eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
6.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
374 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیریت کانال👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
سید راستی: حیدر افتاد روی سجاده امیر خیبر افتاد♫≁♪ آقامون علی یه باره با سر افتاد♫≁♪ دوباره حسن به یاد مادر افتاد♫≁♪ خون به پا شد♫≁♪ فرق مرتضی علی شکست دوتا شد♫≁♪ زهرا تو عرش خدا صاحب عزا شد♫≁♪ مسجد کوفه یه لحظه کربلا شد ♫≁♪ تو شهر کوفه شق القمر شد ♫≁♪ مولای عالم بی بال و پر شد علی جانم♫≁♪ مولا که افتاد غوغا به پا شد♫≁♪  تا سجده گاه حیدر دو تا شد علی جانم♫≁♪ بعد سی سال توی کوچه رد خون ریخته دوباره♫≁♪ دیگه بازوی علی توون نداره ♫≁♪ واسه فاطمه‌ اش فقط دل بیقراره♫≁♪ توی کوچه آقامون مواظبه زینب نبینه ♫≁♪ که سرش شکسته و دلش حزینه♫≁♪ ▄ ▅ ▆ ▇ █ نکنه بیفته باز یاد مدینه ♫≁♪ فزت و رب کعبه نواش بود♫≁♪ انگاری زهرا پیش چشاش بود♫≁♪ علی جانم علی جانم ♫≁♪ سی ساله داره میسوزه مولا♫≁♪ با روضه های پهلوی زهرا♫≁♪ علی جانم علی جانم ♫≁♪ توی خونه زینب♫≁♪ از غم پدر هی میره از حال♫≁♪ میبینه عبای بابا شده پامال ♫≁♪ داره آماده میشه برای گودال داد بیداد ♫≁♪ با لب تشنه سرش رو میبریدن♫≁♪ تنشو رو خاک صحرا می‌شیدن♫≁♪ انقده با اسب رو پیکرش دویدن♫≁♪ مادر رسیده بالای گودال♫≁♪ داره میبینه غوغای گودال♫≁♪ حسینم وای حسینم وای♫≁♪ وقتی بریدن تا حنجرش رو♫≁♪ بردن به غارت انگشترش رو♫≁♪ حسینم وای حسینم وای♫≁♪
🔴 اعمال و ادعیه مخصوص 🔻۱. صد مرتبه: اَسْتَغْفِرُاللَّهَ رَبّي وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ1 🔻 ۲. صد مرتبه: اَللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ2 🔻 ۳. نمازمخصوص شب نوزدهم: هر كه در شب نوزدهم ماه رمضان پنجاه ركعت نماز- در هرركعتي يك بارحمد و پنجاه بار إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ‏-(گويا مراد آن باشدكه درهرركعت يك مرتبه بخواند زيرا كه مشكل است در يك شب دو هزار و پانصد مرتبه اِذا زُلْزِلَتْ خواندن ) را بخواند، روز قيامت خداوند را ملاقات كند مانند كسي كه صد حجّ و صد عمره را انجام داده باشد و ديگر اعمال او را قبول گرداند. 3 🔻۴. خواندن دعاهاي: 1/4. يا ذَاالَّذي كانَ قَبْلَ كُلِّشَي‏ءٍ، ثُمَّ خَلَقَ كُلَّشَي‏ءٍ، ثُمَّ يَبْقي وَيَفْني كُلُّشَي‏ءٍ، يا ذَا الَّذي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَي‏ءٌ، وَيا ذَاالَّذي لَيْسَ فِي السَّماواتِ الْعُلي، وَلا فِي الْأَرَضينَ السُّفْلي، وَلا فَوقَهُنَّ وَلا تَحْتَهُنَّ وَلا بَيْنَهُنَّ اِلهٌ يُعْبَدُ غَيْرُهُ، لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً لا يَقْوي عَلي اِحْصآئِهِ اِلاّ اَنْتَ، فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمِّدٍ، صَلوةً لا يَقْوي عَلي اِحْصآئِها اِلّااَنْتَ.» 4 اي كه بوده‏اي پيش از هر چيز و آفريد هر چيز را و سپس تنها او باقي ماندو هر چه هست فاني شود اي كه نيست مانندش چيزي اي كه معبودي جز او درآسمانهاي بالا و نه در زمينهاي پائين و نه فوق آنها و نه زير آنهاو نه در مابين آنها نيست خاص تو است ستايش آن ستايشي كه توانائي ندارد بر شماره‏اش كسي جز تو درود فرست بر محمد و آل محمد درودي كه توانائي نداشته باشد برشماره‏اش كسي جز تو . 🔻۵. دعاي روايت شده از امام کاظم عليه السلام: اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فيما تَقْضي وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ،وَفيما تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الحَكيمِ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ، وَفِي الْقَضآءِ الَّذي لايُرَدُّ وَلا يُبَدَّلُ، اَنْ تَكْتُبَني مِنْ حُجَّاجِ بَيْتِكَ الْحَرامِ، الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ،الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمُ، الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ، الْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ سَيِّئاتُهُمْ، وَاجْعَلْ فيما تَقْضي وَتُقَدِّرُ، اَنْ تُطيلَ عُمْري، وَتُوَسِّعَ عَلَي في رِزْقي، وَتَفْعَلَ بي كَذا وَكَذا،5 حاجت خود را ذكر كند خدايا قرار ده در آنچه حكم كرده و مقدر فرموده‏اي از سرنوشت حتمي و در آنچه جدا كني از فرمان حكيمانه‏ات در شب قدر و در آن قضا و قدري كه برگشت و تغيير و تبديلي ندارد كه نام مرا در زمره حاجيان خانه محترمت )كعبه( بنويسي آنان كه حجشان مقبول و سعيشان مورد تقدير و گناهانشان آمرزيده و كردار بدشان بخشوده شده است و قرار ده در آنچه مقدر فرموده‏اي كه عمر مرا طولاني كرده و روزيم را وسيع گرداني و درباره‏ام چنين و چنان كني. 🔻 ۶. دعايي که از پيامبر صلي الله عليه و آله براي اين شب روايت شده است: سُبْحَانَ‏ مَنْ‏ لَا يَمُوتُ‏ سُبْحَانَ مَنْ لَا يَزُولُ‏ مُلْكُهُ‏ سُبْحَانَ مَنْ لَا تَخْفَي عَلَيْهِ خَافِيَةٌ سُبْحَانَ مَنْ لَا تَسْقُطُ وَرَقَةٌ إِلَّا يَعْلَمُها [بِعِلْمِهِ‏] وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ‏ [يَعْلَمُهُ وَ قَدَّرَهُ‏] إِلَّا بِعِلْمِهِ وَ بِقُدْرَتِهِ فَسُبْحَانَهُ سُبْحَانَهُ سُبْحَانَهُ سُبْحَانَهُ سُبْحَانَهُ سُبْحَانَهُ سُبْحَانَهُ مَا أَعْظَمَ شَأْنَهُ وَ أَجَلَّ سُلْطَانَهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [وَ اجْعَلْنَا مِنْ عُتَقَائِكَ وَ سُعَدَاءِ خَلْقِكَ بِمَغْفِرَتِكَ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‏].6 📚 چهل حدیث شهید اول ص۸۷ 📚 اقبال الاعمال ج۱ ص۱۸۱
کانال‌ روضه دفتری تلگرام وایتا4_5978956412926037051.mp3
زمان: حجم: 4.57M
‍ قدم دوم: مناجات👇 🖤 •┈┈••✾•🌿🖤🌺🖤🌿•✾••┈┈• 😭ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم آقای من امام زمان... امشب کجا قرآن به سر میگیری... پسر فاطمه... 😭ای کاش می شد با تو قرآن سر بگیرم 😭در آسمانی نگاهت پر بگیرم آقا هر شیعه ای... آرزو داره... شب قدر در کنار شما احیا کنه... مگه ميشه بدون شما برم در خونه ی خدا... کجایی ای امید شیعه... 😭ای کاش می شد امشب ای قرآن ناطق 😭دست شما را جای قرآن سر بگیرم آقا...شما واسطه بین منو خدایی... ميشه برا من رو سیاه هم دعا کنید... بار گناهم سنگین شده... اصلا گناه باعث شده من نتونم شما رو ببینم... 😭ای کاش در تقدیر من امشب نویسند 😭پای تو را یک شب به چشم تر بگیرم آقا میدونم داری منو میبینی... آقا میدونم صدام رو میشنوی... اما.. میخوام بگم... کی ميشه من شما رو ببینم... مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاكَ 😭طالب خون خدا مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك 😭یابن مصباح الهدی مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك شب قدر ببین حرف دلت هست یا نه... 😭چه شود از گل رویت بدهی یک صدقه 😭سر راهی به گدا، مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك حالا صداش بزن... مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاك... •┈┈••✾•🌿🖤🌺🖤🌿•✾••┈┈• بروزترین کانال‌ روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور 👌 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔹کیست این مرد که شب، کیسه ی خرما می بُرد؟ 🔹روز می آمد و از سینه، نفس ها می برد 🔸کیست این مرد که تا تیغ،به بالا میبرد 🔸رزم را با مدد از حضرت زهرا می برد 🔻این خدا نیست ولی مقصد هر راه هست این 🔻 هست این 💢کیست این شیر کن از خصم،جگر در آورد 💢از میان کمرش تیغ دو سر در آورد 💪از دلیران علی،جمله پدر در آورد 💪در چنان کند و بینداخت که پر در آورد 👌یا علی، روز و شب و شمس و قمر میگویند 👌 ها علیٌ بشر، کیْفَ بَشَر میگویند ✅گاه دریا، گهی بارش و باران میشد ✅گاه بابای یتیمان، دل ویران میشد ⬅️به سر دوش گهی مرکب طفلان میشد ⬅️خوشیه کاسه ی شیر و کفه ای از نان میشد 🔆مثل ما حیف یتیمان همگی تنهایند 🔆همگی منتظر آمدن بابایند ☑️ 🔷وای از امروز، حسن گوشه ی بستر افتاد 🔷باز هم یاد غم بستر مادر افتاد 🔶خواهر افتاد زمین تا که برادر افتاد 🔶یاد روزی که روی مادرشان،در افتاد 😭هیزم و آتش و کابوس،عجب بد دردیست 😭ضرب نامحرم و ناموس، عجب بد دردیست ☑️ ✔️ ✔️ 🔰قنفذ از راه، از آن لحظه که آمد می زد 🔰تازه میکرد نفس را و مجدد می زد ♦️وای از دست مغیره، چقدر بد می زد ♦️جای هر کس که در آن روز، نمیزد می زد ♻️آخرین حرف علی بود که خواهش میکرد ♻️زینبش را به ابالفضل،سفارش میکرد 💠زینبش ماند ببیند،غم حنجرها را 💠ماند تا داد کِشَد غارت پیکرها را ❇️زینبش ماند ببیند،غم حنجرها را ❇️ماند تا داد کِشَد غارت پیکرها را ◀️تا کند جمع تن پاره ی اکبرها را ◀️کرد محکم گره ی معجر دخترها را ⚪️دید در گودیه گودال، حرامی ها را ⚪️تَبَر کوفی و سر نیزه ی شامی ها را 😭😭😭 صاف رفتی تو گودیه قتلگاه،بزار روضه رو اینجوری ادامه بدم 🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹دوباره ای برادر،برات بگیرم دم 🔹از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... 🔸مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل 🔸مگه یادم میره دیدم شدی،غریب مقتل 🔸مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل 😭😭 ♻️مگه یادم میره شَرّی که شمر،اینجا بپا کرد ♻️مگه یادم میره باچکمه هاش، رو سینه جا کرد ♻️مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد 😭😭 🔺مگه یادم میره مُردَم سَره کوچه و بازار 🔺مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار 🔺مگه یادم میره خون بود جلو چِشِ علمدار 🔰مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم 🔰مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم 🔰مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم ✳️مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی ✳️مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی ✳️مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی ✔️زیر بغلای بابارو گرفتن. نزدیک خونه که رسیدن فرمود حسنم حسینم زیر بغلامو رها کنید ✔️بابا، جون نداری، از بس ازت خون رفت توان راه رفتن نداری ✔️چیجوری میخوای قدم از قدم برداری؟ ☑️فرمود: حسنم حسینم خودمم میدونم حالم چیجوریه اما میدونم اگه زینب منو اینجوری ببینه، میمیره ⬅️اگه زینب منو اینجوری ببینه،دل نداره دختره... 🔘چقد مراعات زینبُ کردن 🔘همه جا مراعات زینبُ کردن 🔘هرچی ندید، کربلا دید 🔺زینب دل نداره فرق شکافته ببینه 🔺اومد بالا تل،،، یه بی حیایی... 🔻 از بالای بلندی خودشو انداخت رو سینه ی حسینش 🔻زینب دل نداره فرق شکافته ببینه 😭چیجوری سر بریده ی حسینُ... 🔆یه چش بهم زد دید 17سر بریده بالا نیزه ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
@rozehajabbasمدح_و_روضه_امیرالمومنین.mp3
زمان: حجم: 14.74M
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور👌😭 کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾••
🏴🏴 و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام مداح محمد طاهری 👌 ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ طرف اومد بره دید آقا امیرالمومنین سفرش پهنه، گفت آقا مهمون نمیخوای؟! حضرت فرمود تو نمیتونی از غذای من بخوری گفت چرا نمیتونم شما میخوری من نمیتونم! تا اومد دندون به این نون بزنه انگار میخواست دندونش بشکنه گفت: آقا این چه نونیه؟ حضرت فرمود من که گفتم تو نمیتونی بخوری اما دست خالی نمیری الان معرفیت میکنم یه جاسفرش پهنه همه چی سرسفرش هست برو اونجا دست خالی نمیری، نشونی داد رفت نشست سر سفره امام حسن .. آقا دید یه لقمه میخوره یه لقمه کنار میزاره" گفت عزیزم میخوای ببری ببر برا چی کنار میزاری؟! گفت تو راه میومدم یه آقایی یه نونی داشت میخورد نزدیک بود دندونم بشکنه میخوام برای اون ببرم .. حضرت شروع کرد به گریه کردن گفت سفره برای اون آقاست .. الهی بمیرم امشب خونه دخترش بود، یه خورده نمک آورد شیر آورد حضرت فرمود دخترم کی دیدی بابات با دو جور غذا افطار کنه؟! میگه اومدم گفتم خوب حالا بابا ناراحت میشه، ظرف نمکُ برداشتم فرمود نه بزار نمک باشه شیرُ بردار ببر انگار آقا میدونه بچه یتیما شیرمیارن چند روز غذاش فقط شیره .. میگه دیدم بابا افطار کرد،اومد تو صحن خانه هی نگاه به آسمون ها میکنه، هی صدامیرنه: انا الله واناالیه راجعون .. گفت بابا یه شب مهمون دخترت شدی دلم وخون کردی چرا انقدر آیه استرجا میخونی بابا .. صدا زد دخترم دیگه وقتشه خیلی وقته منتظر یه همچین لحظه ای ام .. دلم برای مادرت خیلی تنگ شده .. حیوانات سر راهشُ گرفتن، مرغابی ها هی میومدن عبایِ آقا رو میکشیدن، خیلی عجیبه والله آقایی که سفارش مرغابی ها رو کرد به دخترش سفارش مارونمیکنه؟!.. از‌ آبُ غذاشون گفت یادت نره دخترم دوباره اومد جلو در، قلاب در جلوی آقا رو گرفته اشیا همه میخوان یه کاری کنن مولا نره به سمت مسجد .. آخ بمیرم‌ .. هرجوری بود خودشُ رسوند مسجد بالایِ ماذنه رفت اذانُ گفت خود حضرت اومد قاتلُ بیدار کرد فرمود: اینطوری که خوابیدی خوابِ شیاطینِ .. الهی بمیرم عجب نمازی خوند .. هنوز اونایی میرن محراب مسجد کوفه کآن آخرین نماز علی رو میفهمن روح اون نمازِ آخر مولا هنوز تو مسجد کوفه هست، چنان نانجیب ابن ملجم ملعون با شمشیر بر فرقش .. گفت: ای تیغ همیشه بی خبر می آیی یک روز به شکل میخ در می آیی امروز تو شمشیری و فردا قطعاً در قالب یک تیر سه پر می آیی یک مرتبه کم شتاب باشی خوب است با قاعده با حساب باشی خوب است فکر دل فاطمه نبودی اما فکر جگر رباب باشی خوب است ناگهان دریای خون محرابُ منبر را گرفت جوی خون سرچشمه ساقی کوثر را گرفت تیغ آن ملعون به یک ضربت دو جا آمد فرود هم علی جان داد هم جان پیمبر را گرفت یک برادر سر به روی سینه بابا گذاشت یک برادر نیز بر زانوی خود سر را گرفت جامعه بعد از امیرالمومنین گمراه شد چون خدا از مردم ناشکر رهبر را گرفت حضرت سر داخل چاه می کرد میگفت خدا اینا لیاقت علیُ ندارن .. علیُ از این مردم بگیر .. هرکی لایقشونِ بر اینا حکومت بکنه .. برو تاریخُ بخون ببین بعد علی چه کسی حاکم شد .. همون که تو کوچه شمشیر به بازوی فاطمه زد تا مغیر اومد کوفه زینب گفت داداش بیا از این کوفه بریم .. حسن جان من دیگه اینجا نمیمونم .. جامعه بعد امیرالمومنین گمراه شد چون خدا از مردم ناشکر رهبر را گرفت وقت رفتن سوی مسجد میخ در مانع نبود دست زهرا بود آنکه شال حیدر را گرفت دست زهرا تا قیامت حافظ جان علیست مثل وقتی که میانِ شعله ها در را گرفت .. *میخوام بااین یه بیت روضه مُ بخونم:* تکیه ی زینب نباید متکی باشد به غیر پس نباید بازوان این دلاور را گرفت تا جلوی درخونه یه طرف زیر بغلشُ امام حسن گرفته، یه طرف ابی عبدالله.. اما تا در خونه رسیدن حضرت فرمود زیر بغل هامُ رها کنید .. چرا باباجان؟! فرمود نمیخوام زینب منو با این حال ببینه .. فکر نکنی فقط علی به فکر دل زینب بود! مادرش زهرا هم وقتی تو بستر بود همین امیرالمومنین کنار بستر نشسته بود داشت گریه میکرد، عرضه داشت علی جان نمیگم گریه نکن گریه کن اما نگاهت به در باشه زینبم نیاد تورو با این حال نبینه ‌‌.. همه مراعات دل زینبُ کردن .. بعضی ها نوشتن پاره های جگرش داخل تشت بود تا صدای پای خواهر شنید فرمود ببرید خواهر نبینه .. همه میدونستن این خواهر چی قراره ببینه همه منتظر این لحظه بودن ، همه دل نگران این لحظه بودن، یه لحظه اومد بالای گودال نگاه کرد: والشِمرُ جالس علی صَدرِک .. ◾️◾️◾️◾️◾️ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
🏴🏴 و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام : حاج حیدر خمسه 👌😭 ◾️◾️◾️◾️◾️ ∞═↷↭↶༺┄═∞ این مرد که در گوشۀ بستر نگران است والله که مظلوم ترین مرد جهان است از زندگی پُر غم خود سیر شد امشب خیبر شکن از قصه زمین گیر شد امشب خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد سخت است بگویم اسدالله زمین خورد بعضیا میگن کجا زمین خورد ؟!.. میگم الان برات .. زیرِ بغل هاشو پسراش گرفتن، نزدیکایِ خونه رسیدن دست امام حسن و امام حسینُ کنار زد ، عرضه داشتن چه میکنید بابا؟!! فرمود خونُ پاک کنید از سر و روم .. بزارید خودم رو پاهام بیام .. زینب اگه منو اینجور ببینه میمیره .. تا رهاش کردن ، خورد زمین .. این بارِ اول نبود که تو کوچه زمین میخورد .. شاید این روضه صدا گریۀ زن ها رو بلند کنه نزارید صداشون برسه .. اولین بار که کوچه زمین خورد ، بچه ها خبر دادن مادرمون دیگه نفس نمیکشه .. از مسجد تا خونه راهی نبود نوشتن سه بار عبا گرفت زیرِ پاش با صورت زمین میخورد پامیشد صدا میزد فاطمه م ... خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد سخت است بگویم اسدالله زمین خورد در بستر مظلومیت آقای حنین است این مردِ جگر سوخته بابای حسین است *یه خاطره بگم از یه شهید گریزِ روضه مُ از اینجا باشه .. شهید عباس صابری از شهدای دفاع مقدسِ ، تو عالم رویا امیرالمومنینُ دید حضرت فرموده بودن تو میای پیش ما خیلی زود، عرضه داشت آقا چه جور؟!! زمانِ جنگِ؛ حضرت فرموده بودن میری فلان لشکر پیش فلان مسئول میگه اعزامت کنن؛ الله اکبر .. یعنی میشه امشب یه امضا هم برا ما بزنی آقا .. نمیگم اون که به شهدا دادی به منم بده من به این حرفا نمیام .. امشب اومدم دلمُ آروم کنی .. من گریه نکنم میمیرم .. گفت امضات رو زدیم تو مالِ مایی ، فردا میری پیشِ فلانی میگی منو بابام فرستاده .‌. دیدی وقتی میری نجفم، دم در زبونت به هیچ چی نمیچرخه .. یهو میگی سلام بابا .. فرمانده ش میگه اومد لشکر ما رو پیدا کرد گفت قراره من بیام تو نیروهای شما ، قبولش نکردن گفتن ما اینجور که نیرو جذب نمیکنیم .. گفت منو بابام فرستاده .. دیشب امیرالمومنین نشانی شما رو داد .. میگه یهو بهم ریختم به خودم اومدم ، گویا یه جوری به اونم یه نشانی دادن .. پذیرشش کرد ، اعزام شد ذی الحجه رسید به جبهه ها و خط مقدم ، چله گرفت .. بهش گفتن شب هفتم محرم پیشِ مایی ‌‌، عاشورا تشییع جنازه تِ .. روزِ عاشورا تشییع شد بدنِ این شهید .. جانم به این روزی .. میخوام بگم عباس صابری ، تو عاشورا تشییع شدی اما خبر داری بدنِ آقات سه روز و سه شب رویِ ربگِ بیابان .. بر تاول به روی تنت گریه ام گرفت بز خشکی به رویِ لبت گریه ام گرفت ای حسین ... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
‍ ‍ ‍ 🏴🏴 مداح مهدی میرداماد👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• وقتی که با نان و نمک افطار می کرد انگار که با فاطمه دیدار می کرد ... *ام کلثوم دید اصلا حواس باباش یه جای دیگه س * هی شیر را از پیش خود میزد کنار و هی دخترش با چشم تر اصرار میکرد *بابا جان شیر بخور ... اخه رنگ و روت پریده ...دخترا میدونن،دختر همه عشقش اینه بابا بیاد خونه افطار سفره براش پهن کنه ... بابا برات شیر آوردم شیر رو زد کنار ... حواس علی جای دیگه ست، دل امیرالمؤمنین یه جا دیگه بهانه میگیره* * هی شیر را از پیش خود میزد کنارو هی دخترش با چشم تر اصرار میکرد در آسمان انگار چیز تازه میدید با اشک دیده چشم را خونبار می کرد امشب ز شب های دگر مظلوم تر بود این را اذان وقت سحر اقرار میکرد *همه کنایه کجا نشستن، همه چیزو نمیشه وا کرد * ( آن پهلوانی که غرورش را شکستن انا الیه الراجعون تکرار می کرد .... ) 2 *سادات منو ببخشن، بریم در خونه حضرت زهرا ، امیرالمومنین بعد سی سال به آرزوش رسید چه خبره تو دل علی؟ بزار بگم:* * (دلتنگ زهرا بود و این شب های آخر گریه به یاد آن در و دیوار میکرد ... ) 2 *می خواست از در بره بیرون ، شال امیرالمؤمنین گرفت به قلاب در، آماده ای یه جایی ببرمت ؟* قلاب در تا بوسه زد بر روی شالش یاد قلاف و زخم دست یار می کرد ... *سی سال پیشم یه نفر این شال رو گرفته بود هی نانجیب با قلاف شمشیر زد ... وای .... برم جلوتر ، *  از بس که دلتنگ نگاه فاطمه بود دیدند قاتل را خودش بیدار میکرد ... *پاشو دیگه فاطمه رسیده، پاشو علی رو خلاص کن ...* از بس که دلتنگ نگاه فاطمه بود دیدند قاتل را خودش بیدار میکرد ... * الله اکبر ... فرق شکافته شد ، تا فرق علی شکافته شد، صدا بلند شد "فزت ورب الکعبه"بابا هر  کی یه ضربه میخوره،بالاخره یه صدا میزنه، هر کی یه ضربه می خوره بالاخره یه ناله ای میزنه،یه اهی، وایی، فریادی .... استقاثه ای ... امیرالمؤمنین سحر نوزدهم وقتی ضربه شمشیر خورد صدا زد "فزت و رب الکعبه" آخ  ... یاد خدا رو زنده کرد تو آون  حالت ، حرفی از درد نزد، اصلا دردش حس نشد ... شمشیر تا ابرو رو شکافت، علی از زخم گله نکرد ، یه اقایی رم سراغ دارم تو گودال قتلگاه ، دیدن زیر لب داره ناله می کنه .... میگه جلو اومدم، دیدم میگه"الهی رِضاً بِرِِضِاکَ... لا معبود سواك یا غیاث المستغیثین ... " نمیدونم اجازه دارم جلوتر برم ... فقط نگفت رضا به رضائک،فقط نگفت یا غیاث المستغیثین ...." امام رضا می گه جد ما  رو با  دوازده ضربه کشتن ... هر ضربه ای که زد یه بار گفت وا اماه ... یه بار گفت وامحمدا ... یه بار گفت واعلیا ... حالا بگو حسین ....     •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
‍ ‍ ‌‌🏴🏴 💔 :حاج منصور ارضی👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• ای آقا جونم، امشب کجا قرآن به سر می گیری؟آیا تو کوفه هستی ، کربلا هستی ، شنیدید ، وقتی همه رو صدا کرد بالای معزنه قرار گرفت ، مناجات کرد ،بعد موقع اذان صبح شد ، الله اکبر ... صداشو همه مردم کوفه شنیدن ، "به امام حسین آگه به اعتقاد خود من و تو باشه ، امشبم شما ها صداشو شنیدید اومدید اینجا" وقتی اومد به نماز ایستاد ، همچین که به سجده رفت ، شنیدید کاری کرد نانجیب ، ابن ملجم صدای همه عالمیان ، سماوات ، عرضی بلند شد ، با جبرییل ناله زدن ... الله اکبر ؛ وقتی صدای امیرالمؤمنین بعد از ضربه بلند شد "فزت و رب الکعبه" قربون تو آقای غریبم ، یه وقت صدای جبرئیل میان زمین و آسمان بلند شد ، صدا زد به خدا علی رو کشتن ، این صدا رو زینب شنید ، حسنین شنیدن ، به سرعت دو تا آقازاده ها سمت مسجد ، وقتی رسیدن دیدن محراب مسجد پر از خونه ... ای علی علی علی ..." نون و نمک بخور ولی به زخم من نمک نزن2 یه شب که مهمون منی،حرف سفر به من شبیه مادرم شدی،تو نیمه جونم می کنی سلام میدی به مادرم،دل نگرونم می کنی دل تو بی قرار زهراست ... همش دلت کنار زهراست ... چشام به چشمات گره خورده چشات به انتظار زهراست بابا بابا بابا بابایی ... بابا بابا بابا بابای تنها ... امون ازین رفتن تو ... امون ز برگشتن تو ... میخ در التماس می کرد ... بابا ، به پیراهن تو ... صحبت میخ در شدو بازم دلم شد پر غم بیا بیا ،به یاد مادرم روضه بخونیم برا هم ( یادم نرفته مادر افتاد شاخه ی یاس پرپر افتاد دیدم که زانو هات میلرزید تا روی مادرم ، در افتاد ) 2 با گریه ایستاد دوباره نگاهش کرد تسبیح را به دست گرفت و دعاش کرد گیسو کشید دخترش ، اما چه فایده زینب به جای فاطمه خیلی تلاش کرد ... شمشیر تا میان دو ابروی صورتش طوری نشسته بود نمی شد جدا کرد ای روزگار،ای روزگار،آخر علی را زمین زدن باید ازین به بعد جگر را فداش کرد وقت وصال بود دوباره خضاب کرد وقت خضاب خون سرش را حناش کرد *عرضم و تمام و التماس دعا بچه ها داخل گلیمی بابا رو جمع کردن ، با سر غرق خون آوردن سمت خانه ، چند قدمی خانه گفت بچه ها بزارید خودم با پای خودم بیام ... آگه زینب منو با این حال ببینه ، میمیره ... دختر طاقت نداره سر خونی بابا رو ببینه ، میخوام بگم علی جان کجا بودی بالا تل زینبیه ، والشمر جالس علی صدره ... " می گفت خواهرش دم گودال قتلگاه این روبه قبله این همه نیزه زدن نداشت ... •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• اختصاصی کانال روضه امام علی ع وشبهای قدر👇 ایتا‌وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @roze_emam_ali
4_5979013132264148322.mp3
زمان: حجم: 442.2K
. 🏴🏴 ۱•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• ای وارث مصیبت حیدر/ بیا مهدی خون میچکد ز صورت حیدر/بیا مهدی فرق شکسته ی/حیدر زند صدا مهدی بیا بیا/مهدی بیا بیا ۲ ای کشته ی فتاده به محراب/علی مولا رفتی میان سجده تو از تاب/علی مولا منبر به سر زنان/محراب شد خِجِل از فرق مرتضی/میریخت خون دل ۳ آه غریبی از غمِ غربت/علی سر داد برداشت سر دوباره به صورت/زمین افتاد شق القمر شد از/کینه سر علی زهرا به سر زنان/آمد بَرِ علی ۴ آمد صدای ضجه ز هر سو/علی مولا فرقش شکافت تا دم ابرو/علی مولا مثل حسن شدی‌‌/مسموم از جفا با تیغ قاتلت/آه و واویلتا ۵ تا که نشست تیغ روی سر/علی مولا افتاد یاد فاطمه حیدر/علی مولا بر روی فاطمه/در خورد بی هوا شد سقط محسنش/در پیش مرتضی ۶ ای کشته ی فتاده به صحرا/حسین من ای تشنه کشته بر لب دریا/حسین من با غصه ی حسین/قلبت شده کباب تشنه شود شهید/بین دو نهر آب ۱ •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
4_5979013132264148313.mp3
زمان: حجم: 596.9K
🏴🏴 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کوفه شده کربلا /  وای علی کشته شد روح‌الامین زد صدا / وای علی کشته شد زخون سر شد خضاب / صورت مولا علی یا علی و یا علی/ یا علی و یا علی ....... مسجد کوفه پر از /  ناله زهرا شده که تا به ابرو سر /  شیر خدا وا شده میان محراب خون / فتاده از پا علی یا علی و یا علی / یا علی و یا علی ...... علی به سجده اگر / فرق سرش شد دوتا حسین در سجده شد / سرش زپیکر جدا ماند تنش بی کفن /  در دل صحرا علی یا علی و یا علی /  یا علی و یا علی ..... ✍ •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• اختصاصی کانال روضه امام علی ع👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @roze_emam_ali