🔹ولگرد شبگردم خودم را میکشم سوی حرم
🔹پیمانه دست من نده چون مستم از بوی حرم
🔸اینجا بهشت است و خدا با اذن زهرا ریخته
🔸کوثر به عشق مرتضی در چشمه و جوی حرم
🔵پیراهن درویشیم، عیب مرا پوشانده است
🔵کشکول من لبریز شد، با ذکر هوهوی حرم
🟣من آن گلیم پاره ای هستم که با دست خودت
🟣گرد و غبارش را کشیدی زیر جاروی حرم
🔻گفتم مریضم خسته ام بیچاره ام درمانده ام
🔻محتاج تر کردی مرا، فوراً به داروی حرم
🔺چاقوی ضامن دار تو درد مرا فهمیده است
🔺یک بار شمشیری بزن بر پای آهوی حرم
🟤از پیش خود طردم نکن، از خانه بیرونم نکن
🟤وَلله وا کردم حساب ویژه ای، روی حرم
#امام_رضا
🔳حرف وداعت میشود فوراً پریشان میشوم
🔳زلف دلم عُمری گره خورده به گیسوی حرم
☑️مثل شلوغیه نجف تا کربلا در اربعین
☑️گم کن دوباره حاجتم را در هیاهوی حرم
😭جسم حسین بن علی افتاد در گودال تنگ
😭افتاد و با افتادنش، افتاد بانوی حرم
😭😭😭😭
❣#السلام_علیک_یا_محمد_بن_علی
❣#یا_جواد_الائمه
♨️پشت در با جگری سوخته، تب میکردی
♨️دست و پا میزدی و آب طلب میکردی
〽️خدا جیگرم داره میسوزه
〽️شدت زهر انقده زیاد بود جواد الائمه داره دست و پا میزنه
🔰گوشی ی حجره عطش، فاتحه ات را میخواند
🔰اشک هایت به نظر روضه ی سقا می خواند
♻️همسرت، جَعده تباریست بمیرم مظلوم
♻️محرم راز دلت کیست،بمیرم مظلوم
💠زهر تنها کمی از بال و پرت را سوزاند
💠کف زدن های کنیزان، جگرت را سوزاند
😭😭😭
☑️دستور داد کنیزها، هلهله کنن کف بزنن
☑️صدای ناله ی جواد الائمه رو کسی نشنوه
#آی_زینب_آی_زینب_آی_زینب
🟤تا وارد شهر شد، همه شروع کردن به هلهله کردن
همه شروع کردن به کف زدن
#زینب_و_کوچه_و_بازار ...
😭😭😭
🟣دردِ این غربت جانسوز مرا خواهد کشت
🟣خون لبهای تو امروز مرا خواهد کشت
♻️کهنه داغی به دلِ داغْ نشین می ریزد
♻️آب را پیش نگاهت به زمین می ریزد
👌کنیزِ میگه دیدم آقا داره دست و پا میزنه
😔تشنگی و عطش همه ی وجودشو گرفت
دلم سوخت
رفتم آب بیارم
♨️نزدیک حجره ی جواد الائمه،،، اُمّ فضل بی حیا پرسید کجا میری؟؟
گفت برا پسر غریب فاطمه، آب آوردم
♨️آب از دستش گرفت
گفت من همسرشم. من باشم و توئه کنیز آب برا جواد الائمه ببری
🔳آب گرفت، جلو چشم امام جواد آبُ ریخت رو زمین
یکیم تو گودال گفت حسین...
اگه همه ی درندگان بیابون سیراب بشن نمیزارم قطره ای آب به لبت برسه
😭😭😭
🔹بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
🔹حاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا
🔸از آب هم مضایفه کردند کوفیان
🔸خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
🔰تشنگی، زخم ترک روی سَبویت انداخت
🔰ناگهان شمر شد و پنجه به مویت انداخت
🔻از لبت، خاک کف حجره تیمم می کرد
🔻ناله ات را وسط هلهله ها، گم می کرد
🔺بر سر بام عجب مرثیه، جان فرسا بود
🔺سایه بان بدنت بالِ کبوترها بود
☑️سه شبانه روز بدن امام جواد رو پشت بوم زیر آفتاب سوزان
☑️کبوترا مأمور شدن بالاشونو باز میکردن، رو بدن جواد الائمه پرواز میکردن آفتاب به بدن پسر غریب امام رضا نخوره
آی حسیــــن...
💢اُجرت کشتنتان، گندم مرغوب نشد
💢پیکرت در ته گودال لگدکوب نشد
#ای_حسیـــــــن
❇️تشنه ای در گودیه گودال رفت
❇️آنقدر سنگش زدن از حال رفت
😭😭😭
✅یک طرف، پنجه به گیسو میزدن
✅یک طرف چکمه به پهلو میزدن
◀️شمر با ارباب عالم تند شد
◀️خنجر او از خجالت کُند شد
⬅️زنده بود و دست و پا میزد حسین
⬅️مادر خود را صدا میزد حسین
🔷زیر دست و پای مرکب،جسم برادرم واویلا حسین واویلا
🔷ای خدا دیدی چه خاکی شد سرم، واویلا حسین واویلا
🔶بعد عباس شده،نوبت غارت حرم واویلا حسین واویلا
🔶بی حیا آمده چشم دوخته سوی معجرم، واویلا حسین واویلا
💢واویلا واویلا برادرم، پر نیزه شکسته شد دور و برم
💢برادرم، پِی نعشت ته گوداله مادرم
#یا_اخا_المظلوم_حسین
#یا_اخا_المظلوم_حسین
😭مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد
😭وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد
حسیـــــن...
✔️سینه ات سهمیه ی شمر و سُم اسبان شد
انقده نیزه زدند پیکرت از هم وا شد
😭😭😭😭😭
حسیـــــن...
حسیـــــن...
🔹همه هستیه خواهرت را بردند
🔹زر و خلخال دخترت را بردند
🔹کمی دیر آمدم، سرت را بردند
🔹نه فقط یک عدد، همان پیراهن
🔹همه اعضای پیکرت را بردند
🔸به کجا انگشترت را بردند
🔸سرت را بردند
🔸سَرِ تو روی نی شد مانندِ
🔸سر عباس مضطر و شرمنده
🟤شده قلبم ز داغ تو آکنده
🟤حرمله میخنده
🟤سنان میخنده
🟤که داره شمر،دست زینبُ میبنده
😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◽️ یک کاری برای امام جواد علیه السلام بکنید، ببینید دست برتر حضرت رو در زندگی تون می بینید یا نمی بینید!
🔰حجت الاسلام والمسلمین شریفیان
#برنامه_سمت_خدا
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
10.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴تشییع پیکر نمادین امام جواد (علیه السلام) در کاظمین عراق با حضور گسترده مومنین عزادار
🖤#یا_جواد_الا_ائمه_ادرکنی
😭😭
http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹شاید بابات میمرد باهات
🔹گر نمیداد پیام تسلیت،خدات
🔸فریاد بی صدای توست لرزش قنداقت رو دستای بابات
🔸شرمنده ام... قدری اگه دیر پاره کردم بند قنداقو برات
🔹دست خودم نبود که کرد هیبت این تیر سه شعبه منو مات
♻️یکی از جاهایی که حرمله گریه کرد،همینجا بوده
گفت همچین که تیرو رها کردم به حلقوم علی اصغر، سر به یه پوست بند شده
♻️دیدم آقا سیدالشهدا،خنجر در آورده گفتم حتما میخواد این یه مقدار پوستم جدا کنه
♻️بچه که قنداقه،دست و پاش بستس
نمیتونه تکون بخوره
♻️گفت خوب که نگاه کردم دیدم خنجر در آورد سریع بند قنداقو پاره کرد
تا بند قنداقو پاره کرد،دیدم مث مرغی که سر از بدنش جدا میکنن، این طفل شیرخواره داره بال بال میزنه
🔹شرمنده ام... قدری اگه دیر پاره کردم بند قنداقو برات
🔹دستای خودم نبود که کرد، هیبت این تیر سه شعبه منو مات
🔸پشت سرم اشک خجالت روبرویم هلهله
🔸نه راه پس دارم نه پیش، بین رباب و حرمله
💠هی سمت خیمه میره و برمیگرده
خدایا داره چیکار میکنه حسین؟!!
💠خوب که نگاه کردم،دیدم مادر علی اصغر دم خیمه ها منتظره
😭حسین،خجالت میکشه
#حسین
☑️آماده ای لالایی بخونیم از طرف رباب،به نیابت از امام حسین
😭لالا لالا لالا لالا...
بچه اگه خوابه، آرومم لبتو بچسبونی به صورتش یهو از خواب میپره
🔹حس کرد، بوسه ی تیر سه شعبه را
🔹از خواب پرید و دوباره به خواب رفت
بخواب... لالا لالا لالا
🔸چرا مادر نمیخوابی
🔸بمیرم تشنه آبی
لالا لالا لالا لالا
♻️یه لالایی قبل شهادت میخوند
یه لالایی هم از کربلا که سرهارو رو نیزه زدن، با طفل خیالی برا علی اصغر لالایی میخونه این خانوم
نگاه به سر بریده میکرد،سر کوچولوی علی اصغر
نیزه دارا مست میکردن، نیزه هارو بهم میزدن
یوقتایی سر می افتاد
زیر دست و پا
🔸پیر همه بود اگر چه یک کودک بود
🔸صبرش به غریبی پدر،اندک بود
🔹میکرد به نی اشاره،میگفت رباب
🔹ایکاش سر نیزه کمی کوچک بود
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas