#روضه_حضرت_زهراسلام_الله_علیها2
#آتش_زدن_خانه_وحی
#متن_روضه_اموزشی
🔹آتش زدن به خانهي مولا بهانه بود
( امشب دلت رو با من همراه کن بریم مدینه، بریم خانه ی امیرالمومنین)
🔹مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود
( ای وای ای وای😭)
🔹از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد
🔹جان علی به پشت در آستانه بود
متن روضه: هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود یکعده نامرد ریختند در خانه امیرالمومنین...
بیان جملات زمینه ساز👈 (خدایا اینها برا چی اومدند)
هنوزم مادرمون زهرای مرضیه عزادار باباش پیغمبره...
دومی نامرد صدازد علی بیرون بیا وگرنه خانه رو به آتش میکشم...
زهرای مرضیه حامی ولایته مردم... آمد پشت در خانه ایستاد
نانجیب صدا زد زهرا در رو باز کن وگرنه خانه رو آتش میزنم...
مادرمون امتناع کرد...
در رو باز نکرد...
نانجیب صدا زد.. هیزمها رو بیارید... پشت در بگذارید ...
یکی صدا نانجیب در این خانه دختر پیغمبره...
صدا زد اگرچه فاطمه باشه خانه رو با اهلش به آتش میکشم...
ای وای، ای وای...یاصاحب الزمان آقا منو ببخشید
در خانه رو آتش زدند...
مصیبت مادر ما از اینجا شروع شد...
در نیمه سوخته شد مادر پشت در ایستاده آماده ای بگم یا نه...مبادا این نانجیبها وارد خانه بشند...در رو گرفته..
یکدفعه نانجیب حیا نکرد...یاصاحب الزمان..
با لگد به این در زد
مادرمون زهرا بین در و دیوار.. پهلوش رو شکستند...😭
محسنش رو سقط کردند...
بعضی ها نقل کردند این در یک میخی داشته مردم... میخ در بر سینه زهرا...😭
صداش به ناله بلند شد یا ابتاه یارسول الله بابا بیا به دادم برس...
شعر پایان 👈 کاش وقت در شکستن پای دشمن میشکست
تا که میخ در نشان سینه زهرا نبود.
@rozeh_daftari1