eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
429 دنبال‌کننده
298 عکس
499 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰شب و دوباره بچه ها دوباره چیده اند مشتی از ستاره، بچه ها 🔰برایم از ستاره ها درست کرده اند باز گوشواره بچه ها 🔰تو نیستی پدر ولی دلم خوش است عمه هست در کنار بچه ها 🔰برای گریه شب به شب کنار نیزه ی سر تو شد قرار بچه ها بابا.. 🔰سواره ها که میرسن به هیچ جا نمیرسد پدر،فرار بچه ها 🔰رباب گریه میکند نگاه میکنند چون به گاهواره بچه ها 🔰آخر میاید بابا برای دیدنم با سر می آید 🔰از گریه هایم اشک زمین و آسمان ها، در می آید 🔰کنج خرابه دارد برای دیدن دختر می آید 🔰میترسم اینجا از شامیان هر چه بگویی بر می آید 🔰خلخال کم بود حالا برای بردن معجر می آید 🔰گفتی رقیه دارد صدایت از ته حنجر می آید بابا بابا بابا 🔰روزم سیاه است... در شام اولاد علی بودن گناه است 🔰من را بغل کن حالا که پاهایم، رفیق نیمه راه است 🔰در بین اینها دزدیدن گهواره و معجر مباح است 🔰مویم سپید است جای کتک ها بر تنم اما،سیاه است 🔰در کوچه بازار دستای گرم عمه تنها سرپناه است 🔰اولاد زهرام دستی که میگیرم به پهلویم،گواه است 💢تا حرمله هست هر شب بساط گریه و زاری به راه است 😭😭😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
Eitaa_6.2.2.apk
41.12M
♨️ برنامه اندروید به نسخه .6.2.2 بروزرسانی شد ◀️ ——————— 💢اگر حین نصب با خطایی مواجه شدید، لطفا روی «Install Anyway» یا «درهرحال نصب شود» بزنید
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸قسم به غربت خاکی که فوق تفسیر است 🔸هوای شعر برای بقیع دلگیر است ✔️میدونم تو دلت چخبره ✔️بخودت میگی بقیع،زائر نداره ✔️بقیع روضه خون نداره ✔️بقیع گریه کن نداره 🔹قسم به غربت خاکی که فوق تفسیر است 🔹هوای شعر برای بقیع دلگیر است 🔸نفس کشیدن بین غبارها سخت است 🔸سرودن از حرم بی مزارها سخت است ☑️یه ساعتایی باید اونجا موند. ☑️ اوناییکه رفتن مدینه بهتر میدونن ☑️اون روزایی که راه مدینه باز بود، یه زمانهای خاصی رو میگفتن بیایین زیارت و برگردین 🔘بماند که نمیتونستی روضه بخونی 🔘بماند نمیتونستی گریه کنی ⬅️رفتن تو هتل، دو نفر موندن. شب شد، اومدن دنبالشون. چسبید به شبکه های آهنیه دیوار بقیع گریه میکرد. ⬅️میگفت من تو دهاتم، یه خونه ی گِلی دارم. یه باغی و چند رأس گوسفند ⬅️اگه به من اجازه بدن، همه زندگیمو میفروشم لااقل یه سایه بون برا قبرت درست میکنم 😭😭 🔰نفس کشیدن بین غبارها سخت است 🔰سرودن از حرم بی مزارها سخت است 💠چگونه شعر بگوید دلی که می گیرد 💠اَلا بقیع! چرا شاعرت نمی میرد؟؟ 🔰قرار نیست تو را بی سبب بهانه کنم 🔰ولی بگو که دلم را کجا روانه کنم 💠کبوتری که در این خانه، لانه داشته است 💠در آستان ، آشیانه داشته است 🔰چگونه باخبر از آن سرای درد و غم است. ✅ما تا چشم وا کردیم، حرم امام رضا دیدیم. 🔰چگونه باخبر از آن سرای درد و غم است 🔰دلش خوش است که نامش کبوتر حرم است 💠بقیع، سامره و کربلا و مشهد نیست 💠در این سرا خبری از رواق و گنبد نیست 🔰بقیع مثل نجف نیست تا که مهمانش 🔰به راحتی بنشیند میان ایوانش 💠ولی بقیع، بهشتیست با چهار مزار 💠بقیع، مژده ی سالیست با چهار بهار 🔰چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم 🔰چهار قبر غریب از چهارده معصوم 💠فقط میان بقیع است این قرار و تمام 💠به یک سلام شوی زائر چهار امام 🔰ولی نه، آهِ دلم ناتمام مانده هنوز 🔰به سینه حسرت عرض سلام مانده هنوز 💠سلام از عمقِ دل، دیده ای که پُر ابر است 💠به مادری که بدون حرم، نه... بی قبر است 🔘مث پروانه میچرخید و گریه میکرد گفت چته؟؟ ☑️گفت رو کردم به قبر امام مجتبی، گفتم السلام علیک یا حسن ابن علی 🔘رو کردم به قبر امام سجاد، سلام دادم ☑️رو کردم به امام باقر، امام صادق سلام دادم. ⚫️نمیدونم به کدوم سمت باید وایسم تا به مادرم سلام بدم. 😭😭😭 🔵سلام از عمقِ دل، دیده ای که پُر ابر است 🔵به مادری که بدون حرم، نه... بی قبر است 🔥اگر سلامِ تو، آتش به سینه ات افروخت 🔥از آن دَریست که روزی میان آتش سوخت 😭😭😭😭 💥مرا ببخش! نمی خواهم آتشت بزنم 💥چگونه گویم از آن روز، خاک بر دهنم 🔥زِ هُرْمِ شعله ی در، یاس را که پژمردند 🔥در آن هجوم، علی را به ریسمان بردند 🍁شیخ جعفر مجتهدی، رو به رو حرم گفت یا امیرالمومنین... 🍁میخوام اون صحنه ای که شمارو میبردن رو ببینم 🌱تو عالم مکاشفه، آقا رو دید 🌱فرمود: شیخ جعفر اگه این صحنه رو نشونت بدیم، هر چی بهت دادیمو ازت میگیریم 🍂گفت همه چی از شماست، اشکالی نداره گفت یه لحظه دیدم پرده ها کنار رفت یه درب نیم سوخته، باز شد بگم برات ها؟؟! 🍃عمامه ی آقارو دور گردنش پیچیدن ریسمان به دستای آقا بستن 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔥نمیخوام اول روضه، تیر خلاصو بزنم آخه روضه ی امام صادق، میمونی بین کربلا و مدینه ☑️شیخ جعفر میگه حسنین دنبال باباشون میدویدن نمیدونم همون صحنه بود.. ☄مادرمون یه دست به پهلو یه دست به دیوار اومده کمربند آقا رو گرفته 😭هرچی غلاف زدن، نشد تازیانه زدن نشد جداش کنن فاطمه س ☑️یه بی حیایی گفت من میدونم این خونواده رو عفت خیلی حساسه گرفتی دیگه ها؟؟ 😭😭😭 🔸زِ هُرم شعله ي در ياس را كه پژمردند 🔸در آن هجوم علي را به ريسمان بردند 🔹ميان تلخي آن صحنه ي غبارآلود 🔹شكست قامت مرد و مدينه شاهد بود 🔰از اینجا میتونم گریز بزنم نوشتن برا امام صادق، 4هزارتا شاگرد بود تو مدینه 4هزارتا شوخی نیست ☑️از یه طرف میگی 72تن یاران امام حسین، غوغا کردن تو کربلا... 💠اون لحظه ای که دستای آقارو بستن این پیرمرد رو میبردن این 4هزارتا شاگرد کجا بودن ارث برد از جد غریبش امیرالمومنین ☑️کجا بودن اوناییکه سر سفره ی پیغمبر بزرگ شدن نون و نمک علی رو خوردن کجا بودن اون صحنه ای که جلو چشم مولا... 😭😭😭 🍃از آن غروب غم انگير، چند سال گذشت 🍃كه باز خاطره ي كوچه از خيال گذشت 🔘مدينه همدم اندوه دودمان 🔘و باز شاهد مردي ز خاندان ◀️كه باز آمده آتش در آستانه ي او 💠همچین که آتیش زدن در خونه ی آقارو، نازدانه های امام صادق،،، زن و بچه های امام صادق تا دیدن آتیش زبانه میزد مث بید میلرزیدن 😭😭😭 🔰آی قربون دلت برم اما کسی آسیب ندید کسی جراحتی بهش وارد نشد خیمه ها میسوزن و معجرا میسوزنو دامنا ... 😭😭😭 🔹كه باز آمده آتش در آستانه ي او 🔹هزار شكر كه محسن نداشت خانه ي او رسيده اند كه از باغ، لاله را ببرند ☑️گفت با هرحالی که هست، آقارو بیارید امشب میخوام کارو تموم کنم رسيده اند كه از باغ، لاله را ببرند امام صادق هفتاد ساله را ببرند 🔸تصورش چقدر سخت مي شود اي واي 🔸بزرگ طايفه در كوچه مي دود اي واي 🔹كسي نگفت مگر پيرمرد بُردن داشت؟ 🔹تَن نحيف مگر تازيانه خوردن داشت؟ 🔸ميان گريه ي آرام او بلند نخند 🔸به دست بي رمقش لااقل طناب مبند 😭😭😭😭😭 ☑️من دارم میگم پیرمرد هفتاد ساله رو پشت ناقه میکشوندن ✔️آقامون سن و سالی داشت... درست اما مرد بوده یه دختر سه ساله،چهل منزل پشت ناقه دَووندنش ✔️یه دختر سه ساله ی یتیم، با تازیانه میزدنش 😭😭 از آقایی داریم میخونیم، میگفت روضه بخون ما گریه کنیم دلم برا روضه ی جد غریبم حسین، تنگ شده این همه آوازه ها از شهر بود گرچه از حلقوم عبدلله بود 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
💠ای جونم فدای شما تک تک گریه کنای بامعرفت 🔸میان سینه ی او روضه ی مدینه به پاست 🔸طنین روضه اش از وای مادرش پیداست 🔹عزیز فاطمه را بی اراده می بردند 🔹همه سواره و او را پیاده می بردند 🔸دوید و از نفس افتاد پشت آن مرکب 🔸دوید و از نفس افتاد گفت یا زینب 🔹اگرچه رفت ولی قامتش خمیده نبود 🔹به نِی مقابل چشمش سر بُریده نبود 🔸اگرچه رفت ولی سلسله به شانه نداشت 🔸به جای جای تنش، رَد تازیانه نداشت ☑️سه بار دست به قبضه ی شمشیر برد. ☑️هربار چشم تو چشم میشد با پیغمبر، دوباره غلاف میکرد شمشیرشو ◀️هرکی اومد تو گودال، اومد که سر از بدن جدا کنه،،، خیلی داوطلب داشت ⬅️هرکی اومد، برگشت،سر جدا نکرد ☑️آخرین ملعون بی حیا فهمید چه خبره؟ همچین که اومد، بدنو برگردوند گفت هیشکی نباید با حسین چشم تو چشم بشه نامرد، بغضی که از علی تو دلش بود چنان لگد به پهلوی حسین زد 😭😭😭😭 🍃پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن 🍃دقیقا تو نفسای آخرت، رسیدن 🍃نیزه دارا جلو چشم خواهرت رسیدن 🍁شنیدم که یکی میگفت زدنت ثوابه 🍁یکی گفت رد شدن از رو بدنت ثوابه 🍁داد میزد غارت اعضای تنت ثوابه تیر خلاصو بزنم یا علی... 😭😭 حرف از غیرت شد 😭😭 😭😭😭 🌿غم شده بر سرم آوار، برادر دیدی 🌿شده ام دست به دیوار،برادر دیدی ☄پابه پای لب تو، شمر مرا هم میزد ☄خورده ام سیلی بسیار، برادر دیدی 😭😭😭 🔥به نشان دادن انگشتر غارت شده ات ساربان، میکند اصرار دردم اینه با انگشتر تو، بچه هارو میزدن 😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas