❇️ای کاش میتونستم بیت به بیت باز کنم برات روضشو…
🔸تاگیسوانم را ز دستانت در آرم
دیدی یه وقت…
این مو مخصوصا خیلی حساسه
وقتی یکی موهاتو میگیره،خواه ناخواه نباید تکون بخوری
🔸تاگیسوانم را ز دستانت در آرم
🔸غیر از تحمل چاره ای،اینجا ندارم
یعنی باید فقط وایسم نگاه کنم تا کی دستاتو رها کنی
🔹گفتم به عمه از خدا،مرگم بخواهد
🔹خسته شدم میلی به این دنیا ندارم
🔸گیرم که پس دادند،هر دو گوشوارم
🔸گوشی برای گوشواره ها ندارم
🔹شیرین زبان بودم،صدایم را بریدند
🔹آهنگ سابق را به هر آوا ندارم
#بابا_بابا
🔸در پیش پایم،نان و خرما پرت کردند
🔸کاری دگر،با شام و شامی ها ندارم
🔹باضربه ی پا، دنده هایم را شکستند
🔹کی گفته من، ارثیه از زهرا ندارم
🔸نشناختم بابا تورا،تغییر کردی
🔸امشب دگر راهی به جز اِفشا ندارم
🔹گویی تنور خولی آتش داشت،آنشب
🔹خیلی شده ترکیب رویت، نامرتب
.
.😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
نشناختم بابا تورا،تغییر کردی
امشب دگر راهی به جز اِفشا ندارم
گویی تنور خولی آتش داشت،آنشب
خیلی شده ترکیب رویت، نامرتب
😭سر بابارو بغل گرفت. لب خونی و پاره پاره
دندونا، شکسته
گفتم…
☑️سری که بارها از کوفه تا شام بارها زیر قدمها افتاده…
روایته
☑️خیلی وقتا رو سر لگد میکردن
☑️آخه اون نانجیبا که حواسشون نبود
☑️پست فطرتا #مست بودن
☑️تو عالم خودشون، سر حسین سر علی اصغر سر ابالفضل…
☑️از همه بیشتر، سر امام حسین صدمه دیده
اینا یه طرف
☑️اون سنگی که اون زن یهودی تو محله ی یهودیا…
☑️انقده تمرین کرده بودن، هر سنگی که میزدن، به هدف میخورده
☑️تو این شلوغی و ازدحام کوفه و شام، فکر کن چقد سنگ به سر بریده زدن
☑️دید سر… زخمی،،، خون آلود
☑️لب، ترک خورده دندون شکسته
☑️انقده به صورت خودش زد این رقیه
☑️گفت تا شکل بابا نشم، دست بردار نیستم
انقده خودشو زد
🔸از آسمون ابریه پاییز چشمام، چی بگم
🔸از کربلا هم بگذرم،تو بگو از شام چی بگم
🔹از ماجرای مجلس رقص و می و ساز چی بگم
🔹همه نامحرم همه مست،بسه همین بابای من
♨️وقتی عمه ام وارد بزم یزید شد
♨️روی نی محاسن عموم سفید شد
🌿رنگ صورتم پرید و
🌿تپش قلبم شدید شد
🍁یکیشون اصلا به دنبال شر اومد
🍁عمه گفت جلو نیا،جلوتر اومد
♻️من نمیدونم چیکار کرد
♻️داد خواهرم در اومد
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
❇️ای کاش میتونستم بیت به بیت باز کنم برات روضشو…
🔸تاگیسوانم را ز دستانت در آرم
دیدی یه وقت…
این مو مخصوصا خیلی حساسه
وقتی یکی موهاتو میگیره،خواه ناخواه نباید تکون بخوری
🔸تاگیسوانم را ز دستانت در آرم
🔸غیر از تحمل چاره ای،اینجا ندارم
یعنی باید فقط وایسم نگاه کنم تا کی دستاتو رها کنی
🔹گفتم به عمه از خدا،مرگم بخواهد
🔹خسته شدم میلی به این دنیا ندارم
🔸گیرم که پس دادند،هر دو گوشوارم
🔸گوشی برای گوشواره ها ندارم
🔹شیرین زبان بودم،صدایم را بریدند
🔹آهنگ سابق را به هر آوا ندارم
#بابا_بابا
🔸در پیش پایم،نان و خرما پرت کردند
🔸کاری دگر،با شام و شامی ها ندارم
🔹باضربه ی پا، دنده هایم را شکستند
🔹کی گفته من، ارثیه از زهرا ندارم
🔸نشناختم بابا تورا،تغییر کردی
🔸امشب دگر راهی به جز اِفشا ندارم
🔹گویی تنور خولی آتش داشت،آنشب
🔹خیلی شده ترکیب رویت، نامرتب
.
.😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
نشناختم بابا تورا،تغییر کردی
امشب دگر راهی به جز اِفشا ندارم
گویی تنور خولی آتش داشت،آنشب
خیلی شده ترکیب رویت، نامرتب
😭سر بابارو بغل گرفت. لب خونی و پاره پاره
دندونا، شکسته
گفتم…
☑️سری که بارها از کوفه تا شام بارها زیر قدمها افتاده…
روایته
☑️خیلی وقتا رو سر لگد میکردن
☑️آخه اون نانجیبا که حواسشون نبود
☑️پست فطرتا #مست بودن
☑️تو عالم خودشون، سر حسین سر علی اصغر سر ابالفضل…
☑️از همه بیشتر، سر امام حسین صدمه دیده
اینا یه طرف
☑️اون سنگی که اون زن یهودی تو محله ی یهودیا…
☑️انقده تمرین کرده بودن، هر سنگی که میزدن، به هدف میخورده
☑️تو این شلوغی و ازدحام کوفه و شام، فکر کن چقد سنگ به سر بریده زدن
☑️دید سر… زخمی،،، خون آلود
☑️لب، ترک خورده دندون شکسته
☑️انقده به صورت خودش زد این رقیه
☑️گفت تا شکل بابا نشم، دست بردار نیستم
انقده خودشو زد
🔸از آسمون ابریه پاییز چشمام، چی بگم
🔸از کربلا هم بگذرم،تو بگو از شام چی بگم
🔹از ماجرای مجلس رقص و می و ساز چی بگم
🔹همه نامحرم همه مست،بسه همین بابای من
♨️وقتی عمه ام وارد بزم یزید شد
♨️روی نی محاسن عموم سفید شد
🌿رنگ صورتم پرید و
🌿تپش قلبم شدید شد
🍁یکیشون اصلا به دنبال شر اومد
🍁عمه گفت جلو نیا،جلوتر اومد
♻️من نمیدونم چیکار کرد
♻️داد خواهرم در اومد
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas