اسم آب میاد، یاد این شعر میفتم
☑️در حرم قحط آب است واویلا
⬅️رگ خواب دل رئوفت را
روضه خوان ها چه خوب میدانند
⬅️هر زمان گره به کار افتد
روضه ی قحط آب میخوانند
🔹آب گفتم دلم کباب شده
🔹بس که داغ رباب، جانسوز است
🔹قلب سنگیه من، مذاب شده
🔸دست ما نیست آب میبینم
🔸یاد طفل رباب میفتیم
🔸کودکی غرق خواب میبینیم
🔸یاد طفل رباب میفتیم
این بابایی که بچش کشته شده، رو دستش گرفت، از صدا و سیما دیدید
رو به دشمن کرد…
❇️رو به دشمن گرفت غنچه زرد بی قرارش را
❇️تا به یک جرعه آب تازه کند حنجر خشک شیرخوارش را
اینی که من و تورو میکشه، اینه
گفت مُنُّوا علیَّ
به من منت بزارید
🟤گفت مُنّوا علیَّ، گلم پژمرد
🟤پاسخش را به هلهله دادند
🟤گفت یک جرعه آب میخواهد
🟤تیر را دست حرمله دادند
🟤ساعتی بعد پیش چشم حرم
🟤روی نیزه سری نمایان شد
🟤پیش چشم رباب، گهواره
🟤سهم سوغات نامسلمان شد
#علی_لای_لای
😭😭😭
خدا هیچ پدری رو خجالت زده نکنه
😭😭
گفت میبرم سیرابش میکنم
حرمله ی بی حیا با تیر 3شعبه، داغ رو دل بابا گذاشت
خون به دل مادرش کردند
خون به دل رباب…
☘میمیره مادرت، آویزونه سرت
☘تیرُ بیرون بیارمش، میپاشه حنجرت
☘داره چه زود تنت، میشه اسیر خاک
☘یه سالگیتو میبینی اما به زیر خاک
🍂حنجرتو خیلی فرق با حنجر مرد داره
🍂قربونی رو لب تشنه، سر ببری درد داره
😭😭😭😭
💥شرمنده ام ازت، من با همه وجود
💥خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود
#حسیــــــــــــن
🔻ببین بر دست و پا زنجیر دارم
🔺بیا پایین ز نیزه، شیر دارم
😭😭😭
🔰شرمنده ام ازت، من با همه وجود
🔰خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود
🔰بالای نیزه ها، رو میگیری همش
🔰شیرت نداده مادرت، دلخور شدی ازش
🔰به نیزه دارت گفتم، من از دلم تاب رفته
🔰تکون نده نیزه ش رو، تازه گلم خواب رفته
#علی_لای_لای
😭😭😭😭😭
🍁بلند مرتبه شاهی به مشکل افتاده
🍁که گیر قهقهه های اراذل افتاده
🍁لب پدر به گلوی پسر، عجب عکسی
🍁سه خط سرخ ولی بر شمایل افتاده
🍁رباب اگر که ببیند، حسین میمیرد
🍁چنین که گردن شش ماهه، مایل افتاده
🍁کمی به زیر عبا، باز بود پلک علی
🍁رسید خیمه پدر دید کامل افتاده
🍁دم غروب شده، وقت غارت حرم است
🍁عروس فاطمه تازه به مشکل افتاده
🍁لباس ملحفه بالشت بچه گهواره
🍁چقد بین بیابان، وسایل افتاده
🍁بزرگ شد پسرم، مَرد شد ببین زینب
🍁ز نیزه سایه ی اصغر، به محمل افتاده
😭😭😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🍁خانه ات آباد، چه خانه خرابم کرده ای
🍁در میان سینه زن هایت حسابم کرده ای
🔰این که ما هم عاشقت هستیم لطف فاطمست
🔰مادرت امضا زده تو انتخابم کرده ای
♥️#حسیــــــــــــــــــن
❤️#سالار_زینب
🔸آدمی بی خیر بودم، خادم هیئت شدم
🔸من گناه محض بودم تو ثوابم کرده ای
🔹یا حسینی گفتمو ایل و تبارم مست شد
🔹ناز شَستت ساقیه مستان، شرابم کرده ای
🟤من دعای خیر زینب بودم از روز نخست
🟤که برای گریه کردن، مستجابم کرده ای
🟠تو اگر هم قهر باشی،باز میخواهی مرا
🟠لال باشد هرکسی گفته جوابم کرده ای
پاسبان خیمه سیدالشهدا، ابالفضل بوده
✔️هر کسی که میخواست مشرف بشه به محضر سیدالشهدا، به زبون امروزی حبیب ابن مظاهر تفتیتش میکرد
☑️سلاح رو ازش میگرفت، اجازه از قمر بنی هاشم میگرفت وارد چادر امام حسین میشد
زهیر اومد،،،
☑️ از دور ابالفضل اشاره کرد به حبیب ابن مظاهر نمیخواد تفتیشش کنی
☑️با شمشیر و سلاح وارد شد
حبیب ابن مظاهر تعجب کرد
وقتی برگشت گفت تو کی هستی که حتی اجازه ندادن تفتیشت کنیم؟
☑️با سلاح و شمشیر، وارد خیمه حضرت امام حسین شدی
👌گفت تا الانشو کار ندارن، اما از امروز فقط حسین
😭😭
حرف داره ها..
⬅️قریب به دو سه روز فقط این آقا حسینی شد
⬅️قریب به دو سه روز، محبت امام حسین تو دلش ایجاد شد
سرش رو زانوی امام حسین بود که جون داد
👌#خوشکل_جون_داد
آقا...
❇️بچه بودم میگفتم حسین
اصلا اسم بابا ننمم بلد نبودم، میومدم پا روضه ها سینه میزدم میگفتم حسین...
❇️از بچگی بابام یادم داده غریب دیدی بگو حسین
شهید دیدی بگو حسین
پسرم هر وقت آب خوردی بگو حسین...
😭😭😭😭😭
🟪تو اگر هم قهر باشی،باز میخواهی مرا
🟪لال باشد هرکسی گفته جوابم کرده ای
🔥مثل بچه مُرده ها گریه برایت میکنم
🔥تو مرا از این جهت مثل ربابم کرده ای
😭😭😭
#علی_لای_لای
مولای من...
♨️حرف آتش نیست، هر وقتی گناهم شد زیاد
♨️تو مرا با خشکیه چشمم عذابم کرده ای
✴️بمیرم هر وقت روضه خون، روضه میخونه نتونم گریه کنم
عذاب منه هیئتی همینه
✅بیخود نبود که امام صادق فرمود اگه میخوای بدونی ایمانت قویه یا ضعیفه 3 مرتبه بگو حسین
اگه اشک از چشمات جاری شده، بدون ایمانت قویه
✅محک ایمان من و تو حسینه
یکمی درد دل کنیم
🌱حسرت به دل تو این دیار، سخت شده زندگی برام
🌱چند وقتیه تو خلوتام، همش به فکر کربلام
🌱چه حالی داره ای خدا سینه زدن تو کربلا
🌱غسل زیارت از فرات، نگاه به گنبد طلا
🍃چه کربلا چه پر بلا، آتیش زدن به خیمه ها
🍃سر حسین به نیزه ها...
🍃به سوی شام و کوفه ام، چه ظالمانه میبرند
🍃نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
♥️#حسیــــــــــن
واااااای
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🥀گرچه دور تو ازدحام شده
🥀چه جوان و چه پیر آمده اند
🥀چشم هایشان نخورد به تو
🥀مردها سر به زیر آمده اند
❇️خبری نیست از دف و از ساز
❇️حال این شهر،حال جنگ که نیست
❇️پشت بامی اگر شلوغ شده
❇️خبری از هجوم سنگ که نیست
#بی_بی_جانم
🔰بهترین جای شهر منزل توست
🔰دور تا دور خانه ساداتند
🔰نه به ویرانه میبرند تورا
🔰و نه همسایه هات، اَلواتند
همرو گفتم تا به اینجا…
🔆تو به شهر غریبه آمدی و گل، نثار تو شد
🔆ولی زینب، غیرت مردهای این وادی پاسدار تو شد
ولی زینب…
چرا گفت ولی زینب??
♨️زینب و یه مشت حرامی
♨️زینب و سنگای شامی
♨️زینب و اشک و شکوفه
♨️زینب و زندان کوفه
✳️توبازار برده ها آوردن و شامیا رقصیدن و خندیدن و…
😭😭😭😭
شب جمعس..
شب آقامون حسینِ
شب خانم زینبِ
هر دو خواهر امام بودن
هر دو دختر امام بودن
خانم حضرت معصومه با اون عزت و جلال وارد شهر قم که شدن، چه کارا که نکردن
انقده گل ریختن جلو پای خانم حضرت معصومه
گفتن خواهر امامِ
دختر امامِ
عزیز خداست; خانم حضرت معصومه
کریمه اهل بیتِ
ایرانه دیگه…
یه خواهر امامی هم وارد شهر شد
اینجا یه چیزی به سرش اصابت میکرد، میدید گلِ
اما تو کوفه و شام…
انقده سنگ به سر و صورت…
😭😭😭
میریم سر سفره ی خانم زینب…
🍂یادت میاد رو قتلگاه
🍂بهم میگفتی با نگاه
🍂نرو دلم میگیره...
💢حالا به بالینم بیا
💢ای پادشاه سر جدا
💢زینب داره میمیره
💢زینب داره میمیره
#وای_وای_وای
♻️عمر مرا سر کرد
♻️دَمی که،قصد حنجر کرد
♻️خنجر عدو...
☑️رفتی تو گودال دیگه ها؟!!...
🍁عمر مرا سَر کرد
🍁دَمی که،قصد حنجر کرد
🍁خنجر عدو..
🔵رفته ز سر هوشم
🔵هنوز پیچیده در گوشم
🔵فِش فِش گلو
☑️بازم بگم؟؟
مونده هنوز در خاطرم،بزم شراب
☑️کجا داریم میریم؟؟!
💠مونده هنوز در خاطرم،بزم شراب
💠مونده هنوز در گردنم،رد طناب
🟧هر دم که بارون بارد از هر قطره اش
🟧آید به گوشم ناله طفل رباب
☑️مگه یادم میره هی بانگاش میگفت مادرش تشنمه؟
😭😭😭
#علی_لای_لای ...
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀☝️☝️
داغی و تیزیه مسمار اذیت میکرد
تا که برخواست زجا، عرش خدا ریخت بهم
ثلث سادات میان در و دیوار افتاد
دست سادات به یک ضربه ی پا ریخت به هم
😭😭😭
امشب امیر المومنین داره خانومو غسل میده..
یه جا داشت غسل میداد، همه آستین به دهن گرفته..هی میگه آی مادر آی مادر
یهو امیر المومنین دست گذاشت رو دیوار...بلند صدا میزد وای زهرا
اسماء اومد گفت آقا، شما گفتی بلندگریه نکنید…
گفت دست از دلم بردار
😭😭😭😭😭
کار تنش زیاد،؟ولی وقت من کم است
یک شب برای شستشوی این بدن کم است
😭😭😭😭😭
به ولله من رد میشم از شعرها..
امشب بزار زبون حال بخونیم ولش کن
حاج عباس آقا ببخشید...
من چند شب پیش یه جا جلسه بودم...
یه پیرمردی گوشه ی جلسه، دیدم خیلی جوونانه گریه میکنه.دیدی پیرمرد گریه میکنه.دست میزاره ...
بعد جلسه رفتم پیشش.گفتم حاجی حالت خیلی خوبه، میشه واسه ماهم دعا کنی.
دستمو گرفت گفت بیا..
گفتم چیه حاجی؟؟
گفت یهو داشتی میخوندی
وای من و وای من و وای من
میخ در و سینه ی زهرا من
گف یهو دلم واسه مادرم تنگ شد...
گف پسر من خودم نوه نتیجه دارم...
زبون محلی میگفت
می دل مه مار پِلای وسه تنگ ایته
دلم برای بوی تنش تنگ شد
این روضه حاج عباس آقاست.
من بچه یتیمم.بعد چندسال گفت…
شنیدن کی بود مانند دیدن؟؟
دید امام حسن از همه بدتره.
گفت چته؟؟؟
گفت…
چطوری من پرم و بلندکنم؟؟
از زمین مادرم و بلندکنم
توی کوچه زدنش روم نمیشه
جلو مردم سرمو بلندکنم
😭😭😭
جلو مردم سرم و بلند کنم
همه روضه ها خونده شد..
میگه امیر المومنین اومد جلو بچه ها،شروع کرد تابوت درست کردن...
هی چکش به تابوت میزد...
زیر لب باخودش حرف میزد......
حیدره...
میگفت با بودن من سیلی و کوچه
یه اتفاق غیر ممکن بود...
😭😭😭
حیدر چرا تابوت میسازی؟؟
این چوب گهواره ی محسن بود
رفقا دم در یه نفر گفت آقا مادرم سرطان داره.گفت دعا کنید...
من قول دادم بهش..
حاج عباس آقا بی ادبیه منه...
ببخشید...
من شاگرد شمام...
میخوام یه گریزی بزنم...
ببخشید.
مادربزرگه...نوه به مادر بزرگ میره...
منو نگاه...
از کاروان جاموند..من روضه رو نمیخونم.
نانجیب گرفت پرتش کرد سمتِ...
گفت بگیرید دخترُ
دختر گلایه نکرد.تا از دور سر بابا رو دید.
فقط نشست.گفت بابا.دلم واست تنگ شد..
نشست گفت.
د د د…
ترسیده
ددد دلم تنگه واسه تمنای تو
کارت دارم
میخوام از همین دور بو بوست کنم ب بابا بابا
با با یادته گفته بودی به من؟؟
الهی که یک روز عروست کنم
نزدیک شد...
بسم الله الرحمن الرحیم
نزدیک شد...
اومد زیر نیزه ی پدر گفت...آروم میخونم
بیا به شام بگو که عزیز یعنی چه
بگو کشیدن ناز مریض یعنی چه
😭😭😭
بیا بیا بیا پدر که من امشب جواب میخواهم
بگو پدر که ببینم کنیز یعنی چه؟؟
😭😭
ای...
زبون بگیر… بگو حسییییییییین
حسییییییین حسیییییییین
خانم حضرت زهرا هم امشب نگران حسین بود
#حسیییییین
زخم بازوت دلمو تکون میده
عطر پیرهن تو بوی خون میده
منو هر جا میبینه قنفذ پست
غلاف شمشیرشو نشون میده
مگه حُرمتت حریم حج نبود؟؟
کاشکی دشمن تو اهل لَج نبود
لااقل گیر نمیکردی پشت در
کاشکی میخ گرُ گرفته کج نبود
میخوام باحال گریه سینه بزنیم
لب من باید خدا خدا بگه
درد دل هاشو تو ربنا بگه
حسرتش علی رو داره میکشه
محسنم نشد یه بار بابا بگه
من همچنان بعد سالها مقیدم، مداح باید شعر بخونه...
روضه کلامی مال منبره.
مستمعی هم که با شعر گریه میکنه،معلومه خیلی داناست.خیلی روضه بلده
دلمو عذاب بی امون نده
به من اسباب بازیشو نشون نده
لالایی خوندن تو عرشو سوزوند
این قدر گهوارشو تکون نده
یه مادری هم از کربلا تا کوفه و شام با طفل خیالی،برا علی اصغرش لالایی میخونده
#علی_لای_لای
چه روضه ای شد امشب...
هم ختم منبر به روضه علی اصغر، هم ختم روضه
علی لای لای علی لای لای
علی لای لای علی لای لای
ببین بر دست و پا زنجیر دارم
بیا پایین ز نیزه شیر دارم
😭😭😭
ای جانم ای جانم ببخشید اذیتتون کردم.خیلی ها امشب التماس دعا گفتن.مشکل گشا شیرخواره ی ابی عبدالله ست
مدینه.،،محسن
در،دیوار،پهلو...
یهو رفتیم کربلا... پشت خیمه ها
شرمنده ام ازت،من باهمه وجود
خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود
من بی معرفت نیستم پسرم
بالای نیزه ها رو میگیری همش
شیرت نداده مادرت دلخور شدی ازش
#حسیییین
به نیزه دارت گفتم
من از دلم تاب رفته
تکون نده نیزه اش رو
تازه گلم خواب رفته
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🍀🍀
🔻#ڪانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀
گره ای سخت زد و بقچه ی خود را برداشت
دلش این بار هوای حرمی دیگر داشت
روستایی فقیریست ولی باور داشت
شوق دیدار غریب الغربا بر سر داشت
چوب دستی به کف دست و قدم بر سرصحرا زده و
پشت سرش کاسه ی آبی به زمین ریخت زنی پیرُ
به او گفت که مادر برسان از من افتاده سلامم به امامم
و بگو قُوّت پا نیست بیایم به حضورت
به شفا خانه ی نورت
برو فرزند…
گره زن پر این پارچه را کنج ضریحش
💔به امیدی که گشاید گره ها را دل ما را
☑️پیرزنه..
☑️قوّت نداره
🍁راه طولانی و پر خار و خس اما می رفت
🍁در هوای حرم حضرت آقا می رفت
🍁زخمی و خسته و با تاول پاها می رفت
🍁تا خراسان نه،، بگو خانه ی زهرا می رفت
غرق در خویش قدم می زد و گاهی به لب آهی و گَهی روضه ی جانکاهی و اشکی و لبش خشک چو می شد
کف آبی و همان حال سلامی به فدای لب عطشان حسین ابن علی گفته و می رفت به صحرا
گر چه رنج سفر و راه بیابان را دید
عاقبت تشنه ای آرامش باران را دید
چشمش از فاصله ای قبله ی ایران را دید
برق گلدسته ی سلطان خراسان را دید
گرچه شب بود ولی با قدم عشق دویدُ
به در معبد گم کرده رسیدُ
سر خود را به روی خاک نهاد
آه که با حال غریبانه و با سجده ی شکرانه چه ها گفت
سنگ فرش از مژه اش خیس کسی نیست
پس از اذن دخول آمد و در پای ضریح آب شد و سفره ی دل باز شد و گفت
ببین پای من از آبله سوزان
و تنم خسته و رنجور بیابان و
نه جانی و توانی و رسیدم به امیدم که سلامی برسانم به تو از مادر پیرم به خدا هیچ نداریم
💔ولی عشق تو داریم و فقط عشق تو مولا
#امام_رضا
ساده حرف از خود از مادر و از کویش زد
حرف ها با حرم ضامن آهویش زد
ناگهان زخم کسی بر دل دلجویش زد
خادمی آمد و با پای به پهلویش زد
☑️حرف دارد.تو عالم خودش بود.
☑️توحرم درد دل کرد.خوابش برد...
ناگهان زخم کسی بر دل دلجویش زد
خادمی آمد و با پای به پهلویش زد
گفت بر خیز و برو که مژه هایم خستند
نیمه شب آمد و در های حرم را بستند
سخت آزرده زجا خواست و نالید که این است پذیرایی تو خوان تماشایی تو
شِکوِه به تو می برم آزرده ام از خادمت
آزرده ببین قلب گدا را
رفت بیرون حرم دل پر غم خادم از آنجا سر بالین خودش آمد و
تا رفت به خواب آه که اَنوار خدا دید
سراپا همه شد غرق تماشا
دید خادم که حرم نغمه ی هوهو دارد
ازدحامی است و هر گوشه هیاهو دارد
و رضا آمده و چشم به این سو دارد
ولی ای وای چرا دست به پهلو دارد
☑️تو عالم رویا دید امام رضا اومده..اماچرا دست به پهلو گرفته..
گفت خاکم به سر آقا چه شده
ای نفس حضرت زهرا چه شده
حضرت از آن سوی عِتابش زد و فرمود
که امشب زده ای ضربه به پهلوی من
آزردیم و از نفس انداختیم
آه که امشب نه به مهمان رضا زائر دلخسته ی ما
بلکه جسارت به خودم کرده ا ی
برخیز مهمان مرا پیش من آور
و بگویش که رضا قبل سفر کردن تو
پیشتر از نیّت تو منتظرت بوده
به هر لحظه به هر اشک و قدم همسفرت بوده
بیا وقت کرمهاست…
نه این مرقد من خانه ی زهراست بیا ای دل تنها بیا
❤️🔥قربون کرمت امام رضا
❤️🔥قربون مهمون نوازیت امان رضا
مستجاب است دعا قبل دعا نشنیده
گوش این طایفه آوای گدا نشنیده
ما هم امشب سرِ خود پیش شما آوردیم
و دل خویش به ایوان طلا آوردیم
یک کبوتر به شبستان رضا آوردیم
رَد مکُن پیش خدا نام تو را آوردیم
همه ی سر خوشی ماست همه دلخوشی ماست
که در پیش شما در دل خویش بگوییم و بجوییم دل گمشده ی خویش
همه اهل خرابات شمائیم، دهاتی شمائیم
خوشا آنکه چنین ساده به گلدسته ی تان گنبدتان خیره نظر می کند
هر مژه تر می کند و نام تو را می برد آقا...
💔#یا_امام_رضا
😭آخ که یادش می ره هرکی تو دلش غم داره
😭که نگاه تو هوای دلِ مارم داره
😭آقا جون راه درازی اومدم تا که بگم
😭دل آواره ی ما یه کربلا کم داره
👌خوش بحال اونیکه کار و بارش دست توئه
👌خوشی و زندگیش و اعتبارش دست توئه
آقا جون تو سَرَمه وقتی که رسیدم پائین پای شما
وقت تماشای شما روضه بخونم براتون
تا که کمی کم کنم از غصه هاتون
روضه یِ وقتی که نفس می زدی و
چشم به راه پسرت بودی و از تشنگی آقا نَفَسَت چشمِ تَرَت بال و پرت سوخت
ولی یادِ لب غنچه ی شش ماهه ی جدت جگرت سوخت
و از یادِ رباب و دل ارباب دل محتضرت سوخت
😭😭😭
دیدنت از همه ی راه مهیا شده است
تو کجا نیزه کجا وای چه با ما شده است
😭#علی_لای_لای
دیدنت سخت ولی سخت تر از آن این است
باز هم حرمله سرگرم تماشا شده است
حجم تیری که علمدار زمین گیرش شد
باورم نیست که در حنجره ات جا شده است
نیزه داری که تو را می برد این را می گفت
باز هم زخم گلوی پسرت وا شده است
😭😭😭
👇👇👇👇👇👇👇👇
یه چندتا از جملات امام رضا رو نوشتم.
روایت از حضرت امام رضا از اَمالی شیخ صدوق…
إنَّ یومَ الحُسَین، أقرَحَ جُفُونَنا، أسبَلَ دُمُوعَنا
فرمود روضه های جدم حسین باعث شد که پلک های ما زخم بشه..و اشک ما تا روز قیامت جاری باشه
😭😭😭😭😭😭
إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
هروقت خواستید برای چیزی گریه کنید، برای جد غریب ماحسین گریه کنید..
😭😭😭😭
فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ
اجازه بده این و معنی نکنم..
یَابنَ الشَّبیب: لَمّا قُتِلَ جَدّي الحسينُ مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً اَحْمَرَ
هنگامی که جد غریب مارو کشتن از آسمون خون میبارید..
😭😭
امام رضا فرمود: أذَلَّ عَزيزَنا
مارو خوار کردند
😭😭😭😭😭
کوچیکتر شدی
همش سر شدی
تو از دخترت هم
جوون تر شدی
♥️#حسیــــــــــــن
استادمون میگفت:از اونجایی که فرمود میرم و مجلس مأمون برمیگردم...
اگه عبا رو سرم بود بدون کار امام رضا تمومه.
تا خود خونه قریب به ۵۰ بار یا نشست یا افتاد..
😭😭
دلت کجارفت؟؟
یه روزم یه خبری آوردن برای آقای غریبمون علی...
اگه زودتر نیای فاطمه رو زنده نمیبینی..
😭😭
چندین بار از مسجد تا خونه افتاد رو زمین...
😭😭
💔از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
💔دست و پا می زد حسین…
😭😭
🍁بر مشامم میرسد هرلحظه بوی کربلا
🍁بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
🍁کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
🍂تشنه ی آب فراتم
🍂ای اجل مهلت بده
یه چی بگم اینجا.....
نگات که به فرات افتاد یاد این یه مصرع باش..
همچین که آب و باز کردن، از کنار فرات ردشدن صدا زد...
موج مزن موج مزن رباب غرق آتشه
موج مزن موج مزن عموم خجالت میکشه
♥️#حسیـــــــن
لالالالا لا لا لا لا نه دیگه عمو جون میاد
🔹نه یک قطره بارون میاد
🔹نه شیر من محزون میاد
لالالالا لالالالا
🔅داری میسوزی تو تبت
🔅از ترک های لبت
🔅بمیرم داره خون میاد
💠گفت پیر همه بود اگر چه کودک بود
💠صبرش به غریبی پدر اندک بود
💠میکرد به نی اشاره میگفت رباب
💠ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود
بین راه نیزه دارها مست میکردن
نیزه ها رو به هم میزدن..
یه وقتایی سر کوچولوی علی اصغر میفتاد زیر دست و پا...
#علی_لای_لای
🍃بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی
🍃اصلا خیال کن تو اصغر نداشتی
🍃بس کن رباب حرمله بیدار میشود
🍃سهمت دوباره خنده ی انظار میشود
با طفل خیالی روضه میخوند رباب...
فلذا بعد شهادت علی اصغر هم کربلا تا کوفه و شام...
یه وقتایی دستای ربابُ میبستن..از بس خودشُ میزد.
بعضی از حرفها باید پاش جون داد..
ببخشید...
رباب لالایی میخوند، حرمله میخندید..
😭😭
بخواب لالالالالالالالالالا لالالالالالالالالا
لالالالالالالا
اینقد علی اصغرو ندید، تا اون مجلسی که سر سیدالشهدارو آوردن..
مقتل میگه دوتا سر داخل تشت بوده..
روبروی سر امام حسین سر علی اصغر بوده..
میگه با چشمام دیدم ، اشکای حسین جاری شده..
نمیدونم وقتی که شراب میریختم...
هرجانشستی بگو یاحسیــــــن
🍀🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲
🍀🍀
#ڪانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
میشه بهم بگی، سپردیمون به کی
محرمامو دیدم روی نیزه یکی یکی
هنوز نخوردم آب، که دارم اضطراب
من و تو میرسیم به هم، توو مجلس شراب
زینبتُ با خولی، مسافر بازاره
کی بین این نامردا، هوای ما رو داره??
😭😭😭😭
♥️#حسین
♥️#حسین
♥️#حسین
♥️#حسین
دیدم که افتادی، به زیر دست و پا
چیزی نموند ازت زیر نیزه شکسته ها
هنوز میسوزم از آتیش خیمه ها
بچه یتیمارو زدن مشت و لگد، چرا??
همچین که خونه ی امام صادق رو آتیش دادن، بچه های کوچیک مثل بید میلرزیدن
ناخوداگاه دلش رفت کربلا…
❤️#آی_رقیه
مگه سفر رو ناقه، بدون محمل میشه??
مگه سفر با ناموس، بین اراذل میشه??
😭😭😭😭
☑️آره راست گفت
اصلا روضه ی امام صادق، یعنی کربلا
یعنی مدینه
معروفِ به مُروِّج العاشورا
☑️کلاس درسشو تعطیل میکرد میگفت روضه بخون برا جد غریبم حسین
میخوام یه دل سیر برا جدم، گریه کنم
یهو صدای گریه ی شیرخواره به گوشش میرسه
بعضیا گفتن از شدت گریه، غش کرد آقا
میمیره مادرت، آویزونه سرت
تیرُ بیرون بیارمش، میپاشه حنجرش
داره چه زود تنت، میشه اسیر خاک
یه سالگیتو میبینی اما به زیر خاک
😭😭😭
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
حنجر تو خیلی فرق با حنجر مرد داره
قربونی رو لب تشنه، سر بِبُری درد داره
😭😭😭
من میگم یه پیرمردُ دست بسته، با سر و پای برهنه دنبال ناقه دَووندن…
😔روضه خون میگه سن و سالی ازش گذشته
قریب به 70سالش بوده
میدونم ناتوانه… پیرمرده
واجب الاحترامه
درسته پیرمرده اما مردِ…
😔من یه دختر سه ساله ای میشناسم
هم یتیمِ،،، هم گرسنس
هم چهل منزل پشت ناقه دَووندنش
😭😭😭
چهل منزل به هر بهونه ای میزدنش
😭😭
☑️بریم یه سر خرابه??
🔸قدم کوچیکه، مردا بزرگن
🔸پاهام کوچیکه، خارا بزرگن
حق داری نشناسی دخترت رو
🔸گونم کوچیکه دستا بزرگه
😭😭😭
☑️راست گفت…
رزق محرمتو بگیر امروز از امام صادق
شیعه هرچی داره از مکتب امام صادقِ
☘غم بود و درد
☘عرق سرد
☘یه بی حیا خواهرمو اشاره کرد
و صَلّی الله عَلَی الباکین علی الحسین
بلند بگو #حسیــــــن
😭😭😭😭
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
هراسون پای نیزه
برات اشک میریزم
از اون بالا یه موقع
نیفتی عزیزم
هنوزم از عطش انگار
ترک ترک لبات میسوزه
سر نیزه توو حلقومت
چقد دلم برات میسوزه
هوا گرمه، تو هم کوچیک
سرت لطیف تر از گلبرگه
تموم راه زیر آفتاب
یکی یکی موهات میسوزه
😭😭😭
بالای نیزه، سر علی اصغر
پایین نیزه هم رباب...
ای عزیز رباب، بخواب... بخواب
راه زیاده بخواب... بخواب
همش میگم شما که به اشکم میخندین
با اون معجر که بردین علی رو ببندین
☑️این سر، هی میفتاد زیر دست و پا
😭😭
به قربونت بره مادر
دیگه سری توی سرهایی
با اینکه تو، یه نوزادی
به قد و قامت سقایی
از اون لحظه که تو رفتی
دلم همش برات شور میزد
خیالم شد دیگه راحت
که دیدمت پیش بابایی
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
یه جای دیگه دید کنار باباشه...
توو مجلس شراب نوشتن دوتا سر، توو تشت بوده
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
پای نیزت میام بالام بالام
باز میخندی برام بالام بالام
لالا لالا لا لالایی
خوابیدی روی نی از من جدایی
لباسی که برات، مکه خریدم
میون خیمه ها توو شعله دیدم
توی بازار کوفه، دلم سوخت دلم سوخت
چی میشد گهوارت رو بی انصاف، نمیفروخت
حالا هر روز همون نامرد
با خنده روبروتِ مادر
نگاه من، پر از حسرت
به نیزه ی عموتِ مادر
گاهی وقتا نمیتونم
نگات کنم چه حالی داری
بمیرم که سر نیزه
بزرگتر از گلوتِ مادر
میخوره نیزه تاب، نخواب نخواب
دیگه آزاده آب، نخواب نخواب
به نیزه دارت گفتم
من از دلم تاب رفته
تکون نده نیزه ش رو
تازه گلم خواب رفته
😭😭😭
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
گریه کن حسینم، دارایی من اشک است
سرمایه را تماما خرج رباب کردم
تیری سه شعبه آمد،حلقوم طفل را بُرد...
#فذبح_الطفل_من_الاذن_الی_الاذن
دو نفرُ روز عاشورا، ذبحشون کردن
از شرح شرم ارباب، من اجتناب کردم
آزار یادم آمد، بازار یادم آدم
تا بین روضه ی شام
فکر طناب کردم
😭😭😭
یه طرف طناب، یا به دستای آقا زین العابدین یا به گردنش بسته بودن
یه طرف طناب به دستای خانوم زینب...
ما بین، یکی یه دونه گره زدن به گردن بچه ها
اگه یکی از این ذوات مقدس، یا امام سجاد یا خانوم حضرت زینب تندتر یا کندتر میرفتن، بچه ها خفه میشدن
این طناب دور گردن بچه ها بوده...
نگم براتون...
مجلسُ آذین بست
مهموناشُ دعوت کرد
همه مست
همه بی حیا
هکه چشم چرون
عقیله بنی هاشم، خانوم زینب کبری رو وارد کردن
رباب وارد بزم حرامی کردن
سکینه رو وارد بزم شراب کردن
⬅️غیرت الله،،، علی ابن الحسین داره میبینع
خوده یزید ملعون، نشسته...
⬅️گفت دونه دونه اسرا رو برام معرفی کن
این خانوم کیه؟؟
زینبِ
این خانوم کیه؟؟
ام کلثومِ
این خانوم که این همه بی طاقتی میکنه، کیه؟؟
این خانوم رباب، مادر علی اصغرِ
از کربلا تا اینجا، با طفل خیالی داره لالایی میخونه
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
😭😭😭😭
🟣حدوداً دم غروب، شروع شد اسارتم
🟣کجایی ماه حرم، زخمیه جسارتم
🟣دنیا بعد تو منو،بدجوری تنها گذاشت
🟣دنیا بهتر از سنان، همسفر برام نداشت
🟣باورت میشه ابالفضل، منو دیدن یه لشکر
🟣زنی که خودِ حجابِ، مونده لنگ یه معجر
🟣باورت میشه علمدار، میبرن منو توو بازار
😭😭😭😭😭😭😭
💔#حسین
💔#حسین
💔#حسین
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
تا حالا،از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
🔳قربون اسمت برم...
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
مزن ظالم حسین، مادر ندارد
دیدی یهو مجلسش داره بهم میریزه
با اون خطبه، همه مهمونا شروع کردن به گریه کردن
دست و پای یزید داره میلرزه
چیکار کنم؟؟
یکی توو جمع بلند شد گفت من بلدم...
حسین...
زینب چند روز داداششو ندیده
دلتنگ حسینشِ
سُ توو تشت طلا گذاشتن
وارد بزم کردن...
نانجیب چوب خیزران توو یه دستش
جام شراب...
مزن ظالم حسین، مادر ندارد
غریب است و کسی بر سر ندارد
مزن ظالم که این سر، دل شکسته
کنار پیکر اکبر نشسته...
#امون_از_دل_زینب
#وای_از_دل_زینب
🔻#ڪانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸من امام هدایتم،مَردُم
🔸من مسیر سعادتم،مَردُم
🔸من دلیلم به کل این خلقت
🔸من امامم به پاکی و عصمت
🔸دورم از زشتی و پلیدی ها
🔸دورم از هرچه رجس این دنیا
🔸حق به ما داده اینچنین،عزت
🔸رزق عالم، ز ما رسیده فقط
🔸کار و بار جهان،به شانه ی ماست
🔸در و دیوار آن،نشانه ی ماست
🔸نه خداییم و با خدا ماییم
🔸ذات آیات اِنّما ماییم
🔸منم از نسل حیدر و زهرا
🔸از تبار خدیجه کبری
🔸منم آن ابن زمزم و الصفا
🔸منم آن ابن مکة و منا
🔸گرچه ما اهل بیت زهراییم
🔸اما بسیار غریب و تنهاییم
🔸زیر این چرخ و گنبد مینا
🔸نیست از ما غریب تر، ابدا
🔸من غریب مدینه ام،باقر
🔸داغ سختی به سینه ام،حاضر
🔸گرچه از داغ زهر،تب دارم
🔸روضه دیگری به لب دارم
🔸گرچه از دل، غمم جدا نشود
🔰#هیچ_جا_مثل_کربلا_نشود
🔸کربلا بودم و ستم دیدم
🔸من هزاران هزار،غم دیدم
🔸به زمین خوردن علم دیدم
🔸دست هایی که شد قلم،دیدم
🔸مشک خالی ز آب را دیدم
🔸گریه های رباب را دیدم
#علی_لای_لای
#علی_لای_لای
🔸بدن پاره پاره را دیدم
🔸گوش بی گوشواره را دیدم
🔸لحظه های غروب یادم هست
🔸نیزه و سنگ و چوب یادم هست
🔸لشکر نیزه دارها بودند
🔸ده نفرها، سوارها بودند
#ای_غریب_حسین
🔸جد مارا غریب کشتندش
🔸آه مردم،عجیب کشتندش
😭😭😭😭
🔰همچین که سر بغل گرفت،گفت بابا چه نامرتب سرتو بریدن
😭😭😭
🔸جد ما را غریب کشتندش
🔸آه مردم،عجیب کشتندش
🔸روضه های نگفته را دیدم
🔸سر بر نیزه رفته را دیدم
🔸دست بسته،من و رقیه و زجر
🔸عمه و التماس و گریه و زجر
🔸روزها گرم بود و قحطی اب
🔸نیمه شب سرد بود و مثل عذاب
💢مستی نیزه داران هم بود
💢کف و رقص و...
😭😭😭
🔸ما چهل شب کربلا دیدیم
🔸دم دروازه ها چها دیدیم
🔸از سر ناقه ها زمین خپردیم
🔸وسط دست و پا زمین خپردیم
🔸شام و بازار شام مارا کشت
🔸آه بزم حرام مارا کشت
😭😭😭😭😭
🔻#ڪانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
هراسون پای نیزه
برات اشک میریزم
از اون بالا یه موقع
نیفتی عزیزم
هنوزم از عطش انگار
ترک ترک لبات میسوزه
سر نیزه توو حلقومت
چقد دلم برات میسوزه
هوا گرمه، تو هم کوچیک
سرت لطیف تر از گلبرگه
تموم راه زیر آفتاب
یکی یکی موهات میسوزه
😭😭😭
بالای نیزه، سر علی اصغر
پایین نیزه هم رباب...
ای عزیز رباب، بخواب... بخواب
راه زیاده بخواب... بخواب
همش میگم شما که به اشکم میخندین
با اون معجر که بردین علی رو ببندین
☑️این سر، هی میفتاد زیر دست و پا
😭😭
به قربونت بره مادر
دیگه سری توی سرهایی
با اینکه تو، یه نوزادی
به قد و قامت سقایی
از اون لحظه که تو رفتی
دلم همش برات شور میزد
خیالم شد دیگه راحت
که دیدمت پیش بابایی
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
یه جای دیگه دید کنار باباشه...
توو مجلس شراب نوشتن دوتا سر، توو تشت بوده
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
پای نیزت میام بالام بالام
باز میخندی برام بالام بالام
لالا لالا لا لالایی
خوابیدی روی نی از من جدایی
لباسی که برات، مکه خریدم
میون خیمه ها توو شعله دیدم
توی بازار کوفه، دلم سوخت دلم سوخت
چی میشد گهوارت رو بی انصاف، نمیفروخت
حالا هر روز همون نامرد
با خنده روبروتِ مادر
نگاه من، پر از حسرت
به نیزه ی عموتِ مادر
گاهی وقتا نمیتونم
نگات کنم چه حالی داری
بمیرم که سر نیزه
بزرگتر از گلوتِ مادر
میخوره نیزه تاب، نخواب نخواب
دیگه آزاده آب، نخواب نخواب
به نیزه دارت گفتم
من از دلم تاب رفته
تکون نده نیزه ش رو
تازه گلم خواب رفته
😭😭😭
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
گریه کن حسینم، دارایی من اشک است
سرمایه را تماما خرج رباب کردم
تیری سه شعبه آمد،حلقوم طفل را بُرد...
#فذبح_الطفل_من_الاذن_الی_الاذن
دو نفرُ روز عاشورا، ذبحشون کردن
از شرح شرم ارباب، من اجتناب کردم
آزار یادم آمد، بازار یادم آدم
تا بین روضه ی شام
فکر طناب کردم
😭😭😭
یه طرف طناب، یا به دستای آقا زین العابدین یا به گردنش بسته بودن
یه طرف طناب به دستای خانوم زینب...
ما بین، یکی یه دونه گره زدن به گردن بچه ها
اگه یکی از این ذوات مقدس، یا امام سجاد یا خانوم حضرت زینب تندتر یا کندتر میرفتن، بچه ها خفه میشدن
این طناب دور گردن بچه ها بوده...
نگم براتون...
مجلسُ آذین بست
مهموناشُ دعوت کرد
همه مست
همه بی حیا
هکه چشم چرون
عقیله بنی هاشم، خانوم زینب کبری رو وارد کردن
رباب وارد بزم حرامی کردن
سکینه رو وارد بزم شراب کردن
⬅️غیرت الله،،، علی ابن الحسین داره میبینع
خوده یزید ملعون، نشسته...
⬅️گفت دونه دونه اسرا رو برام معرفی کن
این خانوم کیه؟؟
زینبِ
این خانوم کیه؟؟
ام کلثومِ
این خانوم که این همه بی طاقتی میکنه، کیه؟؟
این خانوم رباب، مادر علی اصغرِ
از کربلا تا اینجا، با طفل خیالی داره لالایی میخونه
💔#علی_لای_لای
💔#علی_لای_لای
😭😭😭😭
🟣حدوداً دم غروب، شروع شد اسارتم
🟣کجایی ماه حرم، زخمیه جسارتم
🟣دنیا بعد تو منو،بدجوری تنها گذاشت
🟣دنیا بهتر از سنان، همسفر برام نداشت
🟣باورت میشه ابالفضل، منو دیدن یه لشکر
🟣زنی که خودِ حجابِ، مونده لنگ یه معجر
🟣باورت میشه علمدار، میبرن منو توو بازار
😭😭😭😭😭😭😭
💔#حسین
💔#حسین
💔#حسین
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
تا حالا،از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
🔳قربون اسمت برم...
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
♥️#حسین_جان
مزن ظالم حسین، مادر ندارد
دیدی یهو مجلسش داره بهم میریزه
با اون خطبه، همه مهمونا شروع کردن به گریه کردن
دست و پای یزید داره میلرزه
چیکار کنم؟؟
یکی توو جمع بلند شد گفت من بلدم...
حسین...
زینب چند روز داداششو ندیده
دلتنگ حسینشِ
سُ توو تشت طلا گذاشتن
وارد بزم کردن...
نانجیب چوب خیزران توو یه دستش
جام شراب...
مزن ظالم حسین، مادر ندارد
غریب است و کسی بر سر ندارد
مزن ظالم که این سر، دل شکسته
کنار پیکر اکبر نشسته...
#امون_از_دل_زینب
#وای_از_دل_زینب
🔻#ڪانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
☘#السلام_علیکم_یا_اهل_بیت_النبوة
تا “یا حسین” ذکر شریف شفاعت است
نامی به غیر نام تو بُردن، حماقت است
هرگز به سینه ام نزدی دست رد حسین
آخر چه کس شبیهِ تو اهل رفاقت است!؟
با گریه در حسینیه تا عرش می پرم
اشکی که خرج بزم تو شد، بال وصلت است
آنکس که عابس تو شود، عابد است و بس
در سِلک ما جنون حسینی، عبادت است
معیار بندگیِ خدا خاکِ کویِ توست
شرط قبول سجده ی ما مُهرِ تربت است
از دست تو رها نشود تا به روز حشر
دستی که در حسینیه ها وقف خدمت است
ما دست از گدایِ تو بودن نمی کِشیم
وقتی که موجبات مرض،ترکِ عادت است
کُهنه غلامِ روضه ی تو ، خضرِ راه ماست
پیری که پیر ما بشود..،”پیرِ هیئت” است
جدَّم برنج نذر تو را بار می گذاشت…
این”نوکرِتوبودنِ” من..،با اصالت است
من از همان طفولیتم، نوکرت شدم
این عاشقت ز کودکی اش، جُونْخِصلت است
“زهرا” کشیدنِ علمَت را به ما سِپُرد
در اصل این لِوایِ تو..،بار امانت است
#امیدوارم_امانتدار_خوبی_باشیم
کافی است بِین روضه بگویند:ای رُباب…
از ما دو قطره اشک گرفتن چه راحت است!
🍁#علی_لای_لای
🍁#علی_لای_لای
🍁#علی_لای_لای
☘چرا مادر، نمیخوابی؟
☘چرا اینگونه بیتابی؟
☘میدونم تشنه ی آبی
🍁#علی_لای_لای
🍁#علی_لای_لای
🍁#علی_لای_لای
کافی است بِین روضه بگویند:ای رُباب…
از ما دو قطره اشک گرفتن چه راحت است!
تیری هجوم بُرد و گلاب از گُلی گرفت
حالا تمام دشت، پُر از عطر جنّت است
نگذاشت دست و پا بزند لااقل علی
این تیرِ حرمله چِقَدَر بی نزاکت است
ششماهه گردنش اگر اینگونه کج شده
از شرمساری پدرش در خجالت است
😭😭😭😭
🔹بخواب گل پرپر،،، اصغر
🔹لالا لالا لالا
🔹همش زیر نیزه راه میرم
🔹طفل بی شیرم
🔹نیفتی رو خاکا
حرف از رباب شد، ها؟!
🔹همش زیر نیزه راه میرم
🔹طفل بی شیرم
🔹نیفتی رو خاکا
🔰سَرتو بکشسته، لب هات...
🔰لخته ی خون بسته
🔰سپردمت به عمو عباس
🔰پرت نشی آخه
🔰 نیزه دارت مسته
💠بعد تو پیش من
💠هر شب، جات خالی میمونه
💠شبا که میخوابی رو نیزه
💠کی برات مادر
💠لالایی میخونه؟
✔️تَلَذیه لبهات، چشمات
✔️نشه فراموشم
✔️ببین شیر افتاده تو سینم
✔️شیر بنوش یکم
✔️بخواب تو آغوشم
🔥لرزان ترین سر بر
نیزه...
🔥سرتو بود اصغر
بچه تو چند ماه اول، جمجمه ش تغییر پذیره
حالا تصور کن از رو نیزه بیفته...
🔥لرزان ترین سرْ برْ
نیزه...
🔥سر تو بود اصغر
🔥از بس که افتادی رو زمین
🔥فرم صورتت ریخته بهم مادر
😭😭😭😭
🍃میشینه رو خاک، خداحافظ میگه
🍃گاهی وقتا حرفاشو به ما میگه
🍃شباوقتی یهو از خواب میپره
🍃دستاشو تکون میده، لالا میگه
🍂آخه امروز، تو کوچه گهواره دید
🍂دست مادرای شام، شیرخواره دید
🍂صبح تا حالا با کسی حرف نزده
🍂فکر کنم حرمله رو دوباره دید
🔘حرمله گلشنمو ازم گرفت
🔘گل رو دامنمو ازم گرفت
🔘من اگه لالا نگم، دق میکنم
🔘لالایی گفتنمو ازم گرفت
💔#ای_غریب_حسین
🔰هراسون پای نیزه برات اشک میریزم
🔰از اون بالا یه موقع نیفتی عزیزم
🔰هنوزم از عطش انگار،ترک ترک لبات میسوزه
🔰سر نیزه تو حلقومت چقد دلم برات میسوزه
◀️هواگرمه تو هم کوچیک
◀️سرت لطیف تر از گلبرگه
◀️تموم راه، زیر آفتاب
◀️یکی یکی موهات میسوزه
😭😭😭😭😭
🔻#ڪانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
به شوق از تو سرودن حروف جان بدهند
اگر اجازهی مدحت به این زبان بدهند
تمام ثانیهها گریه بر غمت کردند
که تسلیت به دل صاحب الزمان بدهند
تنت میان تب است و دو دست لرزانت
ستون عرش خداوند را تکان بدهند
سؤال کردهام از نام قاتلت، امّا
مقاتلِ حسنی، کوچه را نشان بدهند
هجوم بر جگرت بُرده زهر با مسمار
خدا کند به جگرگوشهات، امان بدهند
چقدر کاسه، خودش را روی لبت زد تا
عنان مرثیهات را به خیزران بدهند
مسموم که میشن، تشنه میشن
تشنگی غلبه میکنه؛ چنباری آب خواست امام عسکری
هر بار که آب آوردن، دستا لرزانه
آب… کاسه ی آب میخورد به لب و دندان امام عسکری،،، میفتاد
نشد که آب بنوشه…
عنان مرثیهات را به خیزران بدهند
یه اشاره ای کنم…
صدای محبوب میرسه
صدای برخورد لب و چوب میرسه
صدای چوب دست میرسه
صدای رقاصای سَرمست میرسه
😭😭😭😭
بدتر از این عذاب نبود
کاش توو مجلس یزید، شراب نبود
بدتر از این عذاب نبود
کاش به دست عمه مون طناب نبود
بدتر از این عذاب نلود
کاش اینجا لااقل رباب نبود
#علی_لای_لای
😭😭😭😭
واااااااای
واااااااای زینب
واااااااای
واااااااای زینب
😭😭😭
به سمت روضه ی سر، میدوند مصرع ها
اگر اجازه ی روضه به روضه خوان بدهند
دوید خواهر او تا سر از تنش نَبُرند
سر بریده ی او به این و آن ندهند
عبا و پیرهنش را که گرگ ها بُردند
☑️اینی که داغ به دل امام زمان گذاشت اینه
🔘آقا زنده بود و عریانش کردن
😭😭😭😭😭😭😭
عبا و پیرهنش را که گرگ ها بردند
عقیق سرخ یمن را به ساربان بدهند
☘إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
کشتنت آقاجان یه عده نامرد پست
☘إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
نوک سر نیزه چشای مهربونت رو بست
☘إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
سَر تو میچرخونن جلو حرم، دست به دست
☘إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
حرمتت رو شکستن غرور زینب شکست
دل ندارم که بگم باهات چیکار میکردن
#گعده کردن دور سرت قمار میکردن
اَسبارو برای تاختن رو تنت قطار میکردن
💔#حسیــــــــن
برای اصغر سینَتو(سینه تو) مزار میکردن
مرکباشونو تو نقش و نگار میکردن
به تو میتاختن و به کارشون افتخار میکردن
💔#حسیــــــــن
♥️هذا حسین، جریحٌ بِالعَصا
♥️هذا حسین غریب کربلا
😭😭
☘إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
تو رو مثل مادرت با بغض حیدر زدن
☘إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
مادرت رو که صدا میزدی بیشتر زدن
☘إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
جلوی چشای زینب، تو رو بدتر زدن
☘إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
بمیرم که تو رو تا لحظه ی آخر زدن
😭😭😭😭😭
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas