eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
نگ و صدای ضربِ دست بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد ایستاد و کمی مُردد شد سرد شد دست گرم و پُر مِهرش آسمان تیره شد هوا بد شد ... بعد زهرا مرتضی ماند و غمِ زخم زبان هیچ کس ، جز دردِ پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میانِ شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پانشد ... سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد ... هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد ... 😭😭😭😭😭😭‍ ( سلام الله علیها ) ( علیه السلام ) ناجوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند ... زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با لگد او را ز قبر مجتبی برداشتند ؟ خاک اینجا برتر از خاک تمام عالَم است خاک اینجا را همه بهرِ شفا برداشتند .. تا که خاک کربلا هم مادری باشد ، کمی از همین ها را برای کربلا برداشتند .. خواستند آثار جرمِ شهر مخفی ترشود از میانِ نقشه ، اسم کوچه را برداشتند ؟ آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبرِ امام شیعه پا برداشتند ... خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد .. آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیتُ الحسن هرکسی اینجا بیاید می شود .. پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجا عجب دارالشفایی می شود گنبدِ صادق ضریحِ باقر و صحنِ حسن پرچمِ سجاد ، دل دارد هوایی می شود آخرش من مطمئنم این گِره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود هرچه خواندم در بقیع از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم ، پیدا نشد ؟ راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم تا روم ، در پیش قبرِ مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه ی نشد کوچه ای تنگ و دلی سنگ و صدای ضربِ دست بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد ایستاد و کمی مُردد شد سرد شد دست گرم و پُر مِهرش آسمان تیره شد هوا بد شد ... بعد زهرا مرتضی ماند و غمِ زخم زبان هیچ کس ، جز دردِ پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میانِ شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پانشد ... سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد ... هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد ... 😭😭😭😭😭😭
قسمت دوم : دلم امشب به مجلس روضه خسته و بی قرار می آید یک کبوتر شده که از سمتِ حرمی پُر غبار می آید گَردِ غربت نشسته بر رویِ پر و بالِ کبوترانه ی دل پُر شد از بغض و شبنم و شیون دم به دم خلوت شبانه ی دل با من ای دل بگو کجا رفتی ؟ که چنین بیقرار و خسته شدی ؟ تو چه دیدی درآن دیار غریب ناگهان این همه شکسته شدی ؟ ( چی گفت دل در جواب سئوال شما دلسوخته ها ؟ ) گفت رفتم به سرزمینی که عطر اندوه و بغض و ماتم داشت خاک آنجا همیشه دلگیر و آسمانش ، همیشه شبنم داشت غرق گَرد و غبارِ دلتنگی است پَر و بالِ کبوتران بقیع قبرها در نهایتِ غربت آسمان است سایبان بقیع ( کسانی که امشب تو حرم بی بی آمدید ، حرم کریمه ی اهلبیت آمدید ، به سوگ تخریب بقیع نشستید ، نگاه به در و دیوار حرم بی بی میکنید ، گریه میکنید ، میگید اینجا حرم دختر امام است ، اما نگاه میکنم ، گنبد طلا داره ، ضریح داره ، رواق داره ، صحن های متعدد داره ، خادم و فرش و چراغ داره ، اما قبر چهار امام تو قبرستان بقیع ... نه شمعی ، نه چراغی ، نه رواقی ، نه زائری ؟ امشب با اشک چشمت ، یه شمعی روشن کن ، کنار قبر امام حسن ، امشب با اشک چشمت ، یه چراغی روشن کن ، کنار قبر امام باقر ... ) نه حرم ، نه رواق ، نه گنبد نه ضریح و نه صحن و گلدسته ( یه جمله بگم ، بگم یا امام حسن : حتی نوادگان تو صاحب حرم شدند اما هنوز قبر تو خاکیست ، یا کریم ... 10/3/99 ( سلام الله علیها )
‍ قسمت سوم : التماس دعا ی خیر و عاقبت به خیری امشب خودت رو مدینه ببین ، پشت دیوار بقیع ، سرت رو روی دیوار بقیع بگذار ، برای غربت بقیع گریه کن ... آرام گریه نکن ، هر کجا هستی ، میتونی داد بزنی ، داد بزن ، اصلا شیعه تحمل نداره ، ببینه قبر امام حسن ویرانه ، بعد آرام باشه ، ببینه قبر چهار امام مظلومش ویرانه ، بعد آرام باشه ... ) هست آنجا مزار خاکی چار مرد غریب و دلخسته در نواحیِ نوحه و ناله شعله یِ بیکرانه ای دارد نه فقط قبر چار مردِ غریب ( گریه کردی برای ائمه ، اما این جمله رو که بگم ، میدونم دلت آتیش میگیره ... هر چقدر دلت سوخت ، همون قدر ناله بزن .. ) نه فقط قبر چار مردِ غریب بانوی بی نشانه ای دارد ؟ ( وقتی وارد مدینه میشی ، می بینی یه جایی شیعه ها تجمع کردند ، نگاه میکنی چهار قبر ، سنگ هایی که نشان قبور ائمه است ، قبر چهار امام غریب ، قبر فاطمه ی بنت اسد ، قبر عباس عموی پیغمبر «ص» ، اما مردم ، از همه غریب تر مادره ، هیچ نشانی از مادر تو مدینه نیست .. ) این زمین دلشکسته از آهِ غربت و ناله های مادر بود همدم اشک های مادرمان یک بغل یاس های پرپر بود .. 10/3/99 ( سلام الله علیها )
قسمت چهارم : حالا که دلت مدینه است ، یه سئوال کن ، بگو آی بقیع ، آی مدینه ، اون شب امیرالمومنین ، مادر رو کجا دفن کرد ؟ اون شب تنهای تنها ، بدن رو دست امیرالمومنین مونده بود ... یا زهرا ، یازهرا ... خدا چه کنه ؟ کی کمکِ امیرالمومنین میکنه ؟ شما میدونید اگه بخواهند یه خانمی را دفن کنند ، میگن دو تا از محرماش جلو بیان کمک کنند ، بدن رو توی قبر بگذارند ، اما جز امیرالمومنین ؟ فرزندان بی بی که خردسالند ، نمیتونند کمک امیرالمومنین کنند ، خدا چه کنه امیرالمومنین ؟ ای ای ی ی ، آی غریب علی ی ی ..... یه مرتبه دید دو تا دست از میان قبر بیرون آمد ، علی که همه جا یار پیغمبر (ص) بوده ، علی که توی جنگ احد مثل پروانه دور پیغمبر(ص) ، میگشت ، از هر طرف که دشمن می اومد ، می دید علی ظاهره ، علی که « لَیلَة ُ المَبیت » تو بستر مرگ جای پیغمبر(ص) خوابید ، اما شب تنهائیش هم ، پیغمبر(ص) ، علی رو تنها نمیگذاره ، یه مرتبه دید ، دو تا دست از میان قبر بیرون آمد ، اِلَیَّ اِلَیَّ اِلَیَّ ... علی گُلم رو بده ، علی جان امانتم رو بده ... آی گریه کن ها ؟ شما میدونید ، کسی که امانت داره ، وقتی میخاد امانت رو تحویل بده ، میخاد امانت رو سالم تحویل بده ... بمیرم برات یا علی ، شاید وقتی دستای پیغمبر(ص) رو دید ، خجالت کشید ... یا رسولَ الله ، امانتی که به دست علی دادی ، پهلو شکسته نبود ، صورتش نیلی نبود ، بازوش وَرم نداشت ... یا الله ، یا الله ... یارسولَ الله (ص) ، فکر نکنی علی امانت دار خوبی نبوده ، یارسولَ الله (ص) ، وقتی فاطمه رو میزدند ، دستای علی رو بسته بودند ، ای ی ی ی ... میزد مرا مُغیره و یک تن به او نگفت زن را ، کسی مقابل شوهر نمی زند مدینه کنار امیرالمومنین ، زهرای مرضیه رو میزدند ... کربلا ، کربلا ... جلو چشم زین العابدین ... عمه ها و خواهرانش رو با تازیانه ... حسییین ... 10/3/99 ( سلام الله علیها )
مداح: 👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• وقتی از بغض هوا دور و برم سنگین است شبنمِ اشک به مژگانِ ترم نزدیک است میکشم منتِ زهری که به دادم برسد آنقدر سایۀ غربت به سرم سنگین است 😭*خوش به حال اون چشمی که امشب برا امام حسن اشک باره .. گفت وارد شد تو خونۀ فاطمه دید امام مجتبی و ابی عبدالله دارن با هم زور آزمایی میکنن .. رسول خدا نگاه کردید ، باباش داره میگه جانم حسین .. مادرش میگه جانم حسین .. یه وقت دیدن پیغمبر میفرماید جانم حسن .. مادر معترض ؛ باباجان شما خودتون به ما فرمودین بچۀ کوچک تر سزاوارِ تشویقِ .. چه طور داری داداش بزرگه رو تشویق میکنی ؟!.. فرمود فاطمه جان دیدم باباش میگه حسین .. تو میگی حسین .. نگاه کردم دیدم همه ملائک تو آسمون دارن میگن حسین .. دیدم پسرم حسن غریبه ... سینۀ تشت تحمل نکند حق دارد آنقدر روضۀ داغِ جگرم سنگین است محنت و داغ چهل سال چنان پیرم کرد کولۀ آه به وقتِ سفرم سنگین است •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• *گفت آقا من باباتم تو این سن دیده بودم ، اینطور محاسنش سفید نشده بود ؟!.. فرمود اگه اون چیزی که من دیدم بابامم دیده بود زودتر از من محاسنش سفید میشد ..* دوستانم همه از من بدشان می آید *بعضی ها رو آقا یواشکی میکشید کنار ، یکیش حجر بن عدي بود (شهید شد تو راه امیرالمومنین فرمود تو که دیگه از مایی تو چرا با کنایه با ما حرف میزنی ..) همه طعنه ها یه طرف .. همه زخم زبان ها یه طرف اما : دوستانم همه از من بدشان می آید طعنۀ قنفذ و سب پدرم سنگین است *برا امام حسن باید داد بزنی .. چون این آقا یه بار نتونست داد بزنه .. همه ش زانوهاشُ بغل میگرفت .. هی زیر لب میگفت بد زد نانجیب ..* نگذارید چُنین حسرت مُردن بکشم من بمانم به خدا دردسرم سنگین است جگرم مثل فدک ریخته صد تکه شده سینه ام را نفس پُر شررم سنگین است 😭*از اینجا دیگه روضه خیلی سخته من از سادات معذرت می خوام .. از امام زمان معذرت می خوام .. خودش فرمود عبدالزهرا چرا روضۀ ما رو نمی خوانی؟ گفت آقا من یه عمرِ غلام و نوکر و روضه خوانِ شمام هرچی از روضۀ شما به من رسیده من خوندم .. مسموم کردن شما رو گفتم ، پاره هایِ جگر داخلِ تشت رو گفتم .. تیرباران کردنِ بدن رو گفتم .. فرمود عبدالزهرا همه اینا که گفتی روضۀ من هست اما روضۀ ما اهل بیت اون ساعتی بود که دستم تو دستِ مادرم .. تو کوچه ها داشتم میومدم ..* مثل مادر که به کوچه دهنش خونی شد چقدر خوب دهانِ حسنش خونی شد .. امام رضا علیه السلام فرمود بچه هایِ ما مو به مو از بزرگترایِ ما ارث بردن .. بگم صدا گریه ت بلند شه؟!.. گوشۀ خرابه وقتی سرُ آوردن تا دست کشید رو این لبایِ بابا گفت لبایِ تو خونی باشه لبایِ رقیه سالم؟؟؟ دیدن دستشُ مشت کرد .. هی تو دهانِ خودش میزنه .. •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• شب و روزش شده با غم سپری راحت نیست و چهل سال فقط خون جگری راحت نیست گیر افتادن در آتش و لج بازیِ میخ راحت نیست دیدنِ روسریِ شعله وری راحت نیست آه مادر .. مادر .. تاولُ گونۀ انسیۀ حورا ، ای وای به خدا سوختن مویِ سری راحت نیست آه با داس و تبر رو به سویِ یاسِ کبود دیدنِ حملۀ سیصد نفری راحت نیست .. *اگر این است تاثیر شنیدن شنیدن کی بود مانندِ دیدن .. چند جا امام حسن دید مادرشُ دارن میزنن ..* کدوم خانم! کدوم خونه رو میگی روضه خوان؟ کدوم سیلی! کدوم کوچه رو میگی روضه خوان؟ کدوم صورت! کدوم مادرُ میگی روضه خوان؟ 😭چشمایِ اهلِ آسمون تر بود ، ای وای .. دستِ حسن تو دستِ مادر بود ، ای وای .. یه شهر روبه رویِ کوثر بود ، ای وای .. مدینه هست شهری که ، به اشکا میخندن همون جا که مردا ، به زن راه میبندن .. گفت : بردم پناه هرچه به دیوار بیشتر او پیشتر رسیدُ و رَهَم بیشتر گرفت •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• 👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
‍ ◼اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَئِمَّةَ الْهُدى◼ اینجا بقیعه چه سوت و کوره اینجا دریغ از یه شمع و نوره اینجا عیانه مظلومیِ تو اینجا فِراق از اشکِ حضوره جانِ تو لبریز از لطف و احسان مولا حسن جان، مولا حسن جان قلبم گرفته امشب دوباره با من انیسه ماه و ستاره می سوزه این دل از غربتِ تو شاهم غریب و حرم نداره جانِ تو لبریز از لطف و احسان مولا حسن جان، مولا حسن جان این آرزومه یه روزی آقا سازم برایت یه صحنِ زیبا یه گنبد عشق با رنگِ خضرا صحن و سرایت قدِّ یه دنیا ای سینه ی تو لبریزِ احسان مولا حسن جان، مولا حسن جان!
💎پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: مَنِ اكْتَسَبَ مالاً مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ كانَ زادَهُ إلَى النّارِ. كسى كه مالى را از راه غيرحلال به دست آورد، آن مال توشه او به طرف آتش جهنم خواهد بود. 📖بحارالانوار ج۱۰۳ ص۱۰، ح۴۵
@rozeh_daftari1_090522202503.mp3
3.12M
مداح:👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• سلام من به بقیع و به غربت حسنش۲ سلام من به کربلا به شاه بی کفنش سلام من به جواد و به شاه بی حرمش به کاظم وبه صادق و به آل محترمش ۲ سلام من به بقیع وبه اهل قبوربقیع به قبرهای خاکی و سوت وکور بقیع ۲ سلام من به فاطمه و به نورچشم نبی۲ به آن کسی که چوجان بود میان جسم علی سرم فدای علی و نوادگان علی۲ ( خانم مریم صالحی مرزیجرانی) •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال‌ روضه دفتری تلگرام وایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداح:👌😭 :مستان همه افتاده و ساقی نمانده :یا فاطمه من عقده ی دل وانکردم •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• اشکم به رخ، خونم به دل، آهم به سینه است ای زائرین، ای زائرین این جا مدینه است شهری که خاکش آبرو بخشد به جنّت شهر محمّد شهر قرآن، شهر عترت در هر وجب صدها چراغ راه دارد نقش از قدم های رسول الله دارد ای جا محمّد عالمی را رهبری کرد هم یار امّت بود و هم پیغمبری کرد ای جا ستمکاران کافر عهد بستند پیشانی و دندان پیغمبر شکستند این جا شرار آه جبریل امین ریخت خون از سر و روی محمّد بر زمین ریخت این جا علی پروانه سان گرد پیمبر گردید تا آمد نور زخمش به پیکر این جا دل پیغمبر اسلام خون شد این جا جگر از پهلوی حمزه برون شد این جا محمّد داغها بر سینه اش ماند زنگ غم و اندوه بر آئینه اش ماند این جا قدم بر عرش اعلامی گذارید چون پا به جای پای زهرا می گذارید این جا مراد از قبّة الخضراء بگیرید این جا سراغ از تربت زهرا بگیرید این جاست کعبه نه، زکعبه بهتر این جاست هم فاطمه هم تربت پیغمبر این جاست آوای وحی آید زدیوار رفیعش هم باب جبرائیل و هم باب البقیعش در بین آن محراب و منبر جا بگیرید بوسه زقبر مخفی زهرا بگیرید گلزار وحی و روضۀ طاهاست این جا آتش گرفته خانۀ زهراست این جا پشت در این خانه نزدیک همین قبر زهرا کتک خورد و علی بگریست چون ابر خورشید در این کوچه ها گردید نیلی بلبل سراپا سوخته گل خورد سیلی این جا امیرالمؤمنین را دست بستند تا با لگد پهلوی زهرا را شکستند این جا کشیده بر فلک آتش زبانه این جا گلی پرپر شده با تازیانه این جا به زیر پای مردم کوثر افتاد تنهای تنها فاطمه پشت در اوفتاد پیوسته چشم شیعه اینجا خون فشان است زیرا زیارتگاه قبری بی نشان است قبری که هر قلبی بیاد او کباب است قبری که تنها زائر او آفتاب است قبری غریب و بی رواق و بی نشانه بر خاک آن صورت نهد طفلی شبانه قبری که مخفی در دل تنگ زمین است خاکش گل از اشک امیرالمؤمنین است قبری که ما گشتیم و پیدایش نکردیم از دور هم حتی تماشایش نکردیم این قبر، قبر دختر پیغمبر ماست با آن که پیدا نیست چون جان در بر ماست این قبر احمد، این بقیع و قبرهایش گلهای پرپر گشته اما با صفایش آن فاطمه بنت اسد آن ام عباس این قبر ابراهیم، احمد را گل یاس این مجتبی این قبر بی شمع و چراغش این سید سجاد با آن درد و داغش این باقر و این صادق آل محمّد این قبر عباس آن عموی پیر احمد این قبرها را یک به یک دیدیم اما یابن الحسن، یابن الحسن، کو قبر زهرا این جا محمّد رازها در پرده دارد این جا امیرالمؤمنین گُم کرده دارد این جا شرار، از سینۀ عالم برآید جا دارد ار جان از تن میثم برآید غلامرضا سازگار •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال‌ روضه دفتری تلگرام وایتا👇 ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1