eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
@rozehajabbas
480 دنبال‌کننده
391 عکس
681 ویدیو
13 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل 📲ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
پرسش‌ها
قوانین
داغ‌ترین‌ها
چندسکویی
پیوستن
روضه حاج عباس طهماسب پور
480 دنبال‌کننده
دانلود
مطالب قبلی
روضه حاج عباس طهماسب پور
حُرَّم گِلِش حسینی بوده مأمور بوده ♨️گفت اجازه بده برگردیم حالا که اجازه نمیدی بریم سمت فرات گفت مأمورم و معذور هرچی اصرار کرد، قبول نکرد ◀️آقا فرمود: ثَکلَتْکَ اُمُّکْ مادرت به عزات بشینه عرب خیلی بد میدونست این جمله رو 💢رگ غیرت حُر بالا زد گفت اگه کس دیگه ای غیر از تو بود، خونشو میریختم ⛔️چیکار کنم تو پسر فاطمه ای؟! 😭😭 نمیتونم از مادرت جز خوبی بگم گل مردم به ما چه مربوط است گل ما را که آفرید، حسیـــــــــن در ازای دوقطره خون گلوش از خدا خلق را خرید، حســـــین حج نرفتیم کربلا رفتیم کعبه را سمت ما کشید حسین چرا میگن وقتی رفتی کربلا، اول برو حرم ابالفضل بعد برو زیارت امام حسین ✔️✔️میدونی حکمتش چیه؟؟ برا اینکه حُر داشت میومد ، ارباب مهربون ما فرمود: ابالفضل زودتر برو دستشو بگیر نزار خجالت بکشه 🔘خجالت حُرُّ نتونست ببینه اونم کی؟؟ کسیکه دل رقیشو لرزوند دل سکینشو لرزوند این یعنی هرکی گنهکاره، باید بره دامن ابالفضلو بگیره 😔شب اول قبرم آقامون، مادرش ام البنین میگه پسرم روز عاشورا که خجالت حسین و بچه های حسینو کشیدی، نکنه شرمنده ی نوکرای حسین بشی الان وقتشه آی حسین... کعبه هم در طواف میگوید لَکَ لبیک یا شهیدْ حسین آنقدر داد زد ته گودال تا به داد همه رسید حسین 😭😭😭 🔸یهو به خودش اومد مُخیَّر مونده بین جهنم و بهشت گفت داری چیکار میکنی با خودت حر؟؟ چکمه هاشو دور گردنش انداخت آروم آروم اومد سمت خیمه ی حسین 🔹پاسبان حرم حسین، کی میتونه باشه غیر ابالفضل؟؟ گفت همه شب ذکر من و زینب و کلثوم این بود خاطر جمع بخوابید دلاور دارید مگه کسی جرأت داره چشم چپ نگاه کنه به خیام ابی عبدالله 🍃از دور دید یکی داره میاد گفت کی هستی؟ گفت آقا اجازه بده... یکم جلوتر بیام خودمو معرفی کنم ◀️گفت قدم از قدم برداری دمار از روزگارت درمیارم... من ابالفضلم بگو کی هستی؟ اومد جلو گفت حُرَّم فقط آقاجان برو به آقات حسین بگو حر اومده شرمندس... پشیمونه 🍃یه خواهش ازت دارم ابالفضل رفتی پیش امام حسین، یا اسم منو نیار یا اگه میاری آروم بیار رقیه نشنوه میترسم دوباره بترسه 💠اومد محضر سیدالشهدا آقای ما خیلی آقاتر از این حرفاست که من و تو میدونیم 😔با همه ی گناهامون، مارو هم خریده آورده سر سفره بخدا همینا اگه نخواسته بود من و تو اینجا نبودیم 🔹امشب بگو با همه ی بدیام، هیچوقت آبُ به رو بچه هات نبستم 🔹از بچگی بهم گفتن کوفیا آبُ به رو امام حسین و بچه های امام حسین بستن گفت سرتو بالا بگیر 💠همچنان که مادرت اسمتو حر گذاشت پهلوون سرتو بالا بگیر شروع کردن حرف زدن اینی که بعضی وقتا میگن حواست باشه عاقبت بخیری قشنگترین دعاست خدا رحمت کنه پیرمردایی که از دنیا رفتند 🔰خیلیا تا شب عاشورا، با حسین بودن شب عاشورا به محض خاموش شدن چراغا، رفتن پشت سرشونم نگاه نکردن یکی مث حر تا روز عاشورا، یزیدی بوده انقده قشنگ جون داده ⬅️اومد محضر امام حسین گفت یا مولا خودتون فرمودید ثکلتک امک،،، مادرت به عزات بشینه اومدم مادرم به عزام بشینه اجازه بده برم میدون اجازه گرفت و رفت میدون جنگ بعد اینکه زخمی شد فکرشو نمیکرد آقا بیاد ◀️همچین که صداش بلند شد، چند لحظه طول نکشید دید یه آقایی سرشو رو زانو گرفت یه گریز بزنم ها؟؟ این قضیه دستمالو که شنیدید؟ ✔️سرش خون میریخت،،، دستمال بست به سر حر یه گریزی بزنم حرف من این نیست... دستمال بستی به پیشانیه حر، خون نریزه ☑️یه نامرد سنگ زد به پیشانیش پیراهن عربی رو بالا زد که خون پیشانیشو پاک کنه... 😭سپیدیه سینه اش معلوم شده حرمله از جا بلند شده چنان با تیر سه شعبه... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
104 مشاهده
روضه حاج عباس طهماسب پور
حُرَّم گِلِش حسینی بوده مأمور بوده ♨️گفت اجازه بده برگردیم حالا که اجازه نمیدی بریم سمت فرات گفت مأمورم و معذور هرچی اصرار کرد، قبول نکرد ◀️آقا فرمود: ثَکلَتْکَ اُمُّکْ مادرت به عزات بشینه عرب خیلی بد میدونست این جمله رو 💢رگ غیرت حُر بالا زد گفت اگه کس دیگه ای غیر از تو بود، خونشو میریختم ⛔️چیکار کنم تو پسر فاطمه ای؟! 😭😭 نمیتونم از مادرت جز خوبی بگم گل مردم به ما چه مربوط است گل ما را که آفرید، حسیـــــــــن در ازای دوقطره خون گلوش از خدا خلق را خرید، حســـــین حج نرفتیم کربلا رفتیم کعبه را سمت ما کشید حسین چرا میگن وقتی رفتی کربلا، اول برو حرم ابالفضل بعد برو زیارت امام حسین ✔️✔️میدونی حکمتش چیه؟؟ برا اینکه حُر داشت میومد ، ارباب مهربون ما فرمود: ابالفضل زودتر برو دستشو بگیر نزار خجالت بکشه 🔘خجالت حُرُّ نتونست ببینه اونم کی؟؟ کسیکه دل رقیشو لرزوند دل سکینشو لرزوند این یعنی هرکی گنهکاره، باید بره دامن ابالفضلو بگیره 😔شب اول قبرم آقامون، مادرش ام البنین میگه پسرم روز عاشورا که خجالت حسین و بچه های حسینو کشیدی، نکنه شرمنده ی نوکرای حسین بشی الان وقتشه آی حسین... کعبه هم در طواف میگوید لَکَ لبیک یا شهیدْ حسین آنقدر داد زد ته گودال تا به داد همه رسید حسین 😭😭😭 🔸یهو به خودش اومد مُخیَّر مونده بین جهنم و بهشت گفت داری چیکار میکنی با خودت حر؟؟ چکمه هاشو دور گردنش انداخت آروم آروم اومد سمت خیمه ی حسین 🔹پاسبان حرم حسین، کی میتونه باشه غیر ابالفضل؟؟ گفت همه شب ذکر من و زینب و کلثوم این بود خاطر جمع بخوابید دلاور دارید مگه کسی جرأت داره چشم چپ نگاه کنه به خیام ابی عبدالله 🍃از دور دید یکی داره میاد گفت کی هستی؟ گفت آقا اجازه بده... یکم جلوتر بیام خودمو معرفی کنم ◀️گفت قدم از قدم برداری دمار از روزگارت درمیارم... من ابالفضلم بگو کی هستی؟ اومد جلو گفت حُرَّم فقط آقاجان برو به آقات حسین بگو حر اومده شرمندس... پشیمونه 🍃یه خواهش ازت دارم ابالفضل رفتی پیش امام حسین، یا اسم منو نیار یا اگه میاری آروم بیار رقیه نشنوه میترسم دوباره بترسه 💠اومد محضر سیدالشهدا آقای ما خیلی آقاتر از این حرفاست که من و تو میدونیم 😔با همه ی گناهامون، مارو هم خریده آورده سر سفره بخدا همینا اگه نخواسته بود من و تو اینجا نبودیم 🔹امشب بگو با همه ی بدیام، هیچوقت آبُ به رو بچه هات نبستم 🔹از بچگی بهم گفتن کوفیا آبُ به رو امام حسین و بچه های امام حسین بستن گفت سرتو بالا بگیر 💠همچنان که مادرت اسمتو حر گذاشت پهلوون سرتو بالا بگیر شروع کردن حرف زدن اینی که بعضی وقتا میگن حواست باشه عاقبت بخیری قشنگترین دعاست خدا رحمت کنه پیرمردایی که از دنیا رفتند 🔰خیلیا تا شب عاشورا، با حسین بودن شب عاشورا به محض خاموش شدن چراغا، رفتن پشت سرشونم نگاه نکردن یکی مث حر تا روز عاشورا، یزیدی بوده انقده قشنگ جون داده ⬅️اومد محضر امام حسین گفت یا مولا خودتون فرمودید ثکلتک امک،،، مادرت به عزات بشینه اومدم مادرم به عزام بشینه اجازه بده برم میدون اجازه گرفت و رفت میدون جنگ بعد اینکه زخمی شد فکرشو نمیکرد آقا بیاد ◀️همچین که صداش بلند شد، چند لحظه طول نکشید دید یه آقایی سرشو رو زانو گرفت یه گریز بزنم ها؟؟ این قضیه دستمالو که شنیدید؟ ✔️سرش خون میریخت،،، دستمال بست به سر حر یه گریزی بزنم حرف من این نیست... دستمال بستی به پیشانیه حر، خون نریزه ☑️یه نامرد سنگ زد به پیشانیش پیراهن عربی رو بالا زد که خون پیشانیشو پاک کنه... 😭سپیدیه سینه اش معلوم شده حرمله از جا بلند شده چنان با تیر سه شعبه... 💔 💔 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
75 مشاهده