کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.
پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد ...
نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
🔴 داستان کوتاه پند آموز
💭شیخی بود که به شاگردانش عقیده می آموخت ، لااله الاالله یادشان می داد ، آنرا برایشان شرح می داد و بر اساس آن تربیتشان می کرد.
💭 روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد، زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست می داشت. شیخ همواره طوطی را محبت می کرد و او را در درسهایش حاضر می کرد تا آنکه طوطی توانست بگوید: ✨لااله الا اللّه✨
💭 طوطی شب و روز لااله الا الله می گفت. اما یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه می کند. وقتی از او علت را پرسیدند گفت : طوطی به دست گربه کشته شد. گفتند برای این گریه می کنی؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه می کنیم. شیخ پاسخ داد: من برای این گریه نمی کنم. ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد ، طوطی آنقدر فریاد زد تا مُرد.
💭 با آن همه لااله الاالله که می گفت ، وقتی گربه به او حمله کرد ، آنرا فراموش کرد و تنها فریاد می زد. زیرا او تنها با زبانش می گفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود.
💭 سپس شیخ گفت می ترسم من هم مثل این طوطی باشم ! تمام عمر با زبانمان لااله الاالله بگوییم و وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنیم و آنرا ذکر نکنیم ، زیرا قلوب ما هنور آنرا نشناخته است!
آیا ما لااله الااللّه را با دلهایمان آموخته ایم؟
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
#پندیات
این جهانی که توبینی نشود یار، ترا
نشود مونس وغمخوار و وفادار، ترا
آنچنان زی که اگربارسفربر بستی
باغ فردوس شودبازخریدار، ترا
مهربانی کن وتقوای خوداز دست مده
گر که خواهی شود الله مددکار ، ترا
تاتوانی مشو ای دوست توسربارکسی
تا به دوشت ننهد هیچ کسی بار ، ترا
بعدازآنی که از این دار مکافات روی
غیر اعمال نکو نیست کسی یار، ترا
قبل رفتن توحساب عملت روشن کن
تانباشدکسی ای دوست طلبکار ، ترا
بد زبانی مکن و باش مسلط به زبان
گرکه ای دوست بودگرمی گفتار، ترا
درجهان ازمن وتو نام نکو می ماند
وای اگرنیست نکونامی وکردار، ترا
توشه آخرتت ساز به دل حب علی
جزعلی نیست کسی یاور و غمخوار،ترا
گفته هایت همه نیکو،عملت کو(طالب)؟
ترسم آخر ببرندت به سوی نار ، ترا
#ابوالقاسم_طالبی
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
❌نصیحت پیرمرد و دختر بدحجاب
در یکی از شهرها پیرمردی خدا ترس که راننده تاکسی است روزی دربستی دختری را با سر و وضع بسیار نا مناسب سوار می کند وقتی سر و وضع او را می بیند بسیار اندوهگین می شود که اگر با این وضع بمیرد سوخت آتش جهنم می شود.
به همین خاطر دلش تاب نمی آورد و به او می گوید:
-دخترم از خدا و آتش سوزنده او بترس.
بعد آن دختر هم تلفن همراهش را بیرون می آورد و رو به پیرمرد میگوید:بیا با این گوشی به خدایت زنگ بزن و بگو که در جهنم جایی برای من نگه دارد.العیاذ بالله
پیرمرد با شنیدن این سخن اشک در چشمانش حلقه می بندد و تا آخر مسیر هیچ سخنی نمیگوید.
وقتی در انتهای مسیر توقف میکند بعد از چند لحظه متوجه میشود که دختر از جایش تکان نمی خورد و وقتی به عقب می نگرد میبیند آن دختر هلاک شده است لذا به سرعت اورا به بیمارستان می برد
نکته بسیار جالب اینجاست ک موبایل آن دختر به همان وضعی ک به پیرمرد گفته بود در دستانش مانده و هر قدر سعی می کنند که آن را از دستش بیرون بیاورند نمی توانند و به گفته شاهدان او را با همان گوشی کفن میکنند و در گور می گذارند.
حال آن دختر موبایل در دست چگونه در پیشگاه خدا حاضر میشود؟ الله اعلم.
بدانید ک خدا فرصت توبه را به هر کسی نمی دهد.پس تا فرصت هست به سوی او باز گردیم .چون وقتی که مرگ فرا برسد یک لحظــــــــــــــــــه جلو عقب نمیشود
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جالب است بدانيد که:
روزمرگی به عنوان یک بیماری" شناخته شده است" که به مرگ احساسات معروف است.
روزمرگی چیزی نیست جز تکرار روزها بدون هیچ امید.
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
87.1K
⭕️ سوال
❓آیا در بهشت حسرت هست؟ اگر جواب مثبت هست، آیا این نقص نیست؟ وبه چه چیزهای حسرت خورده میشه؟
🔰 پاسخ
بِسم اللّه الرَّحمنِ الرّحیم
✍ نه، در بهشت، حسرت نیست، حتّی غبطه هم نیست.
بله در قیامت هست. قیامت یکی از نامهایش، یوم الحسرة است.
اما در بهشت، هیچ کدام از اینها نیست.
🔸 جهتش هم این است که، أهل بهشت، هر کس هرجایی که هست، خیال می کند که دیگر همان[جا و همان مرتبه ای که او هست] آخرین حدّش است. از بالایی ها خبر ندارند [یعنی] در هر درجه از درجات بهشت که باشد، خیال می کند، که همین[درجه]آخرین حد[و آخرین درجۂ] بهشت است و چیزی بالاتر از آن نیست. بنابراین نه حسرت می خورند نه غبطه می خورند.
🎙 استاد محمدی شاهرودی
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
مگر به غیر از این مرگ مرگ دیگری نیز وجود دارد که در سوره غافر می فرماید شما دو مرگ و دو حیات دارید؟.mp3
680.7K
⭕️ سوال
❓مگر به غیر از این مرگ مرگ دیگری نیز وجود دارد که در سوره غافر می فرماید شما دو مرگ و دو حیات دارید؟
🎙 استاد محمدی شاهرودی
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
🌷 #شیخ_رجبعلی_خیاط (ره) :
☘️ پیش از آنکه منزل را عوض کنید ، آرزوهای مرده ها را عملی کنید.
👌 آنان #آرزو می کنند که حتی برای یک لحظه به دنیا برگردند ، و عملی مورد رضایت خدا انجام دهند.
#آخرت
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
#داستانک 📚
مسافر تاکسى آهسته روى شانه ی راننده زد. چون ميخواست از او سوالی بپرسد ، ناگهان راننده داد زد، کنترل ماشين را از دست داد و نزديک بود که با یک اتوبوس تصادف کند ، اما توانست از جدول کنار خيابان بالا برود و در نهایت کنار يک مغازه در پياده رو، متوقف شد.
براى چندين ثانيه، هيچ حرفى بين راننده و مسافر رد و بدل نشد.تا اين که راننده رو به مسافر کرد و گفت: "هى مرد! ديگه هيچ وقت، اين کار رو تکرار نکن، من رو تا سر حد مرگ ترسوندى!"
مسافر عذرخواهى کرد و گفت: "من نميدونستم که يه ضربهى کوچولو، آنقدر تو رو ميترسونه."
راننده جواب داد: "واقعاً تقصير تو نيست، امروز اولين روزيه که به عنوان يه رانندهى تاکسى، دارم کار ميكنم، آخه من ۲۵ سال، راننده ماشين نعش کش بودم …
#نتیجه «گاه آنچنان به تکرارهاى زندگى عادت ميکنيم، که فراموش ميکنيم جور ديگر هم ميتوان بود»
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
📚در سختی چه كسی زنده ميماند
دو نفر از اهالى خراسان، با هم به سفر رفتند، يكى از آنها ضعيف بود و هر دو شب ، يكبار غذا مى خورد، ديگرى قوى بود و روزى سه بار غذا مى خورد، از قضاى روزگار در كنار شهرى به اتهام اينكه جاسوسى دشمن هستند، دستگير شدند، و هر دو را در خانه اى زندانى نمودند، و در آن زندان را با گل گرفتند و بستند، بعد از دو هفته معلوم شد كه جاسوس نيستند و بى گناهند. در را گشودند، ديدند قوى مرده ، ولى ضعيف زنده مانده است ، مردم در اين مورد تعجب نمودند كه چرا قوى مرده است ؟!
طبيب فرزانه اى به آنها گفت : اگر ضعيف مى مرد باعث تعجب بود، زيرا مرگ قوى از اين رو بود كه پرخور بود، و در اين چهارده روز، طاقت بى غذايى نياورد و مرد، ولى آن ضعيف كم خور بود، مطابق عادت خود صبر كرد و سلامت بماند
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
📚در سختی چه كسی زنده ميماند
دو نفر از اهالى خراسان، با هم به سفر رفتند، يكى از آنها ضعيف بود و هر دو شب ، يكبار غذا مى خورد، ديگرى قوى بود و روزى سه بار غذا مى خورد، از قضاى روزگار در كنار شهرى به اتهام اينكه جاسوسى دشمن هستند، دستگير شدند، و هر دو را در خانه اى زندانى نمودند، و در آن زندان را با گل گرفتند و بستند، بعد از دو هفته معلوم شد كه جاسوس نيستند و بى گناهند. در را گشودند، ديدند قوى مرده ، ولى ضعيف زنده مانده است ، مردم در اين مورد تعجب نمودند كه چرا قوى مرده است ؟!
طبيب فرزانه اى به آنها گفت : اگر ضعيف مى مرد باعث تعجب بود، زيرا مرگ قوى از اين رو بود كه پرخور بود، و در اين چهارده روز، طاقت بى غذايى نياورد و مرد، ولى آن ضعيف كم خور بود، مطابق عادت خود صبر كرد و سلامت ماند.
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان یکبار بیشتر نمیمیره...
🌹 شهید جواد محمدی
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
✨﷽✨
🔴شب اول قبر از زبان دختری که به اصرار
در قبر مادرش خوابید ...
✍علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» میگفت:
👈در نجف اشرف در نزدیكی منزل ما، مادر یكی از دخترهای اَفَنْدیها (سنیهای دولت عثمانی) فوت كرد. این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه میكرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع كنندگان
تا كنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله كرد كه همه حاضران به گریه افتادند.
⚰هنگامی كه جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد میزد، من از مادرم جدا نمیشوم هر چه خواستند او را آرام كنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا كنند، ممكن است جانش به خطر بیفتد.
💢سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاك انباشته نكنند،
و فقط روی قبر را با تختهای بپوشانند و دریچهای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید.
⛔️دختر در شب اول قبر، كنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است.
❓پرسیدند چرا این طور شدهای؟
♻️در پاسخ گفت: شب كنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب میداد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد كه پیامبر من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)است.
⁉️تا این كه پرسیدند: امام تو كیست؟
آن مرد محترم كه در وسط ایستاده بود گفت:
«لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم»
❌در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند كه آتش آن به سوی آسمان زبانه میكشید. من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع كه میبینید كه همه موهای سرم سفید شده در آمدم.
👌مرحوم قاضی میفرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند... (زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق میكرد و آن شخصی كه همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (ع) بودهاند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا كرد.
📚 علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی، معادشناسی، ج 3، ص 110.
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
هدایت شده از مرکز آفرینش های فرهنگی هنری بسیج گیلان
43.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سرود
🔶 ساعت هشت
گروه سرود ضحی لاهیجان
🌱به مناسبت میلاد امام رضا (ع)
🔻با ما همراه باشید
💠مرکز آفرینش های فرهنگی هنری بسیج گیلان - خانه فیلم و نمایش 💠
اینستاگرام | تلگرام | ایتا | روبیکا | آپارات
@afarinesh_gilan
هدایت شده از مرکز آفرینش های فرهنگی هنری بسیج گیلان
ساعتِ هشت_گروه سرود ضحی.mp3
14.08M
#صوت_سرود
🔶 ساعت هشت
گروه سرود ضحی لاهیجان
🌱به مناسبت میلاد امام رضا (ع)
🔻با ما همراه باشید
💠مرکز آفرینش های فرهنگی هنری بسیج گیلان - خانه سرود و موسیقی 💠
اینستاگرام | تلگرام | ایتا | روبیکا | آپارات
@afarinesh_gilan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تابوت رو که می بردند من می گفتم ازش جلوتر نزنم، ازش عقب هم نمونم باهاش باید راه بیام...
همسر شهید حمید سیاهکالی مرادی🕊🌹
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 مرگ اختیاری!
شهید محمد تقی سالخورده:
به هر طریقی آدم باید از این دنیا بره
چه بهتر که مرگ آدم با شهادت باشه...🍃
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 شهیدی که از تجربه گر مرگ موقت
درخواست کمک برای رفع حق الناس را داشت!!!
🔰 امام باقر علیه السلام: «اولین قطره خون شهید
کفاره گناهان اوست مگر دیون (حقوق مردم)
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زندگی دنیا با مرگ در آمیخته است...
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#الههم_ارزقنا_شهادت💔
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
سفر پر ماجرا 11.mp3
6.63M
#سفر_پرماجرا ۱۱
✍دلت را
به عبادات و خیراتت قُرص نکن!
بتــرس❗️
نکند امانت دار خوبی نباشی،
و لحظه ی رفتن؛
قلبت مطمئن و روحت دارا نباشد
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
#غزل
#پندیات
🖌#پروین_اعتصامی
ای دوست، دزد حاجب و دربان نمیشود
گرگ سیه درون، سگ چوپان نمیشود
ویرانهٔ تن از چه ره آباد میکنی
معمورهٔ دلست که ویران نمیشود
دانش چو گوهریست که عمرش بود بها
باید گران خرید که ارزان نمیشود
همت کن و به کاری ازین نیکتر گرای
دکان آز بهر تو دکان نمیشود
تا زآتش عناد تو گرمست دیگ جهل
هرگز خرد بخوان تو مهمان نمیشود
گر شمع صد هزار بود، شمع تن دلست
تن گر هزار جلوه کند جان نمیشود
تا دیدهات ز پرتو اخلاص روشن است
انوار حق ز چشم تو پنهان نمیشود
افسانهای که دست هوی مینویسدش
دیباچهٔ رسالهٔ ایمان نمیشود
کشت دروغ، بار حقیقت نمیدهد
این خشک رود، چشمهٔ حیوان نمیشود
دریاست دهر، کشتی خویش استوار دار
دریا تهی ز فتنهٔ طوفان نمیشود
دزد طمع چو خاتم تدبیر ما ربود
خندید و گفت: دیو سلیمان نمیشود
هر رهنورد را نبود پای راه شوق
هر دست دست موسی عمران نمیشود
آز و هوی که راه بهر خانه کرد سوخت
از بهر خانهٔ تو نگهبان نمیشود
آنکس که همنشین خرد شد، ز هر نسیم
چون پر کاه بی سر و سامان نمیشود
"پروین"، خیال عشرت و آرام و خورد و خواب
از بهر عمر گمشده تاوان نمیشود
🔖رخشنده اعتصامی معروف به پروین اعتصامی
متخلص به "پروین"
(زاده ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ تبریز – درگذشته۱۵ فروردین ۱۳۲۰ تهران)
مدفن: قم - حرم حضرت فاطمهمعصومه علیهاالسلام
او از محضر اساتیدی چون ملکالشعراءبهار و علیاکبردهخدا بهرهبرد.
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به درد هم اگر خورديـم قشنگ است...
به شانه بار هم بُرديم قشنگ است...
در اين دنيا که پايانش به مرگ است،
براي هم اگر مُرديـم قشنگ است
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
🔴 حکایتیبسیارزیباوخواندنیازبهلولعاقل
روزی هارون الرشید به بهلول خطاب کرد آیا می خواهی اینکه خلیفه سلطان باشی؟
بهلول گفت دوست نمی دارم.
هارون گفت برای چه نمی خواهی؟
بهلول گفت برای اینکه من به چشم خود مرگ سه خلیفه را دیده ام، ولی خلیفه تا به حال فوت دو بهلول را ندیده است.
انسان هر چه به دنیا نزدیک تر باشد، بیشتر در مورد گرفتاری ها و پیشامدهای سوء واقع شده و خود را به معرض هلاکت و خطر خواهد انداخت.
شخصی که در دنیا روی صراط حقیقت پرستی قدم برداشته و از شهوات دنیویه و جاه و جلال و از مناصب ظاهری چشم پوشیده است، برای همیشه به راحتی و خوشی و امنیت زندگانی کرده و از هر گونه حوادث مخالف محفوظ خواهد ماند.
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
📘#داستانهایبحارالانوار
💠توشه بر دوش به سوی آخرت!
🔹زهری میگوید:
در شبی تاریک و سرد، علی بن حسین علیه السلام را دیدم که مقداری آذوقه به دوش گرفته، میرود. عرض کردم:
یابن رسول الله! این چیست، به کجا میبرید؟
🔹حضرت فرمودند:
زهری! من مسافرم. این توشه سفر من است. میبرم در جای محفوظی بگذارم (تا هنگام مسافرت دست خالی و بی توشه نباشم! )
گفتم:
یابن رسول الله! این غلام من است، اجازه بفرما این بار را به دوش بگیرد و هرجا میخواهی ببرد.
فرمودند:
تو را به خدا بگذار من خودم بار خود را ببرم، تو راه خود را بگیر و برو با من کاری نداشته باش!
🔹زهری بعد از چند روز حضرت را دید، عرض کرد:
یا بن رسول الله! من از آن سفری که آن شب درباره اش سخن میگفتید، اثری ندیدم!
حضرت فرمودند:
سفر آخرت را میگفتم و سفر مرگ نظرم بود که برای آن آماده میشدم!
🔹سپس آن حضرت هدف خود را از بردن آن توشه در شب به خانههای نیازمندان توضیح دادند و فرمودند:
« آمادگی برای مرگ با #دوری_جستن_از_حرام و #خیرات_دادن به دست میآید.»
📚بحار، ج ۴۶، ص ۶۵
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
🔴 حسرت سلمان هنگام مرگ
✍ حضرت سلمان هنگام مرگ، حسرت مى كشيد و اظهار ناراحتى مى كرد، از او سوال شد: براى چه حسرت مى برى و تاسف مى خورى؟
سلمان گفت: حسرت و اندوهم به خاطر از دست دادن دنيا نيست، بلكه از اين جهت است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله با ما پيمان بست كه در دنيا به اندازه يك مسافر، زاد و توشه برداريم، ترس آن دارم كه بيش از آن از دنيا برداشته باشم،
سپس اشاره به اطراف خود كرد، و در اطرافش در آن خانه خشت و گلى او چيزى جز يك شمشير و يك نيام (غلاف شمشير) و يك متكا يا فرش ساده بيشتر نبود.
📚 استاد محمد مهدی اشتهاردی
داستان هایی از چهارده معصوم (ع)
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat