•
روضه کوتاه و ویژۀ ایام #فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها
* وصیت هاشو کرد به علی، علی جان! شب ها بالا سر حسینم،ظرفِ آب بذار...گفت:فاطمه جان! خیلی زود داری از کنار من میری،اینجوری نبود قرارِ من و تو...راوی میگه: آخرین سنگِ لحد رو که علی میخواست بذاره،..گفت: زهرا! یه قراری با هم گذاشتیم...چه زمانی...*
خوشی ز عُمر ندیده خدا نگهدارت
صنوبری که خمیده خدا نگهدارت
قرار بعدی ما ظهر روز عاشورا
کنار رأس بریده خدا نگهدارت
*چه زمانی؟ "الشمر جالسٌ علی صدره..."
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
.
زهرای مرضیه صدا زد؛ علی جان بیا ، این زن و شوهر ، دختر عمو پسر عمو ، خلوت کردن،آخرین حرف ها رو به امیرالمومنین داره میرنه، اول فاطمه گریه کرد ، دست در گردن مبارک مولا انداخت ، صدا زد : *صدق رسول الله ...* یعنی چی ؟!! علی یادته بابام گفته بود اولین نفری که به من ملحق میشه منم ؟ الان بابامو خواب دیدم ،فرمود فاطمه جان دیگه چیزی نمونده ،شب آخره دیگه داری میای نزد ما ، تا این جمله رو گفت نمی دونم تاریخ نوشته چه غصه ای تو چشمان علی دید که بلافاصله فرمود :"ابکنی یا اباالحسن" علی گریه کن ... گریه کن ... علی هم گریه کرد بعد بی بی دوعالم دست شکستشو بالا آورد این اشک علی رو پاک می کرد به چهره مبارک می مالید ،صدا زد زهرا جان این چه کاریه؟ فرمود علی جان از بابا پیغمبر شنیدم اشک مظلوم شفای هر دردیه ، اشک مظلومو آگه کسی به بدنش بماله سپر بلای آتش دوزخه ، منم میدونم تو این مدینه مظلوم تر از تو کسی نیست .....
الله اکبر ... علی جان : "غسلنی باللیل، حنطنی باللیل و کفنی باللیل والدفنی باللیل ...... امان امان ... می دونم منتظر کربلایی ، معطلت نمی کنم ..... همه ی وصیت هاشو کرد بعد سفارش کرد علی جان:"ولاتنسی قتیل العدا بطف العراق... " همه بچه هارو سفارش کرد اما بین این بچه ها حسین من یادت نره .... یه روزی اونو کربلا می کشن ... آماده ای یا نه؟!! اومد کربلا یا نه؟ آری اومد ،فاطمه اومد ،
اومد کنار علقمه ... لذا عباس صدا زد :
هوسم بود که آید به برم ام بنین 2
مادرت فاطمه آمد عوض مادر من
*هر جا نشستی سه مرتبه ناله بزن یا زهرا ........*
............
خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت
صنوبری که خمیده خدا نگهدارت
قرار بعدی ما کربلا زمان غروب
کنار رأس بریده خدا نگهدارت
* چه ساعتی؟ " وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ" *
مادرش آمده گودال نچرخان بدنش
استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم
* مادر یه طرف، خواهر یه طرف،یه گوشه ای هم دختراش، وسط هم داره دست و پا میزنه حسین...*
.
#روضه_حضرت_زهرا #فاطمیه
شب ِ شهادت ِ بذار یه جور دیگه سلام بدیم:*
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَکْسُورَةِ ضِلْعُهَا، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا،السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا
*شب ِ شهادت ِ، اگه شبش نبود نمی گفتم همین الان،وای مادرم،وای مادرم....*
ممنونم اگر نروی می میرم اگر بروی
*شب شهادت بی بی جانمون حضرت زهراست، امشب همه ی جلسه از ابتداش یا زبانحال ِ علی ِ، یا زبانحال فاطمه است.جای ِ دیگه هم نمیریم، امشب یا علی گریه می کنه زهرا حرف میزنه، یا زهرا گریه می کنه علی حرف میزنه،حالا امیرالمؤمنین داره با زهراش حرف میزنه:*
@@@
*نُه سال هر کاری کرد فاطمه نگاش به علی بود، اصلاً چشم از علی بر نمی داشت، علی چشم از فاطمه بر نمی داشت، نگاه نکنید دو سه ماه آخر رو گرفت از علی*
@@@
*چه جوری دلت میآد بری امشب؟ کجا می خوای بگذاری بری؟*
@@@
* تا حالا این زن و شوهر اینجوری با هم حرف نزده بودند، امشب روایت میگه: بی بی به فضه گفت: فضه بچه هام رو ببر، می خوام با علی راحت حرف بزنم، فضه بچه هارو برد، مولا وارد حجره شد، دید خانمش تو بستر افتاده، علی بیا جلو، اومد بالا سر ِ زهراش، یه نگاه کرد... "بخونم زبانحالش رو، بخونم یه ذره دلت بیشتر بسوزه؟ اشک بیاد، حیف ِ شب ِ آخر"*
اشک غریبی چکیده،بوی جدایی وزیده معلوم ِ از حال و روزت، شب ِ شهادت رسیده
*منتخب عوالم، منهاج الدموع نقل میکنه:میگه اینجا بی بی به علی گفت: علی جان یه خواهش ازت دارم، علی جان با این دو دستت آروم سرم رو بغل کن،سرم رو بذار رو سینه ات می خوام باهات حرف بزنم. "قربونت برم مادر دیگه جون نداشتی خودت بلند شی" علی دیگه نا ندارم، سر رو بغل کرد،اشک داره می ریزه فاطمه*
@@@
*دید حال ِ علی منقلب ِ،گفت: آقاجان،قربونت برم بذار من یه ذره باهات حرف بزنم."امشب روضه ی من روضه ی نگرانیهای یه مادر ِ دم ِ رفتن ِ، امشب می دونی مادر ما نگرون چی بود؟ هر مادری می خواد بره نگرانه،یه نگرانی برا خودش داشت، چند روز ِ پیش این نگرانی رفع شد، تا نگاهش به تابوت افتاد یه لبخند زد، خیالم راحت شد حجم بدنم رو کسی نمی بینه، دیگه نگران نیستم خدا رو شکر.دیگه نگران چی بود؟امشب به خاطر بی بی یه قدم بگذار، وسط روضه باید پند بگیری، باید درس بگیری، چه اتفاقی می افته شب شهادت امیرالمؤمنین می فرمایند:فاطمه دیگه نگران چی هستی؟ علی جان، بچه هامو می بینم دارم اشک می ریزم،علی جان نگران گهنکارای امتم هستم،از خدا خواستم: "یَغْفِرُ لِعُصَاةِ اُمَّتی" فاطمه شب شهادت میگه:خدایا به حق اشک چشم بچه هام گنهکاران امت ِ من رو ببخش،دست ِ اونها خالی ِ. حالا من امشب قول بدم بگم مادر نگران نباش،دیگه قول میدم سمت گناه نرم، مادر نگران ِ من و تو بوده دم آخر.دیگه نگران چی بود؟روایت میگه:نگران ِ علی بود،یه نگاه کرد مولا دید بی بی به پهنای صورت داره اشک می ریزه، علی جان: "أَبْکِی لِمَا تَلْقَی بَعْدِی" علی جان نگرانم بعد از من با تو چه می کنند. تو دیگه یار نداری،طرفدار نداری.نگران بچه هاش هم بود،یه نگاه به علی کرد،صدا زد:علی جان،"أَبکنِی وَأَبک لیتَامی" علی برا من و یتیم هام گریه کن، "وَلاتَنْس ِقَتیلَ العِدَاء بطَفِّ الْعِرَاق"ِ. علی جان حسینم رو یادت نره*
ای تشنه لب حسین حسین حسین عشق زینب حسین حسین حسین
شب شهادت، بی بی ِ ما به امیرالمؤمنین گفت: وَلاتَنْس ِقَتیلَ العِدَاء بطَفِّ الْعِرَاقِ. بیا من و تو هم یه عهد ببندیم،همه دستاشون رو بدهند به هم، بیایید همه با هم یه قولی به بی بی بدهیم،دست هم رو می گیریم،یه عهد می بندیم، مادر جان، ما هم امشب عهد می بندیم حسینت رو فراموش نمی کنیم،بلند بگو: حسین...." ابد والله یا زهراء ما ننسی حسینا" ماهم حسینت رو فراموش نمی کنیم، نه فقط من و تو، خود اهلبیت هم حسین رو فراموش نکردند،زهرا با روضه ی حسین جون داد،پیغمبر هم با روضه ی حسین جون داد، دم آخر ابی عبدالله رو سینه اش بود جون داد،امیرالمومنین هم شام بیست و یکم با حسین جون داد، امام حسن هم " لا یوم کیومک یا اباعبدالله" گفت.امام سجاد،امام باقر،امام کاظم،امشب ببرمت حرم ِ امام رضا،روزی ِ امشب ِ مارو امام رضا بده. آقا جان شما همه رو بردی کربلا،صدا زد:" إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ" چرا میگم امام رضا؟ می خوام امشب پاک پاک بری بیرون،چرا "فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ" فرمود: "فَإِنَّ الْبُکَاءَ عَلَیْهِ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ." امام رضا راه رو به من و تو نشون داده،نسخه رو امام رضا پیچیده، که گناه داری،روسیاهی،" ذُّنُوبَ الْعِظَامَ"راه پاک شدنش فقط گریه برای حسین ِ،چشم آقا،چشم،جون بخواه
. کجا بریم گریه کنیم؟خودت روضه بخون یا امام رضا، خود ِ امام رضا روضه خونده،چی روضه ای خونده؟ "فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ". مثل مذبوح سر ِ حسین مارو بریدند،حسین.... من از امام رضا عذر میخوام،آقا شما گفتید،مگر نه من جرأت نمی کردم،بابا مذبوح تکلیفش معلوم ِ، روضه ی من یه شباهت ِ،یه فرق ِ،آدم رو میکشه،شباهت اینه:ما رسم داریم،یه قربونی رو بخوان ذبح کنند،همه دورش حلقه می زنند،همه خوشحالند، هر کی میگه:یه سهمی از این قربانی مال منه،کربلا دور ِ حسین حلقه زدند، اخنس گفت:عمامه اش مال من، خولی گفت:سربریده اش مال من، یکی گفت:انگشترش مال من، یکی گفت:پیراهنش مال من. این ها شباهت بود، حالا فرقش رو گوش بده:ما رسم داریم،قربانی رو بخوان ذبح کنند،آبش میدن،آبم نخوره لب هاش رو به زور خیس می کنند، رو به قبله اش می کنند،آخ بمیرم برات:"السلام علیک مذبوح من القفا" حسین..
.
#روضه_حضرت_زهرا #فاطمیه
.
#روضه_فاطمیه ۶
«السَّلامُ علیکِ یَا فَاطِمَة الزَّهرا یَا بِنْتَ رَسُول الله.»
از مظلومیت زهرا(سلام الله عليها) مخفی بودن قبر اوست طوریکه حتی زمان شهادتش نیز مخفی است.
اما چرا باید یادگار پیغمبر زمان، مکان و محل دفنش مخفی باشد؟! در نقل آمده است امیرالمؤمنین علی علیه السلام میگوید، آمدم کنار زهرای مرضیه سلام الله علیها؛ امام حسن، امام حسین، زینب و ام کلثوم از اتاق بیرون رفتند، تعبیر اینست: «أَخْرَجَ مَنْ کَانَ فِی الْبَیْت»[1] امیرالمؤمنین فرمودند: بچهها بیرون بروید برای اینکه مادرتان زهرا میخواهد وصیت کند.
امام علی(ع) نشست کنار زهرای مرضیه «و ضَمَّ رَأسَها علی صَدْره» زهرای مرضیه شروع کرد به وصیت کردن، اولین مطلبی که گفت این بود علی جان! از من راضی هستی یا نه؟! اشک در چشمان علی حلقه زد و فرمود: فاطمه جان! تو حتی یک بار مرا ناراحت نکردی. «فَوَ اللهِ... لَا أَغْضَبَتْنِی» به خدا قسم فاطمه یک بار ناراحتی مرا بر نیانگیخت. «لَا عَصَتْ لِی أَمْرا» در هیچ امری با من مخالفت نکرد.
به امیرالمؤمنین میفرمود: «اِن کُنْتَ فی خَیْرٍ مَعَک ان کُنْتُ فی شَرٍّ مَعَک». «رُوحِی لِرُوحِکَ وِقَاءً وَ نَفْسِی لِنَفْسِکَ فِدَاء» علی جان! زهرا فدایت گردد! هر چه تو بگویی من مطیع هستم. آری، عمل زهرا شاهد بر این گفته است زیرا جانش را در راه علی داد.
اما علی جان سفارش هایی دارم، نخست اینکه مرا شب غسل بده، شب کفنم کن و شب بدنم را به خاک بسپار؟! مگذار آن دو نفر بر بدنم نماز بخوانند و در تشییع جنازهام حاضر گردند. علی جان! وقتی بدنم را به خاک سپردی، زود از کنار قبرم نرو؛ «اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی» بالای سرم بنشین، برایم قرآن و دعا بخوان! لحظه نخست دفن و قرار گرفتن در قبر، لحظهایست که انسان احتیاج به مونس دارد،[2] چه مونسی بالاتر از امیرالمؤمنان.
ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَاتَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاق[3]
علی جان! برای من و یتیمانم اشک بریز و گریه کن! حسینم را فراموش نکن و از یاد مبر!
پیراهن خود، در غم من چاک مکن
از فاطمه یادگار اگر میخواهی
جز نیمۀ شب جسم مرا خاک مکن
خونهای مرا ز روی در پاک مکن
علی جان!
مرا غسل چو نیمه شب به پیش کودکان دهی/ مبادا سینۀ مرا به زینبم نشان دهی
علی جان! مبادا بچه هایم تنها بمانند و احساس غربت کنند! یا بقیة الله! یا فاطمة الزهرا شما سفارش کردید که کسی سر بچههایت داد نزند تا آنها احساس غربت نکنند و آنها تنها نمانند؛ اما نبودی کربلا تا ببینی نازدانههای حسینت را چگونه با تازیانه رو به روی بدن مقدس بابا میزدند.
«وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.»
پی نوشت(منابع) :
[1]. بحارالانوار، ج43، ص 191.
[2]. بحارالانوار، ج43، ص 134؛ کشف الغمه، ج1، ص 362.
[3] بحارالانوار، ج79، ص 27؛ سوگنامه آل محمد، ص 29.
.
بروزترین
کانال مداحی اهلبیت ع 👇 ایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
.
#روضه_متنی
وداع حضرت زهرا با مولا
شب #شهادت_حضرت_زهرا
💠
عجیبه به خدا این زن و شوهر زندگیشون رو با حسین شروع کردن، زندگیشونم با گریه ی بر حسین تموم کردن ،گفتم و التماس دعا ، وقتی پیغمبر همه رو مرخص کرد اسماء بنت عمیس کنار امیر المومنین و حضرت زهرا بود پیغمبر اسماء رو هم مرخص کرد دست فاطمه ش رو داد تو دست علی ، فرمود : "هذه بقیه الله و بقیه رسوله" این امانت خداست اینو نمیخوام بگم ، هنوز دست فاطمه تو دست علی بود یه وقت دیدن پیغمبر تو گوش علی و فاطمه جمله ای فرمود این زن و شوهر شب اول زندگیشون تا صبح گریه می کردن ،چی فرمود؟!! فرمود علی جان، فاطمه جان ، خدا به شما یه حسینی میده ، کربلا تشنه لب سر از بدنش جدا می کنن ، فهمیدی چی گفتم ؟هنوز ابی عبدالله به دنیا نیامده بودا" ای اونایی که می خواید زندگیتونو تازه شروع کنید از این آقا درس بگیرید" بهار زندگی که با ابی عبدالله شروع بشه با اونم حفظ میشه
این شروع زندگی این زن و شوهر بود، پایان شم بگم ، اومد کنار بستر فاطمه ش، دستشو برد زیر سر خانمش ، این خانمی که مدت هاست تو بستر بیماری افتاده ، دیگه حتی دست به دیوارم نمی تونست راه بره ، چه کرد؟ با زحمت بسیار سر فاطمه شو بالا آورد، دید خانمش داره اذیت میشه ، علی خم شد. این نگاه ها به هم گره خورد تا نگاه به صورت زهرا کرد "فبکی ابوالحسن" شروع کرد گریه کردن ،صدیقه ی طاهره هم تا نگاش به امیر المومنین افتاد فرمود: :"ابکنی یا اباالحسن وبکن الیتاما" علی جان گریه کن ،بر یتیمان منم گریه کن ، اما یکی از یتیما رو بیش از همه سفارش کرد ، فرمود:"و لاتنس قتیل العدا بطف العراق" اون شهید دشت کربلا رو فراموش نکن ، چی میخوای بگی حالا ؟به امیرالمومنین عرضه بداریم آقا جان تا قیامت ما حسینتو فراموش نمی کنیم ، همینطورم شد ، اگر چه سفارش فاطمه به علی بود حسینمو فراموش نکن اما کربلا جلوتر از همه زهرا به سینه میزد ، ان شاالله مادر ندیده باشه ،چیو ؟؟؟
والشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ.......
حسین .......
#حجت_الاسلام #میرزامحمدی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#وداع
💠
خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت
صنوبری که خمیده خدا نگهدارت
قرار بعدی ما کربلا زمان غروب
کنار راس بریده خدا نگهدارت
.
بروزترین
کانال مداحی اهلبیت ع 👇 ایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
.
#شور
#جواد_مقدم 🎤 🎧
پناه میبرم شبیه بچگی به چادر مادرم
پناه میبرم ، پناه میبرم
اگه میگرده دل من ، دور سر امام حسن
حسینی ام مسلماً دعای مادره
اگه امام رضایی ام ، کبوترم هوایی ام
یه عمره کربلایی ام دعای مادره
منه بی تابو یادتون نره
دعای تو دعای حیدره
خدا هم با تو مهربون تره
تموم مادرا فدای تو
فدای مهربونیای تو
بهشت من به زیر پای تو
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
پناه میبرم شبیه بچگی به چادر مادرم
پناه میبرم ، پناه میبرم
میراث تو امام حسین ، روی لبم سلام حسین
اگه شدم غلامحسین دعای مادره
حکایت یا فاطمم ، یعنی شهادت لازمم
راز شهید حاج قاسم هم دعای مادره
شهادتی که باب رحمته
قبول شده ترین زیارته
تموم حرف تو ولایته
سعادت اینه یه نوکرم
از این حسین حسین نمیگذرم
باید بشم مدافع حرم
شاعر : #محمد_اسداللهی
#شور #امام_حسین
بروزترین
کانال مداحی اهلبیت ع 👇 ایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
واحد؛ مهر مادرانه.mp3
1.44M
#فاطمیه
#واحد
🔹مهر مادرانه🔹
ای سبب خلقتِ نور زمین و زمان
آیهای از نور تو، روشنی آسمان
صبح ازل جلوهای از جَلَوات تو بود
نور تو بر این جهان، میرسد از لامکان
ای شده روشن از نورت، چشم آدم
تاج سرت شد یا زهرا، نور خاتم
نور زمین و زمانه از تو
لطف بیکرانه از تو، ای بیپایان
شور و شکوه تو حیدرانه
ای مهر تو مادرانه، همچون باران
«انسیة الحورا، فاطمة الزهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مدح تو در کوثر و وصف تو در هل اَتی
معترفِ قدر تو، سلسلۀ انبیا
مسجد و محراب تو در وسط کوچه بود
ذکر اذان تو شد، حیّ علی المرتضی
خط امامت با خونت باقی مانده
تا به ابد دین مدیونت باقی مانده
زندگیات مملو از حماسه
شد در زینبت خلاصه، صبر و غیرت
خون حسینت فدای دین شد
راهش راه مؤمنین شد، راه عزّت
«انسیة الحورا، فاطمة الزهرا»
شاعر: #محمدرضا_رضایی و #رضا_ابوذری
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.♣️😭♣️
بروزترین
کانال مداحی اهلبیت ع 👇 ایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شور_حماسی #حضرت_زهرا
#فاطمیه ۱۴۰۰
#کربلایی_علی_رضایی
1⃣
خطِ مقدمِ جبهه ی علی ؛ فاطمیه
اولین واژه ی صفحه ی علی ؛ فاطمیه
اسمِ ما هست تو سیاهه ی علی ؛ فاطمیه
مثلِ شما پیروِ امامم خانوم جان
الحمدلله برات غلامم خانوم جان
علتِ سینه زنیم یه بغض دیرینه س
منتظرِ روز انتقامم خانوم جان...
ای اجل بده به ما مهلت
بشنوم بانگِ انا القائم
پسرش میاد و میگیره
انتقام از اون دوتا ظالم
اون که تو کوچه زد و در رفت
ضربه میخوره فقط دائم
ضربه ای که مو نمیزنه با...
ضربه ی قمرِ بنی هاشم
انا منَ المجرمین منتقمون
2⃣
سینه ی سینه زن تنگ شده برا فاطمیه
روضه ی مورد علاقه ی خدا فاطمیه
مَحرما رو علی میزنه صدا فاطمیه
به دردِ کارِگری که میخوردم خانوم جان
امام حسن منو اینجا آوردم خانوم جان
یه روزی نیست لعنِ دشمنت رو نگم من
بدون بغضِ اون دوتا میمیردم خانوم جان
در و دیوار همین هیات
میدونن که من چقد واسه ت
سینه مو دادم جلو گفتم
ای به دشمنِ علی لعنت
کِی میاد اون روزی که بچه ت
جلو چشمای همین اُمت
بسوزونه بدن نحسِ
دومیِ پستِ بی غیرت
انا من المجرمین منتقمون
.
♣️😭♣️
بروزترین
کانال مداحی اهلبیت ع 👇 ایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
كربلايی حسين طاهری_سیاهپوشان فاطمیه97 - 25 دی - زمینه - ای روی تو ماه تمام-1547643127.mp3
33.81M
🎙#کربلایی #حسین_طاهری
ای روی تو ماه تمام
مادر سلام سلام ای مادر
یا فاطمه از این غلام
بر تو سلام سلام ای مادر
من از تو فاطمیه ها رزقِ
یه سالم و میگیرم ای مادر
پیراهن مشکی برات میپوشم
بار غمت رو دوشم ای مادر
فاطمیه ها منم مثل بچه سیدا
اسم تو رو میزنم صدا یا زهرا
از غم تو من ،هر چی که بگم بازم کمه
فاطمیه ها میشه مثِ عاشورا
سلام بانوی علی ، سلام مادر حسن ، سلام مادر حسین سلام
السلام علیکِ أیتها السعیدةُ الجلیلةُ الجمیلة
بات الأحزان الطویله فی المدة القلیلة
المجهولة قدرها ، المخفیة قبرها
المکسورة ضلعها ، المدروبة وجهها
المقتول ولدها
سلام بانوی علی ، سلام مادر حسن ، سلام مادر حسین سلام
ای نام تو ختم کلام یار امام سلام ای مادر
ای هستی و دردانه خیر الأنام سلام ای مادر
ای راز خدا برای خلقت از تو گرفته عزت این عالم
ای نور لایتناهی مادر مدیون تو از آدم تا خاتم
دور چادرت گرم طوافن فرشته ها
ای پاره جان مصطفی مادر جان
ای نماز تو بی ریاترین ترانه بندگی و معنی صفا مادر جان
سلام بانوی علی ، سلام مادر حسن ، سلام مادر حسین سلام
آیینه عشق و حیا مولاتنا أنیس الحیدر
ای تا ابد دلداده شیر خدا سلام ای مادر
کاش می شد گوش نگاهی مادر به نوکرت بندازی این شبها
کاش می شد یه سنگ قبری داشتی زیارتت میکردم یا زهرا
کاش دعا کنی که نوکرت سر به راه بشه قیامتم رو سیاه نشه ای مادر
روز محشرم تو اون هیاهو و همهمه سوا کنی مارو از همه با حیدر
سلام بانوی علی ، سلام مادر حسن ، سلام مادر حسین سلام
♣️😭♣️
بروزترین
کانال مداحی اهلبیت ع 👇 ایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
بروزترین
کانال مداحی اهلبیت ع 👇 ایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
4_6001143659926390498.mp3
2.16M
دلداده حسین:
متن مداحی شهر مدینه اذانشم درد آوره:
شهر مدینه اذانشم درد آوره
دل خوشیم اینه دیگه روزای آخره
برا حسنم دیگه سفارش نکنم
شب پیش حسین کاسه آب یادت نره
راهیم خوشحالم کن علی
بیا این دم آخر حلالم کن علی
علی نبینم مرد خونم عزاداره
جانشین من یه دختر خونه داره
بگو یه نفر میخ و ز در دربیاره
از من که گذشت برا زینب خطر داره
کاشکی باز خونه پر خنده بود
کاشکی من میمردم ولی محسن زنده بود
قدر عافیت اون که مریضه میدونه
نعمت آب و دهان روزه میدونه
الهی خدا برا کسی نیاره ولی
درد تاول و هر کی بسوزه میدونه
یا مولا من و شرمنده کن
تا راحت بمیرم یه بار دیگه خنده کن
وقت راه رفتن زانوی من درد میگیره
وقت در وضو بازوی من درد میگیره
شنیدم اشک مظلوم شفاست
اما شفای درد من فقط پیش باباست
🖤🖤🖤◾️◾️◾️
بروزترین
کانال مداحی اهلبیت ع 👇 ایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
1_1322395675.mp3
9.52M
از چه مادر سر تو بر زانو گرفتی
از چه مادر سر تو بر زانو گرفتی
پیش من از چهره ی خود رو گرفتی
در سحر وقت نماز شب به ناله
دست خود آهسته بر پهلو گرفتی
یادم آمد بودی با عَدو رو در رو
اشک چشمت جاری همچو خون پهلو
خون پهلو دارم خود حکایت از غم
گوئیا میبندی بار رفتنم
گریه ها با چشم تارت ، از دعا بگذشته کارت
آرزوی مرگ داری از خدا با حال زارت
... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ...
با چه رویی زد عَدو سیلی به رویت
با غلاف و تازیان آمد به سویت
چادرت خاکی ، تنت مجروح و زخمی
بوی آتش میدهد هر تار مویَت
بر سرم با دستت بی رمق زن شانه
بوسه زن بر روی دختر دُردانه
خون پهلو دارم خود حکایت از غم
گوئیا میبندی بار رفتنم
ای تمام هست و بودم ، مادر صورت کبودم
در فشار درب و دیوار کاش من شاهد نبودم
... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ...
میکنم بر تو وصیت جان مادر
میزنی آتش به من با دیده ی تر
یاریَم کن بشنو از من این سفارش
زینبم جان تو و جان برادر
امتداد این غم کربلا پا برجاست
دِه حسینم یاری ، او غریب و تنهاست
روی صحرا پیکر او ، بر سر نیزه سر او
جای زهرا مادری کن بوسه زن بر حنجر او
... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ...
کربلا منظومه ی احساس داری
یک رقیه کودکی چون یاس داری
حفظ معجر کن مخور تا که مادر
شیرمردی همچو یک عباس داری
روی تل میبینی خنجری بر حنجر
شمر دون میبُرَد از حسین من سر
غرق در خون خسته بی حال ، ناظری بر حال و احوال
کـن مرا یاری میان ازدحام و حول گودال
... مهربان ای مادر من ، مهربان ای مادر من ...
🖤🖤🖤◾️◾️◾️
@nohevarozechahardahmasomsogh
🕯ای نام تو از نام خدا
🖤يا حضرت زهرا (س)
🕯ذكر تو شفای دردها
🖤يا حضرت زهرا (س)
🕯از بهر خدا به ما كن نظری
🖤یا حضرت زهرا (س)
🕯حاجات همه روا نما
🖤يا حضرت زهرا (س)
🕯 #ایام فاطمیه و شهادت
حضرت فاطمه سلام الله علیها تسلیت 🏴
️️ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ ـ
هدایت شده از اشعار صلوات ودعای پایان مجلس
🔰#سندیت حدیث شریف کساء
واقعه حدیث کساء (جمع شدن وجود مقدس #پنج تن زیر عبای #پیامبر صلی الله علیه و آله و نازل شدن آیه تطهیر)، از مسلّمات تاریخ است و در صدها منبع معتبر از شیعه و سنی نقل شده است.
🌾#فاطمه الزهرا سلام الله علیها، (تالیف علامه امینی)
.
پژوهشها نشان میدهد متن حدیث کسایی که در بین ما رواج دارد از سندیت قابل اعتمادی برخوردار است.
مراجع بزرگ شیعه، نظیر آیت الله بروجردی، آیت الله مرعشی، آیت الله بهجت و... هم خودشان ملزم به خواندن حدیث کساء بودهاند و هم دیگران را به این حدیث نورانی توصیه می کردند.
حدیث کساء کلید حل مشکل ها، (تالیف آیت الله مهدی پور)
✨#معجزات حدیث کساء
معجزات حدیث کسا آن قدر زیاد است که باید برای آنها، دهها جلد کتاب نوشت. در اینجا فقط به یک نمونه کوچک اکتفا می شود:
داماد مرحوم آیت الله خوانساری نقل میکند:
یکی از ارمنیهای تهران، به مشکل بزرگی برخورده بود که به هیچ وجه حل نمیشد. سرانجام با مراجعه به یکی از مسلمانان، تصمیم گرفت در منزلش حدیث کسا خوانده شود. چند روز بعد دوباره سراغ همان شخص رفت و گفت: میخواهم مسلمان شوم!
حدیث کساء آنچنان معجزهوار گره از کارش باز کرده بود که تصمیم گرفته بود مسلمان شود.
آن ارمنی به دست آیت الله خوانساری مسلمان شد و آیت الله خوانساری فرمودند: اینها همه از برکات حدیث کسا است.
حدیث کسا و آثار شگفتی ص ۱۰۹
وقتی غریبهها از حدیث کسا حاجت میگیرند، شیعیان نباید از این گوهر ارزشمند غافل باشند؛
خصوصا برای بزرگترین حاجت عالم، یعنی تعجیل فرج 🌿🌾🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀▪️مـــــدینه ؛ شـــد گـُل یاسَت کجا نیلوفری
کدامین کوچه دارد داغ مـرگ مادری
▪️🥀مـــــدینه ؛ در کــــجاستمــزار فاطمه
کـــجا گــــشـته خـــزان، بـهار فاطمه
🥀▪️مدینه ؛کوچه هایت بــوی زهرا می دهد
نشان از غربت شبهای مـولا می دهد
🥀▪️مـــــدینه ؛ در کــــجاستمــزار فاطمه
کـــجـا گــشتـه خـــزان، بــهار فاطمه
🥀▪️ مــدینه ؛در کدامین کوچه زهرا را زدند
کجا در پیش طفلان یار مولا را زدند
🥀▪️مـــگر آنــجا علی، دو دستش بسته بود
کــه زهـــرا نـــالــه دلــش آهسته بود
▪️🥀 سکوتت ای مدینه می زند بر جان شَرر
سخن بــا ما بگو از قصه دیوار و در
🥀▪️بـــــگو از غــــربت امـــــــیر المومنین
بـــگـو شــد فــاطـمـه کجا نقش زمین
▪️🥀مـــــــدینه ؛ ای گـــــواهِ اشک پنهان علی
به دامانت نهان شد دستـه گلهای علی
▪️🥀 فاطمه، یا فاطمه، یا فاطمه
@nohevarozechahardahmasomsoghandi