ای کاش مدینه همه ی ما مرده بودیم(شور وروضه)
با #نوای_کربلایی_حمیدعلیمی
علی علی علی علی علی علی علی علی علی ......
#ای_کاش_تومدینه...همه ی ما...مرده بودیم
ای کاش جای زهرا...ماها سیلی...خورده بودیم
اهل مدینه....پشت علی رو ...خالی کردن
اهل مدینه....پشت علی رو ...خالی کردن
خدا !!!!بگو علی
برس به داد اون آقایی که دیگه جواب سلامشم
نمی دادن...
خدا !!!! برس به داد اون پسری که ،از وقتی که از کوچه برگشته ،چشم بهم نزاشته...
خدا !!!برس به داد دختری که موهاش شونه نخورده
خدابرس به داد حسینی که شباتشنه می خوابه !!!
خیلی رعایت منه بیمارمیکنی
زهرا !!!
تو داری مرا به خویش بدهکار میکنی..
الهی برات بمیرم دیگه نفس بلند نمی تونی بکشی..
بانو...
اصلا فاطمیه ما ل گریه کردنه،هرچقدر سینه بزنی سیر نمیشی،
خیلی رعایت ،منه بیمار میکنی
داری مرا به خویش بدهکار میکنی
حتی ...حتی...هنوز هم که دگر بی نفس شدی
داری نفس نفس نفست کار میکنی
نیلوفرم !!!قدم به قدم زرد می شوی
نیلوفرم !!!قدم به قدم زرد می شوی
برخیز،دوباره پر از درد می شوی
زهرا...بمان و;زندگیم را بهم نریز
کم کار خانه کن....همه هستیم ای عزیز
ناله زنا!!!
بادردوغصه ها وغم خودجدال کن
تقصیر دست بسته ی من شد،حلال کن
ماندم، اینقدر بین رفتن وماندن نمان
معلومه بمان....
ای قد خمیده به خاطر دل زینب بیا بمان..
زهرا !!!
در کار خیر ،حاجت هیچ استخاره نیست
اینقدر بین رفتن وماندن نمان بمان
اگر میتوانی بمانی....بمان
عزیزم توخیلی جوانی ...بمان
هاهاهاها
زینب اومد کنار بستر مادر،صدا زد اومدم ازت حلالیت بطلبم مادر....
چرازینبم؟
مادر !! اآخه شبی در خواب بودی...
آمدم بازوی تو دیدم...
مادر ولی بی آنکه بیدارت کنم... آهسته بوسیدم
بابا..بابا..بابا....
ازبی بی زینب رد نشه من یه جمله بگم
این مال شب شهادته
اومده بود نشسته بود کنار بستر مادر،می گفت:
گریونه چشمای من ...
مادر!!
گریونه چشمای من...لرزونه دستای من...
بیچاره میشم.....نرو
بیچاره بابای من ....
کجا میخوای بری؟خودت میگی تا بابات خواست بیاد منوخبر کن...
گریونه چشمای من...می لرزه دستای من...
بیچاره میشم.....نرو
بیچاره بابای من ....
مادر دلم خونه...گیسو پریشونه...
اهل روضه !!!
همسایه ها میگن...زهرا نمی مونه
آخه یه روز اومدن دیدن مادرم !!!زیر چشمی بهم میگفتن دیگه رفتنیه...دیگه یتیم داری علی داره شروع میشه...
خونه داری برای زینب تو زوده
خونه داری برای زینب تو زوده
مادر !!!
دختر خوبی مگه واسه تو نبوده
ببخشیدیه خط دیگه!!!!
من دختر ت زینم...شد خواهش این لبم
مادر بخون باز برام ....قرآن مثه هرشبم
مادر بخون باز برام ....چه جوری قرآن می خوند
مادر !!! چی شد بازوت؟
آرومی؟
مادر چی شد پهلوت؟
ماهه منوبابا...تازه گرفته رو...
چار سالمه ها !!!
خونه داری برای زینب تو زوده
خونه داری برای زینب تو زوده
دختر خوبی مگه واسه تونبوده؟
آه آآآآآآ بابا ..بابا..بابا..
بابایی معلومه چند وقته کجایی؟
عمه میگه پیش خدایی...
من که دیدم رو نیزه هایی
بابایی... بابایی ...بابایی....
بابایی !!! کجا بودی؟دستامو بستن
بال وپر منوشکستن...
بابایی!!!
شده دیگه...
خرابه چرا غونه امشب
قناری غزل خونه هرشب
موهاش فرش مهمونه هرشب
دلش خونه هرشب
بابانبودی ببینی همه معجرم سوخت
بابا نبودی ببینی که بال وپرم سوخت
هاهاهاها ی... هاهاهاهای زینب
ها ها ها ها زینب... ها ها ها ....هاهاها زینب...زینب زینب....
دستاتونو بلند کنید چند مرتبه بلند ..یا زهرا....