eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
476 دنبال‌کننده
394 عکس
685 ویدیو
13 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل 📲ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🍀 حاجت گرفته این رو سیاهی که ازت مهلت گرفته میخواد باهات صحبت کنه لکنت گرفته چون میدونه باغ دلش، آفت گرفته من که میدونم،پرونده‌ی من پیش تو بازه شرمنده‌ام… توو دنیا فقط، یکی مثل تو با من می‌سازه شرمنده‌ام… تو باشی دل مُردگیم احیا میشه،بیا و برگرد تو باشی هر کویری دریا میشه، بیا و برگرد آخر ساله… منتظرت رو میبینی بی پر و باله این خسته رو به این و اون نده حواله خودت نگاهی کن که تو چشمات زلاله آخرساله… هر جایی رفتم ، که تو نبودی خیری ندیدم عزیز دل… دورامو زدم، از همه جز تو دیگه بریدم عزیز دل… قنوت من غریبه‌ی آشنا، بیا و برگرد من تو را خواستم بعد هر ربنا، بیا و برگرد منم غلامت لحظه شماری میکنم برا قیامِت قربون اشک و روضه‌ی هرصبح و شامت فدای سمت کربلا عرض سلامت منم غلامت… ندیدم تو رو اما تو هیئت من نور تو رو حس می‌کنم بیشتر از هر وقت شب تاسوعا حضور تو رو حس می‌کنم به عطش غنچه‌های گل یاس بیا و برگرد به اضطراب خیمه بعد عباس، بیا و برگرد به دستای بریده‌ی اباالفضل، بیا و برگرد به اَبروی دریده‌ی اباالفضل، بیا و برگرد به گریه ی حسین تو علقمه،بیا و برگرد به لحظه ی رسیدن فاطمه،بیا و برگرد سقای دشت کربلا دستش شده از تن جدا آبروی ماست گریه، آبرو داریم ما آبروی دوعالم آبروی دوعالم آبروی دوعالم آبروی دوعالم آبرو بخر آبروی دوعالم آبرو بخر آبروی دوعالم آبروی ماست گریه آبرو داریم ما با لباس مشکی ات، عمریست خو داریم ما باطهارت بودن از ارکان مجنونی ماست حرف لیلا میشود هرجا وضو داریم ما ♥️ چشم ما بی اشک بی خیرست 👌 آره والله چشم ما بی اشک بی خیرست بی خیرش نکن که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما ♥️ چشم ما بی اشک بی خیرست یه وقتایی که من ازبالا دارم نگاه میکنم نه به ظاهر قضیه..من خاک پای همتونم. رو این حساب که اینجا نشستم و دارم همتون و میبینم. بعضی ها اینقد خوش گریه ان اینقد حالشون قشنگه حسودیم میشه میگم چه معامله ای کرد با خانوم حضرت زهرا تا میگی حسین، گُر میگیره. چشم ما بی اشک، بی خیرست بی خیرش مکن که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما 😭من اگر گریه برایت نکنم میمیرم حرف ما در روضه ها با اشک گفته میشود درمیان گریه باهم گفتگو داریم ما ♥️ ♥️ ♥️ آروم آروم بوی ماه رمضونم داره میاد. ما تو ماه رمضونم همش یاد شماییم یا اباعبدالله 💠 دامن آلوده شدیم اما تو پاکش میکنی روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما به به به به به به حضرت عباس حامی عزاداران توست چه هراس از طعنه ها وقتی عمو داریم ما خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده ایم خوب و بد به از پرچم تو، رنگ و بو داریم ما 💔 👌ان شاء الله در خونه ی امام حسین یه روز پیر بشیم.‌ تو پیر غلامی محاسن سفیدی اینو بگیم آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما ♥️ واااای ♥️ واااای امشب گریه ها بوی محرم میده ها. خیلی شبیه گریه های دهه اول.. ♥️ واااای ♥️ وااای لحظه های آب خوردن هم به فکر روی تو بغض خشکیه لب و بغض گلو داریم ما 🟠 در غمت آیات قرآن روضه خوانی می کنند آب دریا و بیابان روضه خوانی می کنند ☑️من و تو هم روضه بخونیم چقد عذابم داد طنابی که دور گردنم بود چقد عذابم داد لباس کهنه ای که توو تنم بود چقد عذابم داد چقد عذابم داد عذاب از این بدتر چیزی نباشه که تو بپوشی عذاب از این بدتر ماهارو بردن برده فروشی 😭😭😭 عذاب از این بدتر عذاب از این بدتر تورو خدا حلالم کن.. شب جمعه ی آخر ساله.. روضه ی من الشام زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام باورت میشه منو آوردن میون بزم عام؟ روضه ی من الشام… 😭😭😭😭 اونجا ربابم بود کنار سر بریده ات، جام شرابم بود به کی بگم که جمع نگاه ها سمت حجابم بود 😭😭😭 دروازه ی ساعات خلاصه ی بدترین لحظات 😭😭 دروازه ی ساعات روضه ی باز عمه ی سادات چِشام پر الماسه زینبی که مظهر عفافِ، زخمیه احساسه دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه ♥️ ♥️ ❤️ ❤️ سلسله رو دستام روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام محله ی یهودی ها شنیدم ناسزا و دشنام سلسله رو دستام کجابودی عباس؟؟ وقتی که بردن منُ تو بازار کجابودی عباس؟؟ همه منُ دیدن توی اَنظار 😭 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
من محو در تجلی این بی نهایتم سلمان سر سپرده ی سلمانی تواَم لطفا بیا به دیدنم وقت رحلتم بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر یا رقیه بهم ریخت لکنتم 😭ای عهده‌دار مجلس عطشان کربلا 😭من آن حسین‌گوی دم درب هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای من سینه‌چاک لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌ گُفتن تو می کُشد مرا گفتی که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم 😭😭 یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند 😭😭😭😭 ☑️فرمود: یابن الشبیب… ان کنت باکیا لشی فابک للحسین هروقت خواستید برای چیزی گریه کنید برای جد غریبم حسین گریه کنید 😭😭😭 یابن الشبیب… ذُبِحَ کَما یُذبح الکَبش مثل گوسفند جد مارو سر بریدن... اما بدون آبش ندادن،،،تشنه لب کشتنش 😭😭😭😭😭 🍀برای درهمی حسین یه عده کشتنت 🍀دیدن که پاره پاره شد تموم پیرهنت 🍀نشد که نیزه هارو در بیارم ازتنت نمیدونم بادلت جلو میام یانه.. 🍁داغت چه کرده با دل زینب حسین من 🍁بی سر شدی مقابل زینب حسین من 🍂سایه بکش به محمل زینب، حسین من 🍂بی معجریست مشکل زینب، حسین من 🌱ای هلال سر نیزه،،، میدرخشی بر نیزه 🌱بین صحرا می آید،،، بوی تو از هر نیزه ♥️ ♥️ ♥️ این یه بندُ برای امام رضا میخونم 🥺🥺 🌿ز روی نیزه کن نظاره 🌿که باغ عمرم بی بهاره 😭تنها… شدم میان جمع نامحرم 😭نظر نما به حال ما یک دم 😭ببین که قلب من شکسته 🔹دشمن به ضرب تازیانه ها هر شب 🔹دهد تسلا به دل زینب 🔹عَدو دو دست من رو بسته 💔…حسیــــــــــن 🔅کن تماشا بین نامحرم اسیرم 🔅طعنه و دشنام و خنده کرده پیرم ❤️‍🔥 ان شاء الله همه ی عمرت گریه کن امام حسین بمونی.. ان شاء الله دست لطف حضرت زهرا رو سینه ت باشه 🔰میشه بهم بگی، سپردیمون به کی? 🔰محرمامو دیدم روی نیزه یکی یکی 🔰هنوز نخوردم آب که دارم اضطراب 🔰من و تو میرسیم به هم تو مجلس شراب 😭😭😭 🔥زینب تو باخولی، مسافر بازاره 🔥کی بین این نامردا، هوای مارو داره تو کس و کار منی، شمر جلودار شده 😭😭😭😭😭 🍀🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
نوشتم بعد عقل کل، ائمه هو الله احد را قُل، ائمه عسل الله و شهد گل، ائمه و دین کندو شد از شیخ الائمه بنازم عصمت الله ششم را گدایی میکنم شاه ششم را من و دل، دلبر صادق گرفتیم دُر از خاک در صادق گرفتیم عروج از منبر صادق گرفتیم که فرع از جعفر صادق گرفتیم اگر چه بنده ی فرمان اوییم ولی شاگرد شاگردان اوییم به گِرد ماه، یک دنیا ستاره دلم کی گم شود با راه چاره قسم بر بوبصیرش تا زُواره سر از ما و فقط از او اشاره بیا لیلی ببین مجنون رسیده تنوری گرم کن هارون رسیده آقاکمی از آتش پشت درت را مهیاکن بسوزان نوکرت را آقاکمی از آتش پشت درت را مهیاکن بسوزان نوکرت را نبینم بین شعله همسرت را مبر اینقد نام مادرت را چه شد غارت سوار آمد به یادت علیکن بالفرار آمد به یادت ☑️خیلی گریه کرد.علت گریه رو پرسیدن‌. ☑️گفت آتیش که شعله ور شد،دیدم بچه ها از این حجره به اون حجره میدوند دنبال یه پناهگاهی. ☑️آقا اتفاقی که نیفتاده برای چی داری گریه میکنی؟ ☑️گفت دلم رفت کربلا چگونه حرمتت را ساده بردند کشیدند از سر سجاده بردند گهی ایستاده گه افتاده بردند امامی را به بزم باده بردند نه عمامه نه بر دوشت عبا بود به دستت ریسمان جای عصا بود 🍁هرجوری بخوای بخونی، دلت مدینه ست.. 🍁هر جوری بخوای روضه امام صادق و بخونی دلت کربلاست تو را شلاق مرکب دار میخورد تعادل برهم از این کار میخورد سرت بر گوشه ی دیوار میخورد به پایت بوته های خار میخورد تو گریانی نه از این خار، گریان که خاری کی شود خار مغیلان? 😭😭😭 شه مذهب که لامذهب تو را کشت به بزم باده اش آن شب تو را کشت همان شب یاد چوب و لب تو را کشت از آن بدتر غم زینب تو را کشت نمیگویم چه خواست آن پَست از ایشان فقط گویم سکینه گشت پنهان سالار زینب حسین حسین میپرد مرغ دلم از قفس کهنه ی سینه تا ببیند راست یا این که دروغ است که وا گشته دوباره زخم کینه اخر این سان که شنیدیم بازهم صحبت دود و شرر و آتش و هیزم شده در شهر مدینه حرف افروختگی هست خبر از سوختگی نیست صحبت از آتش و در هست خبر از دوختگی نیست همه دم شکر خدا را اشک از دیده چکیده کسی آسیب ندیده رنگ اطفال پریده دامنی شعله ندیده بازهم شکر گزندی به رخ گل نرسیده لگدی غنچه نچیده جان عالم همه سرمست عطر گل سر تا به قدم یاس به گلدان بقیع صادق و منزلت و شأن و مقامات رفیع صادق و دست کرم، خوان کرامات وسیع ابر و باد و مه و خورشید و فلک تحت امرش همه سرباز مطیع میسِزَد رشته نخ بسته ی یک گوشه عبایش بشود بر همه ی خلق شفیع سر سجاده چه حالی دارد بگذارد اگر این ابن ربیع آخر ای پیر محاسن وسط روضه ی تو مانده بودم به که رفتی به پدر یا که به مادر رفتی آن همه هیزم و آتش که نسوزاند تو را فهمیدم که به حیدر رفتی 😭😭😭 دست بسته پا برهنه بی عمامه بی ردا در بر دیده ی همسر رفتی لیک با قدری تفاوت که علی را سوی مسجد بردند ولی ای شاه شما سوی میخانه ی یک مست و ستمگر رفتید چه کشیدید با همان موی و محاسن که درخشد ز سپیدی وسط کوچه دویدی ای عمود دین حق فاش بگو از چه خمیدی شدی شمع،،، چکیدی که بریدی ناسزا که نشنیدی شنیدی طی همین راه که به خانه رسیدی بوته خاری که ندیدی دست منصور ستمگر به کدامین غم تو گریه کنم اینکه بودی سر پا ایستاده اینکه ان مست به شخص تو تعارف میکرد جام پر از باده یا که همچون سگ هاری که رها میشود از قلاده چند دفعه ز کمر تیغ کشید و بود بر کشتن تو آماده عین این صحنه که در مسجد این شهر زمانی مادرت زهرا دید تیغ بر روی سر مولا دید حرف اینجاست اقا تو بگو که ناموس تو همینجا دید وای آقا چه سوالی ست که کردم کاش از شر سوالم لال گردم صحبت بزم شراب ست و طرب حرف می و مستی نامحرم بی شرم و ادب وای از لرزش چشمان تو معلوم شد افتاده ای ای پیر به یاد زینب زینب و دیده ی مست همه کاره زینب و طشت طلا زینب و چوب و لب پاره زینب و داغ دو انگشت بگویم یکی انگشت سلیمان سلیمان به نشانی یک انگشتری تنگ و درخشان چو ستاره دیگر انگشت که صد مرتبه داغش جگرم سوخت به والله همان بود انگشت اشاره ☑️یهو همه مستن.. ☑️مهمونا همه در جلسه هستن..از هر فرقه ای دعوت کرده.. یه نامرد سرخ مو وارد بزم شراب شده..یزید بالا نشسته. گفت اینجوری که معلومه امروز هر چی بخوایم میدی. گف بله روز پیروزی منه.. خاک تو دهنم.‌یه اشاره کرد به سکینه حسیییییییین حسییییییییین سه بار قصد جان امام صادق و کرد..تا منصرف شد.. پرسیدن تو که قصد جان امام صادق و کردی.. گفت میدونی که پیرترین اهل بیت و که پشت ناقه دووندمش.. بارها هم زمین خورد.با اون محاسن سفیدش.. 😭😭 صحنه رو مجسم کن... ☑️یک پیرمرد و سجاده از زیر پاش کشیدن..نمیخوام بگم باصورت افتاد زمین. دست بسته.سرو پای برهنه.. ☑️عین جد غریبش علیِ فقط با این تفاوت جلوی چشم امام صادق به خانومش جسارت نکردن..دست بسته بردنش.. 😭😭 👇👇👇👇
🍀🍀 نگاهت کردم اما درهمی تو میان لخته خون ها مبهمی تو تو را قطعه به قطعه چیدم اما چرا هر جور میچینم کمی تو ♥️ تورا قطعه به قطعه چیدم اما چرا هر جور میچینم کمی تو ☑️از شب اول میدونم تو دلت میگفتی خدایا یعنی میشه امام حسین بیاد پا روضه؟ اما امشب دعاکن امام حسین نیاد.. ☑️چرا ؟؟؟ اخه جلو چشم بابا روضه ی پسرخوندن سخته.. 😭😭😭 امیدوارم باباهایی که داغ جوون دیدن، تو جلسه نباشن.. باباهای شهدا ببخشن منو .. سرت را ابن ملجم ها شکستن و پهلوی تو را با پا شکستن 😭😭 قره بن منقد عبدی‌... امیرالمونین داشت از کوچه ها میگذشت، تا نگاش بهش افتاد نشست زار زار گریه میکرد‌‌. گفتن آقاجان چه اتفاقی افتاده؟ گف چشمم خورد به قره بن منقد عبدی. ☑️گفت این پرچمدار جنگ جمل بوده.. ☑️گفت از یاران شماست..گفت نه... ☑️این همون نامردیه که نوه ی من علی اکبر به دست این به شهادت میرسه. یه جمله بگم.هرشب هرچی سفره ای پهن شده.. امیرالمومنین قاتل نوه ی خودش و دیده..شروع کرد زار زار گریه کردن.. 😭هر روز نگاه مولا به قنفذ میفتاده... 😭هر روز نگاه مولا به مغیره میفتاده.. سرت را ابن ملجم ها شکستن و پهلوی تو را با پا شکستن جوانم مُرد و پیشم کِل کشیدن سر پیری غرورم راشکستن 😭😭😭😭 ☑️شب اول داد بزن گریه کن.. چون تا علی اکبر افتاد،همه شروع کردن به هلهله کردن.. 🍁همه شروع کردن به کل کشیدن... یه جوری گریه کن صدای نامردا به گوش زینب نخوره..صدا نامردا به گوش امام حسین نخوره 🍀مشو راضی که باخجلت بگردم 🍀در این صحرا به صد زحمت بگردم 🍂زمان بردنت دلشوره دارم 🍂نیفتی از عبا دورت بگردم 💔 ☑️روضه رو مجسم کن... همینجوری پرپرش کردن.. ابی عبدالله اومد.. هرجای کربلا میدید یه تیکه از علی اکبر افتاده... ولدی ولدی ولدی.. عَلَی الدُّنیا بعدک العفا جمله ی اخرم باشه... ☑️اسبهای نجیب حرم یه جوری تربیت میشدن، وقتی صاحبشون زخمی میشد برش میگردوندن سمت خیمه ی خودی.. یه نامردی نیزه به پهلوش زده... کمین کردن.. ☑️یه نامردی بی هوا عمود به فرق علی اکبر زده.. خون جلو چشم اسب و گرفت... اشتباهی به جای اینکه برگرده سمت خیمه ی خودی، رفت سمت دشمن.. 😭😭😭 دشمن کوچه باز کرد.‌تا تونستن شمشیر زدن...تا تونستن.. خیلی از همین نامردهارو علی اکبر به درک واصل کرد. ☑️از هر قبیله ای چندتارو به درک واصل کرد‌... لج داشتن.. با لج باخشم اومدن تو میدون.. ابی عبدالله صدا علی اکبرُ شنید ابتا علیکَ مِنّی السلام ابی عبدالله سریع خودش و رسوند..دید از دور خنجر بالا میره پایین میاد..شمشیر بالا میره پایین میاد.. این دستا که پایین میاد حسین میگف آخ دلم..آخ جیگرم..آخ پسرم.. دیده بستی یا ز من دل کنده ای?? دست و پا زن تا ببینم زنده ای حاج حسین کبیر یه دونه پسر داشت شهید شد. میگه هر روز آب خنک میگرفت روی سینه اش میریخت... میگف جیگرم داره میسوزه. قربون دلت برم امام حسین..قربون جیگر سوخته ت برم.. هرجانشستی بلندبگو یاحسین. مرحوم آیت الله کوهستانی فرمود: مردم حواستون باشه.هرچی میخواید در خونه ی علی اکبرِ کم نخوایید از این شهزاده... ☑️ان شاء الله احدی امشب دست خالی بیرون نره.. ☑️به عشق علی اکبر بلند و یکصدا بگید ♥️ 🍀🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔻ابوفاضل میاد اونجا برا عرض ارادت 🔺 🍃غروبِ و مؤذن داره اذون میده 🍃نفس آخرِ، دیگه داره جون میده 🍃به یاد کوچه ایه که بوی خون میده 🍃چادر خاکیه مادرُ نشون میده 🍂مگه یادم میره میخ در و سینه ی مادر 🍂مگه یادم میره اون بازو و غلاف خنجر 🍂مگه یادم میره گوشواره و خون رو معجر 😭مگه یادم میره اون بی حیا مادرمو زد 😭مگه یادم میره تو کوچه ها مادرمو زد 😭مگه یادم میره که بی هوا مادرمو زد 😭😭😭😭 💠مگه یادم میره اون قومی که دنیا پرستن 💠مگه یادم میره که دستای بابامو بستن 💠مگه یادم میره که با لگد، در شکستن غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام 🔵یا امام حسن... 💥شده دیگه از این زهرکینه جون بر لب ☑️اگه یه وقت یجایی آتیش بگیره، اونو با آب خاموش میکنن ☑️آقای غریب ما همچین که آبُ نوش جان کرد، گفت آخ جیگرم... آتیش گرفته آروم آروم بخونم... 🔰شده دیگه از این زهرکینه جون بر لب 🔰دارم میسوزه پا تا سرش دیگه از تب 🔰میزنه حرفای آخرش رو با زینب زینب... 🌾خواهرم تو میبینی خنجری به روی حنجر 🌾خواهرم میشنوی تو قتلگاه صدای مادر 🌾خواهرم میری از کرببلا ولی بی معجر 🔸خواهرم کربلا بعد از حسین میری اسارت 🔸خواهرم خیمه میسوزه و میره به غارت 🔸خواهرم توی هر کوچه به تو میشه جسارت ☑️چنتا از اهل بیت ما، زود پیر شدن تو همون خردسالی ☑️گفتن یا امام حسن، چرا موهات سفید شده؟؟ 😭چیزی که من دیدم شما ندیدید 😭من شاهد کتک خوردن مادر... یهو از خواب میپرید میگفت نزنید مادرمو یجا دیگه هم دلتو ببرم... 🔳شما به پیر زنا میگید بی بی 🔳گفت چرا به دختر سه ساله میگید بی بی؟ ✔️گفت شما میگین سه سالشه ✔️تو سه سالگی پیرش کردن ✔️گفت باور ندارم مگه میشه؟؟ 🔴گفت مگه تو قرآن نوشته نیست یوم یجعل الولدان شیبا 🔴بچه های شیرخواره فردای قیامت از شدت ترس، پیر میشن ⚪️این دخترو انقده ترسوندنش انقده زدنش بابا... همین یه مصرع... 🔘خواستی عروس شوم، پیر زن شدم یجا دیگه هم دلتو ببرم 🔘ام البنین اومد،،، دنبال زینب میگشت از این خیمه به اون خیمه از اون خیمه به خیمه ی بعدی ☑️اومد مستقیم جلو خانم زینب به من بگو خانومم زینب کجاست؟؟ ⬅️حق داری نشناسی منو اون زینبی که تو دیدی من نیستم، پیر شدم جلو چشم، سر حسینمو بریدن 😭😭😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸بر جسم و بر روحم،عذابی تام دادند 🔸بابا،کجا بودی بمن دشنام دادند 🔺زنهای خود را از نظر مخفی نمودند 🔺مارا عیان کردند، بار عام دادند 😭زینب و کوچه و بازار،کجا 😭زینب و مجلس اغیار،کجا .......... ☑️در مجلس مِی،حاضرین بسیار بودند ☑️به غایبین هم در خفا،پیغام دادند 🔵جاتون خالی، چه مهمونی داده یزید 🔵جاتون خالی همه مست 🔵جاتون خالی،بچه های پیغمبرو وارد کردن 🔵جاتون خالی،یه نامرد سرخ مو بلند شده ✳️بابا،بوی غذا می آمد از مطبخ سراشان ✳️من گشنه ام بود، آن زمان که شام دادند 😔همه شام میخوردن،ما نگاشون میکردیم حسین.... ⚪️حتی خودم هم باورم شد،یک کنیزم ⚪️از بس مرا اینگونه، اینان نام دادند ▪️بابا به جد من بگو با سنگ و آتش ▪️مزد رسالت را ز پشت بام دادند 🔰فریاد زد یک مرد نامحرم سر ما 🔰عمه جوابش را، ولی آرام دادند ⬅️حکم زدن باچوب،روی لبت را ⬅️این قوم بی دین با کدام احکام دادند 💥ای عمه،دخترهای شامی را خبر کن 💥شاید ببینن دشت،به بازی رام دادند ..... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸وقتی میان سجده به معراج می پَری 🔸پِی میبرم که جنس پرت جور دیگریست 🔷حتّی نسیم کویِ تو هم اعتراف کرد 🔷عطر بهشتی گذرت جور دیگریست 🔶در سامرا همیشه زیارت لذیذ هست 🔶طعم زیارت سحرت جور دیگریست 🔹هادی ترین چراغ هدایت کلام توست 🔹نور چراغ شعله ورت جور دیگریست 🌱این جامعه ز جامعه ات رُشد کرده است 🌱محصول کِشت پر ثمرت جور دیگریست 🥀درندگان کنار تو آرام می شوند 🥀بر روی قلب ها اثرت جور دیگری ست ☑️به خیال خام خودشون آقا رو انداختن توی قفسی که پر از درنده بوده... که برن و برگردن کار آقاتموم شده باشه. برگشتن دیدن درنده ها، وحشی ها، پوزه هاشونو به خاک پای امام میمالن. احترام میکنن به امام هادی ♻️امامِ… معصومِ.. ☑️من میدونم بعضی از حرف ها کلیشه ای دیگه.. دلت یه جایی میره. ☑️درنده ها،حیوونای وحشی احترام گذاشتن به پسر فاطمه.. اما یه عده از خدا بی خبر.. 😭😭😭😭 🟣درندگان کنار تو آرام می شوند 🟣بر روی قلب ها اثرت جور دیگریست 🔰ارباب های ما همگی با سخاوتند 🔰امّا عنایت پدرت جور دیگریست ⬅️کشکول چشم های مرا پر ز اشک کن ⬅️حال گدای پُشت درت، جور دیگریست ❇️زهری رسید و شمع وجود تو آب شد ❇️سوسوی نور مختصرت، جور دیگریست 💠دیگر گمان کنم جگری هم نمانده چون 💠خون لخته های دور و برت جور دیگریست ✅او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را ✅آه دمادم پسرت جور دیگریست من میدونم دلت کجاست عجله نکن 😭😭 ✳️او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را ✳️آه دمادم پسرت جور دیگریست ☑️خداکنه هیچ پسری دست و پازدن باباش و نبینه 😭 🟤شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد 🟤شُکر خدا کفن به تنت بوریا نشد 🟤شکر خدا به پیرهنت نیزه ای نخورد 🟤شکر خدا که بر بدنت نیزه ای نخورد 🟤پیشانی تو سنگ و عصایی ندیده است 🟤آقا دو پلک شب شکنت نیزه ای نخورد 🟤تو دست و پا زدی نه ولی زیر دست و پا 🟤بال تو وقت پر زدنت نیزه ای نخورد 🟤شکر خدا که دور و بر تو سنان نبود 🟤شکر خدا که بر دهنت نیزه ای نخورد 🟤عمامه و عبای تو سهم عدو نشد 🟤با سُمِّ اسب، پیکر تو زیر و رو نشد ♥️ 🟤عمامه و عبای تو سهم عدو نشد 🟤با سم اسب، پیکر تو زیرو رو نشد ☑️امام عسکری اومد نماز خوند برا پدر.. امام عسکری اومد غسل داد. کفن قیمتی آوردن. ☑️غریب بودی امام هادی...مظلوم بودی.. اون نانجیب بی احترامی زیاد کرد،،، دومی نداشت تو نامردی. آقا رو می آورد تو بزم شراب، با اون وضع... با اون حال و روز خودش شراب میخورد،تعارف میکرد به امام هادی اصلا حیا نداشت ⚫️وارد آن بزم تا آن شب شدم ⚫️سوختم پروانه ی زینب شدم امام هادی.... شیعیان اومدن محترمانه بدنتو تشییع کردن. امام عسکری اومد برات نماز خوند. احترام کردن شیعیان امام معصوم از دنیا رفت.به شهادت رسیده... امام هادی... کسی به زن و بچه ت بی احترامی نکرد. 😭😭😭😭 ♥️ امام هادی دست و پا زدی... اما سرت رو پای پسرت امام عسکری بوده. حرف از دست و پا زدن میشه، یه جا دلت میره. پا پس نمیکشه همه رفتن ولی شمر که دست نمیکشه زینب رسید و گفت مادر بیا دیگه حسین نفس نمیکشه 😭😭😭 ❇️تاختند… 🔻اوناکه مُلک ریُ باختند 🔻بدجوری باهم دیگه ساختند 🔻تو رو توی گودی انداختند ♥️ 💠زیر و رو شدی 💠پشت و رو شدی 💠چجوری با مادرت روبرو شدی؟؟ 💠بی هوا زدن 💠با عصازدن 💠جلو خواهر تو با، کف پا زدن ♥️ ای وای ابی عبدالله// ابی عبدالله// ابی عبدالله ای وای ابی عبدالل// ابی عبدالله// ابی عبدالله باسر و پای برهنه،،، بادست بسته آقا رو میبردن بی احترامی میکردن... همین یه بیت و گفتم برات… 🟣وارد آن بزم تا آن شب شدم 🟣سوختم پروانه ی زینب شدم شاید تو ذهن امام هادی این روضه مرور کرد. یهو یه نامرد سرخ مویی وارد بزم شد.. رو کرد به اون نانجیب گفت معلومه خیلی شادی گفت روز پیروزی منه. آره هر چی بخوای میدم. بی حیا اشاره کرد به نازدانه ی حسین غم بود و درد… عرق سرد یه بی حیا خواهرمو اشاره کرد 😭😭😭😭😭😭😭 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸سخن از عشق تو شد گرچه به اِجمال آمد 🔸گفتم از نام تو غم نیز، به دنبال آمد 🔹تا که گفتم بِأبی أنتَ و أمی ، پدرم 🔹بوسه زد روی لبم بس که دلش حال آمد 🥀بی سر و دست شد آن کس که تو را خواست حسین! 🥀فطرس آن لحظه شفا یافت که بی بال آمد 🌾ده شب از سال چنان ریخت گناهانم که 🌾فکر کردم رمضان رفته و شوّال آمد 🍁کشته ی اشک ! چه سرّی است که تا نام تو رفت 🍁اشک جاری شد و با روزی هر سال آمد 🔥آیه ها یک به یک افتاده، مقطّع بر خاک 🔥چه بلایی به سر سوره ی زلزال آمد ♻️دو سه خط روضه نخوانم به خدا خواهم مرد ♻️کاش زینب نرسد ، شمر به گودال آمد 🔅گوشوار است و النگو طمع شومِ یکی 🔅دیگری با طمع بردنِ خلخال آمد ❇️غارت خیمه ی تو سهم حرامی ها بود ❇️ساربان – آه ! زبانم بشود لال – آمد 🍀دیدم که افتادی به زیر دست و پا 🍀چیزی نموند ازت زیر، نیزه شکسته ها 🍀هنوز میسوزم از، آتیش خیمه ها 🍀بچه یتیمارو زدن، مشت و لگد چرا?? 🍀مگه سفر رو ناقه، بدون محمل میشه?? 🍀مگه سفر با ناموس، بین اراذل میشه?? 😭😭😭😭😭 🌱میشه بهم بگی،سپردیمون به کی?? 🌱محرمامو دیدم روی نیزه یکی یکی 🌱هنوز نخوردم آب،که دارم اضطراب 🌱منو تو میرسیم بهم،تو مجلس شراب 🌱زینب تو با خولی، مسافر بازاره 🌱کی بین این نامردا، هوای مارو داره?? 😭😭😭 ♥️… ♥️… 😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
بازم شب جمعس، هر کس که بیتابِ حتماً دلش بین، زوّار اربابِ آی زائری که دیدی کربلارو تو اون شلوغیا ببین خدارو هرکسی وایساد زیر قبه امشب دعاکنه همه جامونده هارو تو ازدحام جمعیت بخونیم غریب گیر آوردن، آقای مارو 😭😭😭😭 بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله گیسو پریشونه، میخونه با ناله بچه من که سر به تن نداره رو خاک رها شده کفن نداره میخوام ببوسمش ولی نمیشه یه جای سالم به بدن نداره چادر خاکیمو به روش کشیدم کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭😭😭 بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله گیسو پریشونه، میخونه با ناله بچه من که سر به تن نداره رو خاک رها شده کفن نداره میخوام ببوسمش ولی نمیشه یه جای سالم به بدن نداره … چادر خاکیمو به روش کشیدم کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭😭😭😭 بازم شب جمعس، زهرا دلش خونِ زینب واسه مادر، هی روضه میخونه نبودی مادر ببینی چها کرد اونکه سر حسینتو جدا کرد نبودی مادر ببینی که لشکر چه آتیشی تو خیمه ها به پا کرد کاش توی قتلگاه بودی میدیدی اون گلوی پاره منو صدا کرد 😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸من زینبم طلایه دار غمم 🔸صد کربلا روایت ماتمم 🔸حق از ازل به گوش من خواند حسین 🔸به دل فقط ماند حسین 🔹اسیر عشقم 🔰خاکسترم ز آتش عشق او 🔰نمانده از من جز او 🔹اسیر عشقم 🔸کربلا،گرفته هستیم را 🔸در گودال، سرش ز تن جدا شد 🔸یادم هست که زیر سم اسبان 🔸جسم او، چگونه نخ نما شد 🌱یارم را، به خون نشسته دیدن 🌱صدها تیر، به جسمش آرمیدن 🌱چشمانش به سمت خیمه ها بود 🌱خنجر را به حنجرش کشیدن 😭😭😭😭😭 🔸در آن غروب، غروب سرخ زمان 🔸اشک خدا تا به آسمان شد عیان 🔸دیدم تورا نمانده بودت به تن 🔸نه پیرهن نه کفن 🔹امان از این غم ♻️انگشترت به دست آن ساربان ♻️کشیدم از دل فغان 🔹امان از این غم ❇️رفتی و شدم چه بی سامان ❇️بنیادم گسسته شد از هم ❇️میسوزم از این مصیبت که ❇️جسمت شد به درهمی،درهم 😭😭😭😭😭 👌رفتی و دربه درم کردی 👌هجرانت نرفته از یادم 👌آن دم که به مقتل افتادم 👌چون مادر،به صورت افتادم 😭😭😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹من،نگاهم... نگاه بر راهم 🔹ناله ام، گریه های بیگاهم 🔹هق هقم،سُرفه ام نفس زدنم 🔹من، بریده... بریده ام، آهم 🔸بوی گودال میدهد دستم 🔸تشنه ام،روضه های جانکاهم 🔸جسم ... نه چشم.‌.. نه 🔸سر...نه جان را نه 🔸آه... تنها حسین میخواهم 😭😭😭😭😭 🔰حرم گرم و ساده ام پاشید 🔰رفتی و خانواده ام پاشید 🔰چشم ها تار میشود گاهی 🔰درد بسیار میشود گاهی ⬅️درد پهلو چقدر طولانیست ⬅️سرفه خونبار میشود گاهی ⬅️روضه ای که سکینه ام نشنید ⬅️سَرَم آوار میشود،گاهی ❇️پیش ام البنین،نشد گویم ❇️حرف دشوار میشود گاهی 🌱گرمیه آفتاب،یادم هست 🌱التماس رباب،یادم هست ⚠️شانه وقتی که خیزران بخورد ⚠️دست، سخت است تا تکان بخورد ⚠️و از آن سخت تر، به پیش رباب ⚠️ضربه ای طفل بی زبان بخورد ♻️من صدایش شنیده ام،از دور ♻️تیر وقتی به استخوان بخورد ♻️از همه سخت تر ولی این است ♻️حنجر کوچکی،سنان بخورد 💢حرمله، خنده ی بی امان میزد 💢غالبا تیر بر نشان میزد 💢تا صدای برادرم نرسید 💢وای،جز خنده تا حرم نرسید ✅ناله ام بند آمده از خِس خِس نَفَسَت ✅نفسم تا به حنجرم نرسید ✅بین گودال تو، به داد من ✅هیچکس غیر مادرم نرسید نازدانت، خودشو چسبوند به بدنت گفت من باید کنار جنازه بابام،جون بدم تازیانه زدنش سیلی زدنش 😔هرکاری کردن، نتونستن جداش کنن 😭این نامردا حمله کردن سمت من 😭اونقده منو زدن این نازدانت پاشد، گفت عممو رها کنید 💠گرچه خوردم کتک،بجان خودت 💠پنجه ای سمت معجرم نرسید 💠ناله ات بود، خواهرم برگرد 💠جان تو، جان دخترم برگرد 🌐پسرت بود و بی محابا زد 🌐به لبت آب بود، اما... زد 🌐تا صدای من و تورا بِبُرَد 🌐چکمه پوشی به سینه ات پا زد 🔺دید زخم است و جای سالمی نیست 🔺نیزه برداشت بین آنها،... زد 🔻عرقش را گرفت با دستش 🔻بعد از آن آستین که بالا زد ♦️روضه پشت گردنت،سخت است ♦️خنجرش را درست،آنجا زد 😭بعد او، جوشن تورا کندند 😭رفت و پیراهن تورا کندند 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 یکسال و نیم گذشت..اما مگه یادم میره. مگه یادم میره شرّی که شمر اینجا به پا کرد مگه یادم میره باچکمه هاش رو سینه جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد سرُ جدا کرد 😭😭😭 هرضربه ای که میزد یه صدا از حسین بلند میشد.. شاید ضربه ی اول یارسول الله. ضربه ی بعدی واعلیا واحسنا..واعطشا.. اماضربه ی دوازدهمی یهو لحن صحبت عوض شد.. وا اماه.. 😭😭😭 ☑️روضه بخونم دیگه..آه..شب حضرت زینبِ 🌿دیدم باچکمه به جونت افتاد 🌿گردنت و زد مثل یه جلاد 🍃داداش حلال کن تقصیر من بود 🍃ذبح تو رو شمر این همه طول داد 🌿صد دفعه زیر و رو شدی فقط 🌿به خاطر یه بوسه از گلو 🌱منو صدا نزن با نیزه ای 🌱که رفته توی دهنت فرو 🌿میخوای به من بگی نمونم اینجا 🌿وسط یه مشت بی چشم و رو 🍃دست و پاش و گرفتن 🍃رفتن از پشت موهاشو گرفتن 🌿با کف چکمه هاشون 🌿خون روی لباشو گرفتن 🍃خواهرش سینه میزد 🍃با کف و سوت عزاشو گرفتن 🌿دست و پاشو بریدن 🌿طول کشید تا رگاشو بریدن 🍃حرف میزد با خدا که 🍃نیزه دارا صداشو بریدن 🌿خواهرش التماس کرد 🌿باز گلوی داداشو بریدن 😭 🥺🥺 یک طرف پنجه به گیسویش زد یک طرف چکمه به پهلویش زد رسیدن... 🟣پیرمردها با عصا بالاسرترسیدن 🟣دقیقاً تو نفسای آخرت رسیدن 🟣 نیزه دارا جلو چشم خواهرت رسیدن ثوابِ… 🟤شنیدم یکی میگف که زدنت ثوابِ 🟤یکی گف رد شدن از رو بدنت ثوابِ 🟤داد میزد غارت اعضای تنت ثوابِ 🟠رفتی و همسفرم شد شمر بی رحم مایه ی درد سرم شد وقتی که اینی که خانوم حضرت زینب… 🔘وقتی که خطبه خوند..قدیمی های مجلس..اونایی که بودن تو حکومت امیرالمومنین. گفتن علی زنده شد. صدا صدای حیدرِ.. صدا صدای علیِ.. احدی تکون نخورد از جاش..صدایی از کسی بلند نشد فقط زینب خطبه میخوند.فقط زینب حرف میزد. دست و پاشون داره میلرزه.. الانه که حکومتش زیر و رو بشه. حتی دشمن هم داره گریه میکنه از صحبتهای دختر امیر المومنین.. چیکار کنیم.. ☑️یکی تو جمع بلند شد گفت من بلدم زینب دو سه روزه داداششو ندیده.. سر بریده ی حسینو آوردن.. یهو لحن صحبت کردن عوض شده.. قربونت برم داداش غریبم حسین. دلت اومد دوسه روزه نتونستم ببینمت.. دوسه روزه دلم برات تنگ شده 🥺🥺 میدونی دلم کجا رفت.. این نامردا کارُ بلد شدن. میدونستن چیکار باید بکنن.. هرجاکه احساس خطر میکرد، سر بریده می آوردن. هر جا میخواستن اهل بیتُ ساکت کنن، سر بریده میآوردن. تو خرابه ی شامم دیدن صدای دختر سه ساله سربریده ی باباشو براش آوردن..انداختن جلو رقیه‌.. 🍁وای غم عشقت بیابون پرورم کرد 🍁هوای وصل بی بال و پرم کرد 🍁به مو گفتی صبوری کن صبوری 🍁صبوری طُرفه خاکی بر سرکرد 🍂لب خندون که نداره 🍂بابای عزیزتر از جون که نداره 🍂شب و روز سنگ میخوره نون که نداره 🍂حالا نون هم باشه دندون که نداره 🍂سر و سامون که نداره 🍂لباس درست و درمون که نداره 🍂یتیمی دردیه درمون که نداره 🍂زجر نامرد دین و ایمون که نداره 🍀بازی نمیکنن باهاش میگن مریضه 🍀طفل سه ساله ام مگه موهاش میریزه؟؟ اَداشو هی در میارن ❇️سه غم اومد سراغم هرسه یکبار ❇️غریبی و اسیری و غم یار ❇️وای غریبی و اسیری چاره داره ❇️ولی اخر کُشَد ما را غم یار 🍀🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲 🍀🍀 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas