#شب_چهارم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
مناجات 3
🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
یابن الحسن...
آقا جانم...
🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
امام زمان...
آقاجانم...
امسال هم یه محرم دیگه رسید و...
عزاخانه های جد غریبت حسین برپا شد...
اما... بازم شما نیومدید...
آقای من .. مولای من...
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا آقای ما نمیاد...
چرا امام زمان ما نمیاد...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
امشب میخواهیم خدا رو به مادرت زهرا قسم بدیم آقا...
یوسف گم شده ی فاطمه...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
امشب میخواهیم روضه ی مادر پهلو شکسته ات رو بخونیم...آقا...
هرکجای عالم هستی یه سرم بیا به مجلس ما...
پسر فاطمه....
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
هرکجای این مجلس نشستی...
اگه با امام زمانت کار داری صداش بزن...
همه با هم ...
یا صاحب الزمان...
-
فایل صوتی👇
#شب_چهارم_محرم #روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔹آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
شب چهارم محرمه...
امشب دلت رو با من همراه کن...
یه سر بریم مدینه...
بریم خانه ی امیرالمومنین...
🔹آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
🔹مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود
( ای وای ای وای😭)
اگه تو مدینه خانه مادرمون زهرا رو آتیش نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد خیمه های خانم زینب کبری رو آتیش بزنه
🔹از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد
🔹جان علی به پشت در آستانه بود
هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود یکعده نامرد ریختند در خانه امیرالمومنین...
خدا لعنتش کنه...
دومی نامرد صدازد...
علی بیرون بیا وگرنه خونه رو به آتیش میکشم...
خانم زهرای مرضیه...
حامی ولایت...
اومد پشت در ایستاد...
صدا زد...
آی نانجیب حیا نمیکنی...
میخواهی بدون اجازه وارد بشی...
نانجیب صدا زد زهرا در رو باز کن
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
مادرمون زهرا امتناع کرد...
در رو باز نکرد...
نانجیب صدا زد...
هیزمها رو بیارید...
پشت در بگذارید ...
در رو آتیش بزنید...
خدا... خونه ای که جبرئیل برا وارد شدن اجازه میگرفت
درش رو آتیش زدند...
سادات منو ببخشید...
یکی گفت ای بی حیا...
توی این خانه دختر پیغمبره...
صدا زد اگرچه فاطمه باشه خونه رو با اهلش به آتیش میکشم...
ای وای، ای وای...
یاصاحب الزمان آقا منو ببخشید...
در خانه رو آتش زدند...
میخواهی گریه کنی بسم الله...
دیگه کسی آروم نباشه...
در نیمه سوخته شد...
مادرمون زهرا پشت در ایستاده....
یکدفعه نانجیب حیا نکرد...
یاصاحب الزمان...
آنچنان با لگد به این در زد که...
صدای ناله ی مادر بلند شد...
یا ابتاه...
یا رسول الله...
بابا بیا به دادم برس...
فَنادَتْ یا اَبتاهُ یا رَسُولَ اللّه
بابا مگه سفارش منو به این مردم نکرده بودی...
یا اَبتاهُ یا رَسُولَ اللّه هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ...
پهلوم روشکستند...😭
یا فِضَّةُ الیکِ فخُذینی فَقَدْ وَ اللَّه قُتِلَ ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
(بحار الانوار ج 30 ص 295)
ِ
فضه به فریادم برس بخدا محسنم رو کشتند...
آی غیرتی ها...
طاقت دارید بگم یا نه...
خود نامرد دومی به معاویه نامه نوشت گفت...
تا دختر پیغمبر در مقابلم قرار گرفت...
آنچنان سیلی به صورتش زدم...😭
زهرا نقش زمین شد...
تسلای دل امام زمان صدا بزن...
یا زهرا...
🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن میشکست
🔸تا که میخ در نشان سینه زهرا نبود
-
فایل صوتی👇
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
متن روضه 2
🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
شب چهارم محرمه...
امشب متوسل بشیم به مادر پهلو شکسته...
از همین جا دل ها رو روانه کنیم مدینه...
🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
یا صاحب الزمان...
آقا جانم ... به مادرتون زهرای مرضیه قسم...
دیگه ما رو امشب دست خالی از این مجلس بر نگردون آقا...
اولین دعای ما فرج شماست آقا جانم...
🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید
🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد
ابن عباس میگه...
دیدم پیغمبر خدا نگرانن...
عرضه داشتم یا رسول الله...
چی شده آقا...
چرا انقده نگرانید...
حالتون منقلبه...
فرمود ابن عباس...
میبینم بعد از خودم...
امتم به زهرام ظلم میکنن ...
صدای ناله دخترم بلنده ...
هی میگه یا ابتاه...
کسی به داد زهرای من نمیرسه...
عرضه بداریم یا رسول الله ...
نبودی ببینی با دخترت زهرا چه کردن...
پشت درب خانه...
تا پهلوش رو شکستند...
صدا زد یا ابتاه یا رسول الله...
بابا ببین با من چطوری رفتار میکنند...
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
َ
صدا زد...
یا فضه خذینی...
فضه محسنم رو کشتن...
ای وای...
همینو گفت بی بی روی زمین افتاد...
حالا فضه میگه...
من اومدم بالای سر زهرای مرضیه...
تا خانم چشماشون رو باز کردن صدا زدن...
فضه به من بگو علی رو کجا بردن...
فضه میگه...
زهرا نگفت صورتم...
نگفت پهلوم...
نگفت بازوم....
فقط صدا زد فضه ...
علی رو کجا بردن....
خانوم جان علی رو دارن سمت مسجد میبرن...
چادر عربی رو به سر کرد...
حالا میخام تصور کنی...
دختر پیغمبر تو کوچه های مدینه...
یه دست به کمر گرفته...
یه دست به دیوار...
هی صدا میزنه...
کجا میبرید مولام رو
🔸دنبال حیدر میدوید
🔸از پهلویش خون میچکید
اومد کنار امیرالمومنین...
دید ریسمان گردن آقا انداختن...
خدا ...
دستای علی رو بستن ...
دارن کشون کشون میبرن...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
دومی نامرد اشاره کرد ...
قنفذ چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو...😭
خدا... زبان لال بشه...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر مادرتون رو زدن...
دستهاش رها شد...
🔸مردنم بهتر که ببینم بند بر دست علی
🔸دست من را بشکنید و دست علی را وا کنید
روضه من تمام...
فقط همینو بگم...
اگه تو مدینه مادرمون زهرا رو نمیزدن...
کسی جرات نمیکرد کربلا...
زینب کبری رو با تازیانه بزنه...
دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بابا بی تاب شده...
هی صدا میزنه...
بابا بلند شو ببین دارن عمه جانم زینب رو میزنن...
🔸نزنيدم كه در اين دشت مرا كاري هست
🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
فایل صوتی👇
#شب_چهارم_محرم
#صلوات_آخر_مجلس
ان شاء الله فردای قیامت، مزد همه این عزاداریها، اشک ریختن ها، سینه زدن ها رو از مادرمون خانم حضرت زهرا سلام الله علیها بگیریم به برکت صلوات بر محمد و ال محمد.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
-
فایل صوتی👇
⚘﷽⚘
🕊🌹🕊
🌹🕊
سلام ای صاحب دنیا ،،، کجایی ؟
گل نرگس بگو مولا ،،،، کجایی ؟
جهان دلتنگ رویت گشته بنگر ،،
تو ای روشنگر شبها ،،،، کجایی ؟
شده حسرت به دلها قبر زهرا ( ع )
چراغ مرقد زهرا ،،،،، کجایی ؟
دلیل ندبه خواندن صبح جمعه
تو ای ذکر همه لبها ،،،، کجایی ؟
بیا یَاٰبن َالحَسَن این جمعه از راه
تو ای مجنون صد لیلا،،،،کجایی ؟
همیشه جمعه ها خون میشود دل
خیالت مرهم غمها ،،،، کجایی ؟
بیا مهدی ( ع ) فَرَج بنما تو امروز
کجایی یوسف زهرا ،،،، کجایی ؟
ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
#امام_زمـانےام³¹³❤️🍃
4_652547102974418696.pdf
5.32M
ترجمه فاطمة الزهرابهجة قلب المصطفی
#کتب_مقتل_حضرت_زهراء_س
#کتب_فاطمة_الزهراء_س
کتابخانه ضامن اشک ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها 37
#سیره_و_اخلاق_حضرت_زهراء_س
#عفاف_و_حجاب_در_سیره_حضرت_زهراء_س
#قرآن_و_حضرت_زهراء_س
داستان نورانیت چادر فاطمة س
36- قب، [المناقب لابن شهرآشوب] يج، [الخرائج و الجرائح] رُوِيَ أَنَّ عَلِيّاً اسْتَقْرَضَ مِنْ يَهُودِيٍّ شَعِيراً فَاسْتَرْهَنَهُ شَيْئاً فَدَفَعَ إِلَيْهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ رَهْناً وَ كَانَتْ مِنَ الصُّوفِ
ابن شهر آشوب در كتاب: مناقب مينگارد: روايت شده كه امير- المؤمنين: على مقدارى جواز شخص يهودى قرض كرد، يهودى گفت: بايد چيزى را نزد من بعنوان رهن بگذارى. على عليه السّلام چادر فاطمه اطهر را كه از پشم بافته شده بود نزد او نهاد
فَأَدْخَلَهَا الْيَهُودِيُّ إِلَى دَارٍ وَ وَضَعَهَا فِي بَيْتٍ فَلَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ دَخَلَتْ زَوْجَتُهُ الْبَيْتَ الَّذِي فِيهِ الْمُلَاءَةُ بِشُغُلٍ فَرَأَتْ نُوراً سَاطِعاً فِي الْبَيْتِ أَضَاءَ بِهِ كُلُّهُ
يهودى آن چادر را بخانه برد و در ميان اطاق نهاد. وقتى كه شب شد و زن يهودى بمنظور كارى داخل آن اطاق شد نورى را ديد كه همه اطاق بوسيله آن روشن شده!!
فَانْصَرَفَتْ إِلَى زَوْجِهَا فَأَخْبَرَتْهُ بِأَنَّهَا رَأَتْ فِي ذَلِكَ الْبَيْتِ ضَوْءاً عَظِيماً فَتَعَجَّبَ الْيَهُودِيُّ زَوْجُهَا وَ قَدْ نَسِيَ أَنَّ فِي بَيْتِهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ فَنَهَضَ مُسْرِعاً وَ دَخَلَ الْبَيْتَ
فورا نزد شوهر خويشتن آمد و او را از آن نورى كه ديده بود آگاه نمود. آن مرد يهودى كه چادر حضرت زهراء را فراموش نموده بود فوق العاده تعجب كرد! وقتى وى بسرعت برخاست و داخل اطاق شد
فَإِذَا ضِيَاءُ الْمُلَاءَةِ يَنْشُرُ شُعَاعُهَا كَأَنَّهُ يَشْتَعِلُ مِنْ بَدْرٍ مُنِيرٍ يَلْمَعُ مِنْ قَرِيبٍ فَتَعَجَّبَ مِنْ ذَلِكَ فَأَنْعَمَ النَّظَرَ فِي مَوْضِعِ الْمُلَاءَةِ فَعَلِمَ أَنَّ ذَلِكَ النُّورَ مِنْ مُلَاءَةِ فَاطِمَةَ
ناگاه با اين منظره مواجه گرديد كه نور آن چادر باعث روشنائى اطاق شده است، و گويا:
آن چادر ماه شب چهاردهاى باشد كه از نزديك ميدرخشد.
فَخَرَجَ الْيَهُودِيُّ يَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهِ وَ زَوْجَتُهُ تَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهَا فَاجْتَمَعَ ثَمَانُونَ مِنَ الْيَهُودِ فَرَأَوْا ذَلِكَ فَأَسْلَمُوا كُلُّهُمْ
يهودى كه دچار شگفت عجيبى شده بود وقتى كاملا در موضع نور توجه نمود ديد: نورها همه از آن چادر است، يهودى از اطاق خارج و بسرعت متوجه قوم و خويشان گرديد، زن وى نيز بسوى فاميلهاى خود شتافت، وقتى تعداد هشتاد نفر از يهود آمدند و با اين منظره مواجه شدند عموما اسلام اختيار كردند.
باب 3- بحارالأنوار ج : 43 ص : 30 به نقل از ابن شهر آشوب ، الثاقب فی المناقب ص 301 ج 2 ، الخرائج ج 2537ح 13 ، قطرة ج 2 ص 424 ح 15/904 ، منتهی الامال شیخ عباس قمی...
انشاء الله در این ایام پر برکت در مجالس از سیره و اخلاق فاطمة س درمنابر ذکر شود .
نکات و گریزهای روایت
1. نورانیت چادر فاطمة س ، نورانیت حضرت زهراء س
2. گریز از داستان نورانیت چادر فاطمة س به نورانیت چادرهای سوخته اسراء در بازار کوفه و شام
3. برکات چادر حضرت فاطمة س ، اسلام آوردن یهودیان بواسطة چادر فاطمة س
4. نورانیت در جامعه بواسطه عفاف و حجاب فاطمی س توسط عاشقان حضرت زهراء س
5. حجاب و حیاء در سیره فاطمة س
6. گریزاز چادر فاطمة س به سیاهی و پرچم امام حسین ع که هردو نور برای هدایت هستند.
7. نکته ای لطیف برای عاشقانش ، جنس چادر مادرم فاطمة س ازپشم بود.
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها 36
#سیره_و_اخلاق_حضرت_زهراء_س
#عفاف_و_حجاب_در_سیره_حضرت_زهراء_س
#قرآن_و_حضرت_زهراء_س
عفاف و حجاب فاطمی س
حجاب حضرت زهراء س از مرد کور
نَوَادِرُ الرَّاوَنْدِيِّ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع
در كتاب: نوادر راوندى از حضرت موسی بن جعفرع از پدرانش از على بن ابى طالب عليه السّلام روايت مي كند كه فرمود:
اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ ع فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَهَا لِمَ حَجَبْتِيهِ وَ هُوَ لَا يَرَاكِ
يك وقت شخص كورى از فاطمه زهرا اجازه خواست كه بحضورش مشرف شود، فاطمه اطهر خود را از آن شخص كور پوشانيد. پيامبر ص به حضرت زهراء س فرمود: او كور بود، پس تو چرا خويشتن را از او پوشانيدى، در صورتى كه او ترا نمي ديد!؟
فَقَالَتْ ع إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي فَإِنِّي أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُّ الرِّيحَ
فاطمه زهراء فرمودند : اگر چه او مرا نمي ديد ولى من او را مي ديدم، از طرفى بويم بمشام او مي رسيد!
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي
رسول خدا ص فرمود: شهادت ميدهم كه تو پاره تن من هستى.
باب 4- بحارالأنوار ج : 43 ص : 91
نکات وگریزها
1- داستان مرد کور و فاطمة س
2- حجاب فاطمی س ، موارد حجاب
3- از مواردی که پیامبرص درباره فاطمة س فرمود : فاطمه پاره تن من است حجاب است. حجاب قسمت مهم دستورات اسلام و پیامبر ص است. فرد با حجاب عزیز قرآن و رسول الله است.
4- پوشش حضرت زهراء س قبل از ورود مرد نابینا
5- استشمام بوی زن توسط نامحرم از موارد عفاف و حجاب است.
حجاب و چادر مانع رسیدن بوی طبیعی زن به مرد است.
قران و عفاف و حجاب برای زن و مرد
6- در سوره نور آمده است قل للمومنات یغضضن من ابصارهن زنان مردان نامحرم را نگاه نکنند
31- وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها
و زنان مؤمن را بگو تا چشمها (از نگاه کردن ناروا به نامحرم ) بپوشند و فروج و اندامشان را (از عمل زشت) محفوظ دارند و زينت و آرايش خود جز آنچه قهرا ظاهر مىشود (بر بيگانه) آشكار نسازند، و بايد سينه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زينت و جمال خود را آشكار نسازند جز براى شوهران خود ... ( ترجمه الهی قمشه ای )
7- متاسفانه عوام فکر می کنند مردان فقط باید زنان را نگاه نکنند ، باید زنان مانند مردان در برخورد با مردان نامحرم چشمان خود را فرو پوشند
8- دقیقا روایت تفسیر عملی حضرت زهراء س به آیات قرآن است.
9- چند نکته مهم در روایت است که کمتر مورد توجه قرار می گیرد
بوی زن ، خصوصا بوی خوش زن بر مرد نامحرم حرام است
استشمام بوی طبیعی زن هم بر مرد حرام است و حجاب مانع رسیدن بوی طبیعی زن به نامحرم است.
زن نباید مرد نامحرم را نگاه کند چون تاثیر منفی بر زن دارد و ربطی به کور بودن و یا بینا بودن مرد ندارد
10- عزیزان مداح مطالب را در منبر وجمع دوستان و خانواده مطرح بفرمائید.
11- روایت ریشه درآیات شریف سوره نور آیات 31 و 32 و 33 دارد. قل للمومنین .. قل للمومنات دوستان قبل از رفتن به منبر حتما به تفسیر آیه رجوع کنند.
12- دوستان برای مبارزه با فرهنگ مبتذل بیگانه و ترویج فرهنگ فاطمی س مطلب را گسترش دهید.
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام
ایتا
لینک👇
https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
🔸 پس کسانے کہ از #حجاب فرارے اند❗️
👠 و بہانہ کرده اند که بخاطر #دل خودمان میخواهیم و دوست داریم اینطور بگردیم و کارے بہ کسے نداریم...
🔸 از این دست حرفہا، حقیقتأ بدنبال رفع این حد و حدودے است کہ #اسلام ایجاد کرده.
🚫 اسلام #نفسامّاره ے آدمے را از این سرکشے مخرب، مہار میکند❗️
🍃 حجاب، تنہا #سلاحے است کہ از هردو شخص مہاجم و #مدافع، حفاظت میکند...
📚#حضرتآیتاللهالعظمیامامخامنهاے "حفظهالله" 📚
🌸 دانشگاه حجاب 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه اتفاقی میفته که یه زن محجبه میشه؟؟
اگر نیاز به زندگی سالم دارین، لطفا از این خصلت #نابجا مصرف نکنین...
حجاب.
💠امام علی علیهالسلام فرمودن:
«پوشیده و محفوظ بودن زن، برای سلامتیاش مفیدتر است و زیباییاش را بادوامتر میکند»*
📖*غررالحکم،حدیث ۹۲۸۶
هدایت شده از کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
#حدیث
🍁پیامبر اکرم (ص):زنی که برای حفظ غیرت، استقامت ورزید و...
حجاب
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
#امام_زمان_فاطمیه
#فاطمیه
دردی که گلستان مرا ریخته بر هم
آسایش دوران مرا ریخته بر هم
هجران رخ یوسف زهراست که این طور
آبادی کنعان مرا ریخته برهم
بیچارگی و درد فراقی که چشیدم
یک عمر، گریبان مرا ریخته برهم
دلگرمی من چشم ترم بود، گناهم
دلگرمی چشمان مرا ریخته بر هم
خسته شدم از این همه تاریکی نفسم
آن قدر که بنیان مرا ریخته بر هم
درهم شده نان همه با هم، چقدر حیف
این فاجعه ایمان مرا ریخته بر هم
مدیون گل فاطمه هستم که دعایش
پرونده عصیان مرا ریخته بر هم
داغ غم جانسوز علی و غم زهرا
آرامش مژگان مرا ریخته بر هم
فرمود علی فاطمه جان، حوریه ی من
اوضاع تو ارکان مرا ریخته بر هم
مبهم شدنت، جان علی بیشتر از قبل
احوال پریشان مرا ریخته برهم
لعنت به کسی که وسط کوچه تو را زد
نامرد چه قرآن مرا ریخته بر هم
#محمد_جواد_شیرازی
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام #فاطمیه
ما سائلیم و نوکریت آبروی ما
یا ایها العزیز نظر کن به سوی ما
تا کی برای نافله های سحر گهی
با خون دل شود دل شب ها وضوی ما
گر مانده ایم شکر خدا پای پرچمت
بر تار موی تو گرهی خورده موی ما
ساقی اشک! بر دل ما هم سری بزن
بوی میِ طهورِ تو دارد سبوی ما
هم چون نسیم در به درم می کنی چرا؟
پس کی رسد به خیمۀ تو جستجوی ما
آیا شود که نیمه شبی بهر درد دل
بد بگذرانی و شوی هم گفتگوی ما
ای شهریار عشق به نام مقدست
باشد وصال تو همۀ آرزوی ما
روضه گرفته ایم قدم رنجه ایی کنی
شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما
از لحظه ایی که حرمت مادر شکسته شد
بغضی نهفته مانده ز غم در گلوی ما
ای نازنین فاطمه برگرد از سفر
خیمه نشین فاطمه برگرد از سفر
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام #فاطمیه
#هذا_یوم_الجمعه
گدای اهل بیت تا به آستانه می رسد
عطا و لطف هل اتی ز هر کرانه می رسد
چرا دو دست ما به سوی دشمنان دراز شد؟!
مگر که رزق و روزی از سوی سما نمی رسد؟
ولیِ عصر هر کجا همیشه شد گره گشا
به سوی ما عنایتش به هر بهانه می رسد
اگرچه بی لیاقتم، برای یار زحمتم
خوشم سلام هر سحر به آن یگانه می رسد
به خاک غم نشسته ام، چراکه پر شکسته ام
مگر پرنده این چنین به آشیانه می رسد؟!
شده امید من همه، نوای یابن فاطمه
به داد من همین نوای عاشقانه می رسد
رسیده وقت پا شدن، به هوش باش سینه زن
به شهر ما دوباره خیر مادرانه می رسد
فقط نه بیت هل اتی، به شعله سوخت از جفا
تمام نار دوزخ از همین زبانه می رسد
بس است بهرِ گل همین، که خوب پرپرش کند
به سمت صورتش که باد تازیانه می رسد
به روی خاک مادری نشسته است ای خدا
گمان کنم به سختی آخرش به خانه می رسد
دلیل غاضریه در وجود فاطمیه است
بدون فاطمیه کس به کربلا نمی رسد
#محمد_جواد_شیرازی
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه #امام_زمان_علیه_السلام
#فاطمیه
بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت
بيا كه حيدرِ تنهاست ديده بر راهت
چقدر منتظران تو بی صدا رفتند
نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت
به هر ديار، عزادار مادرند همه
بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت
قسم به خاک نشسته به چادر مادر
سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت
هنوز ناله مادر به گوش می آيد
ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت
ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن
شهيد سيلی اعداست ديده بر راهت
كنار بستر غرق به خون مادرتان
هنوز زينب كبراست ديده بر راهت
ميانِ گودیِ مقتل حسين افتاده
هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت
به ناله های بُنَیَّ كنار آن گودال
زنی كه غرقِ تماشاست، ديده بر راهت
زمان كشتن لب تشنه آب می خوردند
لباس های تنش را يكی يكی بُردند
قاسم نعمتی
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شهادت #فاطمیه
▪️زمزمه بسیار جانسوز مناجات با امام زمان (عج) برای شروع روضه حضرت زهرا ▪️
سلام عزیز زهرا ، سلام تموم هستم
ببین که از فراقت ، چقدر شکستم
سلام بقیه الله ، سلام پشت وپناهم
این شبا نیستی و من ، لبریز آهم
بسه دیگه جدایی ، صاحب عزا کجایی
تویی که روضه خونه ، غربت این شبایی
تو که نباشی ، دلم میگیره
نوکرت آقا ، داره می میره
دیگه بریده ، از همه سیره
▪️عزیز زهرا▪️
کشته ما رو آقا جون ، اشک میون چشمات
فدای شال مشکیت ، فدای غم هات
تو بی قراری و تو ، دلم قرار نمونده
برا دل پر از غم، بهار نمونده
کسی که مادرش رفت ، دلش همیشه خونه
سرده تموم دنیاش ، بهارشم خزونه
شده پریشون ، دوباره قلبم
این شبا آروم ، نداره قلبم
روضه گرفته ، که زاره قلبم
▪️عزیز زهرا▪️
شبای فاطمیه ، دلم میره مدینه
پشت در شکسته ، آروم میشینه
پشت همون دری که ، خون به دل علی کرد
یاس علی رو گرفت ، دست یه نامرد
وقتی که توی کوچه ، دست علی رو بستن
جلو چشای زهرا حرمتشو شکستن
پای برهنه ، حیدر رو بردن
تموم هست ، مادرو بردن
گریه ی زینب ، رو در آوردن
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شهادت #فاطمیه #روضه
آقا اجازه هست از مادر بگویم
از مادرت از لشگر حیدر بگویم
از کوچه ای تنگ و دل سنگ مغیره
از دختری با چشم های تر بگویم
آقا زبانم لال دستی رفت بالا
خون می چکد از گوش اگر بهتر بگویم
آقا نمی آیی؟ ببین در شعله ور شد
از آتش و موی سر و معجر بگویم
آقا زبانم سوخت، مادر سوخت آقا
می خواستم در پشت در مادر بگویم
از ازدحام و چل نفر نامرد و مادر
از سینه ی زهرا و میخ در بگویم
احمد شاکری
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام #فاطمیه
یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری
آه، آقای غریبم به دلت غم داری
دردِ بی مادری ای کاش دوایی می داشت
فاطمیّه شده و اشک دمادم داری
صاحبِ مجلس روضه، غم مادر دیدی
بر درِ خانه ی خود، بیرق ماتم داری
دردِ دل کن که نگویند غریبی آقا
بین این سینه زنان، مونس و مَحرَم داری
دلِ یعقوبیِ مادر ز فراقت خون است
یوسف مصر بقا، قصد سفر هم داری؟
دل، حسینیّه ی چشمان تو شد مولا جان
باز هم وقت عزا، یاد مُحرّم داری
گاه در کوچه و گه کرب و بلا می گریی
داغ یک پهلو و انگشتر خاتم داری
نوحه زیبای فاطمیه
اللهم صل علی فاطمه و ابیها
و بعلها و بنیها(2)
مدينه ماتم سرا شد حق پيغمبـر ادا شد
از بهر حفظ ولايت حضرت زهرا فدا شد
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
خون گريه كن اي مدينه بر بانـوي بي قرينه
كشتـه شـد ام ابيـهـا از جفـاي اهل كينه
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
اي گل پاك پيمبر اي هستي و جان حيدر
جان باباي غريبم مـرو مـادر مرو مـادر
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
بزن بـر سينـه و بـر سر با نـاله و با چشم تر
خون گريه كن ای آسمان بر حال طفلان حيدر
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
یوسف حق پرست(غریب)
🍁🍂*#قسمت_اول روضه و توسل بسیار جانسوز _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_حاج حیدر خمسه*🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
غمِ فراقِ تو اصلا برام کم نگذاشت
لبم که خواست شکایت کند،دلم نگذاشت
همیشه دردِ دِلم با تو نیمه کاره گذشت
*تا اومدم باهات حرف بزنم بغضم گرفت ... (دیدی میخوای بری یه حرم) وقتی راه می اُفتم میگم اینو میگم ... اینم میگم ... برسم دردِ فلانی رم میگم ... تا برسی هی تمرین می کنی از کجا بگم ، چه جور بگم ... اما میرسی حرم یادت میره همه چی ... سلام آقا ... کربلا بیچارم کرده ، میگم میرم حرمِش حرفامو میزنم ... اما گودالُ می بینم ... بدجور بِهَمم ریختی ... اذیتم نکن ... آقا میبینی دوسِت دارم ... به خدا یه وقتا اخلاقم برمیگرده حرمم دیر شده .... من یه وقتا بد اخلاق میشم نجفم دیر شده ..... دیدی از کربلا میای چه مهربونی ... من هر وقت از کربلا میام مهربون میشم ... انقدر فاصله رو زیاد نکن ... میکشی مرا ... *
همیشه دردِ دِلم با تو نیمه کاره گذشت
لبم که باز شد این دفعه گریه ام نگذاشت
حسین ... دلم یه کربلا می خواد ...
حسین ... یه گنبدِ طلا می خواد ...
حسین ... دلم امام رضا می خواد ...
زمانه باعثِ هجران نشد ، خودم شده ام
گناه کاریِ هر روزۀ خودم نگذاشت
*این یه بیتُ میگم بعدش میخوام با هم بگیم ...*
مرا ببخش که از دوری ات نمی میرم ...
*آره ما لافِش رو میزنم ... عاشق کی بود؟؟ دیدن چادر به کمر بست .. گفت بری دنبالِت اومدم ... بعد از وداعِ آخر یه نگاه بهش کرد گفت چی میگی خواهر؟؟ گفت بری ، میام .... من اینجا بمون نیستم .... با تو اومدم با تو برمیگردم ... آقا بغض کرد یه نگا بهش کرد دید اگه بهش حرف بزنه زینب میمیره ... گفت یادتِ مادرم مدینه جون داد؟؟ ... به خاطرِ تو وایسادم ... (اینه عاشق ...) گفت بری میمیرم ... لذا دستِشو گذاشت رو سینه ش ، (امشب یه دست رو سینۀ ما بزار ...) بریدم آقا ... دستُ گذاشت رو سینه ش برداشت گفت برو ... بچه هاتو بر می گردونم ، برو ... اما رسیدی به مادرم ، سلاممُ به مادرم برسون ...*
مرا ببخش که از دوری ات نمی میرم ...
سرم دوید به سویت ولی پَرم نگذاشت
*گفت من هفت هشت سالَم بود ، گفت تو همین بین الحرمینِ حالا بازار بوده گفت بابام یه گاراژی داشت نجاری چوب بُری ، هر سال اربعین اهلِ بصره یه هیئتِ قوی داشتن جا نداشتن ، بابام گاراژُ سه روز میداد به اینا ، خودِشم خادمشون میشد ، می گفت اینجا مالِ امام حسینِ(علیه السلام)
یه کارِ خوب به بابام خورد قبلِ اربعین این ور اون ور پول قرض کرد هرچی داشتیم فروخت هشتاد دینارِ اون موقع پول جور کرد رفت چوبُ الوار خرید ریخت تو گاراژ کارُ شروع کنه اربعین شد ، بصره ای ها اومدن ... گفت بزا بعدِ اربعین کارُ شروع می کنم تحویلشون داد گاراژُ ، سیاهی بزنن ، دیگاشونو به پا کنن . فرداش اومد به اینا سر بزنه ، دید همه چوبا نو رو زدن زیرِ دیگا تو آتیش داره میسوزه ، یه نگا به چوبا کرد ، یه نگا به حرم ... اشک تو چشاش اومد ، گفت من چی کار کنم حالا ؟؟؟ خو بدهکارِ مردمم ، چی به اینا بگم ، دیگه سوخته ... الان میام حرم ...
گفت بابام رفت دمِ در کفشداری ، اون موقع اینطوری بود کفش میدادی مفاتیح بهت میدادن ، گفت رفت داخِلِ حرم ، دم ضریح مفاتیح رو باز کرد دید الله اکبر ... هشتاد دینار لایِ مفاتیحِ ... آقا کسی پول گم نکرده ؟؟؟ اومد کفشداری کسی پول گم نکرده ؟؟ نه حاجی ...
پولَ رو برداشت اومد دفترِ میرزایِ شیرازی رحمه الله علیه تا رفت تو گفت سلام حاجی ، گفت سلام ، برو ... مگه نگرفتی پولِتو ...
درِ این خونه دوزار دادی واینَستیا ... بدهی تو دادی .... آقا اینا از زنُ بچه هاشون میزنن برا تو روضه میگیرن ... اینا برا عزیزاشون اینطور مجلِس نمی گیرن ... برا خراب شدنِ قبرِ اجدادِ شما ببین سیاه پوش شدن ...
خیلی مدیونِت هستم ، خبر داری ؟
خیلی من دِل به تو بستم ، خبر داری ؟
عمریه نوکرِت هستم ، خبر داری ؟
#حاج_حیدر_خمسه
#تخریب_بقیع
#حکایت_توبه_مناجات
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
🍁🍂*#قسمت_پایانی _ روضه و توسل بسیار جانسوز _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_حاج حیدر خمسه*🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
به هر کسی که به فکرم رسید رو زده ام
ولی برایِ وساطت کسی قدم نگذاشت
به من نخواسته دادی ، نگفته بخشیدی
بزرگواری تو فرصتِ قسمِ نگذاشت ...
آقا،قلبِ منم جلا بده
آقا،به خاطرِ رضا بده
آقا،به ما یه کربلا بده ...
کاش آنجا داشت تکه سایبانی لااقل
کاش میدادن بر گریه امانی لااقل
*همۀ زیارت گاه ها،هی به خودت فشار میاری گریه کنی ، اگه اشکِتم نیاد هی اینور اونور میزنی بابا یه قطره هی به آقا میگی نزار خشک برم ، میمیرم ... یه جایِ این عالم زیارت میری بغض میاد هی میگی نه نه ... هی حواسِتُ پرت میکنی اشکِت نیاد،آخه اشکِت بیاد ردِت می کنن ... به خدا مدینه جرات نداری جلو قبرِ امام حسن گریه کنی ... فقط باید نگاه کنی،هی به خودت بگی گریه نکن بزار بیشتر وایستی ... اما قبل از اینکه بری مدینه روضه خوان ها میگفتن مدینه،قبرستانِ بقیع یه جا میشه خوب گریه کردُ رو روضه خواند ... باید بری ببینی،یه جایِ بقیع اونم بالایِ قبرِ خانوم ام البنینِ ...
الا مادر به قربونِ جمالِت ...
یه بار یه مادرُ تونستن جسارت کنن،دیگه تموم شد . دیگه ابوالفضل پایِ کاره ...
کاشکی می شد بریزی آب بر قبرِ حسن
کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل
کاشکی میشد کنارِ قبرِ زهرا سینه زد
کاش میشد تا سحر آنجا بمانی لااقل
کاش در خاکِ بقیع اذنِ زیارت داشتیم
کاشکی وقتِ نماز آن هم جماعت داشتیم
آخرش آقا به این تقدیر پایان میدهد
خاتمه بر غصۀ قلبِ پریشان میدهد
مطمئنم او بیاید کارِ عالم دستِ ماست
ساختُ سازِ حرم را دستِ ایران میدهد
کارفرما مهدیُ ما پا رکابش میشویم
اولش نقشه برایِ صحنُ ایوان می دهد
گنبدُ گلدستهُ ایوان ، طلایی میشود
و طلاییِ این سه را شاه خراسان می دهد
هر چه سینه زن بیاید در حرم جا میشود
دور تا دورِ رواقُ صحن حرم غوغا میشود
حیف اینها آرزوی های قلوبِ مضطر است
حیف این ها بغضِ جاریِ دو چشمانِ تر است
ای بقیع که پر از درد و غباری خود بگو
در کدامین گوشه از خاکِ تو قبر مادر است
*مدینه رفته ها میدونن،مدینه آدم دلشوره داره برگرده ، اگه یکی بپرسه قبر زهرا رو رفتی ...؟؟ تو مدینه دورُبَر قبرستان بقیع بچه شیعه ها باحیا پاشونو از پاشون برمیدارن ... میگه نکنه زیرِ پام قبر مادر باشه ... هرجا کبوترها جمع میشن بچه شیعه ها میرن اونجا یه فاتحه میخونند ... هرجا می بینن شلوغیه میگن شاید اینجا باشه ... می دونید این ازکجا برا ما اومده ؟؟
آخه اومد تو گودال نمی شناخت حسین و یه وقت دید یه کبوتر ... آخ نشسته یه بدنی که سر نداره ...
بچه ها،بقیع و خراب کردن ، اما قبل از این که خراب کنند مطمئن شدن کسی داخل نباشه ... آره به خاک کشیدن،اما کسی زیر خاک نموند ... این وهابی ها نسل شون ازهمین نسلِ"
*سادات ببخشید،گفت علی،بزار من برم در و باز کنم،اینا اومدن تو رو ببرن ... تو بری من میمیرم،بزار من برم،تا حالا رو حرفِ تو حرف نزدم ... من برم ...
یکی اینکه من دخترِ پیغمبرشونم ... دوم اینکه من تازه داغ دیدم ... سومُ بگم ؟؟اینا از زن ها شون شنیدن ( آره همونی که تو فکر کردی،من نمیگم،آره درسته اینا فهمیدن زهرا ...) اما یه وقت آقاتون یه صدای شنید،صدای خانومِ ... یا اَبتاه ... چهل نفر ... در شکست ... چهل تا اومدن تو ... اما زهرا رو ندیدن ... بخودشون گفتن ، آلان داشت حرف میزد ... در افتاد ... چهل تا حرومی ... (بگم یا نه ...؟) تا میخواست مادرتون داد بزنه یکی رد میشد ... آخری که رد شد داد زد، فضه خُذینی ... (نگین روضه باز خوند ، نه این روضه کوچه هست)
همه روضه ها باید ختمِ به کربلا بشه ... اینجا چهل نفر ... کربلا ده تا اسب ... هر اسب چارتا نعل داره ... کار بجایی رسید :
اسبها سهم زیادی ز تنت را بردند ...
لذا اربعین،زینب اومد کربلا هنوز به قبرا نرسیده بود با صورت اومد زمین ... دویدا ... خانم ، خانم ، اینجا که قبری نیست؟ قبرا جلوست گفت برو کنار ... کجا بودی ، صبح یازدهم یا عصر عاشورا تمامِ صحرا ... ببین این تکه پیراهنِشِ ... همۀ صحرا بویِ حسین رو گرفت ... حسین ...
#حاج_حیدر_خمسه
#تخریب_بقیع
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
khamse_babolharam.ir.mp3
3.58M
🍁🍂*روضه و توسل بسیار جانسوز _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_حاج حیدر خمسه*🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•