#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
▪️دست عدو بزرگتر از صورت من است...
ببین صورت دختر چقدر کوچک و ظریفه، اصلا پدر میخاد ببوسدش، ملاحظه شو میکنه،
▪️دست عدو بزرگتر از صورت من است
▪️یک ضربه زد سرخ شد هر دو گونه ام
ها، روز ناله ست ها، حنجرتو خرج این نازدانه نکنی کجا میخای خرج کنی
بخدا دیگه صداشون در نمیومد
این یه بیت و محضر ابی عبدالله خوندیم
گریه ها کردیم از خواب بیدار شدم دیدم انگار نه انگار، گرفتگی حنجره دارم،
از فردا دوباره مشرف شدم به جلسات، تا آخر عمرم ایشون، محتاج دوا و دکتر نشد
این خونوادم مثل ابی عبدالله جامع اضدادند،
خودش حنجره اش گرفته بود
صداش دیگه جوهره نداشت،
اما روضه ش، نالش، گرفتگی حنجره ها رو باز میکنه
امروز، روز ناله ست
یجوری ناله زد که یزید ازخواب بیدارشد
ها، اوناییم که گریه ندارند امروز، صرخه کنند، فریاد بزنند
امام صادق فرمود رحمت خدا بر این ناله هایی که برای ما بلند میشه
به محض اینکه از خواب نحسش بیدار شد، پرسید چه خبره؟ گفتن امیر، هر خبری هست از خرابه ست
بی معطلی گفت سر بریده ی باباشو براش ببرید
سرو چجوری آوردند، وقتی رسیدند در خرابه،
عمه ها مانع شدند
زینب، ام کلثوم، رباب، زین العابدین، هرچه خواهش کردند سر رو برگردونید بعضی نقلها داره عمه ها رو هم زدند،
آنقده بی احترامی کردند،
سر ابی عبدالله رو تو خرابه پرت کردند
حالا سرو بغل کرد
یه بند زبون حال
ان شالله همین امروز زیارت اربعینت رو بگیر،
از کی؟
از اون خانومی که اربعین جاموند گوشه ی خرابه،
نتونست با عمه برگرده،
حتما زیارتت رو این نازدانه امضا میکنه
▪️یه وقتی اومدی که من نایی ندارم
▪️ببخش که اسباب پذیرایی ندارم
▪️غصه سرم ریخته ببخش
▪️وضعم بهم ریخته ببخش
بابا
▪️بعد آتیش خیمه ها
▪️موهام یه کم ریخته ببخش
▪️قافله شهر شام رفت
▪️میون ازدحام رفت
▪️با گوشوارم باباجون
▪️چن تا النگوهام رفت
همه شهدا فیض ببرند، این مال برو بچه های خانطومان،
اوناییکه بدنهاشون هنوز برنگشته
بابا
▪️تموم راهواومدم پای پیاده
▪️روی تنم جای کبودیا زیاده
▪️با کیا بودم روبرو
▪️چیزایی دیدم که نگو
▪️محله ی یهودیا
▪️شکر خدا نبود عمو
ببینم چ میکنی، ساکت نباشی
▪️همون که راه آبو بست
▪️دستمو با طناب بست
▪️سر علی رو روی نی
▪️پیش چش رباب بست
حســــــــــــین...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
Sokhanrani 03-1.mp3
6M
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
▪️آن شب که من از ناقه، افتادم و غش کردم
▪️بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
السلام علی ساکن کربلاء
السلام علی المَنحور فی الوَری
السلام علی النِّسوَةِ البارِزات
السلام علی الجُیوبِ المُضَرَّجات
السلام علی الشّفاة الذّابلات
حسیـــــــــن...
▪️آن شب که من از ناقه، افتادم و غش کردم
▪️بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی
دخترم..
▪️آن شب که تو از ناقه افتادی و غش
▪️کردی من بر سر نی بودم کی از تو جدا بودم
از امام زمان عذر میخوام، روز سومه،
▪️آن شب که مرا دشمن اظهار کنیزی کرد
▪️بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی
دخترم...
▪️آن شب که تو را دشمن اظهار کنیزی کرد
▪️در تشت طلا بودم کی از تو جدا بودم
حسین...
مرحوم محدث قمی مینویسد
این نازدانه دستشو انداخت دور گردن خواهر بزرگش سکینه، رو پنجه های پا بلند شدن ببینند پای تخت یزید چه خبره
چرا چوب یزید بالا میره عمه لطمه میزنه...
آه حسین...
▪️نامی که در شمار شهیدان کربلا
▪️بعد از حسین آمده نام رقیه است
▪️چون او کسی به عهد محبت وفا نکرد
▪️این سکه تا به حشر بنام رقیه است
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
Sokhanrani 03-3.mp3
8.84M
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
▪️تو این تاریکی، با ضعف چشام، خوب نمیتونم ببینم
▪️پاهاتم که جا، گذاشتی بابا، حالا من کجا بشینم
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
السلام علیک یا ابا عبدالله
امروز چشمی نباشه که بر این نازدانه گریه نکرده باشه
نوشتند ابی عبدالله
تا تو بغل این بچه سر مبارکش قرار گرفت بلافاصله پلکهاش رو بست
من نمیدونم تو سر و روی این دختر چی دید حسین
(▪️تو این تاریکی، با ضعف چشام، خوب نمیتونم ببینم
▪️پاهاتم که جا، گذاشتی بابا، حالا من کجا بشینم)۲
اینو تو لفافه گفتم و رفتم
▪️چرا چاله کردند روی گونتو
چجوری چاله کردند
اون لحظه ای ک سم مرکبها....
▪️چرا چاله کردند روی گونتو
▪️چجوری سوزوندن زیر چونتو
▪️یا کنج تنوری یا روی درخت
▪️عوض کردی هر شب چرا خونتو
▪️مثل موهات منم موهام سوخته(۲)
▪️سرتا به پام سوخته، چه روزگاری
▪️اون شبی که تو بیابونا موندم
▪️همش دعا خوندم خبر که داری
چی کار کردند باباـ
بابا جواب دختر تو بده،
ابی عبدالله چشماشو بست
این نازدانه ام تعبیرش اینه،
یالَیتَنی کُنتُ عَمیاً
ای کاش بابا کور بودم سر رو روتو اینجوری نمیدیدم،
کجاها رفتی من خبر ندارم
▪️کجا رفتی که تو این چندروزی که، خاک و خونه روی چشات
▪️بمیرم برات که مونده هنوز، خرده های چوب روی لبات
چجوری ضربه میزد؟
میگ ضَرَبَ بِقَضِیبِهِ
قضیب یعنی چوبی که سلاطین بعنوان عصا استفاده میکردند
ببین چقدر محکم بوده،
حالا ببین با لب و دندان حسین چه کرده
▪️همینکه رسیدی، دوباره بابا، هوای خرابه بهاره بابا
▪️مثه اون قدیما برامون بخند،کسی اینجا که چوب نداره بابا
▪️سمت گلوت دستام که کم کم رفت
▪️دردامو یادم رفت
▪️چه بد بریدند
اولین جمله ای ک فرمود
مَنِ الَّذی خَضَبَک َبِدِمائِک
مَنِ الَّذی قَطَعَ وَریدَک
▪️سمت گلوت دستام که کم کم رفت ، دردامو یادم رفت ، چه بد بریدند
▪️مثل موهام گلوت پریشونه ،هنوز پز خونه، چه بد بریدند...
حسین
ای تشنه لب حسیـــــــن
حسیـــــــن...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
روضه.mp3
5.39M
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
السلام علیکِ یا عزیزة الحسین
▪️از قتلگاه بدم میاد
▪️چکمه سیاه بدم میاد
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
السلام علیکِ یا عزیزة الحسین
▪️از قتلگاه بدم میاد
▪️چکمه سیاه بدم میاد
▪️از اونیکه آتیش زده
▪️به خیمه گاه بدم میاد
▪️از هر چی جنگ بدم میاد
▪️از چوب و سنگ بدم میاد
▪️خدا میدونه چقدر از
▪️کوچه ی تنگ بدم میاد
▪️آخه کی از فحش و کتک خوشش میاد
▪️از موی سوخته و لب ترک ترک خوشش میاد
بابا
▪️حالا تو از موی سرم خوشت میاد
▪️از اینکه دست دراز کنند به معجرم خوشت میاد؟!
حسیـــــن....
یه بند دیگه اش رو بخونم همه مدافعین حرم فیض ببرند
▪️من از طناب بدم میاد
▪️از اضطراب بدم میاد
▪️از خنده های حرمله
▪️جلو رباب بدم میاد
▪️از شهر شام بدم میاد
▪️از ازدحام بدم میاد
▪️به عصمت سکینه جان
▪️بزم حرام بدم میاد
بابا هیچوقت مجلس یزید یادم نمیره
▪️حالا تو از زیر چشام خوشت میاد
▪️حالا که دندون ندارم ،از خنده هام خوشت میاد؟
حسیـــــن...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
روضه شب سوم ۹۵ انصار العباس.mp3
8.45M
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
▪️آخ بابا سلام برگشتی؟
▪️سفرت خوش گذشت بابا جان
▪️مثل. یک حاله نور میماند
▪️سرتو روی تشت، بابا جان
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
▪️آخ بابا سلام...
اول هر مکالمه ای سلام رد و بدل میشه ، اما ببین مکالمه ی این نازدانه با بابا چجوری شروع میشه
▪️آخ بابا سلام برگشتی؟
این حواله ی حرم امام رضاست
▪️آخ بابا سلام برگشتی؟
▪️سفرت خوش گذشت بابا جان
▪️مثل. یک حاله نور میماند
▪️سرتو روی تشت، بابا جان
▪️عمه میگفت زود میایی
▪️سرزده سرزدی چرا حالا
▪️تو نبودی خلاصه میگویم
▪️یک نفر گوشواره هایم را....
حسین....
▪️یک نفر زد بصورتم سیلی
▪️چشم خود را بدوز معلوم است
▪️چند روزی گذشته است اما
▪️اثر دست او معلوم است
▪️کمرم درد میکند اما
▪️نگرانم نباش چیزی نیست
الله اکبر اینهمه سال روضه گوش دادی
این حرف روضه خونهاست که شروع کرداز خودش گفتن،
اما توی این عبارت حرفی از خودش نزده
همش مقتل بابا رو داره گزارش میکنه
یا میگه
مَنِ الَّذِی قَطَعَ وَرِیدَک
یا میگه
مَنِ الَّذی خَضَبَک َبِدِمائِک
اما من زبانحال بگم
▪️کمرم درد میکند اما
▪️نگرانم نباش چیزی نیست
▪️باید عادت کنم چون که این دردی
▪️اندرین خانواده موروثیست
▪️دستی از پشت خیمه ها آمد
▪️ناگهان راه چاره ام گم شد
▪️در هیاهوی غارت خیمه
▪️ناگهان گوشواره ام گم شد...
حسیـــــــــن...
گفت بابا
▪️از دستها مپرس که با گوشها چه کرد
▪️از گوشها بپرس که بی گوشواره ماند
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
برنامه سخنرانی استاد میرزا محمدی
دهه اول محرم
ظهر :
مصلی قدس
شب :
پردیسان ، بلوار ۲۲ بهمن ، مجموعه خانه مهندس
روضه_حجت_الاسلام_میرزامحمدی_شب_سوم.mp3
4.24M
#محرم
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
شب سوم است ، شبی که از قدیم ، شب توسل به نازدانه ای ابیعبدالله بوده
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#محرم
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
شب سوم است ، شبی که از قدیم ، شب توسل به نازدانه ای ابیعبدالله بوده
اون باب الحوائجی که با دستان کوچکش گره های بزرگی رو میتونه باز بکنه
اون خانومی که شهادت او به تعبیر آیت الله خوشبخت رضوان الله تعالی علیه
مایه ای انقراض بنی امیه شد ، شهادت ی نازدانه
که خب همه تاریخ نوشتند :
غافله وقتی وارد شام شد
فَسُرَّ اَوّلا
یعنی همه می رقصیدند و شادی میکردند
اما بعد از شهادت این نازدانه ورق برگشت
به طوری که ،مورخین اهل سنت مینویسند:
سربازان لشگر یزید ، در پادگان ها و اردوگاه ها به یزید فحش میدادند
و کاری کرد که پایه های دولت بنی امیه
روی به تزلزل و انقراض رفت ،شهادت این نازدانه
تمام شهر شام را بهم ریخت
که وقتی اهل بیت خواستند از شام بلا برند
،خود یزید ،با کمال عجز و ذلت
خطابِ به زینب کبری گفت :
هر خواسته ای داشته باشید ،ما برآورده می کنیم
مرحوم سید در لهوف، گفت و گویی بین یزید و زین العابدین مطرح میکند ، که خطاب
به امام سجاد علیهالسلام هم
یزید گفت : هر حاجتی داشته باشید من برآورده می کنم .
مرحوم ابی مخنف این گفت و گو را با زینب کبری هم نقل می کنه
دختر امیرالمومنین در برابر این یزید ،که برا خودش یک پادشاهِ امپراتوری بود فرمود :
يَابْنَ الطُّلَقاءِ! أطلبُ مِنکَ ثلاثةَ أشیاء:
ما از تو چیزی نمی خوایم مگر آن سه چیزی که از ما به غارت بردی
یک - عمّامةَ جدِّی
داداشم وقتی به میدان میرفت عمامه پیغمبر به سرش بود
دو - قَمیصُ أخی
یه پیراهنی من بهش دادم
که این پیراهن از مادرم به من رسیده بود
این پیراهن رو زیر همه لباس ها به تن کرد
خودش هم با خنجر قطعاتیش رو پاره پاره کرد که بلکه بدنش رو برهنه نکنند .
اما این نانجیب ها این پیراهن رو به غارت بردند
سومی رو دیگه بازش نمیکنم ، فقط بازگو میکنم
فرمود: سومین چیزی که از ما به غارت رفته:
مَقنعةُ أمِّی
ان شاءالله که این مقنعه و معجر از سر زنی ربوده نشده باشه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ
نیمه دل شب نازدانه بیدار شد ،
دیدند داره بی قراری میکنه ،
عمه الان خواب بابام رو دیدم ،
دخترم اگر خواب بابا رو دیدی چرا بیقراری میکنی
عمه خواب بابام رو این گونه دیدم
سر بریده اش میان تشت طلا بود
قرآن میخواند و استغاثه می کرد
اما دیدم یزید با چوب خیزران برلب و دندان بابام میزنه
عمه ها هر چه کردند نتونستند آرومش کنند
صدای ناله و گریه اش بلند شد
صندوق دار سر ابی عبدالله ، طاهر بن عبدالله دمشقی است
میگه من در مجلس یزید بودم
سر یزید روی زانو من بود ، خوابش برد
سر حسین هم توی طشت طلا بود
یه وقت دیدم سر بریده حرکتی کرد رو به سمت خرابه قرار گرفت
صدا زد:
«أُخْتی سَكِّتی اِبْنَتی»
خواهرم دخترم رو ساکت کن
از این صدا ، یزید به وحشت افتاد
سراسیمه بیدار شد
گفت طاهر ، صدا صدای کی بود ؟
گفتم امیر هر خبری هست از خرابه است
چون چشمان سر بریده سمت خرابه رو نگاه میکنه
نانجیب بی معطلی گفت :
اِرفَعُوا إِلَیهَا رَأسَ أَبِیهَا
بلافاصله سر بریده بابایش رو براش ببرید
یا صاحب الزمان ،
نقلِ مقتلِ ،
آقاجان من رو ببخش
با چه بی احترامیِ سر جدت رو آوردند
وَاَطرَحُوا الیها
سر ابیعبدالله را میان خرابه انداختند
این نازدانه سر بریده رو گرفت
ی سوال کرده همه عالم رو به آتش کشیده
نگفت عمه این سر کیه ؟
گفت :
ما هذا الرّأس ؟
یعنی سوال از چیستی سر است
نه مَن هذا الراس ؟
نه اینکه این سر کیست ؟
عمه به من بگو این سر چیه ؟
فهمیدی چی گفتم ؟
ما هذا الرأس ؟!!
یعنی شباهتی به سر انسان نداره!!
بعد از اینکه متوجه شد این سر بریده باباش حسین ِ ، چه کرد؟
دیدن دستاش رو آورد بالا
آنقدر با سیلی به لب و دندان خودش زد
حسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
روضه_روز_سوم_۹۴_کف_العباس_علیه_السلام.mp3
13.52M
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
تا قافله اطراق کرد یه نازدانه که تو این نقل نوشتن فاطمه بنت الحسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
تا قافله اطراق کرد یه نازدانه که تو این نقل نوشتن فاطمه بنت الحسین که بعضیا هم گفتن این همون رقیه بود از سایه بوته خاری استفاده کرد، رفت زیر سایهی این خار اونقدر خسته بود تشنه بود گرسنه بود خواب برد
اگه اینجوری بخوای بیقراری کنی، من خودم بیقرار روضهی این نازدانهام
اجازه بدین امروز همه گریه کنن
عقبیا بیرونی و شهدا گریه کنن
خواب برد، قافله حرکت کرد، این دختر جا موند
گوش بده
قافله که حرکت کرد،
عقیلهی بنی هاشم خبردار شد این نازدانه جا مونده صدا زد،
یا قَوم بِالله،
شما و به خدا قدری صبر کنید
إفتَقَدَت إبنتُ اَخِ الحسین
جگر گوشهی حسینم جا مونده
حواست اینجاست یا نه؟
چنان نالهای زد، راوی میگه من شنیدم دستور دادن قافله توقف کنه
گفتن الان از نالهی زینب آسمان و زمین به هم میریزه
دونفر مامور شدند، این بچه رو برگردونند
یکی من بودم یکی زجر بن قیس...
آروم باش
من با زجر یا زهر بن قیس برگشتم عقب قافله
از دور داشتم میدیدم حالت این دختر رو
دیدم دست روی سر گذاشته هی تو بیابونا به سمت راست و چپ نگاه میکنه
هان
بچهی گم شده دیدی یا نه؟
بشنو
میدونی کیا رو صدا میزد
اولین کسی که صدا میزد عمو جانش بود
هی میگفت یا عماه، یا عمتاه، یا اماه
از دور داشتم میدیدم هی به سمت چپ و راست فرار میکرد، هی می نشست رو زمین پاهاش رو نگاه میکرد
چقدر خار تو این پا رفته بود نمیدونم
تا زجربن قیس بهش رسید چنان با تازیانه
آی حسین...
اینم مال شهیدمون
انشالله تو حرم اين نازدانه بریم عرض ادب
اولین سوالی که من دارم اینه
بگم خانوم پاهات خوب شده یا نه؟
این دختر حسینِ
از کربلا تا اینجا دائم کتک خورده، طعنه و ناسزا شنیده
یه جملهای گفت
من واسطه شدم گفتم زجر ملاحظه من، یتیمه
اجازه ندادم دیگه بیش از این اذیتش کنه، این دختر به من اعتماد کرد، فرمود من دختر پیغمبرم
بهش بگو اگه میخوای منم بکشی بکش اما فقط بزار یه بار دیگه عمهام رو ببینم...
آی حسین...
▪️بابا آتیش زدن به خیمههامون
▪️تار میبینه دیگه نگامون
▪️نمونده گوشواره برامون
▪️کجایی بابا
▪️سر تو روی نیزه دیدم
▪️دنبال نیزه میدویدم
▪️اما به تو من نرسیدم
▪️کجایی بابا؟
بابا،
▪️داری با خود هزار نشونه
▪️لبت به رنگ ارغوونه
▪️نگو که کار خیزرونه
▪️کجایی بابا؟
بابا،
▪️امان از این زخمای کاری
▪️خون از لب تو شده جاری
▪️کی سنگ زده بر لب قاری
▪️بابای خوبم
▪️سرت رو نیزه رو به روم بود
▪️اما یه بغضی توی گلوم بود
▪️گلوتو نیزهها بوسیدن
▪️اما یه بوسه آرزوم بود
ناله بزن
اگه میخوای دلت آروم بگیره، هر چی تو این مسیر کتکشون میزدند، طعنه و ناسزا بهشون میگفتند
این نازدانهها فقط سر بریده رو میدیدند، فقط میگفتن حسین...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
روضه_روز_سوم_۹۳_کف_العباس_علیه_السلام.mp3
11.8M
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
روز سومه
یه کسی آمد پیش پیغمبر،
شکایت کرد از قساوت قلبش
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
روز سومه
یه کسی آمد پیش پیغمبر،
شکایت کرد از قساوت قلبش،
ماهام اگه قساوت قلب داریم
شکایت کنیم
امام به منزله ی اب هست، پدره،
بریم به آقا شکایت کنیم در خواست کنیم
یا رسول الله قلبم قسی شده چه کنم؟
حضرت فرمودند دو کار کن
اَطعِمِ المِسکِین
وَ امسَح رأسَ الیَتِیم
برو یه بچه یتیم پیدا کن
یه دست نوازش رو سرش بکش
قساوت قلبت حل میشه
همین پیغمبر فرمود:
انَّ الیَتیمَ اِذا بَکیٰ
بچه یتیم وقتی گریه کنه
اِهتَزَّ لَهُ العَرش
عرش خدا به لرزه در میاد
و می فرماید
کی این بچه یتیم رو به گریه انداخته
وَ عِزَّتی وَ جَلالِی لا یَسکُتُه اَحَدٌ الّا اَوجَبتُ لَه الجَنَّة
هر کی این بچه یتیم رو ساکت کنه بهشت رو بهش واجب میکنم
امروز بلدی بچه یتیم ساکت کنی یا نه؟
عرش خدا به لرزه افتاد
وقتی این نازدانه ضجه میزد
حسین جان
تو ابوالاَیتامی
امام ابوالاَیتامه
ناله ها و گریه ها و ضجه ها و بی قراریهای ما سیدالشهدا تو مهد و گهواره ی معرفت و محبت و مودتش جوری به آرامش تبدیل کرده که وقتی تو جلسه ی ابی عبدالله میاید دلت نمیخاد زود تموم بشه جلسه، نه تعلق زن و بچه
نه تعلقات دنیا
هیچکدوم عقربه ی دلتو از کربلا و حسین جدا نمیکنه
دیروز وقتی رسید به کربلا 61 خیمه به پا کرد
هر بچه ای رو که با زنی مرتبط بود
مادری داشت کربلا،
این بچه رو تو یه خیمه راهی کرد ،
نوبت که رسید به این دختر،
این دختر مادر نداره ،
حسین اينو نگه داشت برا خودش، سفارششم به زینب کرد
بعضیا نوشتند از همین روز دوم تا روز عاشورا این بچه سجاده ی حسین رو هرروز پهن میکرد،
خیلی عاشق سیدالشهدا ست
هلال بن نافع میگه من بین دو صف لشکر ایستاده بودم یه صحنه ای دیدم خیلی دلم آتش گرفت
فَرَأیتُ جارِیةً صَغیرةً باکیةً
یه نازدانه ای رو دیدم در حالیکه گریه میکرد لباس عربی سیدالشهدا رو گرفته بود
هی میگفت بابا،
اَنا العَطشان
آنقدر به حسین این تشنگي نازدانه فشار آورد
که هلال میگه دیدم
فَبَکی الحُسین
حسینم داره گریه میکنه
هی میگه
الله یَسقِیک
دخترم آرام باش خدا سیرابت میکنه
السلام علیک یا اباعبدالله
حسین
یا صاحب الزمان
امروز نیت ما برا روضه ی این عمه ی سه ساله ات اینه
ان شاءالله حرمش باز بشه
قربون حرم خلوتش برم
ان شاءالله شیعه با نابودی وهابیت بازم بره زیارت این دو عمه جان امام زمان
شما دیگه مقدمه نمیخواید
من فقط برا خودش میگم
ان شاءالله یه زیارت روزی هممون کنه
گفت
بابا
▪️سخن آغاز کنم از دهنم یا گوشم
همه ی روضه تو همین یه بیته
▪️سخن آغاز کنم از دهنم یا گوشم
▪️که در اینجا دهنم زخم شد آنجا گوشم
حسین....
▪️چهار انگشت که مردانه و نامحرم بود
▪️پلی از درد زده از دهنم تا گوشم
حسین....
کجا ببرمت؟
اینهمه این نازدانه غصه داره
نیمه شب بلند شد
بزار ساده روضه بخونم
همه قدیمیا، شهدا، امام، همه فیض ببرند..
نیمه شب که بهانهای بابا رو گرفت
گفت عمه الان بابام زیارت کردم
گفت چجوری
سربریده اش توی تشت طلا بود،
هی داشت قران میخوند استغاثه میکرد
الله اکبر...
صندوق دار سر ابی عبدالله طاهر بن عبدالله دمشقیه،
میگه تو کاخ یزید سر ابیعبدلله تو تشت کنار من بود
یزید هم سرش رو زانوی من خوابش برده بود،
یه مرتبه دیدم این سر بریده توی تشت تکون خورد،
چشماش داره می چرخه
انگار دنبال یه گمشده داره میگرده، چشماشو چرخوند،
این سر گردوند
دیدم تا روبروی محازی خرابه قرار گرفت فقط یه جمله گفت،
صدا زد خواهرم دخترم رو ساکت کن
الله اکبر...
از این سروصدا یزید از خواب بیدار شد، گفت طاهر چه خبره؟
گفتم امیر هر خبری هست از خرابه هست
چون سر داره به سمت خرابه حرف میزنه
نانجیب دستور داد
إرفَعوا إلَیها رَأسَ ابیها...
سر باباش رو براش ببرید...
شنیدیها،
بشنو
شنیدی تو طبق آوردند،
این فقط یه نقل هست
من این نقل رو قبول ندارم چون کلام یزید ادامه داره،
گفت سر رو ببرید اما چجوری به دختر بدید؟
وَ ادفَعوا اِلَیها
این سر رو نه با احترام ،
بلکه این سر رو تو خرابه پرت کردند ...
این سری که بارها از رو نیزه افتاده بود...،
یا صاحب الزمان
اینجوری سر بریده جدت رو آوردند...
حسین..
بگو بگو تا دلت آرام بشه...
حسین...
حسین...
حسین...
▪️بابا بیتو دلم آروم نداره
▪️بابا خیلی رقیه بیقراره
▪️بابای خوبم
اینم مال بچههایی که سالهاست ازشون یاد نمیشه،
بچههایی که هنوز خبری از باباهاشون نیومده
اینم برا اونا بگم
اونا ما رو دعا کنند
شهدای گمنامی که آوردند
زینت مملکت ما هستند و بودند و خواهند بود
چقدر این بچهها چشم به راه بابا موندند هنوز خبری از با باهاشون نیومده
گفت بابا
▪️بیتو دلم آروم نداره
بی بی جان مدد بده...
▪️خیلی رقیه بیقراره
▪️دیگه نمونده راه چاره
▪️کجایی بابا؟
بابا
▪️آتیش گرفته خیمههامون
▪️تار میبینه دیگه نگامون
▪️نمونده گوشواره برامون
▪️کجایی بابا؟
تموم کردم دیگه،
فقط برا اونا خوندم اینو..
▪️تا سرتو رو نیزه دیدم
▪️دیگه ز دنیا دل بریدم
▪️دنبال نیزه میدویدم
▪️اما به تو من نرسیدم
▪️بابای خوبم
دست گداییتو بیار بالا
انشالله احدی امروز دست خالی برنمیگرده
خدا به کبودی بدن این نازدانه
به پاهای تاول زدهی این نازدانه
به چشم انتظاری این نازدانه
با نابودی وهابیت ، حرم این نازدانه رو به روی شیعه مفتوح بفرما
آروم شدی؟
خدا به چشم انتظاری و بیقراری این نازدانه،
شیعه رو از چشم انتظاری نسبت به آقا و مولاش حجت بن الحسن بیرون بیار
حالا دستت رو دیگه بالا بگیر
چون نازدانه داره ازت دستگیری میکنه
حسین وای...
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
برنامه سخنرانی استاد میرزا محمدی
دهه اول محرم
ظهر :
مصلی قدس
بعد از نماز ظهر و عصر
شب :
پردیسان ، بلوار ۲۲ بهمن ، مجموعه خانه مهندس
ساعت ۲۱
حسین(ع) تو را میخواند...
فرصتی برای طنین انداز شدن نغمههای عشق به حسین(ع) در روضه های خانگی
جهت درخواست سخنران برای روضه های خانگی عدد 315 را به شماره 100007212 ارسال کنید.
موسسه ثاقب
Sokhanrani 04 -1.mp3
7.86M
#شب_چهارم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
▪️باید زند فریاد هر سائل کلامی
▪️برپا شود هر گوشه از عالم قیامی
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_چهارم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
▪️باید زند فریاد هر سائل کلامی
▪️برپا شود هر گوشه از عالم قیامی
▪️گشته جریحه دار قلب اهل ایمان
▪️بر ساحت قرآن شده بی احترامی
▪️ تاریخ ثابت کرده گر کوتاه آییم
▪️هرگز ندارد بی حیایی ها تمامی
▪️ یک روز قرآن روی نیزه رفت بالا
▪️یک روز شد نیزه نشین رأس امامی
▪️آغاز این بی حرمتی ها قتلگاه
▪️ پایان آن هم میشود دشنام شامی
▪️آیا مهیای ظهور یار هستیم
▪️مانند تیغ ذوالفقار در نیامی
▪️گمراه خواهد شد کسی که رو بتابد
▪️از انقلاب و رهبرش از روی خامی
▪️ آن روز که خونخواه مظلومان بیاید
▪️میگیرد از اهل ستم چه انتقامی
▪️ دست ادب بر سینه بگذاریم و گوییم
▪️ بر محضر آقای مظلومان سلامی
▪️ ای انتقام غربت شیعه کجایی
▪️ ای کاش جای مادرت زهرا بیایی
اللهم انّا نَشکُو الَیک َ فَقدَ نَبیّنا
وَ غَیبتَ وَلیّنا وَ کـَثرتَ عدوّنا وَ قِلَّةَ عَدَدِنا
حالا به قصد شکایت به امام زمان آقای عزادار تو صدا بزن
یابن الحسن....
اَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَجْسادِ الْعارِياتِ،
اَلسَّلامُ عَلَى الدِّماءِ السَّائِلاتِ
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَعْضاءِ الْمُقَطَّعاتِ
حسین....
▪️ ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم
▪️ گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم
▪️دنیا اگر از یزید لبریز شود
▪️ ما پشت به سالار شهیدان نکنیم
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
Sokhanrani 04 -3.mp3
11.39M
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_حر
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
السلام علیک یا اباعبدالله
▪️آنکه مارا بر صراط حق هدایت میکند
▪️چهارده قرن است بر دل ها حکومت می کند
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_حر
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
السلام علیک یا اباعبدالله
▪️آنکه مارا بر صراط حق هدایت میکند
▪️چهارده قرن است بر دل ها حکومت می کند
▪️کیست او ؛ فرزند زهرا ؛ شاه عاشورائیان
▪️یک نگاه او به یک عالم کفایت می کند
▪️تا حسین داریم بی تردید اهل عزتیم
▪️شیعه با عشق حسین اخذ شرافت می کند
▪️خون و شیر شیعه با عشق حسین آمیخته ست
▪️شیعه با نام حسین احساس لذت می کند
فَما اَحلیٰ اَسماؤَکم
قربونت برم آقاجان
اسمت هم حتی شیرینتر از عسله
نشون بده به همه،محبت ابی عبدالله رو،
یه دونه حسین باهمه وجودت بگو به همه نشون بده لذت ما با چیه
▪️شیعه با نام حسین احساس لذت می کند
حسین جان ....
▪️فاطمه در روز محشر هیئتی ها از شما
▪️مطمئن باشید اظهار رضایت می کند
مادرش اگه راضی بشه تمامه
انَّ الله لَیَغضِبُ لِغَضَبِ فاطمة وَ یَرضیٰ لِرضاها
یه ادب کرد به نام حضرت زهرا
وقتی ابی عبدالله گفت
حالا که راه رو به ما بستی
ثَکـَلَتک َ اُمُّک
گفت حسین چه کنم
مادرتون فاطمه ست
الله اکبر
یه ادب بنام مادر حضرت زهرا،
ببین چه دستگیری میکنه
اونم با این جسارتی که کرده بود
گفت آقا من بودم راه رو به شما بستم
من بودم به تو سخت گرفتم
من بودم دل زن و بچتو لرزوندم
هَل لِی مِن تَوبَة
ابی عبدالله نگفت آری تو بودی چنین کردی
فرمود
نَعَم یَتوبُ اللهُ عَلیک
حسین ارادةُ الله،
داره از اراده ی الهی خبر میده
یعنی حر، آغوش رحمت خدا به روتو بازه.
خدا رحمت کنه قدیمیا رو
من ندیدم اينو توی تاریخ
اما اونا رو به این بهانه یادکنم
وقتی حسین توبشو قبول کرد اجازه گرفت بره سمت خیمهی زنها،
من باید از خواهرتم حلالیت بطلبم
هنوز نیومده بود سمت خیمه،
عباس ، علی اکبر، ابی عبدالله،
همراه حر،اومدند،
با وجود اینی که این میخاد خونشو بده
اما اینجا حریم داره تا وقتی که ما هستیم هیچکی نباید به خیمه ی خواهرم......
کجا رفتی؟
رفتی شام غریبان
اما من میخام ی جای دیگه ببرمت
کیه این خواهر،
▪️سایه ی خواهر من را زن همسایه ندید...
غروب عاشورا وقتی حمله کردند به خیمه ها، همه رو آتیش زدند ،همه به امر زین العابدین ،فرار کردند، فقط یه خانم توی آتیش ماند
حمید بن مسلم میگه دیدم این خانم رشیده که همون زینب باشه،
خیمه آتش گرفته لباسش آتش گرفته،
اما نه فرار میکنه، نه اجازه میده کسی وارد بشه ،
شما چرا فرار نمیکنی
فرمود یادگار برادرم اینجاست
محدث قمی نوشته اينو
شمر با اون قساوتش گفت تا زینب هست کسی حق نداره وارد خیمه ش بشه،
بعد خود محدث قمی همینجا یه گریز میزنه،
فرمود من نمیدونم اون روز بین درو دیوار، چه قساوتی داشت اون نانجیب،
تا گفتند فاطمه پشت دره،
گفت خونه رو با فاطمه میسوزانم،
الله اکبر
بی بی جان شما باید امضا کنید ما بر حسینت گریه کنیم
یه اشاره
افتاد رو زمین، هنوز جان در بدن حُر بود
نوشتند ، دستور داد از میدون پیکرش بیارید
قربونت برم آقا جان،
حتی یه لحظه هم نزاشتی اینا رو زمین بمونند
آوردن پیکرش رو....
اولین کاری که کرد، ُحر، از مرکب با صورت خورده بود زمین،
ابی عبدالله ، خم شد سرش رو به بالین گرفت
اول گرد و خاکهای صورتش رو پاک کرد.
قربونت برم که حتی حاضر نشدی یه سربازت گرد و خاکی بشه ،
اما امام صادق فرمود خودت رو گرد و خاکی کشتند...
اول بدن رو برگردوند
چقدر این صورت رو خاک ماند..
وَ رَفَسَهُ بِرِجلِه
چنان با لگد به سینه ی حسین..
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
9.mp3
29.19M
#شب_چهارم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
▪️پر کن دوباره کِیل مرا ایها العزیز
▪️آخرکجا روم به کجا ایها العزیز
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_چهارم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین
وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین
حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد
وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین
لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین
رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء
وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
▪️پر کن دوباره کِیل مرا ایها العزیز
▪️آخرکجا روم به کجا ایها العزیز
▪️روی از من شکسته مگردان که سالهاست
▪️رو کردهام به سمت شما ایها العزیز
▪️جان را گرفتهام به سر دست و آمدم
▪️از کورِ راه های بلا ، ایها العزیز
▪️وادی به وادی آمدهام از دَرَت مران
▪️وا کن دری به سوی گدا ایها العزیز
▪️چیزی که از بزرگی تو کم نمیشود
▪️این کاسه را فَأوفِ لَنا ایها العزیز
هر کس اومده کاسهی گداییش رو پر بکنه، امام زمانش رو صدا بزنه..
یابن الحسن...
أَلسَّلامُ عَلَى ساکن کربلاء
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى
▪️آقا نوشتهاند که جَدَت کفن نداشت
▪️گیرم کفن نداشت، چرا پیرُهن نداشت
نه از ارباب مقاتل
▪️از پایکوب اسب سواران شنیدهام
▪️بردن روی نیزه، سری را که تن نداشت
حسین...
▪️پیچیده بود در خودش از آتش عطش
▪️داغی که داشت در جگر خود حسن نداشت
همه جا رو مثل گرد و غبار میدید
اَلْعَطَشُ بَینَ السَّماءِ کَالدُّخانِ
یه لحظه احساس کرد سینهی مبارکش سنگین شده
بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
MirzaMohammadi 1402 shab04 b.mp3
12.26M
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_حر
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
آمد محضر ابی عبدالله
بعضیا نوشتند چکمه های جنگیشو دور گردنش انداخت
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_حر
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
آمد محضر ابی عبدالله
بعضیا نوشتند چکمه های جنگیشو دور گردنش انداخت
بعضیا هم گفتند سپرش رو برعکس گرفت یعنی من برا امان اومدم در خونه ات،
اول اعتراف کرد ...
چقدر خوبه، ما تو این شبا به بهانه ی حر ،تو این تاریکی جلسه با آقامون حرف بزنیم
گفت :
اللّهمّ اِنّی اَرعَبُ قُلوبَ اولیائِک
من بودم دل اینها رو لرزوندم
من بودم راه رو بر حسین و بچه هاش بستم
من بودم اجازه ندادم اینها حرکت کنند.
آیا راه توبه ای هست یا نه؟
با خدا حرف زد ،نه با ابی عبدالله،
میگفت
اللّهمّ اِنّی اَرعَبُ قُلوبَ اولیائِک
اما جوابش رو حسین داد
یعنی حسین، لسانُ اللهِ النّاطِقه
وقتی گفت هَل لِی مِن تَوبَة
ابی عبدالله فرمود
نَعَم یَتوبُ اللهُ عَلیک
معلومه که توبه ات قبوله
به بعضی نقلها فرمود
اِرفَع رَأسَک
حالا که در خونه ی ما اومدی ،
سرتو بلند کن
گفت آقا اجازه بده بی معطلی برم میدان، ابی عبدالله هم بی معطلی اجازه داد
خطبه ای خونده که محتشم از همینجا گرفته و شعر کرده
اومد وسط میدان، گفت من نامه ننوشتم شما بهش نامه نوشتید و زیر قول و قرارتون زدید
اما نانجیبا
آبی که یَشرَبُه الکِلاب وَ الخَناضیر
▪️بودند دیو و دد همه سیراب ...
آبی که حیوانات وحشیم اجازه دارند بنوشند ،
شما این آب رو از این آقا منع کردید.
اینجا بود همه سنگ بارونش کردند تیربارونش کردند
پاهای مرکبش رو بریدند با صورت خورد زمین ،
تا زخمی شد به اشاره ی ابی عبدالله برش گرداندند
ابی عبدالله اومد بالا سرش،
اول گرد و خاکها رو از صورت حُر پاک کرد ، بعد فرمود
اَنتَ الحُر،
تو هم در دنیا حُری،
هم قیامت از آتش جهنم آزادی
میدونم دلاتون کجا رفت
آقایی که بالا سر اینها اومد با زیارت امام ، اینها جون دادند،
لحظه ی جون دادنش کی بالا سرش اومد، چشماش جایی رو نمیدید یه وقت دید سینه ی مبارک سنگین شد
چشمای مبارکش رو باز کرد دید
وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه
حسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
Shab4_Moharam95_Mirzamohamadi_d.mp3
2.97M
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حضرت_حر
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
هَل مِن ذَابّ ٍ یَذُبُّ عَن حَرَمِ رَسولِ الله
عجب استغاثه ای کرد
از این استغاثه معلومه،
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn