1_1681069989.mp3.mp3
13.16M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
🔸 لحظه ای از یادتان جدا باشم
🔸 کند همه ی عمر با شما باشم
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
🔸مباد لحظه ای از یادتان جدا باشم
🔸خدا کند همه ی عمر با شما باشم
🔸مرا رها مکن از آستانه ات آقا
🔸رضا مشو که ز درگاهتان جدا باشم
🔸اگر که فیض دعای تو شاملم گردد
🔸ز دام غفلت و بند گنه رها باشم
🔸دلم قرار ندارد، بیا و کاری کن
🔸که عاقبت سفری با تو کربلا باشم
یابن الحسن.....
به به
یابن الحسن.....
السلام علی ساکن کربلاء
السلام علی الرؤوس المفرقة عن الأبدان
السلام المدفونین بلا اکفان
السلام علی النسوة البارزات
السلام علی الثقر المقروح بالقضیب
سلام بر آن دندان های شکسته
حسین.....
🔸گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین
🔸خانه آباد شدم خانه ات آباد حسین
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
1_1683392781.mp3.mp3
15.1M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
دارم امید از کرمت یاری ام کنی
یک گوشه چشم،بر من و بر زاری ام کنی
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
🔸دارم امید از کرمت یاری ام کنی
🔸یک گوشه چشم،بر من و بر زاری ام کنی
🔸دور گناه، هر چه که گشتم دگر بس است
🔸مانند اشک آمده ام ،جاری ام کنی
🔸درمانده ام، ذلیلم و مسکین این دَرَم
🔸خود را کشانده ام به برت یاری ام کنی
🔸شاید خدای خواست و چشمت مرا گرفت
🔸بی قیمت آمده ام که خریداری ام کنی
(آخرین جمعه ماه محرم
با آقات اینجوری حرف بزن)
🔸بی تو یتیمم ای گل زهرا، چیه میشود
🔸در سایه سار خویش نگهداری ام کنی
امام عسکری فرمود
یتیم حقیقی اونیه که با امام زنمانش، ارتباطش منقطع شده...
هر کی خودش رو یتیم حضرت می دونه
آقا و کفیلش رو صدا بزنه
یابن الحسن.....
السَّلاَمُ عَلَى خٰامِسِ أصحَابِ الکِسَاء
السَّلاَمُ عَلَى سٰاکِنِ کَربَلٰاء
السَّلاَمُ عَلَى مَنْ هُتِكَتْ حُرْمَتُهُ
السَّلاَمُ عَلَى مَنْ أُرِيقَ بِالظُّلْمِ دَمُهُ
السَّلاَمُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِرَاحِ
حسین......
🔸شکر خدا که نان شب ما حسین شد
🔸ممنون لطف مادر این خانواده ایم
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
Sokhanrani 06 - 1.mp3
7.58M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
🔸دوباره فاصله افتاد بین ماها، آقا
🔸دوباره لطف تو و خواهش گدا، آقا
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
🔸دوباره فاصله افتاد بین ماها، آقا
🔸دوباره لطف تو و خواهش گدا، آقا
🔸ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه
🔸بگیر دست گدای همیشه را آقا
🔸حلال کن که به جز درد سر نبودم من
🔸عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا
🔸سلام من به قنوت نماز نیمه شبت
🔸مرا میان قنوتت دعا نما آقا
🔸بگو شبی تو میان قنوت نافله ات
🔸به جای ما نَفَسی ذکر ربنا آقا
🔸خودت برای ظهورت بیا دعایی کن
🔸اثر نداشت ز ما ناله ی بیا ، آقا
یابن الحسن.....
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ،
(سلام بر آنکه با خون زخم هایش شست و شو داده شد،)
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ،
(سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گردید،)
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ
(سلام بر آنکه از جامهاى نیزهها جرعه نوشید،)
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ،
(سلام بر آنکه شاهرگش بریده شد،)
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى،
(سلام بر آنکه اهل قریهها دفنش نمودند)
از امام زمان عذر میخوام
اما ترجمه ی فارسیش همین میشه
🔸زیر انداز خانه های دهات
🔸کفن شاه بی کفن شده بود
حسین ....
بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
Sokhanrani 06 - 3.mp3
13.29M
#روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدالله
🔸با رخصت از خدای تعالی، فقط حسین
🔸ما گم نمی شویم ، هَدَیْنٰا، فقط حسین
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدالله
🔸با رخصت از خدای تعالی، فقط حسین
🔸ما گم نمی شویم ، هَدَیْنٰا، فقط حسین
🔸سر خم نمی کنیم به هر قبله ی دروغ
🔸دل را نمی دهیم به هر جا، فقط حسین
🔸بگذار هر که خواست گدای کسی شود
🔸ما را چه کار با دگران ما را ، فقط حسین
🔸خیلی دعام کرده اگر نوکرش شدم
🔸دارد هوای سینه زنش را فقط حسین
🔸هر کس که خورده بر در بسته فقط حسن
🔸هر کس دلش گرفته ز دنیا فقط حسین
🔸سرمایه ی محبت زهرا ست دین من
🔸سرمایه ی محبت زهرا فقط حسین
🔸امسال جای ما وسط صحن خالی است
🔸یک کربلا بده به گداها فقط حسین
🔸از شهر شام تا برسد باز به پیش تو
🔸یک ذکر گفت زینب کبری فقط حسین
شب عاشورا
وقتی خطبه اش رو خواند
اصحاب دونه دونه با ابی عبدالله گفتگو کردند
گوشه ی خیمه
یتیم سیزده ساله ی امام حسن ، زانوش رو بغل گرفته بود ،
بعد پایان صحبت امام
پرسید عمو
منم کشته میشم فردا یا نه؟؟؟
ابی عبدالله فرمود:
کَیفَ المَوتُ عِنٰدَک
مرگ نزد تو چگونه است ؟
بی معطلی گفت:
أحلَیٰ مِنَ العَسَل
مرگ نزد امام اینجوریه
نگرانی نداره وقتی با امام باشی که بخواهی بمیری
این مردن ،دیگه پوسیدن نیست
این پوست انداختنه
عبور از این عالم ماده به آغوشه امامه
عرضه داشت عمو : أحلَیٰ مِنَ العَسَل
ابی عبدالله یه جواب داد
فرمود آری قاسمم
همینقدر برات بگم
نه تنها تو کشته میشی
بلکه شیرخواره ام هم می کشند
اینقدر این بچه جا خورد
گفت عمو
یعنی پای این لشکر به خیمه ها هم باز میشه
دیگه نبودند ببینند
واقعا پاشون به خیمه ها باز شد
قاسمم
بَعْدِ أَنْ تَبْلُوَ بِبَلٰاءِ العَظِیم
که اینجا ارباب مقاتل متحیرند
حسین چرا اینجوری گفت به این یتیم امام حسن
این بلاء عظیم چیه؟
حسین خودش ذبح عظیمه
این بلاء عظیم توی کربلا ، فقط ماله حضرت قاسمه
بعضی ها گفتند
این بلاء عظیم همونیه که این بدن زیر سم مرکب میره
عجیب هم هست
این سخن ابی عبدالله است
بَعْدِ أَنْ تَبْلُوَ بِبَلٰاءِ العَظِیم
زرهی براش پیدا نشد
عمامه ی امام حسن رو بست دور سرش
از دو طرف ، عمامه رو به گریبانش گره زد
حالا جلو این عمو ، برادرزاده داره میره
عجب رجزی خواند
🔸إنْ تُنْکِرُونِی فَأنَا ابْنُ الحَسَن
🔸سِبطُ النَّبِیِّ المُصطَفی وَالمُؤتَمَن
🔸هذا حُسَینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَن
هرکی منو نمیشناسه ، بشناسه
من پسر امام حسنم
خب امام حسن رو کجا میشناختند؟
به جَمَل
فتنه ی جمل را امام حسن خوابوند
وقتی فتنه ی جمل با حماسه ی امام حسن خاموش شد
همونجا صاحب فتنه ی جمل
گفت ، حسن بن علی ، یه روز کارت رو تلافی می کنم
یه مقدار امروز برا امام حسن گریه کنیم
حضرت زهرا گلایه کرده ها
که چرا برا حسنم گریه نمی کنید
چرا برا حسنم شعر نمی گید
روضه نمی خوانید
الحمد لله دلهاتون آماده است
کجا تلافی کردند
جلو چشم ابی عبدالله ، جلو چشم قمربنی هاشم ، هفتاد چوبه ی تیر بر این بدن زدند
زیارت جامعه أئمّة المؤمنین تعبیرش اینه
قَدْ شُکَّتْ أَکْفَانُهُ بِالسِّهَامِ
از اینجا معلوم میشه برادر رو چندتا کفن کرده بود
تمام کفن ها سوراخ سوراخ شد
غرق خون شد
حسین مجبور شد بدن رو برگردونه
همه ی أئمه این ویژگی رو داشتند
حتی حضرت زهرا ، ابی عبدالله میگه شبی که بابام ، مادرم رو غسل می داد، تا برسه به همه ی ائمه ، چندتا کفن داشتند
اما این ابی عبداللهی که امام حسن براش روضه خوانده
لٰایَومَ کَیَومِکَ یا اباعبدالله
اینم چندتا کفن داشت
کفنی داشت ز خون و کفنی داشت ز تیر و کفنی داشت ز خاک
مگه کفن، اونی نیست که بدن رو می پوشانه
آنقدر حسین بدنش پوشیده بود ، خواهرش ساعت ها طول کشید بدن رو پیدا کنه
من روضه ای رو بخوانم که امام زمان برا این یتیم سیزده ساله خوانده
دو کلمه است
السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ الْمَضْرُوبِ عَلَى هَامَتِهِ
شمشیر به فرقش زدند
دیگه نتونست رو مرکب دوام بیاره ، چنان با صورت بر زمین خورد
آماده ای یا نه
باباش به ما یاد داد
هر روضه ای می خونی گریز به روضه ابی عبدالله بزن
اگرچه با صورت بر زمین خورد
همه سواره ها ، قاسم رو محاصره کردند
اما نوشته اند ابی عبدالله چنان سراسیمه خودش رو رساند
که ضارب قاسم بن الحسن زیر سم مرکب ماند ،
حسین اینجا سراسیمه خودش رو رساند
نگذاره این بدن زیر سم مرکب بره
آخ بمیرم
اما وقتی نوبت خودش شد
ناحیه مقدسه میگه ، همینکه با صورت به زمین خورد ، همونجا زنده زنده زیر سم مرکب بردنش
حسین .....
یه گریز به روز سوم بزنم
هنوز میدونم عقده گریه رو داری توی دلت
سر رو که بغل گرفت
گفت بابا
این چاله ها در صورتت اثر چیه..
هر چی نگاه میکنم می بینم اینا اثر تیر و نیزه نیست
رقیه جان ، اینا همون اثر سم مرکبه
آی حسین....
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
1402.05.16_3.mp3
18.06M
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدالله
▪️یاد داری پس از عروسی من
▪️آمدی تو به دیده بوسی من
▪️آمدی لیک خواب بودم من
▪️از فراغت در اضطراب بودم من
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدالله
▪️یاد داری پس از عروسی من
▪️آمدی تو به دیده بوسی من
▪️آمدی لیک خواب بودم من
▪️از فراغت در اضطراب بودم من
حسین یادته
اومدی سایه کردی روی بدن و صورت خواهر
آفتاب صورتم رو نسوزانه
▪️دِینِ احسانت بود بر گردنم
داداش
▪️آمده وقت تلافی کردنم
خرج کن حنجره هاتون رو ، تا اربعین باهاش کار داریا
اومد کنار این بدن إرباً إربٰا
الله اکبر
گفت داداش
▪️عفو کن ای یادگار مادرم
▪️سایه بانی نیست جز موی سرم
(رد میشم از اینجا
خوبه که نفهمیدی)
▪️یاد داری شامگاهی با حسن
▪️راه پیمودی دوشادوش من
▪️غافل از خواهر نگردیدی دمی
▪️تا نباشد گرد من نامحرمی
داداش یادته
هروقت می خواستم برم زیارت قبر پیغمبر ، بابام علی ، قنبر رو می فرستاد، برو چراغ های حرم رو کم کن.
خودش جلو ، شماها هم دور من حلقه می زدید.
شبانه منو راهی حرم پیغمبر می کردید
الله اکبر
یه روزی امام حسن فرمود بابا ، ماها زیارت میریم ، روز میریم، چرا خواهرم رو شبانه می برید اونم با این تشریفات،
فرمود حسن جان
همه این کارا برای اینه که کسی قدوقامت خواهرتون رو نبینه
های روزگار
خاطرات رو برا داداش داره مرور می کنه
▪️هان بین نا محرمان دور منند
▪️خنده بر زخم درونم می زنند
▪️نیست عباس و علی اکبرت
▪️مانده تنها بین دشمن خواهرت
حسین .....
اونقدر با این بدن حرف زد
که فقط چند خطش رو ارباب مقاتل آوردند
و الا بعضی هاش رو هیشکی نشنیده
از صبح تا غروب ، کنار این بدن زینب مناجات کرده
هنوز مناجاتش تموم نشده بود
فَأَخَذَ یَضْرِبْهُنَّ بِالسَّوْط
اونقدر با تازیانه دختر علی رو زدند
که اینجا دیگه دیدند صدای سکینه بلند شد
یا أبَه اُنظُر اِلیٰ عَمَّتِیَ المَضرُوبَه
همه رو زدند
دختراش رو زدند
حتی مقاتل می گه رباب هم اینجا زدند
اما من نمی دونم زینب رو چجوری می زدند
دست جمعی عمه رو میزدند که سکینه دیگه کتک خوردن خودش رو فراموش کرد
صدا زد بابا ببین عمه رو دارند می زنند
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله
▪️بعد از تو آفتاب به دردم نمی خورد
▪️شب های ماهتاب به دردم نمی خورد
حسین
▪️وقتی تو تشنه ماندی از آن روز تا ابد
▪️دجله ، فرات ، آب به دردم نمی خورد
همه فیض ببرند
مدافعین حرم
سردار سلیمانی عزیز
داداش
▪️سنگت زدند تا که خدا اجرشان دهد ۲
▪️زان دم به بعد ،ثواب به دردم نمی خورد
▪️گاهی به دوش جد و گهی روی نیزه ها
یادم نمی ره پیغمبر چجوری باهات معامله می کرد
یا سینه اش می چسبوند تو رو
یا روی شانه اش سوار می کرد ، یا بالش سر تو ، دست پیغمبر بود
حالا کجایی
▪️گاهی به دوش جد و گهی روی نیزه ها
▪️دنیا به این حساب ،به دردم نمی خورد
چجوری سوار شد
گفتم و دعاتون کنم
رحمت خدا بر این ناله هاتون
با یک سؤال رد میشم
تا حالا شده از خودت بپرسی ، هنگامی که می خواستند اهل بیت رو از کربلا ببرند ، کی به بازو های زینب طناب بست؟!
نَسْئَلُكَ وَ نَدْعُوكَ بِاسْمِكَ الْعَظيمِ الْاعْظَمِ
بِرَأسِ الحُسَیْن و بِأُخْتِ الحُسَیْن و بِنتِ الحُسَیْن یا الله
فرج امام زمان نزدیک فرما
سلام و تسلیت ما به محضرش ابلاغ فرما
اشک چشم هامون این شبها با اشک چشم مهدوی عجین فرما
به دعای خیرش آنچه خیر است بر ما نازل فرما
آنچه شرّ است از ما و مملکت ما دور فرما
به دعای نورانی اش ، دلهامون جوان هامون جامعه مون نورانی فرما
ما را به اربعین حسینی برسان
امام ، شهدا ، اموات این جمع ، سردار سلیمانی عزیز غریق رحمتت بفرما
رهبر مون حفظ فرما
و عَجِّل اللَّهم فی فَرَج مولانا صاحبِ الزمان
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
Shab6_Moharam95_Mirzamohamadi_c_1396-7-4-12-37.mp3
12.88M
#روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
▪️می رود مایه دلگرمی لشکر باشد
▪️بی زره آمده تا حیدر دیگر باشد
▪️سیزده بار زمین مقدم او بوسیده
▪️دود اسپند بلنداست و خبر پیچیده
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
▪️می رود مایه دلگرمی لشکر باشد
▪️بی زره آمده تا حیدر دیگر باشد
▪️سیزده بار زمین مقدم او بوسیده
▪️دود اسپند بلنداست و خبر پیچیده
چه خبره؟
▪️شیر بی واهمه تا مرز جنون می آید
▪️قاسم بن الحسن از خیمه برون می آید
▪️می رود با رجزش از پدرش یاد کند
▪️می رود کرب و بلا را حسن آباد کند
*چه رجزی خوند؟
إن تُنكـرونی فأنـا ابـن الحـسن،سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى الْمُؤْتَمَن
▪️می رود با رجزش از پدرش یاد کند
▪️می رود کرب و بلا را حسن آباد کند
▪️مثل عباس که دور و بَر مولا کم نیست
▪️قاسمی هست،حسین بن علی تنها نیست
▪️همه دیدند
چشم دلت رو باز کن، اینجایی که تکبیر داره ، تو هم تکبیر بگو
▪️همه دیدند به دستش شده شمشیر بلند
▪️می شد از گوشه خیمه دَم تکبیر بلند
▪️میزند ضربه همه از روی زین می افتند ۲
▪️أزرَق است و پسرانی که زمین می افتند
▪️پهلوانی است سراسیمه فقط می آید
▪️دید این أزرَق شامی است وسط می آید
چارتا پسراشو دورش حلقه کرد با چه تبختری داره می آید
▪️چه می آید سر این طفل،خدا می داند
▪️مادرش آن طرف خیمه دعا میخواند
▪️حربه ای زد به عدو تا که سر او چرخید
▪️وسط دشت چنان نعره ی حیدر پیچید
▪️ و إذٰا زُلْزِلَتِ الأرضْ بلا نازل کرد
▪️ازرق و چهار پسر را به درک واصل کرد
▪️حربه ای زد به عدو تا که سر او چرخید
▪️وسط دشت چنان نعره ی حیدر پیچید
▪️ و إذٰا زُلْزِلَتِ الأرضْ بلا نازل کرد
▪️ازرق و چهار پسر را به درک واصل کرد
▪️این حسن زاده عجب جنگ نمایانی کرد
▪️بعد اکبر، خودمانیم ، چه طوفانی کرد
دیدن اینجوری حریفش نمیشن
یه عده رو عمرسعد اجیر کرده بود
برا ساعت مبادا...
اینا رو نگه داشته بود به عنوان تیر آخر ازشون استفاده کنه
اگه می دید جنگ تن به تن ، باشمشیر و نیزه جواب نمیده
سنگ اندازا رو صدا میزد
▪️تیغ ها قاتل آن جسم نحیفش نشدند
▪️پهلوانان عرب نیز حریفش نشدند
▪️آخرش دست به آن قائده ی جنگ زدند
▪️تاکه میشد به تن بی زِره اش سنگ زدند
▪️چه می آید سر این طفل ،خدا می داند
▪️مادرش آن طرف خیمه دعا میخواند
وقت گذشت
دلتم آماده است برم قسمت آخر
▪️قسمت آخر جنگ است ،خدا رحم کند
▪️دستهاشان پر سنگ است، خدا رحم کند
اینقدر این آقا زاده خوشگل بود
که نوشتن
کأَنَّه فَلقَةُ قَمَر
انگار یه ماه پاره داره میاد میدون
خوب چیکارکردن با این صورت زیبا
▪️سنگ زد روی تماشایی او ریخت به هم
▪️نیزه ای آمد و زیبایی او ریخت به هم
بعضیا گفتن یه ظالمی چنان با شمشیر به فرقش زد
"فَوَقَعَ الغُلام لِوَجهِه"
دیدن این آقازاده با صورت به زمین افتاد ...
حسین....
دلم می خواد تصویر سازی کنیا
اینقده دورش حلقه زدن....
ابی عبدالله دید یه نقطه پر از گَرد و خاکه "سراسیمه خودشو رساند چه خبره اینجا؟سواره ها دوره اش کردن ...
حسین ....
نه نه ، بشنو
یه حسین بگو به این انگیزه،صدای این نوجوون سیزده ساله در نمی اومد
اگرچه گفت یاعَمّٰاه
اما از زیر سم مرکب ها
از اون هیاهو صدا نمیدونم میرسید یا نه؟؟؟
تو یه حسین بگو صدای این یتیم به ابی عبدالله برسه ...
حسین ....
▪️سنگ زد روی تماشایی او ریخت به هم
▪️نیزه ای آمد و زیبایی او ریخت به هم
▪️جای گل هر چقدر تیغ به بازوش زدند
▪️گفت یا فاطمه و نیزه به پهلوش زدند
حسین....
بقیه اش بمونه
ابی عبدالله از این ازدحام
از این حمله دسته جمعی
بلافاصله خودشو رسوند
مهلت نمیداد
چون میدونست اگه اینجا یه لحظه تعلل کنه بدن رو قطعه قطعه میکنن
به میمنه و میسره شمشیر میزد بلکه دور بدن قاسمو خلوت کنند
حمیدبن مسلم میگه من اونجا بودم تا گردوخاک فروکش کرد
تو همون گردوغبار دیدم حسین اومده بالا سر قاسم
فَوَقَعَ صَدْرَه عَلیٰ صَدْرِه
این سینه اش رو گذاشت رو سینه قاسم،اما دیدن این یتیم داره پاهاشو رو زمین میکشه...
آی حسین ...
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
4_685064536595628322.mp3
4.53M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#جمعه
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
▪️اگر چو لاله دلی داغدار دارم من
▪️ز سوز عشق تو بر جان ،شرار دارم من
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#جمعه
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
▪️اگر چو لاله دلی داغدار دارم من
▪️ز سوز عشق تو بر جان ،شرار دارم من
▪️تویی بهشت منو تا تو با منی ای دوست
▪️دگر به روضه ی رضوان چه کار دارم من
▪️به پیشگاه تو چون می خرند شرم حضور
▪️رُخی عَرق زده و شرمسار دارم من
▪️ز آستانه ی لطفت بگو مَرانندم
▪️کجا روم چه کنم با تو کار دارم من
هر کی با امام زمانش کار داره
آقا و مولاش رو صدا بزنه
یابن الحسن.....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
1400.06.19_3.mp3
13.25M
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدالله
▪️حرف دارم گلایه لازم نیست
▪️تو ببین آیه آیه لازم نیست
▪️فقط که اینجا سایه لازم نیست
▪️با محبت بگو کجا بودی
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدالله
▪️حرف دارم گلایه لازم نیست
▪️تو ببین آیه آیه لازم نیست
▪️فقط که اینجا سایه لازم نیست
▪️با محبت بگو کجا بودی
زبان حال دختر ابی عبدالله است
بابا نیاز نیست من دونه دونه شرح بدم
▪️حرف دارم گلایه لازم نیست
▪️تو ببین(چجوری ببینه با این چشمها ) آیه آیه لازم نیست
▪️فقط که اینجا سایه لازم نیست
▪️با محبت بگو کجا بودی
▪️وسط ماجرا چرا رفتی
▪️بی هوا بی صدا چرا رفتی
▪️بر روی نیزه ها چرا رفتی
▪️بعد از آن بین شعله ها بودی
پایان هر بند یه سوال داره ، همه ی روضه توی همون سواله
▪️بین خورجین سر تورا بردند
▪️چادر خواهر تو را بردند
▪️با لگد دختر تورا بردند
▪️کوفه بودی نه کربلا بودی
▪️عمه را با طناب آوردند
▪️بی حساب و کتاب آوردند
▪️بین بزم شراب آوردند
▪️پای آن چوب بی حیا بودی
بابا
از خودت سوال می کنم
نحوه ی صحبتم عوض نشده؟
این قد و قامتم عوض نشده ؟
حالت صورتم عوض نشده؟
میشناسی؟
تو آشنا بودی
چقدر توی لفافه گفته
میشناسی
تو آشنا بودی
یعنی چی؟
یعنی منم نمی شناسمت
▪️این منم
▪️این منم این منم پریشانت
▪️ای فدایت شکسته دندانت
▪️آمدی جانم به قربانت
▪️هر شب اینجا دعای ما بودی
صندوق دار سر ابی عبدالله(طاهربن عبدالله دمشقی) ، میگه سر ابی عبدالله ، توی تشت طلا بود
سر یزید هم روی زانوهای من
یه مرتبه دیدم ، سر توی تشت طلا تکون خورد
به سمت خرابه برگشت
هی میگه
سَکّتِی أُختِی إبنَتِی
خواهرم دخترم رو ساکت کن
یزید سراسیمه بیدار شد
طاهر چه خبره ؟
گفتم امیر ، هر خبری هست از خرابه است
نانجیب بی معطلی گفت
إرفَعُوا إلَیهٰا رَأسَ أبِیهٰا
سر باباش رو براش ببرید
بعضیا نوشتند
با بی احترامی سر رو پرت کردند توی خرابه ،
این بار آخری بود که سر روی زمین می افتاد
سر رو بغل گرفت
یه نگاه کرد ، دید یه جای سالم باقی نمانده
حتی به اندازه ی یه بوسه ، جایی نیست که تین سر رو ببوسه....
دردای خودش فراموش شد
گفت بابا
مَنِ الَّذِی قَطَعَ وَرِیدَیْک
کی رگای گردنت رو بریده
من می خوام بگم بی بی جان ،
نیازی نبود بدونی کی رگهاش رو بریده
اون سوالی که بیش از این دل رو می سوزونه
بگو با چی رگهات رو بریدند
چقدر این رگها نامرتبه
آی حسین.....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
1401.12.28_2.mp3
11.56M
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
#روضه_گودال
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه
السلام علیک یا وعد الله الذی ضَمِنَه
السلام علی المهدی الذی وعد الله به الأمم
السلام علیک یا رحمة الله الواسعة
پشت زمین شکست و دل آسمان گرفت
بی تو بهار حال و هوای خزان گرفت
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_و_روضه
#روضه_گودال
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه
السلام علیک یا وعد الله الذی ضَمِنَه
السلام علی المهدی الذی وعد الله به الأمم
السلام علیک یا رحمة الله الواسعة
▪️پشت زمین شکست و دل آسمان گرفت
▪️بی تو بهار حال و هوای خزان گرفت
(گفتیم می رسی و شب عید میرسد
امسال هم نیامدی و حالمان گرفت )
▪️خوشبخت آن کسی که سر سفره ات نشست
▪️از خیمه گاه عرشی تو آب و نان گرفت
▪️گریان ورق زدی و دریغ از دعای عهد
▪️پرونده معاصی ما از تو جان گرفت
چقدر گریه ها کردی آقا جان
برا نامه اعمال ما
▪️برگرد، بی قرار بگو جَدِّیَ الحسین
به خدا آقا هم بی قرار جدش اباعبدالله
▪️برگرد، بی قرار بگو جَدِّیَ الحسین
▪️جَدّی که تیر پیکر اورا نشان گرفت
▪️سالار زینب از نفس افتاد روی خاک
اون یه ذره هم که به سختی نفس می کشید، وقتی نانجیب روی سینه نشست ، دیگه نفس به سختی بالا و پایین ....
▪️سالار زینب از نفس افتاد روی خاک
▪️گودال گریه کرد و غمی بی کران گرفت
▪️از حال رفت حضرت زهرا به قتلگاه
▪️اینجای مرثیه نفس روضه خوان گرفت
کجای مرثیه
عبور کردم ازش
▪️غارت تمام شد
▪️غارت تمام شد ولی ای وای جلوه کرد
▪️انگشتر عقیق دل از ساربان گرفت
(فیض آماده است عزیزانمون قدم رنجه کردند، بهره خواهیم برد)
▪️اربابمان بدون کفن ماند روی خاک
▪️این داغ صبر از دل صاحب زمان گرفت
السلام علی من دفنه اهل القری
السلام علی المدفونین بلا اکفان
السلام علی البدن السلیب
السلام علی الشیب الخضیب
السلام علی الخد التریب
حسین.....
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
روضه و توسل جانسوز_ویژه وفات حضرت سکینه سلام الله علیها _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
1.94M
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
روضه دوم
تا دم مرگ این رو دائما ،هر وقت مشرّف میشی به زیارت میگی:
آقاجان، نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه ...
به خدا اربعین که اومدن ، آخرین زیارتشون شد
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
روضه دوم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
تا دم مرگ این رو دائما ،هر وقت مشرّف میشی به زیارت میگی:
آقاجان، نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه ...
به خدا اربعین که اومدن ، آخرین زیارتشون شد
دیگه نتونستن کربلا برگردن ...
آنقدر کنار این قبور مطهر ناله زدن
سه روز اونقده ضجه زدن ، که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرام دارن جون میدن
دستور دادم سوار بشن
به سمت مدینه حرکت کنیم
همه سوار شدن
اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده ....
الله اکبر
روز یازدهم هم، آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود ...
چه جوری جداش کردن؟؟
من از شما می پرسم
مگه یه بچه ی 13 ساله ، چقدر نیرو لازم داره که او رو از کنار بدن بابا جدا کنن؟؟؟
اما نوشتن :
فَاجٰتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب، فَجَرُّوهٰا عَن جَسَدِ أبیها ....
به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد
اما خیلی ساده بگم،یعنی
این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن .....
اربعینم که وقتی آخرین نفر،خواست با تربت بابا خداحافظی کنه
دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه ،
رو کرد به خاک گرم کربلا،فرمود:
اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا .....
قافله رسید به مدینه
روز جمعه بود، وارد مدینه نشدن
بشیر آمد وارد مدینه شد
هی صدا زد :
یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها
تو خونه هاتون دیگه نمونید ....
چرا ؟؟؟
آخه
قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْراراً .....
فقط یه جلوش رو اشاره کرد
چه جوری کشتنش؟؟
اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ
وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناةِ یُدارُ
قافله به استقبال آمدن
به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ....
چی جوری وارد مدینه شدن ،بماند
هر کی رفت سراغ یه بانویی
زن ها اومدن نزد سکینه .
همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی ،زینب سلام الله علیها
یه پیراهن پاره پاره
یه پیراهن غرق به خون
سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد
سفره ی روضه رو پهن کرد ...
دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد ...
اومدن سراغ سکینه ...
گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟
فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد ....
سر بریده ی بابای غریبم میان تشت ... همه مشغول لهو و لعب
خوشگذرانی و مِی گُساری بودن
ما رو به طنابی بسته بودن......
آی حسین .........
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
fa-h-roghayeh-mirza-mohammadi01-rozeh-tariki-kharabeh.mp3
4.83M
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا رحمتَ اللهِ الوٰاسِعَة و یا بابَ نَجاتِ الأُمَّة
حسین........
من نمیدونم تو اون تاریکیِ خرابه
توی دل نیمه شب .....
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا رحمتَ اللهِ الوٰاسِعَة و یا بابَ نَجاتِ الأُمَّة
حسین........
من نمیدونم تو اون تاریکیِ خرابه
توی دل نیمه شب ، این بچه چه جوری تشخیص داد،
این همون نورالمستوحشین فی الظلم ِ...
آنقده بچهها ترسیده بودن ، آنقده لرزیده بودن ،از سرمای شب
،خرابه سقفی نداشت ' نگهبان هایی گذاشته بودن
لذا من میگم روضه زن غساله نمیتونه درست باشه
آخه خرابه هم نگهبان داشت
زینب نیمه شب چه جوری بره دنبال زن غساله
اونوقت نوشتن نگهبان ها ( رومی ) بودن
با خودشون یه جوری حرف میزدن به خیال اینکه اینا عَرَب اند ، زبون مارو نمی فهمند...
اما زین العابدین امام ِ ،عالم ِ به همه زبان هاست ، شنید اینا دارن به هم میگن، یزید اینارو تو خرابه جا داده که هم شب ها از سرما در امان نباشن، هم روزها از شدت تابش آفتاب پوستشون بسوزه
یا اینکه این دیوار ها رو سرشون بریزه
فهمیدین چی گفتم...
اونوقت برا من سواله تو این تاریکی و نیمه دل شب، این دختر از کجا فهمید که بابارو چه جوری سر بریدن
سوال کرد: "یا ابتا....من الذی قطع وریدک"
این همون نوریه که از این حنجره بیرون آمد...
حسین.......
حالا داره با بابا حرف میزنه
این بابایی که منزل تنور خولی رو طی کرده
رو نیزه رفته
تشت طلای ابن زیاد رفته
دیر راهب رفته
سرش رو درخت آویزان کردن
چندجا از رو نیزه به زمین خورده.........
حالا سر توبغل دختر رسیده
چه جوری باهاش حرف زد
اول یه نگاه کرد دید چشمهاش رو لخته خون گرفته
این لخته هارو با انگشت های آسیب دیدش کنار زد....
"فیض آماده است "
صدازد بابا.... بابا.....
▪️داری با خود هزار نشونه
▪️لبت به رنگ ارغوونه
▪️نگو که کار خیزرونه
▪️بابای خوبم.....
حسین ........
چه کرد تا دید این لبها علامت چوب خیزران خورده روش
یه نگاه کرد دید
بابا، بابا همه جای بدنت با بدن من یه مشابهتی پیدا کرد
بدنت تو گودال ماند، بدن من مشابهت با بدن تو هم داشت
سرت هم با سر من یه مشابهت هایی داره، موهاتو تو تنور سوزوندن، موهای منم سوخته است
صورتت کبوده، صورت منم کبوده
لبات تشنه است لبهای منم تشنه است
اما لبهات خیزرون خورده، غرق خونه، اما لبای من سالم ِ...
این دستهاش رو مشت کرد، انقدره به این لب و دندان زد، حسین......
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدالله
🔸با رخصت از خدای تعالی، فقط حسین
🔸ما گم نمی شویم ، هَدَیْنٰا، فقط حسین
🔸سر خم نمی کنیم به هر قبله ی دروغ
🔸دل را نمی دهیم به هر جا، فقط حسین
🔸بگذار هر که خواست گدای کسی شود
🔸ما را چه کار با دگران ما را ، فقط حسین
🔸خیلی دعام کرده اگر نوکرش شدم
🔸دارد هوای سینه زنش را فقط حسین
🔸هر کس که خورده بر در بسته فقط حسن
🔸هر کس دلش گرفته ز دنیا فقط حسین
🔸سرمایه ی محبت زهرا ست دین من
🔸سرمایه ی محبت زهرا فقط حسین
🔸امسال جای ما وسط صحن خالی است
🔸یک کربلا بده به گداها فقط حسین
🔸از شهر شام تا برسد باز به پیش تو
🔸یک ذکر گفت زینب کبری فقط حسین
شب عاشورا
وقتی خطبه اش رو خواند
اصحاب دونه دونه با ابی عبدالله گفتگو کردند
گوشه ی خیمه
یتیم سیزده ساله ی امام حسن ، زانوش رو بغل گرفته بود ،
بعد پایان صحبت امام
پرسید عمو
منم کشته میشم فردا یا نه؟؟؟
ابی عبدالله فرمود:
کَیفَ المَوتُ عِنٰدَک
مرگ نزد تو چگونه است ؟
بی معطلی گفت:
أحلَیٰ مِنَ العَسَل
مرگ نزد امام اینجوریه
نگرانی نداره وقتی با امام باشی که بخواهی بمیری
این مردن ،دیگه پوسیدن نیست
این پوست انداختنه
عبور از این عالم ماده به آغوشه امامه
عرضه داشت عمو : أحلَیٰ مِنَ العَسَل
ابی عبدالله یه جواب داد
فرمود آری قاسمم
همینقدر برات بگم
نه تنها تو کشته میشی
بلکه شیرخواره ام هم می کشند
اینقدر این بچه جا خورد
گفت عمو
یعنی پای این لشکر به خیمه ها هم باز میشه
دیگه نبودند ببینند
واقعا پاشون به خیمه ها باز شد
قاسمم
بَعْدِ أَنْ تَبْلُوَ بِبَلٰاءِ العَظِیم
که اینجا ارباب مقاتل متحیرند
حسین چرا اینجوری گفت به این یتیم امام حسن
این بلاء عظیم چیه؟
حسین خودش ذبح عظیمه
این بلاء عظیم توی کربلا ، فقط ماله حضرت قاسمه
بعضی ها گفتند
این بلاء عظیم همونیه که این بدن زیر سم مرکب میره
عجیب هم هست
این سخن ابی عبدالله است
بَعْدِ أَنْ تَبْلُوَ بِبَلٰاءِ العَظِیم
زرهی براش پیدا نشد
عمامه ی امام حسن رو بست دور سرش
از دو طرف ، عمامه رو به گریبانش گره زد
حالا جلو این عمو ، برادرزاده داره میره
عجب رجزی خواند
🔸إنْ تُنْکِرُونِی فَأنَا ابْنُ الحَسَن
🔸سِبطُ النَّبِیِّ المُصطَفی وَالمُؤتَمَن
🔸هذا حُسَینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَن
هرکی منو نمیشناسه ، بشناسه
من پسر امام حسنم
خب امام حسن رو کجا میشناختند؟
به جَمَل
فتنه ی جمل را امام حسن خوابوند
وقتی فتنه ی جمل با حماسه ی امام حسن خاموش شد
همونجا صاحب فتنه ی جمل
گفت ، حسن بن علی ، یه روز کارت رو تلافی می کنم
یه مقدار امروز برا امام حسن گریه کنیم
حضرت زهرا گلایه کرده ها
که چرا برا حسنم گریه نمی کنید
چرا برا حسنم شعر نمی گید
روضه نمی خوانید
الحمد لله دلهاتون آماده است
کجا تلافی کردند
جلو چشم ابی عبدالله ، جلو چشم قمربنی هاشم ، هفتاد چوبه ی تیر بر این بدن زدند
زیارت جامعه أئمّة المؤمنین تعبیرش اینه
قَدْ شُکَّتْ أَکْفَانُهُ بِالسِّهَامِ
از اینجا معلوم میشه برادر رو چندتا کفن کرده بود
تمام کفن ها سوراخ سوراخ شد
غرق خون شد
حسین مجبور شد بدن رو برگردونه
همه ی أئمه این ویژگی رو داشتند
حتی حضرت زهرا ، ابی عبدالله میگه شبی که بابام ، مادرم رو غسل می داد، تا برسه به همه ی ائمه ، چندتا کفن داشتند
اما این ابی عبداللهی که امام حسن براش روضه خوانده
لٰایَومَ کَیَومِکَ یا اباعبدالله
اینم چندتا کفن داشت
کفنی داشت ز خون و کفنی داشت ز تیر و کفنی داشت ز خاک
مگه کفن، اونی نیست که بدن رو می پوشانه
آنقدر حسین بدنش پوشیده بود ، خواهرش ساعت ها طول کشید بدن رو پیدا کنه
من روضه ای رو بخوانم که امام زمان برا این یتیم سیزده ساله خوانده
دو کلمه است
السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ الْمَضْرُوبِ عَلَى هَامَتِهِ
شمشیر به فرقش زدند
دیگه نتونست رو مرکب دوام بیاره ، چنان با صورت بر زمین خورد
آماده ای یا نه
باباش به ما یاد داد
هر روضه ای می خونی گریز به روضه ابی عبدالله بزن
اگرچه با صورت بر زمین خورد
همه سواره ها ، قاسم رو محاصره کردند
اما نوشته اند ابی عبدالله چنان سراسیمه خودش رو رساند
که ضارب قاسم بن الحسن زیر سم مرکب ماند ،
حسین اینجا سراسیمه خودش رو رساند
نگذاره این بدن زیر سم مرکب بره
آخ بمیرم
اما وقتی نوبت خودش شد
ناحیه مقدسه میگه ، همینکه با صورت به زمین خورد ، همونجا زنده زنده زیر سم مرکب بردنش
حسین .....
یه گریز به روز سوم بزنم
هنوز میدونم عقده گریه رو داری توی دلت
سر رو که بغل گرفت
گفت بابا
این چاله ها در صورتت اثر چیه..
هر چی نگاه میکنم می بینم اینا اثر تیر و نیزه نیست
رقیه جان ، اینا همون اثر سم مرکبه
آی حسین....
روضه علی اکبر میرزا.mp3
6.72M
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ
نگاه پدر به پسر چند جوره
اما نگاه ابی عبدالله به جوانش با همه نگاه ها متفاوت بود
فنَظَر إلیه نَظْرَةً آیِسٍ
خیره خیره به جوانش نگاه می کرد
اما چه نگاه کردنی
مأیوس بود علی زنده برگرده
▪️تو ارباً اربا بدنی ، من ارباً اربا جگرم
▪️جون بابا یه بار دیگه منو صدا کن پسرم
بعضیا نوشتند ابی عبدالله روی همون مرکب ، هفت مرتبه با صدای بلند
فَصاحَ الحسین ولدی علی .. ..
حسین .....
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله
▪️نمک زندگی من پسرم بود ولی
▪️نمک زندگی ام را به زمین پاشیدند
▪️آمدم جمع کنم ..
یا صاحب الزمان
▪️آمدم جمع کنم زندگی ام را از خاک
▪️دست جمعی به من و گشتن من خندیدند
آی حسین.....
بأبی المستضعفُ الغریب یا أباعبدالله
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
MirzaMohammadi 1402 shab09 c.mp3
8.51M
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
روضه #شب_نهم_محرم
📆 شب تاسوعا محرم الحرام ۱۴۴۵
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
✍کانال متن روضه های میرزا
@rozehayemirza_matn
متن #روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا ابا عبدالله
همینکه قمر منیر بنی هاشم مشک رو تحویل گرفت از ابی عبدالله جدا شد ، همه از مقابلش فرار می کردند
با حسین آمدند
ابی عبدالله راه شریعه رو براش باز کرد
اما خودش باید بلا فاصله برگرده
همینکه سکینه عمو رو راهی کرد
برگشت توی خیمه ها
گفت بچه ها دیگه نگران نباشید
عموم رفته آب بیاره
▪️دعا کنید که سقا، پاش برسه به دریا
▪️مشک رو پر از آب کنه، بیاره به خیمه ها
گریه ها فروکش کرد
همه منتظرند
بابایی که با عمو رفته با عمو برگرده
عمویی که با مشک خالی رفته با مشک آب برگرده ...
یه وقت دیدند بابا داره میاد
اما یه دست به کمر گرفته
با آستینش داره اشکاش رو پاک میکنه
اولین کسی که جلو حسین رو گرفت سکینه بود
ابی عبدالله گریه هاش رو پاک کرد اما سکینه گفت
أبه أین عمّی العباس فَبَکَ الحسین
(گفتم و رفتم ، فیض آماده است همه فیض ببرند حاج قاسم هم فیض ببره این علمدار انقلاب)
ابی عبدالله یه جمله داره
دیدند زینب کبری هم همون جمله رو تکرار کرد
همه دست روی سر گذاشتند
در جواب سکینه گفتند
واضیعتاه بعدک یا أخاه
یعنی دیگه آماده اسیری بشید
حسین .....
✍کانال متن روضه های میرزا
@rozehayemirza_matn
1402.05.05_3.mp3
9.28M
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا اباالفضل العباس
▪️ای ماهتاب خانه ی مولی اباالفضل
▪️زیباترین سقای این دنیا اباالفضل
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
السلام علیک یا اباالفضل العباس
▪️ای ماهتاب خانه ی مولی اباالفضل
▪️زیباترین سقای این دنیا اباالفضل
کجا اینجوری سقا دیدی
▪️ای ساقی لب تشنه ی دریا اباالفضل
▪️امید قلب زینب کبری اباالفضل
▪️برخیز از روی زمین نور دو عینم
▪️برخیز سردار سپاهم من حسینم
خدا رحمت کنه مرحوم واعظ خراسانی رو
توی حرم قمر بنی هاشم منبر میرفت ، مرحوم آیت الله سید ابراهیم قزوینی هم ، پای منبر نشسته بود.
مرحوم واعظ رسید به اینجا که تیر به چشم عباس زدند
روضه تمام شد
مرحوم آیت الله قزوینی ، ایشون رو صدا زدند ، گفتند این روضه ای که تیر به چشم عباس خورده، زیاد سند قوی ای نداره ، اینارو نخوان
شب اومد منزل
امام جماعت حرم بود
خود قمر بنی هاشم رو زیارت کرد
حضرت فرمود سید ابراهیم!
می خواهی بگم کربلا با من چه کردند؟!
خود آقا روضه خوانده
فرمود گفتی تیر به چشم زدن سند نداره!
حالا من برات می گم
بعد از اینکه دستامو قطع کردند
مشک آبمو تیر زدند
تیری به چشم راستم زدند
دست نداشتم تیر رو در بیارم
عذر می خوام از علما
خم شدم ،
▪️سرم رو گذاشتم بین زانو هام
▪️تیر رو با نوک زانوهام در بیارم
کلاه خودم افتاد
اینجا بود چنان با عمود آهن به فرقم زدند
▪️از تن جدا ، افتاده دستانت اباالفضل
هم گریه کن هم عباست رو بگو
▪️چشم رقیه هست گریانت اباالفضل
▪️حرفی بزن دستم به دامانت اباالفضل
▪️جان همه عالم به قربانت اباالفضل
▪️ای وای من این جای سنگین عمود است
▪️که صورتت مثل رخ مادر کبود است
به خدا شاعر خیلی احتیاط کرده
خوبه بعضی شاعرا که همه مقتل رو نمی دونن
تعبیر مقتل اینه
من هنوز نتونستم اینو بفهمم
روضه خونا وی گند سرش رو به دامن گرفت
من نمی تونم قبول کنم
چون تعبیر اینه
وقتی عمود زدند
فَسَقَطَ مُخُّ رَأسِهِ عَلیٰ کِتفِه
سر متلاشی شد
حسین چی رو بغل گرفت
حتی بعضی ها نوشتند
هر چی تلاش کردند سر رو به نیزه بزنند
دیدند نمی شه ، سر رو به گردن اسب آویزان کردند
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
@rozehayemirza_matn
روضه و توسل جانسوز_ویژه وفات حضرت سکینه سلام الله علیها _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
1.94M
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
روضه دوم
تا دم مرگ این رو دائما ،هر وقت مشرّف میشی به زیارت میگی:
آقاجان، نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه ...
به خدا اربعین که اومدن ، آخرین زیارتشون شد
====================
🆔 @rozehayemirza_matn