حجت الاسلام میرزامحمدی4_5832462289709567032.mp3
زمان:
حجم:
8.63M
#شب_نهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
▪️پر کن دوباره کیل مرا، ایّها العزیز!
▪️دست من و نگاه شما، ایّها العزیز!
====================
#شب_نهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین
وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین
حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد
وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین
لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین
رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء
وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
▪️پر کن دوباره کیل مرا، ایّها العزیز!
▪️دست من و نگاه شما، ایّها العزیز!
▪️وادی به وادی آمده ام از درت مران
▪️ واکن دری به سوی گدا ایهاالعزیز
▪️رو از من شکسته مگردان که سال هاست
▪️رو کرده ام به سمت شما، ایّها العزیز!
▪️چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود
▪️این کاسه را فَاَوفِ لنا، ایّها العزیز!
شب تا سوعاست هر کی اومده کشکول گداییش رو پر کنه
امام زمانشو صدا بزنه
یابن الحسن...
آن عالم بزرگوار از نجف اشرف مشرف شد به قم، هر هفته شبهای چهارشنبه میومد مسجد جمکران، بلکه مشکلش با توسل به امام زمان ، رفع بشه، هفته ها پشت سر هم، اعمال و آداب مسجد جمکران رو بجا میاورد
اما خبری نشد،
تا یه شب میان نماز حضرت به دلش الهام شد
خوبه که من تو مسجد جمکران متوسل به قمربنی هاشم بشم،
اما بلافاصله با خودش گفت
اینجا خونه ی امام زمانه،
صاحب خونه مهدی فاطمه ست،
من به غیر این آقا به کس دیگه متوسل بشم بی ادبیه،
همونجا براش مکاشفه ای رخ داد
حضرت رو زیارت کرد
فرمود کی گفته بی ادبیه؟
کی گفته اینجا توسل به عموم خلاف ادبه،
من خودم بهت یاد میدم
هر وقت خواستی به عمو جانم متوسل بشی
اینجوری صداش بزن
یٰا ابا الغَوث اَدرِکنی
شب تاسوعاست خیلی ها کوله بار حوائج یکسالشون رو امشب آوردند از بی دست کربلا بگیرن ،
خیلیا مریض آوردن،
خیلیا مریضاشون التماس دعا گفتن
آماده اید بریم کربلا، کجا بریم؟
همونجایی که اربابمون دست به کمر گرفت
فَقامَ الحُسین مُنحَنیا
صدا زد
الآن اِنکـَسَرَ ظَهرِی
▪️دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد
▪️چشم حرامی با حرم روبرو شد
▪️بیا برگرد خیمه ای کس وکارم
▪️منو تنها نگذار ای علمدارم
▪️آب به خیمه نرسید فدای سرت
▪️حسین قامتش خمید فدای سرت
مرحوم مقرم میگه ابی عبدالله داره برمیگرده،
حسینی که سواره رفته بود
دیگه نتونست سواره برگرده.
با یه دست افسار مرکبش رو گرفته با دست دیگه،
داره اشکاش رو پاک میکنه
اول کسی ک جلو ابی عبدالله رو گرفت نازدانش، سکینه بود،
حسینی ک تا اینجا جلو گریشو گرفته بود با سوال سکینه اشکش جاری شد
گفت، اَبَه اَینَ عَمّیَ العَبّاس
حسین.....
اَینَ عَمّیَ العَبّاس
فبکی الحسین
دومین کسی ک از اهل خیمه جلو ابی عبدالله رو گرفت خواهرش زینب بود،
صدا زد أینَ أَخِی العَباس؟
ابی عبدالله آمد عمود خیمه ی عباس رو کشید یوقت زینب صدا زد
وَا ضَیعَتاه
حسین....
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین
اکشف کربنا بحق اخیک الحسین
====================
حجتالاسلام میرزامحمدی4_5841210545386031339.mp3
زمان:
حجم:
16.21M
#شب_نهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
▪️بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم
▪️مگذار که از دوری تو خار بمیرم
====================
#شب_نهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
▪️بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم
▪️مگذار که از دوری تو خار بمیرم
▪️بگذار دمی پای نگاهت بنشینم
▪️مگذار که در حسرت دیدار بمیرم
▪️بیمایهترینم به خریداری یوسف
▪️بگذار که در گوشهی بازار بمیرم
روز تاسوعا آرزوت چیه؟
▪️مگذار اجل جای دگر دیدنم آید
▪️بگذار که در کوی تو دلدار بمیرم
آرزوی همتون اینه من از زبان شما بگم
▪️ای کاش نگارا وسط روضهی ارباب
▪️یا در دل سینهزنی یار بمیرم
▪️من هم به اباالفضل قسم هست امیدم
▪️در راه وصالت چو علمدار بمیرم
یابن الحسن...
این جمعیت و این صدا
روز صدا زدن صاحب عزاست
یابن الحسن...
مشرف شد به زیارت بیت الله الحرام اعمال مکه رو که بجا آورد
به رفیقاش گفت من جلوتر میرم تا مقدمات حضور شما رو تو عرفه و تو عرفات فراهم کنم،
هیشکی نمیدونه مرحوم محمدعلی فشندی کجا داره میره
جلوتر از همه اومد وسط صحرای عرفات چادر زد
هر چی اون مامور گفتن زود اومدی ،
امنیت نداره این بیابون،
گفت من اینجا قرار دارم،
مشغول تهجد و شب زندهداری، مناجات با امیرالحاج، حجة بن الحسن شد
نیمه شب دید چند نفر اومدند تو خیمش، محمدعلی فشندی تویی؟
آماده باش امام زمان داره میاد دیدنت، حضرت تشریف آوردن فرمودند ما گرسنمونه،
مقداری نان و ماست داشتم مقابل حضرت گذاشتم
چند لقمه آقا میل کرد،
بلند شدند که از خیمه برند،
بیچاره شدم، افتادم به دست و پای حضرت،
آقاجان کجا دارید میرید،
تازه پیداتون کردم،
فرمود الان خیلیا دارند منو صدا میزنند
باید به اونا هم سرکشی کنم.
آقاجان بازم زیارتتون میکنم یا نه؟
فرمودند آری روز عرفه بازم من مهدی رو میبینی
آقاجان اینهمه زائر تو اون صحرا،
چجوری پیداتون کنم؟
یه نشانی دقیقتری به من بدید
فرمود بیا تو اون خیمهی که روضهی عموم عباس رو میخونند
محمدعلی فشندی با گریه امام زمان رو میگه بدرقه کردم
نشونی یادم رفت تا روز عرفه رسید،
اعمال رو بجا آوردیم،
حاجیا هرکدوم تو چادراشون رفتند
اومدم تو چادر رفقا،
بازم نشانی یادم رفت
همینکه دعاخون و روضه خوان روضهی قمربنی هاشم را خواند
یه مرتبه یاد نشانی آقام افتادم
یه نگاه کردم دیدم یوسف فاطمه ،دم در خیمه رو زمین نشسته
ها، فهمیدی امروز کجا اومدی؟
آقاجان من که آبرو ندارم بگم تو روضهی ما بیا
روضه روضهی عموجانت،
قمربنی هاشمه
السلام علیک یا اباالفضل العباس
السلام علیک یا ابا القِربَه
ای پدر مشک ، که همه امیدت این بود که آب رو به خیمهها برسانی، اما نشد
▪️یارب مکن امید کسی را تو نا امید
دست راستش رو زدن
مشک رو داد به دست چپ
دست چپ رو زدن
مشک رو به دندان گرفت
اما امان از اون ساعتی که تیر به مشک آب خورد
فَقامَ العَباس مُتُحیّرا
دست نداشت که بجنگه، آب نداشت که به خیمهها برسانه
یه لحظه متحیر ماند
اینجا بود ظالمی چنان با عمود آهن...
ساکتی ها
این صداها امروز باید خرج قمربنیهاشم بشه
روضهی این آقا
روضهی شکستگی حسینه
بٰانَ الاِنکِسارُ فِی وَجهِ الحُسین
ابیعبدلله اومد بالینش
اما چه آمدنی
فَقامَ الحُسَین مُنْحَنیا
دست به کمر گرفت
صدا زد
أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي
حسین...
▪️جلو چشای من، پاتو نکش زمین
▪️تو رو خدا پاشو یل ام البنین
بدون تو چجوری برگردم
▪️خون دل از چشام میاد نمنم
▪️خمیده میشه کمرم کمکم
داداش
▪️جواب زینب خودت پاشو بده
▪️از دم خیمه به اینجا زل زده
▪️پاشو که آبروم داره میره
▪️اگه پاشی علی نمیمیره
▪️باور نمیکنم دستات جدا شده
▪️خونی شده چشات فرقت دوتا شده
▪️تو رو به حق حیدر کرار
▪️پاشو علم رو از زمین بردار
▪️تا بچهها نرن سر بازار
انشالله چشمی ساکت نباشه..
هان..
▪️بعد از تو میزنن به دستشون طناب
▪️زینب رو میبرن به مجلس شراب
حسین...
▪️پاشو نزار هر بیحیایی
▪️به اشک خواهرم بخنده
▪️پاشو نزار هر کی بیادُ
▪️دست رقیهمو ببنده
به قصد تعجیل فرج بگو حسین...
====================
حجتالاسلام میرزامحمدی4_5841210545386031341.mp3
زمان:
حجم:
15.42M
زیارت حضرت ابالفضل العباس
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
====================
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
زیارت حضرت ابالفضل العباس
از همین راه دور بریم زیارت اون آقایی که یکی از،آداب زیارتش اینه
هر زیارتی آدابی داره،اون شاعر عرب گفت زیارت قمر بنی هاشم یک ادب دارد و اون هم اینه
لاتذکُرَنَّ علیه السَّکینه...
ادب زیارت عباس،اینه توحرمش اسمی از،سکینه نبری
وقد اَوعَدَها به ماءِِ علیها...،چون این اقا به حضرت سکینه قول داده بود ابی عبدالله اجازه نمیداد میدان بره منتظر بهانه بود
چند مرتبه آمد ازجمله خطبه خواند
روکرد به عمرسعد،فرمود عمر سعدصدای العطش بچه های حسین رو میشنوی
اینها جگرهاشون کباب شده از،تشنگی
عمرسعد ملعون کنارشبث بن ربعی بود
نوشتن بعضی ها در لشگر عمر سعدبه خطبه ی ابالفضل العباس. وَجَلَسَ عَلَی الاَرض فبکاء
سلاحشون رو زمین گذاشتن ونشستن و به این بیانِ قمربنی هاشم گریه کردن
لشگر بهم ریخت عمر سعدبا شبث بن ربعی جلو امد گفتن عباس،برو ب حسین بگو اگر کل زمین رو آب برداره و مامامور آب باشیم ی قطره آب به تو بچه هات نمیدیم
برگشت خدمت امامش با یک ناراحتی وناامیدی گفت موعظه اشون کردم ولی فایده نداشت
لَقَدزاغَ سَدری ،سینه ام ب تنگ اومد ،اجازه برم از،این منافقین انتقامت رو بگیرم
ابی عبدالله اجازه نداد،منتطر یک بهانه بود یک مرتبه دید سکینه یک مشک خالی رو از،خیمه ها بیرون آورد
گفت بابا ب عمو بگو بره برامون آب بیاره
این بهانه ای شد برای میدان رفتن ابالفضل
اما ابی عبدالله با این بیان دست هاش رو بست انگار
فرمود حالا که میخوای بری برو اما فقط،برو آب بیار
لذا خیلی خجالت کشید تو بعضی نقل ها داره
ابی عبدالله رو قسم داد ب حق پیغمبر اکرم بدنمو به خیمه ها نبر
من از،سکینه خجالت میکشیم
حالا میخواییم بریم حرم ابالفضل ماکه هیچوقت تو اون حرمجرات نکردیم اسم سکینه رو ببریم
زیارت کین آقا قمر منیر بنی هاشم رو
اما اینجا اجازه میگیرم که اسم این دختر روتو روضه ببریم
اوناییکه با حاجت اومدن اونایی که اومدن حرف هاشون رو با ابالفضل بزنن امروز،روزشه
بسم الله الرحمن الرحیم
سَلامُ اللّٰهِ وَسَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ، وَأَنْبِيائِهِ الْمُرْسَلِينَ، وَعِبادِهِ الصَّالِحِينَ، وَجَمِيعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّيقِينَ، وَ الزَّاكِياتُ الطَّيِّباتُ فِيما تَغْتَدِي وَتَرُوحُ
سلام خداوسلام ملائکه و سلام انبیاء و مرسلین،سلام همه صدیقین وشهدا واولیاء ی خدا
عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَالتَّصْدِيقِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصِيحَةِ لِخَلَفِ النَّبِيِّ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ،وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّلِيلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِيِّ الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاكَ اللّٰهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ أَفْضَلَ الْجَزاءِ
ببینازچندنفر داره مزدنوکریش رو میگیره
بِمَا صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَأَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ؛
با همه ی ارادتت بگو
عَنَ اللّٰهُ مَنْ قَتَلَكَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ، وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِكَ،
حرمتت رو شکستن
وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ حالَ بَيْنَكَ وَبَيْنَ ماءِ الْفُراتِ،مسیرش رو عوض کرد گفت از راه نخلستان بیام زودتربه خیمه هامیرسم
أَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَأَنَّ اللّٰهَ مُنْجِزٌ لَكُمْ مَا وَعَدَكُمْ،
حالا میخوای بری زیارت همه باهم....
جِئْتُكَ (من اومدم...)
يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ( اقاجان بحق مادر چشم انتظارت ام البنین مارو از این چشم انتظاری کربلا بیرون بیار.....اربعینمون رو امضاکن)
چحوری اومدم...؟
وافِداً إِلَيْكُمْ (یعنی از ناحیه ی شما دعوت شدم ...)وَقَلْبِي مُسَلِّمٌ لَكُمْ وَتابِعٌ وَأَنَا لَكُمْ تابِعٌ، وَنُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّىٰ يَحْكُمَ اللّٰهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ،
✔️حالا میخوای بیعت کنی
فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَامَعَ عَدُوِّكُمْ، (عباس جان امروز اومدم بگم من شما هستم ن با دشمن شما)
اِنِّي بِكُمْ وَبِإِيابِكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ، وَبِمَنْ خالَفَكُمْ وَقَتَلَكُمْ مِنَ الْكافِرِينَ، قَتَلَ اللّٰهُ أُمَّةً قَتَلَتْكُمْ بِالْأَيْدِي وَالْأَلْسُنِ.(خدالعنت کنه اوناییکه هم بادست تورو کشتن ،اونایی که ضربه زدن ،هم با زخم زبون کشتن
چشد او دست بلندی که داشتی ها
توعلمدار حسین بودی...)
لَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً قَتَلَتْكُمْ بِالْأَيْدِي وَالْأَلْسُنِ.
حالا دست روسینه ات بزارو سلام بده
السَّلامُ عَلَيْكَ اَیُّها العَبدُالصَّالح اَلمُطیعُ لِلَّه و لِرَسوله وَلِاَمیرالمُومِنین والحَسَنِ والحُسَین صَلَی اللهُ عَلَیهِم وَسَلَّم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَرَحمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُه ومَغفِرَهُ ورِضوانُه و عَلَی رُوحِکَ وَ بَدَنِک(از بدنش چیزی نذاشتن بمونه
نوشتن ب اندازه ی یک درهم جای سالم تو بدن عباس،نبود فهمیدی چی گفتم )
وَعَلَی رُوحِکَ و بَدَنِک،اَشهَدُ واُشهِدُالله اَنَّکَ مَضَیتَ عَلَی ما مَضابِهِ البَدریون والمُجاهِدون فی سَبیلِ الله المناسِحونَ لَه فِی جَهادِ اَعدائِه
اَلمُبالغون فی نُصرَت اَولیاءِ ،اَلضَّابون اَن اَحِباءِ✔️برای بار دوم داری تو زیارتش میگی...
فَجزاءِکَ الله اَفضَلَ الجَزاء واَکثَرَ اجَزاء و اَوفَرََا جَزاء وَ اَوفاء جَزاء(یعنی بالاترین ،کاملترین،بیشترین اجرومزد رو خدا ب ابالفضل دارع میده،امام صادق ع داره طلب میکنه )
مِمَّن وَفاء بِ بِیعَتِ وَاستَجابَ لَهُ دَعوَتهَ وعَطاءَ مُناتَ اَمرِه اَشهَدُ اَنَّکَ قَدبَالَغتَ فِی النَّصیحَه
واَعطَیتَ غَایَتَه المَجهُود فَبَعثَکَ الله فِی الشُّهدَاء وَجَعَلَ رُوحَکَ مَعَ اَرواحِ السُّعَداء وَاعطاکَ مِن جِنانِحی اَفثَهَها مَنزِلا واَفضَلَهاغُرَفا
وَرَفَعَ ذِکرَکَ فِی عِلَّیین ( قرآن میگه وَما اَدراکَ ما عِلِّییون ،الان تو اسمونا دارن روضه اش رو میخونن ذکرخیرش مثل ابی عبدالله تو علیین هست)
وَعَشَرَکَ مَعَ النَّبیین وَالشُّهداء وَالصَّالِحین وَحَسُنا اُولِئکَ رَفیقا،اَشهَدُاَنَّکَ لَم تَهِن وَلَم تَنکُن ( ن سستی کردی ،ن تنبلی کردی برای دفاع از حریم امام زمانت)
وَاَنَّکَ مَزَیتَ عَلی بَصیرَهِِ مِن اَمرِک مُغتَدِیَ بِالصَّالِحین ومُتَّبَعََ لِلنَّبِیین وَجَمَعَ الله بَینَنا وَ بَینَک ( امام صادق داره اینجوری میگن خداقیامت بین من و تورا ی جا جمع کنه )
مقام رو ببین..
فَجَمَعَ الله بَینَنَا وَبَینَک وبَینَ رَسوله ی وَاَولیاء فِی مَنازِلِ المُخبِتین فَاِنَّهُ اَرحَمَ الرَّاحِمین
====================
حجت الاسلام والمسلمین میرزامحمدی12.mp3
زمان:
حجم:
16.13M
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة،
وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة،
مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ
حسین جان این شبا اومدم نجاتم بدی
====================
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة،
وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة،
مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ
حسین جان این شبا اومدم نجاتم بدی
وَ مَنْ لَمْ يَأتِكُمْ هَلَكَ
هر کی نیومد ضرر کرد
ما تا قیامت پای علمت میمونیم آقا!
قیامتم ما رو از چشمت نینداز
فرمود جلوتر از گریهکنام وارد بهشت نمیشم
به به
چه مدالی به ما میدند
ما قراره کنار سعید بن عبدلله حَنَفی
قراره در معیت حسین بریم
اونا تیرش رو خوردند
ما فقط گریهاش رو کردیم،
مگه نفرمود گریه کن ما کسیه که
وَصَلَ فَاطِمَةَ
هم از مادرم صله میگیره
هم متصل به مادرم میشه
وقتی مهلت گرفت
صدای طبل و دهل راه افتاد
اومد کنار خیمه داداش
دید اباعبدالله هم داره اشعاری رو زمزمه میکنه
اُف بر تو باد روزگار
یا دَهرُ اُفّ ٍ لَک َ مِن خَلیلِ...
شمیشرش رو داشت تمیز میکرد
یه لحظه متوجه نشد زینب آمده
گفت داداش اینا چیه داری زیر لب میخونی
هَذَا كَلَامُ مَنْ أَیْقَنَ بِالْقَتْلِ
این زبون قال کسیه که میدونه میکشنش،
فرمود آره خواهرم
این همونجاییه که منو از تو جدا میکنند
همین امشب گفت
لَيتَ المَوتَ أعدَمَنِي الحَياةَ!
کاش اصلا من به دنیا نمیاومدم
هنوز که چیزی ندیدی...
بعد اینجا سه تا کار کرده،
دل حسین رو به هم ریخت خواهر
اولین کاری که کرد
شروع کرد با سیلی به صورتش زدن
دومین کاری که کرد
گریبانش رو پاره کرد
سومی کاری که کرد
دیدند زینب با صورت به زمین خورد
الله اکبر
ابیعبدلله بلافاصله آب ریخت رو صورت خواهر،
به هوشش آورد،
آرومش کرد
این مال اول شب بود
آخرای شبم اومد دوباره تو خیمهی زینب، اما دید زینب تو خیمه داره راه میره
یه قنداقه بغل گرفته هی مینشینه و بلند میشه
هی میگه إصْبِر یَابنَ أخي
خواهرم چه میکنی
فرمود رباب خسته شده اونقد بچه رو تکون داده حریفش نشده، گفتم برم رباب رو کمک کنم،
خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله مدنی رو،
اینجا میگفت آدم باید جان بده ، جاداره
صدا زد داداش بیا ببین چجوری زبان خشکش رو دور لباش میچرخونه
یعنی میخواد بگه
من لالایی نمیخوام آب میخوام
هان...
یه چیزی بگم تا حالا نشنیدی
اولین باری که حسین زبون بچهاش رو تو کام خودش گذاشت مال امشبه
خواهرم بده این بچه رو
دید زبونش رو حسین گذاشت تو دهان علی اصغر
دیگه تا فردا ظهر کسی ندید این بچه زبونش رو بچرخونه،
کنایه از این که بابا خجالت کشیدم از تشنگی تو...
حسین...
====================
حجت الاسلام و المسلمین میرزامحمدیروضه_حجت_الاسلام_میرزامحمدی_شب_دهم.mp3
زمان:
حجم:
3.44M
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
بریم کربلا معطلت نکنم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وقتی از دشمن امشب مهلت گرفت فرمود عباس جان
====================