eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه فاطمیه را امسال، خون گرم شهید می خواند روضه فاطمیه را امسال خون گرم شهید میخواند حال پهلو شکسته را یاران یار پهلو شکسته میداند حاج قاسم! چو لاله های دگر از ازل، داغدار زهرایی گفته بودی که فاطمیه‌ی بعد نیستی! در کنار مولایی ابروانت صلابت شمشیر چشمهایت تلاوت باران در دلت آتشی قدیمی بود داغِ جاماندن از صف یاران بر مزارت نوشته ای: سرباز تا چنین ساده، جاودانه شود نور بودی و حضرت زهرا خواست تدفین تو شبانه شود مثل امشبی زهراروآماده کرد،کمک حالی نداشت فقط اسماکنارش بوداسماآب میریخت علی غسل میداد بریزآب روان اسما ولی آهسته آهسته دلشب درخونه بازشدجنازه بیرون آمد،دوتاسه تابچه دنبال جنازه میدویدن به سروسینه میزدن،این فاطمیه خیلی ذهن منودرگیرکرده همش باخودم میگم وقتی میخواستی دفن کنی مردی کنارت نبودکی بودشمابگیدبه من سلمان وابوذرکه نامحرم بودن،وقتی امیرالمومنین داخل قبررفت چه کسی این بدن روبه دست علی داد😭 تو همیشه شهید بودی و حال زنده تر از همیشه با مایی با همین دستهای غرقه به خون تو علمدار فتح فردایی اربااربا شدی به راه علی تا در این جبهه باز جمع شویم موج در موج در صف پیکار چون صفوف نماز جمع شویم اربااربا شدی که پیش ستم لحظه ای سر فرو نیاندازیم این صدای رسای غیرت توست: اهل سازش شویم می بازیم زنده از خون تو شده بغداد زنده از خون تو شده صنعا اینک این حنجر بریده توست گرم فریادمرگ آمریکاست مانگیریم یک نفس آرام تانگیریم انتقامت را سحری رابه مسجدالاقصی میرسانیم ماسلامت را حاج قاسم قیامتی کردی بال وپرسوخته خداحافظ توبه زهراسلام مابرسان روزشهادته امروزبچه هاش طعم بی مادری ومیچشن،علی امروزتنهاترازهمیشه س زهرارفتی علی وتنهاگذاشتی ،ااای حاج قاسم توبه زهرابگوکه سوخته ای شعله درشعله ازغم آن در،،این درنیم سوخته ماروبیچاره کرده توبه زهرابگوکه جان دادی لحظه لحظه به غربت حیدر میخوام شهادت امیرالمومنین براتون روایت کنم باراول شهیدشدحیدر باندای غریب یاابتا یک نفربین درودیوارمونده بودیه نفربین درودیوارصدامیزدیاابتا(هکذا یفعل وابنتک )بیاببین بادخترت چی میکنن،خودشم تعریف کردگفت چه اتفاقاتی افتاده( ورکل الباب بالرجله )چنان بالگدبه این درزد (وانا حامل )بارداربودم ای کاش همین جاختم میشدجلواومددلش آروم نشداگه روزشهادت نبودمحال بودبگم( فیضربنی بیده) نه یه بارنه دوبارهمش به صورتم میزد،انقدرابن ضربه محکم بود گوشواره هام پراکنده شدیازهرا😭 اخ بمیرم ابنجابه نفردیگم صدازدیافضه خذینی فضه بیابه دادم برسم والله اگه امروزروضه نخونیم شایدضررکنیم شایددیگه بعدانتونم روزشهادت برات نوکری کنم اخ بمیرم همین جورکه روزمین افتاده بوددیدریختن داخل حالازیردست وپامونده علی روبردن طناب به دست مولاش بستن باهزار زحمت ازجابلندشدحال خوبی نداشت من نمیدونم اگه دخترش ازکربلا بیرون اومدبه سمت قتلگاه میدویدهی زمین میخوردهی بلندمیشدابنجام احتمالا مادرش وقتی دنبال حیدرمیدویدازسینه اش خون میچکیدهی باصورت به زمین میخورد،، باراول شهیدشدحیدر باندای غریب باابتا باردوم شهیدشدچون دید جای سیلی به صورت ماه نفسم حبس شددلم لرزید وای اگرچشم خویش وانکند همه امن یجیب میخواند خانه بی فاطمه خدانکند اون لحظه که اومدکناربسترش نشست زهرادردمیکشیدروایت میگه.. دربسترافتاده بودازشدت دردبه چپ وراست میغلتیدبه خودش میپیچیدعلی همش باهاش حرف میزدجواب نمیداد،سرش روبلندکرداولین باره این جمله ازمن میشنوید،سرزهراروبه سینه چسبانیدفقط یه جمله گفت اگه میخوای وصیت کنی بگو علی جان منوشبانه غسل بده شبانه کفنم کنیدعلی بعضی هانمیخوام بیان ازشون راضی نیستم،یه وقت زهراصدازدعلی جان برای من تابوت درست میکنی؟ غمت انداخته مرا ازپای ،من دیگه علی سابق نیستم ببین افتاده شدم شکسته شدم چشم بگشا که میروم ازدست ای فدای نوای تسبیحت بی توتسبیح هرشبم آه است زهرای من خورشیدخانه ام کارمن سخت میشودبی تو راحت روح من خداحافظ شبنم گریه ام به چهره توست گل مجروح من خداحافظ 🤲
1_726459984.mp3
16.9M
▪️روضه را یک شهید می خواند (روضه) 🎙بانوای: 🏴 ویژه اولین سالگرد شهادت حاج
4_5929131506642455557.m4a
680.2K
◾شور سینه‌زنی فاطمیه ◾ملودی و سبک جدید ◾بنداول همرهم سوره‌ی کوثر بود دست من تو دست مادر بود از میان کوچه ها رفتیم چشم مادرم ولی تر بود فاطمه فاطمه مادر مادر(۴) ◾بنددوم مردک پست را تا دیدم بین کوچه بخود لرزیدم پیش من مادرم داد میزد بر سرخصم دون فریاد میزد فاطمه فاطمه مادر مادر(۴) ◾بندسوم پیش آون مردک پست دیدم چادرش را محکم بست دیدم ناگهان دیدم آنجا مادر رو زمین پیش چشمم زد پرپر فاطمه فاطمه مادر مادر(۴) ◾بندچهارم کوثر قرآن مثل حورا بود بین کوچه تنهای تنها بود راه بین کوچه مشکل بود صورت مادرم مثل گل بود فاطمه فاطمه مادر مادر(۴)
فاطمیه؛ انظروا الی امتی فاطمه.mp3
4.65M
قدم می‌ذاره به چشم محراب، زهرا نورانی میشه دنیا و عرش اعلی همه خوابند و زهرا بیدار میخونه الجارُ ثمّ الدار نماز شب خونده با زخماش زخمایی که جا موند از مسمار قنوت می‌گیره؛ بازوش درد می‌گیره رکوع که میره؛ پهلوش درد می‌گیره قیام می‌کنه؛ پاهاش نا نداره به سجده میره؛ ابروش درد می‌گیره فرمان خدا به همه عالمه اُنظُروا إلی أمَتی فاطمه __________________ پر از کبودی پر از تبه پا تا سر نمی‌گذره اما از نمازش مادر با هزار دردسر پا میشه با یه سرفه زخماش وا میشه هِی خودش میگه دارم میرم مگه این زهرا زهرا میشه می‌ایسته رو پاش؛ چشماش تار می‌بینه جوونه ولی؛ با سختی می‌شینه میگه ای خدا؛ مرگم رو برسون آخه بریدم؛ از شهر مدینه فرمان خدا به همه عالمه اُنظُروا إلی أمَتی فاطمه
خون جگر داد زد غریبی من را زهر بهانه ست کوچه کشت حسن را وای از آن مسجد و مرور بلایا بر سر منبر مغیره بود خدایا سبِّ علی میکنند و فکر بهشتند نامه بیعت به عمرو عاص نوشتند کشت مرا داغ کوثری که شکسته خاطره ی بغض مادری که شکسته حق بده هرروز زارزار‌ کنم من خاطره ی کوچه را چکار کنم من؟ آی کسی که سوال میکنی از من تا به کنون دیده ای کتک بخورد زن؟! پیش روی مادری که نور کهن داشت یک نفر آمد جلو که دست بزن داشت غصه همین بس بوَد که شانه به شانه دست به دیوار آمدیم به خانه دست پلیدی به ظرف کوثر من خورد بشکند آن دست که به مادر من خورد داغ زدند عاقبت دل پر او را با لگد انداختند چادر او را آنکه به کوچه شکست شیشه و بارش یک پسر هفت ساله بود کنارش کشت مرا آه سینه سوز حسینم روز کسی نیست مثل روز حسینم گرچه جگر بین طشت و حال خراب است کی سر من درمیان بزم شراب است گرچه به تابوت تیر اینهمه خورده پیرهنم را کسی بزور نبرده آی ابالفضل پیش زینبمان باش دختر حیدر کجا اراذل و اوباش؟! کاش که شمشیر بر تنم بنشیند خواهر من را کسی اسیر نبیند شاعر:
تا ذهن را با خاطره درگیر می کرد ناگاه رنگ صورتش تغییر می کرد خواب پریشان شبش را در خیالش خوب و بدون درد و غم تعبیر می کرد شاءن نزول آیه های چشم خود را با روضه های مادرش تفسیر می کرد گل های روی بالش زیر سرش را با اشک های چشم هایش سیر می کرد او داغ دیده در میان کوچه ای تنگ داغی که یک تازه جوان را پیر می کرد هر روز با خود زمزمه می کرد ای کاش در کوچه دشمن چند لحظه دیر می کرد یا کاش بعد از کوچه وقتی خانه آمد میخِ کجِ در را خودش تعمیر می کرد جعده، خیانت، زهر و...این ها علتش نیست روی جگر داغی دگر تاثیر می کرد می خواست مادر را برد از کوچه اما چادر به زیر پای دشمن گیر می کرد ▪️ ▪️ آئینه ای یک دست را در قاب تابوت مشت مهیب تیرها تکثیر می کرد... شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•رفت فرمانده و تو ماندی.. و توسل تقدیم به روحِ شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و همۀ آزادی خواهانِ جهان _ حاج مسعود پیرایش •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ باورش غیر ممکن است ولی فتنه ها باز قد علم کرده اند بی هوا مخفیانه در دل شب دست فرمانده را قلم کرده اند فکر کن امشب آن شب جمعه است نگرانی به احتمال قوی حاجی آمادۀ سفر شده و تو قرار است جانشین بشوی فکر کن زیر آسمان آن شب آن شبِ بی ستاره ی بغداد سر او روی دامنت باشد او که دور از وطن غریب افتاد رفت فرمانده و تو ماندی با این همه بارِ بر زمین مانده با خودت فکر کرده ای آیا کار تو چیست بعد فرمانده مانده ای با هجوم آتش ها در دل جبهه های گوناگون همه بر طبل جنگ می کوبن منتهی با صدای گوناگون جا نمانی از این قیام بزرگ جبهه را بی هیبت نگذاری گوش کن این صدای فرمانده است رهبرت را غریب نگذاری در هجوم هزار ها کوفی کربلایی بمان و عابس باش دم به دم پا به پای فرمانده جا نزن مهدی المهندس باش قلب لشگر اگر ز هم پاشید جنگجویی رجز نمی خواند این نظام این علم اگر افتاد حرمی در جهان نمی ماند فتنۀ عمروعاص را بشکن دل بده دست ذوالفقار علی نکند با خطایت من یا تو بشود کم از اقتدار علی مرد میدان اگر به خاک افتاد عرصۀ جنگ همچنان غوغاست منو تو مرد این مبارزه ایم خنجر انتقام در کف ماست نه بترس از کسی نه سازش کن در هیاهوی جنگ قاسم باش معنی مکتب سلیمانی است اینکه در هر زمان مقاوم باش راه فرمانده تا ابد باقی است رهرو راهِ عشق بسم الله هدف بعد ماست اسرائیل فاتحان دمشق بسم الله خون فرمانده خون ایران بود که به جوش آمده است و بعد از او یک جهان در هوای خونخواهی به خروش آمده است بعد از او دو سه تا ضربه مانده تا مالک خبر فتحِ دیگری بدهد نگذاریم فتنه ی داخل کار را دست اشعری بدهد موسم انتقام نزدیک است کار ظلم اینچنین نخواهد ماند این همه خونِ دل که ریخت به خاک بی گمان بر زمین نخواهد ماند پرچم شیعه چادر زهراست چادری که به روی خاک افتاد هم در آن کوچه هم زمانی که پیش آن جسمِ چاک چاک افتاد ________________ روز روشن میان یک کوچه مادری راه خانه را گم کرد گریه ها در گلوش بوده اما محض روی علی تبسم کرد آی علمدار علی .. دستی که سهم دست تو شمشیر کرده است *امام صادق فرمود ، (می خوام بی مقدم برم تو روضه ..) فرمود می خواید بدونید سبب شهادت مادر ما چیه؟! اون روز تو کوچه ، اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ .. آنچنان با شمشیرِ در غلاف به بازویِ مادر زد ..* دستی که سهم دست تو شمشیر کرده است سهم رقیه را غول و زنجیر کرده است *اون روز تو کوچۀ مدینه تا دستِ علمدارِ علی رو زدن ، دیگه مادر از پا افتاد .. کربلام تا دستِ عباسُ زدن دیگه راه و گم کرد .. "وَقَفَ مُتِحَیرا” مونده بود چه کنه ..* پاشو ابوالفضل پانشی افسوسی میشه نذار بشه پاشو ابوالفضل اصغر گلو بوسی میشه نذار بشه پاشو ابوالفضل قضیه ناموسی میشه نذار بشه پاشو ابوالفضل شده کولت کنم اخا می برمت پاشو ابوالفضل یا مث اکبر رو عبا می برمت عمودی آمد و بر فرق پاک او اثر کرد صدای استخوانِ سر حسین را در به در کرد *صدای شکستن استخوانِ مادرُ شنیدن بچه ها ..* پیکری پاره سوخت در شعله پشتِ در خطر مادر شعله چند نفر میزدن مادر را بی هوا میزدن مادر را با لگد می زدن مادر را *به آقامون سید الشهدا میگن غریب ، چون دور از خونۀ مادری به شهادت رسید ، حاج قاسمم تو غربت کشته شد .. اما غیرتیا سخت در خونۀ خودت تو خونۀ خودت بکشن مادرت رو .. * بی هوا می زدن مادر را چهل نفر می زدن مادر را پشت در می زدن مادر را یه مادر تو آتیشُ یه لشگر جلو روشه یه دستش به دیوارُ یه دستش به پهلوشِه کاش بارون بباره کاش دشمن بفهمه مادر بار شیشه داره ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ـــــــــــــــــ.