#امیرالمومنین_علی علیه السلام
✨🥀🌱✨🥀🌱✨🥀🌱
قلبی که فقط خانه ی دلجوی امیر است
مجنون شده ی طره ی گیسوی امیر است
آن قبله که عشّاق بر آن سجده گذارند
نوری ست که در طاق دو ابروی امیر است
پرواز دَرِ قلعه ی خیبر به همه گفت
این ذره ای از قدرت بازوی امیر است
در معرکه از کفر مسلمان بتراشد
این ویژگیِ چشم هنر جوی امیر ست
غربال کند هر سره از ناسره مولا
این معجزه ی نعره ی یاهوی امیر است
انگور نجف نخل رطب داد به میثم
بر دار سرش روی دو زانوی امیر است
در روز جزا سنجش اعمال خلائق
وابسته به میزان ترازوی امیر است
#علی اصغر یزدی
#امیرالمومنین_علی علیه السلام
✨🍁🌱✨🍁🌱
چه روی داده که عالم چنین طرب دارد؟
چه گشته، کعبه ی حق، خنده روی لب دارد؟
که آمده که چنین فخر بر عرب دارد؟
نگه به ماه رخش مزّه ی رطب دارد
میان خانه ی کعبه که آمده دنیا؟!
علیست آنکه شده خانه زاد بیت خدا
خدا به گلشن توحید، گل پسر داده
نخیل حضرت بنت الاسد ثمر داده
ز لطف، هاشمیون را خدا گهر داده
به روی دست محمد(ص) یک قمر داده
علی به دست نبی "مومنون" تلاوت کرد
شکوه نور رخش مکه را قیامت کرد
قسم به خالق کعبه قسم به ذات خدا
قسم به سعی و صفا و به مروه و به منا
قسم به کون و مکان و قسم به ارض و سما
قسم به سوره ی توحید و قدر و شمس و ضحی
که حرمت حرم از حرمت علی جاریست
و عزت حرم از عزت علی ساریست
از آن زمان که زمانی نبود، علی بوده
از آن زمان که مکانی نبود، علی بوده
از آن زمان که بیانی نبود، علی بوده
از آن زمان که نشانی نبود، علی بوده
نبود "بود" که مولا، امیر و سرور بود
نبود "هست" که هستی خلق حیدر بود
ز نام عالی اعلی است نام پاک علی
خدا گواست که کعبه است سینه چاک علی
ابوتراب علی، شیعه است خاک علی
ز عمرو و مرحب و هر پهلوان چه باک علی
علیست آنکه ز بدو ولادتش یل بود
به رزم، مرگ عدوی علی مسجّل بود
خدا چو تیغ خودش را به دست دلبر داد
هرآنکه رفت مصافش به پیش او سر داد
خدا ز عرش دم "لافتی" چرا سر داد؟!
گمان که فتح احد را به دست حیدر داد
علیست شیر احد، شیر خندق و خیبر
الا که فاتح هر معرکه بود حیدر
علیست اول و آخر علیست عین الله
علیست ظاهر و باطن علیست وجه الله
ز روی ماذنه گو رو به.... گمراه
محمد(ص) است رسول و علی ولی الله
علیست نفس نفیس رسول و حبل متین
به نصّ آیه ی قرآن بود امام مبین
به شهر علم قسم که درش علی باشد؛
که احمد است صدف، گوهرش علی باشد
خدا گواست که دین رهبرش علی باشد
قسم که روز جزا کوثرش علی باشد
هر آنکه تا دم مردن بماند حیدر دوست
کنار چشمه ی کوثر سقایتش با اوست
اگر علیست شه ذوالکرم، جهان سائل
اگر علیست چو مشکل گشا، منم مشکل
اگر علیست به دل ها امیر، ما بیدل
اگر علیست بحر علوم نبی، همه جاهل
فدای علم لدنّی آیت عظمی
فدای حرف "سلونی" آیت عظمی
کلید جنت و رضوان ولایت علی اَست
الا که بخشش خاتم، فضلیت علی اَست
اساس زهد و عدالت، حکومت علی اَست
تمام خَلق، اسیر عبادت علی اَست
علی امیر همه مومنان و جن و مَلَک
"علی" است ذکر نوشته به روی طاق فَلَک
امیر جود و کرم سائل عطای تو ام
ببخش باز تو "انگشتری" گدای تو ام
همیشه فخر من این است، خاک پای تو ام
به یاد گنبد و ایوان با صفای تو ام
به عشق توست که دُرّ نجف به کف دارم
نمی، شکایتِ از دوری نجف دارم
ز شور عشق علی سینه ام پر از غوغاست
یقین که این ز دعاهای حضرت زهراست
محبت علی از شیر پاک مادرهاست
"حلال زاده رهش از حرام زاده جداست"*
خوشم از آن که شدم "ذاکر" و غلام علی
"هزار جان گرامی فدای نام علی"*
* دو تضمین از سروده های استاد سازگار
#علی بیرقدار
#امیرالمومنین_علی علیه السلام
🍂✨🌱🥀🍂✨🌱🥀
کسی که رشته ی گیسوی او حبل المتین باشد
پس از خلقش سراسر عرش، غرق آفرین باشد
که حیدر آفرین حقا که خیرالخالقین باشد
چه در هیبت چه در غیرت چه در عشق اولین باشد
که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین باشد
بروی خاتمش "للّه مُلکٌ" گشته حک اما
بچرخد روی انگشت علی چرخ فلک اما
علی غیر از خدا هرگز نمی خواهد کمک اما
جهان عمریست درمانده ست در تردید و شک اما
علی علم الیقین عین الیقین حق الیقین باشد
تمام اولیا را در دبستان علی دیدم
که هشیاران عالم جمله مستان علی دیدم
و جنت را گیاهی در گلستان علی دیدم
من از فتح در خیبر به دستان علی دیدم
که او دست توانمند خدا در آستین باشد
همان شاهی که می زد وصله کفش وصله دارش را
ز میدان برنگشتند عبدودها کارزارش را
ببین اشک یتیمی می برد این سان قرارش را
سر در چاه را باور کنم یا ذوالفقارش را
که گاهی آنچنان بوده ست و گاهی این چنین باشد
چه باشد جلوه ی دنیا؟ به جز مردار در چشمش
شبیه استخوان خوک بی مقدار در چشمش
ملائک مشق بنویسند از اسرار در چشمش
بگو از استخوان در گلو از خار در چشمش
که داغ از خطبه های ناتمام آتشین باشد
نبیند فضل او را هرکسی باشد به قرآن کور
که بر خورشید می گردد نگاه شب پرستان کور
به آنها که از اول کور بودند و کماکان کور،
بگو چشم نبی روشن بگو چشم حسودان کور
برای فاطمه تنها علی باید قرین باشد
بدا بر حال آنان که خلایق را از او راندند
خوشا اجداد ما آنها که پای عشق او ماندند
که ما را مادران با نام حیدر شیر نوشاندند
از آن روزی که چشمم باز شد در گوش من خواندند
علی تا لحظه ی آخر امیرالمؤمنین باشد
#سعید تاج محمدی
#امیرالمومنین_علی علیه السلام
🥀🍃🍁🥀🍃🍁
عشق و شور و شوق اگر در آستین داریم شُکر
حال اگر با های و هویی آتشین داریم شُکر
قبلهای عینُالیقین حقُالیقین داریم شُکر
در نجف هفت آسمان را در زمین داریم شُکر
از دو عالم ما همین تنها همین داریم شُکر
از دو عالم یک امیرالمؤمنین داریم شُکر
ماهِ نو با یادِ تیغِ آبدارش کج شده
آسمان اصلا به عشقِ ذوالفقارش کج شده
ذوالفقارش کج شده عالم مدارش کج شده
و زمین در زیر پای شهریارش کج شده
از کجیِ ابرویش محرابِ دین داریم شُکر
هرچه داریم از امیرالمؤمنین داریم شُکر
قبل از اینها که فقط تنها خدا بود و خدا
قبلتر - از قبل از اینها - مرتضا بود و خدا
گفت در معراج دیدم هرکجا بود و خدا
هرکجا رفتم علی در انتها بود و خدا
نَفسِ احمد نَفسِ زهرا را یقین داریم شُکر
یک نَفَس گوییم امیرالمؤمنین داریم شُکر
عقل حیران است مدحش را شجاعت خوانده است
عشق در بُهت است و وصفش را قیامت خوانده است
پیشِ او جبریل عمری درسِ حیرت خوانده است
با علی گویا خدا عقدِ اُخوت خوانده است
نقشِ ایوانِ طلا را بر نگین داریم شُکر
ذکر مولانا امیرالمؤمنین داریم شُکر
در دل آتش زده شوقش نهان داریم ما
در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما*
بر سر این سفره تنها ، آب و نان داریم ما
ما علی داریم و دیگر هیچ ، آن داریم ما
از پدر نان حلالی دلنشین داریم شُکر
آی مردم ما امیرالمؤمنین داریم شُکر
رمزِ اَنزَلنا علی و سِرِّ اَرسلنا علی
کعبهی احمد علی و قبلهی زهرا علی
باعلی رفته است تا حق هرکه رفته تا علی
لا هوَ الا هوَ یا لاعلی الاعلی
از میان خوبرویان دست چین داریم شُکر
یازده نور از امیرالمؤمنین داریم شُکر
ذوالفقارِ خم ببین ، سر پشت سر انداخته
صد سپاه اینجا سر و تیغ و سپر انداخته
آنقدر از جنگویان آنقدر انداخته
باز عزرائیل را در دردسر انداخته
مدح او را بِینِ میدان بیش از این داریم شُکر
مرد مردان و امیرالمؤمنین داریم شُکر
هرکه صید چشم او شد تیر میخواهد چکار
کشتهی عشق علی شمشیر میخواهد چکار
حق بده دیوانهاش زنجیر میخواهد چکار
با مریض او بگو تدبیر میخواهد چکار
نسخهای از دست جبریل امین داریم شُکر
بینِ غمها یاامیرالمؤمنین داریم شُکر
حال ما وقتی گرفته یک زیارت کافی است
مستِ ایوان نجف را یک اشارت کافی است
برگ کاهیم و فقط یک لحظه غارت کافی است
از خوشیها گوشهی دنج اسارت کافی است
حسرت خاک حرم را بر جبین داریم شُکر
چشم بر لطفِ امیرالمؤمنین داریم شُکر
با جزامیها نشست و پیششان خرما گذاشت
لقمهها را دردهانِ مردِ نابینا گذاشت
ظرف شیری را به دست کودکی تنها گذاشت
مرکب طفلان شد و بر روی دنیا پا گذاشت
دست اگر خالی ولی حبلُالمَتین داریم شُکر
ما کرم را از امیرالمؤمنین داریم شُکر
اینکه شبها میبرد بر دوش ، خرما را علیست
اینکه دارد میکشد غمهای زهرا را علیست
آنکه با خود میبرد اندوهِ دنیا را علیست
آنکه روشن میکند تکلیفِ فردا را علیست
مردمی دلداده در این سرزمین داریم شُکر
کهنه عهدی با امیرالمؤمنین داریم شُکر
شیعه یعنی ذوالفقار و راه حیدر مانده است
شیعه یعنی که علی آنسوی معبر مانده است
شیعه یعنی فتح ما یعنی که خیبر مانده است
شیعه یعنی جای پای مالک اشتر مانده است
پیش رو مردی از آفاق یقین داریم شکر
شُکر فرزند امیرالمؤمنین داریم شُکر
#صائبتبریزی
حسن لطفی
#امیرالمومنین_علی علیه السلام
🌾🔸🥀🌾🔸🥀
من همیشه عشق را در زندگی سرمایه پندارم
خدا داند به جز این نیست اصلاً فکر و انگارم
و این سرمایه را وقف همه عالم نباید کرد
که والا گوهری را خرج اهریمن نشاید کرد
نمودم خرج عشقم را فقط از بهر یک دلبر
وآن دلبر، بود حیدر، بود حیدر، بود حیدر
کسی که می گذارد پای در دنیا به بیت الله
همانکه بوده قبل از این جهان شهره به عین الله
کسی که مادرش او را همیشه "حیدره" خواند*
همانکه نام او بر دشمنانش لرزه اندازد
کسی که عالِم سرّ است و بر هفت آسمان اعلم
همانکه مقتدائی می کند بر عالم و آدم
کسی که گفت بر منبر لب پاکش "سلونی" را
همانکه داشت در قلبش همه علم لدنّی را
کسی که اول است و آخر است و ظاهر و باطن
همانکه عصمت محض است و بوده اولین مومن
کسی که بوده! حتی قبل از آنکه عالمی باشد
همانکه یار بوده قبل از آنکه همدمی باشد
کسی که هست استادِ تمامِ حضرت جبریل
همانکه محو زیبائی صوتش گشته اسرافیل
کسی که در کَفَش بوده است اصلاً جان عزرائیل
همانکه افتخار خدمتش را داشت میکائیل
کسی که حرمت حِلّ و حرم از حرمتش باشد
همانکه عزت دین خدا از عزتش باشد
کسی که خوانده در قرآن خدایش نفس پیغمبر
همانکه هست بعد از مصطفی مولا، بود رهبر
کسی که وقف کرده بهر دینش خنجر خود را
همانکه در رکوعش هدیه کرد انگشتر خود را
کسی که هست صدّیق و بود فاروق و وجه الله
همانکه هست امیرالمؤمنین و هست سیف الله
کسی که سوره ی "نور" است تفسیر جمال او
همانکه سوره ی "توبه" است تفسیر جلال او
کسی که کل قرآن است یک جلوه ز سیمایش
همانکه علت پیدایش دنیاست زهرایش
کسی که انبیا هستند محتاج نگاه او
همانکه شیعیان هستند در ذیل پناه او
کسی که هیچ کس نشناخت او را در همه عالم
به جز باریتعالی، فاطمه، پیغمبر خاتم
نمی فهمیم ما اصلاً مقام و رتبه ی او را
کجا یک قطره را باشد توان صحبت از دریا؟!
تمام افتخارم هست اینکه عاشق اویم
ز لطفش "ذاکر" اویم، برایش شعر می گویم
*بحارالانوار، ج۴۱، ص ۷۵
#علی بیرقدار
✨امام على عليه السلام :
🌴عَجِبتُ لِمَن شَكَّ فِي اللّهِ وهُوَ يَرى خَلقَ اللّهِ .
🌱درشگفتم از كسى كه آفريده هاى خدا را مى بيند و باز در خدا شك مى كند .
📕نهج البلاغة : الحكمة 126
#روضه شهادت امام علی علیه السلام
# امشب که مهمان منی با چشم تر بابا
#سیدرضا نریمانی
🍂▪️✨🍂▪️✨🍂
امشب که مهمان منی با چشم تر بابا
خیلی هوایِ وصل داری بیشتر بابا
من را مکن با گریههایت خونجگر بابا
از رفتن مسجد بیا و درگذر بابا
شاید هوایِ روضههای فاطمه داری
انّا الیه الراجعون را زمزمه داری
دیدم که با خونِ جگر افطار میکردی
بر خوردن نان و رُطَب اصرار میکردی
نام خدا را زیر لب تکرار میکردی
گاهی شکایت از در و دیوار میکردی
وقت اذان صبح دیدم اشک میباری
یافاطمه یافاطمه روی لبت داری
سی سال درد سینه را با چاه میگفتی
این روزهای آخری جانکاه میگفتی
در سجدههایت ذکر یا الله میگفتی
سُبحان یا قدّوس را با آه میگفتی
آهِ دلت را امشب از سینه برون کردی
قلب مرا قصد سفر کردی و خون کردی
باید بمانی سایۀ بالاسرم باشی
دلواپس جسم حسین و معجرم باشی
ای دل شکسته ، قوت بال و پرم باشی
حالا که مادر نیست جایِ مادرم باشی
سی سال، بعد مادرم مویَت پریشان است
شبهای بعد فاطمه شام غریبان است
قصد جدایی کردهای از دخترت امشب
دیگر توانی نیست در بال و پرت امشب
خیلی شدی دلتنگِ رویِ همسرت امشب
این چه بلایی هست کآید بر سرت امشب
اصرار من را گوش کن، من دخترت هستم
دلواپس این حال گریهآورت هستم
گفتم نرو، رفتی سرت را غرق خون کردی
این قامت استادهات را واژگون کردی
از خون فرقت پیکرت را لالهگون کردی
نقش زمینت معنیِ هُم راکعون، کردی
رفتی و حالا دخترت ماند و پریشانی
من ماندهام با سینهای از غصه طوفانی
شعر زیاده روضه بگم صدا ناله ت بلند شه ..
مجتبی باز عصای دگری گردیده
خوب در کار عصا تجربه دارد پسرت
امام حسن عجب اوضاعی داره .. یه روز تو کوچه زیر بغل مادرو میگیره ، یه روز تو کوفه زیر بغل پدرو گرفته .. یه روز دست به دیوار شدن مادرو دید ، یه روزم دست به دیوار شدن بابا رو دیده .. یه شبی هم رفت زیر تابوت مادر ، یه شبی هم رفت زیر تابوت پدر ...عجب اوضاعی داره...اما امیرالمؤمنین دم درِ خونه که رسید فرمود حسن جان زیر بغلم رو رها کن.همۀ اینا مَردَن تحملشون زیادِ ، میتونن تحمل کنن .. مردا تحملشون از زنها و دخترا بیشترِ ، اگه مرد ببینه زنش ، خواهرش زمین خورده شاید بتونه تحمل کنه ...اما همهی اینها یه طرف، زینب یه طرف ...همۀ اینایی که گفتم توی فاصلۀ طولانی چندین سال پیش اومده، اما زینب تو یه روز دیدیکی رو سینۀ داداشش نشسته....
سرشُ اشقیا میبُرَّن ..
چقدَر بیحیا میبُرَّن ..
بمیرم از قفا میبُرَّن ..
پیش چشم زهرا میبُرَّن ..
حسین
@nohevarozehemamali
روضه شهادت امام علی(ع) - امشب که مهمان منی با چشم تر بابا - رضا نریمانی.mp3
7.31M
روضه#شهادت حضرت علی علیه السلام
#امشب که مهمان منی باچشم تربابا
🍂▪️✨🍂▪️✨
#سید رضا نریمانی
@nohevarozehemamali
متن روضه حضرت علی علیه السلام و گریز به کربلا
#چشم های به رنگ خون ات را
#حاج محمود کریمی رمضان 92
▪️▪️🥀▪️▪️🥀
مناجات من روضه علی امشب ، می ترسم مناجات بخونم دیگه وقت نشه روضه بخونم ؛ گریه برا آقام برای من مهمتر تا گریه برای حال روزم، امشب زینب برا علی گریه میکنه من بیام برا خودم گریه کنم. نه ؛ دلم امشب حیدریه
ایوان نجف عجب صفایی دارد / حیدر بنگر چه بارگاهی دارد
چشم های به رنگ خون ات را / به پرستار خود کمی وا کن
دل من شور می زند بابا / گریه های مرا تماشا کن
گر چه بستم شکاف زخمت را / خون تازه دوباره می ریزد
گر چه بر معجرم گره زده ام / لخته خون پاره پاره می ریزد
شیر بردن برای قاتل ، خانم زینب یه بار رفت قاتل ببینه بهش فرمود بابام خوب می شه ، از بستر بلند میشه ضربه ای که زدی جبران می کنه ، مردم امونت نمی دن؛ اومد بره گفت آی دختر علی بزار آب پاکی رو دستت بریزم؛ شمیر هزار درهم خریدم، هزار درهم دادم تیز کردند ، هزار درهم دادم به یه سمی آغشته شده یه قطره اش تو دریا بریزه ماهی ها می میرن ، برو دیگه کار بابات تمومه یه جوری زدم ، داد زینب بلند شد ، وا ابتاه
بعد لبخند قاتلت بر من / تو چرا خنده می کنی بابا
شب بی مادری ما را باز / این چنین زنده می کنی بابا
لب تکان می خورد ، چی میگه علی ، هر کسی در لحظه های مرگ خاطرات تلخش تو ذهنش میاد ؛ نه اینکه علی از این خاطرات تو لحظه رهایی داشته ، الان اوج خاطراتشه ، کدوم خاطرات؛ این شبا علی یاد غدیر نبود ، خاطره خوش بود دیگه؛
واژه هایی که خاطرات من است باز تکرار می کنی هر بار
کوچه ی تنگ، خنده و هیزم
میخ در، دود، آتش و دیوار
سر شب از شکاف در دیدم
حال عباس را ز نیت تو
مردم از روضه خوانی ات امشب سوختم پای وصیت تو
دست او را گرفتی و گفتی
آبرویم بخر، امید علی
پیش زهرا کن آبرو داری
رو سپیدم کن ای رشید علی
جان تو، جان خواهرت زینب
ای علمدار کاروان حسین
حیدر بی مثال عاشورا
جان تو، جان دختران حسین
پسرم نکند کودکی شود تشنه نکند دختری زمین بخورد
نشود با تو خیمه ای بی آب
نکند مادری زمین بخورد
دست هایت اگر زمین افتاد
نام زهرا به لب ببر، جان گیر
بدنت را سپر کن و بشتاب
خم شو و مشک را به دندان گیر
تشنه لب مشک آب را بردار
به لب کودک بگیر عباس
تیر وقتی به چشم هایت خورد
مدد از زانوان بگیر عباس
دست وقتی که نیست با صورت
از سر زین به خاک می افتی
غرق در تیر، ای کمان ابرو
به زمین چاک چاک می افتی
مادری می رسد به بالینت
دست دارد به روی پهلویش
کاش چشمت نبیندش وقتی
جای یک دست مانده بر رویش
@nohevarozehemamali
چشمهای به رنگ خونت را - محمود کریمی - رمضان 92.mp3
7.02M
#روضه شهادت حضرت علی علیه السلام وگریز به کربلا
#چشم های به رنگ خون ات را
#حاج محمود کریمی
▪️▪️🥀▪️▪️🥀
@nohevarozehemamali