335.9K
#زمینه
#شهادت_حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#کربلایی مصطفی رمضانی
سبک یاران چه غریبانه رفتند
سبک زینب زینب زینب
ای هستی من زهرا (رفتی و شدم تنها )۲
با دختر گریانت (بی تو چه کنم زهرا)۲
می کند زینب تو خانه داری
هم خانه داری و هم سوگواری
◾️واویلا واویلا آه و واویلا
ای شمع وجود من، ازچه شده ای خاموش
بگرفته علی با اشک ،تابوت تو را بردوش
می گرید مجتبی نور دوعینت
برسرو سینه میزند حسینت
◾️واویلا واویلا آه و واویلا
ای نور دو چشم من، رفتی کمرم خم شد
با اشک حسینِ تو، صبرم ز غمت کم شد
ای که بودی تنها یاروحبیبم
از سوز داغت زهرا بی شکیبم
◾️واویلا واویلا آه و واویلا
با رفتن تو زهرا، رفته همه ی هستم
تنها و غریبانه ، در سوک تو بنشستم
تشییع پیکر تو شد شبانه
دفن جسم پاکت شد مخفیانه
◾️واویلا واویلا آه و واویلا
من پیکر پاک تو میسوزم و می شویم
از جسم نحیف تو من عطر جنان بویم
وقت غسل زهرا خون شد دل من
زد شرر داغ تو بر حاصل من
◾️واویلا واویلا آه و واویلا
خون شد جگرم تاکه ،کردم کفنت زهرا
دیدم رخ نیلی و ، آزرده تنت زهرا
پاره ی پیکرم فاطمه جانم
میروی از برم فاطمه جانم
◾️واویلا واویلا آه و واویلا
@rozeh_daftari1
1731918580489_-2147483648_-214226.ogg
2.04M
#زمزمه
#شهادت_حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#کربلایی محمود سلطانی
زمزمه یا واحد
سبک امشب گرفته گریه ها دست دلم را
🌴سبک مرهم برا چشم ترم می خوام
غم داری و با مرتضی چیزی نگفتی
از آنهمه رنج و بلا چیزی نگفتی
همسایه ها مرگ تو را می خواستند و
در حقشان غیر از دعا چیزی نگفتی
من محرمت بودم ولی شرمنده کردی
کردی مراعات مرا چیزی نگفتی
اندازه ی یک مرد جنگی زخم دیدی
اما جلوی بچه ها چیزی نگفتی
خسته نباشی،نان نپز،راضی نبودم
زحمت ندادی فضه را چیزی نگفتی
دستاس را شستی که چشم من نیوفتد
از زحمت زخمت چرا چیزی نگفتی
شانه ز درد شانه ات بالا نیامد
با زینب از این ماجرا چیزی نگفتی
دیدی که قلبم سوخته شکوه نکردی
سیلی که خوردی بی هوا چیزی نگفتی
حیدر فدای غیرتت بانوی حیدر
افتاده بودی زیر با پا چیزی نگفتی
این زد تو را،آن زد تورا، اما عزیزم
تو مادری کردی به ما چیزی نگفتی
زانوی حیدر با تن تابوت لرزید
جز رفتنت این روزها چیزی نگفتی
کابوس تو پیراهن خونیست ،درخواب
جز یا حسین و کربلا چیزی نگفتی
✅مجید احدزاده آبان ۱۴۰۳
@rozeh_daftari1
1731918267229_-2147483648_-214225.ogg
1.15M
#زمینه #زمزمه
#شهادت_حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#کربلایی محمود سلطانی
زمزمه یا واحد
سبک امشب گرفته گریه ها دست دلم را
سبک مرهم برا چشم ترم می خوام
از چه نداری جز اجل حاجت عزیزم
گشتی چرا این قدر بی طاقت عزیزم
حرفی بزن جانم به لبهایم رسیده
حیدر ندارد جز تو هم صحبت عزیزم
اصلا نمی آید ، نمی آید به قرآن
این سن و سال کم ، به این قامت عزیزم
در این محل خیلی تو دیدی بی محلی
با تو چه کرد این شهر بی غیرت عزیزم
آه ای پناه امن ِ این عالم نداری
حتی میان خانه امنيت عزیزم
سیلی ، لگد ، آتش ، غلاف و تازیانه
چه خوب داد اجر تو را امت عزیزم
طوری کتک خوردی که می گردد اضافه
یک درد بر درد تو هر ساعت عزیزم
تو زنده هستی و زن همسایه امروز
بر زینبت گفته است تسلیت عزیزم
زهرا برو خیلی کشیدی درد ، خیلی ....
راحت بخوابی بعد از این راحت عزیزم
می بینمت در کربلا وقتی حسینم
افتاده مانند تو با صورت عزیزم
.......
تو گشته ای محروم از ارث و حسینت
محروم می گردد ز مهریه ات عزیزم ...
@rozeh_daftari1