرا سد کرده راهت سیلی زده ، به روی ماهت شد حسنم، تنها پناهت دیگه میرند با درد بسیار مظلوم ومظلومه به دیدار با زخم سر،با زخم مسمار مظلوم علی، مظلومه زهرا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 می میرم امشب، الحمدالله، آخر رسیده هجران محسن او که فدا شد، تو راه مادر ، عالم فدای احسان محسن داره نشون درب و دیوار خاطره ی هجوم اغیار درخت زهرا گشته بی بار دیگه میرند با درد بسیار مظلوم ومظلومه به دیدار با زخم سر،با زخم مسمار مظلوم علی،مظلومه زهرا 🌸🌸🌸🌸🌸 مظلوم عالم ، بودم ولیکن ، موقع مرگم یارم حسن شد هرچند غریبم ،اما شبونه ،جسم ضعیفم غسل و کفن شد در کربلا ، سردار تنها تشنه ولیکن ، پیش دریا جسمش رها میشه توصحرا انگشت وانگشتر،جسارت پیراهنش میره به غارت ده نعل تازه برده طاقت مظلوم حسین،مظلوم حسین جان..... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)