eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
346 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
  خبر رسید که افتاد آن درِ سنگین و رد شد از روی در چند پیکرِ سنگین سر مبارک او سخت خورد بر دیوار.. نشست پشت در خانه با سرِ سنگین چهل نفر همه با هم زدند زهرا را.. یگانه رفت به پیکار لشکرِ سنگین شکوه حوریه ی مرتضی علی افتاد! چگونه پا شود از جاش با پرِ سنگین؟! غروب یازدهم هر چه کرد آن خواهر تکان نخورد تن این برادر سنگین رگ بریده بریده به ما خبر داده.. که هست قتل حسین کار خنجرِ سنگین! 🔸شاعر:   ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  خانه وقتی شعله شد دیگر نفهمیدم چه‌شد گُر گرفت وقتی که آتش، در نفهمیدم چه‌شد تا اراذل ریختند از کوچه باهم رویِ در خاکِ عالم بر سرم، مادر نفهمیدم چه‌شد تا که زیر دست و پا بودیم فهمیدم چه‌شد تا که چشمم تار شد، دیگر نفهمیدم چه‌شد چشمهایم واشد اما هیچکس خانه نبود ردِ خونی بود ، نیلوفر نفهمیدم چه‌شد می‌رسید از سمت مسجد نعره محکمتر بزن... هرچه شد در کوچه شد ، بهتر  نفهمیدم چه‌شد روضه از در خواندم اما مجتبی از کوچه خواند: بعد از آن سیلیِ دردآور نفهمیدم چه‌شد دختر این خانه بودن کارِ من را سخت کرد عاقبت بی‌کس شدم، آخر نفهمیدم چه‌شد خوب شد خوردم زمین و چشمهایم تار شد شمر وقتی رفت با خنجر، نفهمیدم چه‌شد گرچه فهمیدم چه آمد بر سرِ هر پاره‌اش آخرش انگشت و انگشتر نفهمیدم چه‌شد 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  روز روشن دختر شمس الضحا را میزدند لیلة‌القدر خدا را آشکارا میزدند خانه زهرا سیه پوش رسول الله بود خانه را سوزانده و صاحب عزا را میزدند در زدن آداب دارد آن هم این در پس چرا با لگد ، با پا در بیت الولا را میزدند (زن زدن حتی زمان جاهلیت عار بود) این مسلمان ها چرا خیرالنسا را میزدند در میان قبر میلرزید پیغمبر تنش بسکه بی رحمانه دخت مصطفی را میزدند آن غلاف هرجا فرود آمد همانجا را شکست کاش می‌دیدند اصلا که کجا را میزدند دسته جمعی یک غریبی را زدن نامردی است عده ای نامرد ناموس خدا را میزدند این به نامردی زدنها کربلا تکرار شد لشکری باهم غریب کربلا را میزدند پیش چشم خواهران و دختران مضطرش پیکر افتاده زیر دست و پا را میزدند زجرکش کردند او را در میان قتلگاه تا سرش میشد جدا آقای مارا میزدند با سرِ نی تا دم مغرب پدر را میزدند با تهِ نی بعد مغرب بچه ها را میزدند آی مردم طفل سه ساله زدن دارد مگر کاش ما بودیم در آن خیمه مارا میزدند 🔸شاعر: ===================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  نیمه شبها بلند گریه کنید بی مدارا...بلند گریه کنید نیمه شب برگزار شد مردم- دفنِ زهرا(س)...بلند گریه کنید گریه کردند بیصدا آنجا تا که اینجا بلند گریه کنید چشم ها را به سیلِ اشک دهید مثلِ دریا بلند گریه کنید فاطمیه اگر که، هر جا شد- روضه برپا...بلند گریه کنید بینِ مان فرقهٔ مخالف نیست بی محابا...بلند گریه کنید هر کجا نام ِ مادر آمد از- داغِ زهرا(س) بلند گریه کنید تکیه گاهِ یتیم ها، دیگر مانده تنها...بلند گریه کنید کودکانش شدند بی مادر جانِ مولا بلند گریه کنید بغضِ زینب(س)، سکوت هایِ حسن(ع)- کشته ما را...بلند گریه کنید اشک های حسین(ع) شد جاری گریه کن ها بلند گریه کنید! 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
1_8176114330.mp3
10.61M
هدیه به حضرت زهرا حضرت آمنه حضرت خدیجه. صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور. حضرت زهرا کوثری. به عالمی تو مادری شعرو سبک رضا نصابی به نفس. کربلایی. یاسر قدس
4_5774010671029026877.mp3
5.72M
‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات زمینه روضه ای حضرت زهرا شعر وسبک رضا نصابی به نفس کربلایی سید رضی ذاکر رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون می زنم به سینه با روضه ی مادرمون به یاد غم حسن در میونه کوچه ها که می گفت نزن نزن مادرم رو بی حیا مادرم با شما کاری نداره مادرم به خدا که داغ داره مادرم تاب سیلی رو نداره مادرم دیگه چشماش تاره تاره مادرم دست روی دیوار می زاره مادرم توون ایستادن دیگه نداره واای. واای. مادر. مادر. مادر. رسیده فاطمیه. رسیده ماهه خزون می زنم به سینه با روضه ی مادرمون به یاد اون لحظه ای بین دیواره دره در میون شعله هم نگرونه حیدره جون من فدای سره تو حیدر اللهی که بشم پای تو پر پر بمیرم نبینم. چشمه تورو تر بمیرم نبینم دستاتو بستن نبینم حرمته تو رو شکستن این مردم به خدا که خیلی پستن واای. واای. مادر. مادر. مادر .رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون می زنم به سینه با روضه ی مادرمون یاد اون لحظه ای که وصیت هاشو می کرد به موهای زینبش وقتی که شونه می زد دخترم بعد من بلا می بینی سرای از بدن جدا می بینی تن بی سرو زیره پا می بینی دخترم جای من ببوس گلوشو‌ پاک بکن جای من تو خون روشو پاک بکن تو خاکسترای موشو واای. حسین. واای حسین
4_5987893964991104574.mp3
4.78M
هدیه به ارباب صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور مقتل روضه ای بین جنجال تورا می دیدم ته گودال تورا می دیدم شعر اقایان کربلایی رضا نصابی کربلایی مجید مراد زاده به نفس استاد کربلایی نریمان پناهی
4_5846002169815237926.mp3
3.12M
یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی ): هدیه به ارباب صلوات شور مقتل بین جنجال تورا می دیدم ته گودال تورا می دیدم شعربه قلم اقایان رضا نصابی. مجید مراد زاده به نفس کربلایی صادق رجب
4_5888836690407063579.m4a
8.89M
هدیه به حضرت زهرا صلوات واحد احساسی ضبط با موبایل ببین که شکسته پرم کرده ای ای کاش ببینم که تو پاشی زهرا شعر رضا نصابی به نفس کربلایی میلاد رسولی
4_459388512274219250.mp3
4.77M
‍ هدیه به حضرت زهرا صلوا ت واحد حضرت زهرا شعرو سبک رضا نصابی به نفس کربلایی سید رضی ذاکر زهرا قرار حیدر تو هستی باغ و بهار حیدر 2 همه ارامشم شنو این خواهشم مرا تنها نزاری  بین این مردم اینا نامردن و فراموش کردن و همه پیمانشان را در غدیر خم زهرا ای سپاه مرتضی هستی تو پناه مرتضی غریبه حیدر غریبه حیدر غریبه حیدر.  زهرا غریبه حیدر زهرا دلم راخون نکن زحیدر روی خود دگر پنهون نکن پرستوی علی ای بانوی علی چراغ خانه ی من را نکن خاموش میمیره مرتضی میبینه که تورا زدرد سینه و پهلو میری از هوش نامرد قلبه حیدر را شکست وقتی با لگد دررا شکست غریبه حیدر زهرا غریبه حیدر زهرا امون از دیوارو امون از خون تو به روی مسمارو دلم را زد شرر لگد زد تا به در دیدم مسمار درکه سینه ات را می شکافت دیدم حاله تورا گفتی فضه بیا نامرد داغ عزیزم رابه قلب. من گذاشت  محسن پشت ان در شد شهید در راه تو حیدر شد شهید غریبه حیدر غریبه حیدر غریبه حیدر زهرا غریبه حیدر رضا نصابی
4_5922553978976993859.mp3
6.16M
‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات شور احساسی حضرت زهرا پشتم به توگرمه پشتم به تو زهرا تو لااقل دیگه نزار من و تنها زانو بغل کردم ببین چه پردردم ازم می گیری رو بدی مگه کردم ای محرم حیدر ببین غم حیدر به من بگو بازم غصه نخور مردم بی تو چه دل گیره این شهرو این خونه بی تو علی دیگه زنده نمی مونه از بسترت پاشو پناه من باشو از چشم های زینب پاک کن تو اشکاشو حسین چه بی تا به حسن نمی خوابه منتظر کلثوم بگیری دستاشو رضا نصابی
4_5936305570905588320.mp3
10.51M
‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات زمینه حضرت زهرا دلخوشیم داری می کشی حیدرو بزن کنار یه کم گوشه ی معجرو به قلب من نکن خنجر غم فرو ز محرمت نگیر فاطمه جان تو رو اینا بقض علی دارن توی سینه علی رو جا نزار توی شهر کینه بعد خدا فقط زهرا دارم تورو تنها نزار من و از پیش من نرو فاطمه جان مرو      فاطمه جان مرو بگو به حیدرت بگو به محرمت بگو تو از کوچه بگو تو از غمت بعد کوچه حسن بقض داره تو صداش بعد کوچه حسن بارونیه چشاش بگو شب ها چرا از خواب که می پره اسم تو با گریه فاطمه می بره بگو چرا حسن به غم اسیر شده چند روزی می شه که اون گوشه گیر شده فاطمه جان مرو.    فاطمه جان مرو نمی ره یادم هجوم مردم نمی ره یادم اتیش و هیزم نمی ره یادم حرفای بد زد با همه قدرت به در لگد زد تو بودی پشت در نگاهت منو کشت گفتی فضه بیا نامرد بچم و کشت می چکید خونت از چشم مسمار همسر خوبم خدا نگهدار رضا نصابی
سبک زمینه تشیع شهدای گمنام به قلم شاعر آئینی @akarbalaei اومده بازم شهید گمنام پیش زهرا شده اید چه خوشنام هرجای این مملکت می گیم ما به شماازعمق جون السلام نمک روضه ی زهرا شده اید ،آی شهدا بانیه ی روضه ی اشک و آه شدید ،آی شهدا اومدیدبا چندتا تیکه استخون،خوش آمدید هنوزم گریه کن فاطمه اید، آی شهدا خاک پای شماست،این سر و این بدن گلای فاطمه،افتخار وطن غبار راهتون، به چشا طوطیاست عزیز فاطمه، کفنش بوریاست ((شهید بی کفن شهید بی کفن))۴ @akarbalaei
4_6044122753412370480.mp3
12.04M
❖ ﷽ ❖ شور و روضه/چهل نفر مزدور.... ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شعر رضا نصابی مجید مراد زاده
نوحه. نمیره یادم....mp3
1.62M
السلام علیک یا بنت رسول الله نوحه فاطمی نمیره یادم صدا زدی به پشت در برس بدادم بچمو کشتن فضه بیا فضه بیا تا جون ندادم شعر رضا نصابی موسوی
سبک زمینه حضرت زهرا س به قلم @akarbalaei بند✅ دل مردم مدینه سنگه گل پیراهن تو قشنگه آتشو سیلی و میخ و مسمار تا ابد برا مدینه ننگه ناموس علی روبیشِ بیش زدن ،وای مادرم طعنه با زخم زبانو نیش زدن،وای مادرم دری که جبرئیل احترام میکرد،لگد زدن به در خونه ی ما آتیش زدن،وای مادرم باغلاف می زدش،خیلی بد می زدش یکی با سیلی و،با لگد می زدش زود به دادم برس،ناله ی مادره این که داد می زنه،همسر حیدره ((مظلوم ای وای ننه)) بند✅✅ سینه ی زخمیه مادَر ای وای پاشیده خون به روی دَر ای وای می رسه ناله به هفت تا آسمون دستای بسته ی حیدَر ای وای تیره و تارشده روی مهتاب،واویلتا بسته شد دستای حیدر با طناب،واویلتا امید بچه ها گشته نا امید،ای وای من یکی به حسین بده قطره ی آب،واویلتا گوشه ی قتلگاه،اومده مادرش می زنه ناله با ،اون چشای ترش روی سینه نشست،نفسِش رو برید خنجری رو کشید،وسرِش رو برید ((مظلوم ای وای ننه)) @akarbalaei ۱۴۰۲/۰۹/۲۵