#ای_بی_کفن_حسین..
خیلی گرسنه بود. دید یه کنیزی نون و خرما آورده
به بچه ها گفت،نون و خرمارو نگیرید
به کنیز گفت صدقه بر ما حرامه...
🔹تازیانه بر تنم،دردی نداشت
🔹نان و خرما بر دلم،داغی گذاشت
کنیز بدنش به لرزه افتاد
نون و خرمارو جمع کرد. آورد خونه ام حبیبه
گفت چی شد؟؟
گفت خانم، اینا آدمای خاصین
اینا اصلا شباهتی به اسارت ندارن و به اسیری ندارن
خانوم جان، اینا خیلی مجلله هستن، لباساشون پاره پارس... اما با آستین صورتاشونو گرفتن
🔸دین فروشان،صدقه.... ما صلوات سحریم
🔸نان و خرمای شما حاصل باغ فدک است
☑️همه تون جیره خور سفره مادرم، فاطمه اید
☑️خانم از بچه ها خیلی خجالت کشیدم
لباشون خشکیده بود، چشاشون گود رفته بود
صورتاشون کبود شده
🔳اما این خانم که بزرگشون بود، خیلی با ابهت حرف میزد...
اصلا به اینا هیچ گناهی نمیاد
مگه چی گفته این خانوم؟؟!!
گفته #ان_صدقه_علینا_محرمه
🔵ام حبیبه زد تو صورتش
گفت این حرفا فقط مال یه خوونوادس...
رسید ....
گفت بزرگ زنای قافله کیه؟؟
همه بی بی رو نشون دادن
☑️گفت بی بی جان، به حالای من نگاه نکن. من تو مدینه کنیز بودم. اسمم ام حبیبه نبود
☑️بابام منو گذاشت تا کنیز خونه علی باشم.
منو علی بزرگ کردم. من کنیز زینبم
بزرگ شدم، زمونه منو به اینجا کشوند
🔳شنیدم شما اهل مدینه هستین
من نذر کردم هر کی ازینجا رد بشه، نون و خرما بدم
🔻نون و خرمای من نذره، صدقه نیس
خانوم فرمود، نذرت چیه؟؟
گفت بی بی اول بگو اگه اهل مدینه ای، محله بنی هاشم رو میشناسی؟؟
🔺بغض کرد، فرمود بلدم
آیا خونه آقام حسینو بلدی؟!
فرمود بلدم...
🔹بمن بگو از بزرگای زنای بنی هاشم،زینب...
از بی بی زینب چه خبر؟!
😔نذر کردم نون و خرما به گرفتارا بدم
یبار دیگه زینبو ببینم
زینب، نالش بلند شد....
امه حبیبه، نذرت قبول. به حاجتت رسیدی؟؟
گفت نه...
شما بزرگ هستی
🌾اما شما کجا، خانومم زینب کجا؟؟
🍂بی بی من یه علامت داره
🍂هیجا بدون حسین نمیره
یه نگاهی کرد
گفت الانم بدون حسین جایی نرفتم
ام حبیبه اینقد نمک رو زخم من نپاش
من هنوزم از حسینم جدا نیستم
😔سایش هنوز رو سرم هست
فرمود اون قسمتو میبینی؟؟
نیزه به دستارو ببین
☑️بالای نیزه رو نگاه کن. اون سری که از همه خونی تره سر حسین منه
😭اون سری که از همه زخمی تره، سر داداشم حسینه
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
ما گرفتار شمائیم مدد یا زهرا
عاشق کرببلاییم مدد یا زهرا
دست بر دامن پاک علی و آل زدیم
که مددکار ولائیم مدد یا زهرا
هر زمان مثل تو دلتنگ علی میگردیم
با علی عقده گشائیم مدد یا زهرا
انبیاء ریزه خور سفره احسان تواَند
ما همه اینگونه گدائیم مدد یا زهرا
هر دَم و بازدم از نام تو دَم میگوئیم
زنده از آل عبائیم مدد یا زهرا
دست بوس تو شده خاتم پیغمبرها
خاک بوسان تو مائیم مدد یا زهرا
عمر اولاد پیمبر ثمره عمرم کم
ما هم اولاد شمائیم مدد یا زهرا
شهدا عبد و غلام کرم زهرایند
ما غلام شهدائیم مدد یا زهرا
تا قیامت به خدا پرچم زهرا بالاست
زیر این سایه بیائیم مدد یا زهرا
♥️#یازهرا
♥️#یازهرا
♥️#یازهرا
شاخه ی تاخورده ی یاسم، از این گلشن نرو
یا اگر که میروی باشد، بدون من نرو
علی بی فاطمه میمیره
😭😭😭😭
همه ی مردم شهر، پشت کردن به من
دلم خوشِ تو خونه، که فاطمه دارم
😭😭
یه سلام که میکنه بهم، تموم غم و غصه ی عالم از دلم بیرون میره
تو دیگه تنهام نزار فاطمه…
شاخه ی تاخورده ی یاسم، از این گلشن نرو
یا اگر که میروی باشد، بدون من نرو
قاتلانت دارند پیش من، جولان میدهند
از رو عمد، مغیره(لعنه الله علیه) مسیرشو عوض میکرد که حتما چشم تو چشم بشه به علی(سلام الله علیه)، سلام بده
😭😭😭
نمیدونم میگیری من چی میگم??!
خدا نیاره برا هیچکی…
قاتلانت دارند پیش من، جولان میدهند
جوشن خوبم، علی ماندست بی جوشن،نرو
😭😭😭
صورت پوشیده ات هم، روشنای خانه است
رو بگیر، اما بمون
درسته علی اذیت میشه
دست به پهلو بگیر، اما بمون
😭😭😭
همینقد که هستی، علی خاطرش راحته
بی خود نیست امام صادق فرمود
خدا رحمت کنه اونی رو که بلند بلند برا مادرم گریه کنه
صورت پوشیده ات هم، روشنای خانه است
از شب تاریک ما، ای مشعل روشن نرو
هی جوابم میکنی، هی التماست میکنم
دست من بر دامنت ای سوخته دامن، نرو
😭😭😭😭
نذرها کرده است زینب،تا بمانی پیش ما
هرشب میومد نماز میخوند
میگفت خدایا مادرمو از این وضعیت نجات بده
برا من زوده بی مادر بشم
😭😭😭
نذرها کرده است زینب،تا بمانی پیش ما
فاطمه محض رضای دخترت، فعلا نرو
خاک بر دنیا که از صدیقه شاهد خواستند
کوریه کذاب ها، ای حجت مطلق نرو
از اینجا به بعد شعر، مال امروزه
اومد خونه، دید خونه مرتبه
علی میفهمه…
دیدی یه وقت کارگر میاری خونه، کارای خونه رو میرسه
وقتی خانومت، کارای خونه رو انجام میده میفهمی که کار خانومته
امیرالمومنین،،، خانم حضرت زهرا
عشق اگه خلاصه بشه، فقط به علی و فاطمس
فهمیده امروز، کار خونه رو خانومش حضرت زهرا انجام داده
همه چیو مرتب کرده
با اون دستای لرزونش، موهای زینب شونه کرده
اومد دید موهای حسن، مرتبِ
اما یه اشاره کنم…
موهای حسین، پریشونه
😭😭
زینب یه امروز، موهای حسینشو پریشون دید
یکی هم تو کوفه، دید سر حسین بالای نیزه
موهاش، پریشونه
😭😭😭😭
اشاره کردما…
خودش با دستای خودش، نون پخت
اما اینی که امیرالمومنینو کشت، این بود دید فاطمه داره جارو میکنه خونه رو
اول خوشحال شد گفت خدایا شکرت فاطمه ام خوب شده حالش
یه چند قدم که برداشت، گفت بسه فاطمه
هر قدم که برمیداشت…
😭😭😭
خیر باشد، باز نان پختی و جارو میکنی
قصد رفتن که نداری، جان من تنها نرو
بودنت لطف است در خانه، چه لاغر چه مریض
بین بستر گر چه مانده هاله ای از تن، نرو
داده ای هر چند به زینب، کفن هارا ولی
مانده زهرا جان کمی از کار پیراهن، نرو
زینبم…
اون بقچه رو بیار
آورد…
دخترم، دستام رمق نداره
بازش کن
زینب سه چهارساله، بقچه رو باز کرد
دید چنتا کفن توشِ
دخترم، یکی از این کفنارو بده دست بابات علی، منو کفن کنه
بیست و یک رمضان، یکی از این کفنارو بده دست داداشت حسن، بابات علی رو کفن کنه
زینب یه نگاه کرد
یه کفن موند و دوتا داداش
😭😭😭
دخترم، یکی از این کفن هارو 28صفر، بده دست حسین، حسنُ کفن کنه
#ای_بی_کفن_حسین
😭😭
مادر، مگه حسینم کفن نداره??
😭😭😭
مگه حسینم بی کفنِ??
ای وااای حسین…
😭😭😭
گفت نگران نباش
این پیراهنو با دستای خودم دوختم
روز عاشورا بده به حسین
مانده زهرا جان کمی از کار پیراهن، نرو
کربلا میبینمت در ازدحام نیزه ها
با تن افتاده بین لشکر دشمن نرو
خنجری با حنجری برخورد کرد،اصلا نبین
یک قدم نزیک گودال حسین، اصلا نرو
😭😭
♥️#حسیـــــــن
😭😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas