🍀🍀
باغصه های آل عبا گریه میکنی
در اوج روزهای عزا گریه میکنی
ما با گناه اشک تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه میکنی
ای صاحب عزا ، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه میکنی
♥️ #آقاجان
گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه
در مشهد امام رضا گریه میکنی
قربون گریه کردنت صاحب الزمان
😭😭😭
برکُشته ی فتاده به هامون کربلا
بر داغ سَیدالشُهدا گریه میکنی
این روزها به حال دل زینبِ اسیر
در ماجرای شام بلا گریه میکنی
بر رأسهای رفته به بالای نیزهها
با خیزران و طشت طلا گریه میکنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصههای آل عبا گریه میکنی
♥️صلی الله علیک یامظلوم
♥️صلی الله علیک یا عطشان
#حسین
دارد این ضرب المثل را کل دنیا می زند
قلب دخترها فقط با عشق بابا می زند
دارد این ضربالمثل را کُلِّ دنیا می زند
قلب دخترها فقط با عشق بابا می زند
گرچه کم وزن است امّا جان ندارد دست من
درست فرمودن…
شماخبره ی روضه اید
😭
گرچه کم وزن است اما جان ندارد دست من
پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند
☑️تجسم کن ، این سر ، از کربلا تا به کوفه و شام چه بلایی سرش اومده...
☑️از تنور خولی برات بگم ؛ از بزم اون نانجیب برات بگم
☑️از چوب خیزران ؛ از آفتاب سوزان کربلا و کوفه و شام ؛
☑️از زیر دست و پا افتادن این سر ؛ چیزی ازش نمونده..
☑️حالا این دختر سه ساله میگه دستام توان نداره این سَرُ بردارم..
گرچه کم وزن است اما جان ندارد دست من
پرده ی روی طبق را عمه بالا می زند
چهرهی برگشته را تشخیص دادن مشکل است
چهره ی برگشته را تشخیص دادن مشکل است
این سرِ سرنیزه خورده ، به پدرها می زند
#بابا_بابا_بابا
ارث خود را زود از مادربزرگم بُرده ام
این چنین خَم راهرفتنها ، به زهرا می زند
#ای_حسین
آه بکش…
☑️ روضه ی این چنینی میشنوی ، بی تفاوتی ، برات اتفاق میفته..نگی نگفتی ها..
حسرت یک استراحت در دل من مانده است
حسرت یک استراحت در دل من مانده است
می روم قدری بخوابم، شمر با پا می زند
😭😭😭
خواب بودم، یه خورده بعد بیدارشدم ، یکی داشت نعره میزد ، بیدارشدم.
روسرم دست میکشیدی پا بشم
بعدِ تو هی با لگد بیدارم میکنند
چند خط و بخونم..
بابا...
☑️نعره می زدن، داد می کشیدن هلهله میکردن،
☑️اما من که گوشهام نمی شنید..
با لگد بیدارم میکردن.اینقده زدن توگوشم.
😭😭😭
می روم قدری بخوابم ، شمر با پا میزند
بانیه سرگرمی هر روزهی زجرم ،پدر
بی حیا یا می کِشد موی مرا ، یا می زند
آی...
بابا بابا بابا بابا بابا بابا بابا
😭😭😭
این اواخر دخترت دارد طبابت می کند
بازوی در رفتهی خود را ، خودش جا می زند
من آروم میخونم.اما اگه گرفتی ؛ داد بزن برای این یک بیت
😭😭
شرط بندی کردن این نیزه داران را ببین
می بَرَد آن کس که با سنگش علی را می زند
♥️#حسیییییین
♥️#حسییییییین
هدیه دارد می برد آنرا برای دخترش
روسری دخترت را یک نفر تا می زند
گوشواره م را که غارت رفته پس خواهم گرفت
دختر تو عاقبت دل را به دریا می زند
بی اراده یاد چوبِ خیزران افتاده ام
هر زمان هرکس که حرفی از معمّا می زند
آنقَدَر شکل کبودی تنم رُعبآور است
آن زن غسّاله وقت غسل من ، جا می زند
گف من دست به این بدن نمیزنم، این مریضه.همه ی بدنش کبوده، سیاهه
☑️فرمود: دهنتُ خاک بگیر، این دختر و از بس زدنش
دل من برا تو تنگه باباجون
راستی خونمون قشنگه باباجون
همه زخمایی که داری میبینی
جای سیلی جای سنگه باباجون
پیش من بمون شب آخریه
آستین پاره برام روسریه
موهای منو که داری میبینی
موهای تو چرا خاکستریه
چرا سرت بوی نون میده بابا؟؟
😭😭
همه جای پیکرم کبودیه
میدونم که رفتنم به زودیه
یه سوال دارم تو از عمو بپرس
جای ما محله ی یهودیه??
از کبودی به تنم نشون زده
اون که دخترت رو بی امون زده
آخه تو قاری قرآن منی
کی به لبهای تو خیزرون زده
#ای_حسییییییین
☑️تو اون ازدحام میدیدم چوب خیزران بالا میاد بابا.
✔️اما قدم از همه کوچیکتر بود.تو جمعیت نمیدیدم کجا فرود میاد.
⬅️حالا فهمیدم هروقت چوب خیزران فرود می اومد.
⬅️عمه گریبان چاک میزد.میزد تو صورتش.داد میکشید.حالا فهمیدم.
◀️چوب خیزران چه بلایی سر لبهات آورده.
☑️همه غم و غصه های خودش یادش رفت.
شروع کرد با مشت به لب و دندون خودش زدن.
حالا که یه جای سالم از صورت بابام نمونده، منم نباید هیچ جای صورتم سالم باشه..
☑️اینقده با مشت به صورتش زده
اَبَ… #حسین
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🍀🍀
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
نگاه کرد دید یه خانوم قدخمیده.صورتش کبوده.
😭😭
روضه نباید رو زمین بمونه
عباسی که همه ی عمر به حسین میگفت سیدی و مولای؛
اینجاهمه ی توانشُ جمع کرد،تا صدای بنی فاطمه رو شنید
هرچی نیرو داشت گفت اَخا...
حسین از لحن صحبت کردن ابوالفضل فهمید چه بلایی سرش اومده...
😭
سریع خودشُ رسوند..
دست جدا افتاده…
مشک جدا افتاده..
دشمن میگه فکر کردم حسین قرآن پیدا کرده...
یه چیزی و گرفته هی میبوسه.
هی به چشماش میزنه.
گف خوب نگاه کردم.
دیدم دستای بریده ی ابوالفضله
.
اومد کنار بدن
فقطعوا بالسیوف ارباً ارباً
بدن پاره پاره افتاده... همینجور کنار جنازه افتاده.
دستش رو بدن عباس...
نگاهش به خیمه ست.
دشمن گستاخ شده..
داره حمله میکنه سمت خیمه ها
ابوالفضل ببین چه بلایی سرم اومده.
یه روضه ی دسته جمعی بخونیم...
☑️نباید کم بزاریم امشب
ابوالفضل پاشو ببین
دشمنا دارن به اشکم میخندن
یه ناله ی کربلایی
ابوالفضل پاشو ببین
دشمنا دارن به اشکم میخندن
پاشو پاشو برادر
اگه ما زودتر نریم
دست زینبُ نامردا میبندن
😭😭😭
غیرت الله ست ابوالفضل
نگران خیمه هاست..
تنها جنازه ای که حسین نموند تا لحظه ی آخر بالاسرش،جنازه ی ابوالفضل بود
نگران خیمه هاست حسین
آخه قبل اومدن، عباس اومد تو خیمه،،، دید بچه ها دور هم جمع شدن...
هی میگن العطش
عطش که زیاد میشه، جوهره ی صدا گرفته میشه...
خاک تو دهنم.
استادم میگف بچه ها نمیتونستن حرف بزنن
نگاه غریبونه به عمو میکردن.
زبونشونُ بیرون می آوردن
یعنی عمو تشنمونه.
گره معجر بچه هارو محکم میکرد
بچه ها حواستون باشه
میدونست قراره چه اتفاقی بیفته
حسینم تو این وضعیت بوده..
دلش پیش عباس
یه دلش پیش بچه ها
یکی پیش زینب..گریه میکرد.
عباس گریه میکرد
حسین گریه میکرد
داداش، اگه من دارم گریه میکنم پشت و پناه زینبمُ از دست دادم.
همه نیرومو از دست دادم
همه توانمو ...
توچرا گریه میکنی؟؟
صدا زد حسین… داداش؛ سیدی و مولای..
الان که من دارم جون میدم، لحظات آخر عمرم،،، سرم رو زانوی داداش مهربونی مثل توئه
درسته تیربارونم کردن، درسته هر کی رسید شمشیر زده،،، اما سرم رو زانوی داداش مهربونی مثل توئه
گرفتی دیگه ها....
گریه ام بر اون لحظه ای که…
الشمر جالس علی صدرک
محتضر دکمه های لباسشم باز میکنن..راحت جون بده.
یه ناله ی کربلایی و یاعلی
😭😭
ارباب من و شما تو گودی قتلگاه، دید سینه ش داره سنگینی میکنه
چشماشُ باز کرد..
دید زینب از بالا بلندی داره نگاه میکنه...
😭علیَ الله دیگه..
#حسییییییین...
🔻در همین گودال دست و پامیزد
🔺مادرش زهرا…….
این میگف وا اماه
شمر میگف هرضربه ای که میزدم، یکی گوشه ی گودال میگفت غریب مادر… حسییییین
❇️تموم زندگیم مال حسینه
خدا نیاره روزی، روضه خون روضه ی امام حسین بخونه، نتونیم گریه کنیم.
تو این روزگار وانفسا که همه جوره میخوان ما رو از امام حسین دور کنن،،،
همیشه این جمله آویزه گوشت باشه
بگو کوفیان آبُ به رو حسین و بچه هاش بستن
نکنه من آب دیدگانمو به رو حسین ببندم..
محک ایمان من و تو حسینه..
یه یاحسین بگو سینه بزنیم...ام البنین یادمون داده..تو بقیع چهارتا قبر درست میکرد.اما روضه ش فقط این بود....حسییییین..
دلم نمیاد اسم شماها نوشته نشه جزء روضه خون ها.به اسمشقسم مادرش فاطمه روضه خون هارو دوس داره.
خدا رحمت کنه قدیمی هارو..
همتونم بلدید بامن بخونید..
دیگر مرا ام البنین نخوانید..واویلا واویلا
دیگر مرا ام البنین نخوانید..واویلا واویلا
ام البنین دیگر پسرندارد..واویلا واویلا
ام البنین دیگر پسر ندارد..واویلا واویلا
برا عاقبت به خیرمون
برا عاقبت با حسین بودنمون
برا گول نخوردنمون
دستات و بالا بیار به دستای بریده ی ابوالفضل..
اگه حاجتم داری بسم الله..
ای باوفا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل
مشکل گشا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل
بچه هارو جمع کرد
کسی حرف از عطش برلب نیاره
که این خیمه دگر سقانداره
ای خدا به دستای بریده ی ابوالفضل
عجل لولیک الفرج
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🍀🍀
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀
خیلی زیبا بود قاسم بن الحسن
ابالفضل خودش رکاب گرفت.. صحنه رو مجسم کن..
این نوجوون ۱۳ ساله، پاهاش به رکاب نمیرسه.
ابالفضل کمکش کرد سوار مرکب شد..
زره اندازه ی قاسم وجود نداشت..کفن پوشیده.سمت میدون رفت..
با این سنش… پسر امام حسنِ.. شاگرد عباسِ
ازرق شامی چنتا پسر داشت.معروف بوده.همه میشناختنش..
خودش و هم بچه هاش، هرکدوم یلی بودن… نام آور که همه ی عرب میشناختنشون..
گف برا من اُفت داره برا این نوجوون برم تو میدون..فلان پسر تو برو..فلان پسر رفت..
به درک واصل شد..
دومی.سومی.چنتا پسرش و تو یه چشم به هم زدن به درک واصل کرد.
هربار که اون نامردا میفتادن و شمشیر قاسم بالا می اومد..ابوالفضل دم خیمه میگف..الله اکبر
این پسر شیر جملِ
این قاسم منه..خون علی تو رگشه..
با نامردی و کلک..با بی وفایی و بی حیایی کشتنش..
از مرکب که افتاد پایین ..صداش و بلند کرد عمو..
بزار شعر بخونم..
تو که اینگونه روی خاک زِ هَم واشده ای
وای برمن که دچار غم عظمی شده ای
وای برمن که دچار غم عظما شده ای
دیشب از طعم خوش مرگ و عسل میگفتی
ظهر امروز در این معرکه معناشده ای
قاسمم..بی زره رفتی و از هر طرفی سنگ زدن
بابا رو تو مدینه تیربارون کردن..پسرُ تو کربلا سنگ بارونش کردن.
😭#حسیییییییین حسییییییین
😭#حسییییییین حسییییییین
خدانکنه یه روز برا روضه ی حسین خسته بشیم..
خدانکنه اشک چشممون برا روضه ی آقامون خشک بشه..
به خودت بگو خجالت بکش..
کوفیا، آبُ به روی حسین و بچه های حسین بستن..نکنه تو آب دیدگانتُ به رو حسین و بچه هاش ببندی..
بی زره رفتی و از هر طرفی سنگ زدن
که چنین سرخ ترین لاله ی صحرا شده ای
این یه بیتش خیلی حرف داره
😭😭
هر کسی از تن صدپاره ی تو سهمی برد.
پسر کریمه دیگه...کریم کارش اینه..کسی و بی نصیب نزاشت تو کربلا
هرکسی از تن صدپاره ی تو سهمی برد
در کریمی خودت وارث بابا شده ای
بگم بقیه شو دیگهها…
سُم مرکب همه جای بدنت را له کرد
بی سبب نیست اگر در همه شن ها شده ای
اگه یه گل پرپر بشه
گلبرگ گلبرگ بشه..میشه مقطع الاعضاء...
اگه دونه دونه گلبرگ ها ریز ریز بشه..میشه… فقطعوا بالسیوف ارباً اربا
اگه این گلُ له کنی، اگه این گلبرگُ له کنی..میشه همون بلایی که سر قاسم آوردن.
😭#حسیییییییین حسیییییییین
😭#حسیییییییین حسیییییییین
سُم مرکب همه جای بدنت را له کرد
بی سبب نیست اگر در همه شن ها شده ای
تاصدای قاسم بلند شد،ابی عبدالله خودش و رسوند..
دید یه بی حیایی سر قاسمُ رو زانو گرفته،،، خنجر به دست، داره سرش رو جدا میکنه..
شمشیر درآورد..دست اون بی حیارو جدا کرد.
داد زد..همه ی لشکریانُ صدا زد..همه اومدن..
قاسم افتاده...
صحنه رو مجسم کن خودت.
اسب ها که از رو بدن رد میشه..
خاصیت دوییدن اسب اینه..هر چیزی رو که به پاش گیر میکنه پرت میکنه.خاک یا شن یا هرچی باشه..
این گوشت ها بود که رو هوا بوده.
روضه بخونم دیگه..ها
قاسم پاهاش به رکاب نمیرسید..
اما اون لحظه ای که حسین اومد، وقت برگشت
سینه ی قاسم روسینه ی حسین..پاهاش رو زمین کشیده میشد..
یهو قد کشیده این نوجوون..
😭#حسییییییین آه آه آه
😭#حسییییییین آه آه آه
خدایا این پسر آئینه ی کیست
به روی خاک این گنجینه ی کیست
صدای استخوان می آید اینجا
صدای استخوان سینه ی کیست
بار اول نبود حسین، صدای استخوان میشنید..
یه روز تو مدینه بین در و دیوار.....
#حسییییییین
😭😭
روزی محرمِ ما امسال اینجوریه
یه چندشبیِ بخوایم نخوایم مدینه ایم...
یه چند شبیِ بخوایم نخوایم تو خونه ی مادریم..
بابا برای این روضه ها باید مُرد....اینی که شنیدید ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن، اومدن رو بدن شهدای کربلا دوییدن..
به عبیدالله گفتن سرتا پای مارو باید طلا بگیری
گفتن ما ده نفر به اسبامون نعل تازه زدیم.
اینقده رو بدن حسین و شهدای کربلا دویدیم، بدنُ لگدکوبش کردیم.
اون جمله رو نمیخوام به کار ببرم...
👇👇👇👇👇
🍀🍀
❇️سیل هجران تو بانو
❇️این دلُ غمخونه کرده
❇️نمیدونم بی تو ایام فراقُ چه کنم
😭😭
⬅️الهی هیچ مردی به چه کنم چه کنم نیفته
🍁تو ببین منُ به چه روزی کشوندی
🍁پهلوون خیبرُ به خاک نشوندی
😭😭😭😭
روضه میخونی بامن
😭
🍁تو ببین منُ به چه روزی کشوندی
🍁پهلوون خیبرُ به خاک نشوندی
⬅️بین این صحرای وحشت
⬅️منُ زینب منُ زینب
چهارسالشه خانوم
😭
⬅️بین این همه مصیبت
⬅️منُ زینب منُ زینب
⬅️بین این همه مصیبت
⬅️منُ زینب منُ زینب
🔸ای ز من بریده دل
🔸ای رفیق نیمه راه
🔸خفته ای چرا به گِل
😭😭😭😭
تو اهل روضه ای
با بعضی از جملات برای خودت روضه میسازی..
☑️وقتی حرف از رفیق نیمه راه میشه میدونم دلت کجا میره.
اومد یه نگاه کرد به گودال…
یه نگاه کرد به علقمه
♥️#سالار_زینب_حسین
♥️#علمدار_زینب_ابالفضل
سایه ی زینبم تا الان کسی ندیده بوده...
😭😭
حسین من همه ی عمرم بدون تو سفر نرفتم..
😭
⬅️شرط ازدواجمم این بود هر روز باید شمارو ببینم.
حالا نگاه کن دور تا دورم و نامحرم گرفته..
😭😭
روضه ام همینه ها..شب جمعه ست..
یارحمت الله الواسعه
😭السلام علی المُرمِّل بالدما
😭السلام علی المُقَطَّع الاَعضا
😭السلام علی من نَحرهُ مَنحور
😭السلام علی من صدره مکسور
♥️#حسین_حسین_حسین
♥️#حسین_حسین_حسین
گفت فاطمه جان ببین چه اوضاعی شد خونه..
ببین با چه زحمتی باید دونه دونه وصیتهاتو انجام بدم
تازه بچه ها بخوابن...
آب بالاسر حسینم باشه.
😭😭
✔️این پسرم حسین به تشنگی خیلی حساسه.
😭
✔️مراقب حسنم باش
✔️مراقب زینبم باش.
😭
شبای اول که نمیتونست.اوضاعی بود خونه..
تاوقت کنه درُ عوض کنه.
میخُ عوض کنه.آثار شهادتُ…
☑️یه شب به زحمت بچه ها خوابیدن.
☑️آروم آروم حرکت کرد.
گفت برم یه دل سیر کنار قبر خانومم زهرا درد دل کنم، گریه کنم.
بغضمو خالی کنم.
😭
✔️قدم از قدم برنداشت.
یکی دامنشو گرفت...
بابا کجا میری?? ..
✔️خواستم دوباره بخوابونمش.
لالایی بخونم براش،که بخوابه تنهایی برم.
حرف داشتم باخانومم.
✔️هرکاری کردم نشد که نشد.
گفت امشب هرجوری شده منم باید بیام.
گفت دلم برا مادرم یه ذره شده..
✔️نتونستم...
دست حسین گرفتم.
اومدیم نزدیکای قبر فاطمه…
✔️ گفتم حسین جان اونجا قبر مادرته.
خودشو انداخت سینه خیز رفت سمت قبر..
مادر ببین حسینت اومده..
😭😭😭
✔️فاطمه زیر دین احدی نمیمونه.
حتی توئه گریه کن.حتی توئه سینه زن…
حتی حسینش...
✔️اینجا حسین اومد کنار قبر مادر
میگه خنجر میزدم.زنی نمیدیدم..
✔️اما یه صدای زنونه به گوشم میخورد.
#غریب_مادر
یوماه یوماه یوماه یوماه یوماه
یازهرا..از قدیم میگفتن شب آخر شب مزد گرفتنه..مابرای مزد نیومدیم.
✔️خانوم جان یه خواسته از شما داریم..
☑️فقط رهامون نکن که اگه رها بشیم بیچاره ی عالمیم...
دلم نمیاد،؟حال خوبی داری..
واقعا همینه ها.
✔️خانوم زیر دین احدی نمیمونه.
اینجا حسین اومد.فاطمه اومد.
ام البنین زحماتی کشیده
☑️اگه پات به یه جایی گیرکنه از بالای بلندی بخوای بیفتی.اول کاری که…
☑️سفره ای که دست شکسته پهن کرده، دست بریده باید جمع کنه..
☑️دست در بدن نداره.دستاشو بریدن.
تیر به چشماش زدن.
زانوهاشو بالا آورد تیر از چشماش در بیاره.
✔️یه نانجیبی عمود آهن به فرقش زده.
چنان با صورت افتاد روزمین..
😭😭
⬅️یکی میگه پسرم ابالفضلم..
😭
خدا مادرم ام البنین؛ مدینه ست..
کیه میگه پسرم??!
☑️خوب که نگاه کرد دید یه بانوی قدخمیده..
😭😭😭
♥️#حسییییییین
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🍀🍀
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀
یه سنگ تو کربلا به پیشونی زدن
سرشکست..
اهل روضه..
یه سنگ به پیشونی حسین زدن...
سرشکست..
😭😭
نمیخوام کیفیت روضه رو بازکنم.
⬅️اینی که چیجوری سنگ به پیشونیش زدن و بعد چه اتفاقی افتاد
اما همین قدر بگم اومد تو کوفه..
هی سنگ زدن..
شکاف سر بیشتر شده.
بگو حسین دلت جلا بگیره ♥️#حسییییییین..
بر سر نی سرتو
پای نی خواهر تو
دخترا سینه زنان
نوحه خوان دختر تو
برای این روضه باید جون بدی ها
😭😭
در بیابان همه ناموس تو آواره شده
چادر و مقنعه ی خواهر تو پاره شده
😭😭😭
♥️#حسییییین آه آه آه
♥️#حسییییین آه آه آه
ببخشید یه بند دیگه بخونم سینه بزنید..
ای سر نیزه نشین…
از گریه ت مضایقه نکن..
باصدا بلند گریه کن برا آقای تشنه لبت حسین..
این روزا دم افطار که میشه.تشنگی بهت غلبه میکنه..
تنها چیزی که میتونی بگی اینه
#حسین..
#ای_تشنه_لب_حسییین..
😭😭
ای سر نیزه نشین
از سر نیزه ببین
میخورد سنگ به ما
ز یسار و ز یمین
این حرفُ زینب داره میزنه ها
😭😭
✅هرچه سنگ است الهی بخورد بر سر من
✅نخورد سنگ ولی بر روی نی بر سر تو
نمیدونی چه خبر بوده کوفه
نمیدونی چقد اذیت شد خانم زینب تو کوفه.
علی بن الحسین میگه تاوارد کوفه شدیم، دیدم رنگ از صورت عمه جانم رفته.
اصلاً معلومه معذوره.
معلومه خجالت میکشه..
😭😭😭😭
عمه
بابام حسین و کربلا کشتن.
عمه
عموم ابوالفضل و کربلا کشتن.
عمه
داداش اکبرمُ، کربلا بدنشو ارباً اربا کردن....
کوفه رنگ از صورتت پریده..؟؟
یه نگاه غریبونه ای کرد..گفت برادرزاده…
همه ی زنهایی که بالا پشت بوم دارن کف میزنن،همه ی اینایی که دارن پایکوبی میکنن…
یه روزی شاگردهای کلاس قرآن من زینب بودن..
😭😭😭
♻️گفت سالار نیزه نشین زینب حسیین
♻️نمیگویم دگر از روی نی با من تکلم کن
دلم برای صدات تنگ شده..
چند روزه صداتو نمیشنوم..
اما حرفم این نیس..
💠نمیگویم دگر از روی نی با من تکلم کن
💠نگاهت کرده آرامم به طفل خود ترحم کن
ببین رقیه داره میمیره..
#حسین...
به چشم خارجی، دشمن تماشا میکند ما را
😭😭
من زینبم...
دختر علی ام.
اینا با انگشت نشونم میدن،،، میگن اینا مسلمون نیستن..
😭😭
❇️به چشم خارجی دشمن تماشا میکند مارا
❇️تو ای قرآن ناطق رفع این سوء تفاهم کن
☑️سر شروع کرد به قرآن خوندن...
همه نگاه ها برگشت...
هر چی سنگ داشتن به سر بریده زدن
#الهی_زینب_برات_بمیره..
خجالتم میاد بخونم...
انگار از قبل تمرین کرده بودن کوچیک و بزرگ سنگ میزدن به هدف میخورد..
یه بیت دیگه بگم سینه بزنید
🟪به چشم خارجی دشمن تماشا میکند مارا
🟪تو ای قرآن ناطق رفع این سوء تفاهم کن
♥️#حسین
🔷اگر بهر نماز شکر میخواهی وضوسازی
🔷ندارم آب با خاک سر زینب تیمم کن.
♥️#حسییییییییین
♥️#حسییییییییین
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🍀🍀
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas