🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
========================
#طفلان_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
سلام حضرت دارالسلامها زینب
سلام جامع جمع امامها زینب
شکوه صبر و سکوت و صلابت و فریاد
حماسهی ابدی و سلامها زینب
سلام ای جگرِ فاطمه جهادِ علی
سلام خواهر صلح و قیامها زینب
تمامِ پاسخِ پرسش برای خلقتِ زن
جواب کاملِ این احترامها زینب
چه کس رسیده به نور نَوافِلت بانو
چه کس رسیده به شانت کدامها زینب
حسین ملتمس یک قنوتِ تو تا که...
تمام با تو شود ناتمامها زینب
سلام زمزمه هفت مرتبه سوگند
برای دیدن ختم کلامها زینب
فقط نه روضه که باید کلام تو برسد
پیام داری و باید پیام تو برسد
برای خاکِ ترک خورده آب آوردی
هزار چشمه به جای سراب آوردی
تو از بهشت تو از نور از کنار خدا
تو با نهایت عزت حجاب آوردی
فقط تویی که در این روزگارِ پُر تشویش
برای عاطفهی زن جواب آوردی
که جمع عاطفه و عقل و عشق و احساس است
و در کمال شرف انتخاب آوردی
تو نقطه چینی و باید ادامهی تو شوند
تو خواهرانِ مرا در حساب آوردی
فقط خداست که آرامش تو را فهمید
که ایستادی و فصلالخطاب آوردی
تو روی دست هرآنچه که داشتی دادی
برای عشق دو عالیجناب آوردی
وداع نکردی و دیدی به شوقِ غم رفتند
خدای من دو جگرگوشهی حرم رفتند
خدا کند نرسد نالههای آخرشان
خدا کند نرسد دادشان به مادرشان
میان خیمه نشسته چسان؟ نمیدانم
دعا کنید نبیند وداعِ آخرشان
نشسته فاطمه اینسو علی هم آنطرفش
نشستهاند بگِریند پیش دخترشان
سوارِ نیزه به دستی بقیه را میخواند:
زمانش آمده بازی کنیم با سرشان
سوارهای حرامی چقدر میچرخند
که حلقه تنگ شود دورِ حلقِ حنجرشان
که تا نیامده عباس کار خود بکنند
که تا گلاب کشند از تمام پیکرشان
جگرخراش بوَد نالههای وا اُمّا
سپاه ساخت خدایا علیِ اکبرشان
حسین آمد و در بِینشان زمین اُفتاد
بلندمرتبه شاهی زِ صدرِ زین اُفتاد
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
========================
#طفلان_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
سلام احترام مدام خودم
عزیز دلم، هم کلام خودم
نماز من و قبله گاه منی
رخ توست بیت الحرام خودم
علی نفسِ احمد، تو نفس منی
تمام وجودم، تمام خودم
دوتا دسته گل تربیت کرده ام
که هدیه دهم بر امام خودم
نمردم که تنها و بی کس شوی
مرا رد نکن التیام خودم
قسم می خورم بر نخ معجرم
قسم می خورم من به نام خودم
به زینب قسم با دلم بد نکن
کمِ خواهرت را بیا رد نکن
از آن کودکی بی قرارت شدم
شب و روز هر لحظه یارت شدم
مرا هیچ گاه از سرت وا مکن
گره خورده با روزگارت شدم
خودت شاهدی سالیانی حسین
به هر ماتمی غصه دارت شدم
پس از رفتن اکبرت، بی قرار
از این دیده ی اشکبارت شدم
جلوتر بیا بچه ها نشنوند
من آماده بهر اسارت شدم
الهی شهیدان راهت شوند
الهی نبینند غارت شدم
اجازه بده از برت می روم
دگر می نشینم میان حرم
شنیدم که راهی میدان شدند
دوتا شیرمردم رجز خوان شدند
شنیدم چنان حیدری کرده اند
که یل های دشمن گریزان شدند
به یاد رخ فاطمه بوده اند
اگر در دل جنگ گریان شدند
شنیدم که در اوج گرمای جنگ
دوتایی گرفتار و عطشان شدند
گرفتند از هر طرف دورشان
دو تا لاله ام سنگ باران شدند
شنیدم پر از زخم شد جسمشان
سپس طعمه ی نیزه داران شدند
به عون و محمد قسم یا حسین
ندارم غمی بر دل الا حسین
اگر داغ دیدم فدای سرت
شده قامتم خم فدای سرت
محمد سرش رفت بر نیزه ها
زمین خورد عونم فدای سرت
اگر زیر مرکب تن جفتشان
شده نامنظم فدای سرت
دوتا بچه ام نذر تو بوده اند
نکن فکر این غم فدای سرت
نبینم که از شرم گریان شوی
عزیزم دو عالم فدای سرت
اجازه بده تا زره تن کنم
وجود خودم هم فدای سرت
همه می روند و بمان در برم
بگو بار دیگر به من خواهرم
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
========================
#طفلان_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
بزرگ آفرینش اوج اعجاز خدا زینب
به یک پیکر تمام خمسهی آل عبا زینب
عبا، یعنی حجاب روی اصحاب کسا زینب
و شد تفسیر کاف و ها و عین و صاد و یا زینب
چی میفهمیم از زینب و ما ادراک ما زینب
چه میفهمیم از آن آیینهی خیر النسا زهرا
از آن پا تا به سر حیدر از آن سر تا به پا زهرا
از آن در کوفه پیغمبر از آن در کربلا زهرا
از آن در خَلق و در منطق از آن خُلق و صدا زهرا
بلی گفتیم یا زهرا اگر گفتیم یا زینب
کمی از ماتمش اوج مصیبت بود عالم را
به اشکش اشک میریزیم ایام محرم را
کتیبه چادرش، از معجرش داریم پرچم را
از او داریم عزای اشرف اولاد آدم را
بزرگ بانوان ام المصائب ربنا زینب
زنی از خیمه نازل شد زنی سر تا قدم قران
وجودش سورهی توحید روحش سورهی انسان
زنی چون کوه پابرجا زنی در کسوت مردان
که چون خورشید عمری در حجاب نور خود پنهان
قمر آورده با خود سوی میدان بلا زینب
دو ماه آورده همراه خودش چون قاسم و اکبر
دوتا مانند جدهاشان دوتا جعفر دوتا حیدر
که عمری سرفراز از نامشان باشد همین مادر
رجز خواندند شد با این رجز در کربلا محشر
میان خیمه اما دست دارد بر دعا زینب
برایش اشک میریزد فرات و دجله جیحون هم
به گرد عشق او هرگز نخواد بود مجنون هم
که خود آواره اولادش برای عشق در خون هم
برای پیکر طفلان نرفت از خیمه بیرون هم
به بالین علی رفته است اما تا کجا زینب
🔸شاعر:
#سید_محمد_حسین_حسینی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
========================
#اصحاب_الحسین
اول راه جمع بسیاری
نامه دادند جانب جانان
بی وفاها یکی یکی رفتند
گرچه ماندند بهترین یاران
یک به یک امدند کرب و بلا
دور ارباب عشق جمع شدند
مثل هفتاد و دو گل عاشق
همه پروانه های شمع شدند
زینب آرام میشد ان وقتی
یار سوی غریب می امد
ان طرف سی هزار می رفتند
این طرف هم حبیب می امد
با حبیبان که راه می افتی
عشق را انتخاب باید کرد
مسلم عوسجه به ما اموخت
ریش با خون خضاب باید کرد
زن و فرزند را رها کرد و
رفت با عشق اشنا بشود
عشق یعنی زهیر عثمانی
خواست صد مرتبه فدا بشود
زندگی مرگ دارد و آدم
با شهادت پر از حیات شود
عامر از نسل نوح آمده است
ساکن کشتی نجات شود
بیست سال تمام هر شب و روز
از اجل خواست تا امان بدهد
ارزوی بریر این بوده است
در رکاب حسین جان بدهد
تیزی تیغک مغیلان را
کودک خردسال می داند
راز ان خار کندن شب را
نافع ابن هلال می داند
تیر باران شروع شد بعدش
شد فدایی حجیر با پدرش
دست در دست هم شهید شدند
ای به قربان جندب و پسرش
شاهد زخم های پیغمبر
از احد آمده است کرب و بلا
چه کسی جز کنانه جنگیده است
در رکاب دو سید الشهدا
در میان سواره های یزید
این دلاور پیاده می جنگید
بوی صفین داشت شمشیرش
مثل حیدر جناده می جنگید
رفت عابس برهنه در میدان
مست مست از می سبوی حسین
ما همه عاشقیم اما اوست
شاه دیوانگان کوی حسین
ان زمانی که عشق می اید
هیچ چیزی مقابلش سد نیست
رو سفیدی جون میگوید
رو سیاهی همیشه هم بد نیست
کم کمک ظهر شد اذان گفتند
شد فدای نماز خواندن او
تیر ها را به جان خرید سعید
تا نباشد گزند بر تن او
کربلا ظهر روز عاشورا
یک دم انگار روز محشر گشت
نام زهرا دوباره معجزه کرد
اخرین لحظه بود حر برگشت
کشتگانش اگرچه کم بودند
سهم دارد در ان میان ایران
خوش بحال غلام ترک حسین
پسر فاطمه سن قوربان
وای بر من که در تمام عمر
گریه کم کرده ام برای شما
ای شما ای فداییان حسین
پدر و مادرم فدای شما
🔸شاعر:
#سید_محمد_حسین_حسینی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
========================
#طفلان_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
به دست خویش گرفتهست هر دو ماهش را
چنان امیر که میآورد سپاهش را
پر است هر قدمش از هزار بیم و امید
چو عاشقی که بگیرند از او نگاهش را
عصای پیری مادر جوانی پسر است
برای سوختن آورده تکیهگاهش را
به غیر این دو پسر هیچ در بساطش نیست
و در برابر خورشید برده آهش را
قسم به چادر زهرا قسم به اشک علی
برای جلب رضا میشناخت راهش را
برای دفع بلا بردشان به قربانگاه
مگر که حفظ کند این چنین پناهش را
به خیمه رفت و نیامد پس از شهادتشان
نخواست تا که ببیند شکسته شاهش را
دو ماه پاره به دست حسین بود و شنید
بگو به خواهر من تن کند سیاهش را
🔸شاعر:
#سید_محمد_حسین_حسینی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
========================
#طفلان_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
رضایِ توست رضایِ خدایِ این دو نفر
خداست شاهدِ حالِ رضایِ این دو نفر
همین که قصدِ فداییِ تو شدن دارند
هزار مرتبه جانم فدایِ این دو نفر
به التماس کشیده است کارِ من پیشت
ببین که آبرویم ریخت پایِ این دو نفر
اگر قبول نداری فدایِ تو بشوند
کفن به تن کنم اینک، به جایِ این دو نفر
تو در عبایِ خودت دیدهای هزار اکبر
به من نمیرسد آیا بلایِ این دو نفر؟
سکوت کردی و حال رضایتت پیداست
دعات بدرقه شد در قفایِ این دو نفر
دو نسلِ حیدر و جعفر به معرکه زدهاند
ملائکاند تمام قُوایِ این دو نفر
یکی زده به یَسار و یکی زده به یمین
غرور میچکد از ماجرایِ این دو نفر
**
به ناگه از همه سو سیلِ تیغ و تیر آمد
شکست در نظرِ من صدایِ این دو نفر
اگر چه در پِیِ آنان به معرکه زدهای
محال شد که ببینی شفایِ این دونفر
ز دور دیدهام آخر به دست آوردی
تو عاقبت بدنِ نخ نمایِ این دو نفر
برون ز خیمه نیایم برایِ دیدنشان
اگر چه پَر زده قلبم برایِ این دونفر
چه اقتدایِ شریفی به رأسِ تو دارند
به نیزه شد سرِ از تن جدایِ این دو نفر
🔸شاعر:
#مهدی_قربانی
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
========================
#طفلان_حضرت_زینب
#حضرت_زینب
بیا بنگر که زینب با خودش دو اختر آورده
دو خورشید جهان آرا دو ماهِ انور آورده
به اینان نان عصمت شیر با مهر علی داده
دو سرباز از تبار آستان جعفر آورده
خداوندا پذیرا باش از من همچنان هاجر
که سویت زینب اسماعیل های دیگر آورده
اگر هاجر یکی گل هدیه کرده در ره داور
عزیز حیدر و زهرا دو از گل بهتر آورده
الا ای آسمان بنگر که وقت خیبر ثانی
یکی مادر ز اولاد علی ، دو حیدر آورده
بیا لیلا ببین اینجا دو جان بر کف در این صحرا
برای یاریِ خون خدا و اکبر آورده
عجب بازار سرخی پا گرفته بر سر این خاک
به پیش پای اصغر لاله های احمر آورده
خزان کربلا گر چه رسیده بر بنی هاشم
ز باغ جان زینب دو اقاقی سر در آورده
یکی از شوق جانبازی چو بازی پر در آورده
یکی با رعد شمشیرش شکوه محشر آورده
میان خنده میگریند و میگریند با خنده
تو گویی تیغ ، پیغام وصال دلبر آورده
ببین زینب برایت هدیه از بازار جانبازی
حسین فاطمه دو سرو ، اما بی سر آورده
عجب داغی به دل مانده از این تصویر جانفرسا
شهیدان را حسین با خجلت و چشم تر آورده
🔸شاعر:
#داریوش_جعفری
=====================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
========================
#اصحاب_الحسین
جناب سعید بن عبدالله حنفی (ره)
تیر میآمد ز هر سو، ایستاد امّا سعید
گفت درس عاشقی را این چنین با ما سعید
تیر میآمد ز هر سو بیمحابا میگرفت
تیرها را با سر و با قلب و دست و پا سعید
سینهاش آماج تیغ و نیزه بود، اما نبود
در دلش دردی به جز تنهایی مولا، سعید
تا نماز عشق در میدانِ خون برپا شود
داد جانش را هزاران بار بی پروا سعید
بر زمین افتاد؟ نه، کوچید سمت آسمان
با پرستوهای سرخ ظهر عاشورا سعید
در جواب این وفاداری، امامش مژده داد:
پیش روی من تویی در جنت الاعلی سعید
🔸شاعر:
#اعظم_سعادتمند
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
========================
#اصحاب_الحسین
جناب حبیب بن مظاهر
از جنس حیدر است رجزها که از بر است
با یا علی همیشه دهانش معطر است
در وصف او کتاب فراوان نوشتهاند
دیگر نوشتهاند که این مرد، دیگر است
در آسیاب کوفه نکردهست مو سفید
او پیرِ پای منبر اولاد حیدر است
بر دست اگر که نیزه بگیرند، سربلند
در دست اگر که تیغ بگیرند، او سر است
با سنگ و تیر و نیزه و شمشیر آمدند
حق داشتند، جبههیشان نابرابر است!
تیغ از غلاف خویش اگر در بیاورد
تنها خودش به منزلهی چند لشکر است
با تیغ در غلاف، به میدان قدم گذاشت
گفت آنکه پای پس کشد از مرد کمتر است
حاشا نفس نفس بزند پیر کارزار!
اینها نفس نفس که نه، ذکر مکرر است
وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست
دیدند شیر معرکه دیگر کبوتر است...
وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست
معلوم بود فکر لب خشک اصغر است
وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست
پیچید بوی سیب... وَ این بیت آخر است
🔸شاعر:
#محمد_حسین_ملکیان
======================
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
بسمه تعالی
سلام علیکم
‼️‼️لطفا توجه بفرمایید‼️‼️
این متن حاوی مطالب بسیار مهمی در حوزه ی اموزش مداحی می باشد لطفا یک دقیقه وقت بگذارید متن زیر را به دقت مطالعه بفرمایید که بعدا خودتان و یا عزیزانتان دچار مشکل نگردید.
❌چند سالی هست که مجموعه ای با #ادعای #آموزش_مداحی به #چندهزارنفر در حال فعالیت می باشد و این بخاطر عدم توجه کافی دوستان دست اندر کار فرهنگی خصوصا جامعه ی مداحان و کانون های مداحی می باشد که اقایان یا این مسائل را نمیبینند چون دور از فضای مجازی هستند و یا علیرغم اینکه این مسائل را در محیط مجازی می بینند گوشه ای ساکت به تماشا ایستاده اند ان شاءلله مورد اول صحیح باشد با دیدن این پست تدبیری به حال این مسائل بنمایند.
❗️اخیرا مجموعه ی مذکور با #ادعای اموزش دادن و تربیت کردن بیش از #۹۰۰۰ مداح در فضای مجازی در حال فعالیت می باشند، دوستان ذاکر همه مستحضر هستند که یادگیری مداحی مثل یادگیری خیلی از علوم و فنون، هم قوائد و تخصص های خاص و مسائل و مشکلات و موانع خودش را دارد و هم نیازمند طی کردن زمان معینی می باشد.و صرفا فقط بحث صدا و مسائل ان نیست بلکه نیاز به گذراندن دروس معارفی و مقاتل معتبر و ... می باشد. بنابراین با دوره های شش ماهه و یک ساله نمی توان مداح قابلی تربیت نمود آن هم فقط توسط یک استاد. چه برسد به اینکه اقایان مدعی هستند با دوره های فشرده یک ماهه و دو ماهه تعلیم می دهند😳
❗️به غیر از مسائل مالی که خودش کلی جای بحث و بررسی دارد و فعلا بماند برای بعد و سر وقت بهش مفصل خواهم پرداخت.
❗️در خصوص مواد آموزش و نحوه ی آموزش هم بعدا مفصل خواهم پرداخت.
در حال حاضر از شما عزیزان ذاکر و نوکر، خادمان و حتی اساتید اصول و فنون مداحی که در این آستان مقدس سالیان سال زحمت می کشند سئوال می کنم:
‼️اگر برای تربیت و اموزش #۹۰۰۰ نفر مداح حداقل برای هر نفر شش ماه زمان داشته باشیم آن هم فقط توسط یک استاد چند سال وقت لازم بوده که این افراد(۹۰۰۰ نفر) تربیت شوند ❓
‼️آیا اصلا این تعداد مداح تربیت شده در سطح کشور وجود دارد❓
‼️اصولا عزیزان مداح در سطح کشور چند نفر هستند❓
‼️چرا ما که خودمان توی این کار هستیم اطلاعی از این عزیزان مداح تربیت شده نداریم ❓
‼️چرا با وجود این همه مداح که ادعای اموزش دادن به انها شده، سالیان سال است که فقط تعداد مشخص و معدودی از عزیزان در سطح کشور نوکری می کنند و این عزیزان مداح کجا تشریف دارند❓
‼️ اصولا چرا فضای مداحی باید طوری باشد که یک نفر به خودش اجازه بدهد جرات این را داشته باشد با سطح شعور دیگران اینگونه برخورد کند و این همه مطالب دروغ را در فضای مجازی یکجا منتشر کند❓
⛔️از همه ی این مسائل بدتر این مجموعه ی مذکور برای نشان دادن موفقیت خود با بی اخلاقی به انتقاد و تخریب دیگر اساتید در گذشته و اساتید فعلی و برگزار کنندگان و خادمان و نوکران و این آستان مقدس پرداخته و با وقاحت و بی ادبی، نسبت به ساحت مقدس اساتید بزرگواری که با خون دل خوردن مشغول اموزش هستند بی احترامی می نمایند،
و جای بسیار تعجب و سئوال دارد چرا کسی با ایشان برخوردی نمی کند😳
🛑دوستان عزیز دنبال ممبر و بازدید و این مسائل نیستم بنابراین لینک قرار نمی دهم، می دانم که اقایون مسئول کما فی السابق مشغولیات خودشان را دارند و فعلا هیچ اقدامی نمی کنند، لااقل شما احساس مسئولیت کنید همکاری بفرمایید این پیام در بین گروه های مداحی پخش کنید تا مبادا قشر جوان و بعضی خانواده ها دچار مشکل شوند.
⛔️به دست اندر کاران مجموعه ی مذکور اخطار می دهم و تاکید می کنم این تازه شروع کار است بزودی از ابعاد قابل توجه دیگری از شما خصوصا نحوه ی اموزش و بویژه مسائل مالی رونمایی خواهم کرد که همه شگفت زده و شوک خواهند شد.
ارادتمند #سعیدمیری✋
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
زمینه_شور_واحدروضه_ای
#شب_ششم_قاسم_ع
🎶#سبک_دلواپسم
#منم_یه_قطره
✅بند اول
منم یه قطره و تویی یه دریا
منم یه ذره و تویی یه دنیا
مثل بابات کریم و سفره داری
زبونزده بزرگیه تو آقا
یه عمره ایه گدای خونه زادم
فدای تو تمومه خونوادم
هر کی دلش در گرو یه عشقه
منم دلم رو آقا به تو دادم
یه عمریه به دام تو اسیرم
جز در خونت که جایی نمی رم
شب ششم اومدم و می خوام من
کربلا رو از دست تو بگیرم
یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع
✅بند دوم
وقتی می جنگی حسنی تو قاسم(ع)
با علی مو نمی زنی تو قاسم (ع)
فرقی نداری یا علی اکبرم
عصای پیریه منی تو قاسم(ع)
نووجونی اما دلیرو شیری
وقت نبرد تو خیلی بی نظیری
وقتی که شمشیر می زنی قاسمم
امونه دشمنارو تو می گیری
بابای تو غیور و بی بدل بود
بابای تو پهلوون جمل بود
بابای تو تا و نظیر نداشتش
اقاییش توی همه جا مثل بود
یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع
☑️بند سوم
از تو چه کینه هایی داشتن اینا
رحم و مروتی نداشتن اینا
پهلو تو با نیزه هاشون دریدن
داغ تو روو دلم گذاشتن اینا
آخر کفن پوشیدی و می دیدم
مثل حسن جنگیدی و می دیدم
خیمه هارو لحظه ی آخر از دور
با اضطراب می دیدی و می دیدم
خون میریزه از دهنت عموجان
له شده کل بدنت عموجان
برات بمیرم که با نعل تازه
خورد شده اعضای تنت عموجان
یا قاسم ابن الحسن مجتبی ع
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
#زمزمه_واحد
#شب_هفتم_علی_اصغر_ع
🎶#سبک_دلشوره
#بغض_غریبونه
☑️بند اول
بغض غریبونه توو دل اسیره
محاله که اینجا بارون بگیره
ای آسمون ببار برای غمهام
از تشنگی علیم داره میمیره
از تشنگی بسته شده چشاتو
به سختی می رسه به هم لباتو
گریه امونمو می بره مادر
تا می شنوم صدای گریه هاتو
اینقد من عذاب نده علی جون
هی من و اضطراب نده علی جون
لبات و هی بهم نزن عزیزم
خون به دله رباب نده علی جون
علی علی علی علی جان
☑️بند دوم
حرمله اشکای من ندید و
برای تو سه شعبه رو کشیدو
نشونه رفت حنجر خشک تو رو
گلوی کوچک تو رو بریدش
خودت میدونی محنتا کشیدم
برای تو چه زحمتا کشیدم
برای تشنگیه تو دو ساعت
از این جماعت منتا کشیدم
لحظه ی اخر من و تو می دیدی
نگام می کردی من و می خندیدی
با تیر حرمله عزیزه جونم
از پیش من چه جوری دست کشیدی
علی علی علی علی جان
☑️بند سوم
اهل حرم برا تو بی قراره
پاهای من دیگه رمق نداره
خوب میدونم که فردا بعد ازینجا
سرت میونه دست نیزه داره
آه میکشم من از توو عمق سینه
کاشکی بودی توو بغل سکینه
قبر تو رو باید که پنهون کنم
دشمن برا سر تو توو کمینه
فدای جسم غرقه خون و پاکت
ببین شده بابای تو هلاکت
تو رو به خاک میسپارمت عزیزم
به جای آب اشک میریزم روو خاکت
علی علی علی علی جان
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
#زمزمه_واحد
#شب_هشتم_علی_اکبر_ع
🎶#سبک_دلشوره
#فدات_بشم
☑️بند اول
فدات بشم شبه پیمبر من
جوونه من حیدره لشکره من
وان یکاد برای تو میخونم
برو به میدون علی اکبره من
حالا که داری میری ماه پاره
برا حرم اذون بگو دوباره
بگو اذون برای برا شفای دردا
صدای تو یه مرحمی بزاره
تموم دلخوشی بابا علی «ع»
بعد تو خاک روو سر دنیا علی«ع»
عصای پیری منی اکبرم
بعد تو میشه کمرم تا علی«ع»
علی علی علی علی جان
☑️بند دوم
ببین علی بابات چه تنها شده
از گریه چشماش مثه دریا شده
هر طرفی تنت شبیه تسبیح
نصیبه این گرگای صحرا شده
ای پسرم وصله ی جونم اکبر
غمت زده آتیش به جونم اکبر
عصای وقت پیریه پدر بلند شو
ببین قده مثل کمونم اکبر
دور و برت تو رو توو هرجا زدن
روبروی چشمای بابا زدن
طوری زدن تورو با شمشیر و تیر
تیشه به ریشه م روی خاکا زدن
علی علی علی علی علی جان
☑️بند سوم
غصه ی تو کرده من و مریضم
چیکار کنم با داغه تو عزیزم
پاره های تنت رو بر می دارم
می بوسم و توی عبام می ریزم
یه لشکری روی تنت اومدن
خوردی زمین و همه شون کل زدن
هلهله کردن واسه اشکای من
میخندیدن به اربا اربای من
داغ تو سنگینه بابا رو سینم
بالا سره پیکره تو می شینم
هر طرفی یه تیکه از تنه توس
مُثله شده تنه تورو می بینم
علی علی علی علی علی جان
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
#زمزمه_واحد
#شب_نهم_تاسوعا
🎶#سبک_دلشوره
#امید_بی_دستا
☑️بند اول
امید بی دستا تویی ابالفضل «ع»
تشنه ولی سقا تویی ابالفضل «ع»
یه جوری شمشیر می زنی تو میدون
میگن که مرتضا تویی ابالفضل «ع»
وقتی تو میدون می کنی تو غضب
لشکری از خشم تو میرن عقب
نه تنها توو نبردی تو یکه تازی
زبون زدی توی مرام و ادب
ای روضه خون روضه ی عباس بخون
امشبه و از خدای احساس بخون
دعوت بکن امام زمان و هیات
روضه ی عباس و با اخلاص بخون
یا ابوفاضل یل ام البنین«س»
☑️بند اول
کنار خیمه شنیدم صدا تو
صدای ادرک یا اخا اخا تو
از مرکب افتادی بدون دست و
حسین الهی بمیره برا تو
تنت شده پر از جراحت عباس «ع»
پیشه چشام رفته به غارت عباس«ع»
افتادی از مرکب و ای عزیزم
عوض شده چقدر قیافت عباس «ع»
کاشکی تو خیمه خبره تو نره
به زیر پاها پیکره تو نره
کاشکی کناره خواهرم بمونی
بالای نیزه ها سره تو نره
یا ابوفاضل یل ام البنین«س»
☑️بند اول
تیره سه شعبه بسته چشمه ترت
چیزی نمونده دیگه از پیکرت
تا بین ابرو سره تو شکافته
شبیه حیدر شده فرق سرت
نیزه ها رو به پیکر تو زدن
عمود آهن به سرتو زدن
مشک تو که دریدن ای برادر
آتیش به قلب جگر تو زدن
سمت حرم نگاهته بلند شو
رقیه چشم به راهته بلند شو
پشت و پناه خیمه ها هنوزم
خیمه توی پناهته بلند شو
یا ابوفاضل یل ام البنین«س»
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
#زمزمه_واحد
#شب_عاشورا
🎶#سبک_دلشوره
#انقد_برام
☑️بند اول
انقد برام صحبت رفتن نکن
خون به دله تفتیده ی من نکن
بزار آروم بشه دلم امشب و
صحبت انگشتر و پیرهن نکن
این لحظه های آخری برادر
چقد شبیه مادری برادر
حرف جدایی نزنی نزاری
زینب و با خون جگری برادر
حسین من تو بی وفا نبودی
حسین رفیق نیمه را نبودی
از روزی که به دنیا اومدم من
حتی یه روز ازم جدا نبودی
حسین من حسین من حسینم
☑️بند دوم
یه عمر کنار تو بودم برادر
صبورم اما ای غریب مادر
صبرم تموم میشه اگه ببینم
خنجر بزاره عدو روی حنجر
بغض غریبونه توو دل اسیره
چیزی بگو دلم آروم بگیره
فردا اگه بری و برنگردی
خواهرتو دق میکنه میمیره
غصه نخور اگه میرم اسارت
بعد تو سهم ما میشه جسارت
غصه ی من همینه فردا باید
بوسه بگیرم از گلوی پاره ت
حسین من حسین من حسینم
☑️بند سوم
زینب من مراقب حرم باش
مواظبه ربابه همسرم باش
تو قهرمان شام و کوفه میشی
مراقب چادر دخترم باش
بعد حسین جون تو و بچه ها
اگه دیدی آتیش اون خیمه ها
خواهر من توو سختیا صبور باش
اگه دیدی سرم رو روو نیزه ها
سنگ جفا از روی بام میبینی
شلوغیه کوفه و شام میبینی
میبینی قرآن میخونم روو نیزه
بزم شراب و ازدحام میبینی
حسین من حسین من حسینم
رضا نصابی.
مجید مراد زاده