.
🔆شعرے به نام نامے ما"در" شروع شد
🔆اشڪے به حال غربت حِی"در" شروع شد
این "در"ڪه قافیه ست مگوهاست در دلش
اصلا تمام فاجعه از ""در"" شروع شد
▪️فاطمیه
مهدی رسولی.mp3
4.26M
🍁▪️🍁یا زهرا بانوی عالمین...
🎙حاج مهدی رسولی
▪️فاطمیه
◼️◼️ خوف حضرت فاطمه (س ) در نماز
في الحديث
✅كانت فاطمة - عليها السلام - تنهج في الصلاة في خيفة الله تعالي
فاطمه زهرا (س ) در حال نماز از شدت نفسش به شماره مي افتاد .
📝 (بحارالانوار ، ج 85 ، ص 258 ، ميزان الحكمة ، ج 5 ، ص 382) .
خوب است ما هم مثل باران حس بگیریم
هرشب سراغی از گل نرگس بگیریم 🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
بسم الله الرحمن الرحيم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌼سلامتي محبوب🌼
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
فاطمه زیباترین واژه هاست
فاطمه ناموس شاه لافتی است
فاطمی بودن تشیع بودن است
فاطمه راه علی پیمودن است
فاطمه آلاله آلاله هاست
فاطمه سوز و گداز ناله هاست
فاطمه گنجینه ای از خاتم است
فاطمه چشم و چراغ عالم است
سید حسن خوشزاد
🔆🍂🔆🍂🔆🍂
🍁السلام علیکِ یا سیده النساء العالمین 🍁
سلام اولا سنه ای دخت حضرت طاها
وجودی مفخر دنیا و کل ما فیها
سلام اولا سنه ای بضعه رسول الله
دئیردی ام ابیها سنه حبیب خدا
سلام اولا سنه ای کفوی مرتضی حیدر
که گویده عقدیزی جاری ائدوب حق یکتا
سلام اولا سنه ای مادر حسین و حسن
که ایلیوبدیلر اوز جانلارین بو دینه فدا
بیریسی زهریله مسموم اولوب شهید اولدی
بیرین شهید ائلدی کربلاده قوم دغا
سلام اولا سنه ای زینبــِـینه درس وئرن
وقار و حُجب و حیا و شجاعت و تقوا
سلام اولا سنه ای جایگاهی عدن برین
کنیز درگهی حوّا و مریم و سارا
سلام اولا سنه ای خلقته اولان بانی
سلام اولا سنه ای زینت زمین و سما
سلام اولا سنه ای مهر و ماه و انجم لر
آلوبدی نورینی سندن تاپوبدی گویده ضیا
خدا ائدوبدی سنی چون شفیعه محشر
الونده واردی گوزی شاه اولا و یا که گدا
سلام اولا سنه که ظلمیله قاپین یاندی
قیــــام حشـری او گون ایلدی عــدو برپا
گلینجه فضه هرایه سنه اولان اولــدی
نه ظلم اولوبدی حیا ایلورم ائدم افشا
بو قــــــــدر واردی که پهلولرین شکست اولدی
امامیدندی بو سوز نقل قول ائدور « شیدا »
دییوبدی حضرت صادق وروبدولار ، یارالی
شهیده قبره گئدوبدور منیم آنام زهـــــــــــرا
🍃🍂🍁🍃🍂🍁
.🍁•باز هم ای دختر پیغمبر..
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ سید مجید بنی فاطمه•✠•
∞═┄༻↷
باز هم ای دختر پیغمبرِ اکرم بمان
مرهم دردِ علی ای درد بی مرهم بمان
زندگیِ روبه راهی داشتم چشمم زدند
کوری چشم همه با شانه های خم بمان
دست های تو شکستش هم پناهِ مرتضی است
تکیه گاه محکم من پیش من محکم بمان
*امشب شب عجیبیه .. خدا نکنه یه مادر بخواد با بچه هاش وداع کنه .. همه مادرا وقتی راحت میمیرن که پسر دوماد کرده باشن ، دختر عروس کرده باشن ، نوه دورشو گرفته باشه .. میگه من آرزوها داشتم الحمدالله همش برآورده شد ..
مادر ما ۱۸ ساله بود .. بچه هایِ قد و نیم قد داشت .. الهی برات بمیرم مادر .. امشب نمیدونم از کجا برات روضه بخونم میگن برا آخرین بار برای بچه هاش نان درست کرد خونه رو آبُ جارو کرد، لباس بچه هاشو عوض کرد .. اجازه بدید بی مقدمه بگم بچه سیدا من معذرت میخوام .. همچین که بدنِ زهرا رو بغل گرفت (آخه از بدن زهرا چیزی نمونده بود) گفت:*
حجم این پیکر چرا کوچک بود
هجده ساله است یا کودک بوَد ..
*زهرا رو بغل گرفت همچین که گذاشت رو زمین همچین که خواست صورت زهرا رو باز کنه به اسما گفت تو آب بریز من بدنشُ غسل میدم .. بچه ها آستین به دهان گرفتن .. همچین که معجر رو کنار زد ، داد علی بلند شد .. هی میگفت وای زهرا .. صورت کبوده .. بازو کبوده .. پهلو شکسته ..
یه شبی هم خرابه زنه غساله گفت من این بچه رو غسل نمیدم تا نگین دردش چی بوده .. چرا بدنش انقدر سیاه و کبوده .. گفت از کربلا تا شام هر جا گفت بابا تازیانه بالا اومد ..*
حسین ...
4_6008282849055082362.mp3
2.35M
🍁•باز هم ای دختر پیغمبر..
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها فاطمیه۹۸_ سید مجید بنی فاطمه
🍁درجهان تازنده ام گویم ثنای فاطمه
🍁دست حاجت میبرم،سوی خدای فاطمه
🍁گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی
🍁رایگان درمان کند دار و شفای فاطمه
🍂روضه دفتری بسیار سوزناک از حضرت فاطمه سلام الله علیها🍂
*سلام ای سفره دار فاطمیه*
*نگار بی قرار فاطمیه*
*سلام ای محرم اسرار مادر*
*تویی تنها نگار فاطمیه*
*دلم یک سال در حسرت بسوزد*
*که تا بیند بهار فاطمیه*
*شود آیا دهی شال عزایت*
*یگانه سوگوار فاطمیه*
*قربون گریه هات بشم
مهدی جان قربون گریه هایی که کنار قبر مادر میکنی
قربون غصه های دلت مهدی جان
آقا جان یا صاحب الزمان شهادت مادرت فاطمه ست
مگه میشه پسر به مجلس مادر نیاد.
امشب مجلس ما حال و هوای دیگه ای داره بوی پسر فاطمه میده
حس میکنم آقا وارد مجلس ما شدن ،بریم دسته جمع به آقا تسلیت وسر سلامتی بدیم*
*صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت*
*کی میشود بیایی گویم سرت سلامت*
*آقا جان این دلهای غصه دار و ببر مدینه کنار دیوار بقیع بنشون*
*و اما به یاد اون ساعتی و شبی که فاطمه از دنیا رفت
عجب شب جانگدازی بود برای بچه های علی
آی عزیزانی که در مجلس حضور دارید امشب مادری کنید برای یتیمان بی مادربی بی زهرا.
بخدا فردای قیامت تو صحرای محشر بی بی فاطمه ی زهرا دنبالتون میگرده و دستتون میگیره اونایی که مادر ندارن خوب میدونن خونه ای که مادر نداره آخه اون خونه نیست عزا خونه ست دیگه صفا و برکت نداره*
*سر فاطمه رو زانوی علی بود یه دفعه امیرالمومنین دید زهرا بلند گریه کرد.
فرمود فاطمه جان چرا گریه میکنی علی باید گریه کنه که هنوز داغ پیغمبر از جگرم نرفته باید یه داغ دیگه رو تحمل کنم .
فاطمه عرضه داشت علی برای خودم گریه نمیکنم برای مظلومی تو گریه میکنم که بعد از من غریب و تنهایی .
دیگه محرمی نداری بی بی سفارش حسنین و زینبین رو کرد
علی مواظب بچه هام باش مبادا زینبم غصه بخوره .
مواظب حسنم باش درد دلاشو به کسی نمیگه
*یا علی، جان تو و جان حسین و حسنم*
*کن مهیا کفنم*
*یا علی ،جان تو و جان یتیمان غریبم*
*کن مهیا کفنم*
*یتیمانم دگر مادر ندارند*
*به جز آه و دو چشم تر ندارند*
*یتیمانم بکن از گریه خاموش*
*حسینم را مکن هرگز فراموش*
*عجب گلی روزگار زِ دست مولا گرفت(2)*
*گُلش ندارد توان، قدش شده چون کمان*
*زِ ضرب تازیانه، شد است چون ارغوان*
*درون باغ طاها، گُلی زِ گلها گرفت*
*غریب و تنها شده، علی در مدینه*
*کند فغان و ناله، برای زخم سینه*
*زِ غصه ها او پناه، به چاه و صحرا گرفت*
*خانه ی بی فاطمه، دگر صفا ندارد*
*مدینه شهر نبی، دگر وفا ندارد*
*گلهای یاس و لاله، زِ دست مولا گرفت*
*به نیمه شب روانه، فاطمه را زِ خانه*
*غریب و تنها علی، به دفن مخفیانه*
*صبر و قرار و شکیب، جمله زِ دلها گرفت*
*ناله و آه طفلان، زِ درد بی مادری*
*خانه سرد مولا، دگر ندارد دری*
*زبانه های آتش، به دست اعدا گرفت*
*(هستی)زِ داغ زهرا، به سوگ و غم نشسته*
*(پرویزی)نوحه خوانَد، او با دل شکسته*
*شراره های غم را، جمله زِ جانها گرفت*
*عجب گلی روزگار، زِ دست مولا گرفت(2)*