eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
420 دنبال‌کننده
289 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوندا.... تورا بی نهــــــــایت ســـپاس بابت عشقی که از بر سینه مان نهــــادی 🌹 . ⚫️ 💎
💠جا مونده بودم اما، امشب دیگه به قافله رسیدم 💠کربلا آتیشم زد،از بعد اون یه روز خوش ندیدم 💠تن تورو رو خاک و سرت رو، رو نیزه دیدم 💠بریدم تو حال احتضارم پامو با زحمت باباجون، سوی قبله کشیدم جا مونده بودم اما، امشب دیگه به قافله رسیدم کربلا آتیشم زد،از بعد اون یه روز خوش ندیدم ⬅️آب میدید،گریه میکرد ⬅️طفل شیرخواره میدید،گریه میکرد ⬅️دختر 3ساله میدید،گریه میکرد ⬅️جوون با قد و قامت رشید میدید،گریه میکرد ⬅️گوسفند ذبح میکردن جلوش،گریه میکرد 💠تن تورو رو خاک و سرت رو، رو نیزه دیدم 💠بریدم تو حال احتضارم پامو با زحمت باباجون، سوی قبله کشیدم 💠ظهر عطش نه، برادرام نه غصه زیاد دیدم 💠نامحرما،دور مارو گرفتن گوشواره بچه هارو گرفتن راستی خودت که بودی و میدیدی بگذرم از این که به ما چی گذشت محله یهودیا،چی گذشت خودت که ناسزاهارو شنیدی تو که بالای نیزه،همه چیو میدیدی بابا بابا بابا بابا بابا بابا... 💠دور عمه نامحرم، دور من جمع مستان 💠تنها گیرم آوردن جات نبود خالی بابا ✴️خیزران و لب تو ✴️خیزران و دل من ✴️بعد شام و خرابه ✴️خیزران قاتل من 🌐این برا شماست،میخوام غیرتی گریه کنی برا آخریش ✴️بزم می،جای ما نیس ✴️خاک ما از بهشته ✴️چشماشون خیلی هیزه ✴️حرفاشون خیلی زشته انقدر گریه کرد، ده ها سال از واقعه عاشورا گذشت به هر بهونه ای عاشورا داشت به هربهونه ای،یاد کوفه و شام گریه میکرد گفتن آقا بسه دیگه... پیر شدی خسته شدی هر روز گریه هرساعت گریه هروقت و به هر بهونه ای یاد کربلا میفتی و اشک میریزی 🔹چطور گریه نکنم؟؟ یعقوب پیغمبر 8تا پسر داشت، یه دونه از پسراش گم شده با علم پبغمبری که میدونست یوسفش زندس، انقده گریه کرد چشاش نابینا شده 🔹چطور گریه نکنم؟ یوسفای پیغمبرو جلو چشای خودم،سر بریدن 🔹چطور گریه نکنم؟ خودم بدن ارباًاربای یوسف حسین، علی اکبرو دیدم 🔹چطور گریه نکنم؟ خودم با چشمای خودم حلق بریده علی اصغرو دیدم 🔹چطور گریه نکنم؟ خودم بدن پاره پاره بابای غریبم،حسینو دیدم 🔹چطور گریه نکنم؟ خودم دیدم قاتل رو سینه بابام نشست، سر بابامو بریده 🔺بازم بگم؟؟! 🔹چطور گریه نکنم؟! ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن، رو بدن بابای غریبم تاختن 🔹چطور گریه نکنم؟ دستای عمه جان،زینبو بستن چطور گریه نکنم؟ دستای رقیه3ساله رو بستن 🔘بالاتر بگم،،، 🔘شمام غیرتی گریه کنید 🔹چطور گریه نکنم؟ ناموس آل الله رو وارد بزم شراب کردن 🔹چطور گریه نکنم؟ جلو چشای خودم،بی حیا چوب خیزران گرفت 🔹چطور گریه نکنم؟ یه نامرد سرخ مو،وارد بزم شراب شده 🔹چطورگریه نکنم؟ به سکینه اشاره کرد 🔹چطور گریه نکنم؟ مارو از محله یهودیا عبور دادن انقدر سنگ زدن... 😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸هرچند،دادم ازدست حال عبادتم را 🔸ازمن نگیر هرگز، عرض ارادتم را 🔹هرجوره خوب بودی، با این بد گنهکار 🔹اما ادا نکردم حق رفاقتم را 💎چیزی زنعمت تو، از سفره ام نشد کم 💎بالطف خود ندیدی کفران نعمتم را هرچی بدی کردم... تو آقایی،،، تو مولایی بازم دستمو گرفتی بازم آوردی سر سفرت،نشوندی 🔹ممنونتم حسین... مشغول هیچ بودم ،دنبال هیچ رفتم صرف شمانکردم افسوس، همتم را هرچه فرار کردم ، دنبال من دویدی آغوش باز کردی ،دیدی خجالتم را 😭😭😭 ⬅️از دل، با ریا هر جور حساب کنی... ❤️ 🔸ای حسین... دست سه ساله دادم،من آبروی خودرا کی میدهد رقیه برگ زیارتم را 😭😭😭😭 زینب بلند میگفت، ای آفتاب نیزه گودال تو رقم زد،روز اسارتم را ... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
اگر دردمندی، اگر بیقراری اگر سر به زیری،اگر شرمساری اگر زخم خوردی، اگر پر غباری چرا نا امیدی،ابالفضل داری بده دست خود را برو با ابالفضل بزن روی سینه بگو یا ابالفضل خوشا این کرامت خوشا این گدایی نمیپرسد از تو،که هستی کجایی به یُمن ابالفضل،در کربلایی خیال تو راحت که حاجت روایی نه تنها خودیا نه تنها تَنیها که قرص است بر او،دل ارمنی ها همه بامرامان،اسیر مرامش همه نامداران،گرفتار نامش حسین است امامش،فدای امامش غلامم غلامم،غلام غلامش ابالفضل لنگر،حسین است کشتی به قول رفیقان،ابالفضل هست مشتی هوا داغ داغو حرم،قحط آب است علی بیقرارو پریشان،رباب است عمو تشنه را آب دادن،ثواب است ببین هر طرف را که دیدم،ثواب است بیا مشک بردار،جان رقیه که زخم است دیگر،دهان رقیه 🔹آقاجان... 🔹وعده دادی هرجا روضه عموجانت ابالفضل خونده بشه،شما اونجا حضور داری ✅ یه روضه خراباتی یه روضه دسته جمعی بی ریا دور هم نشستیم داریم برا عموجانت عباس گریه میکنیم 🔹خودتو کرمت... سرت سلامت 🔹سر عموجانتو بالا نیزه زدن 🔹اما این سر با همه سرا فرق داره از بس شکاف زخم عموش،عمیق بود تنها سری بود که ز پهلو به نیزه شد ⬅️یابن الحسن... عموی تورا بی هوا زدن در علقمه به پیکرش از خون،حنا زدن مقتل نوشته است به قد رشید او چندین هزار تیر،کمان دارها زدن در ازدحام هلهله،تیر سه شعبه را بر چشم های نافذ آن دلربا زدن در بین نخل ها،کنار شریعه بود شمشیر بر دو دست عموی شما زدن مشک پر آب را که به دندان خود گرفت آتش به قلب ساقی اهل ولا زدند شرمنده سکینه شد و کودک رباب با تیر تا که مشک ابالفضل را زدند دیدند دست در بدنش نیست،ناگهان ضرب عمود،بر سر آن مقتدا زدند افتاد از بلندیه مَرکب،بدون دست بر خاک، تا که ضربه به او از قفا زدند وقتی رمق نداشت به تن،چند بی حیا نیزه به پهلوی پسر مرتضی زدند 🔹همچین که نیزه به پهلوش زدن،گفت وا اُمّا 🔹قربون پهلوی شکستت،مادر عباس رفت و خنجر و چوب و سنان و سنگ بر جسم شاه تشنه لب کربلا زدند ⬅️ همینکه حرم،بی کفیل شد آتش به خیمه و حرم هل اَتی زدند 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
خسته شده خمیده شده خون جگر شده لاغر شده شکسته شده محتضر شده زهرا برای مادر خود،گریه میکند مادر برای دختر خود،گریه میکند مادر برای دختر خود،دیده تر شده او پابه پای من،سر خود سنگ خورده است 🔹زخم شنیده و بشکسته تر شده قسمت نشد عروسیه اورا بپا کنم با حسرت عروسیه او همسفر شده روزیه روضت همین چند خطه تورو خدا دل بده، خوب گریه کن قسمت نشد عروسیه اورا بپا کنم با حسرت عروسیه او همسفر شده زهرای خویش را که بر ما سپرد،گفت دلواپس هجوم دری شعله ور شده 💠فاطمه جان... از بابات رسول الله شنیدم یه روزی قراره بین در و دیوار 🔸 هیزم..لگد...تازیانه..سیلی..محسن وقتی کفن نبود و عبا خواست،گریه کرد وقتی کفن رسید،غمش بیشتر شده 😭او دوختن،به دختر خود یاد میدهد 🔸نمیدونم گرفتی یا نه او دوختن،به دختر خود یاد میدهد گویا ز غارت نوه اش باخبر شده ❣حسین... سالار زینب وقتی کفن نبود و عبا خواست،گریه کرد 💠گفت هرچی داشتم،تقدیم بابات کردم تمام مال و ثروتمو برا احیای دین خرج کردم،،، حتی پول یه کفنم ندارم 💠اگه میشه به بابات بگو تو اون عبای مخصوص خودش منو کفن کنه که خانم حضرت زهرا اومد جبرییل 5تا کفن آورد از عالم بالا 💠کفنو داد یکیش مال خانوم حضرت خدیجه بود بزار من یکی دو خطو بگم ادامه این روضه رو بگم او دوختن،به دختر خود یاد میدهد گویا ز غارت نوه اش باخبر شده زهرا،نبی، خدیجه،،، همه گریه میکنن این یک کفن برای همه دردسر شده 🔸از همه بیشتر میدونه کی سوخته؟ اون شبی که خانوم فاطمه فرمود زینبم اون بقچه رو بردار بیار 5تا کفن بوده که از بالا اومده 🔹یکیش مال خانوم خدیجه بوده 🔹یکیش مال بابام رسول الله بوده 🔹یکیشو فردا بده بابات علی منو کفن کنه 🔹یکی رو 21 رمضان بده دست داداشت حسن،باباتو کفن کنه 🔸زینب نگاه کرد، یه کفن مونده دوتا داداش.. 🔹یکی دیگشو 28ماه صفر بده دست داداش حسینت،حسنو کفن کنه 😭این خانوم،برادریه از نوع حسینشا یه نگاه غریبونه ای کرد،،، مادر مگه حسینم کفن نداره؟! 😭😭😭😭 مگه حسینم کفن نداره؟؟ یه پیرهنی داد بهش دخترم این پیرهنو با دستای خودم دوختم روز عاشورا بده به داداشت اون صحنه ای که زیر گلوی حسینو بوسیده این یادگار مادرمه دست باف خوده مادرم فاطمس ببین چیکار کرده ابی عبدالله تا این لباسو دید،خنجر در آورد شروع کرد به پاره کردن 😭داداش،یادگار مادرمه 😭بوی مادرم فاطمه رو میده برا چی داری یادگار مادرمو پاره پاره میکنی؟؟ صدا زد این نانجیبایی که من دیدم،بی حیاتر از این حرفان میترسم بدنمو برهنه کنن گرفتی چی میخوام بگم،، ها؟؟ 💠یه چند ساعتی نگذشت زینب اومد تو گودال نیزه شکسته هارو کنار زد شمشیر شکسته هارو کنار زد دید یه بدن بی سره گفت حالا که داداشم،سر نداره از یادگار مادرمم میفهمم داداشمه ... قتلگاه نگو که غوغا بود سر پیراهن تو،دعوا بود آن چه در میان شعله ها میسوخت گیسوی دختران زهرا بود کاش مادر نبود در گودال از بد روزگار اما بود سیب من، نَرم همچو بِه شده ای زیر پاهای اسب، له شده ای آیینه بوده ای و ترک خوردی از همه بی هوا کتک خوردی 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
منم که گوشه میخانه خانقاه من است دعای پیر مغان،ورد صبحگاه من است ز پادشاه و گدا، فارغم بحمدلله گدای خاک در دوست،پادشاه من است غرض ز مسجد و میخانه وصال شماست جز این خیال ندارم، خدا گواه من است مگر به تیغ اجل،خیمه بر کنم بر نی رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است از آن زمان که بر این آستان،نهادم رو فراز مسند خورشید تکیه گاه من است گناه اگر چه اختیار ما نبود حافظ تو در طریق ادب باش،گو گناه من است ⬅️تو که دل میبری با یک نگاهت ⬅️نگاهی هم به ما کن،گاهگاهی 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
آقا زین العابدین،سر بریده حسینو روز اربعین آورد وصل به بدن بابای غریبش کرد امشب میخوام روضه از زبون دختر امام حسین، سکینه روز اربعین بخونم چه کنم بی تو دلم،تاب ندارد برخیز و ببین دیده من،خواب ندارد آورده ام آب ای شه عطشان،به مزارت سقا لب آب است ولی آب ندارد ای منتظر قافله من،آمدم از شام ایوان شبت جلوه مهتاب ندارد تا شام مرا دشمن دون میزد و میگفت این دخترک خسته جگر، باب ندارد 🔹بابا جونم خسته شدم من،دیگه از طعن و اشاره افتاده روی زبونا،دختره بابا نداره تا شام مرا دشمن دون میزد و میگفت این دخترک خسته جگر، باب ندارد جان علی اصغر،به ربابت نظری کن بلبل خبر از غنچه شاداب ندارد میره پشت خیمه هارو میگرده همینجا بود آقام حسین،علی اصغرمو دفن کرده 🔹هی دنبال علی میگرده،،، پسرم یادم نمیره اونجوری که زل زدی تو چشام،نگاه میکردی اون روز خجالت زدت شدم پسرم شیر نداشتم حالا شیر دارم،،، پسرم کجایی؟ با پای برهنه،سر قبر تو دویدم بیگانه نگوید،حرم آداب ندارد ای شاه شهیدان،به خدا شاه جهانی مُلک دو جهان،مث تو ارباب ندارد تو مجلس یزید کجا بودی کنیزها اسارت... 💠حالا داره دونه دونه چیزایی که از کربلا تا کوفه و شام ،، اتفاقاتی که براش افتاده رو برا باباش تعریف میکنه ⬅️بابا از کجا بگم؟ ⛔️اون لحظه ای که خیمه هارو آتیش زدن ⛔️اون لحظه ای که سَرارو از بدن جدا کردن، رو نیزه ها زدن ⛔️اون لحظه ای که مارو با تازیانه میزدن مارو مث اسیر،وارد شهر کوفه و شام کردن ⛔️از کوفه برات بگم بابا یا از شام برات بگم بابا؟؟ ⛔️از بزم شراب برات بگم بابا یا اون لحظه ای که اون نانجیب،چوب خیزران به دست گرفت حسین... بر خلاف شمر و خولی،آدمای شام مَردن تا دیدن گرسنمونه،زود نون و خرما آوردن 😭😭😭😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا گاهی غبار جاده لیلا کنی مرا کوچک همیشه دور، ز لطف بزرگ نیست قطره شدم که راهی دریا کنی مرا آقام آقام آقام... پیش طبیب آمده ام، درد میکشم شاید قرار نیست مداوا کنی مرا من آمده ام که این گره ها وا شود،همین اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا آقام آقام آقام... 💔آقای خوبم آقای مهربونم حالا که فکر آخرتم را نمیکنم حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا من سال هاست که میوه خوبی نداده ام وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا؟؟! آقا برای تو، نه ...برای خودم بد است هرهفته در گناه تماشا کنی مرا 💠خودمم خسته شدم، امشب اومدم اینجا بگم غلط کردم 💠امشب اومدم هرجوری شده یه دستی رو دلم بکشی 💠بالاخره یه روزی منم حس کنم آدم خوبه هستم... 💠بعد یه عمر وضعیتی که برا خودم درست کردم من گم شدم، تو آیینه ای گم نمیشوی وقتش شده بیایی و پیدا کنی مرا این بار با نگاه کریمانه ات ببین شاید غلام خانه زهرا کنی مرا 💠بیایید باهم این زمزمه رو بخونیم، در خونه آقامون صاحبمون ولی نعمتمون چیز زیادی نمیخوام، فقط منو رها نکن مث غریبه ها آقا به صورتم نگاه نکن 💠این حرف خیلی تکرار شده، برا یه عدی عادی شده اما امشب میخواییم قسم بدیم آقارو آقاجان به جان مادرت آن مادر غم پرورت ما را مَرانی از درت یابن الحسن 🔹حالا این دستای گداییتو بیار بالا ⬅️ 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستگیری مولا امیرالمومنین علی علیه السلام به هنگام غربت و وحشت لحظات اول مرگ
بسمه تعالی موضوع: 🗣️مداحان بزرگوارلطفاًمطالعه بفرمائید 💠آفات مداحی در اثر تحرکات و تحریکات ایجاد می شود. باغبانی و برداشت محصول از درخت ها همراه با آفت است. اما بدین معنی نیست که انسان باغبانی را کنار بگذارد.نوکری و مداحی هم آفت دارد اما دلیل بر کنار گذاشتن آن نیست. ما نوکرها و مداحها به عنوان یک درخت میوه یا بهتر بگویم(شجره طیبه)هستیم. اما این شجره اگر شجره ای باشد که خدا حافظ آن است،به این نتیجه خواهیم رسید که(فاالله خیرحافظا و هو ارحم الراحمین)اما اگر امر تشریعی باشد که نوکر در مقابل آفات مقابله و مبارزه کند،این جا باید با آفات بجنگد. نوکری بدون آفت نیست. آفات مختلف است. گاهی دیده می شود نوکر و مداح خود را گُم‌ می کند،یا بدون مطالعه حرف می زند،یا بیش از حدِ خودش حرف می زند،یا با کبر و غرور سخن می گوید و گاهی اوقات هم حرف حق را برای این که ظاهراً در انظار خفت می آورد،قبول نمی کند. چرا ما در نوکری آفتش را ذکر کردیم و غیر از آفت چیز دیگری نگفتیم؟ برای اینکه در مقابل آفت،ضد آفت و پیشگیری وجود دارد. ✅ نباید بگذاریم که آفت به بیماری لاعلاج تبدیل گردد،چرا که بسیار خطر ناک‌ است. 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹شب جمعس،دارم آقا هوای تو 🔹هوای تو،هوای کربلای تو 🔸شب جمعس،چشامو گریه میگیره 🔸بازم زهرا،به سمت کربلا میره 🔸با چشمایی که بیتاب و پریشونه 🔸داره بازم دوباره روضه نبخونه 🔹خودم دیدم میدیدی آسمونو،دود 🔹خودم دیدم،یه نامردی رو سینت بود 🔰بودن دیو و دد همه سیراب و میمکید 🔰خاتم ز قحط آب،سلیمان کربلا 🔰از آب هم مضایقه کردن کوفیان 🔰خوش داشتند حرمت مهمان کربلا ای غریب حسین... 🔸تورو کشتند ندادند قطره ی آبت 🔸حسین جانم،فدای جسم بی تابت 🔹تورو کشتند،سرت رو نیزه ها میرفت 😭سلام بر اون آقایی که سرشو رو نیزه بردن ⬅️حالا که رفتی گودال،بزار چند خط گودال بخونم 🔹الف قامتم ز داغت شد دال 🔹که شدم پیر از غمت،صدها سال 🔸به سَما، بنگرم سرت بر نیزه 🔸به زمین بنگرم،تنت درگودال 🔹همه دیدن،مرکبت خونین یال 🔹همه میگفتن در این وضع و حال 🔸ذوالجناح از چه رنگت، باختی؟ 🔸جان زهرا را کجا انداختی؟ 🔹همه هستیه خواهرت را بردند 🔹زر و خلخال دخترت را بردند 😭کمی دیر آمدم،سرت را بردند ✅ 😭😭😭😭😭 ✅شلوغه،ته گودالیو دور بدنت شلوغه ✅چقده دور تن بی کفنت شلوغه ✅قتلگاه لحظه غارت شدنت شلوغه ❇️هرچی گشتم ولی انگشترتو ندیدم ❇️پیرهنی که داده بود،مادر تو ندیدم ❇️گمونم دیر اومدم که سر تو ندیدم ♻️حنجر و کُندیه خنجر،پیرش کرده ♻️زینب و این تن بی سر،پیرش کرده ♻️ناله ی غریب مادر پیرش کرده آه..‌ غریب مادر آه... غریب مادر 💢پیر مردا با عصا بالاسرت رسیدن 💢دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن 💢نیزه دارا،جلو چشم خواهرت رسیدن 💢شنیدم که یکی میگفت زدنت ثوابه 💢یکی گفت رد شدن از رو بدنت ثوابه 💢داد میزد غارت اعضای تنت، ثوابه ⬅️رفتی و همسفرم شد، شمر بی رحم ⬅️مایه ی درد سرم شد،شمر بی رحم 😭😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
◾️ سیدالشهداء علیه‌السلام چند جای آن پیراهن کهنه را هم، پاره پاره کرد تا دیگر کسی طمع در آن نکند، امّا... در نقل‌ها آمده است: ... سیدالشهداء علیه‌السلام برای وداع به خیمه زن‌ها آمد و خطاب به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمود: آتینی بِثَوبٍ عَتیقٍ لا یُرغَبُ فیهِ أحدٌ مِنَ القومِ أجعَلُه تَحتَ ثیابی لِئَلّا أُجَرَّدُ مِنه بَعد قتلی، ▪️ای خواهرم! یک پیراهن کهنه‌ای را برایم بیاور تا کسی از لشکر، طمع در آن نکند؛ می‌خواهم آن را زیر لباس‌هایم بپوشم تا بعد از کشته‌شدنم، عریان نمانم. با این جمله آن حضرت ، صدای گریه و ناله زن‌ها بلند شد؛ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها لباسی را برای آن حضرت آورد. فَخَرقَهُ و مَزَّقَهُ مِن أطرافِهِ و جَعَلَهُ تَحتَ ثِیابِه ▪️سیدالشهداء علیه‌السلام آن پیراهن را گرفت و چند جای آن را پاره پاره کرد و آن را زیر لباس‌هایش پوشید. آن حضرت یک شلوار نو هم داشت که چند جای آن را نیز پاره پاره کرد ، تا دیگر کسی طمع در آن نکند. 😭😭😭😭😭😭 فَلمّا قُتلَ عَمدَ إلیه رَجلٌ فَسَلبَهما مِنه و تَرَکه عُریانًا بالعَراء مُجرّداً عَلَی الرَّمضٰاء فَشَلّتْ یَداهُ فی الحٰال ▪️اما وقتی که به شهادت رسید، نانجیبی پیش آمد و هم آن لباس کهنه و هم آن شلوار را به غارت برد و سیدالشهداء علیه‌السلام را عریان بر روی ریگ و رمل بیابان رها کرد؛ وقتی‌که آن نانجیب، پیراهن را به غارت برد، در همان حال، دستش شَل شد و از کار افتاد. 😭😭😭😭😭😭 📚المنتخب،ص۴۱۱ 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر صبح که بلند می شوم .... آراسته روی قبله می ایستم و می گویم: "السلام علیک یا اباصالح المهدی" وقتی به این فکر میکنم که خدا جواب سلام را واجب کرده است! قلبم از ذوق اینکه شما به اندازه ی یک جواب سلام به من نگاه می کنی از جا کنده می شود 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🎥 داستان حاج حسین خیر از تشرف محضر حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) 🎙 سخنران : حجت الاسلام حیدر مصلحی 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas