🍀🍀
بی بی بی حرم قبرت کجاست مادر
سلام ایتها الرشیده
سلام مادر قدخمیده
سلام ایتها الرشیده
سلام مادر قدخمیده
سلام ای لاله ی پژمرده ام
سلام بیمار سیلی خورده ام
⬅️تو هم روضه خون باش
سلام ایتها الرشیده
سلام مادر قد خمیده
سلام ای قبله گاه عالمین
سلام مادر بیمار حسین
خدایا داده ام از کف
همه بود و نبودم
خودم دیدم خزانی شد
گل یاس کبودم
خودم باچشمام میدیدم..
مثل شمع آب شدن فاطمه ام
😭😭😭
همه پیمان گسستن
دل حیدر شکستن
همه پیمان گسستن
دل حیدر شکستن
کتاب عشق من را
میان کوچه بستن
همه پیمان گسستن
دل حیدر شکستن
کتاب عشق من را
میان کوچه بستن
👌الهی دستت بشکنه مغیره..
👌الهی دستت بشکنه قنفذ..
☑️روضه ی #شام_غریبانی همینه
منم باغبان که باغ مرا دگر فصل خزان است
😭#الهی_بمیرم
چراغ دلم به غم خانه ام دگر سو سو زنان است
#خدایا_لاله ی من
مَحرمی نداشت برای حرف زدن..
اینی که شاعر میگه واژه ی خدایا..یعنی سرمیزاشت تو چاه حرف میزد..
تو چاهم با خدا درد دل میکرد..
چون کسی رو نداشت.
همه پشت کردن به مولا..
امشب…
علی بن ابیطالب چاه می کند..یه قسمتی هست میگن #آبار_علی
چاه هایی که علی بن ابیطالب میکند...
مَرده، قدرت داره…
چاه میکنه،وقف میکرد.
دیدی یوقت یکی نمیفهمه حرفتُ ....چاه میکند می اومد خونه، باز شب هزار رکعت نماز میخوند..
امشب یه قبر کند اومد خونه گفت کمرم درد میکنه.زانوم،کمرم...
به کی میخواد بگه؟؟
زینب..نه بابا
درد میکنه..تنم درد میکنه
نه بابا...
خدایا لاله ی من را ز سیلی چیده گلچین
زانوش نلرزید..
یه تابوت…
گف زانوهام درد میکنه زینب...
😭😭😭
تابوت فاطمه رو دوشش..جون علی رو گرفت...
😭😭😭
این سخن ورد زبان ها افتاد
دیدی آخر علی از پا افتاد
چرا؟؟
چرا از پا افتاد؟؟
آخه درد بود و ..درد بود و ..درد بود
زیر چشمش جای دست مرد بود
😭😭😭😭
دوشب.سه شب..گفتم
اینارو..ببین.بعضی از روضه ها باید دم بکشه..
یعنی باید بسوزی..
این آتیش بعد ده روز یه ماه دوماه از نهادت بلند میشه..
عکس نگیر.فیلم نگیر.ضبط نکن این و ..این مال همینجاست..فقط
از آتیش بدتر..
تابوت و گذاشتن..گفت برو مقداد و سلمان و ابوذر و صدا کن
اینو باید بفهمی.اصلا اصرار ندارم
مال امشبه..
دوسه تا حرفارو هم زدم گفتم..حرف دیشبم گفتم..
پنج تا شیش تا قبر باید علی بکنه...
مُرد علی..
داشت میکند میگف این که قبر فاطمه نیس.همینجوری...
به آخری رسید.گف این که دیگه هس..
اینجا که دیگه باید بزاریش تو خاک..
اینجا میخوای چه خاکی تو سرت کنی...اینجا چه توجیهی...اما..
یکی از دردهایی که علی سوخت..نمیتونه بگه..فقط محرم به محرم..
علی بن ابیطالب ..پیامبر پرده از جلو چشماش کنار زد..
یارسول الله..کسایی رو میبینم که حس میکنم برادرمن..ولی نمیشناسمشون..
یه گروهی رو دید..گف خیلی با اینا احساس نزدیکی میکنم..نمیشناسمشون.
پیامبر فرمود اینها برادران شمان..
گفت سلمان و ابوذر و ..گفت نه.،اینها صحابه ان..
گفت اینها امت آخر زمانن..
حالا چون برادر علی هستی دارم میگم..
چون فرزند فاطمه ای..
درد داره ها..تابوت و گذاشتن..
سلمان و مقداد و ابوذر باعلی خواستن بلند کنن..
یاصاحب الزمان...
دیدی میخوای یه وزنه ای رو بلند کنی..
باخودت یه قدرتی و ...تا اومدن بلند کنن..دیدن سَبُکه..یه نگاهی به هم کردن...
اینقد علی خجالت کشید ...ناموسشه.
یه نگاه به علی کردن....گفت دستم بسته بود..دستم بسته بود تو کوچه زدن...
جلوی در خونه صبر کردم..زنمو لِه کردن..
وگرنه بهشون میگفتم چه خاکی دارن به سر علی میریزن.
#ای_مادرم_مادرم_مادرم
تاعلی گریش گرفت، امام حسن گفت چی شد.؟؟
گفت هیچی..
ولی خیلی جلو سلمان خجالت کشید..
😭😭😭
مقداد گفت،با همین دست فاطمه رو زدی؟؟
♥️#مادرم_مادرم_مادرم
☑️#شام_غریبان_همینه..
من میخواستم آروم آروم ببرمت، با غسل دادن و شستشوی خانوم
منم آن باغبان که ریزد خون دل ز چشمان ترم
#ز_چشمان_ترم
میان شعله ها ز سیلی چیده شد گل نیلوفرم
#گل_نیلوفرم
میخوام تیر خلاصُ بزنم
آی گریه کنا...
آی همه شیعیان عالم بشنوید…
❇️خزانم دیده اند
❇️گلم راچیده اند
❇️به من خندیده اند
ناله ی امشبت باید متفاوت باشه..
ای وای ای وای ای وای..
تا قبر بردنم را همسایه ام نفهمید
من هنوز اعتقادم اینه..دیشبم گفتم مداح کارش شعر خوندنه..شماهم با خبرگی و روضه فهمی دارید داد میزنی..حقشم همینه..قربون معرفتتون..
☑️ممنون مادر این خانواده ام که به من و تو اجازه داد که براش گریه کنیم.
💠تا قبر بردنم را همسایه ام نفهمید
💠از بس که مُردن من چون شمع بی صدا بود
آفرین...خوب برا مادر داری نوکری میکنی..
تو شام غریبانی که گریه ها غریبونه ست ..
تو داری داد میزنی و گریه میکنی..
چرا؟؟؟
چون امام حسنم این شبا داره گریه میکنه
🍀🍀👇👇