eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
329 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
نذر دردهای حضرت زهرا(س) و غربت مولایم أمیرالمؤمنین علی(ع)... نازنینم سریع تر برگرد٬ تنم از اضطراب می سوزد تشنه ات می شوم نرو بی تو٬ در گلو راهِ آب می سوزد مهربانم مراقب خود باش٬ من کسی غیر تو ندارم که! تو نباشی سلام هایم در٬ حسرت یک جواب می سوزد رفتی و روبروی چشمانم٬ کاش این صحنه را نمی دیدم پشت در آتشی به پا شده است٬ شعله با آب و تاب می سوزد در خودم سوختم ولی هرگز٬ هیزم تر نداده ام به کسی پس چرا اینچنین مقابل تو٬ چوب ها با شتاب می سوزد؟! وایِ من! عده ای بدون وضو٬ سمت قران هجوم آوردند یک ورق در کنار در افتاد٬ متن أمُّ الکتاب می سوزد تو چه کردی که گندم از دستت٬ برکت بیشمار می گیرد شک ندارم که آه می کشی و... پیکر آسیاب می سوزد چشم ها را ببند و خیره نشو٬ نگرانم نباش چیزی نیست! گاهگاهی به دور دستانم٬ ردّ سرخِ طناب می سوزد!
. دلتنگی زیارت کربلا باورم کن ای طبیبِ ناب، بیرونم نکن میخورم از درد پیچ و تاب، بیرونم نکن عشق تو عمریست دل را در عطش انداخته تشنه ام! قدری بنوشان آب، بیرونم نکن دوست دارم این جنون نابِ مادرزاد را میشوم در روضه ات بیتاب، بیرونم نکن عاشقم! در هروله دور تو میگردم حسین(ع) سخت غرقم کن در این گرداب، بیرونم نکن من شهیدت میشوم آخر به هر نحوی شده من فراهم میکنم اسباب! بیرونم نکن توبه کردم، لطف کن اسم مرا از دفترت خط نزن! از هیئتت ارباب، بیرونم نکن پشت پا خوردم فقط از هر رفیق و نارفیق پشت «در» جامانده ام، دریاب! بیرونم نکن از منِ بیچاره آقا کربلایت را نگیر از حرم حتی میانِ خواب، بیرونم نکن! شاعر: .
.امام حسن علیه السلام ☘☘☘☘☘ نامش حسن(ع) است، بے ریا میگردد حاجات، ڪریمانه روا میگردد عمریست ڪه با دستِ پر از نان و نوا بے وقفه به دنبال گدا میگردد!
✨مناجات_با_خدا علیه السلام پشیمان آمدم با چشم گریان سلامی دادم و در زیر ایوان زدم زانو و گفتم: توبه کردم ضمانت میکنی شاه خراسان؟! شاعر
✨🔸🔸🔸🔸✨ پاسدارے میڪند از باور ما رأے من شک نڪن دارد اثر در دین و دنیا رأے من باعثِ ابطالِ باطل! بانیِ «جاءالحق» است میشود تفسیرے از «إنا فتحنا» رأے من دشمنِ تبعیض هست و هست در حالِ جدال با فساد و فقر، با قانونِ بیجا رأے من عامل رفع موانع هست وقتے اتحاد پس گشایش میرسد از رأے تو تا رأے من با ولایت تا شهادت، با بصیرت مے بَرَد اقتدار ڪشورم را باز بالا رأے من مثل یک رزمنده من هم مرد میدان میشوم هست قطعاً یک نبرد ناب و زیبا رأے من زیر انگشتم امیدِ خائنان له میشود هست قدرتمندتر از ڪاتیوشا رأے من قدرتِ تخریب آن بیش از هزاران موشک است لرزه مے افتد به جانِ دشمنان با رأے من باقیات و صالحات است و حمایت میڪند رهبرم را و شهیدان را...خدا را رأے من مے زند لبخند بر من حاج قاسم مهربان پاے صندوق میشود اینگونه امضا رأے من میرسد موعودمان با هست نذرِ حضرتِ ماهِ دل-آرا رأے من!
محمد(ص) آمد و نورٌ علی نور است همراهش علی(ع) یک سمت و آن سو حضرتِ زهرای دلخواهش حسن(ع) محکم گرفته مهربان؛ دستِ حسینش(ع) را قدم برداشت و رویید گل ها بر سرِ راهش خدا دلدادۂ این پنج تن بود و سفارش کرد که بی وقفه بگردد دورشان، خورشید با ماهش مسیحیانِ نجران آمدند اما عقب رفتند پیمبر(ص) بود و خانوادۂ از غیب آگاهش هراس افتاده بر جانِ کلیسا، میزند ناقوس ترک خورده صلیبِ سنگی از اندوهِ جانکاهش علی(ع) بر هم گره اندازد ابرو را، همین کافیست که عیسی میرسد بیتاب و سرگردان به درگاهش خدا داده به زهرا(س) آنچنان اعجاز که والله به ویرانی مبدّل میکند یک آهِ کوتاهش پسرهای علی(ع) هم که اگر نفرین کنند ای وای... زمین می مانَد و کوهی که نه! آری بخوان کاهش مبادا لحظه ای بیرون بیاید از غلاف خود امان از ذوالفقارِ مرتضی(ع) و خشم گهگاهش! 🔸شاعر:
حضورش جنةُ الأعلی ست قطعاً نمی بیند به خود غم را، قم اصلاً به همراهِ ملائک در مسیرش- بخوان أُخت الرضا(ع)؛ أهلاً وَ سهلاً !
علیها سلام ▪️▪️🍃▪️▪️🍃▪️ رسید از شهر قم، آوایِ غم از داغِ معصومه(س) چکید اشک از دو چشمم دم به دم از داغِ معصومه(س) در آغوشَش گرفته خاک ایران و عزادار است شکسته بیشتر قوم عجم از داغِ معصومه(س) پریشانحال رخت مشکی آورده ست و پوشیده ست- -تنِ ایوانِ آیینه، حرم از داغِ معصومه(س) نگاهی میکند موسی بن جعفر(ع) میزبانانه به زائرها چه با لطف و کرم! از داغِ معصومه(س) کنار حضرت نجمه(س) ببین ام البنین(س) امشب گرفته روضه ای پای علَم از داغِ معصومه(س) ندید آخر برادر را و جان بر لب شد از این غم بخوان ای روضه خوان در هر قدم از داغِ معصومه(س) فدای ضامن آهو که عمری سخت گریان است هم از داغ دل زینب(س)! وَ هم از داغِ معصومه(س)! شاعر:
علیه السلام #مناجات 🍃🍃🍃✨🍃🍃🍃 دلم بیتاب شد! با کوهی از حاجت رسید از راه نشست و تا که شد پشت درت خلوت؛ رسید از راه نشد هر چند خلوت قدر یک ثانیه این خانه شنید این را دلِ آشفته و راحت رسید از راه همینکه سفره ام خالی شد از نان یاحسن(ع) گفتم تو را در تنگدستی خواندم و برکت رسید از راه شنیدم می پذیری سائلان را سرزده حتی ببخش آقا اگر این خسته، بی رخصت رسید از راه گرفته رزق و روزی سالها از تو، اگر این دل شبانه روز مشتاقانه بی دعوت رسید از راه نگاهی کن کریمانه به حال این گدایی که برایت با خودش آورده صد زحمت رسید از راه کسی با دست پر رفت و صدا زد: یاحسن(ع) شُکراً کسی از آن طرف با اشک، بی نوبت رسید از راه تماشای تو را دلتنگ شد گاهی فقط این دل- -برای دیدنت! بی درد و بی علت رسید از راه به پیش چشم های مادرت در صحنهٔ محشر هر آنکس که گرفت از چشم تو قیمت رسید از راه! شاعر:
🌹🏴▪️🌹🏴▪️🌹🏴▪️ تا گِرا دادند و در وجدان و ایمان جا زدند پای قتلِ قطعیِ سردارمان امضا زدند عده ای پست نفوذي؛ با تبسم در نقاب بر تمام زحمتش ناجور پشت پا زدند خانهٔ ایرانمان را داد دستِ امنیت تیشه را نامردها بر مرهم ِ غم ها زدند مردِ رو در رو شدن با او نبودند عاقبت تیرشان را بزدلان از آن سرِ دنیا زدند شد مواجه بیهوا با کینهٔ پهبادها آتشی بر پیکرِ عشق عزیزِ ما زدند زیر نور ماه دستش شد جدا از پیکرش حضرت عباس(ع) را هم سخت بی پروا زدند رفت و از داغش ستونِ خیمهٔ دلها شکست پس گریز روضه هایش را به تاسوعا زدند ساعت از یک رد شد و رزق شهادت را گرفت در همین ساعت دقیقاً حاج قاسم را زدند! : @nohevarozechahardahmasomsoghandi
‌🏴🍃 زبانحال حضرت مسلم علیه السلام 🍃🏴 کوفه نیا؛ از آمدن صرفه نظر کن از این سفر آقای من صرفه نظر کن از دست خود انگشترت را دربیاور از خیرِ کهنه پیرهن صرفه نظر کن دربارۂ سرنیزه های زهرآلود با خواهرت حرفی نزن،صرفه نظر کن... از کربلا از نینوا از قاضریه از هر کجا غیر از وطن صرفه نظر کن این تن بمیرد دخترانت را نیاور دارند دستان بزن...صرفه نظر کن- -از نامۂ بی غیرتِ خنجر فروشان از مردم پیمان شکن صرفه نظر کن از پیکرت چیزی نمی ماند! بیا از- آوردنِ حتی کفن صرفه نظر کن دیدم خریده حرمله(لع) تیر سه شعبه جان رباب(س)از آمدن صرفه نظر کن! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
🏴🍃 مناجات با پروردگار در روز عرفه 🍃🏴 رو به درگاهت زدم، با حال خوش عازم شدم دور تو میگردم و امسال هم مُحرم شدم یا إلهي آمدم در را به رویم باز کن آمدم با دست خالی، باز هم اعجاز کن عاصی ام! گفتم نیایم باز اما آمدم شرم دارم از گناهانم، خطاکارم، بدم هر کسی غیر از تو باشد زود طردم میکند بعدِ عمری نیستم راهِ گدایی را بلد خوبی ات را دیدم و هر آن بد و بدتر شدم چشم پوشیدی، گذشتی، باز طغیانگر شدم باز هم بنده نوازی کن، به خود کردم ستم یاغیاث المستغیثین از دلم بردار غم عاشقم کن! سایه اش را از سر من کم نکن توبه کردم، با حسینت(ع) آمدم ردم نکن آن حسینی که گره خورده ست با عشقت مدام قصد جان کرده، رها کرده ست حج را ناتمام خوب فهمیده مناسک را؛ نمانده زیرِ دیْن سر تراشیدن که نه! «سر» داده در راهت حسین(ع) کعبه دورش گشته و بیتابِ این غربت شده جامۂ إحرام او پیراهن غارت شده گفت روی خاک، زیر نیزه های گاهگاه آخرین ذکرِ «لکَ لبیکْ» را در قتلگاه شد نماز عید قربان و گرفت از خون وضو خواند با لب نه! که با رگ های خونبارِ گلو حج به جا آورده بود و بی کفن جان داده بود جان به لب شد خواهرش، روی زمین افتاده بود دستی از غیب آمد و از جا بلندش کرد زود «کربلا در کربلا می ماند اگر زینب(س) نبود» داغ را در دل نهان کرد و قیامش شد عیان شد علمدارِ برادر، مکتبش شد جاودان گوش عالم پُر شد از صوت مناجات الحسین(ع) یار میخواهد خدایا...یا لثارات الحسین(ع) راهی ام کن! درد هجران بدترین نوعِ بلاست سخت دلتنگ طوافم! کعبۂ من کربلاست وعده با شش گوشه دارم یا إله العالمین تشنۂ آب فراتم؛ زائرم کن اربعین! کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
علیهم السلام مدح_و_مناجات 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 نور جاری میشود از خُلق و خوی پنج تن میچکد باران و دریا از سبوی پنج تن آسمان خورشید را روی زمین آورده است دشت، مجنون میشود در آرزوی پنج تن دست در دست نبی(ص) أنوارِ عرشی آمدند کور شد اینگونه چشمانِ عدوی پنج تن هر که رو در رو شود با خاندان مصطفی(ع) قاتل جانش شود یک تار موی پنج تن آیهٔ تطهیر نازل شد! کلیسا سجده کرد حضرت عیسی فدا شد روبروی پنج تن أُسقف نجرانی از قصدش پشیمان شد سریع تا که استشمام کرد از عطر و بویِ پنج تن هر که با قصد مصاف آمد شکستش حتمی است چون خدا بسیار حسّاس است رویِ پنج تن بهره مندی از ولایت رکن اسلام ِ نبی ست(ص) هست نامی از علی(ع) در گفتگوی پنج تن «هَل أتی» می‌خوانم و انگشترش را میدهد سائلم! رو میکنم هر دم به سوی پنج تن شک ندارم آبرومند است در هر دو جهان این دلِ بی آبرو، از آبروی پنج تن چشم حیرانم میان ازدحام ِ روز حشر سمت جنّت میرود در جستجوی پنج تن آتش دوزخ برای ساعتی هم که شده میشود خاموش با آبِ وضوی پنج تن! شاعر:
من و مادر و کوچه و اضطراب دل آشوبه و بغض و رنج و عذاب کسی آمد از نسل ابلیس ِ پست جسورانه با کینهٔ بی حساب سرِ مادرم داد زد پیش من حیا داشت مادر؛ ندادَش جواب غضب کرد و شد دستِ نحسش بلند شد عالم به روی سر من خراب بمیرم که زد سیلیِ بیهوا به مادر! به آیینهٔ در حجاب نوک پای خود ایستادم ولی گذشت از سرم دست او با شتاب چنان خورد که گوشواره شکست گرفت از دو چشمم همین صحنه خواب فدک غصب شد پاره شد برگهٔ قباله به دستانِ مردی خراب دلم خون شد از خندهٔ ممتدش از آن دست سنگین، از آن آب و تاب پس از گوشواره غرورم شکست پس از آن غمی شد برایم نقاب مرا میزد ایکاش تا مادرم... نمیشد از این داغِ پنهانی آب!
🍃🌺 نذر ولادت ریحانة الحسین(ع) 🌺🍃 این دل به خدا هست فقط جایِ رقیه(س) قسمت بشود جان بدهم پایِ رقیه(س) بر شانهٔ پهنِ عمو عباس(ع) نشسته زیباست از این زاویه دنیایِ رقیه(س) دل می بَرَد از حضرتِ ارباب پیاپی پیش علی اکبر(ع) قد و بالایِ رقیه(س) با درد رسیدم که تسلّی برساند بر سیرتِ من صورت و سیمایِ رقیه(س) مشغول به درمان شده یک نیم نگاهش با گوشهٔ چشم است مداوایِ رقیه(س) والله قسم دخترکِ چادریِ من باید شود از خیلِ گداهایِ رقیه(س) شد صرف حسینی شدنش عمرِ سه ساله آموزش ِ عشق است بلایایِ رقیه(س) در شام؛ کمک کرد به رسواییِ دشمن شد فاطمهٔ عارفه؛ معنایِ رقیه(س) بر حاجتِ دیرینهٔ خود محض اجابت بستم نخی از معجرِ زیبایِ رقیه(س) باید برسد برگهٔ تاییدِ شهادت با إذنِ خداوند به امضایِ رقیه(س) در سوریه مانندِ شهیدان شود ایکاش جانم به فدایِ سرِ بابایِ رقیه(س) آن سر، که به ویرانه در آغوش گرفت و دق کرد شبانه دلِ تنهایِ رقیه(س)! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
رو به درگاهت زدم، با حال خوش عازم شدم دور تو میگردم و امسال هم مُحرم شدم یا إلهي آمدم در را به رویم باز کن آمدم با دست خالی، باز هم اعجاز کن عاصی ام! گفتم نیایم باز اما آمدم شرم دارم از گناهانم، خطاکارم، بدم هر کسی غیر از تو باشد زود طردم میکند بعدِ عمری نیستم راهِ گدایی را بلد خوبی ات را دیدم و هر آن بد و بدتر شدم چشم پوشیدی، گذشتی، باز طغیانگر شدم باز هم بنده نوازی کن، به خود کردم ستم یاغیاث المستغیثین از دلم بردار غم عاشقم کن! سایه اش را از سر من کم نکن توبه کردم، با حسینت(ع) آمدم ردم نکن آن حسینی که گره خورده ست با عشقت مدام قصد جان کرده، رها کرده ست حج را ناتمام جلوه ها داده مناسک را؛ نمانده زیرِ دیْن سر تراشیدن که نه! «سر» داده در راهت حسین(ع) کعبه دورش گشته و بیتابِ این غربت شده جامۂ إحرام او پیراهن غارت شده گفت روی خاک، زیر نیزه های گاهگاه آخرین ذکرِ «لکَ لبیکْ» را در قتلگاه شد نماز عید قربان و گرفت از خون وضو خواند با لب نه! که با رگ های خونبارِ گلو حج به جا آورده بود و بی کفن جان داده بود جان به لب شد خواهرش، روی زمین افتاده بود دستی از غیب آمد و از جا بلندش کرد زود «کربلا در کربلا می ماند اگر زینب(س) نبود» داغ را در دل نهان کرد و قیامش شد عیان شد علمدارِ برادر، مکتبش شد جاودان گوش عالم پُر شد از صوت مناجات الحسین(ع) یار میخواهد خدایا...یا لثارات الحسین(ع) راهی ام کن! درد هجران بدترین نوعِ بلاست سخت دلتنگ طوافم! کعبۂ من کربلاست وعده با شش گوشه دارم یا إله العالمین تشنۂ آب فراتم؛ زائرم کن اربعین! شاعر:
🍃🌺 به شوق لیلة الرغائب در آرزوی حرم 🌺🍃 باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا خاطراتم غرق شد در اشکهای بیصدا راه، دور و دل بهانه گیر از داغِ فراق باز هم غم در وجودم کرده آشوبی به پا بابِ میلم نیست اینجا، اهل اینجا نیستم با خودم گفتم خدایا من کجا اینجا کجا؟! حاجتم را عرضه میدارم به ربّ العالمین هر شب از ماهِ رجب در وادیِ إغفر لنا توبه کارم، توبه کارم، توبه کارم، توبه کار باز خلوت کرده ام با رحمتِ بی انتها معصیت هایم دوباره محوِ مطلق میشود پایِ استغفارهایی با طنینِ ربّنا من زیاده خواهم و در عشق؛ قانع نیستم میزنم فریاد این را در میان روضه ها در دلم شوقِ اقامت در حرم دارم ولی نیست مقدور و همین غم میکشد آخر مرا من تبِ شش گوشه دارم! یک نفر کاری کُند لااقل باشم شب جمعه در آن حال و هوا کاشکی میگفت بخشیدم تو را غصه نخور کوله بارت را ببند و زود؛ الساعه بیا در شبانگاهِ رغائب بیشتر شد رغبتم رغبتم شد بیشتر نسبت به آن صحن و سرا مختصر میگویم و با اشک امضا میکنم دوست دارم پشتِ این «در» تا ابد باشم گدا ابتدا و انتهایِ آرزوهایم حسین(ع) یا مّن أرجوهُ لِکلّ خَیر یعنی کربلا! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅  
ای به آقایی ملقّب، یامُعزّالمؤمنین نام ِ تو ذکرِ مجرّب، یامُعزّالمؤمنین نزد ِ سائل ها کریم و در هیاهویِ نبرد؛ از جنم هستی لبالب، یامُعزّالمؤمنین محض ِ یاری دادنت حق می کند لشکرکِشی می نشینی تا به مَرکب، یامُعزّالمؤمنین با غضب ابرو گره کردی جمل شد تار و مار دشمنت افتاد در تب، یامُعزّالمؤمنین خوش درخشیدی! علی(ع) احسنت گفت و در دلش یادِ خیبر بود و مرحب، یامُعزّالمؤمنین صلح تو اوجِ بصیرت بود و سر تا پا قیام صبرِ تو ناجیِ مذهب، یامُعزّالمؤمنین شک ندارم پیش از هر خطبه های خود حسین(ع) گفته در آغازِ مطلب... یامُعزّالمؤمنین ضربۂ شمشیرِ قاسم(ع) شد کُشنده، چون بر آن حک شده با دست زینب(س)، یامُعزّالمؤمنین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
به یادت ای گلِ نرگس! شبی ناگاه می‌میرم از این دلدادگی، در زیرِ نورِ ماه می‌میرم بیا و حالِ نامیزانِ عالَم را مداوا کن که آخر از خبرهای بد و ناگاه...می‌میرم بساطِ ظلم پهن و آهِ مظلوم است دامن‌گیر نیایی، دیر یا زود از تبِ این آه...می‌میرم بیا گردن بزن با ذوالفقارت نسلِ صهیون را که از داغِ فلسطین با غمی جانکاه می‌میرم میانِ ندبه‌ها کم گریه کن! چونکه منِ دلتنگ از این‌که نیستم از حالِ تو آگاه می‌میرم می‌آیی و به شوق دیدنت تا کعبه می‌آیم "بِنفسي أنت" می‌خوانم اگر در راه می‌میرم «أنا المهدی» بگو تا در رکابت جان دهم آقا در این‌صورت فقط با حالتی دلخواه می‌میرم من از مرگِ جهالت* سخت بیزارم! همان مرگی که در آغوشِ ظلمت، عاقبت در چاه می‌میرم چراغِ معرفت را در دلم روشن کن ای خورشید! خبر داری که نشناسم تو را گمراه می‌میرم همین که باشم و گاهی تماشایت کنم کافی‌ست مرا از خیمه‌ات بیرون کنی والله می‌میرم! ✍ * پیامبر اسلام(ص): مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة ترجمه: هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده
🍃🏴 به نیت سلامتی و ظهور امام زمان(عج) 🍃🏴 خسته و مضطر شدی هرگاه؛ یازهرا(س) بگو بسته شد وقتی به رویَت راه؛ یازهرا(س) بگو تا که مِهرش در وجودت بیشتر جاری شود با دلی از عاشقی آگاه؛ یازهرا(س) بگو در میانِ سجده حاجت کن! ولیکن پیش از- ذکرِ یا اللهُ یا ربّاه؛ یازهرا(س) بگو توبه ات تا که قبول افتد بگو: جانم حسین(ع) تا شوَد کوهِ گناهَت کاه؛ یازهرا(س) بگو با دعایش دور خواهد کرد از عصیان تو را تا نباشی لحظه ای گمراه؛ یازهرا(س) بگو دلبری کن از علی(ع) در زیرِ ایوانِ نجف هر سحر با نغمه ای دلخواه؛ یازهرا(س) بگو در میان روضه هر چه از فراق کربلا- گریه کردی و کشیدی آه؛ یازهرا(س) بگو إذنِ پابوس پسر بی واسطه با مادر است کربلا رفتی اگر گهگاه؛ یازهرا(س) بگو روی تلّ زینبیه مثل زینب(س) بیقرار... خیره بر گودالِ قتلگاه؛ یازهرا(س) بگو! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @rozeh_daftari1
🍃🏴 به نیت سلامتی و ظهور امام زمان(عج) 🍃🏴 خسته و مضطر شدی هرگاه؛ یازهرا(س) بگو بسته شد وقتی به رویَت راه؛ یازهرا(س) بگو تا که مِهرش در وجودت بیشتر جاری شود با دلی از عاشقی آگاه؛ یازهرا(س) بگو در میانِ سجده حاجت کن! ولیکن پیش از- ذکرِ یا اللهُ یا ربّاه؛ یازهرا(س) بگو توبه ات تا که قبول افتد بگو: جانم حسین(ع) تا شوَد کوهِ گناهَت کاه؛ یازهرا(س) بگو با دعایش دور خواهد کرد از عصیان تو را تا نباشی لحظه ای گمراه؛ یازهرا(س) بگو دلبری کن از علی(ع) در زیرِ ایوانِ نجف هر سحر با نغمه ای دلخواه؛ یازهرا(س) بگو در میان روضه هر چه از فراق کربلا- گریه کردی و کشیدی آه؛ یازهرا(س) بگو إذنِ پابوس پسر بی واسطه با مادر است کربلا رفتی اگر گهگاه؛ یازهرا(س) بگو روی تلّ زینبیه مثل زینب(س) بیقرار... خیره بر گودالِ قتلگاه؛ یازهرا(س) بگو! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅    @rozeh_daftari1