eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
1 (2).mp3
23.57M
🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
🏴 🏴 ✍شاعر:وحید محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ روضه برپا بود هر جا آب بود روضه هایش ذکر بابا آب بود مقتل جانسوز آقا آب بود: تشنه لب بود آه اما آب بود روضه خوانش گاه ظرفی آب شد گاه گاهی روضه خوان قصاب شد ماجرای آب آبش کرده بود غصه ی ارباب آبش کرده بود مادری بی تاب آبش کرده بود دختری بی خواب آبش کرده بود یا خودش بارید دائم یا رباب روضه می خواندند هر دم با رباب پیکری را بر زمین پامال دید شمر را در گودی گودال دید عمه را بالای تل بی حال دید لشکری را در پی خلخال دید هجمه ی شمشیرها یادش نرفت سنگ ها و تیرها یادش نرفت هم به تن رخت اسارت دیده بود خیمه را در وقت غارت دیده بود از سنان خیلی جسارت دیده بود از حرامی ها شرارت دیده بود آتش بی داد دنیا را گرفت شمر آمد راه زن ها را گرفت عمه را با دست بسته می زدند با همان نیزه شکسته می زدند بچه ها را دسته دسته می زدند می شدند آنقدر خسته... می زدند تازیانه جای طفلان خورده بود زین جهت خیلی به زینب برده بود با تنش زنجیرها درگیر بود در غل و زنجیر امّا شیر بود از نگاه حرمله دلگیر بود اوجوان بود آه امّا پیر بود ماجرای شام پشتش را شکست غصه های شام پشتش را شکست کوچه های شام پیرش کرده بود شهر و بار عام پیرش کرده بود سنگ روی بام پیرش کرده بود طعنه و دشنام پیرش کرده بود بی هوا عمامه اش آتش گرفت مثل زهرا جامه اش آتش گرفت درد و رنج و غصه ی بسیار دید از زبان شامیان آزار دید خواهرانش را سر بازار دید عمه را در معرض انظار دید بزم مِی بود و سر و طشتی طلا خیزران بود و عزیز مصطفی نیزه بازی با سرش هم جای خود بوریا و پیکرش هم جای خود دست بی انگشترش هم جای خود ماجرای خواهرش هم جای خود خاک را همسایه ی افلاک کرد خواهرش را در خرابه خاک کرد کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
🏴 🏴 ✍شاعر:قاسم نعمتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من علمدار گریه کن هایم وارث ناله های زهرایم انقلابی ترین دعا خوانم نعرهٔ حیدری ست نجوایم روضه خوان ها همه غلام منند به همه نوکران من آقایم من گلوی بریده بوسیدم خون رگهاست روی لبهایم تنِ بی سر شده بغل کردم جمع کردم ز خاک بابایم هرچه چیدم تنش درست نشد زائر ِ قطعه قطعه اعضایم کمکم کرد بوریا آن شب تا که برخواستم من از جایم شاهدِ گریهٔ بنی اسد و ناله های وحوش صحرایم بعد ازاین ماجرا حسینی ها بنشینید پای غمهایم غیرتی ها بلند گریه کنید شد اسارت بلای عظمایم حیدر دسته بستهٔ شامم جای زنجیر بر سروپایم عمه ام را بهم نشان دادند داد زد ای حسین تنهایم دیدی آخر نمود ،آخرِ عمر چشم نامحرمان تماشایم وسط آن همه ارازل شهر گفت عمه کجاست سقایم سخت بر من گذشت آن ساعات بد شکستند حرمت سادات اوج بی غیرتی نشان دادند سنگ در دست این وآن دادند اول شهر عنان مرکب را دست یک مشت بد دهان دادند جای عرضِ سلام ، پیرو جوان ناسزاها به کاروان دادند راسِ بابام زیرِ پا افتاد بسکه سر نیزه را تکان دادند دستِ سادات بر سرِ بازار صدقه تکه های نان دادند سرِ هر کوچه با سرِ انگشت دخترِ فاطمه نشان دادند بوسه گاهِ رسول خاتم را به دمِ چوبِ خیزران دادند کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
voice.ogg
214.2K
🏴 🏴 ✍شاعر:قاسم نعمتی 🏴 🏴 ✍شاعر:قاسم نعمتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بایاد غربتِ کربلا دلخونم روز و شب روضه قتلگاه می خونم چهل ساله که من دارم داغ کفن من دیدم اونکه جاش تو افلاکه بدنش روی خاکه از جراحت صد چاکه بادستام بوریا پیچش کردم تو بغل جمعش کردم بردم و دفنش کردم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اسیری زینب من و بیچاره کرد دیدم اهل بیت دشمن آواره کرد وای از در به دری وای از بی معجری باسادات مثل برده تا کردن همه جا غوغا کردن مارو تماشا کردن سر هارو زن ها با دست پوشوندن تا که می شد چرخوندن اشهد مارو خوندن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تموم گلایم از مردم شامه جایی که پرتاب سنگ از روی بامه خاکستر میریزن دنبال کنیزن جائی که یاد اون هم عذابه دل از غمش کبابه اون مجلس شرابه نانجیب خیزاران بالا می برد تاکه پایین می آورد رو جیگر ما میخورد کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
نوحه واحدوسنگین امام سجاد(شاهمندی).mp3
2.93M
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی مرتضی شاهمندی 🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی مرتضی شاهمندی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو غرقِ ، اشکی وُ گریه میباری چِقَدَر ، روضه ی نگفته داری با ما بگو تو از ، نامَردمان شام از چشم هرزه و ، شادی و اِزدحام آه ، دادِ بیداد ، ای امان از ، دل سجاد آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا (۲) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ واویلا ، تو یه روز خوش ندیدی شبیهِ ، عمه زینب قد خمیدی بر خواهر امام ، خون گریه می کنی از کربلا به شام خون گریه می کنی آه ، شیرخواره ، دیده ای تو ، گوشِ پاره آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ واویلا ، شنیدی طعنه و دُشنام میخوردی ، سنگ کینه از روی بام در کوچه های شام ، بال و پر تو سوخت از تازیانه ها ، پا تا سرِ تو سوخت آه ، تیر و شمشیر ، گردن تو ، غل و زنجیر آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
165.7K
🏴 🏴 ✍شاعر:حاج سید محسن حسینی 🏴 🏴 ✍شاعر:حاج سید محسن حسینی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شهادت امام سجاد علیه السلام ای مدینه منم سید الساجدین ای مدینه بیا حال من را ببین دائما می‌چکد اشک من بر زمین واویلا واویلا واویلا واویلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای مدینه ببین روز من‌ شد سیاه ای مدینه منم زائر قتلگاه ای مدینه بیا کن به حالم نگاه واویلا واویلا واویلا واویلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ میزد بابای من مادرش را صدا پیش چشمان من شد سر او جدا پیش چشمان من میزد او دست و پا واویلا واویلا واویلا واویلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پیش من خیلی بد کشتن رقیه را پیش من بی عدد کشتن رقیه را پیش من با لگد کشتن رقیه را واویلا واویلا واویلا واویلا حاج سید محسن حسینی ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
169.7K
🏴 🏴 ✍شاعر:حاج سید محسن حسینی 🏴 🏴 ✍شاعر:حاج سید محسن حسینی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زبانحال شهادت امام سجاد علیه السلام بسمل بی بال و پر گشته دیدم من خودم عمه سرگشته دیدم بخدا پیکر من آتیش گرفت وقتی من پیکر برگشته دیدم ########## بابامو از من جدا کردن همه بابامو جدا جدا کردن همه من خودم دیدم بابای تشنه مو توی آفتاب رها کردن همه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بردنش کار من تنها نبود چون بابای من یکی دوتا نبود در میان کشته ها غیر بابام هیج کسی محتاج بوریا نبود ######## من دیدم بابام ز خون لبالبه من دیدم بابام چه نامرتبه شب شده بود و هنوزم می دیدم که بابام به زیر ده تا مرکبه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بی عدد کشتن رقیه رو تو شام خیلی بد کشتن رقیه رو تو شام پیش چشمان من و عمه من با لگد کشتن رقیه رو تو شام ######## روی دامن رباب می زدنش وسط بزم شراب می زدنش کسی دخترو تو خواب نمی زنه اونو حتی توی خواب می زدنش حاج سید محسن حسینی ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
178.2K
🏴 🏴 ✍شاعر:حاج سید محسن حسینی 🏴 🏴 ✍شاعر:حاج سید محسن حسینی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شهادت امام سجاد علیه السلام به کی بگم من دیدم که عمه بیقراره چشم از بابام بر نمیداره داره بابام و می شماره به کی بگم من من گل پرپر گشته دیدم من عمه سرگشته دیدم من پیکر برگشته دیدم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به کی بگم من دیدم که سقای دلاور شده به اندازه اصغر ندیدم از او من کوچکتر به کی بگم من دلاور و از پا فکندند سرش رو رو نیزه میبندن دارن میبندن و می‌خندن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شب شده بود و بابای من پیدا نمی شد گره ز کارش وا نمی شد شمر از رو سینه پا نمی شد پیش از سه ساعت تنهایی بابام و دیدن خنجر به حنجرش کشیدن سر بابام و بد بریدن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بر سر بازار روز من‌ و سیاه کردن سینه غرق آه کردن ناموسم و نگاه کردن وای از رقیه تو ازدهام میزدن او رو تو شهر شام میزدن او رو به وقت شام میزدن او رو حاج سید محسن حسینی ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
نوحه زمینه_یعقوب کرب و بلا.mp3
785.7K
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی 🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یعقوب کرب و بلا به دردشه اشک دوا روز و شبش میگذره با ضجه و ناله و دعا تو سجده گریه میکنه قیامشه قیام آه یادش میاد دم غروب غروب تلخ قتلگاه آه... دیده سر بابارو از بدن جدا آه... دیده که میبَرن سرو رو نیزه ها آه... دیده تن بابارو زیر دست و پا آه... دیده یه مُشت حرومی رو تو خیمه ها آه... آه و واویلتا واویلتا حسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مصیبتا یادش میاد ازش با گریه رد میشه داغی که دیده توی شام زخمیه که خوب نمیشه شام و مصائبش همه آقارو کرد یه روزه پیر توی محله ی یهود آقا شد از زندگی سیر آه... دیده یه عده پستو که میرقصیدن آه... دیده یهودیارو که میخندیدن آه... دیده که دنیا شده رو سرش خراب آه... دیده چشای هرزه و بزم شراب آه... آه و واویلتا واویلتا حسین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
زمینه یا شور_بعد چهل سال گریه کردن.mp3
2.94M
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی 🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بعد چهل سال گریه کردن دارم میشم حاجت روا من بعد چهل سال غصه خوردن میمیرم از زهر جفا من عطشانمو یاده؛بابا شدم مضطر رو خاکا افتادم؛با یاد اون پیکر تو این دم آخر،چشامه بازم تر با یاد خنجر که،اومد روی حنجر سرش روی نیزه،باز جلو چشمامه حالم دگرگونه،جونم رو لب هامه یا ابالمظلوم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بعد چهل سال زجر کشیدن واسه همیشه میشم آرام بعد چهل سال آه کشیدن راحت میشم من از غم شام یادم نمیره اون،خنده ی شامیا خارجی ام خوندن،پیش یهودی ها یادم نمیره که،رقاصه آوردن ماهارو تو بزم،حرام مِی بردن یادم نمیره اون،هیزیه چشماشون یادم نمیره اون،چوب و لب و دندون یا ابالمظلوم ۱۴۰۳/۰۵/۰۶ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
🏴 🏴 🎤مداح :حاج علی خورشیدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امام سجاد رو چهل منزل رو شتر برهنه، غل و زنجير به گردنش بستن، اومدن مردم دور و برشون هلهله ميكردن، ميگفتن: اينا خارجي هستن، زخم و زبانشون ميزدند... بميرم برات آقا زين العابدين، بخدا قبرت غريبه، چقدر شما مصيبت ديدي، چقدر زجر كشيدي، ولي صبر كردي به خاطر خدا، همه رو به جان خريدي...* من نگویم ظلم برمن کم کنید بلکه زنجیرِ مرا محکم کنید هر چه می خواهید ظلم افزون کنید هرچه می خواهید دلم را خون کنید گاه از خون به رُخ رنگم زنید دسته دسته بر بدن سنگم زنید اين من و اين كعب ني، اين پيكرم اين من و فرقِ پر از خاكسترم ظلم از اينها بيشتر بر من كنيد لیک دستِ عمّه ام را واکنید عمّه ام چون مادرم زهرا شده پشتش از بار مصیبت تا شده *اونايي كه رفتيد مدينه، حتما ديديد قبر امام سجاد تو بقيع با خاك يكسانه... امام باقر ميگه: وقتي بابام رو غسل ميدادم، وقتي پيرهنش رو از تنش در آوُردم ديدم هنوز جايِ زنجير بر بدنِ بابام مونده، دلها بسوزه براي امام سجاد هر وقت بچه كوچيك ميديد گريه مي كرد، هر وقت نگاهش به آب مي افتاد گريه مي كرد....* اي يادگار عاشورا پيغمبرِ خونِ خدا گشتي تو مسمومِ زهرِ كين سيدي يا زين العابدين اي جانشينِ ثارالله عُمرت سراسر اشك و آه گريه ات حماسه آفرين سيدي يا زين العابدين اي ديده باغِ در آتش بشنيده بانگِ العطش شهيدِ زنده ي شاهِ دين سيدي يا زين العابدين اي يوسفِ بازارِ عشق اي لاله ي تب دارِ عشق ميراثِ پرپر گلهايي پورِ حسينِ زهرايي وارثِ خاتمُ المرسلين سيدي يا زين العابدين اي ديده خون در درياها داغِ غمت سوخت صد دل را فاطمه بر تو شد دل غمين سيدي يا زين العابدين هر کجا روی نهادم غم عظمای تو بود کربلای دگري شام غم افزای تو بود اي كه باشد دهنت چشمه ي آبِ بقاء از چه خشكيده لبِ لعل شكر خواي تو بود داغ قتل پسر فاطمه مي كُشتُ تو را كي دگر زهر جفا بر تو و اعضاي تو بود مظلومم وا اِماما شهيدم وا اِماما *سهل ساعدي ميگه: به امام سجاد گفتم: آقاجان! من يكي از دوستان شما هستم، آيا امري داريد؟ فرمود: سهل! خدا رحمت كنه بابا ي تو رو، يه قدري پول داري به اين نيزه دارا بدي، اين نيزهارو از جلوي زنها دور كنن، كمتر نامحرم ها به اين زنها نگاه كنن... ميگه: پول دادم به نيزه دارها، سرها رو دور كردن، گفتم: آقاجان! اَمرِ ديگه اي داريد؟ فرمود: قدري پارچه برام تهيه كن، سهل ميگه: يه قدري از عمامه ي خودم پارچه اي بريدم به آقا دادم، آقا گردنشون رو كج كردن، فرمود: اين زنجير رو بلند كن پارچه رو زير زنجير بگذار، اين زنجير رو بلند كردم همچين كه نگاه كردم ديدم خونِ تازه از زيرِ زنجير جاري شد... همه بگيد: حسين!.. کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1