eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
الله علیها 🥀▪️🍃🥀🌿▪️🍃🥀 اصلا بیا من مادرت باشم تو دختر! شاید که خندیدی کمی با این بهانه وقتی به دستت نای بالا آمدن نیست من میزنم بر تار موهای تو شانه بعدش برایت لقمه میگیرم عزیزم هی ضعف کردی هی قرار از سینه بردی زینب فدایت! آب رفتی بین بستر یک چندوقتی هست که چیزی نخوردی حالا برای بیشتر مثل تو بودن از بقچه ات سر میکنم چادرنمازی یک امشبی را قول دادی که بخندی جان پدر گریه نکن هی بین بازی مثل خودت من گَرد میگیرم ز خانه بعدش غبار ذوالفقار پر ز هیبت‌... جای حسن را پهن کردم خاطرت جمع اینهم بفرما کاسه ی آب حسینت مثل تو هرشب می‌نشینم رو به قبله مثل همان شبها که سالم بود پهلوت همسایه ها را هم دعاشان میکنم من هرچند درب خانه را بستند بر روت شیرین زبانی میکنم شاید بخندی شاید نبینم لحظه ای محزونی ات را از فضه (شستن) یاد میگیرم بزودی تا که بشُویَم رخت‌های خونی ات را اما خودمانیم، خیلی کار سختیست! مادر شدن،جای تو بودن،غصه خوردن با سن اندک خانه داری کار سختیست زود است کار خانه را بر من سپردن کابلی •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام الله علیها 🥀💫▪️🥀💫▪️🥀💫▪️ حرف از وصیت است!؟ چرا خوب می شوی چشم و چراغ خانه ی ما خوب می شوی نبضت اگر چه فاطمه جان کُند می زند! جدی نگیر بغض مرا، خوب می شوی جانِ حسن سفارش تابوت را نده! کوری چشم عایشه ها خوب می شوی کافور و سدر دست علی می دهی چرا!؟ عطرخوش بهشت خدا خوب می شوی حرف مرا دو تا نکنی پیش بچه ها! من قول داده ام که شما خوب می شوی 《اجل وفاتی》 تو غرور مرا شکست در شهر گفته ام همه جا خوب می شوی گفتم که کار می دهد این زخم دست ما! گفتی که بی طبیب و دوا خوب می شوی مویت اگر چه سوخت، عروس منی هنوز افتاده ای به گریه چرا؟ خوب می شوی غصه نخور جواب سلامم نمی دهند با غربتم کنار بیا خوب می شوی کمتر بگو حسین، صدایت گرفته است ای روضه خوان خانه ی ما خوب می شوی قاسمی •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
سلام الله علیها ▪️💫🌿▪️💫🌿▪️💫🌿 شمعم که آب کرده مرا شعله های در بسته دَرِ اُمید به من ماجرای در مانند درد سر شده این دردِ سر مرا بد جور خورده بر سر من تخته های در یاسم که ساقه ام پُره از یادگاری است خورده غلاف پیکرم از لا به لای در شبها ز خواب ناخوش و پُر درد می پرم با یاد داغ محسنم و با صدای در در بود و شعله بود و لگد بود و ازدحام من بودم و شرار غم از جای جای در از خیبر عقده داشت به دل در که کنده شد این در شد انتقام بدی در اِزای در شد باعث تمامی این زخم کاری ام آن میخ تعبیه شده روی بنای در یارب به وقت غسل به داد علی برس چون پُر ز تاول است تنم از دمای در بی مادری زینب من گردن در است عُمر کم مرا بنویسید پای در صمدی شهاب •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام الله علیها 🥀💫🌾🍂🥀💫🌾🍂🥀 سینه ی زخمیِ مسمار عواقب دارد ضربه های در و دیوار عواقب دارد بعد از آن کوچه ی باریک و قباله وقتی می شود حادثه تکرار عواقب دارد هیزم و شعله و دود و لگد وشش ماهه مادر و حمله ی اغیار عواقب دارد به زمین خوردن مجنون که امری عادیست چون طرفداریِ از یار عواقب دارد به زمین خورده و پا میشود از جا زهرا خانه داریِ به ناچار عواقب دارد قامتش خم شده حیدر به خدا حق بدهید دیدن بستر بیمار عواقب دارد مادری می رود اما به نظر سخت تر است رفتن میر و علمدار عواقب دارد بر سر عمه ی سادات همه سنگ‌ زدند زینب و کوچه و بازار عواقب دارد علی بیگی •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
علیهاسلام ▪️🍃💫🍁▪️🍃💫🍁▪️ مادرم خورد زمین و جگرم تیر کشید از غم بال و پرش، بال و پرم تیر کشید چند گامی به عقب آمد و افتاد و شکست تا سرش خورد به دیوار، سرم تیر کشید •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•تمامِ دلخوشی زندگی .. و توسل به حضرت زهرا (س) _ اذان گفتن بلال حبشی _ محمدحسین پویانفر •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تمامِ دلخوشی زندگی من این است که وقتِ مرگ می آیی و مرگ شیرین است مگر نگفتی علی جان، فَمَن یَمُت یَرَنی بیا که وقتٓ وفایت به عهدِ دیرین است به رغم کوه گناهی که می کِشم بر دوش سبک شدم چو پرِ کاه، سینه سنگین است شهادتین مرا فاطمه تقبل کرد بیا همه کس و کارم زمانِ تلقین است سلام وادی من وادیُ الَسلام علی کجاست مَسکن اَمنِ کسی که مسکین است رسیده جان به لبم یا لبم رسیده به جان مرا دو بوسه به رویِ ضریح تسکین است کفن کنید مرا رو به قبلۀ حرمش نجف چه جایِ قشنگی برای تدفین است فراق و وصل مرا می کشد به یک میزان سرم به دامن حیدر به روی بالین است سَرم مقابل ایوان طلای شاه نجف سَرم مقابل زهرا همیشه پایین است علی که اَبرویِ او قابِ قَوسِ اَو اَدنی ست اگر مرا نرساند به عرش غمگین است بخواه روزی از این پادشاه، بندۀ خدا گدایِ خانه ی او هر که هست تضمین است مَمات عین حیات است و نار عِین بهشت کسی که دل به علی بسته است خوشبین است علی امام مَن است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدایِ نام علی برو به کار خود ای دون که در دیار علی به عالمی نفروشند تارِ مویِ زهرا را *یاصاحب الزمان! برای مادرت دورِ هم جمع شدیم .. مگه میشه مجلسِ مادر پسر دم در نیاد و نباشه؟ اینقدر فضایِ مدینه براش سنگین شده بود، بعد از شهادت پیامبر از مدینه بیرون رفت، توی صحرا زندگی کرد، شب تو عالم رؤیا پیامبر رو دید.. سلام عرض کرد آقا جواب سلام داد.. اما تحویلش نگرفت، دید پیامبر گرد و خاک به چهره داره.. شب دوم دوباره همین حال.. شب سوم دوباره همین خواب .. خودشُ روی پایِ پیامبر انداخت، گفت: آقا! از من دل خورید؟ پیامبر فرمود: به فاطمۀ ما سر نمی زنی؟ از خواب بیدار شد، بُقچَش رو جمع کرد ، رفت طرف مدینه، وارد شهر شد، خدایا این شهر همون شهرِ .. چرا پیامبر اینطور گرد و غبار به صورت داشت .. کوچه ها رو رد می کنه، انگار نه انگار اتفاقی افتاده .. همه مشغول کار خودشونن .. وارد کوچۀ بنی هاشم شد ، رسید دمِ در ..."الله اکبر".. چرا درِ خانه سوخته؟ دَقُ الباب کرد ، اَسماء در رو باز کرد .. تا چشمش افتاد به چشم بلال صدا زد ؛ یا اهل خانه جمع شید مهمان آمده .. بلال سؤال کرد: اسماء در چرا سوخته؟ خاکستر اینجا چه میکنه؟ بی بی فاطمه کجاست؟ بلال! فاطمه میانِ حجره بینِ بستر افتاده .. بلال وارد حجره شد، برگشت اسماء کسی میانِ حجره نیست.. یه وقت صدا از حجره بلند شد، بیا بلال ..«بیخود نمی گن "نَحَلَ جِسْمُهَا حَتَّى صَارت كَالْخَيَال‏"، یه شبهه ای از بی بی مونده بود.. یه نگاه کرد ، تا چشمش افتاد به بی بی صدا زد: خانم جان!: در بسترت به چشم من انگار زینبی «آخه ، آدم سه ماهه اینقدر لاغر نمی شود» نشست کنار بستر، فرمود؛ بلال! صدایِ اذان گفتنت رو دوست دارم..‌ خیلی وقتِ صدای اذانت رو نشنیدم .. برام اذان بگو ، وقت، وقت نماز نیست .. اما یه وقت اهل مدینه دیدن صدا از ماذنه بلند شد (*1) الله اکبر.. اهل خونه دیدن بی بی داره بسترش رو جمع میکنه، سجاده پهن میکنه .. همه خوشحال شدن" اَشهَدُ اَن لا اِله اِلا الله .. اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا رَسولُ الله" اهل مدینه جمع شدن، یه وقت دیدن دوتا آقازاده صدا می زنن بسه بلال .. به خدا مادرمون میانِ سجاده از حال رفت .. میخوام بگم بی بی جان ! اسم باباتون رو از بالایِ مناره شنیدی دلت تاب نیاورد .. بمیرم برای اون دختر سه ساله ای که صدا زد :* آن دم که من از ناقه افتادم و غش کردم بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی آن دم که تو از ناقه افتادی و غش کردی من بر روی نی بودم کِی از تو جدا بودم آن دم که مرا ظالم اظهار کنیزی کرد بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی *بی بی جان! کجا بودید؟ یه دختر سه ساله هر وقت صدا میزد: "یا اَبتاه" یا با کعبِ نی و تازیانه..* عدو بهانه گرفت و زد ، به او گفتم بزن بزن که برای یتیم زدن بهانه لازم نیست *برا هر دو تا خانم میتونی با این یه خط گریه کنی .. هر دو صدا می زدن:* سیلی گرفته قوت بینایی مرا دیوار می کند کمکم راه می روم منبع: 1_ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۴ 2_ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳۶-۲۳۷؛ ابن قتیبه، کتاب المعارف، ص۸۸ مفید، الاختصاص، ص۷۳ •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
4_6001069889568115106.mp3
3.48M
🍂▪️🍂آوا و زبانِ حالِ همسری که دل نگرونِ همسر و مادرِ بچه هاشه 🍂▪️مادری که بخاطر دفاع از همسرش جونشم داد تا اولین شهید و فدایی راه ولایت باشه 🍃▪️همسری که نقطه اتصالِ رسالت و امامت هستش. 🍂🥀 همه ما داغ دارِ چنین مادری هستییم. مهدی رسولی •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃▪️قصه و خاطره ای زیبا از استاد قرائتی در مورد توسل به فاطمه زهرا سلام الله علیها. 🍃▪️بسیار زیباست... •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1