🔹عطری که از حوالیه پرچم وزیده است
🔹مارا به سمت مجلس آقا کشیده است
یه خیمه سوخته، میلیون میلیون خیمه برپا شده…
🔸عطری که از حوالیه پرچم وزیده است
🔸مارا به سمت مجلس آقا کشیده است
🟪از صحن این حسینیه تا صحن کربلا
🟪صد کوچه وا کنید محرم رسیده است
🟦دست ازل دو چشم مرا وقف گریه کرد
🟦اصلا مرا برای همین آفریده است
◀️ببین برای عزای تو مادرم
◀️پیراهن سیاه برایم خریده است
🔻نورش نمیدهند و بهشتش نمیبرند
🔺چشمی که روضه های شمارا ندیده است
لک الحمد و لک الشکر یا رب العالمین
الهی و انی البکا و علی الحسین
🟠خدایا شکرت میکنم که منم گریه کن حسینم
🟠اسمم تو لیست سینه های امام حسینِ
☑️درسته دلم سیاهِ
☑️اما میمیرم برا کربلای امام حسین
🟤آروم بمون دیگه بسه، دلم دلم دلم
🟤هیچکی به دادت نمیرسه، دلم دلم دلم
🔘یواش یواش رسیده صدای ماه ماتم
🔘خبر بدید به چشمات که اومده محرم
⬅️بیایید همه بخونیم چاووشی غمش رو
⬅️بیایید باهم بپوشیم لباس ماتمش رو
🔰بچه بودم که مادرم، حرز تو گردنم میکرد
🔰وقتی محرم میومد،پیرن سیاه تنم میکرد
♥️#آقام_حسین
♥️#آقام_حسین
♥️#آقام_حسین
#کربلا_کربلا_کربلا_اللهم_الرزقنا
#کربلا_کربلا_کربلا_اللهم_الرزقنا
☑️اباصلت میگه داشتیم سیاهی نصب میکردیم با آقا امام رضا
منم کمک میکردم آقامو
☑️همینجور که مشغول بود، یوقت دیدم سرجاش نشست؛ شونه های مبارکش داره میلرزه
مثل ابر آسمون داره اشک میریزه
☑️گفتم آقاجان اتفاقی افتاده?
گفت نه اباصلت…
همینطور که داشتم سیاهی نصب میکردم، صدای مادرمو شنیدم
هی میگفت بُنیَّ
#قتلوک_و_من_الماﺀ_منعوک
♥️#حسـیــــــــــــن
#غریب_مادر
♥️#حسـیــــــــــــن
#غریب_مادر
😭😭😭😭
⬛️چشم به هم بزنیم،عاشورا میاد
سرا رو نیزه
بدن رو زمین رو خاک داغ کربلا
اونموقع خانم زینب میاد تو گودال
♥️#حسـیــــــــــــن
#عزیز_بی_سر
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸امشب پناه داده،بر جمع ما رقیه
🔸ما آمدیم یا رب،همراه با رقیه
🔹حس کرده ایم جودت،بیش از همیشه بوده
🔹هربار در مناجات گفتیم یا رقیه
▪️بخشیدن گناهِ مارا به او سپردی
▪️امشب تمام مارا کرده سَوا رقیه
☑️موندم اگه بخواد امضا بزنه، با چه دستی امضا بزنه?!
😭😭
☑️اصلا رمق داره??
♻️گفت بابا آنقدر ضعف به پیکر دارم
♻️نتوانم سر تو بردارم
دردیم و اوست درمان،کفریم و اوست ایمان
مارا ز دام شیطان،کرده رها رقیه
دلتنگ های صحن کرببلا، کجایید??
امشب دهد برات کرببلا، رقیه
☑️خیلی دلم هوای کربلا کرده
😭
غیر از حسین، نامی روی لبش نیامد
این است عشق ،این است صد مرحبا رقیه
☑️#هر_چی_میزدنش_بیشتر_میگفت_حسین
زهرای کربلا اوست،با درد آشنا اوست
افتاده گوشوارش،بر خاک ها رقیه
السّلام علی' مَن هَوَ نَحرهُ مَنْحور
سلام بر کسی که نحرش کردن
السّلام علی' مَن صَدرهُ مَکسور
سلام بر کسیکه سینه اش رو شکستند
السّلام علی' مَن رأسُهُ علی القبات المشهور
سلام بر کسیکه سرشو شهر به شهر گردوندند
#حسیــــــن
❤️صلی الله علیک یا اباعبدالله
❤️یا رحمه الله الواسعه
❤️یا باب نجاه الامة
😭لکنت افتاده میان سخنم،میبینی
#بابا_بابا
لکنت افتاده میان سخنم،میبینی
اصلا انگار که یک پیرزنم
زخم های تن من،میخ دری کم دارد
مثل زهرا شده وضع بدنم،میبینی
نکند مثل من امروز،تو سیلی خوردی
شده چشمان تو هم تار،مرا میبینی??
کعبه نی ها چه در این قافله گل میکارند
لاله افتاده روی پیرهنم،میبینی??
با لبِ لبْ پرت،اینبار مرا بوسه بزن
جای سالم تو اگر روی تنم میبینی
❇️سه سالتو چقد دادن آزار
❇️گوشای خونیمو دیدی انگار
❇️بزار بگم چی شد توی بازار
🔰مارو بهم دیگه نشون میدن
🔰به زور گوشواره هامو دزدیدن
🔰به مجلس مِی،مارو کشیدن
#بابا_بابایی
🍁دختر آنکه بر تو سنگ زده
🍁آنکه با خون،رخ تو رنگ زده
🍁دوسه باری به روم چنگ زده
🍁گفته ای بینوای جنگ زده
🌿کیف کردی چه ناخنی دارم
🌿من پدر دارم
🌿از تو بیزارم
🍃بیش از این زنده ماندنم حَرَج است
🍃پاسخ ناله ام، دهان کج است
🍃دنده هایم شکسته،رج به رج است
🍃پیکر من ز چند جا فلج است
🍂شام مثل مدینه یا مکه
🍂استخوان بند زن، ندارد که
😭😭😭
به سه ساله ی امام حسین
☘#اللهم_عج_لولیک_الفرج
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸بس که دویدم عقب قافله
🔸 پای من از درد شده پر آبله
(اینو گفتم بعدیشو بخونم)
🔹روزها چون شب تار است خدا رحم کند
🔹جنگ من یک به هزار است خدا رحم کند
❇️قاتلم اسب سواراست خدا رحم کند
❇️کف پایم پر خار است خدا رحم کند
😭تازیانه به تن من، گذر انداخته است
😭ناقه ی لَنگ مرا، از کمرانداخته است
#حسین_آه
✅فاطمه بودم و قنفذ به سراغم آمد
✅آنقدر تند دویدم که نفس کم آمد
💎زجر کم بود که یک دفعه سنان هم آمد
💎به تو تا خیره شدم، سیلی محکم آمد
♨️ دست سنگین کسی بر رخ من زد انداخت
♨️آنکه انداخت مرا روی شتر بد انداخت
😭
⬅️سپرش تا به سرم خورد، سرم درد گرفت
⬅️زد به بازوی منو، بال و پرم درد گرفت
🌾به پدر حرف بدی زد جگرم درد گرفت
🌾بشکند پاش الهی، کمرم درد گرفت
😭😭😭😭
🍃 یک یاعلی گفتمو با کینه به من سنگ زدند
🍃پیرزن ها همه بر پیرُهنم چنگ زدند
(میخونم و میگذرم علی الله)
🍁سرِ در تشت، دلم را پر از آتش میکرد
🍁عمه هم پشت ستون داشت نگاهش میکرد
💢خیرزان حال مرا سخت مُشوَّش میکرد
💢و رباب از غم این منظره هِی غش میکرد
😭😭😭
🔆حق بده خواهرم اینقدر حزین و زار است
🔆مست ها صحبتشان، صحبت خدمتکار است
(حرف اینجا کشید علی الله بگم دیگه)
☑️دیگه وقت غیرتی روضه خوندن و غیرتی گریه کردنه
💠بابا… کی میگه جای ناموس حیدر بزم شرابِ
بابا (غیرتی گریه کن)……
💠بابا کی میگه جای ناموس حیدر بزم شرابِ
💠آخه یه چیزی دیدم شبیه عَمم، حالم خرابِ
توروحضرت زهرا، ببخش منو
‼️بزار بگم… امام زمان (میدونی من اهل اینجور روضه خوندن نیستما)
شب رقیه هست ان شاءالله بمیریم برا روضش
🔰بزار بگم یکی با چشم هرزه، یکاری کرد
🔰بابا تو اون شلوغی تنم داره میلرزه
😭😭😭
#علی_علی
☑️بابا یه چیزی گفت سکینه را نشون داد
یزیدُ دیدم که تواون شلوغی باخنده سر تکون داد
😭😭😭😭😭😭😭😭
#یتیمی_درد_بی_درمان_یتیمی
یتیمی خار دوران یتیمی
✔️الهی طفل بی بابا نباشه
(دارم دل دل میکنم حرفای آخرُ بزنم یا نه)
☑️اربعینت رو امشب بگیر
☑️از حضرت رقیه بگیر
سرو که وارد خرابه کردند امام سجاد، سرُتا دید باهمون غل و زنجیری که به دست وپاش زدند قیام کرد به احترام سر بریده
☑️ سه تا سلام داد همین سه تاسلام رو امام زمان( عج الله تعالی فرجه الشریف )تو ناحیه مقدسه اوردنداقا زین العابدین فرمود
🔥السلام علی من نَحره مَنحور
🔥السلام علی من صَدره مَکسور
✴️سلام برکسی که سینه اش را شکستند
حاج آقا یه جمله ای فرمودند من نشسته بودم
❎ گفتن این شهید نشونه های باباشو نباید میداد ...نمیشه
رقیه نگاه میکرد یکی انگشتر باباشو برمیداشت
#اوج_شو_بگم_بمیری
نعل اسبهارامیدید یاد بابا می افتاد
🔥السلام علی من راسه علی القناه المشهور
✴️سلام برکسی که سر اون به نیزه زدن شهر به شهر گردوندن
☑️نیزه داری که حامل سربریده امام حسین بوده یکی از منازل کنارسر بریده میترسید محبین امام حسین نکنه یهو بیان سرها رو بگیرن ببرن نگهبانی میداد
👈 گفت امشب نوبت من بود نگهبانی بدم سربریده شروع کرد به صحبت کردن
خطاب بمن
فرّقت بين رأسي و بدني، فرق الله بين لحمك و عضمك، و جعلك آية و نكالا للعالمين»
ميان سر و بدن من جدايي انداختي خدا بين گوشت و استخوان بدنت جدايي بيندازد تا جهانيان عبرت بگيرند.
☑️نمیدونم بقیه شو بگم یانه
عصبانی شد این نیزه دار ،،، گفت دیدم داره نفرینم میکنه عصبانی شدم تازیانه رو برداشتم اینقده بصورت حسین زدم
#آه
✔️رقیه همچی که سر بریده رو گرفت گفت بابا من اسمتو میبردم منو تازیانه میزدن
تو چی گفتی تازیانه بصورتت زدن حالت صورتت رو بهم زدن بابا
#حسین
☑️ اینقده با مُشت بصورت خودش زد
#بلند_بگو_یا_حسین
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸میرم بخوابم بابایی
🔸حالم خرابه بابایی
🔹عمه دلش خوش باشه که
🔹رقیه خوابه بابایی
💥اما نمیشه آخه من
💥لالایی میخوام بابایی
🔵اینم بهونس که بگم
🔵بابایی میخوام بابایی
😭همه میگن دخترت بابا نداره
😭مگه بابا نداره،خدا نداره
♻️دخترت از بس کتک خورد
♻️دیگه طفلی نا نداره
☑️اسم زجرو که میارن پس میفتم
☑️اونقده میترسم از نفس میفتم
☑️مث مرگ یه قناری،گوشه قفس میفتم
😭آتیش به شهپرم زد
😭با نیزه تو سرم زد
♦️من مانده ام تنهای تنها
♦️من مانده ام تنها میان سیل غم ها بابا…
#سیل_غم
☑️کوچیک و بزرگ باید بخونن
من مانده ام…
#بابا
☑️تو اون ازدحام، قدم از همه کوتاه تر بوده
☑️فقط میدیدم چوب خیزرون بالا میومده
☑️اما نمیدیدم کجا فرود میاد
✳️بابا چرا رنگ لبت،چون ارغوان است
✳️دارم یقین این جای چوب خیزران است
😭😭😭😭😭😭
#حسین
#بابا_بابا_بابا
😭😭😭😭😭
❤️#مرا_عشق_حسین_دیوانه_کرده_دیوانه_کرده
❤️#حسین_شمع_و_مرا_پروانه_کرده
✅#تموم_زندگیم_مال_حسینه_حسینه
🔻#ڪانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔰وای از آن پیکری که بی سر بود
🔰وای از آن پیکری که بی سر ماند
❇️وای از آن مادری که در گودال
❇️روضه های غریب مادر خواند
😭😭
🔸دست و پاشو گرفتند
🔸رفتن از پشت،موهاشو گرفتن
🔸با کف چکمه هاشون
🔸خون روی لباشو گرفتن
🔹خواهرش سینه میزد
🔹با کف و سوت،عزاشو گرفتن
🔹دست و پاشو بریدن
🔹طول کشید تا رگاشو بریدن
♻️با خدا حرف میزد که
♻️نیزه دارا صداشو بریدن
♻️خواهرش التماس کرد
♻️باز گلوی داداش رو بریدن
😭😭😭
دست و پاشو شکستن
سنگ زدن ابروهاشو شکستن
افتاد از اسب، با صورت
اینجوری دندوناشو شکستن
🌱روی سینش پریدن
🌱با لگد،دندهاشو شکستن
😭😭
⬅️دست و پاشو کشیدن
⬅️اینور اونور،موهاشوکشیدن
⬅️خواستن از اسب،بیفته
⬅️وحشیانه عباشو کشیدن
💢از تنور سر در آورد
💢تا کجا ماجراشو کشیدن
😭😭
💔#حسین....
تشنه ای در گودیه گودال رفت
انقدر سنگش زدن از حال رفت
یک طرف چکمه به پهلو میزدن
یک طرف پنجه به گیسو میزدن
😭😭😭
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
هراسون پای نیزه
برات اشک میریزم
از اون بالا یه موقع
نیفتی عزیزم
هنوزم از عطش انگار
ترک ترک لبات میسوزه
سر نیزه توو حلقومت
چقد دلم برات میسوزه
هوا گرمه، تو هم کوچیک
سرت لطیف تر از گلبرگه
تموم راه زیر آفتاب
یکی یکی موهات میسوزه
😭😭😭
بالای نیزه، سر علی اصغر
پایین نیزه هم رباب...
ای عزیز رباب، بخواب... بخواب
راه زیاده بخواب... بخواب
همش میگم شما که به اشکم میخندین
با اون معجر که بردین علی رو ببندین
☑️این سر، هی میفتاد زیر دست و پا
😭😭
به قربونت بره مادر
دیگه سری توی سرهایی
با اینکه تو، یه نوزادی
به قد و قامت سقایی
از اون لحظه که تو رفتی
دلم همش برات شور میزد
خیالم شد دیگه راحت
که دیدمت پیش بابایی
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
یه جای دیگه دید کنار باباشه...
توو مجلس شراب نوشتن دوتا سر، توو تشت بوده
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
پای نیزت میام بالام بالام
باز میخندی برام بالام بالام
لالا لالا لا لالایی
خوابیدی روی نی از من جدایی
لباسی که برات، مکه خریدم
میون خیمه ها توو شعله دیدم
توی بازار کوفه، دلم سوخت دلم سوخت
چی میشد گهوارت رو بی انصاف، نمیفروخت
حالا هر روز همون نامرد
با خنده روبروتِ مادر
نگاه من، پر از حسرت
به نیزه ی عموتِ مادر
گاهی وقتا نمیتونم
نگات کنم چه حالی داری
بمیرم که سر نیزه
بزرگتر از گلوتِ مادر
میخوره نیزه تاب، نخواب نخواب
دیگه آزاده آب، نخواب نخواب
به نیزه دارت گفتم
من از دلم تاب رفته
تکون نده نیزه ش رو
تازه گلم خواب رفته
😭😭😭
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
گریه کن حسینم، دارایی من اشک است
سرمایه را تماما خرج رباب کردم
تیری سه شعبه آمد،حلقوم طفل را بُرد...
#فذبح_الطفل_من_الاذن_الی_الاذن
دو نفرُ روز عاشورا، ذبحشون کردن
از شرح شرم ارباب، من اجتناب کردم
آزار یادم آمد، بازار یادم آدم
تا بین روضه ی شام
فکر طناب کردم
😭😭😭
یه طرف طناب، یا به دستای آقا زین العابدین یا به گردنش بسته بودن
یه طرف طناب به دستای خانوم زینب...
ما بین، یکی یه دونه گره زدن به گردن بچه ها
اگه یکی از این ذوات مقدس، یا امام سجاد یا خانوم حضرت زینب تندتر یا کندتر میرفتن، بچه ها خفه میشدن
این طناب دور گردن بچه ها بوده...
نگم براتون...
مجلسُ آذین بست
مهموناشُ دعوت کرد
همه مست
همه بی حیا
هکه چشم چرون
عقیله بنی هاشم، خانوم زینب کبری رو وارد کردن
رباب وارد بزم حرامی کردن
سکینه رو وارد بزم شراب کردن
⬅️غیرت الله،،، علی ابن الحسین داره میبینع
خوده یزید ملعون، نشسته...
⬅️گفت دونه دونه اسرا رو برام معرفی کن
این خانوم کیه؟؟
زینبِ
این خانوم کیه؟؟
ام کلثومِ
این خانوم که این همه بی طاقتی میکنه، کیه؟؟
این خانوم رباب، مادر علی اصغرِ
از کربلا تا اینجا، با طفل خیالی داره لالایی میخونه
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
😭😭😭😭
🟣حدوداً دم غروب، شروع شد اسارتم
🟣کجایی ماه حرم، زخمیه جسارتم
🟣دنیا بعد تو منو،بدجوری تنها گذاشت
🟣دنیا بهتر از سنان، همسفر برام نداشت
🟣باورت میشه ابالفضل، منو دیدن یه لشکر
🟣زنی که خودِ حجابِ، مونده لنگ یه معجر
🟣باورت میشه علمدار، میبرن منو توو بازار
😭😭😭😭😭😭😭
💔#حسین
💔#حسین
💔#حسین
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
تا حالا،از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
🔳قربون اسمت برم...
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
مزن ظالم حسین، مادر ندارد
دیدی یهو مجلسش داره بهم میریزه
با اون خطبه، همه مهمونا شروع کردن به گریه کردن
دست و پای یزید داره میلرزه
چیکار کنم؟؟
یکی توو جمع بلند شد گفت من بلدم...
حسین...
زینب چند روز داداششو ندیده
دلتنگ حسینشِ
سُ توو تشت طلا گذاشتن
وارد بزم کردن...
نانجیب چوب خیزران توو یه دستش
جام شراب...
مزن ظالم حسین، مادر ندارد
غریب است و کسی بر سر ندارد
مزن ظالم که این سر، دل شکسته
کنار پیکر اکبر نشسته...
#امون_از_دل_زینب
#وای_از_دل_زینب
🔻#ڪانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸غلامم غلام ابوفاضلم
🔸اسیر مرام ابوفاضلم
🔸نمکگیر نام ابوفاضلم
🔸فقیر مقام ابوفاضلم
🟣به هر گوشهای حرف رایج شده
🟣ابالفضل باب الحوائج شده
🔹بخوانش خداوند فضل و ادب
🔹به امالبنین میرسد در نسب
🔹فدای مرامش حبیب و وهب
🔹ندیده کسی ساقی تشنه لب
🟣شد از کودکی عاشق پنجتن
🟣فدایی راه حسین و حسن
🌿چنین یار ناصح کجا دیدهای؟
🌿به هر جنگ فاتح کجا دیدهای؟
🌿چنین نور واضح کجا دیدهای؟
🌿چو او عبد صالح کجا دیدهای؟
🟣نشد عبد هر پَست خود کامهای
🟣غمش بوده داغ اماننامهای
☑️یه نسبت دوری داشت با اون نامرد
همچین که امان نامه آوردن، گفت منو شرمنده کردی من امانم حسینِ...
☑️من امانم، بچه های حسینن...
🟠امان از زمان بلای عظیم
🟠شد از تشنگی وضع خیمه وخیم
😭😭😭
☑️تو داری حق روضه رو خوب ادا میکنی
از قدیم بوده، میگفتن برا عباس علیه السلام، بلندبلند گریه کن
☑️چون این آقا، همچین که افتاد، نامردا کِل کشیدن...
هلهله کردن
😭😭😭
✔️اما این آقا، دل نگران زینبِ
دلواپس خیمه های ...
✔️یه جوری گریه کن برا عباس، صدای نامحرم به گوش زینب نرسه
امان از زمان بلای عظیم
شد از تشنگی وضع خیمه وخیم
🟣کنار شریعه به دور از حریم
🟣چه شد حال سقا؟ بیا بگذریم...
❇️دلش یاد یعسوب دین کرده بود
❇️به راهش سپاهی کمین کرده بود
❣#حسیــــــن...
🍁فدایش که بیدست و حیران شد و
🍁دم علقمه تیر باران شد و
🍁خجالت کشیده ز طفلان شد و
🍁زِ یک مَشک پاره پیشان شد و
😭😭
🟣به ضرب عمودی سرش باز شد
🟣اما به بالین زهرا سرافراز شد
😭😭😭
🟠دلش سوخت از داغ بی حد، حسین
🟠به دستان او بوسه میزد حسین
☑️دشمن میگه فکر کردیم حسین، قرآن پیدا کرده
یه چیزی رو پیدا کرده، هی به چشماش میزنه
میبوسه، هی بو میکشه
☑️خوب که نگاه کردم دیدم دستای بریده ی ابالفضله
😭😭😭
🌾دلش سوخت از داغ بی حد، حسین
🌾به دستان او بوسه میزد حسین
🌾خمیده به بالینش آمد
⚡️الان اِنکَسَر زَهری
⚡️داداش، کمرش شکست
😭😭😭😭😭😭
🍃به دستان او بوسه میزد حسین
🍃خمیده به بالینش آمد حسین
🍃نشد چشم او را گشاید حسین
🟣عقیله ندارد، کفیلی دگر
🟣شده آسمان حرم، بی قمر
♻️قسم بر ابالفضل، روح صلاه
♻️که آن سرو خوش قامت کائنات
♻️کنار شریعه، کنار فرات
♻️تنش خرد شد از جمیع جهات
🟣مگر قبر او، قبر یک کودک است
🟣چرا مدفنش، اینقدر کوچک است؟؟
😭😭😭
☑️اگه اشتباه نکنم، مرحوم بحرالعلوم یه معماری رو آورد برا درست کردن قبر حضرت ابالفضل،،، اومدن شکل قبر دید، گفت تا جاییکه من از شماها، منبریا، روضه خونا شنیدم، ابالفضل رشید بوده...
☑️این قبر، قبر یه کودکه؛ چرا انقد قبرش کوچیکه؟!!
انقده بدن پاشیده بوده، بدنو جمع کردن
😭😭😭
☑️یعنی کار از بوریا هم گذشته بوده، آروم هلش دادن داخل قبر
😭😭😭
☑️روضه بخونیم دیگه ها؟؟...
🥀ابالفضل، یل دلاور من
🥀امیر لشکر من
🥀پاشو برادر من
همه ی عمر یادم نمیاد برا یبارم که شده، جلو من پاتو دراز کرده باشی
😭😭
پاشو ببین داداشت اومده
😭😭
🥀ابالفضل از چه به خون نشستی
🥀نه سر نه چشم و دستی
🥀پشت منو شکستی
❣#حسیــــن
🥀ابالفضل، حرم تو سوز و آه
🥀سکینه بی گناه
🥀رقیه چشم به راه
🥀ابالفضل چشام درست میبینه
🥀پشت تو بر زمینه
🥀دست عدو سنگینه
اگه برم میدونم این نامردا چه بلایی سرت میارن
اگه بمونم، چشم این نامردا سمت خیمه هاست
همچین که نقش زمین شدی، برا زینب، برا بستن دستای زینب، برا آتیش زدن خیمه ها نقشه کشیدن
😭😭😭😭
🍂سخت است یل باشی و دست بسته باشی
🍂سخت است عمو باشی ولی سقا نباشی
🍂ای وای اگر که تکیه گاه خیمه باشی
🍂از ضرب گرز اما دگر، سرپا نباشی
🍂سخت است حرف بد به آقایت بگویند
🍂عباس باشی قاتل آن ها نباشی
🍂سخت است کوه غیرت این قوم باشی
🍂از بخت بد در کوچه با زهرا نباشی
🍂سخت است نامحرم به دور خیمه باشد
🍂با ذوالفقارت تو ولی آنجا نباشی
🍂سخت است دست خواهرت زنجیر باشد
🍂حامی برای زینب کبری نباشی
🍂سخت است زن های حرم در شام باشند
🍂تو با علی اکبر در آن غوغا نباشی
🍂سخت است یل باشی ولی با دست بسته
🍂لعنت بر آن کس که غرورت را شکسته
😭😭😭😭
🔻#ڪانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
♨️دور گودال ازدحام شده است
♨️كار خون خدا تمام شده است
وقت ذبح گلويِ خوبى هاست
لشکرى گرم پاي كوبى هاست
🔰كربلا ، آه بى سكون شده است
🔰ته گودال حوض خون شده است
از گلويى كه گشته صد پاره
مى رود خون شبيه فـــوّاره
♻️ذو الجناح است اينكه سرگشته است
♻️شمر، دستش پُر است برگشته است
غسلِ خون كرده خنجرش، انگار
لرزه دارد به پيكرش، انگـار
💢خواهرى موى مي كَند اى واى
💢مادرى ضجّه مى زنـد اى واى
😭😭
اي فداى غم تو ، مـــادر تو
با لب تشنه ، ذبح شد سر تو !
✴️آه من را صدا زدى ، مادر
✴️چه قدر دست و پا زدى ، مادر
☑️اگه این مصرعو گرفتی،حقشو ادا کن
☑️مادرش داره با نور عینش،حسین حرف میزنه
😭😭شمر ، سيلي زدت دو عالم سوخت
😭داره به حسین میگه...
شمر ، سيلي زدت دو عالم سوخت
گيسويت را كشيد و قلبم سوخت
☑️گیسوی حسینو گرفت،انقده سیلی زد به صورت آقامون
😭😭
حق بده ، غش كنم ، ز حال رَوَم
واای، خِس خِست را هنوز مي شنوَم
دست روي دلـــم بِكش ، پسرم
پنجه بر خاك كَم بِكش ، پسرم
☑️چی دارم میگم؟؟؟
از تو دارد طلب ، مگر نيزه
كه به تو تكـــيه داده سر نيزه
گيرم عمّامه و ردا بُردند
دست باف مرا كجا بــردند ؟
#عریان_بدن...
#حسین
😭😭
با دل من بيا كنار ، حســـينش
خاتمت را خودت در آر حسين
گر چه دورت، سپاهى از اعداست
پاشو از جات ، خواهرت تنهاست...
☑️دشمن بی حیا شده، داره به سمت خیمه ها حمله میکنه
#یاغیرت_الله
#حسین
☑️بعضی از حرفارو هرجا نمیشه زد، نالتو آزاد کن
☑️مگه کارو تموم میکردن؟
☑️یکی میزدن،در میرفتن
😭😭
☑️کارو تموم نمیکردن، هرکی از راه میرسید یه نیزه ای میزد و در میرفت
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
ای بال و پرم، میبینی اضطرابو از چشمای تَرَم
دلشوره دارم از غمِ فردای حرم، یا مظلوم
داداش، الهی که تیر تو رو ازم نگیره حسین
داداش، کاشکی خواهرت همین الان بمیره حسین...
دل سردی چرا، تو این بیابون دل شب میگردی چرا؟
اینهمه خار از رو زمین، جمع کردی چرا؟ یا مظلوم
(حسین داداش، یه کم از فردا بگو برای زینب
حسین داداش، بگو از طناب و دست و پای زینب)۲
جای مادرت، بزار الان بوسه بدم زیر حنجرت
شاید تا صبح از غم تو، جون داد خواهرت
حسین داداش، حیف از این لبا که خشک و تشنه باشه
حسین داداش، حیف از این گلو که زیر دشنه باشه
این چجور کشتنه، میزنن تو رو با صبر و حوصله
این چه بد رسمیه، میکشن تو را به امید زره
روایته تو مقتل، سه ساعت افتادی آه
روایته از رو اسب، با صورت افتادی آه
سه ساعته بیهوشی، با نیزه به هوش میای
تأثیر زخم نیزهاست، به لکنت افتادی وای
حسین آه...
جنجال بود و، تشنهای در گوشهی گودال بود و
گودال بود و، از نیزه و شمشیر پامال بود و
میرفت بالا، تیغی که دست نفرت دجال بود و
دجال بود و، در زیر پایش پیکری پامال بود و
ای وای ای وای، ذکر لبان مادری بیحال بود و
روی گودال مادر افتاده، توی گودال خواهر افتاده
یه گودال و این همه نیزه، این همه شمشیر، این همه غارت
یه پیراهن، این همه دعوا، این همه غوغا، آه از این غارت
سر پیراهن تو جنگیدند، بهت خندیدند
العطشهای تو رو نشنیدند، بهت خندیدند
روی زخم تو نمک پاشیدند، بهت خندیدند
یه آقا و این همه مرکب، روبهرو زینب، شد تنش پامال
یه نامرد و خنجر کهنه، روبهرو مادر، اومده گودال
نانجیب میزد تو رو با کینه، نشست رو سینه.
نمیگه خواهر تو می بینه، نشست رو سینه
سینهی تو چقدر سنگینه، نشست رو سینه
یه خواهر که وسط گودال بین اون جنجال شده آواره
یه خواهر که جلوی چشماش رو تن داداش، نیزه میباره
زینت میون نامحرمهاست، کجایی عباس
پیکر حسین رو خاک صحراست، کجایی عباس
برای غارت خیمه غوغاست
💔#حسین…
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸حتما خبر داری،افتادم از ناقه
🔸دیگه نگم چی شد،گوشم هنوز داغه
🔹دستا که رفت بالا،چشمامو میبستم
🔹بابا بگو آیا،من خارجی هستم؟!!
🔺مهمونی بردنم، از اون شبم نپرس
🔺من بهتره نگم،از زینبم نپرس
😔از زخم بی حساب،از اونهمه عذاب
😔چیزی ازم نپرس،از چادر و نقاب
#از_مجلس_شراب
☑️بابا همه مهموناشو دعوت کرد
☑️یه عده نامرد بی حیای چشم چرونو دعوت کرد
⬅️همه مست...
🔹بابا غرور مارو شکوندن
😭😭😭😭😭
#حسین
😭😭😭😭😭😭😭😭
بابایی...
🔵به جز سنگ تو صحرا،بالشت ندارم،بابایی
🔵به جز سیلی دست نوازش ندارم بابایی
🔵به جز مردنم دیگه خواهش ندارم،بابایی
⚪️بیا و کفن کن خودت،دخترت رو بابایی
⚪️کمک کن بزارم رو زانو،سرت رو بابایی
⚪️بشورم با اشکام رگ حنجرت رو،بابایی
✳️ببین گریه راه گلومو گرفته،یا مظلوم
✳️همونی که از ما عمومو گرفته یا مظلوم
✳️با آتیش، بلندیه مو مو گرفته یا مظلوم
😭😭😭
#حسین_جان
▪️نبودی چقد دیدم آزار نبودی بابایی
▪️برات چی بگم از تو بازار،نبودی بابایی
▪️منو زد سرم خورد به دیوار،نبودی بابایی
♻️مارو شب تو صحرا گذاشتن،نبودی بابایی
♻️روی صورتم جا گذاشتن نبودی،بابایی
♻️روی چادرم پا گذاشتن،نبودی بابایی
#خیلی_بَدَن_بابا
تو رفتی و تو خیمه ما اومدن بابا
#خیلی_بَدَن_بابا
چرا جلو عروسکم مارو زدن،بابا؟!
😭😭😭😭😭😭😭
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
بریم کربلا دیگه ها؟؟
🔷زیر دست و پای مرکب،جسم برادرم واویلا حسین واویلا
🔷ای خدا دیدی چه خاکی شد سرم، واویلا حسین واویلا
🔶بعد عباس شده،نوبت غارت حرم واویلا حسین واویلا
🔶بی حیا آمده چشم دوخته سوی معجرم، واویلا حسین واویلا
💢واویلا واویلا برادرم، پر نیزه شکسته شد دور و برم
💢برادرم، پِی نعشت ته گوداله مادرم
😭😭
😭مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد
😭وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد
☑️امام صادق، هر چی اذیت شدی،،، کفن قیمتی آوردن شاگردات با احترام
هم غسلت دادن هم کفنت کردن
هم تشییع جنازه کردن
#آقای_غریبم
🔻مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد
🔺وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد
✔️سینه ات سهمیه ی شمر و سُم اسبان شد
🔹واویلا واویلا واویلا بلا به دور
🔹پاشو دارن میبرنم منو به زور
☑️آوردنش خونه، شاگرداش دورش جمع شدن
لحظه لحظه یه گوشه ای کز میکرد گریه میکرد این پیر مرد خسته
☑️عرض کردن گریه برا چیه؟
بخیر گذشت
قصد جانتو کردن
☑️فرمود: خونمو آتیش زدن
گفت الحمدلله اتفاقی نیفتاد، جمع شدیم خاموشش کردیم
گریه ام برا این نیست
☑️همچین که در خونمو آتیش زدن، میدیدم بچه هام از هول و هراس از ترس، به یه گوشه ای پناه میبرن
یکی دنبال من بود یکی دنبال مادرشون
✔️این ترس و وحشت بچه هارو دیدم، یاد یه صحنه ای افتادم
#علیکُنَّ_بالفرار
☑️اما سجاد فرمود: خلخالا رو جدا کنید
زیور آلاتو جدا کنید
☑️عمه بابامو کشتن
به بچه ها بگو، فرار کنن
😭
☑️این بچه های کوچیک زیر دست و پا...
😭😭
آی خیمه آتیش دادن
♦️خیمه ها میسوزد و دامنا میسوزنو و معجرا میسوزنو...
☑️یکی از بچه ها دامنش آتیش گرفت
داره فرار میکنه
نگاه کردم دلم رحم اومد
گفتم برم کمکش کنم
☑️هر چی من میدوییدم، میدونست من از لشکر دشمنم اونم تندتر میدویید
☑️آتیش که بهش باد بخوره،شعله ور تر میشه
هرجوری بود رسیدم به این دختر بچه...
☑️همچین که من رسیدم،گفت منو نزن
من یتیمم
گفتم میخوام کمکت کنم
☑️فهمید یه مقدار دل رحمم، محبت کردم بهش آقا یه مقدار آب داری به من بدی؟؟
یخرده آب بهش دادم، گفت به من بگو راه گودال از کدوم طرفه؟؟
☑️بچه مگه آب نمیخواستی؟؟
مگه تشنت نبوده؟؟
چرا!!!
☑️از من تشنه تر بابای غریبم،حسین بوده
تا لحظه آخر میگفت خدا جیگرم داره میسوزه
😭😭
💔#حسیـــــــــــــن
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
💔#حسین_وای
😭😭
🍁بلوا شده
توو قتلگاه دعوا شده
🍁دعوا سرِ
عمامه ی آقا شده
🍁هر چی شده
پیش چش زهرا شده
بمیرم… بمیرم… بمیرم
نیزه رو نیزه جا شده
بی حیا نزن
بی هوا نزن
لااقل جلو چش زهرا نزن
کُل تنِش
پاشیده شد
دست بردار از سرش
با عصا نزن
💔#حسین
💔#حسین
💔#حسین
🍂🍂🍂🍂🍂
تا افتادی
یک گوشه تنها افتادی
نیزه زدن
اون قدر که از پا افتادی
راه گلو
بسته شد از نا افتادی
بمیرم… بمیرم… بمیرم
توو چنگ گرگا افتادی
نیزه راه به راه
خنجر از قفا
با خس خس گلو
میزنه صدا
هِی لگد نزن
حرف بد نزن
زینب تو مقتله
بسه بی حیا…
😭😭
💔#حسین
💔#حسین
💔#حسین
🍂🍂🍂🍂🍂
😭جلو چش مادرش زدنش
بد میزنه
کی گفت مُردَّد میزنه
از جانب
هر کی نیومد میزنه
با نیزه زد
با پا مجدد میزنه
بمیرم… بمیرم… بمیرم
با نیَت حد میزنه
نریزید سرش
جلو دخترش
نیس جای سالمی
روی پیکرش
وای کاکُلش
موشو نکِش
بردار چکمتو از
روی حنجرش
😭😭😭😭
🟣ای تشنه لب که طاقت خنجر نداشتی
🟣گویا غریب بودی و مادر نداشتی
لب گودال
خواهر افتاده
ته گودال
مادر افتاده
در کنار خیمه ها امّا
پاره های پیکر افتاده…
😭😭😭😭
🔻#کانال_متن_اشعار
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔https://eitaa.com/matn_tahmasbpour